eitaa logo
روشنگر مدیا
911 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
586 ویدیو
68 فایل
ارتباط با ادمین: @RmediaAdmin خرید نسخه فیزیکی روشنا: 09199163684 خرید نسخه دیجیتال روشنا: https://b2n.ir/x56424 وب سایت: www.RoshangarMedia.com آپارات: aparat.com/Roshangarmedia یوتیوب: @roshangarmedia" rel="nofollow" target="_blank">youtube.com/@roshangarmedia اینستاگرام: Roshangar.Media@
مشاهده در ایتا
دانلود
بیت العدل و به عنوان دومین پیشوای ، جستجوی بی‌طرفانه‌ی حقیقت و منع از تقلید را به عنوان اولین آموزه‌ی پدر خود معرفی نموده است: «اول تعليم حضرت ، تحرّی حقيقت است. بايد انسان تحرّی حقيقت كند و از تقاليد دست بكشد».[1] از این‌رو بنابر باور بهائیت: «هر فردی با رسیدن به سنّ بلوغ، به این حق‌جویی است تا آیین دل‌خواه خویش را برگزیند».[2] اما بد نیست بدانیم در حالی ، تحرّی حقیقت را لازم و پیش‌نیاز رشد و هدایت بشر می‌دانند که خود در عمل، تفسیر متفاوتی از آن را به نمایش درآورده‌اند. همچنان که با قرار دادن کودکان خود در فضایی بسته و تحت آموزش‌هایی فشرده، دیگر راهی را جز انتخاب بهائیت در بزرگ‌سالی، پیش پای آنان باقی نمی‌گذارند. جالب‌تر آن‌که رهبران این فرقه، معتقدند که نه تنها می‌بایست را از سنّ پایین به کودکان خورانید، بلکه لازم است تا کودکان بهائی را به عنوان مبلّغ نیز تربیت کرد: «بايد محيطی بوجود آورد که احساس کنند به جامعه تعلق دارند و در اهداف و مقاصد جامعه شريک و سهيم گردند. اما به راستی مگر فلسفه‌ی تحرّی حقیقت، ترک تقلید و انتخابی از پیش تعیین شده نیست؟! آیا با مبلّغ ساختن و به قول عبدالبهاء، خوراندن بهائیت به کودکان همراه با شیر مادر [3]؛ دیگر امکان تحرّی حقیقتی برای بهائیان باقی خواهد ماند؟! آری؛ گویا این نسخه‌ی (به اصطلاح) شفابخش پیشوایان بهائی، شامل پیروان این فرقه نشده و بهائیت، این آموزه را تنها مختص می‌داند! : [1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 144. [2]. شوقی افندی، نداء به اهل عالم، کانادا: مؤسسه‌ی معارف بهائی، 1993 م، ص 3. [4]. ر.ک: عباس افندی، منتخباتی از مکاتيب، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 124./فرقه نیوز ⭕️⭕️⭕️ سروش: sapp.ir/feraghvaadyan ⭕️⭕️⭕️ ایتاء: https://eitaa.com/feraghvaadyan ⭕️⭕️⭕️ گپ: https://gap.im/feraghvaadyan
✳️ #دین نبودن #بابیت در ملاک #بهائیت❗️ ♻️طبق تعریف #پیشوایان_بهائی، مسلک بابیت دین به شمار نیامده و لذا، بهائیتی که خود را ادامه‌ی بابیت و #موعود_باب برشمرده نیز از دایره‌ی #ادیان خارج خواهد بود.
