eitaa logo
روشنگر مدیا
911 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
586 ویدیو
68 فایل
ارتباط با ادمین: @RmediaAdmin خرید نسخه فیزیکی روشنا: 09199163684 خرید نسخه دیجیتال روشنا: https://b2n.ir/x56424 وب سایت: www.RoshangarMedia.com آپارات: aparat.com/Roshangarmedia یوتیوب: @roshangarmedia" rel="nofollow" target="_blank">youtube.com/@roshangarmedia اینستاگرام: Roshangar.Media@
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 یارگیری به قیمت ردّ خودش تمام شد❗️ ♨️ پیروان معتقدند که (اصطلاحاً) با ظهور ، احکام کتاب بیانِ ، نسخ شده است؛ 🔻 چنان که فاضل مازندرانی می‌نویسد: «کتاب اقدس، کتاب شریعت بهائیه و اُمّ الکتاب شریعت بیان را نسخ و تغییر داد و مرجع تمام احکام و اوامر و نواهی گشت».[1] ⚠️ اما جالب است بدانیم که بر خلاف این ادعا، حسینعلی نوری در کتاب اقتدارات، که گویا قصد داشته سایر پیروان علی‌محمد شیرازی را به سوی خود جلب نماید و اصطلاحاً دل آنان را به دست آورد، مدعی می‌شود که او را نسخ نکرده است؛ 🔻 چنان که می‌گوید: «با این‌که کل می‌دانند که به این ظهور أعظم، "ما نزل فی البیان" (آن‌چه در بیان نازل شده) ثابت و ظاهر و محقق شده و اسم الله مرتفع گشته و آثارالله در شرق و غرب انتشار یافته و بیان فارسی مخصوص در این ظهور امضاء شده، مع‌ذلک متصلاً نوشته و می‌نویسد که بیان را نسخ نموده‌اند که شاید شبهه در قلوب القا شود و معبودیت عجل (صبح اَزل) محقق گردد».[2] 🔻 همچنین در جایی دیگر به نقل از حسینعلی آمده است که او، هرگونه نسخی در آیین باب را رد کرده و می‌گوید: «آن‌چه در این ظهور نازل است، بعینه همان کلمات نقطه اولیه (علی‌محمد شیرازی) بوده و خواهد بود».[3] ♻️ آری؛ گویا حسینعلی نوری نمی‌دانسته که با ادعای عدم نسخ آیین بیان، در حقیقت ادعای پیامبری خود را با پوچ مواجه ساخته است. 📚پی‌نوشت: 📘[1]. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص 272؛ به نقل از: فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، ج 1، ص 161. 📕[2]. حسینعلی نوری، اقتدارات و چند لوح دیگر، ص 45. 📙[3]. شوقی افندی، قرن بدیع، ص 394. @feraghvaadyan
⭕️ توصیه به ، سرپوشی بر ❗️ ♨️ پیشوای مسلک که وی را مبشّر خود می‌پندارند، در صحیفه‌ی عدلیه، ادعای اُمیّت و را برای خود مطرح می‌کند: 🔻 «در اعجمیین نشو و نما نموده و در این آثار حقّه، نزد هیچ احدی تعلیم نگرفته، بل امّی صرف بوده در مثل این آثار».[1] 🔴 اما این ادعای علی‌محمد شیرازی در حالیست که نوشته‌جات به ظاهر آسمانی وی، سرشار از مطالب خلاف واقع و غلط است. 🚫 چنان که وی، رسالت (ع) که از انبیاء است را قبل از (ع) دانسته است: 🔻 «نظر کن در اُمّت داوود (ع)، پانصد سال در زبور تربیت شدند تا آن‌که به کمال رسیدند. بعد که موسی (ع) ظاهر شد، قلیلی که از اهل بصیرت و حکمت بودند، آوردند و مابقی ماندند».