eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
جعفریان و به سبک حاشیه ای بر یادداشت ستایشگرانه در فراغ [صفحه 1 از 6] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 یادداشت غلوآمیز و ستایشگرانه و نسبتاً سوزناک(!!) جناب جعفریان، از جهات مختلفی، متنی قابل تحلیل و مهم است. اعترافاتی در این یادداشت به چشم می خورد که تا دیروز، جریان منتقدان لاریجانی در قم، وقتی آنها را مطرح می کرد، متهم می شد به خلاف گویی و هزار نسبت ناروای دیگر! همچنین در این یادداشت کوتاه، نکات خلاف واقع و تحریف آمیزی وجود دارد که اعتبار نویسنده و ستایش شونده، هر دو را یکجا مخدوش می کند! 🔷در حاشیه یادداشت جناب جعفریان نکاتی به شرح ذیل قابل ذکر است: 1) این مدل مجیزگوئی ها و مجازگوئی های شاعرانه، از اصحاب سیاست و قدرت که در یادداشت جعفریان می خوانیم، بیش از هر چیز یادآور متن های تاریخ نگاران و شاعران درباری عهد قجر است که به گونه ای مدرن شده، در دوران سیاه پهلوی نیز نمونه هایش را شاهد بوده ایم. نمونه اش متن ستایش آمیز حکمی زاده نسبت به دوران سیاه پهلوی اول در مقدمه اسرار هزارساله! گرچه نویسنده محترم با این متن ها و ماتن ها انس فراوان داشته و دارد و گاه رد پایی از جانب داری از ایشان در برخی نوشته هایش قابل مشاهده است اما این نباید موجب شود که وی در دوران جمهوری اسلامی، هنوز در هوای قاجار و پهلوی به نگارش از ارباب سیاست و قدرت، اقدام کند.(ناگفته پیداست که نه لاریجانی قابل قیاس با کارگزاران عصر سلطنت است و نه جعفریان با تاریخ نگاران درباری، اما این رویه غلط ولو به صورت شاذ، یادآور آن روال غلط گذشته است) 2)البته جعفریان حق دارد اینطور شمشیر کشیده و محکم به دفاع از لاریجانی قلم بزند؛ زیرا خود اعتراف کرده که نمایندگی 12 ساله لاریجانی در قم، محصول تلاش جعفریان و معراجی و سایر دوستان و آشنایان شان بوده است! آنجا که می نویسد: «وقتی به قم آمد، با دوستم جناب معراجی، و دوست دیگرمان جناب جعفری، سعی کردیم زمینه فعالیت وی را فراهم کنیم. کارها باموفقیت پیش رفت و ایشان برای سه دوره متوالی به نمایندگی مجلس و در مجلس هم به ریاست آن انتخاب شد.» تا قبل از این هم بر اهل اطلاع معلوم بود که کدام حلقه خاص به عنوان لاریجانی در قم عمل می کند اما این اعتراف، شیرینی خاصی دارد! حلقه ای که در بدو کاندیداتوری دور اول لاریجانی، با در حوزه و برخی بیوت، تلاش کرد چنان القاء کند که وی به دلیل بزرگان قم حوزه انتخابیه اش را به قم تغییر داده! اما واقعیت آن بود که این اقدام بعد از تصمیم ایشان صورت گرفته بود و آن کمپین حوزوی، فقط یک بود برای کسب اعتبار در قم! آقای جعفریان حتمن به یاد دارد که در همین زمان، برخی بزرگان قم با التفات به این اقدام زیرکانه(دعوت پسینی و تا حدودی نمایشی)، هرگز حاضر نشدند نام شان در شمار دعوت کنندگان وی نوشته شود. یکی از مهم ترین نمونه هایش است. دیگران هم بودند. 3)آقای جعفریان در مقام دفاع از ارتباطات موفق حوزوی و مردم داری لاریجانی چنین نوشته که: «ایشان، در تمام این دوازده سال، به طور مرتب با قم در ارتباط بود. بیشتر اوقات، و لو ساعتی در خانه پدری شان، و با حضور دوستان دیگر، گفتگو می کردیم و می دیدم که گوش شنوا داشت. در این سالها ارتباط ایشان با مردم از طیف های مختلف مداوم بود، همین طور با مراجع تقلید و علمای برجسته. جلسات مستمری هم با حضور سی چهل نفر از طلاب شاخص داشت و حرفهای آنان را می شنید و گزارشی هم از اوضاع برایشان بیان می کرد.» اینکه حلقه بسته دوستان جعفریان با لاریجانی ارتباط مداوم داشته اند چیز