💥فوری
خطر تحریف امام خامنه ای
نشانه شناسی #خرده_گفتمان #تحریف_رهبری در #قم!
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
1-نگرانی مقام معظم رهبری مبنی بر #انقلاب_زدایی_از قم، جدید نیست!
🔻حاشیه: آیا مطرح کردن این بیانات در این زمان و خطاب به یک نهاد پرهزینه و کم فایده حوزوی، مترتب بر مصالح خاص و مبتنی بر وقایع اتفاقیه نیست؟ کم ترین #مفسده این برداشت، القای #دغدغه_زدایی از _مجموعه_مورد_خطاب_رهبری است!
وانگهی! جدید یا قدیمی بودن دغدغه، مشکل را حل نمی کند. اگر دغدغه جدیدی نیست، یعنی در مدت مدید، منویات امام و رهبری بر زمین مانده است!
2- در حال حاضر سکولاریسم معرفتی به معنای نفی دین و نفی وحی، وجود ندارد؛ #فقط سکولاریسم به معنای بی تفاوتی در امور اجتماعی و سیاسی در حوزه دیده می شود.
🔻حاشیه: تلاش برای #انصراف #اذهان از کشف #سکولاریسم_پنهان و نفی #واقعیت_تلخ #جدایی_دین_از_سیاست، علی رغم #ابرازات_علنی مخالفان #اسلام_سیاسی و #سیاست_اسلامی، در نوع خود #بی_سابقه است. اگر سکولاریسم به #بی_تفاوتی ترجمه شود، مصلحت اعلان خطر مقام معظم رهبری نسبت به #سکولاریسم_حوزوی #انکار شده است!
3-پرخاشگری و #تندروی برخی به نام #انقلابی_گری، کاری #دافعه_آفرین و از مصادیق #نفوذ است!
🔻حاشیه: کاربست اصطلاحات رایج در زبان #ضدانقلاب_معاند اسلام و نظام و امام و رهبری، نشانه #انفعال_گفتمانی در برخی سطوح عالیه سیاستگذاری و مدیریت های کلان حوزوی است که بارها مورد #نهی_صریح_رهبری قرار گرفته است.
محکوم کردن #پابرهنگان_وفادار_به_آرمان_انقلاب_اسلامی به #نفوذی بودن، نشانه ای نگران کننده از وجود #نفوذ در برخی سطوح عالیه است! آنان که برخلاف #مدعیان_دروغین، از #مواهب_مادی_و_معنوی طرفی برنبسته اند، نفوذی اند یا آنها که زبان مخالفان را در کام گرفته اند؟! اگر در شناسایی #خط_نفوذ اینهمه تبحر دارید، از چه رو علی رغم تأکیدات مقام معظم رهبری، به #افشای این جریان خطرناک نپرداخته و تنها به جمله سازی جهت دار با برخی کلیدواژه ها بسنده کرده اید؟! و اگر واقعا نگران نفوذی ها هستید، چرا نسبت به #پالایش بعضی مجموعه های رسمی زیردست، از وجود برخی چهره های نشان دار مخالف نظام و امام و رهبری که از دوران #کتابخانه_سیاسی #باند_سیدمهدی_هاشمی تا کنون، در برخی مصادر امر لانه کرده اند، حساسیتی نشان نداده اید؟
4_باید با #عقلانیت حرکت کرد...
🔻حاشیه:بازتکرار شعار #عقلانیت_گرایی و متهم ساختن مخالفین خود به غیرعقلانی بودن، حربه ای تکراری است که #بنی_صدر و _بازرگان و #توده_ای_ها پیشتر به کار برده و از آن طرفی نبسته اند! خوب است شما که خود را #عقلای_قوم_و_قم پنداشته اید، نتیجه عقلانیت گرایی خود را عرضه کنید تا عموم حوزویان و رهبری عزیز، از #کارنامه شما #ناراضی و #دلشکسته نباشند!
به نظر می رسد در آستانه شش سالگی دولت #برجام_گرا و #پرحاشیه #اعتدال، عقبه حوزوی گفتمان طرفدار کاندیدای اصلاحات و اعتدال #رونمایی_عمومی شده است. البته پیشتر و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، برخی از #عقلای_خودخوانده، در جلسات عمومی به تبلیغ به نفع #رئیس_جمهور فعلی پرداخته بودند!