[2] 🚫 اما جالب اینجاست که پیامبرخوانده‌ی نیز که این اشتباه فاحش علی‌محمد شیرازی را پذیرفته، به جای توضیح درباره‌ی این سوتی بزرگ و نقض ادعای او، پیروان را از هرگونه اعتراض بازداشته و آنان را به رعایت تقوا فرا می‌خواند: 🔻 «قُلنا: إتَّقِ الله و لا تعتَرض عَلی مَن زَیَّنَهُ الله بالعِصمَةِ الکُبری [3]؛ گفتیم: از خدا بترس و بر کسی که خدا او را به عصمت کبری زینت بخشیده اعتراض نکن! سزاوار عباد آن‌که مشرق امر الهی را تصدیق نمایند بر آن‌چه از او ظاهر می‌شود، چه که به مقتضیات بالغه، احدی جز حق، آگاه نه». ⚠️ اما به راستی که اگر علی‌محمد شیرازی از علم الهی برخوردار بوده، پس چگونه از این مسئله‌ی تاریخی مذهبی پیش پا افتاده بی‌اطلاع بوده و حضرت داوود (ع) که از پیامبران بنی‌اسرائیل است را بر حضرت موسی (ع) مقدم دانسته است⁉️ ⚠️ از آن عجیب‌تر این‌که چگونه بهائیان ابداع آموزه‌ی را به پیامبرخوانده‌ی خود نسبت می‌دهند [4]، در حالی که او غلط‌گویی‌های باب را برای مشروع جلوه دادن خود توجیه می‌کند⁉️ 📚پی‌نوشت: 📙[1]. علی محمد شیرازی، صحیفه عدلیه، ص 6. 📘[2]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، ج 4، ص 109. 📕[3]. حسینعلی نوری، اشراقات،(295 صفحه‌ای)، ص 18. 📓[4]. عباس افندی، خطابات، ج 2، ص 24. @feraghvaadyan @n_bahaiat
⭕️ در تلاش برای توجیه ♨️ پیامبرخوانده‌ی در آثار خود، منشأ الهی را برای و حجت‌های الهی دانسته و مدعی شده است: 🔻 «... مثلاً علم ایشان از علم او و قدرت ایشان از قدرت او و سلطنت ایشان از سلطنت او و جمال ایشان از جمال او و ظهور ایشان از ظهور او؛ و ایشان‌اند مخازن علوم ربّانی و مواقع حکمت صمدانی و مظاهر فیض نامتناهی و مطالع شمس لایزالی».[1] 🔴 اما این ویژگی مذکور برای حجت‌های الهی در حالی توسط پیامبرخوانده‌ی بهائیت مطرح می‌شود که پیشوا و مبشّر او، جناب ، از آن تُهی بوده است. ♨️ چنان که علی‌محمد شیرازی در اشتباهی بزرگ، (ع) که از انبیاء بوده را قبل از (ع) دانسته و مدعی شده است: 🔻 «نظر کن در اُمّت داوود (ع)، پانصد سال در زبور تربیت شدند تا آن‌که به کمال رسیدند. بعد که موسی (ع) ظاهر شد، قلیلی که از اهل بصیرت و حکمت زبور بودند، آوردند و مابقی ماندند».[2] ♨️ اما عجیب‌تر آن‌که عبدالبهاء، این سوتی بزرگ مبشّر بهائیت را به گونه‌ای توجیه می‌کند که جایگاه خود را به عنوان مبیّن آیات، زیر سؤال می‌برد. ♨️ همچنان که وی در توجیه این گفته است: 🔻 «در الواح حضرت أعلی (علی‌محمد شیرازی)، ذکر داودی است که پیش از حضرت موسی بود. بعضی را گمان چنان که مقصود داود بن یسا (صاحب زبور) است و حال آن‌که حضرت داود بن یسا بعد از حضرت موسی بود. لهذا مغلّین و معرضین (دشمنان) که در کمین‌اند، این بهانه را نمودند و بر سر منابر (منبرها)، استغفرالله ذکر جهل و نادانی (برای باب) کردند. اما حقیقت حال اینست که دو داود است، یکی پیش از حضرت موسی و دیگری بعد از حضرت موسی».[3] ♨️ ملاحظه نمودیم که این پیشوای بهائی، حضرت داوود مذکور در کلام علی‌محمد شیرازی را پیامبری غیر از انبیاء بنی‌اسرائیل معرفی نموده تا اشکال جهل باب را مرتفع سازد. ♨️ اما گویا این پیشوای بهائی، به قدری بر تعصب خود اصرار داشته که بدون مطالعه‌ی ادعای باب، به اشکال وارده پاسخ گفته است. 🔻 چرا که علی‌محمد شیرازی، صراحتاً از داوودی سخن گفته که صاحب بوده و 500 سال پیش از حضرت موسی (ع) می‌زیسته است. ↩️ حال آن‌که حضرت داوود صاحب زبور، از انبیای بنی‌اسرائیل بوده و پس از حضرت موسی (ع) آمده است. 📚پی‌نوشت: 📕[1]. حسینعلی نوری، ایقان، ص 64. 📙[2]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، ج 4، ص 109. 📙[3]. همان، ص 110. @feraghvaadyan @n_bahaiat
💢 نگاهی بر «» ♨️ معتقدند ملقب به ، همان و منجی دادگستر آخرالزمان است که در سال 1266 قمری کشته شده است. ♨️ پیروان مسلک که علی‌محمد باب را دین مبین و مبشر آیین خود می‌پندارند، استقامتِ در راه را به عنوان یکی از مهم‌ترین دلایل حقانیت او می‌دانند و به صورت جدّی، ادعای توبه‌ی او را منکر می‌شوند. ✍ اما لازم است بدانیم که مبشر خیالی فرقه‌ی بهائیت، بارها از ادعای خود برگشته و در ، پیروان خود را این‌گونه مورد خطاب قرار داد: ⏪ «لعنت خدا بر کسی که مرا وکيل امام غايب بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا باب امام بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا حضرت رسول بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا منکر انبيای الهی بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا منکر امامت اميرالمؤمنين و ساير ائمه‌ی اطهار(ع) بداند».[1] ✍ اما جالب‌تر آن‌که علی‌محمد شیرازی در ابلاغیه‌ی معروف به «» که پس از ماجرای توبه‌ی خود در شیراز منتشر ساخت، مُهر بطلانی بر تمامی ادعاهای خود و کوبید و بطلان و بهائیت را بر همگان آشکار ساخت. ☑️ مبلّغ بهائی به نقل از وی می‌نویسد: «إنّ بعض النّاس قد إفتروا علیَّ كلمة البابيّة المَنصوصَة و ادّعوا الرؤيةَ لِنَفسی لَعَنهُمُ الله بِما إفتَروا ما كان لِبقيَّة الله صاحب الزمان بعد الأبواب الأربعة بابٌ منصوص و لا نائبٌ مخصوص و مَن إدّعی الرّؤيَةَ بدون بَيّنة فرضٌ عَلی الكُلّ بأن يكذّبوه و يقتلوه الّلهمّ إنّی اشهدک بأنّی ما إدعيت رؤية حجّتک الحقّ و لا بابيّة نفسه بنصّ مِن قبل... و أشهد أنَّ حلاله حلالٌ إلی یَوم القیامه و لَم ینسخ شریعتُهُ و لَم یبدل مِنهاجه عن زاد حَرفاً أو نقص... و أشهد انَّ الیوم کان حجَّتک محمّد بن الحَسن صلواتُکَ علیه و عَلی مَن اتَّبعه... و أشهَد انّ بعد الأبواب الأربعة ليس لَهُ بابٌ قَد ورد فی الحديث... و إنَّ لَه فی ايّام غيبة علماء مستحفظين [2]؛ به درستی كه بعضی از مردم به من بابیت زدند و ادعای رؤیت ایشان را توسط من نمودند. خداوند به واسطه‌ی این تهمت‌شان لعنت‌شان کند. برای (عج) بابی بعد از و نائبی خاص موجود نیست و هرکس بدون دلیل ادعای رؤیت ایشان را کند، بر همگی واجب است که او را تکذیب کنند و بکُشند. خدایا تو را شاهد می‌گیرم به درستی که من ادعای رؤیت حجت حقت را نداشته و ادعای بابیت برای خود ننمودم... و شهادت می‌دهم که حلال حضرت محمّد(ص) حلال است تا روز قیامت و شریعتش نسخ نمی‌گردد و راه روشنش به واسطه‌ی زیادی یا نقصانی، مبدل نمی‌گردد... و شهادت می‌دهم امروز حجّت تو محمد بن الحسن(عج) است که درود تو بر او و پیروانش باد... و شهادت می‌دهم همان‌طور که در حدیث وارد شده، بعد از نواب اربعه‌ی ایشان بابی نیست... و قطعاً در زمان غیبتش علما حافظان دین به شمار می‌آیند». ♻️ آری؛ بهائیان در حالی با کمال وقاحت مدعی عدم توبه‌ی پیشوای بابی و مبشّر خیالی خود می‌شوند که نویسندگان سرشناس آنان، حکایات توبه‌نامه‌های مکرر او را در کتُب خویش ذکر کرده‌اند؛ توبه‌نامه‌هایی که صراحتاً زیربنای اعتقادی بهائیان را با پوچ برابر می‌سازد.⭕️ 📚پی‌نوشت: 📙[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص 132. 📕[2]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، ص 182-179. @feraghvaadyan @n_bahaiat
