eitaa logo
ریشه‌ها
57 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
8 فایل
رهیافتی بر افول استعمار و ظهور حکومت مستضعفان جهت ارتباط با مدیر: @dastmalbaf
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفی (1) کتاب «تاریخ معاصر ایران» اثر و با موضوع بررسی تاریخ معاصر ایران توسط منتشر شده است. این کتاب در مقایسه با دیگر کتب تاریخ معاصر، با زبانی روان و موجز، نقاط تاریخی مهم عصر صفوی تا انقلاب اسلامی را روایت می‌کند. از دیگر امتیازات «تاریخ معاصر ایران»، بیان فرازها و حکایت‌های مهم تاریخی در قالب میان‌بخش‌هایی همچون «برگ زرین»، «عبرت و طنز تاریخی»، «بیش‌تر بدانید»، «برگی از تاریخ» است. این کتاب به وقایع و رویدادهای پنج قرن اخیر ایران از صفویه تا انقلاب اسلامی می‌پردازد. در خلال این رصد تاریخی تلاش نویسندگان بر آن است که تاریخ نقلی و تاریخ تحلیلی را با افق تاریخ فکر و اندیشه توأمان نگاه کنند. در قسمتی از مقدمه‌ی این کتاب آمده است: «سعی ما در نگارش این کتاب بر این نکته متمرکز بوده است که راهی هرچند کوتاه بر عمق تاریخ قرون اخیر ایران زده و مسائل را در این نقب فکری–تاریخی مورد بررسی قرار دهیم. مشکل بزرگ در فهم تاریخ ایران این است که تحلیلی کلی و نگاهی که بتواند نسبت‌ها و ارزش‌ها و شاخص‌ها را با هم بسنجد، کمتر وجود دارد و این اثر سعی نموده مروری کلی بر این مهم داشته باشد.» (توضیحات از وبگاه «سبحان کالا»، تصویر از «شهر کتاب آنلاین») https://eitaa.com/risheh/201
یک پیشنهاد جدی: قبل از اجرای حکم قصاص ، خاطراتش رو ضبط کنند. حتماً این دم آخری، ملاحظات کمتری برای گفتن خیلی مسائل مهم دارد. او حالا یک قاتل است، ولی در دوره‌های مختلف مناصب و ارتباطات مهمی داشته، حتماً حرف‌های مهمی هم دارد که می‌تواند خیلی از گره‌های تاریخ جمهوری اسلامی را بگشاید. همچنان که خاطرات کسانی چون حسین فردوست، توانست ابواب جدیدی را برای تاریخ پهلوی باز کند. این فرصت را نباید از دست داد. https://eitaa.com/risheh/202
معرفی (2) مجموعه‌ی «روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون» تهیه شده توسط «معاونت مطالعات و تحقیقات سازمان ملی جوانان» و منتشر شده توسط «دفتر » در سال 1391، شاید بهترین کتاب در موضوع باشد. این کتاب در پنج جلدِ کم‌حجم منتشر شده که هر کدام، مقطعی از تاریخ را در بر می‌گیرند: 1. آسمان به زمين الصاق شد (از آغاز تا پايان ) 2. دوباره به آسمان نگاه کن (از ظهور اسلام تا ) 3. من به قدرت رسيد (از تا ) 4. اين عصر قرمز است (از تا ) 5. در جهت عکس حرکت کن (از اعتراض‌های مدرن تا کنون) از مزایای این اثر: - روان بودن متن - خلاصه بودن - جامعیت موضوع - مصور بودن - نگرش نوین به تاریخ تمدن - غرب‌شناسی انتقادی به‌زودی به بررسی محتوای مجلدات این مجموعه می‌پردازیم. https://eitaa.com/risheh/205
