eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
جعفریان و به سبک حاشیه ای بر یادداشت ستایشگرانه در فراغ [صفحه 2 از 6] از این گذشته، باید معلوم شود آن «سی چهل نفر از طلاب شاخص» که لاریجانی با آنان «جلسات مستمری داشت و حرفهای آنان را می شنید و گزارشی هم از اوضاع برایشان بیان می کرد»، دقیقا چه کسانی بوده اند، و با چه مکانیزمی برای حضور در این جلسه انتخاب شده اند و در بدنه فضلای حوزه چه جایگاهی دارند و نیز باید معلوم شود که چه کسی آنان را به عنوان نمایندگان فضلای حوزه قم، به لاریجانی قالب کرده که موجب شده او کمترین ارتباط را با بدنه حوزه و اساتید و فضلای حوزه برقرار کند! ظاهرا روند وقایع مصداق این مثل است که «خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی!» همین و است که مانع شکل گیری روابط طبیعی سیاستمردان تهران نشین با نخبگان و فضلای ارجمند قم می گردد. در هنگامه نیز همین روال حاکم بود و دولت با وجود حضور همین حلقه های بسته، از تشکیل کمیته تخصصی حوزوی برای پیگیری تخصصی شرعیات، سر باز زد و آن دندانپزشک داماد یکی از بیوت مخالف امام، خود اعتراف کرد که یکی از مشاوران ستاد ملی مبارزه با کرونا در امور حوزوی است! تازه با این وضعیت، نویسنده محترم در عبارتی جزم اندیشانه مدعی است که: «بدون شک، هیچ مسوول دولتی در این سطح، هیچ وقت، چنین ارتباطی با قم نداشت و تاکنون هم ندارد.» اگر این نوع تعامل با قم را الگوی روابط سیاسیون ایرانی می دانید که واویلاست! از آن گذشته احتمالا ایشان از میزان مراودات دهه شصت و هفتاد سیاسیون با با قم بی اطلاع است یا نمی خواهد به آن حافظه تاریخی مراجعه کند! 4) آقای جعفریان با استفاده از موقعیت خود، یکطرفه به قاضی رفته و مدعی شده هیچ نقدی به لاریجانی وارد نیست و آنگاه منقدان مراد سیاسی خویش را با عباراتی تحقیرآمیز نواخته و چنین نوشته است: «تا آنجا که می دانم، به هیچ وجه، کسی از او چیزی ندارد و اگر دارد بگو ید. هیچ وقت هم، وی در قم که نام و را یدک می کشند، نتوانستند از این دست مطلبی بگویند.» حتما از منظر آقای جعفریان جناب لاریجانی از نوعی برخوردار است که «به هیچ وجه کسی از او چیزی ندارد!!» که اگر نه چنین بود، ایشان اقلا احتمال وجود نقصان و خطیئه و خطا را در مورد او از بوته امکان باقی می گذاشت و چشم بسته و با جزم اندیشی، وجود احتمال نقد در کارنامه لاریجانی را منتفی نمی شمارد. استفاده از تعبیر «دشمنان قسم خورده لاریجانی در قم» که به تعبیر جعفریان تنها نامی از دین و انقلابی گری یدک می شکند (و احتمالا خواسته بگوید بویی از این مقولات نبرده اند)، از عجایب روزگار ماست! این مدل سخن گفتن که گاه در ادبیات ستایشگران درباری نمونه اش را می بینیم، مدتهاست که منسوخ شده و در عالم سیاست، این سنخ ارزش داوری ها و هدم و شتم مطلق انگارانه مخالفان سیاسی، امری مذموم و مشمئز کننده است. آیا در میان منتقدان لاریجانی که جعفریان از آنان به «دشمن قسم خورده» تعبیر کرده، حتی یک نفر وجود ندارد که حقیقتا متلبس به دیانت و انقلابی گری باشد؟ حتی یک نفر نیست که نقدش به لاریجانی وارد باشد؟ حتی یک نفر نبود که از روی نصیحت و دلسوزی به نقد کارنامه و اندیشه سیاسی لاریجانی دست بزند؟ این طرز سخن گفتن نه درست و نه عقلا قابل دفاع! و این نوع دوستان که لاریجانی را دوره کرده اند، مضرات و خطرات شان بیش از فایده شان است؛ چه اینکه وقتی هر انسان بی غرضی با این ادبیات مواجه شود، فارغ از واقعیت میدانی، حکم به بطلان این گزاره های مطلق گرایانه و غیرعالمانه خواهد داد. به راستی آیا تا کنون جناب جعفریان با خود اندیشیده که چرا یک عده از بهترین و مؤمن ترین و شهادت طلب ترین انسان های ایران و خصوصا شهر مقدس قم، باید در جرگه مخالفان و منتقدان لاریجانی درآیند؟ در عملکرد ایشان چه نقطه ابهام یا اتهامی وجود دارد که مخالفان (و به تعبیر غلط جعفریان دشمنانی) از این طیف و طایفه دارد؟ و دیگر آنکه اگر منتقدان لاریجانی تنها نامی از دیانت و انقلابی گری یدک می کشند، لابد از منظر جناب جعفریان، مریدانش مصداق اتم و اکمل انقلابی گری و دیانت اند! و اگر چنین می پندارد، ناخواسته لاریجانی را ملاک حق و باطل، و میزان دیانت و انقلابی گری دانسته که انگاره ای به غایت سخیف و بی پایه و همسان دیدگاه های کج اندیشانه عالمان وهابی است که سلاطین کودک کش را مصداق اولوالامر خوانده اند! @rozaneebefarda ادامه:👇🏽
روزنه
به گزارش فارس: جناب #علی_لاریجانی #رد_صلاحیت شده است! 🔶حاشیه روزنه چنانچه این خبر تأیید شود، #لا
سران جریان انقلابی و مسئله تجدیدنظرخواهی در تصمیم شورای نگهبان فتوت شاخصه ثابت جریان انقلابی و اصل حاکم بر تمام رقابت‌های سیاسی است. جریان‌های غربگرا همواره از همین ویژگی سوءاستفاده کرده‌اند! نشان داده که متأسفانه برخی سران جبهه انقلابی، با تطبیق نادرست این اصل در حوادث واقعه، زمینه بازگشت مجدد عناصر غربگرا به عرصه مدیریت کلان سیاسی کسور را فراهم می‌کنند! این قبیل خطاهای راهبردی، نه تنها نشانه جوانمردی نیست که قطعا زمینه‌ساز خسارت سیاسی و مشارکت در پیشگیری از اصلاحات ساختاری است. اگر به تشخیص اعضای محترم و متقی شورای نگهبان، کسانی حقیقتا فاقد صلاحیت‌های حداقلی برای کاندیداتوری ریاست‌جمهوری هستند، آیا منطقی است که برخی چهره‌های انقلابی بخواهند برای تجدیدنظرخواهی در تصمیم شورا، پیشگام شوند!؟ و احیانا در پروژه و مشارکت ورزند؟ از یاد نبریم؛ شورای نگهبان با هیچ فرد و جناحی مشکل شخصی ندارد. آنان طبق مستندات تصمیم می‌گیرند. مشکل جریان انقلابی با طیف غربگرا که خدای ناکرده نیست، بحث بر سر منافع ملی و آرمان‌های انقلاب اسلامی است که بنا به تجربه ۸ ساله گذشته، توسط جریان اعتدال به مخاطره جدی افتاده است. حالا شورای نگهبان با لحاظ مستندات و مصالح عالیه نظام، تشخیص داده برخی کاندیداها در ناکارآمدی و فقدان صلاحیت‌های حداقلی، ادامه دهنده راه دولت روحانی هستند که وضع را به شرایط بغرنج فعلی کشانده است. در این شرايط، اگر کسانی از انقلابیون بخواهند بنا به هر توجیهی، در این تصمیم شورا تردید ایجاد کنند، نشانه فتوت نیست، خطایی راهبردی است! اشاره به یک تجربه تاریخی از خطاهای راهبردی برخی چهره‌های انقلابی، بسیار راهگشا و عبرت‌آموز است! بعد از استعفای از نخست‌وزیری دولت موقت(یک روز پس از تسخیر لانه جاسوسی) امام در جلسه فوری با اعضای شورای انقلاب، تصریح کردند که با حضور بازرگان در شورای انقلاب موافق نیستند. اما برخی سران جریان انقلابی، صرفا با این توجیه که در این صورت ممکن است انقلابی‌ها به انحصارطلبی متهم شوند و لازم است از ظرفیت همه نیروها استفاده شود، با اصرار از امام خواستند اجازه دهد بازرگان به شورا وارد شود. بازرگان وارد شورا شد، بنی‌صدر دو وزارت خانه خارجه و اقتصاد را در کابینه شورای انقلاب عهده‌دار شد و زمینه برای ریاست‌جمهوری اش بیش از پیش فراهم گردید. بعد از ورود بازرگان و برخی دیگر از همفکران او به شورا، او بعنوان دبیر شورا انتخاب گردید، بنی‌صدر هم مدتی بعد، همزمان با ریاست‌جمهوری، ریاست شورای انقلاب را به دست گرفت و عملا همین چهره‌های انقلابی که زمینه‌ساز امثال بازرگان به کریدور قدرت شده بودند، به دست همین عناصر لیبرال مسلک شدند و در شهریور ۱۳۵۹، با گذشت کمتر از یک سال از استعفای بازرگان و پیش از همه‌پرسی قانون اساسی، عملا شورای انقلاب به پایان راه خود رسید! جریان انقلابی با هیچ فردی مشکل شخصی ندارد و نباید داشته باشد؛ اما بعد از محرز شدن فقدان صلاحیت برخی افراد، تکلیف دارد که به تحکیم این تصمیم بپردازد. در این شرايط، پیشگام شدن بعضی چهره‌های انقلابی برای تجدیدنظرخواهی در مورد این افراد، اولا به ضرر منافع ملی است و بعد از آن، دامنگیر خود همین چهره‌های سیاسی عزیز می‌شود. اجمالا باید تصریح شود که هرگز عناصر لیبرال به دلیل این قبیل تحرکات، در مورد عناصر مؤمن و انقلابی تجدیدنظر نمی‌کنند و همچنان انگ انحصارطلبی و افراطی‌گری و... را برای تخریب جریان انقلابی بکار خواهند بست؛ چنانکه در تمام این سال‌ها، با آنکه نمایندگان آنها با عبور از فیلتر شورای نگهبان، بیشترین حضور را در مناصب کلان سیاسی داشته‌اند، هرگز دست از تخریب فقهای ارجمند شورای نگهبان برداشته‌اند! قرآن کریم فرمان داده که از تاریخ عبرت بگیریم.... @rozaneebefarda