eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
26.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | کلیپ وداع با پیکر علمدار روایتگری شهید حاج شیخ عبدالله 🌹اخبار راوی روحانی🌹 🆔 @ravayatgarnews
۲۹ بهمن ماه گرامی باد. 🥀 دوم دی 1344، در روستای بهاءآباد از توابع شهرستان زرند چشم به جهان گشود. پدرش حسین، فروشنده بود و مادرش زهرا نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح2) پرداخت. سال 1363 ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و نهم بهمن 1364، در فاو عراق بر اثر عوارض ناشی از مصدومیت شیمیایی به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده عبدالله روستای مطهر‌آباد تابعه شهرستان زادگاهش قرار دارد. او را رسول نیز می‌نامیدند. برادرش محمد نیز به شهادت رسیده است . حضرت رسول – صلي‌الله عليه و آله – فرمود: «من عقيل را دوست دارم چون از او فرزندي به وجود مي آيد كه حسينم را ياري مي‌كند» خوش و مبارك باد بر شما و خانواده شما كه رسول الله - صلي‌الله عليه و آله - شما را دوست دارد . مادر جان! باز هم براي من دعاي توسل بخوان و برايم دعا كن. پدر جان! هميشه دوستت داشته ومي‌دارم، چون تو عامل بسياري از موفقيتهاي من بوده‌اي. هر كس نزد امام رفت از قول من سلامش برسانيد و بگوييد تا جان در بدن ما هست از تو حمايت مي‌كنيم. مردم! شما را به خون شهدا يك لحظه از ياد امام غافل نشويد و در آخر، اي خواهرانم وبرادرانم! صبور باشيد، هم‌چنان كه زينب – سلام‌الله عليها – صبر كرد، سلام خدا بر او باد. بر رضاي خدا رضا باشيد؛ نكند آنچه كه شايسته نيست انجام دهيد . هركس بر من نماز وحشت قبر بخواند اگر توانستم جبران خواهم كرد 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۲۹ بهمن‌ماه ، گرامی باد . 🥀 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در پی درگیری با عناصر و باند های سازمان یافته سه تن از نیروهای جان بر کف اطلاعاتی به شهادت رسیدند . 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
اسامی شهدای مقابله با عناصر سازمان یافته در دریای عمان : شادی روحشان 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
آقا مصطفی روز قبل از شهادت روزه بود افطار کرد و رفت ماموریت قبلا وصیت هم کرده بود گفت: من شهید میشوم همیشه به رفقایش میگفت: من شهید میشوم،شما قطع نخاع میگفت: من شهید شدم، اگر امکانش هست من را کنار سید مجتبی علمدار دفن کنند. امسال شب شهادت حضرت زهرا خانه اش روضه بود آن شب به همه رفقا پیام داد : "التماس دعای شهادت" گفت: آقا حوائج سالش رو فاطمیه طلب میکند منم امشب شهادت خواستم به شدت به شهید حسن عشوری از بچه های همکاری که چند سال قبل تو سیستان شهید شد علاقه مند بود تموم فکر و ذکرش شده بود شهید حسن عشوری چند شب قبل گفته بود: چند شب قبل شهید عشوری رو توی خواب دیدم بهم انگشتر داد! سال ۹۸ به نیابت از شهید عشوری اومده بود پیاده روی اربعین همش تو راه اربعین به دوستانش میگفت: اربعین بعدی من شهید میام پیش سیدالشهدا شما با ویلچر میاید آقا مصطفی در به در شهادت بود آقا مصطفی برای شهدای غواص خودشو داشت می کشت آخرشم موند توی آب‌... سیل اومده بود عید نوروز آمده بود مرخصی رفقا اون روزها درگیر پاک کردن گل و لای خونه مردم تو پنبه چوله و آبمال و .... بودند صبح اول صبح میومد حسینیه عاشقان محل تجمع بچه هیئتی ها میگفتند: مصطفی تو خودت از منطقه اومدی بعد این همه مدت برو سراغ خانواده میگفت خانواده ی من جاشون خوبه زن و بچه و وسایل مردم توی آبه... بعد از شهادتش رفقای کمیته امداد تازه متوجه هویت او میشوند، چون مصطفی خیلی گمنام و بی ادعا سرپرستی ۵ بچه یتیم را بعهده داشت و حالا آن ۵ کودک باز یتیم شدند. @ravianerohani
تصویری از نماز ۳ ساعت قبل از آخرین ماموریت ... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
تصویری از ذاکر اهل بیت در جلسه هفتگی هیات 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: ماه رجب، ماه رحمت و برکت الهی است. از پیغمبر مکرم اسلام نقل شده است که فرمود: «اللّهمّ بارک لنا فی رجب و شعبان». این ماه و ماه شعبان، گذرگاه مؤمنان به سوی ماه ضیافت الهی - ماه مبارک رمضان - است. ۱۳۹۰/۰۳/۱۴ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸پیامبر اکرم (ص): 🔹از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید، زیرا شبی است که فرشتگان آن را «لیلة الرغائب» می‌نامند. این نامگذاری به این جهت است که هنگامی که یک سوم از شب گذشت، هیچ فرشته‌ای در آسمان‌ها و زمین نمی‌ماند مگر اینکه در کعبه و اطراف آن جمع می‌شوند. آنگاه خداوند نورش را بر آنان ظاهر می‌کند و به آنان می‌فرماید:‌ ای فرشتگانم هر چه می‌خواهید از من درخواست کنید. فرشتگان می‌گویند حاجت ما این است که روزه داران رجب را بیامرزی. خداوند می‌فرماید: این کار را انجام دادم.الاقبال بالاعمال الحسنه(ط-الحدیثه)،ج۳،ص:۱۸۵ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیفیت نماز🌙‍ لیله الرغائب 🌙🔻 ما بین نماز مغرب و عشاءدوازده ركعت نماز اقامه شود كه: 🔸‍ هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود در هر ركعت: 🔸یك مرتبه سوره حمد 🔸‍ سه مرتبه سوره قدر 🔸‍ دوازده مرتبه سوره توحید 🔸 ‍و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد مرتبه ذكر " اللهم صل علی محمد النبی الامی وعلی آله" 🔸‍ پس از آن در سجده هفتاد ذكر ˝سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ˝ 🔸‍ پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر " رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْأَعْظَم" 🔸‍ در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شب آرزوها یعنی... .mp3
6.15M
تلنگری لیلة الرغائب 🌙چرا شبی در اوایل ماه رجب، به اسم شب آرزوها (رغبتها) نام گرفته است؟ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
4_345554935284237010.mp3
5.78M
🔈 | در شبِ آرزوها 🔶 به بهانه 🔹 با صدای سیدرضا نریمانی 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مازندران در هفته آینده میزبان ۸ شهید گمنام و ۲ شهید ِ شناسایی شده از شهرستان قائم شهر و محمودآباد خواهد بود. 📋 جزئیات نقاط تدفین 👇 🔗http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/2888 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۳۰ بهمن ماه گرامی باد. 🥀 هفدهم شهریور 1342، در روستای علی‌آباد از توابع شهرستان ‌رفسنجان به دنیا آمد. پدرش‌ سیدیحیی، کشاورزی می‌کرد و مادرش‌ صدیقه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح3) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سی ام بهمن 1362، در مهران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به گردن و سینه، شهید شد. مزار وی در روستای شریف‌آباد تابعه شهرستان زادگاهش قرار دارد. برادرش‌ سیداحمد نیز به شهادت رسیده است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
محتوای روایتگری راویان
۳۰ بهمن ماه #سالروز_شهادت #روحانی_شهید #سید_محمود_سید_باقری گرامی باد. 🥀 هفدهم شهریور 1342، در ر
نقل از همرزم شهيد روح اله محمدي : خاطره اي از زبان خود شهيد كه برايش تازگي داشت و براي اولين بار با چنين صحنه هايي روبرو شده بود و به نقل خودشان هرگز اين صحنه را فراموش نمي كنند. برادر قايمي در روزهاي آخر براي اين كه متوجه شدند كي مي خواهيم برگرديم از جبهه دشت عباس به جبهه ما مراجعه كردند. شب بود ما با دوستان مشغول صحبت كردن بوديم كه برادر قايمي از راه رسيدند در جبهه دشت عباس آتش دشمن نبود چون با دشمن فاصله داشت، اما اين جبهه فاصله كمي با دشمن داشت و دشمن بيشتر شب ها آتش بر سر ما مي ريخت از جمله همان شب كه برادر قايمي آمد باران شديدي مي باريد و دشمن از هواي باراني و ابري خيلي وحشت مي كند. لذا شروع كرد به ريختن آتش بر سرما. برادر قايمي كه صحنه برايش تازگي داشت گفت من وصيت نامه ننوشته ام واينجا هر لحظه احتمال شهيد شدن است لذا كاغذي طلب كرد و با چراغ فانوس كوچي كه داشتيم شروع به وصيت نامه نوشتن كرد . آتش دشمن آنقدر شديد بود كه بعضي از خمپاره ها كه كنار سنگر مي خورد گرد و خاك بلند مي شد و فضاي سنگر پر از گرد و خاك مي شد ولي تقدير بر اين بود كه اين خمپاره ها به سنگرها اثابت نكنند. از سنگر خودمان خارج شدم كه احوالي از بچه هاي ديگر بپرسم كه ديدم بچه ها در فعاليت هستند و گفتند يكي دو تا از بچه ها به شدت زخمي شدند و آنها به سنگر بهداري كه در بيست متري سنگر ما بود برده اند. وجب به وجب خاكريز مسلسل مي باريد بيرون آمدن از سنگر و به طرف سنگر ديگري رفتن مساوي با مرگ بود ولي وظيفه ايجاب مي كرد كه به كمك همنوعانمان برويم وقتي كه به سنگر بهداري رسيديم چيزهايي را براي اولين بار ديدم كه هرگز فراموش نمي كنم يكي از برادران را ديدم كه تركش به پيشاني او خورده بود و مغزش بيرون آمده بود و در حال احتضار بود با يك حالت خاص، با چهره اي خندان ، رويي گشاده، كه با كمك دوستان متخصص سر او را باند پيچي كرديم وچون هنوز رودخانه كارون طغيان نكرده بود و از پل فلزي كه ارتش زده با آمبولانس آنها را به طرف شهر حركت داديم كه اين برادر بزرگوار همراه يكي ديگر از همرزمانمان نرسيده به جاده آسفالت به درجه رفيع شهادت رسيدند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani