🔰 #کلام_امام
در انتقام شهادت سردار سلیمانی، با همت جوانان انقلابی و نخبگان مؤمن؛ سیلی سختتر شکستن هیمنه پوچ استکبار است
#امام_خامنهای :
🔻مهمترین سیلی به آمریکا همین حرکت مردمی عظیمی [در تشییع] بود که انجام گرفت؛ بعد هم که خب برادرها یک سیلیای زدند؛ لکن سیلی سختتر عبارت است از غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنهی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند.
۹۹/۹/۲۶
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
31.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
🎥 نماهنگ ویژه: از خرمشهر تا دروازههای فلسطین
🔹 روایتی ویژه از فعالیتهای حاج قاسم سلیمانی؛ از دفاع مقدس تا سپاه قدس
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۵ بهمن ماه ، #سالروز_شهادت #روحانی_شهید #اسماعیل_علیزاده گرامی باد . 🥀
پنجم مهر 1347، در روستای بقچیر از توابع شهرستان گناباد دیده به جهان گشود. پدرش محمد، کشاورزی میکرد و مادرش فاطمه نام داشت. تا سوم راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح1) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پنجم بهمن 1365، با سمت تیربارچی در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
از شهادت اسماعيل و دفن او چند روزي بيشتر نگذشته بود كه شبي در خواب، مزار او را ديدم. نور زيادي از سمت قبله به طرف قبرش ميآمد. خوب دقت كردم؛ چند سوار عرب بودند كه نزديك آمدند، نزديك و نزديكتر. از اسبها پياده شدند و بر سر مزار نشستند. يكي از آنها شروع به خواندن مصيبت كرد و بقيه گريه كردند.در خواب برايم سؤال شد كه او كيست؟ ندايي آمد و گفت: آقا اباالفضل العباس( عليه السلام)
به نقل از پدر شهید
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_اسماعیل_علیزاده
خدايا اگر توفيق شهادت را نصيبم کردي از تو ميخواهم مرا همچون اباعبدالله الحسين با لب تشنه شهيدم کني و با شهداي کربلا محشورم نمايي...از شما مي خواهم خدا را فراموش نکنيد و هميشه گوش به فرمان رهبر کبير انقلاب باشيد تقوا را فراموش نکنيد زيرا اگر تقوا داشته باشيد هيچ کاه شکست نمي خوريد.سلام بر شما خواهران عزيز اميد.ارم برادر کوچکتان را ببخشيد و زينب وار را همان را ادامه دهيد.سلام بر شما ملت عزيز و شهيدپرور سخني دارم با شما ملت عزيز اميدوارم . . . . اگرچه من کوچکتر از آنم که براي شما پيامي داشته باشم ما بعنوان يک تذکر به شما مي گويم مبادا خداي نخواسته از راه انقلاب منحرف شويد و اطاعت از فرمان امام عزيز بکنيد مبادا اگر کسي در بين شما پيدا شد و خواست تفرقه بيندازد از حق خود دفاع نکنيد شماييد که بايد از انقلاب حفاظت کنيد شماييد که بعد از ما بايد با کفار بجنگيد، اتحاد را حفظ کنيد و از تفرقه بپرهيزيد. به ريسمان الهي چنگ زنيد و از تفرقه بپرهيزيد تا زماني که اتحاد داشته باشيد و با ايمان باشيد پيروزيد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۵ بهمن ماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_غلامرضا_لنگریزاده گرامی باد. 🥀
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_غلامرضا_لنگریزاده
در بیست ویکم دی ماه سال ۱۳۶۵ درشهر کرمان به دنیا آمد. خداوند پس از سه فرزند دختر و بعد از ده سال با توسل به امام رضا (ع) به پدر و مادرش ایشان را عنایت کرد.