⚠️ آیا فراگیری با آمدن محقق شد⁉️ ♨️ مبلّغان بهائی روایاتی که در آن وعده‌ی برپایی عدالت جهانی به وسیله‌ی (عج)، داده شده را به شخص (باب) تفسیر می‌کنند. ✳️ همچنان که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «لا تَذهَب الدنیا حَتی یَقوم رجلٌ مِن وُلدِ الحُسین یَملأُها عدلاً کما مُلئَت ظُلماً و جُوراً [1]؛ دنیا به آخر نمی‌رسد تا از فرزندان حسین (ع) قیام کند و دنیا را همان‌طور که از ظلم و ستم پر شده را از عدل و داد پر کند».[2] ✍ اما در پاسخ به این ادعای در رابطه با علی‌محمد شیرازی می‌گوییم: ✅ اولاً: بی‌تردید با گذشت قریب به 200 سال از هلاکت علی‌محمد باب، ادعای تحقق وعده‌ی عدالت جهانی به وسیله‌ی وی، مضحک و بی‌معناست! اما بسی جای تعجب است که مبلّغان بهائی با تفسیر چنین روایاتی به پیشوای خود (باب)، گویا مخاطبین خود را از احمق‌ها فرض کرده‌اند. ✅ ثانیاً: در روایات فراوانی مصداق حضرت مهدی (عج) مشخص شده و قابل انطاق بر علی‌محمد شیرازی نیست. ✳️ همچون روایاتی که در آن تأکید می‌کند ، نُهمین نسل (ع) است: ⏪ «يا ابنَ مَسعود إن علی بن أبی طالب إمامُكُم بَعدی وخليفتی عَليكُم، فإذا مَضى فالحَسن ثُم الحُسين ابنای إمامُكم بَعده وخَليفَتی عليكم، ثُم تِسعةٌ مِن وُلدِ الحُسين واحدٌ بَعد واحد أئمتكُم وخُلفائی عَليكُم، تاسعُهُم قائِمهم قائم أئمَتی، يَملَؤُها قِسطاً و عَدلاً كما مُلئَت ظُلماً وَ جوراً،[3]؛ ⏪ ای فرزند مسعود، علی بن ابی طالب (ع) امام شما بعد از من و جانشین من بر شماست پس هنگامی که عمر او سپری شد فرزندم حسن (ع) امام شما و جانشین من بر شماست. پس هنگامی که عمر او گذشت، فرزندم حسین (ع) امام شما و جانشین من بر شماست سپس نُه فرزند از فرزندان حسین، یکی پس از دیگری امامان شما و جانشینان من بر شمایند و نُهمین آن‌ها ایشان است. او زمین را پر از و داد می‌کند، همان‌گونه که از ظلم و جور پر شده باشد». ✅ ثالثاً: روایات بسیاری در دست هست که حتی برخی از علمای سنّی مذهب، (عج) را در نیمه‌ی شعبان سال 255 ق، می‌دانند.[4] 📚پی‌نوشت: 📗[1]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج 1، ص 71. 📕[2]. رک: روحی روشنی، خاتمیت، ص 59. 📔[3]. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 36، ص 246. 📙[4]. ر.ک: قندوزی حنفی، ینابیع الموده، ج 3، ص 306. @n_bahaiat ⭕️⭕️⭕️ سروش: sapp.ir/feraghvaadyan ⭕️⭕️⭕️ ایتاء: https://eitaa.com/feraghvaadyan ⭕️⭕️⭕️ گپ: https://gap.im/feraghvaadyan
روشنگر مدیا
#آیت‌الله_شیخ_محمدتقی_برغانی (معروف به شهید ثالث)، از جمله عالمانی است که نقش بسیاری در #هدایت مردم
⭕️ ، قربانی خشونت‌طلبی بابیان! 💠 روشنگر به نقل از کانال نقد و بررسی بهائیت/ حکایت از آن‌جا شروع می‌شود که (پیشوای مسلک شیخیه)، به انتشار افکاری در تضاد با باورهای می‌پرداخت. اما به سبب روابط صمیمانه‌ای كه با دربار ایران و همچنین داشت، علماء در برخورد با افکار انحرافی او، روش احتیاط را در پیش می‌گرفتند.[1] 🖌شیخ احمد در اواخر عمرش به آمد و به ترویج آرای خود پرداخت.[2] در این میان، علّامه برغانی بهترین راه را در تشكیل جلسه‌ی با او دانست. 