1397/11/10
جهانگیر علیمردانی/حسن مقدمی شهیدانی
@rozaneebefarda
آبکش به آفتابه میگوید سوراخی!
حکایت تلاش مذبوحانه مجمع ساختارشکنان، برای تطهیر #تشیع_انگیسی از عاملیت در فاجعه #حمله_به_حرمین_شریفین قم و مشهد!
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بعد از وقوع فاجعه تلخ #حمله_به_حرمین_شریفین، که با پرچمداری برخی فرقههای انحرافی و خصوصا #تشیع_لندنی صورت گرفت، روایت این رخداد محل مناقشه جدی قرار گرفته است.
برخی چهرهای سیاسی و بعضی رسانههای زاویهدار با جریان انقلابی، برای انتقام از حزبالله، ضمن #تطهیر #تشیع_لندنی، با دستاویز قرار دادن برخی مواضع و عملکردهای غلط و غیرقابل دفاع معدود افراد، تلاش کردند نوک پیکان اتهام را متوجه انقلابیون کنند!
اکنون پرسش آن است که تطهیر کنندگان تشیع لندنی، در کارنامه سیاسی خویش چه میزان به قانون و فرامین #ولی_فقیه ملتزم بودهاند که اکنون با یقهدرانی و تورم رگ گردن، و البته به #دروغ، انقلابیون مدافع ولایت و قانون را متهم به ساختارشکنی میکنند!
در میان تطهیرکنندگان تشیع لندنی، چند جریان خاص قابل ردیابی و بررسی است:
1) نمایندگان افراطی لیست امید که از آنان به عنوان #وکیل_الدوله یاد میشود و جز سلفی حقارت، #هیچ در کارنامه ندارند!
#محمود_صادقی و #علی_مطهری دو نمونه از این جماعتاند.
این دو برخلاف #مصوبه قانونی #شورای_عالی_امنیت_ملی، که عینا پشتوانه قانونی #ستاد_مقابله_با_کرونا هم هست، سالها #رفع_حصر سران فتنه را سر دست گرفتند و به #تضعیف_قانون و #ولی_فقیه پرداختند.
این دوستان حالا با آن کارنامه سیاه، داعیهدار دفاع از قانون شده و انقلابیون را متهم به ساختارشکنی میکنند! اگر اثبات شود یک فرد خاص از جریان انقلابی در یک موضوع خاص، دیدگاهی ساختارشکنانه داشته باشد، بازهم از قماش امثال شما تلقی خواهد شد و مورد ملامت و هشدار و تذکر سران جریان انقلابی قرار خواهد گرفت اما شما چه کردید؟ فتنهگران برانداز سال 88 را تطهیر و تریبون دفاع از حقوق مظلومین و مستضعفین را خرج سران فتنه نمودید!
به علاوه، #دروغگویی_کرونایی #محمود_صادقی و #هتاکی و #فحاشی گاه و بیگاه #علی_مطهری را هم اضافه کنید!
آقای مطهری خوب به یاد دارد که در عصر اصلاحات، بدزبانی او در نقد دولت مستقر، همیشه مایه #شرمساری و #سرافکندگی و #خجالت بزرگان و بدنه جریان انقلابی بود! حالا اگر هم بر فرض کسی ساختارشکنی کرده باشد، برای شما حکم #خاطره را دارد! خیلی خودتان را ناراحت نکنید!
#مسیح_مهاجری و #محمد_مهاجری هم که گفتن ندارد!
2) امثال #زائری که از او به عنوان #زیباکلام_معمم یاد میکنیم، نماد ساختارشکنی و #مخالف_خوانی و تضعیف تصمیمات عالی نظام و شخص رهبری است.
یک نمونهاش ماجرای #حجاب که علیرغم نهی حضوری رهبری، او تا هنگامی که رهبر در تریبون رسمی نسبت به طرفداری از نفی حجاب هشدار نداده بودند، همگام با شاگرد دورههای روزنامهنگاری دهه هفتاد خود، #معصومه_قمی_کلایی!، پرچم مخالفت با #حجاب_اجباری برداشته بود!
آیا حجاب قانونی نبود؟ آیا حجاب حکم خدا نیست؟ آیا این روال ساختارشکنی محسوب نمیشود؟!