وی در نوجوانی پدرش را از دست دادند، چون تنها پسر بزرگ خانواده بود و نسبت به مشکلات زندگی خانواده احساس مسئولیت می کرد، لذا علی رغم اینکه در زمینه ورزش هم خیلی موفق بود در آن شرایط ورزش را رها کرده و مشغول به کار آزاد در تعویض روغن در شهر کرمان شدند.
وی در سن ۲۱ سالگی تصمیم به ازدواج گرفت و یکی از ملاک های انتخاب همسر آینده اش متدین ،محجبه و از سادات بودن مد نظرش بود. وی در سال ۱۳۸۶ ازدواج که ثمره زندگی مشترک شان یک فرزند دختر به نام مونس با شش سال سن و یک فرزند پسر شش ماهه می باشد.
ایشان در شهریور ماه ۱۳۹۶ پس از گذراندن آموزش های لازم به سوریه اعزام گردید و تا لحظه شهادت به ایران برنگشت، و زمانی که فرزند دوم ایشان به دنیا آمد وی در سوریه در حال انجام وظیفه بود.
زندگی نامه بسیجی شهید «غلامرضا لنگری زاده»/ تا لحظه شهادت به ایران بازنگشت!
ایشان به دلیل شرایط کاری و احساس مسئولیت که می کرد، پس از تولد فرزندش درخواست کرد تا زمینه حضور خانواده اش در سوریه فراهم شود.
سرانجام پس از دو هفته از برگشت خانوادشان همانطور که خودش به خانواده اش عنوان کرده بود که "شما به سوریه بیایید و برگردید من به شهادت می رسم"، در پنجم بهمن ماه سال ۱۳۹۶ در حین انجام وظیفه به درجه رفیع شهادت نایل امد.
پیکر پاک و مطهرش پس از انتقال به ایران بردوش امت شهید پرور کرمان و بسیجیان ولایت مدار کرمان تشیع و در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاع_نگاشت
💠سالروز شهادت
🌷 شهید مدافع حرم
#شهید_غلامرضا_لنگریزاده
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#ستارههای_زینبی
‼️بعد از شهادت تکفیری ها روی بدن و سینه شهید نفت ریختند و آتش زدند، اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند.
‼️مادر شهید میگفت: قبلا هم به خاطر تصادف دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینه زنی برای امام حسین(ع) هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.
#شهید_غلامرضا_لنگریزاده🌷
#سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_غلامرضا_لنگریزاده
از بیان همسر شهید :
غلامرضا همیشه آرزو داشت که به اسلام خدمت کند و میگفت: «دعا کنید بتوانم خدمتگزار خوبی برای اسلام و مستضعفان باشم».
غلامرضا عاشق شهید و شهادت بود و همیشه در مراسم استقبال از شهدایی که به کرمان میآمدند و نیز یادوارههای شهدا حضوری فعال داشت.
همسر شهید لنگریزاده به ۲ یادگار شهید به نامهای «مونس» و «محمودرضا» اشاره کرد و گفت: مونس ۶ ساله و محمودرضا ۲ ماهه است و دخترمان رابطه خوب و دوستانهای با پدرش داشت و همسرم نیز سعی میکرد در رفتارهای خود بهگونهای عمل کند که دخترمان از وی الگو بگیرد.
غلامرضا شهریورماه امسال به سوریه اعزام شد و من فرزندم محمودرضا را باردار بودم و قاعدتاً دوست داشتم هنگام تولد فرزندمان، همسرم کنارم باشد. هنگامی که این پیغام را به ایشان دادم، گفت: «اینجا به من بیشتر نیاز است و باید بمانم» و من هم قبول کردم.
وقتی محمودرضا به دنیا آمد، همسرم به من پیغام داد که عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا میترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابستهاش شوم.