🖌در این مناظره‌ی طولانی، مرحومِ شهید، اشكالات فراوانی بر عقاید وارد ساخته و بر پاسخ‌های سُست او، خط بطلان كشید؛ اما شیخ احسایی به نظرات غیرمستند و انحرافی خود پافشاری می‌كند. لذا این شجاع، به و شیخیه فتوا می‌دهد و به دنبال آن، مجتهدان مشهور دیگری نظیر ، ، ، ، و...، نیز حكم به او دادند.[3] 🖌اما چندی بعد یکی از شاگردان مکتب شیخیه به نام ، خود را مطرح کرد و پیروانش به و اقدام ورزیدند. در این میان، علّامه برغانی، با عزمی راسخ‌تر وارد میدان شده و فتوای تاریخی خود را مبنی بر كفر و ، صادر می‌نماید. 🖌وی در منابر و مجالس، به در خصوص عناصر فاسد بابیه پرداخت و عقاید انحرافی آنان را با دلیل و برهان، باطل می‌كرد.[4] 🖌پیروان مسلک باب نیز که مقابله‌ی فکری شهید ثالث با جریان انحرافی را تاب نیاوردند، نقشه‌ی او را کشیدند. اما هرچند مورخین درصدد انکار نقش بابیان در شهادت این عالم جلیل‌القدر هستند، ولی با توجه به قرائن موجود و اعترافات گاه و بی‌گاه آنان، بی‌تردید شهادت علّامه برغانی توسط بابیان و به رهبری (جزء حروف حی باب) صورت گرفته است. 🖌از این‌رو حدود دو هفته پیش از شهادت این عالم وارسته، قرة العین دستور به خروج بابی‌ها از قزوین (به جز قاتلین شهید بزرگوار) داد؛ همچنان که محمدمصطفی بغدادی بهائی در نقل خاطره‌ی خود از این ماجرا گفته است: ⏪«مرا امر کرد که به آنان بگویم جمیعاً از قزوین خارج شوند، چه که لابد از وقوع زلزله‌ی عظیمه است که قزوین از آن به حرکت آید و خون شما کلاً ریخته گردد... پس من برگشتم و آن امر سوم را عرضه داشتم و ایشان به من گفتند نزد آنجناب (قرة العین) برو و بگو که -کریمی و چگونه است که با ما خارج نمی‌شوند❗️ همین که به محضرش (قرة العین) رفتم و عرضه داشتم، به من فرمود نزدشان برگرد و بگو که شیخ صالح و فاضل ملا ابراهیم محلّاتی وقت‌شان به انتها رسید و زمانشان به سر آمد و شهادت در راه حق سبب حیات‌شان است ولکن وقت شهادت شما نشد و اگر خود را به شهادت بیندازید، آن و محسوب می‌گردد».[5] 🖌اما به راستی بابیان چه نقشه‌ای غیر از در سر داشتند که قرة العین دستور به خروج آنان پیش از وقوع جنایت را صادر نمود⁉️ 🖌از طرفی، چرا باقی ماندن قاتلین این شهید بزرگوار در قزوین را لازم و به شهادت تعبیر شده و بقای سایر بابیان را ممنوع و مهلک برشمرده است⁉️ 📌شاهد دیگر بر نقش در شهادت این عالم بزرگوار، انکار سرسختانه‌ی در خصوص نقش بابیان در این واقعه است. اما به راستی چرا محمدمصطفی بغدادی که در آن روزگار کودکی دَه ساله بوده و حتی در قزوین هم حضور نداشت، با قاطعیت مدعی عدم مداخله‌ی ملاصالح و ملا ابراهیم در واقعه‌ی قتل گشته و می‌گوید: «دشمنان ظالم این را به شیخ صالح کریمی و ملا ابراهیم محلاتی نسبت دادند و ملا ابراهیم را شهید و ملاصالح را به طهران فرستادند، در صورتی که آن دو مظلوم در قتل آن مرد لعین (: شهید ثالث) دست نداشتند».[6] 🖌از طرفی اگر قرة العین در جنایت بی‌تقصیر بود، چرا پیامبرخوانده‌ی بهائی بلافاصله برای رهایی او از زندان تلاش نموده است⁉️[7] @n_bahaiat @feraghvaadyan 📚پی‌نوشت: 📖[1]. مجله‌ی حوزه، شماره 56 و 57، ص 391 و 392. 📓[2]. میرزا محمد تنکابنی، قصص العلماء، ص 42. 📓[3]. همان، ص 40. 📓[4]. همان، ص 58ـ66. 📕[5]. اسدالله فاضل مازندرانی، تاریخ ظهورالحق، ج 3، ص 324. 📙[6]. ابوالقاسم افنان، چهار رساله تاریخی درباره قره العین، ص 37. 📘[7]. هوشنگ گهریز، حروف حی، ص 109.
🔻مقایسه‌ی شبه آیات با 🖌 پیامبرخوانده‌ی مواضع متناقضی نسبت به آثار ، در مقایسه با نوشته‌جات خود اتخاذ کرده است. وی در جایی مطالب خود را عین کلمات باب خوانده که هیچ‌گونه تغییر و یا نسخی در آن صورت نگرفته است: «... کلّ می‌دانند که به این ظهور أعظم (:بهائیت) ما نزّل فی البیان (:آن‌چه در کتاب بیان نازل شده) ثابت و ظاهر و محقّق شده... مع ذلک (:با این حال) متّصلاً (:پیوسته) نوشته و می‌نویسند که را نسخ نموده‌اند که شاید شبهه در قلوب القا شود و معبودیّت عجل (:گوساله: لقبی که بهاء به برادر خواد داده بود) محقق گردد».[1] 🖌اما در جایی دیگر، مطالب کتاب بیان علی‌محمد شیرازی را تا سطحی پایین آورده که آن را به برگ و انگشتری در دست خود تشبیه نموده که تابع اراده‌ی او می‌باشد: «ما نُزل البَیان إلّا لِذکری و إنّه ورقة مِن حدیقة بیانی و خاتم من إصبعی... [2]؛ نازل نشده است مگر برای ذکر من و آن برگی است که از باغ بیان من و انگشتری است در دست من و خداوند آن‌چه را بخواهد به جا آورد و طوری که اراده می‌کند، حکم می‌فرماید». 🖌با این حال، رویکرد متناقض نسبت به آثار علی‌محمد باب، تنها به این صورت قابل توجیه است که او در ابتدا و با هدف فریب و جذب بابی‌ها، هرگونه ادعای برتری آثار خود و یا نسخ آثار باب را رد کرده و در ادامه، ادعای برتری و ناسخیت آثار خود را مطرح نموده است. در هر صورت، این و ، از جانب مدعی پیامبری الهی، پذیرفته نیست. 🆔 @n_bahaiat 📚پی‌نوشت: 📕[1]. حسینعلی نوری، اقتدارات و چند لوح دیگر، ص 46-45. 📙[2]. حسینعلی نوری، اقدس، ص 84. 🆔 https://t.me/feraghvaadyan 🆔 https://eitaa.com/feraghvaadyan 🆔 https://sapp.ir/feraghvaadyan
💠 منکر در نگاه ❗️ ♨️ روشنگر به نقل از کانال نقد و بررسی بهائیت/ یکی از مدعیان دروغینی است که مدعی مقام شده و خود را دانسته است؛ همچنان که به نقل از او می‌خوانیم: «إنّی أنا القائم الَّذی کنتُم به تَنتَظرُون [1]؛ همانا من قائمی هستم که منتظرش بوده‌اید». ✳️ اما جالب است بدانیم در عین حال، علی‌محمد باب به وجود (علیه السلام) کرده و حتی نواب اربعه‌ی ایشان را در عصر ، مصداق به خدا دانسته است.[2] ✳️ در این راستا پیشوای ، اعمال کسانی که نواب حضرت حجّت بن الحسن العسکری (علیه السلام) را انکار کنند، حبط شده دانسته است؛ همچنان که در صحیفه عدلیه خود آورده است: «اگر کسی عمل کرده باشد به حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) در منتهای عمل و اهل بیت عصمت آورده باشد؛ ولکن اعراض از حکم که یکی از وکلای ایام غیبت صغری بوده، نموده باشد، شکی نیست که عمل‌های او هباءً منثورا (: مانند گرد و غبار پراکنده) است (یعنی اعمالش حبط خواهد شد و باطل می‌شود)».[3] ♻️ در این صورت (بنابر تصریح علی‌محمد شیرازی)، پیروان مسلک بابیت و به شمار آمده و در درگاه الهی، هیچی عملی از آنان پذیرفته نیست. 🆔 @n_bahaiat 📚پی‌نوشت: 📘[1]. محمدعلی فیضی، حضرت نقطه اولی، ص 142. 📙[2]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، ج 1، ص 182. 📕[3]. علی‌محمد شیرازی، صحیفه عدلیه، ص 6-5. 🆔 https://t.me/feraghvaadyan 🆔 https://eitaa.com/feraghvaadyan 🆔 https://sapp.ir/feraghvaadyan
⭕️ بابی‌کشی در کشور، نتیجه جاه‌طلبی ❗️ 🖋 روشنگر به نقل از نقد بهائيت/پس از اعدام پیشوای ()، یکی از مهم‌ترین اقدامات بابیان که به انزوای این فرقه‌ی انحرافی انجامید، طرح بود. 🖋 در این راستا، گروهی از بابی‌ها بر آن شدند تا ناصرالدین شاه، و امام جمعه‌ی تهران را ترور کنند؛ اما ناکارآمدی نقشه‌ی آنان، موجب 38 نفر از عناصر رهبری بابیت و از شد. 🖋 پیامبرخوانده‌ی ، پس از اطلاع از ناکامی ترور شاه، به سفارت روس پناهنده شد.[1] از این‌رو در کنار منابع بابی، بر دست داشتن در جریان ترورها [2]، امان‌الله شفا (مبلّغ پیشین بهائیت) با ذکر شواهدی، از نقش محوری پیامبرخوانده‌ی بهائی در این ترور، پرده برداشته است. 🖋 به عقیده‌ی وی، اگر حسینعلی نوری در ترور ناصرالدین شاه دست نداشت، پس چرا مضطرب شده و به محض اطلاع از ناکامی ترور، به سفارت روس و دست آخر با حمایت روس‌ها از آزاد شد⁉️[3] 🖋 در این صورت، چگونه می‌توان ادعای بهائیت را پذیرفت، در حالی که پیامبرخوانده‌ی این فرقه، یکی از طراحان اصلی ترورها و شورش‌های جریان بابیت در سراسر کشور بود و بابی‌های بسیاری در نتیجه‌ی و او، به کام فرستاده شدند⁉️ 📚پی‌نوشت: 📕[1]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص 562. 📙[2]. عزّیه نوری، تنبیه النائمین، ص 6-5. 📘[3]. ر.ک: امان الله شفا، نامه‌ای از سن پالو، ص 316؛ شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه: نصرالله مودت، ج 2، ص 49. 🆔 https://t.me/feraghvaadyan 🆔 https://eitaa.com/feraghvaadyan 🆔 https://sapp.ir/feraghvaadyan
🔴 علّت دشمنی بهائیت با ✍ پس از بروز ادعاهای مبنی بر و نبوت، فتنه‌ها و آشوب‌های متعددی به نام او در کشور صورت گرفت. ⏪ این آشوب‌ها که سه جنگ داخلی را به دنبال داشت، حکایت از به کارگیری خشونت توسط وی، برای ایجاد نفاق درونی به نفع قدرت‌های خارجی داشته است. 📙ر.ک: تلخیص تاریخ نبیل زرندی، صص 500-264📙 ✍ در مقابل این آشوب‌ها و زیان‌های وارده به مردم و کشور، مرحوم امیرکبیر که در آن زمان صدرأعظم ایران بود و می‌دانست که قائله‌ی از سوی اجانب (برای تفرقه‌افنکنی در کشور) آب می‌خورد؛ دستور تعبید و سپس قتل عامل فتنه (علی محمد شیرازی) را صادر کرد. 📕قرن بدیع، ص 132📕 ✍ از این‌روست که صدرأعظم لایق و خَدوم ایرانی: «... نزد طايفه بابيه در درجه اولی از نفرت و لعن قرار داشته...». 📓اسدالله مازندرانی،تاریخ ظهورالحق، ص212📓 @n_bahaiat @feraghvaadyan