عجیبی نیست و ناگفته پیدا بود اما اینکه این ارتباطات قبیله ای را نماد ارتباط با حوزه قم معرفی کنند، هم خلاف واقع است و هم اجحاف به بزرگان و فضلای ارجمند حوزه مقدسه قم. ارتباط با مراجع عظام تقلید هم البته اگرچه برقرار بود اما باید ببینیم ایشان تا چه پایه به دیدگاه ها و تذکرات آنان جامه عمل پوشانده، تا آنوقت معلوم شود صرفا برای عکس یادگاری به دیدار آن بزرگان رفته یا در عمل نیز این دیدارها منجر به تغییر می شده است. نمونه اش برخورد دوگانه با توصیه در مورد تعطیلی شهادت ائمه(علیهم السلام) و بی توجهی مجلس لاریجانی به مانند و.... که لاریجانی در این موارد بیشترین همراهی را با دولت روحانی داشت و کاملا به دیدگاه مراجع عظام بی توجهی کرد. 🔶ادامه یادداشت را اینجا بخوانید: صفحه 2: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4305 صفحه 3: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4306 صفحه 4: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4307 صفحه5: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4308 صفحه 6: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4309 @rozaneebefarda ادامه:👇🏽
جعفریان و به سبک حاشیه ای بر یادداشت ستایشگرانه در فراغ [صفحه 2 از 6] از این گذشته، باید معلوم شود آن «سی چهل نفر از طلاب شاخص» که لاریجانی با آنان «جلسات مستمری داشت و حرفهای آنان را می شنید و گزارشی هم از اوضاع برایشان بیان می کرد»، دقیقا چه کسانی بوده اند، و با چه مکانیزمی برای حضور در این جلسه انتخاب شده اند و در بدنه فضلای حوزه چه جایگاهی دارند و نیز باید معلوم شود که چه کسی آنان را به عنوان نمایندگان فضلای حوزه قم، به لاریجانی قالب کرده که موجب شده او کمترین ارتباط را با بدنه حوزه و اساتید و فضلای حوزه برقرار کند! ظاهرا روند وقایع مصداق این مثل است که «خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی!» همین و است که مانع شکل گیری روابط طبیعی سیاستمردان تهران نشین با نخبگان و فضلای ارجمند قم می گردد. در هنگامه نیز همین روال حاکم بود و دولت با وجود حضور همین حلقه های بسته، از تشکیل کمیته تخصصی حوزوی برای پیگیری تخصصی شرعیات، سر باز زد و آن دندانپزشک داماد یکی از بیوت مخالف امام، خود اعتراف کرد که یکی از مشاوران ستاد ملی مبارزه با کرونا در امور حوزوی است! تازه با این وضعیت، نویسنده محترم در عبارتی جزم اندیشانه مدعی است که: «بدون شک، هیچ مسوول دولتی در این سطح، هیچ وقت، چنین ارتباطی با قم نداشت و تاکنون هم ندارد.» اگر این نوع تعامل با قم را الگوی روابط سیاسیون ایرانی می دانید که واویلاست! از آن گذشته احتمالا ایشان از میزان مراودات دهه شصت و هفتاد سیاسیون با با قم بی اطلاع است یا نمی خواهد به آن حافظه تاریخی مراجعه کند! 4) آقای جعفریان با استفاده از موقعیت خود، یکطرفه به قاضی رفته و مدعی شده هیچ نقدی به لاریجانی وارد نیست و آنگاه منقدان مراد سیاسی خویش را با عباراتی تحقیرآمیز نواخته و چنین نوشته است: «تا آنجا که می دانم، به هیچ وجه، کسی از او چیزی ندارد و اگر دارد بگو ید. هیچ وقت هم، وی در قم که نام و را یدک می کشند، نتوانستند از این دست مطلبی بگویند.» حتما از منظر آقای جعفریان جناب لاریجانی از نوعی برخوردار است که «به هیچ وجه کسی از او چیزی ندارد!!» که اگر نه چنین بود، ایشان اقلا احتمال وجود نقصان و خطیئه و خطا را در مورد او از بوته امکان باقی می گذاشت و چشم بسته و با جزم اندیشی، وجود احتمال نقد در کارنامه لاریجانی را منتفی نمی شمارد. استفاده از تعبیر «دشمنان