مدتی از اعزام غلامرضا به سوریه گذشته بود و او هنوز فرزند دومش را ندیده بود، تا اینکه تصمیم گرفتیم دیدار غلامرضا و محمودرضا در سوریه باشد، به وی گفتم: «به اتفاق بچهها و مادرتان رهسپار سوریه هستیم» و او بسیار خوشحال شد و کارهای سفر ما را از آنجا پیگیری کرد و گفت: «شما که به سوریه بیایید و برگردید، خبر شهادت من را خواهید شنید و این آخرین دیدار ما خواهد بود»، اما من حرف ایشان را جدی نگرفتم.
روزی که ما به سوریه رسیدیم، غلامرضا با یک دسته گل به استقبال ما آمد و در آن لحظه به یادماندنی من و مادرش، غلامرضا را بعد از چهار ماه در سوریه ملاقات کردیم و او فرزندانش را در اغوش کشید و آنها را غرق بوسه کرد.
وقتی خبر شهادت غلامرضا را به ما دادند، مونس گوشه اتاق گریه میکرد. از او سؤال کردم چرا گریه میکنی؟ مگر چه اتفاقی افتاده؟ چون ما هنوز به مونس نگفته بودیم که پدرت شهید شده و نمیدانستم چطور به یک بچه ۶ ساله بفهمانم که دیگر پدرت را نمیبینی. مونس گفت: «وقتی در سوریه بودیم بابا من را در آغوش گرفت و گفت: «اگر من شهید شدم غمگین و ناراحت نباشید، من زندهام و همیشه در کنار شما هستم.»
غلامرضا درباره #نماز_اول_وقت و مواظبت از فرزندمان بسیار سفارش میکرد و تأکید بسیار داشت که ما نماز را اول وقت بخوانیم و همیشه دعا میکرد که فرزندانمان سرباز امام زمان (عج) باشند. من نیز سعی میکنم تا مونس و محمودرضا را طوری تربیت کنم که وی آرزو داشت.
غلامرضا عاشق شهید «فرخ یزدانپناه» بود و در کارها از او کمک میخواست و به وی متوسل میشد. وی همیشه تأکید داشت: «آرزو دارم شهید شوم تا مادرم جلوی حضرت زینب (س) عزتمند و سربلند باشد» و اکنون درست است که غلامرضا کنار ما نیست، ولی میدانم بزرگترین سعادت دنیا نصیبمان شده است و من امیدوارم لیاقت این نعمت بزرگ را داشته باشیم.
برادر همسر شهید نیز گفت: چند روز قبل از اعزام غلامرضا به سوریه، یک سفارش از من خواست و من گفتم: «سعی کن هرجا هستی یک قران جیبی کوچک همراه داشته باشی» و وی قران کوچکی از جیب پیراهنش بیرون آورد و گفت: «این قرآن سالها با من است و آن را از خودم جدا نمیکنم».
شهید لنگریزاده چندینبار تلاش کرد تا از طریق لشکر فاطمیون به سوریه اعزام شود و همیشه با یک موتور در مراسم استقبال از شهدا شرکت میکرد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
✅ #معرفی_کتاب
#صعود_چهل_ساله
💠 همزمان با نزدیک شدن به دهه فجر فایل "کتاب صعود چهل ساله" تقدیم میگردد
🔰 کتابی تحسین شده توسط بزرگان
◀️ تبیین دستاوردهای انقلاب در دوره چهل ساله
🔹 محصول بیش از ۱۷ هزار ساعت کار پژوهشی
🔸و بررسی ۱۹ هزار سند بین المللی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توضیحات #حجه_الاسلام_راجی که پیرامون کتاب «صعود چهل ساله» در این چند دقیقه بیان می شود را حتما ملاحظه کنید تا مقدمه ای باشه برای شناخت و مطالعه کتاب مذکور.
ذیل این پست فایل pdf آن را دانلود کنید .
#سبک_زندگی
#دستاوردهای_انقلاب_اسلامی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
1608570492128.pdf
17.85M
#بخوانید
#پیشنهاد_دانلود
فایل pdf کتاب #صعود_چهل_ساله
کتابی که رهبری آن را به علما هدیه داد...