معرفی روایت تفکر، فرهنگ و تمدن (1): «آسمان به زمین الصاق شد» در بخشی از مقدمه‌ی اين کتاب آمده است: «ما از دوران ابتدایی تا دبيرستان، با تمدن‌های بشریِ سراسر جهان آشنا می‌شويم، اما تنها با حوادث و رخدادها. در کتاب‌های دوران تحصيل، تحليل، بررسی و ريشه‌يابی حوادث جايي ندارند و درس‌آموزی از آن‌ها سخت است. متاسفانه «تاريخ» برای جوانان نوشته نمی‌شود و بيش‌تر وقايع‌نگاری صورت می‌گيرد. در وقايع‌نگاری، تنها اتفاقات تاريخی و مشخصات دقيق آن‌ها مهم است. در اين شيوه نمی‌توان يک سير مناسب و به‌هم‌پيوسته، که نتيجه‌ی خاصی داشته باشد، رسيد. در حالي که علم تاريخ نشان می‌دهد چگونه وقايع مختلف تاريخی يکديگر را توجيه می‌کنند و تحليل‌های پنهان در پس وقايع ظاهری را عيان می‌سازند.» نوشتار حاضر دربردارنده‌ی چهار بخش با عنوان‌هايی چون «فرهنگ‌های مشرق‌زمينی»، «يونان»، «روم باستان»، «از مسيح تا مسيحيت» و «قرون وسطی به پايان می‌رسد» است. «تمدن‌های مهم مشرق‌زمين»، «ويژگی‌های مشترک تمدن‌های مشرق‌زمين»، «فلسفه»، «جنگ با ايران»، «ميلاد مسيح»، «اپيکوری‌ها»، «راه و راه‌سازی»، «آغاز انحطاط»، «جمهوری رومی»، «از مسيحيت تا تمدن مسيحی»، «دين و کليسا»، «جنگ‌های صليبی»، «معماری و موسيقی» از موضوعات اين کتاب به‌شمار می‌روند. (توضیحات از وبگاه دیدبان) https://eitaa.com/risheh/206
معرفی روایت تفکر، فرهنگ و تمدن (2): «دوباره به آسمان نگاه کن» کتاب حاضر با بررسی تغيير و تحولات جامعه اسلامی مي‌کوشد نمايي کلي از روند صعود و افول نيروي تفکر و تمدن اسلامی تا ظهور دوباره‌ی تمدن را در جهان اسلام ارائه دهد که در پنج بخش حاوی مباحثی نظير «پيدايش جامعه‌ی اسلامی»، «خلافت امويان»، «خاندان‌های ايرانی»، «سلسله‌های ترک»، «جريان‌های فکری جهان اسلام»، «دانش و نظام علمی در تمدن اسلامی»، «ملوک‌الطوايفی تيموريان»، «زوال تمدن اسلامی»، «هنر و ادبيات اسلامی»، «ظهور دوباره تمدن اسلامی» و «فرهنگ و تمدن دوره صفوی» است. در بخشي از اين کتاب آمده است: «روزی که ايوان کسری شکافت، آتشکده‌ی فارس خاموش شد، درياچه‌ی ساوه خشکيد، خدايان سنگ و چوب عرب سرنگون شدند و نوری به آسمان بلند شد که تا فرسنگ‌ها آن طرف‌تر ديده می‌شد، آن‌ها که علائم ظهور آخرين پيامبر (ص) را می‌دانستند، فهميدند که جايی در کره‌ی خاکی، محمد (ص) به دنيا آمده است. محمد امين در چهل‌سالگی به پيامبری مبعوث شد. 23 سال زحمات طاقت‌فرسای او در شبه‌جزيره، از عرب جاهلی مردمانی تربيت کرد که بعدها سرآمد مردمان جهان در فرهنگ و تمدن شدند. با حمله‌ی مغول‌ها و شکست مسلمانان، اين تمدن رو به افول نهاد، اما با وجود شکست مسلمانان، اسلام بر مغول پيروز شد و با گذشت سال‌ها اين مغول‌ها بودند که مسلمان شدند. تمدن اسلامی در دوره‌ی صفويه دوباره به اوج بازگشت و اين‌بار از فرهنگ شيعه هم بهره‌هایی برده بود.» (توضیحات از وبگاه دیدبان) https://eitaa.com/risheh