قسم خورده لاریجانی در قم» که به تعبیر جعفریان تنها نامی از دین و انقلابی گری یدک می شکند (و احتمالا خواسته بگوید بویی از این مقولات نبرده اند)، از عجایب روزگار ماست! این مدل سخن گفتن که گاه در ادبیات ستایشگران درباری نمونه اش را می بینیم، مدتهاست که منسوخ شده و در عالم سیاست، این سنخ ارزش داوری ها و هدم و شتم مطلق انگارانه مخالفان سیاسی، امری مذموم و مشمئز کننده است. آیا در میان منتقدان لاریجانی که جعفریان از آنان به «دشمن قسم خورده» تعبیر کرده، حتی یک نفر وجود ندارد که حقیقتا متلبس به دیانت و انقلابی گری باشد؟ حتی یک نفر نیست که نقدش به لاریجانی وارد باشد؟ حتی یک نفر نبود که از روی نصیحت و دلسوزی به نقد کارنامه و اندیشه سیاسی لاریجانی دست بزند؟ این طرز سخن گفتن نه درست و نه عقلا قابل دفاع! و این نوع دوستان که لاریجانی را دوره کرده اند، مضرات و خطرات شان بیش از فایده شان است؛ چه اینکه وقتی هر انسان بی غرضی با این ادبیات مواجه شود، فارغ از واقعیت میدانی، حکم به بطلان این گزاره های مطلق گرایانه و غیرعالمانه خواهد داد. به راستی آیا تا کنون جناب جعفریان با خود اندیشیده که چرا یک عده از بهترین و مؤمن ترین و شهادت طلب ترین انسان های ایران و خصوصا شهر مقدس قم، باید در جرگه مخالفان و منتقدان لاریجانی درآیند؟ در عملکرد ایشان چه نقطه ابهام یا اتهامی وجود دارد که مخالفان (و به تعبیر غلط جعفریان دشمنانی) از این طیف و طایفه دارد؟ و دیگر آنکه اگر منتقدان لاریجانی تنها نامی از دیانت و انقلابی گری یدک می کشند، لابد از منظر جناب جعفریان، مریدانش مصداق اتم و اکمل انقلابی گری و دیانت اند! و اگر چنین می پندارد، ناخواسته لاریجانی را ملاک حق و باطل، و میزان دیانت و انقلابی گری دانسته که انگاره ای به غایت سخیف و بی پایه و همسان دیدگاه های کج اندیشانه عالمان وهابی است که سلاطین کودک کش را مصداق اولوالامر خوانده اند! @rozaneebefarda ادامه:👇🏽
جعفریان و به سبک [صفحه 3 از 6] 5) از جمله اعترافات جالب جعفریان، صحه گذاری وی بر علائق فکری و سیاسی لاریجانی و شخص جعفریان نسبت به آقای و است! و ایضا از مهم ترین نقدهای جریان انقلابی و عموم مردم دلسوز ایران به لاریجانی، همپیمانی و همپایی لاریجانی با روحانی و هاشمی در تحمیل برجام خسارت بار و نافرجام به این کشور بود که به تعبیر رئیس بانک مرکزی سابق روحانی، دستاوردی برای ایران نداشت و به فرموده رهبری معظم انقلاب، بود! این فراز از سخنان جعفریان، واقعا خواندنی است، آنجا که می نویسد: «خیلی خوشحال شدم که پریشب در مصاحبه اش در شبکه یک، رسما گفت که یکی از بدترین روزهای زندگی وی، وقتی بوده که خبر درگذشت را شنیده است. او چوب هاشمی و را خورد، در حالی که اساسا به مصلحت کشور می اندیشید و کاری به اشخاص نداشت. با تمام وجود از برای حفظ کشور دفاع کرد، با این که می توانست نوع دیگری رفتار کند تا محبوبیتش بین مدعیان انقلابی گری باقی بماند.» اکنون که نتایج خسارت بار برجام بر همگان آشکار شده، بیش از هر زمان دیگری روشن است که امضای قرارداد ننگین برجام، بدون لحاظ شرایط حکیمانه رهبری معظم و با بی توجهی محض به دیدگاه های نخبگان ایرانی، برخلاف و بوده است و از این رو، جا داشت امثال جعفریان به جای فرار به جلو، ضمن عذرخواهی از پیشگاه ملت، از مواضع دقیق و عالمانه و دوراندیشانه تشکر کند و لاریجانی را به خاطر بی توهی به آن، ملامت نماید. نه آنکه به روش ، با یک مسئله ملی برخورد کند و در ادبیاتی قبیله گرایانه، به فحاشی علیه منتقدان برجام و لاریجانی بپردازد. 