کتابی که با نوشتن آن قلب رهبری شاد شد ...
🗂تمام اسناد علمی این کتاب به نقل از دشمنان جمهوری اسلامی و اعتراف مجامع علمی بین المللی و سازمان های معتبر و جهانی آمار و....
مطالعه این کتاب برای دغدغه مندان انقلاب و دفاع از مبانی نظام ضروری است
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
💠رهبرانقلاب
حماسه بزرگ ۶ بهمن آمل یکی از حماسههای برجسته ملت ایران است و افتخار آن متعلق به مردم آمل است، و باید آنرا در ذهنها و خاطرهها تجدید کردید. نباید اجازه داد این خاطرههای پرشکوه، این حوادث بینظیر و تعیین کنندهی تاریخ انقلاب، در ذهنها کمرنگ شود. نسل جوان ما باید این خاطرهها را درست بشناسد، بتواند آنها را تحلیل کند و آنها را چراغ راه آیندهی پرماجرای خود و هدف بلند خود قرار بدهد. این تعبیر شهر آمل به «شهر هزار سنگر» تعبیر کمی است؟! قضیهی ۶بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامه تاریخی خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنی فراموش نشود. برای اینکه حوادث تاریخی، هم درس است، هم عبرت است. در فضائل حماسه ششم بهمنِ آمل که آمل شهر «هزار سنگر» است یعنی چه؟ ظاهر قضیه این است که در درون شهر، مردم در مقابل گروههای اشرار و متجاوز سنگر درست کردند - حالا یا هزار تا، یا بیشتر یا کمتر - اما من یک تفسیر دیگری دارم: این سنگرها سنگرهای درون خیابانها نیست، این سنگرِ دلهاست؛ هزار تا هم نیست، هزاران سنگر است؛ به عدد هر مؤمنی، هر انسان باانگیزهی باشرفی، یک سنگر در مقابل تهاجم دشمن وجود دارد. اگر یک ملت وقتی به دنبال یک هدفی حرکت میکند، نداند سر راه او چه خطراتی است، چه کمینکردههائی هستند، چه باید کرد در مقابل اینها، خود را رها کند، قید و بندهای خود را رها کند، بیخیال باشد، ضربه خواهد خورد. درسهای گذشته این کمک را به ما میکند که راهمان را بفهمیم، بشناسیم، کمینها را بشناسیم، کمینکردهها را بشناسیم.۸۸/۱۱/۶
کانال ارائه محتوای روایتگری
@ravianerohani
#بخوانید
⁉️شهر #هزار_سنگر یعنی چه؟
✊۶ بهمن ماه سالروز حماسه مردم آمل در مبارزه با گروهکهای ضدانقلاب (۱۳۶۰ ه.ش)
💐شادی ارواح طیبه شهدای انقلاب #صلوات
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
《درگیریهای ۱۳۶۰ آمل》
زمان: از ۱۸ آبان ۱۳۶۰ تا ۶ بهمن ۱۳۶۰با شکست و سرکوب سربداران درگیری پایان یافت.
مکان: شهروجنگلهای اطراف شهر آمل
نتیجه: شکست و سرکوب سربداران
جنگندگان: جمهوری اسلامی ایران،اتحادیه کمونیستهای ایران با نام عملیاتی «سربداران»
-فرماندهان
فرمانده وقت سپاه شهرستان آمل: ناصر شعبانی
کاک اسماعیل(فرمانده جنگل)
حسین تاجمیر ریاحی(مسئول کل تشکیلات)
🔹واقعه سال ۱۳۶۰ شهر آمل که در منابع برخی گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی به اختصار قیام آمل نامیده میشود، به مبارزه مسلحانه حدودصدنفراز گروهی مارکسیست به نام اتحادیه کمونیستهای ایران علیه نظام جمهوری اسلامی ایران درشهروجنگلهای اطراف شهرآمل درشمال ایران اشاره دارد. این حمله که در۴و۵ بهمن ماه سال ۱۳۶۰ آغاز شد، پس از ۴۸ساعت درگیری سرانجام درتاریخ ۶ بهمن باتمرکز قوای نیروهای سپاه پاسداران، پلیس وبسیجیان سرکوب وشهربازپس گرفته شد. این رویداد را حماسه مردم آمل مینامد.