معرفی روایت تفکر، فرهنگ و تمدن (3): «من به قدرت رسید» اين کتاب با تشريح آغاز رنسانس، به تبيين چگونگی فاصله‌گرفتن دنيای غرب از فضای دين و کليسا می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه کليسا قدرت خود را از دست می‌دهد و با جدایی از ايمان و انديشه‌های خدامحوری، چگونه تمایلات بشری غلبه می‌يابد تا زمانی که عصر انقلاب‌ها فرا می‌رسد. اين کتاب در دو بخش کلي با عنوان‌های «دوران رنسانس از 1492 ميلادي تا 1650 ميلادي» و «عصر انقلاب‌ها از حدود سال 1700 ميلادی تا 1800 ميلادی» تهيه و تنظيم شده است. «اقتصاد رنسانسی و کشف آمريکا»، «دين و کليسا»، «هنر و ادبيات»، «هنر و فرهنگ»، «اقتصاد و صنعت»، «آغاز دوران جديد»، «نقاشی و نگارگری»، «انديشه‌های ماکياولی»، «سياست در رنسانس»، «فرهنگ و انديشه» از موضوعات و عنوان‌های فرعی اين نوشتار به شمار می‌روند. (توضیحات از وبگاه دیدبان) https://eitaa.com/risheh
معرفی روایت تفکر، فرهنگ و تمدن (4): «این عصر، قرمز است» اين کتاب در بخش اول به بيان وقايع «قرن نوزدهم تا پايان جنگ جهانی دوم» در فصل‌هایی با نام‌های «اوضاع سياسی جهان»، «به سوی بحران»، «مستعمرات»، «سرانجام جهان»، «جهان در عصر بين دو جنگ»، «دين و کليسا»، «نهضت‌های مقاوت در مستعمرات و جنگ دوم جهانی» می‌پردازد. در بخش دوم اين اثر با عنوان «ايران اسلامی در دوره‌ی قاجاريه» در فصل‌هایی نظير آغاز قاجار در ايران، ناصرالدين شاه، شروع ايران جديد و از مظفرالدين شاه تا ظهور رضاخان، بررسي شده‌ا‌ند. از موضوعات اين بخش کتاب مي‌توان به مباحثي چون «اقتصاد آمريکا»، «استعمارگران پير»، «انقلاب روسيه»، «فلسطين»، «علوم طبيعي»، «اوضاع داخلی ايران»، «بعد از معاهده‌ی دوم»، «ايران و روسيه در فاصله‌ی دو جنگ»، «ظهور روشنفکری در ايران»، «شروع داستان مشروطه‌خواهی»، «تلاش‌های شاه مخلوع»، «نجات مشروطه» و «ايران بعد از مشروطه» اشاره کرد. (توضیحات از وبگاه دیدبان) https://eitaa.com/risheh
معرفی روایت تفکر، فرهنگ و تمدن (5): «در جهت عکس حرکت کن» در بخشي از اين کتاب آمده است: «انديشمندان غربی همان اوايل قرن بيستم به بن‌بست رسيدند و در پی تئوری‌های جايگزين بودند. در دوران بن‌بست، پيروزی انقلاب اسلامی، مردم ايران و جهان را با پديده‌ی جديدی مواجه کرد؛ اداره‌ی امور يک کشور بر اساس دين، چيزی که سال‌ها محال می‌نُمود. اين در اوج بن‌بست غرب بود، دورانی که شوروی هم فروريخت و از بين رفت. انقلاب اسلامی ايران با نه گفتن به غرب آغاز شد و بر مبنای برداشت شيعی از دين اسلام ادامه پيدا کرد. خيلی‌ها که می‌خواستند به غرب نه بگويند، از اين نه گفتن تقليد کردند، برخي هم از روش دينی مردم ايران و نه گفتن به غرب يک ارزش شد. حالا ديگر خيلي‌ها بر خلاف جهت حرکت می‌کنند.» اين کتاب از سه بخش با عنوان‌های «آغاز دوره‌ی پهلوی»، «دنيای مدرن بعد از جنگ جهانی دوم» و «انقلاب اسلامی» تشکيل شده است. «از مشروطه تا جمهوری رضا خان»، «ظهور امپرياليسم آمريکا»، «جنگ سرد و دکترين ترومن»، «حکومت‌های کودتا»، «دين و کليسا»، «تربيت رسانه‌ها»، «مسيحيت صهيونيستی»، «مسيح باز مصلوب»، «ادبيات و رمان؛ فرار به تخيل»، «جنبش اسلامی نفت»، «تبعيد امام»، «تئوری‌های اصلاحی در ايران»، «نخست‌وزيری بختيار و انفجار نور» از مباحث اين کتاب به شمار می‌روند. (توضیحات از وبگاه دیدبان) https://eitaa.com/risheh
هدایت شده از مدرسه اقتصاد