🔴 و نشست برای و تبعیضِ -پرستی❗️ ♨️ سرویس خبری جامعۀ بهائی در تاریخ 12 مهر 1397، از تشکیل «کرسی بهائی برای صلح» در دانشگاه مریلند، با موضوع نژادپرستی ساختاری و ریشه‌های تعصب خبر داد. ♨️ خانم مسئول این نشست، تصریح کرد: «آثار بهائی توضیح می‌دهند که تا زمانی که پیشرفت‌های عمده‌ای در زمینه روابط نژادی و از بین بردن بی‌عدالتی‌های ساختاری انجام ندهد، کشور به ثبات، و دست نخواهد یافت».[1] ♨️ آقای ، سخنران دیگر این نشست نیز در بخشی از سخنرانی خود گفت: «پذیرش یگانگی نوع بشر به تنوع حقیقی اجازه‌ی شکوفایی می‌دهد».[2] 🖌 سه نکته در مورد اصل این نشست و اظهارات سخنرانان: 1⃣ اصل برگزاری این نشست، به عنوان پیشگامیِ بهائیت برای زدودن ، با باور حقیقی در تضاد است. زیرا وقتی پیشوایان بهائی، نژاد سیاه را حیوان‌هایی در صورت انسان دانسته [3] و یا را و لایق برخورد مضحک دانسته‌اند [4]، چگونه می‌توان از جانب آنان با نژادپرستی مبارزه کرد⁉️ 2⃣ اگر طبق اظهارات آقای ماهیری، پذیرش یگانگی نوع بشر به تنوع حقیقی اجازه‌ی شکوفایی می‌دهد، پس با این حساب، پیشوایان بهائیتی که مخالفین چند میلیاردی خود را از دایره‌ی انسانیت خارج دانسته‌اند [5]، مانع تحقق شکوفایی نوع بشر هستند. 3⃣ خانم محمودی مسئول برگزاری این کرسی، از لزوم تلاش آمریکا برای از بین بردن تبعیض ساختاری نژادی در این کشور سخن به میان آورد؛ این در حالیست که بیش از صد سال پیش در سفر خود به آمریکا، این کشور را پیشگام صلح و برقراری معرفی کرده است: ⏪ «اول اعلان حریتی که برای سیاه‌ها شد، از سفیدان اِمریک بود. چه محاربه و جانفشانی کردند تا سیاه‌ها را نجات دادند و بعد سرایت به جاهای دیگر کرد. سیاهان اِفریک در نهایت اسارت بودند، ولی نجات شما سبب شد که آن‌ها نیز، نجات یافتند. یعنی دول اروپا، اقتدا به آمریکایی‌ها کردند، آن بود که اعلان حرّیت عمومی شد به جهت شما. سفیدان آمریکا چنین همّتی نمودند. اگر این همّت نمی‌بود، این حرّیت عمومی اعلان نمی‌شد. پس شما باید بسیار ممنون سفیدان آمریکا باشید و سفیدان باید بسیار به شما مهربان گردند، تا در مراتب انسانی ترقی نمایید و به اتفاق کوشش نمایید تا شما نیز ترقی فوق‌العاده نمایید و با هم امتزاج تام یابید. مختصر این است: شما باید بسیار اظهار ممنونیت از سفیدان نمایید که سبب آزادی شما در آمریکا شدند!...».[6] ⚠️ با این حال، آیا اظهارات این سخنران بهائی، به نوعی به و عبدالبهاء در ادعای اعاده‌ی حقوق سیاهان به وسیله‌ی آمریکایی‌ها نیست⁉️ ♻️ بنابراین، آیا برگزاری چنین نشست‌هایی از جانب تشکیلات بهائی، چیزی جز شوی تبلیغاتی برای این فرقه است⁉️ آن هم تبلیغاتی که با باور پیشوایان بهائیت کاملاً در تضاد است. @Feraghvaadyan @n_bahaiat 📚پی‌نوشت: 🖥[1] و [2]. به نقل از وبسایت بهائیان ایران. 📙[3]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، ج 3، ص 48. 📘[4]. ر.ک: اسدالله فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، ج 2، ص 154. 📕[5]. ر.ک: حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، ص 140. 📙[6]. عباس افندی، خطابات، ج 2، ص 42-41.
💢 تغییر هنگام تبلیغ! ♨️ پیامبرخوانده‌ی مدعیست که هر آنکس مسلک ساختگی او را نپذیرد، حتی اگر به تمامی علوم احاطه داشته باشد، باز هم است. ⏪ چنان که می‌خوانیم: «اگر نفسی الیوم به جمیع علوم أرض احاطه نماید و در کلمه‌ی بلی توقف کند لدی الحق مذکور نه و از اجهل ناس محسوب (:اگر کسی امروزه به جمیع دانش‌های زمین احاطه داشته باشد اما بهائیت را نپذیرد، از نادان‌ترین مردم نزد خدا به حساب می‌آید)».[1] ⚠️ اما آیا هنگام ، این باور پیامبرخوانده‌ی خود را به مستمعین خواهند گفت⁉️ مسلماً که نه؛ ⏪ چرا که (بر خلاف باور واقعی بهائیت) در بیان حیله‌ی تبلیغی، به مبلّغین توصیه داشته است: «تعالیم الهیه در این دور نورانی چنین است که نباید نفوس را نمود و به نسبت داد که تو ندانی و من دانم؛ بلکه باید به جمیع نفوس به نظر احترام نظر کرد و در بیان و دلالت به طرز مکالمه نمود که بیائید مسائلی چند در میان است تا تحری حقیقت نمائیم و ببینیم چگونه و چسان است. مبلّغ نباید خویش را دانا و دیگران را نادان برشمرد...».[2] ⚠️ حال به راستی علّت این و از جانب چیست⁉️ ⚠️ آیا بخاطر اثرگذاری و مخاطبین، می‌توان دیدگاه و باور پیامبرخوانده‌ی بهائی را زیر سؤال گذاشت⁉️ ⚠️ آیا در بهائیت، را توجیه می‌کند⁉️ @n_bahaiat @Feraghvaadyan 📚پی‌نوشت: 📕[1]. حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، ص 139-138. 📙[2]. عباس افندی، مکاتیب، ج 1، ص 355.
🔘 شرط بودن در ⁉️ 💠 روشنگر به نقل از نقدوبررسی بهائیت/ گفت‌وگوی مبلّغ بهائی با یک پژوهشگر، در مورد نزد با تأکید آن‌ها به : 🖍مبلّغ بهائی: یکی از آموزه‌های پیشوایان ما، لزوم و اجباری هست؛ همچنان که گفته است: «در كتاب الهی در اين دور بديع تعليم و تربيت امر اجباری است نه اختياری یعنی بر پدر و مادر فرض عين است كه دختر و پسر را به نهايت همّت تعليم و تربيت نمايند».[1] 🖌پژوهشگر: هدف پیشوایان بهائی از ثبت آموزه‌ی لزوم تعلیم و تربیت به اسم خود چه بوده است⁉️ 🖍مبلّغ بهائی: برای اینکه تمامی انسان‌ها به صفت مزیّن شوند. 🖌پژوهشگر: وقتی پیامبرخوانده‌ی بهائی ملاک علم و عالم را به خودشان دانسته‌اند: «اليوم اطلاق اسم عالم بر اَحدی نخواهد شد مگر آن نفوسی كه به قميص ايمان امر بديع مزين شده‌اند(:به بهائیت ایمان آورده‌اند)».[2] ⏪پس چه توجیهی برای تأکید بر تعلیم و تربیت اجباری باقی می‌ماند⁉️ ⏪آیا مقصود پیشوایان بهائی از آموزه‌ی تعلیم و تربیت، چیزی جز تعلیم و تربیت بهائی است که شما به عنوان تعلیمی مترقی از آن یاد می‌کنید⁉️ ⏪در آیینی که ، بهائی بودن و نبودن است، دیگر تعلیم و تربیت به چه کار می‌آید⁉️ @n_bahaiat @Feraghvaadyan 📚پی‌نوشت: 📙[1]. اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص 215-214. 📕[2]. حسینعلی نوری، بدیع، ص 139-138.
⭕️ از زبان ♨️ روشنگر به نقل از نقد و بررسی بهائیت/ پیشوایان فرقه‌ی بهائیت مدعی‌اند که اصل ، از اختراعات آنان به شمار می‌رود. ♨️ از این‌رو عبدالبهاء با شعار عدم تفاوت میان زن و مرد، مدعی شده است: «مرد و زن هردو بشرند و بندگان یک خداوند، نزد خدا ذکور و اناث نیست... زیرا هردو بشرند و در جمیع مراتب مشترک، خدا تفاوتی نگذاشته».[1] 🚫 اما این شعار در حالیست که عبدالبهاء با ، و خواندن زن‌ها، امید به پیشرفت آن‌ها را منوط به عنایت پیامبرخوانده‌ی این فرقه دانسته است؛ ⏪ همچنان که می‌خوانیم: «تا بلکه ان شاءالله در اندک زمانی نساء حکم رجال یابند... ای کنیزان عزیز الهی نظر به و خود نکنید! بلکه اعتماد بر الطاف و عنایات جمال مبارک داشته باشید، زیرا آن فیض ابدی، گیاه را شجره (:درخت) مبارکه نماید و سراب را بارد و شراب کند. ذرّه مفقود را جوهر وجود نماید و نمله معدوم را ادیب دبستان علوم فرماید. از خاک گل برویاند و از خاک سیاه ریاحین معطر پر بها انبات نماید (:برویاند)، سنگ را لعل بدخشان کند و صدف دریا را مملو از گوهر تابان نماید».[2] ⚠️ اما اگر به ادعای میان زن و مرد برقرار است، پس چگونه عبدالبهاء با مخاطب قرار دادن زنان؛ جنس زن را بی‌استعداد و بی‌لیاقت خوانده و تنها امید به پیشرفتش را لطف پیامبرخوانده‌ی این فرقه دانسته است⁉️ @n_bahaiat @Feraghvaadyan 📚پی‌نوشت: 📙[1]. ریاض قدیمی، گلزار تعالیم بهائی، ص 283. 📕[2]. عباس افندی، مکاتیب، ج 7، ص 136-135.
💢 حکم در گفتار دو پیشوای بهائی ♨️ روشنگر به نقل از نقد بهاییت/اولین بهائیت ( و تقیه را در هر شرایطی مذموم دانسته و را به از آن مأمور کرده است. ⏪ چنان‌که به نقل از شوقی افندی می‌نویسد: «سؤال ثالث در خصوص کتمان عقیده در نقاطی که بهائی غیرموجود معروض بودید. جواب فرمودند کتمان عقیده، حتی در این مورد مذموم و مخالف مبادی این امر است».[1] ⏪ نویسنده در ادامه مدعی می‌شود که در تمامی نوشته‌های ، به این اصل تصریح شده است: «الواح الهیه در این خصوص بسیار و کمتر لوحی توان یافت که در این خصوص شامل اشاره یا صراحتی نباشد».[2] 🖌 اما این اظهارات در حالیست که با مطالعه‌ی آثار بهائی درمی‌یابیم، دوره‌ای پیش از شوقی افندی وجود داشته که توسط مُبیّن نوشته‌جات پیامبرخوانده‌ی بهائیت (: ) از آن، به تعبیر شده است. ⏪ چنان که به نقل از عبدالبهاء می‌خوانیم: «بعد از تعیین و قطع کلام بین الطّرفین تأخیر جائز نه (: نیست). به موجب نصّ کتاب باید عمل شود مگر آن‌که محذور عظیمی حاصل گردد، زیرا ایّام تقیّه است».[3] ♻️ در این صورت، اگر عبدالبهاء کتمان عقیده را در بهائیت جائز دانسته و از ایامی که بهائیان در آن تقیه می‌کردند یاد نموده، دیگر شوقی افندی با چه مجوزی اقدام به آن کرده است⁉️ حال بهائیان، می‌بایست عمل بهاء و عبدالبهاء را سرلوحه‌ی خود قرار دهند و یا پیرو شوقی افندی باشند⁉️ از طرفی، اگر در بهائیت، ایامی وجود داشته که بهائیان عقیده‌ی خود را به دستور پیشوایانشان کتمان می‌نمودند، چگونه اشراق خاوری از صراحت تمام نوشته‌جات پیشوایان بهائی بر ممنوعیت تقیه یاد کرده است⁉️ آیا این چیزی فرای پراکنی و است⁉️ 📚پی‌نوشت: 📙[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص 459. 📙[2]. همان، ص 459. 📕[3]. فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، ج 4، ص 169. @Feraghvaadyan
‌ 💢 حکم #تقیه در گفتار دو پیشوای بهائی ‌ ♨️ #شوقی_افندی در حالی #کتمان_عقیده را در هر شرایطی مذموم دانسته که #عبدالبهاء از ایامی در #بهائیت یاد کرده که به #ایام_تقیه شهرت دارد. ‌ ⚠️ با این حال، چگونه نویسندگان بهائی برای توجیه حکم شوقی افندی، از صراحت تمام نوشته‌جات #پیشوایان_بهائی بر ممنوعیت تقیه یاد کرده‌اند⁉️ آیا این چیزی فرای #دروغ پراکنی و #جعل_تاریخ_بهائیت است⁉️ ‌ @n_bahaiat @feraghvaadyan
⭕️ تاخت و تاز به ♨️روشنگر به نقل از نقد بهائيت/ پیشوایان فرقه‌ی بهائیت، بارها علمای اسلام را مورد و خود قرار داده‌اند؛ همچنان که گفته است: «این قوم، خویشتن را مبین می‌شمردند و چون ثعبان بد کیش (:مار افعی بد کردار)، بیگانه و خویش را نیش می‌زنند و چون مار و عقارب (:عقرب‌ها)، اباعد و اقارب (:دوران و نزدیکان) را می‌گزند... چون گرگان خون‌خوار اغنام (:گوسفندان) الهی را بدرند و دعوای شبانی (:چوپانی) کنند و چون دزدان راه، قطع طریق و سدّ سبیل نمایند و قافله سالاری خواهند... چون به فضایل آنان نگری، هریک اجهل از انعام و بهیم (:جاهل‌تر از چهارپایان‌اند)... در مدارس چون بهائم (:حیوانات) اسیر خوردن و خوراک‌اند و چون سباع ضاریه (:درّندگان خون‌آشام) بی‌مبالات و بی‌باک».[1] 🚫 اما به راستی چگونه می‌توان ادعای و داشت و گفت: «الحمدلله این دور، دور حبّ (:دوستی) است... دشمنان دوست‌اند و بیگانگان آشنا. اغیار یارند و اعداء (:دشمنان) در شمار احبّاء (:دوستان). مقصد اینست که احبّای الهی (:بهائیان) باید بدخواه را خیرخواه دانند و اهل شقاق (:جدایی) را اهل وفاق برشمرند. بعید (:دور) را قریب (:نزدیک) ببینند و دور را نزدیک شمرند؛ یعنی به نوعی رفتار کنند که سزاوار است. به جفاکار چنان معامله نمایند که لایق یار خوش‌رفتار»[2]؛ اما در عین حال به علمای دین که در روایات معصومین (علیهم السلام)، به جانشینان وارثان انبیاء تشبیه شده‌اند [3]، این‌گونه و جسارت نمود⁉️ آیا این دوگانگی ، چیزی فرای است⁉️ 📚پی‌نوشت: 📕[1]. عباس افندی، مکاتیب، ج 3، ص 123. 📙[2]. احمد یزدانی، نظری اجمالی در دیانت بهائی، ص 51. 📗[3]. محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، ج 8، ص 18.
⭕️ ؛ ❗️ ♨️روشنگر به نقل از نقد بهاییت/ در مقابل خوش خدمتی و اطاعت محض از اولیای رژیم کودک‌کش صهیونیستی، این رژیم در کنار و ، بهائیت را به رسمیت شناخته و به حمایت از آن روی آورده است. 🔺 پرفسور (دادستان اسبق و يکی از شخصيت‌های سياسی حقوقی دولت )، در به رسمیت شناختن بهائیت گفته است: «اکنون را نبايد فی الحقيقه منحصراً سرزمين سه ديانت محسوب داشت، بلکه بايد آن را مرکز و مقر چهار ديانت به شمار آورد، زيرا که مرکز آن و است و اين دو مدينه زيارتگاه پيروان آن است به درجه‌ای از پيشرفت و تقدم نائل گشته که مقام و بين المللی را احراز نموده است».[1] ⚠️ اما با توجه به رسمیت شناخته شدن ، چرا در کنار اصرارشان به لزوم [2]، اسرائیلی‌ها را از این قانون مستثنی کرده‌اند⁉️ و هیچ حق ندارد یک را به دین خود دعوت کند⁉️[3] ⚠️ اگر اسرائیل بهائیت را به رسمیت می‌شناسد، پس چرا سران تشکیلات بهائی موظف به رعایت انحصار تعداد خاصی از پیروان خود در این سرزمین هستند و هرآنکس که بدون اجازه‌ی آنان و خارج از نوبت به اسرائیل سفر کند را مشمول قرار می‌دهند⁉️[4] ♻️ آری؛ بدون شک اسرائیل، بهائیت را تنها به چشم مسلکی ساختگی، وابسته و صادراتی می‌نگرد که پیروان آن، وظیفه‌ی برای این رژیم را بر عهده دارد. 📚پی‌نوشت: 📕[1]. شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه‌ی نصرالله مودت، ج 4، ص 162. 📙[2]. ر.ک: محمدعلی فیضی، رساله راهنمای تبلیغ، ص 5. 📖[3]. نهاد رهبری بهائیت، ، بیت العدل پاسخ به نامه‌ی مورخ: 25 ژوئن 1995. 📘[4]. ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه، ج 4، ص 42-41.
💢 یا ❗️ ♨️ روشنگر به نقل از نقدو بررسی بهائیت/ پیشوایان فرقه‌ی بهائیت ادعای نوع‌دوستی و داشته و این مسئله را یکی از مهم‌ترین اهداف خود معرفی نموده‌اند. ⏪ به نقل از پیامبرخوانده‌ی بهائیت گفته است: «همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار به عالم انسانی مهربانی کنید و به نوع بشر مهرپرور گردید و بیگانگان را مانند آشنا معامله کنید و اغنیاء را به مثابه یار نوازش کنید. دشمن را دوست ببینید و اهریمن را ملائکه شمارید. جفاکار را مانند وفادار به نهایت محبّت رفتار کنید و گرگان خون‌خوار را مانند غزالان ختن و ختامه مسک معطر به مشام رسانید».[1] 🔺 لذا در این‌راستا، هرگونه و را ممنوع دانسته‌اند.[2] ♦️ اما ژست و در حالیست که پیشوای این فرقه "عبدالبهاء"، چندی پس از اتمام جنگ جهانی و خانمان‌سوز اول، از سوختن انسان‌ها در آتش جنگ ابراز خوشحالی کرده و نوشته است: «الحمدلله فضل شامل شد و قوّه‌ی ملکوت ابهی معجزه‌ی کُبری نمود که جمیع طوائف و اُمم در نائره‌ی حَرب (آتش جنگ) سوخته و بنیان‌های عظیم برافتاد».[3] ⭕️ ♦️ عجیب‌تر آن‌که این پیشوای بهائی در ادامه، بر خلاف ظاهر نوع دوست بهائیت، تنها مصون ماندن از آسیب‌های این جنگ را کافی دانسته و نوشته است: «ولکن این حزب مظلوم (:بهائیان) در جمیع آفاق در صون (:نگهداشت) حمایت ربّ المیثاق (:پروردگار) در نهایت روح و ریحان باقی و برقرار».[4] ⚠️ اما به راستی آیا انتساب سخنان نوع‌دوستی به خود، نیاز به اثبات در عمل ندارد⁉️ ♻️ آری؛ به قول عبدالبهاء: «دين اللّه فی الحقيقه عبارت از اَعمال است، عبارت از اَلفاظ (:گفتار) نيست. زيرا دين اللّه عبارت از علاج است؛ دانستن دواء ثمری ندارد بلکه استعمال دواء ثمر دارد. اگرطبيبی جميع اَدويه (داروها) را بداند امّا استعمال (مصرف) نکند چه فائده دارد ...».[5] @n_bahaiat @feraghvaadyan 📚پی‌نوشت: 📕[1]. عباس افندی، مکاتیب، ج 3، ص 160. 📘[2]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص 271. 📕[3]. عباس افندی، مجموعه مکاتیب حضرت عبدالبهاء، شماره 52، ص 108. 📕[4]. همان. 📙[5]. عباس افندی، خطابات، ج 1، ص 106-105.
💢 حکم در گفتار دو پیشوای بهائی ♨️روشنگر به نقل از نقد و بررسی بهائیت/ اولین بهائیت ( و تقیه را در هر شرایطی مذموم دانسته و را به از آن مأمور کرده است. ⏪ چنان‌که به نقل از شوقی افندی می‌نویسد: «سؤال ثالث در خصوص کتمان عقیده در نقاطی که بهائی غیرموجود معروض بودید. جواب فرمودند کتمان عقیده، حتی در این مورد مذموم و مخالف مبادی این امر است».[1] ⏪ نویسنده در ادامه مدعی می‌شود که در تمامی نوشته‌های ، به این اصل تصریح شده است: «الواح الهیه در این خصوص بسیار و کمتر لوحی توان یافت که در این خصوص شامل اشاره یا صراحتی نباشد».[2] 🖌 اما این اظهارات در حالیست که با مطالعه‌ی آثار بهائی درمی‌یابیم، دوره‌ای پیش از شوقی افندی وجود داشته که توسط مُبیّن نوشته‌جات پیامبرخوانده‌ی بهائیت (: ) از آن، به تعبیر شده است. ⏪ چنان که به نقل از عبدالبهاء می‌خوانیم: «بعد از تعیین و قطع کلام بین الطّرفین تأخیر جائز نه (: نیست). به موجب نصّ کتاب باید عمل شود مگر آن‌که محذور عظیمی حاصل گردد، زیرا ایّام تقیّه است».[3] ♻️ در این صورت، اگر عبدالبهاء کتمان عقیده را در بهائیت جائز دانسته و از ایامی که بهائیان در آن تقیه می‌کردند یاد نموده، دیگر شوقی افندی با چه مجوزی اقدام به آن کرده است⁉️ حال بهائیان، می‌بایست عمل بهاء و عبدالبهاء را سرلوحه‌ی خود قرار دهند و یا پیرو شوقی افندی باشند⁉️ از طرفی، اگر در بهائیت، ایامی وجود داشته که بهائیان عقیده‌ی خود را به دستور پیشوایانشان کتمان می‌نمودند، چگونه اشراق خاوری از صراحت تمام نوشته‌جات پیشوایان بهائی بر ممنوعیت تقیه یاد کرده است⁉️ آیا این چیزی فرای پراکنی و است⁉️ @n_bahaiat @Feraghvaadyan 📚پی‌نوشت: 📙[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص 459. 📙[2]. همان، ص 459. 📕[3]. فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، ج 4، ص 169.