🌹یاد و خاطره شهدای حماسه ۶بهمن سال ۱۳۶۰ آمل گرامی باد🌹
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
تمثال مبارک تعدادی از شهدای حماسه #ششم_بهمن مردم غیور و شهیدپرور #آمل
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
اسامی ۴۰ شهید سرافراز ۶ بهمن آمل:🌹
۱. سقا علیزاده متولد۱۳۴۷مجرد دانشآموز
2. طاهره هاشمی متولد ۱۳۴۶مجرد دانشآموز
۳. خضرالله اکبرزاده متولد۱۳۴۶مجرد دانشآموز
۴. علی ابراهیمی متولد ۱۳۴۴مجرد دانشآموز
۵. محمد دیوسالار متولد۱۳۴۲مجرد تعمیرکاراتومبیل
۶.غلامحسین هدایتی متولد ۱۳۴۲مجرد نیروی انتظامی
۷. علیرضا قاسمنژاد متولد۱۳۴۱مجرد کارگربنیاد مسکن
۸. منوچهر قلینژاد متولد۱۳۴۱مجرد مصالح فروش
۹. جعفر هندوئی متولد ۱۳۴۱مجرد دانشآموز
۱۰. قربان بابکی متولد ۱۳۴۰متاهل یک فرزند گچکار
۱۱. مصطفی اسماعیلی متولد ۱۳۴۰مجرد کارگر
۱۲. حیبب الله حسینی متولد ۱۳۳۹مجرد کارگر
۱۳. مجید قلیج متولد ۱۳۳۹مجرد دانشآموز
۱۴. نورمحمد عبدینژاد متولد ۱۳۳۹مجرد خیاط
۱۵. محمود افراکش متولد ۱۳۳۹مجرد پاسدار
۱۶. همت الله متو متولد ۱۳۳۹مجرد پاسدار
۱۷. اسفندیار ذوالفقاری حسین متولد ۱۳۳۹مجرد پاسدار
۱۸. علیرضا رنجبر متولد ۱۳۳۸ مجرد کارگر دخانیات
۱۹. محمود بشمه متولد ۱۳۳۸مجرد کشاورز
۲۰. حمیدرضا ایزدی متولد ۱۳۳۸متاهل یک فرزند پاسدار کمیته
۲۱. احسان طاهری متولد ۱۳۳۸مجرد پرسنل جهاد
۲۲. ناصر رسولی متولد۱۳۳۸مجرد کشاورز
۲۳. خیرالله عباسزاده متولد ۱۳۳۸متاهل یک فرزند کشاورز
۲۴. پرویز بازدار متولد ۱۳۳۷متاهل یک فرزند
۲۵. رمضان شعبانزاده متولد ۱۳۳۷متاهل یک فرزند پاسدار
۲۶. حسین ملک شاهدخت متولد ۱۳۳۷مجرد پاسدار
۲۷. فتحالله اکبرزاده متولد ۱۳۳۶متاهل دو فرزند پاسدار
۲۸. اکبر فضلی درزی متولد ۱۳۳۴متاهل دو فرزند قناد
۲۹. مرتضی فدائی متولد ۱۳۳۴متاهل دو فرزند پاسدارکمیته
۳۰. قاسم ولیپور متولد ۱۳۳۴مجرد کارگر
۳۱. عبدالله قریشی متولد ۱۳۳۰متاهل یک فرزند دادگستری آمل
۳۲. صادق مهدوی متولد ۱۳۲۹متاهل سه فرزند معلم
۳۳. فضلالله سلیمانی متولد۱۳۲۹ متاهل دوفرزند
۳۴. امرالله سلطانی متولد۱۳۲۹متاهل دوفرزند کشاورز
۳۵. رمضانعلی رمضانی متولد ۱۳۲۸متاهل چهارفرزند کارگر
۳۶. فرخزاد زارع متولد۱۳۲۷متاهل یک فرزند کارمند بانک
۳۷. محمدعلی محمدی آملی متولد ۱۳۱۲متاهل سه فرزند پیشه ور
۳۸. محمد گلچین
۳۹. رحیم عزیززاده #بابل1340/7/3دانش اموز مجرد
۴۰. محمدنبی محمدی متولد ۱۳۰۷ متاهل سه فرزند کشاورز
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۶ بهمنماه ، #سالروز_شهادت #بانوی_مبارز #شهیده_طاهره_هاشمی گرامی باد . 🥀
زندگی نامه شهیده طاهره هاشمی
🌷او در خانوادهاي متديّن، مذهبي و طرفدار انقلاب و تحت تربيت پدر و مادري بزرگوار که هر دو از سادات منطقهي هزار جريب ساري بودند، رشد و پرورش يافت. از کودکي با قرآن، نهجالبلاغه و ساير کتب روايي شيعي انس و الفت پيدا کرد و به دليل جوّ فرهنگي و مذهبي خانواده روح تشنهاش با عميقترين مفاهيم ديني و معنوي سيراب شد.
🌹او دختري مهربان، دلسوز و دانشآموزی نمونه و موفق و درسخوان بود. ودر کارهاي هنري ،نگارش مقاله، تهيهي روزنامه ديواري و نيز ادارهي برنامههاي فرهنگي مدرسه بسيار موفق بود و بسياري از برنامههاي فرهنگي، اجتماعي و حرکتهاي سياسي مدرسه بر عهدهي او بود. در برخوردبا دانشآموزاني که تحت تأثير تبليغات گروهکهاي منحرف قرار گرفته بودند،بسيارمهربان، باحوصله و دلسوز بود و ازفرط مهر و دوستي، آنها را به خودجذب ميکرد.
🌷و سرانجام درغروب روزششم بهمنماه سال 1360 درحالي که چهارده بهار بيشتر از عمر کوتاهش نميگذشت، درحالی به کمک نیروهای مدافع شهرشتافته بود،در درگيري خونين گروهکهاي معاند انقلاب با نيروهاي بسيجي و مردمي، با اصابت دو گلوله به فيض شهادت نايل آمد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهیده_طاهره_هاشمی
به نام خدا
نامهای مینویسم برای تو دوست در جنگم، ای دوست جان بر کفم، ای دوست شریفم.
نامهای که شاید از آن کوه مشکلات که بر سرت فرود آمده است، بکاهد. هر چند که این نامه برایت سودی ندارد، برای تویی که در سنگر به مداوای مجروحان جنگ اعم از ایرانی و یا غیر ایرانی میپردازی.
من این نامه را در حقیقت برای دوستانم میبایست مینوشتم اما روزگار را چه دیدی باید نوشت برای تو که حتی یک لحظه شاید نتوانی به این نامه نظری بیفکنی، چون مجروحان در جلویت صف کشیده و رگبار مسلسل و توپ و نارنجک بر بالای سرت در پروازند.
ای کاش میتوانستم با تو به جبهه آیم و مسلسلها را در آغوش گیرم، اما میدانم که چه خواهی گفت، بله من سنگر دیگری دارم و سنگرم را همچون تو حفظ خواهم کرد، همچون تو که با وسایل اولیه بسیار کم و غذای اندک در خط مقدم جبههای. شاید بر من عیب بگیری که چرا به آگاهی دوستان و همشهریانم نمیپردازم. میدانم اما آگاهی دادن به کدامین مردم؟ به مردم جان بر کف شهرم! نه میدانم که نمیگویی! زیرا باید به اشخاصی آگاهی داد که چشمها را بسته و گوشها را پنبه نموده و به شعار دادن در سر چهار راهها مشغولند.