📸 | امام خمینی: در میدانی قدم گذاشته‌اید با مشکلات بسیاری که تنها نجاتتان خواهدداد. 🆔 @rasanews_agency 🔴مدرسه اقتصاد: بی‌شک، ، موارد ذیل است:🔻 🔰دوری از لیبرالیسم در اقتصاد و بازگشت به اقتصاد اسلامی 🔰تعطیلی بانکداری خصولتی و مافیایی 🔰تکیه به توان مردم ایران و احیای نهادهای سنتی مردمی اقتصادی ماننده واره‌ها، صندوق‌های مردمی خیریه و قرض‌الحسنه و... 🔰ناامیدی دولتی‌ها از غربی‌های بی‌تعهد و خروج از برجام و سایر قراردادهای ظالمانه ظاهار بین‌المللی و واقعا بین‌الدول مستکبر 🔰جلوگیری از قاچاق و فساد و نفوذی‌ها 🔰حمایت مردمی و دولتی از تولید داخل 🔰تقویت کارگاه‌های زودبازده و اقتصاد مقاومتی 🔰ایستادگی در برابر خواست نامشروع دشمنان و حفظ اقتدار اطلاعاتی و نظامی و امیدواری مردمی و دولتی 🔰تعامل با همسایگان در تجارت و تولید مشترک 🔰حذف دلار از سیستم واردات و صادرات 🔰پیمان‌های پولی دوجانبه و چند جانبه و منطقه‌ای 🔰توکل بر خدا در مسیر حذف فاصله طبقاتی 🔰مبارزه با اشراف‌زدگی در برنامه‌ریزی نهادهای دولتی 🔴♦️ این مهم، جز با انتخاب مجلس و دولت حزب‌اللهی و مقاوم ایجاد نخواهد شد؛ مردم مواظب باشید دوباره اسیر تکنیک‌های آشنای عملیات روانی غربزده‌ها و در نشوید و فریب نخورید. 🆔 @schoolofeconomics
شیخ ابراهیم زنجانی؛ زمان، زندگی، خاطرات (به ضمیمه‌ی بحثی در ولایت تکوینی پیامبر و ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام)) نویسنده: مرحوم حجةالاسلام علی ابوالحسنی (منذر) ناشر: مؤسسه‌ی مطالعات تاریخ معاصر ایران رهبر معظم انقلاب : «چه شد که غربی‌ها، مشخصاً انگلیسی‌ها، در مشروطه کامیاب شدند؛ در حالی که مردم که جمعیت اصلی هستند،‌ می‌توانستند در اختیار علماء باقی بمانند و اجازه داده نشود که شیخ فضل‌الله جلو چشم همین مردم به دار کشیده شود، مشکل کار از این‌جا پیش آمد که این‌ها توانستند یک عده‌ای از اعضای جبهه‌ی عدالت‌خواهی یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما را فریب بدهند و حقیقت را برای این‌ها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد کنند. البته در بعضی از این علماء ضعف شخصیتی و ضعف‌های اخلاقی و هوای نفس بی‌تأثیر نبود؛ حالا ولو نه در مثل مرحوم آیةالله سید عبدالله بهبهانی یا آيةالله سید محمد طباطبایی؛ اما در طبقات پایین، بلاشک بی‌تأثیر نبوده که نمونه‌ی واضحش امثال شیخ ابراهیم زنجانی است. این‌ها بالاخره جزء علما بودند. شیخ ابراهیم هم تحصیل‌کرده‌ی نجف بود، هم مرد فاضلی بود؛ اما تحت تأثیر حرف‌های آن‌ها قرار گرفتند و غفلت‌زده شدند و هوای نفسانی در این‌ها اثر گذاشت و اختلاف از این‌جا شروع شد!» ۸۵/۲/۹ @Jahade_tabeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
New Doc ۲۰۱۹-۰۸-۰۲ ۰۸.۵۸.۵۵.pdf
652.6K
#مشروطه_مشروعه #حتما_بخوانید #جزوه 🔺 علت اختلاف علما چه بود؟ 📝 مدت مطالعه: ۳ دقیقه @eslamesyasi
یک نماد و پرچم است. و گرامی‌داشت او، تکریم همه‌ی آن معتقَداتی است که او بدان‌ها ایمان داشت و بر این ایمان خود، مردانه ایستاد؛ همه‌ی طعن‌ها، تهمت‌ها و ناسزاها را به جان خرید، ترور شد و جان به در برد، بارها از سوی دوستان به پناهندگی تشویق شد و تن به ذلت نداد، و در نهایت آگاهانه بر سر این آرمان، سر به دار سپرد. شیخ فضل‌الله نماد در برابر و سرسپردگی به استعمار است؛ نماد در فضای دوداندود سخت‌ترین ها است؛ نماد در غربت جهالت‌ها و سستی‌هاست؛ نماد ایستادگی تا پای جان بر سر اسلام ناب است. و ما باید این نماد را هرچه بیش‌تر گرامی بداریم اگر می‌خواهیم در برابر غرب‌باوری و جهالت و سستی و بایستیم. شیخ فضل‌الله پرچم بلند است در برابر همه‌ی تهاجمات. شیخ فضل‌الله سیدالشهدای تاریخ معاصر ایران است و هیچ‌کس در این بوم، از او به حسین بن علی (علیهماالسلام) شبیه‌تر نیست؛ پس باید بر همان نهج که بر ابی‌عبدالله (علیه‌السلام) مرثیه می‌خوانیم، بر او نیز مرثیه بخوانیم و بگرییم. این گریستن، خیلی چیزها به ما یاد می‌دهد و یادآوری می‌کند و دل ما را به خیلی چیزها گره می‌زند و از خیلی چیزها بیزار می‌کند، همچنان که اشک بر سالار شهیدان چنین است. پس بخوانیم روضه را... @risheh
مدیر نظام نوّابی: «پس از ختم استنطاق و محاکمه‌ی شیخ شهید، او را به نظمیه بردیم و روی نیمکتی نشاندیم. آقا گذشته از درد پای ناشی از ترور، مریض و خسته بود، و افزون بر این، از سخن مُستنطِق که هنگام محاکمه تهدید کرده و گفته بود: «هرکس کلمه‌ای از جریان (استنطاق) در خارج نقل کند، به همان مجازاتی می‌رسد که او الآنه خواهد رسید»، و نیز بساطی که موقع برگشتن در توپخانه می‌دید، یقین داشت او را می‌کشند. خود من در این هنگام... به‌کلّی روحیه‌ام را باخته بودم، هیچ امیدی نداشتم. شبِ قبلش دار را در مقابل بالاخانه‌ای که آقایان در آن حبس بودند بر پا کرده بودند. صحنه‌ی توپخانه مملوّ از خلق بود. ایوان‌های نظمیه و تلگراف‌خانه و تمام اطاق‌ها و پشت بام‌های اطراف مالامال جمعیت بود. دوربین‌های عکاسی در ایوان تلگراف‌خانه و چند گوشه و کنار دیگر مجهّز و مسلّط به روی پایه‌ها سوار شده بودند. همه‌چیز گواهی می‌داد که هیچ جای امیدی نیست. تمام مقدمات اعدام از شب پیش تهیه شده بود. یک حلقه مجاهد، دور دار دایره زده بودند. چهارپایه‌ای زیر دار گذاشته شده بود. مردم، مسلسلْ کف می‌زدند و یک‌ریز فحش و دشنام می‌دادند. هیاهوی عجیبی صحن توپخانه را پر کرده بود که من هرگز نظیر آن را نه دیده بودم و نه دیگر به چشم دیدم... ناگهان یکی از سران مجاهدین... به سرعت وارد نظمیه شد و راه‌پله‌های بالا را پیش گرفت تا برود اطاق‌های بالا. آقا سرش را از روی دست‌هایش برداشت و به آن شخص آرام گفت: «اگر من باید بروم آن‌جا (با دست میدان توپخانه را نشان داد) که معطّلم نکنید؛ و اگر باید بروم آن‌جا (با دست اطاق حبس خود را نشان داد) که باز هم معطّلم نکنید». آن شخص جواب داد: «الآن تکلیف معین می‌شود» و با سرعت رفت بالا و بلافاصله برگشت و گفت: «بفرمایید آن‌جا!» (میدان توپخانه را نشان داد). آقا با طمأنینه برخاست و عصازنان به طرف در نظمیه رفت. جمعیت، جلوی درِ نظمیه را مسدود کرده بود. آقا زیر در مکث کرد. مجاهدین مسلّح، مردم را پس و پیش کرده، راه را جلو او باز کردند. آقا همان‌طور که زیر در ایستاده بود، نگاهی به مردم انداخت و رو را به آسمان کرد و این آیه را تلاوت فرمود: «وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللهِ إِنَّ اللهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ» و به طرف دار راه افتاد... آقا هفتادساله بود و محاسنش سفید شده بود. همین‌طور عصازنان با آرامی و طمأنینه به طرف دار می‌رفت و مردم را تماشا می‌کرد تا نزدیک چهارپایه‌ی دار رسید. یک‌مرتبه به عقب برگشت و صدا زد: «نادعلی!» ... ببینید در آن دقیقه‌ی وحشتناک و میان آن‌همه جار و جنجال، آقا حواسش چه‌قدر جمع بود که نوکر خود را میان آن‌همه ازدحام شناخت و او را صدا کرد... هیچ‌وقت آن ساعت را فراموش نمی‌کنم... نادعلی فوراً جمعیت را عقب زد و پرید و خودش را به آقا رسانید و گفت: «بله آقا!...». مردم که یک جار و جنجالِ جهنمی راه انداخته بودند، یک‌مرتبه ساکت شدند و می‌خواستند ببینند آقا چه‌کار دارد. خیال می‌کردند مثلاً وصیتی می‌خواهد بکند. حالا همه منتظرند ببینند آقا چه‌کار دارد... دست آقا رفت توی جیب بغلش و کیسه‌ای درآورد و انداخت جلو نادعلی و گفت: «علی، این مُهرها را خُرد کن!».... الله اکبر کبیراً! ببینید در آن ساعت بی‌صاحب، این مردْ ملتفت چه چیزهایی بوده! نمی‌خواسته بعد از خودش مهرهایش به دست دشمنانش بیفتد تا سندسازی کنند... نادعلی همان‌جا چند تا مهر از توی کیسه درآورد و جلوی چشم آقا خورد کرد. آقا بعد از این‌که از خورد شدن مهرها مطمئن شد به نادعلی گفت «برو!» و دوباره راه افتاد و به پای چهارپایه زیر دار رسید...» @risheh
ریشه‌ها
#مرثیه_شیخ_فضل_الله مدیر نظام نوّابی: «پس از ختم استنطاق و محاکمه‌ی شیخ شهید، او را به نظمیه بردیم
مدیر نظام نوابی: پس از اعدام، جنازه‌ی شیخ را به حیاط نظمیه آوردند و «مقابل در حیاط، روی یک نیمکت بی‌پشتی گذاشتند. اما مگر ول کردند؟! جماعت کثیری مجاهد و غیرمجاهد از بیرون فشار آوردند و ریختند توی حیاط. محشری بر پا شده بود. مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می‌رفتند. همه می‌خواستند خود را به جنازه برسانند... آن‌قدر با قنداقه‌ی تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه‌ها و محاسنش سرازیر شد. هرکه هرچه در دست داشت، می‌زد. آن‌هایی هم که دستشان به نعش نمی‌رسید، تف می‌انداختند. در اثر این ضربات همه‌جوره و همه‌جانبه، جسد از روی نیمکت به زمین افتاد... به همه‌ی مقدسات قسم، که در این ساعت، گودال قتلگاه را به چشم خود دیدم.» @risheh
كفر ديدى چه كرد با اسلام؟!/ اى عجب! لا اله إلّا الله! اعلم عصر را به دار زدند/ در كجا؟ پايتخت شاهنشاه! كفر شد آشكار و دين پنهان/ گشت اسلام خوار و علم تباه رفت منصوروار بر سر دار/ آن‌كه حق گفت و شد ز حق آگاه داد از خواب غفلتِ امروز/ آه از انتقامِ فردا، آه! پىِ تاريخِ اين بَليّه ز غيب/ گفته شد: «الشهيد فضل الله» میرزا لطف‌علی صدرالاَفاضل نصیری @risheh
سید جلال آل‌احمد: «من با دکتر «تندر کیا» موافقم که نوشت: «شیخ شهید نوری نه به عنوان مخالف «مشروطه»- که خود در اوایل امر مدافعش بود- بلکه به عنوان مدافع «مشروعه» باید بالای دار برود.» و من می‌افزایم: و به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامی. به همین علت بود که در کشتن آن شهید، همه به انتظار فتوای نجف نشستند آن هم در زمانی که پیشوای روشنفکران غرب‌زده‌ی ما ملکم خان مسیحی بود و طالبوف سوسیال‌دموکرات قفقازی! و به هر صورت از آن روز بود که نقش را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای مملکت افراشته شد. و اکنون در لوای این پرچم، ما شبیه به قومی «از خود بیگانه»ایم؛ در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان، و خطرناک‌تر از همه در فرهنگمان، می‌پروریم. و فرنگی‌مآب راه حل هر مشکلی را می‌جوییم.» risheh@
بهترین اثر در معرفی ، مجموعه‌ی هفت‌جلدی مرحوم حجةالاسلام و المسلمین () است: در مقدمه‌ی ناشر این کتب (مؤسسه‌ی مطالعات تاریخ معاصر ایران) آمده است: از حیث تأثیر عمیق و ماندگار آن در سیاست و فرهنگ این سرزمین، نقطه‌ی عطفی در تاریخ کشورمان به شمار می‌رود و کاوش پیرامون ریشه‌ها و پیامدهای آن، در جهت شناخت و بهبود وضعیت کنونی، ضروری به نظر می‌رسد. بررسی مشروطیت بدون پرداختن به مواضع فکری و سیاسی حاج ممکن نیست. شیخ، در مراحل گوناگون تاریخ مشروطیت، دخیل و موثر بوده و اگر مشروطیت را در تاریخ کشورمان بستر بروز نخستین نزاع جدی و بنیادین میان دین و مدرنیزم به شمار آوریم، شیخ در آن هنگامه، پرچم‌دار دفاع از دین محسوب می‌شده و هزینه‌ی سنگینی چون اعدام در ملأ عام را در این راستا به جان می‌خرد. در بررسی حوادث مشروطه باید حتی‌الامکان به اسناد دست اول تاریخی و مستنداتِ قابل اعتناء رجوع کرد، اما متأسفانه باید گفت که تاریخ مشروطیت غالباً نه از منظری بی‌طرفانه و واقع‌بینانه، بلکه جهت‌دار و یک‌سویه نوشته شده و تحریفات فراوان در آن‌ها به روندی معمول تبدیل شده است. آن‌چه در باب کتمان و تحریف حقایق گفتیم، بیش از همه درباره‌ی شیخ فضل‌الله نوری صادق است، چندان‌که با بررسی نقادانه‌ی اظهارات غالب مورخین مشروطه درباره‌ی وی، می‌توان دامنه‌ی وسیع حقیقت را در تواریخ مشروطیت دریافت و از آشنایی با این فاجعه، چراغی برای بازنگری و بازنگاری مشروطیت بر افروخت و به واقعیات این دوران سرنوشت‌ساز نزدیک‌تر شد. معطوف به دغدغه‌ی مطرح‌شده و خلأ موجود، مؤلف گرامی این مجموعه، همت گمارده و سلسله مباحث تحلیلی-تاریخیِ زیر را پیرامون مشروطیت و حاج شیخ فضل‌الله نوری به رشته‌ی نگارش درآورده است: 1- آخرین آواز قو (بازکاوی شخصیت و عملکرد شیخ فضل‌الله نوری بر اساس آخرین برگ زندگی او و فرجام مشروطه‌خواهی) 2- شیخ فضل‌الله نوری و مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه 3- اندیشه‌ی سبز، زندگی سرخ (زمان و زندگی شیخ فضل‌الله نوری) 4- خانه بر دامنه‌ی آتشفشان! (شهادتنامه‌ی شیخ فضل‌الله نوری) 5- دیده‌بان، بیدار! (دیدگاه و مواضع سیاسی-اجتماعی شیخ فضل‌الله نوری) 6- کارنامه‌ی شیخ فضل‌الله نوری (پرسش‌ها و پاسخ‌ها) 7- کالبدشکافی چند شایعه درباره‌ی شیخ فضل‌الله نوری @risheh