حالا شما فرض کن یک یا چند نفر مکلا یا معمم در مشهد و قم پیدا بشود که در عین ادعای انقلابیگری، پرچم ساختارشکنی را هم به دست بگیرد! خب! به سران و بدنه مترقی و خدوم جریان انقلابی چه ربطی دارد؟! مگر ما امثال تو را از خود میدانیم؟ مگر تو با این کارنامه سیاه، هنوز هم خود را زیر پرچم #انقلابی_گری مخفی نکردهای؟
3) #عدالتخواهان_عرفی که مثل مور و ملخ در فضای رایان و عیان ریختهاند و با چشم بسته و شمشیر آخته، بر هرآنچه به دستشان برآید، میکوبند و پیش و پس میروند!
این حضرات هم کارنامه جالبی دارند! مراد و نمادشان #مشایی و #احمدی_نژاد است! انصافا چه کسی این دو نفر را در جرگه جریان انقلابی میداند؟ عملکرد ساختارشکنانه این جماعت را کدام یک از سران جریان ناب انقلابی، امضا میکند؟
از این گذشته، مگر همین آقا، برخلاف تذکر صریح و علنی شده مقام معظم رهبری، در انتخابات ثبتنام نکرد؟ آیا این ساختارشکنی نیست؟ مگر در #دوره_گردی_سیاسی اش بلا استثنا بر مسئولین قانونی این کشور، نمیشورد؟ خب! حالا فرض کنید چند نفر از امثال شماها، در ماجرای #محدودیت_موقت_زیارت، معترض باشند؟ به ما چه ربطی دارد؟
خودتان مشکلتان را با دوستان دیروز و امروز تان حل کنید!
مگر آن طلبه جوان، از شما نیست؟ مگر او در اوج #فتنه_بنزینی، همگام با بیتدبیری دولت، با انتشار بخشی از فیلم #جوکر، بر آتش اعتراضات خونین بنزین نریخت؟ مگر اقدامات خلاف قانون و بعضا خلاف اخلاق و شرع امثال شما را به پای جریان انقلابی نمینویبسند؟ خب؟ دیدید؟ شما بدهکار جریان انقلابی هستید که جز با #آویزان شدن بدان، #هیچ سرمایهای ندارید، نه طلبکار!
محاسبات غلط شما از آنجا شروع شد که سران و بدنه حزبالله سعه صدر به خرج داد و احترام گذارد و برای بازگشت به مدار ولایت و قانون، به شما فرصت داد.
@rozaneebefarda
جعفریان و #ستایش_نامه_نویسی به سبک #تاریخ_نگاران_قجری
حاشیه ای بر یادداشت ستایشگرانه #رسول_جعفریان در فراغ #علی_لاریجانی
[صفحه 2 از 6]
از این گذشته، باید معلوم شود آن «سی چهل نفر از طلاب شاخص» که لاریجانی با آنان «جلسات مستمری داشت و حرفهای آنان را می شنید و گزارشی هم از اوضاع برایشان بیان می کرد»، دقیقا چه کسانی بوده اند، و با چه مکانیزمی برای حضور در این جلسه انتخاب شده اند و در بدنه فضلای حوزه چه جایگاهی دارند و نیز باید معلوم شود که چه کسی آنان را به عنوان نمایندگان فضلای حوزه قم، به لاریجانی قالب کرده که موجب شده او کمترین ارتباط را با بدنه حوزه و اساتید و فضلای حوزه برقرار کند!
ظاهرا روند وقایع مصداق این مثل است که «خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی!»
همین #حلقه_های_بسته و #باندهای_برون_حوزوی است که مانع شکل گیری روابط طبیعی سیاستمردان تهران نشین با نخبگان و فضلای ارجمند قم می گردد. در هنگامه #کرونا نیز همین روال حاکم بود و دولت با وجود حضور همین حلقه های بسته، از تشکیل کمیته تخصصی حوزوی برای پیگیری تخصصی شرعیات، سر باز زد و آن دندانپزشک داماد یکی از بیوت مخالف امام، خود اعتراف کرد که یکی از مشاوران ستاد ملی مبارزه با کرونا در امور حوزوی است!
تازه با این وضعیت، نویسنده محترم در عبارتی جزم اندیشانه مدعی است که: «بدون شک، هیچ مسوول دولتی در این سطح، هیچ وقت، چنین ارتباطی با قم نداشت و تاکنون هم ندارد.»
اگر این نوع تعامل با قم را الگوی روابط سیاسیون ایرانی می دانید که واویلاست! از آن گذشته احتمالا ایشان از میزان مراودات دهه شصت و هفتاد سیاسیون با با قم بی اطلاع است یا نمی خواهد به آن حافظه تاریخی مراجعه کند!
4) آقای جعفریان با استفاده از موقعیت خود، یکطرفه به قاضی رفته و مدعی شده هیچ نقدی به لاریجانی وارد نیست و آنگاه منقدان مراد سیاسی خویش را با عباراتی تحقیرآمیز نواخته و چنین نوشته است:
«تا آنجا که می دانم، به هیچ وجه، کسی از او چیزی ندارد و اگر دارد بگو ید. هیچ وقت هم، #دشمنان_قسم_خورده وی در قم که نام #دین و #انقلابی_گری را یدک می کشند، نتوانستند از این دست مطلبی بگویند.»
حتما از منظر آقای جعفریان جناب لاریجانی از نوعی #عصمت_سیاسی برخوردار است که «به هیچ وجه کسی از او چیزی ندارد!!» که اگر نه چنین بود، ایشان اقلا احتمال وجود نقصان و خطیئه و خطا را در مورد او از بوته امکان باقی می گذاشت و چشم بسته و با جزم اندیشی، وجود احتمال نقد در کارنامه لاریجانی را منتفی نمی شمارد.
استفاده از تعبیر «دشمنان قسم خورده لاریجانی در قم» که به تعبیر جعفریان تنها نامی از دین و انقلابی گری یدک می شکند (و احتمالا خواسته بگوید بویی از این مقولات نبرده اند)، از عجایب روزگار ماست!
این مدل سخن گفتن که گاه در ادبیات ستایشگران درباری نمونه اش را می بینیم، مدتهاست که منسوخ شده و در عالم سیاست، این سنخ ارزش داوری ها و هدم و شتم مطلق انگارانه مخالفان سیاسی، امری مذموم و مشمئز کننده است.
آیا در میان منتقدان لاریجانی که جعفریان از آنان به «دشمن قسم خورده» تعبیر کرده، حتی یک نفر وجود ندارد که حقیقتا متلبس به دیانت و انقلابی گری باشد؟ حتی یک نفر نیست که نقدش به لاریجانی وارد باشد؟ حتی یک نفر نبود که از روی نصیحت و دلسوزی به نقد کارنامه و اندیشه سیاسی لاریجانی دست بزند؟
این طرز سخن گفتن نه #شرعا درست و نه عقلا قابل دفاع! و این نوع دوستان که لاریجانی را دوره کرده اند، مضرات و خطرات شان بیش از فایده شان است؛ چه اینکه وقتی هر انسان بی غرضی با این ادبیات مواجه شود، فارغ از واقعیت میدانی، حکم به بطلان این گزاره های مطلق گرایانه و غیرعالمانه خواهد داد.
به راستی آیا تا کنون جناب جعفریان با خود اندیشیده که چرا یک عده از بهترین و مؤمن ترین و شهادت طلب ترین انسان های ایران و خصوصا شهر مقدس قم، باید در جرگه مخالفان و منتقدان لاریجانی درآیند؟ در عملکرد ایشان چه نقطه ابهام یا اتهامی وجود دارد که مخالفان (و به تعبیر غلط جعفریان دشمنانی) از این طیف و طایفه دارد؟ و دیگر آنکه اگر منتقدان لاریجانی تنها نامی از دیانت و انقلابی گری یدک می کشند، لابد از منظر جناب جعفریان، مریدانش مصداق اتم و اکمل انقلابی گری و دیانت اند! و اگر چنین می پندارد، ناخواسته لاریجانی را ملاک حق و باطل، و میزان دیانت و انقلابی گری دانسته که انگاره ای به غایت سخیف و بی پایه و همسان دیدگاه های کج اندیشانه عالمان وهابی است که سلاطین کودک کش را مصداق اولوالامر خوانده اند!
@rozaneebefarda
ادامه:👇🏽
این ده سال، چون سه ده سال دگر!
روایتی متفاوت از کارنامه حوزه در عمل به مطالبات رهبری
[صفحه ۳ از ۳]
🔹در انقلاب، به گفتن و نوشتن و تبيين اكتفا نمی شود؛ بلكه پيمودن و سنگر به سنگر پيش رفتن و خود را به هدف رساندن، اصل و محور قرار می گيرد. گفتن و نوشتن هم در خدمت همين حركت در می آيد و تا رسيدن به هدف يعنى حاكميت بخشيدن به دين خدا و متلاشى ساختن قدرت شيطانى طاغوت ادامه می یابد: «هو الّذي ارسل رسوله بالهدى و دين الحقّ ليظهره على الدّين كلّه و لو كره المشركون».
🔹اسلامی که چنین ویژگی داشته باشد یعنی یک اسلام حداکثری و با آرمان هایی یکسان با همان آرمان های بعت انبیاء در توجه به تمام بشریت در تمام ساحت های زندگی طبیعتا دستگاه دانشی و فکری اش کاملا متفاوت و متغایر با اسلامی است که تنها متوجه جمع محدودی از مومنین در بخش محدودی از زندگی است لذا هویت و تکلیفی هم برای دستگاه فکری اش هم تعیین می کند کاملا یک هویت و تکلیف متفاوت است.
بررسی تفاوت این دو اسلام و بتبع دستگاه فکری آن ها جدای از آنکه بسیار در فهم دغدغه امامان انقلاب راهگشاست، خود نیاز به پژوهش های متعدد و البته شاید مجموعه هایی با این هدف باشند لکن در یک بررسی اجمالی به نظر می رسد عمده تفاوت حاصل از این تفاوت در رویکرد و نگاه به اسلام در کیفیت هویت و تکلیف دستگاه فکری برآمده از اسلام ناب(اسلام حداکثری، اسلام انقلابی) در دو بعد تجلی پیدا می کند اولا محتوا، منبع و جهت در این اسلام علی رغم ظاهر متشابه در همه ابعاد کاملا متفاوت با اسلام های دیگر است ثانیا در این نگاه و این نوع از اسلام دستگاه فکری یا همان حوزه و روحانیت به هیچ عنوان یک مجموعه ی صرفا علمی و منقع از اجتماع، مردم و سیاست نیست بلکه اساسا حوزه و روحانیت خود یک حقیقت و یک دستگاه فکری در دل نظام سیاسی اسلام یا همان نظام ولایت است لکن با هویت مستقل و منفک از دستگاه سیاسی یعنی دستگاه فکری –رهبری است که آن شئون و تکالیفی که متوجه به بُعد ولایت فکری و معنوی امام است را بر عهده دارد و در حقیقت از یک سو واسطه ای است میان امام و امت و سویی دیگر واسط ای است میان امام و دستگاه سیاسی.
بنابراین به نظر می رسد که خواستگاه تعابیری چون تحول حوزه، حوزه انقلابی، حوزه ی همراه و حامی نظامو مانند این ها را باید در همین نقطه و نظام فکری جست و جو کرد لکن مع الاسف علی رغم وضوح مطلب، به دلیل آنکه همواره اندیشه امامان انقلاب در حوزه و روحانیت و بتبع در تمامی دستگاه های علمی کشور مهجور و متروک مانده است در فهم مراد و مقصد مطالبات امامان انقلاب از حوزه و روحانیت و پیوندشان با انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی نیز به رویی ترین لایه ی بحث که همان کنشگری سیاسی و یا تحولات سحطی است بسنده شده است و از حقیقت «حوزه انقلابی» غفلت شده است لذاست که با تغییر کتابی خوشنود و یا با عدم تغییر آن افسره می شویم. این در حالی است که اگر بر فرض اگر تمام مطالبات رهبری در مسائل عمومی حوزه و روحانیت محقق گردد لکن این روح و جهت کلی همچنان متروک و مغفول باشد در حقیقت ما کاری برای حوزه ی انقلابی و مطلوب امامان انقلاب نکرده ایم.
این تأسف آنجا عمیق تر و غم انگیز تر می شود که در فاصله ی این ده سال امام امت چند بار دیگر کوشیدند تا در روح حرکت حوزه و روحانیت بدین سو بدمند؛ دیدار با مجمع نمایندگان، فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت و بیانیه گام دوم،یکی از مهمترین این تلاش ها بودند لکن متأسفانه هر بار با یک سیاست مشابه عملاً این دغدغه و تلاش را منزوی و مهجور ساختند:
الف)سلب دغدغه از بدنه حوزه و روحانیتبا تجمع های غیر واقعی، ایجادکمیسیونها و واحدهایویترینی،راحتطلبوغیر واقعی با این توجیه که ما متولی هستیم درحالی که در عمل نیستند
ب) شعاری کردن دغدغه و آنچنان انبوه، بیبرنامه و سطحی از آن حرف زدن که نخبگان و بدنه را از آن منزجر و منصرف سازند
نتیجه این رفتار تکراری و این عدم توجه به حوزه و روحانیت بویژه حوزه انقلابی می شود همین وضعیتی که گریبان گیر حوزه و روحانیت و در پی آن انقلاب اسلامی شده است.
#انقلابی_گری در حوزه غالبا در سطحی ترین حالت ممکن بسنده شده و حرکت پیشروندهی انقلاب در تمامی ساحتهایی که وابسته به حوزه و روحانیت است، متوقفشده و یا با کندی و مانع روبرو گردیده.
سنگرهایی که قرار بود بهواسطهی انقلاب از چنگال غرب و شرق درآید، در دست آنان باقی ماند و آبستن فتنههای پس از انقلاب شد.
بنابراین اینگونه به نظر می رسد که سوگیری و حرکت حوزه در نسبت با اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی نه تنها در این ده سال بلکه در تمام 40سال گذشته یک چیز بوده و هست و تا این نسبت غلط اصلاح نگردد اگر ده تا ده سال دیگر هم سپری شود، این مطالبات و بیانات بر زمین خواهد ماند همانطور که این ده سال چون سه ده سال دگر همینگونه بوده است.
@rozaneebefarda
⭕️دو #حیرت_زده روزشنفکربازی های پساانقلابی شان را درد دل کردند و از قضا #رسانه_ملکه را نیز خوش آمد!
🔹وقتی نفر سوم از یک گفتگوی دو نفره، شیطانی چون #bbc باشد، یعنی یک جای کار می لنگد، نمی لنگد؟!
🔹بعد سقوط خط امامی های دهه شصت(خاصه مجمع روحانیون و سازمان مجاهدین انقلاب) که اغلب شان در الهی بودن حق حاکمیت تردید می کنند و در دوگانه #حق_حاکمیت_خدا یا #حق_حاکمیت_مردم گرفتار آمده اند، اینبار طیف دیگری از مدعیان #عدالتخواهی، اجرای احکام شرعی را نیز متوقف به نظر مردم کردهاند!
🔹هر کسی ژست روشنفکری بگیرد و #لوتربازی در بیاورد و ناخوانده علم دین، معلم مذهب شود، به شما دو نفر، این چیزها اصلا نمی آید!
هر دوی تان روزگاری مخالف گفته ها و رفتارهای امروز تان بودید و تضمینی هم نیست که این #طوفان_تذبذب، پر اعتقاد و افکار شما را فردا به کدام بیابان و بیراهه دیگر بکشاند!
🔹برخلاف #محاسبات_غلط این جماعت، مردم متدین ایران را، #ثبات_قدم و #دینداری و #انقلابی_گری خوشایند است؛ پس بهتر آنکه بیش از این اجر آن خدمات گذشته را بر باد ندهند.
🔹کارنامه #شریعتمداری و #منتظری پیش چشمان ما و شماست؛ قدرت و شهرت و سیاست و ریاست چند روزه دنیا، نیرزد آنکه بند روسری یک جوان ایرانی به سخنان سست و شبهه ناک دو مدعی تدین و انقلابی گری پیشین، شل شود یا ذهن صاف یک شهروند نجیب ایرانی، به آینده ایران و نظام، بدبین گردد.
مردم ما اهل دقت و تشخیص اند؛ این هیاهوهای رسانهای مصنوعی را جدی نمیگیرند و پس میزنند
پناه بر خدا از این دگرگونی ها
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
#فرقه_نارمک
#عدالتخواهی_منهای_شریعت
@rozaneebefarda