شعار مرگ بر آمریکایی که معنی آن سازش با آمریکاست! میگویند که باید در این جنگ، حق با باطل سازش کند؛ باید میانجیگری را پذیرفت و ملتی را که بیست سال زیر ستم بعثیان بود تنها گذاشت.
آنها با شایعهسازی میخواهند مردم را گول بزنند، اما قرآن دستور داد برای شایعهسازان قتل و اسیری و لعنت است. میدانم که تو تنها برای ملت ایران نمیجنگی بلکه برای ملت عراق هم میجنگی و ملت جان بر کف و شهید داده ما و عراق پشتیبان تو هستند. اگر تو شهید بشوی صدها نفر بعد از تو میآیند و سنگرت را حفظ خواهند کرد.
ملتی که برای هر قطعه از این میهن خونها فدا کرد، دیگر سازش با نوکران آمریکا و شوروی این دشمنان اسلام را جایز نمیداند. میدانم که تو تا آخرین قطره خون خواهی جنگید، زیرا تو فرزند خلف کسانی هستی که در جهان همیشه بر ضد ستم میشوریدند و تو هم مانند آنها پیروز خواهی شد زیرا اماممان، این بت شکن عصر گفت: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» و در جای دیگر گفت: «ما مرد جنگیم».
آقای کارتر نباید ما را از جنگ بترساند. البته به یاری خداوند؛ زیرا این خداوند بود که آمریکا را در حمله نظامی به ایران در طبس نابود کرد؛ شنهای بیابان این مأموران الهی چون ابابیل بر سرش ریخت و تمام آن تجهیزات را نابود کرد و این بار هم کید شیطان بر هم ریخت چون خداوند در قرآن فرمود «ان کید الشیطان کان ضعیفا» بلی حیله شیطان ضعیف است زیرا در این زمان هم به یاری خدا و هوشیاری ملت و بیداری ارتش و جان بر کفان سپاه و بسیج مانع رسیدن آمریکا به هدف شومش گردید.
من به تو خواهرم و برادرم که در سنگرید، پیام میدهم که خواهم آمد و انتقام خونهای نا به حق ریخته را خواهم گرفت. نگرانی من و تو ای خواهرم این است که مبادا سازشی صورت گیرد و خونهای شهیدان به هدر رود و نتوانیم ندای امام را به گوش جهانیان برسانیم که ندای امام همان ندای اسلام است.
اما میدانم که هرگز سازشی صورت نخواهد گرفت، زیرا تمام ارگانهای مملکتی در دست ملت و نمایندگان ملت است و من و تو ای دوستم با هم به جنگ اسرائیل که فلسطین را اشغال کرده است، میرویم و از آن جا به ساداتها و شاه حسنها و حسینها و ملک خالدها خواهیم گفت که به سراغتان خواهیم آمد و دوباره فلسفه شهادت را زنده خواهیم کرد و صفهای طولانی برای شهادت تشکیل خواهیم داد و روزه خون خواهیم گرفت.
والسلام
سیده طاهره هاشمی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#شهیده_سیده_طاهره_هاشمی
به گفته خانواده شهیده طاهره هاشمی، وی یک شب قبل از شهادتش شهید مظلوم بهشتی و یارانش با دو تن از اعضای انجمن اسلامی محل(شهید امان الله قدیر و شهید فضلی) را در خواب دیده و مژده شهادتش را از زبان آنها برای خانواده اش تعریف می کند. شهید طاهره هاشمی در ششم بهمن 1360 در حالیکه برای رزمندگان اسلام که برای مقابله با جنگ های محارب در شهر مستقر بودند و مشغول جمع آوری غذا بود، مورد رگبار ملحدین قرار گرفت و به سوی معبود شتافت.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani