eitaa logo
روشنگر مدیا
959 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
556 ویدیو
68 فایل
ارتباط با ادمین: @RmediaAdmin خرید نسخه فیزیکی روشنا: 09199163684 خرید نسخه دیجیتال روشنا: https://b2n.ir/x56424 وب سایت: www.RoshangarMedia.com آپارات: aparat.com/Roshangarmedia یوتیوب: @roshangarmedia" rel="nofollow" target="_blank">youtube.com/@roshangarmedia اینستاگرام: Roshangar.Media@
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ توصیه به ، سرپوشی بر ❗️ ♨️ پیشوای مسلک که وی را مبشّر خود می‌پندارند، در صحیفه‌ی عدلیه، ادعای اُمیّت و را برای خود مطرح می‌کند: 🔻 «در اعجمیین نشو و نما نموده و در این آثار حقّه، نزد هیچ احدی تعلیم نگرفته، بل امّی صرف بوده در مثل این آثار».[1] 🔴 اما این ادعای علی‌محمد شیرازی در حالیست که نوشته‌جات به ظاهر آسمانی وی، سرشار از مطالب خلاف واقع و غلط است. 🚫 چنان که وی، رسالت (ع) که از انبیاء است را قبل از (ع) دانسته است: 🔻 «نظر کن در اُمّت داوود (ع)، پانصد سال در زبور تربیت شدند تا آن‌که به کمال رسیدند. بعد که موسی (ع) ظاهر شد، قلیلی که از اهل بصیرت و حکمت بودند، آوردند و مابقی ماندند».[2] 🚫 اما جالب اینجاست که پیامبرخوانده‌ی نیز که این اشتباه فاحش علی‌محمد شیرازی را پذیرفته، به جای توضیح درباره‌ی این سوتی بزرگ و نقض ادعای او، پیروان را از هرگونه اعتراض بازداشته و آنان را به رعایت تقوا فرا می‌خواند: 🔻 «قُلنا: إتَّقِ الله و لا تعتَرض عَلی مَن زَیَّنَهُ الله بالعِصمَةِ الکُبری [3]؛ گفتیم: از خدا بترس و بر کسی که خدا او را به عصمت کبری زینت بخشیده اعتراض نکن! سزاوار عباد آن‌که مشرق امر الهی را تصدیق نمایند بر آن‌چه از او ظاهر می‌شود، چه که به مقتضیات بالغه، احدی جز حق، آگاه نه». ⚠️ اما به راستی که اگر علی‌محمد شیرازی از علم الهی برخوردار بوده، پس چگونه از این مسئله‌ی تاریخی مذهبی پیش پا افتاده بی‌اطلاع بوده و حضرت داوود (ع) که از پیامبران بنی‌اسرائیل است را بر حضرت موسی (ع) مقدم دانسته است⁉️ ⚠️ از آن عجیب‌تر این‌که چگونه بهائیان ابداع آموزه‌ی را به پیامبرخوانده‌ی خود نسبت می‌دهند [4]، در حالی که او غلط‌گویی‌های باب را برای مشروع جلوه دادن خود توجیه می‌کند⁉️ 📚پی‌نوشت: 📙[1]. علی محمد شیرازی، صحیفه عدلیه، ص 6. 📘[2]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، ج 4، ص 109. 📕[3]. حسینعلی نوری، اشراقات،(295 صفحه‌ای)، ص 18. 📓[4]. عباس افندی، خطابات، ج 2، ص 24. @feraghvaadyan @n_bahaiat
🔴 حکایت برای ❗️ ♨️ کانال خبری تبلیغی به نقل یکی از مبلّغان این فرقه، معجزه‌ای را به این شرح به پیامبرخوانده‌ی این فرقه منتسب کرد: 🔻 «چند سنه (سال) قبل ایشان (میرزا جعفر) مریض شدند و چندین ماه مرض ایشان طول کشید تا بالاخره فوت می‌کند.... (بهاءالله) می‌فرمایند اگر میل دارید او را برمی‌گردانیم. عرض می‌کند اراده اراده‌ی مبارک است. فوراً جمال قدم (بهاءالله)، حضرت را احضار و یک آیه به ایشان تعلیم داده و می‌فرمایند این آیه را در گوش او بخواند و او را باسم دیگری صدا زنند. حال جمیع احبا برای تشییع جنازه‌ی وی حاضر بودند. ناگاه حضرت عبدالبهاء تشریف آورده همه را از اطراف جسد دور مینمایند و آن آیه را در گوش میخوانند فوراً چشم باز کرده و برمیخیزد».[1] ✍ اما در بررسی ادعای انجام چنین معجزه‌ای برای مدعی پیامبری ، لازم است تا نکاتی را مورد بررسی قرار دهیم. ☑️ اولاً: حجیت هرگونه معجزه را رد کرده و اساساً را امری مخالف با معرفی می‌کنند. 🔻 همچنان که می‌خوانیم: «دو نکته در است که به خصوص صاحبان و عقل را راضی می‌کند: یکی رد اعتبار معجزه به عنوان دلیل قاطع مذهب».[2] ⚠️ بنابراین با چه منطقی پیشوای بهائیت کاری خلاف عقل انجام می‌دهد⁉️ ⚠️ پس عمل به تعلیم ضرورت در این فرقه چه می‌شود⁉️ ☑️ ثانیاً: پیشوایان بهائی، تنها معجزه‌ی مظاهر الهی را کلمات صادره از ایشان می‌دانند. 🔻 چنان که پیامبرخوانده‌ی بهائیت مدعی می‌شود: «معجزات انبیاء دلیل قاطع بر حقانیت و اعتبار تعالیم آن برگزیدگان الهی نیست، بلکه کلمات ربانی که از قلم یا لسان انبیای الهی در هر دوری از ادواری صادر شده، بزرگ‌ترین و آشکارترین نشانه مظهریت آنان بوده است».[3] ⚠️ با این حال، آیا ادعای چنین معجزاتی برای پیشوایان بهائی، عملاً نقض این‌گونه ادعاهایشان نیست⁉️ ☑️ ثالثاً: اساساً اگر پیشوایان بهائی توان ارائه‌ی چنین معجزاتی داشتند، چرا برای اثبات حقانیت آیین خود و هدایت مردم استفاده ننموده‌اند⁉️ ⚠️ چرا هنگامی که مردم برای اثبات از آنان طلب معجزه می‌کردند، را رد می‌کردند⁉️ ⚠️ آیا چنین معجزه‌ای برای اسکات مخالفین و معرضین و هدایت حقیقت‌طلبان کافی نبود⁉️ ⚠️ و بر فرض صداقت مبلّغ بهائی در بیان این معجزه برای پیشوای خود، چرا سایر مبلّغین و مورخین آن را در کتب خود ذکر نکرده‌اند⁉️ ⚠️ آیا بیان چنین معجزه‌ای برای پیشوای بهائی، بیشتر شباهت به خیال‌بافی یک مبلّغ بهائی ندارد⁉️ 📚پینوشت: 📕[1]. محمد طاهر مالمیری، خاطرات مالمیری، ص 86. 📙[2]. فرزین دوست دار، روزنه‌های امید در آستانه‌ی قرن بیست و یکم، ص 110. 📔[3]. ر.ک: حمید فلاحتی، مهدی مهدی فاطمی‌نیا، دیدار با تاریکی، ص 182./نقد و بررسی بهائیت 📣📣📣📣 ✅ سروش: sapp.ir/feraghvaadyan ✅ ایتا: https://eitaa.com/feraghvaadyan
⚠️ آیا در میزان است⁉️ ♨️ روشنگر به نقل از ادیان‌نت/ دومین پیشوای بهائیت، پس از سفر به اروپا و تأثیرپذیری از جوامع غربی، برای تبلیغ آیین ساختگی پدر خود، نیاز به مدرن جلوه دادن آن پیدا کرد. ♨️ لذا با از و الگوگیری از اندیشکده‌های غربی و تلفیق آن‌ها با یکدیگر، تعالیمی به ظاهر بدیع اختراع و آن‌ها را به پدر خود منتسب کرد. ♨️ اما یکی از این تعالیم که مبلّغان بهائی، بسیار بر روی آن مانور تبلیغاتی می‌دهند، مسئله‌ی لزوم است. 🔻 همچنان که عبدالبهاء در تبیین این اصل به ظاهر بدیعِ پدر خود گفته است: «دین باید مطابق علم باشد، زیرا خدا عقل به انسان داده تا حقایق اشیاء را تحقیق نماید. اگر مسائل دینیه مخالف عقل و باشد، وهم است؛ زیرا مقابل علم، است و اگر بگوییم دین ضد عقل است، مقصود این است که دین جهل است».[1] ♨️ اما انتساب این تعلیم به پیامبرخوانده‌ی در حالیست که او نه تنها در عمل، بلکه حتی در حد گفتار هم به این اصل پایبند نبوده است. 🔻 همچنان که ، صراحتاً عقل را ملاک نمی‌دانسته: «بدان که الیوم آن‌چه به عقلت رسیده و برسد و یا به عقول فوق تو و دون تو ادراک شود، هیچ‌یک میزان معرفت حق نبوده و نخواهد بود».[2] 🔻 و یا آن‌جا که پیروانش را از اعتراض در برابر سخنان غیرعقلانی خود بازداشته است: «لََو یحکم علی الماء حُکم الخَمر و عَلی السَماء حُکم الأرض... [3]؛ اگر به آب بگوید که شراب است و به آسمان بگوید که زمین است و به نور بگوید که آتش است، باید پذیرفت که حق است و شکی در آن نیست و کسی حق اعتراض بر او را ندارد و لِمَ و بِمَ (چون و چرا) بگوید و هرکس اعتراض کند از روی‌گردانان است». ♻️ بنابراین درمی‌یابیم که اساساً آموزه‌ی "تطابق دین با علم و عقل"، به هیچ‌وجه ابداع پیامبرخوانده‌ی بهائیت نبوده و او اصلاً به چنین آموزه‌ای اعتقاد نداشته است. 📚پی‌نوشت: 📘[1]. عباس افندی، خطابات، ج 2، ص 147. 📕[2]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله‌ی قاضی)، ص 286. 📙[3]. حسینعلی نوری، اشراقات، (295 صفحه‌ای)، ص 58. @Feraghvaadyan