5) تکرار ادبیات رادیکال آمریکا و شخص حسن روحانی در مواجهه با منتقدان ، از مهم ترین فرازهای یادداشت جعفریان است که حاوی نوعی عقده گشایی و فحاشی سیاسی است. جعفریان می نویسد: «در قم، طلاب و فضلای تحصیل کرده، و عالمان و مراجع تقلید همیش از او حمایت می کردند، اما شماری از طلاب جوان تحت تأثیر جریان هایی که می دانیم، با او رفتار بدی کردند. بدترین آنها چند سال پیش در حرم حضرت معصومه بود که به او کفش و مهر پرتاب کردند. لاریجانی با صبوری و مظلومیت، از کنار این ماجرا گذشت و هیچ کس به آن رسیدگی نکرد.» جعفریانبا تقلید از حسن روحانی که منتقدانش را بیسواد خطاب می کرد، منتقدان لاریجانی را تلویحا نامیده و در ادبیاتی مطلق انگارانه، چنین القا کرده که لاریجانی در میان طلاب تحصیلکرده، مخالفی نداشته و مخالفان او شامل «شماری از طلاب جوان» می شد که آنهم تحت تأثیر جریان هایی که او می داند، به مخالفت با لاریجانی دست زده اند! او آنگاه ماست را به دروازه و گودرز را به شقایق ربط داده و با گریزی به ماجرای اعتراض عمومی به لاریجانی در حرم، تلاش کرده طیف گسترده منتقدان لاریجانی را به این اقدام منتسب کند و با مغالطه و ، همه مخالفان مراد سیاسی خویش را با یک چوب براند و با و ، در مورد همه مخالفان لاریجانی، قضاوتی واحد ارائه دهد؛ در حالی که در قم مقدسه، از مردم کوچه و بازار گرفته تا مجتهدان نام دار و فضلای سرشناس و بدنه طلاب مقدمات و سطح، لاریجانی منتقدانی جدی و معقول و منطقی دارد و با این تاریخ سازی های امثال جعفریان، حقیقت عوض نمی شود. استفاده از تعبیر نیز در این سالها به عنوان یک کلیشه و کلیدواژه نخ نما برای و مبدل شده که به جای پاسخگویی عالمانه به انتقادات علمی و دقیق مخالفان حوزوی خود، تلاش می کنند با ادبیاتی تحقیرآمیز و خلاف ادب، آنان را مشتی طلبه جوان معرفی کنند که از این و آن خط می گیرند و از خود هیچ ندارند! در پاسخ به این ادبیات قیم مآبانه و خلاف آداب طلبگی این عزیزان نیز باید گفت: اولاً سن ملاک تام و تمامی برای قضاوت در مورد حوزویان نیست؛ ای بسا طلبه جوانی که فاضل و فرهیخته و مستقل و منطقی باشد و در عین حال، ممکن است معدود افراد حوزوی را بشناسیم که به سان ، خود را در حد پادو و وزیر شعار و پا انداز سیاسی فلان سیاست مدار متوسط تنزل دهند و از فلان روزنامه نگار ریش تراش خط بگیرند و از خود هیچ نداشته باشند و فحاشی های بی بی سی را با ادبیات آخوندی بلغور کنند! در سال های قبل برخی از سران نیز از همین شیوه شاهانه در برخورد با مخالفان خود استفاده می کردند که ره به جایی نبرد و شکستی مفتضحانه را در پی داشت؛ چه اینکه آنان وقتی دیدند اشکالات مبنایی و دقیق منتقدان حوزوی شان، جواب ندارد، اقلاً عقل به خرج دادند و از شیوه اشتباه پیشین تا حدی دست برداشتند. @rozaneebefarda ادامه:👇🏽
جعفریان و به سبک حاشیه ای بر یادداشت ستایشگرانه در فراغ [صفحه 4 از 6] جناب جعفریان از قضا جناب لاریجانی منتقدان سرشناسی در قم دارد که دو برابر تو و دوستانت سن و سال دارند؛ برخی صاحبان رساله و مراجع عظام تقلید در برهه های مختلف، در شمار منتقدان صریح اقداماتی بوده اند که لاریجانی پرچمدارش بوده است! آیا در موقف برجام و 2030 و fatf با حجم انبوه از اظهارنظرهای اساتید و فضلا و بزرگان قم، اطلاع ندارید یا خود را به ندانستن زده اید؟! در مورد ماجرای حرم نیز، که نگارنده این سطور به حمدالله هرگز آن را تایید نمی کند و خود هیچ وقت در چنان اقداماتی حضور نیافته، نکاتی قابل ذکر است: اولا این اقدام، نوعی واکنش سیاسی به واقعه تلخ بود که در آن ابتدا رئیس جمهور وقت با زیرپاگذاردن اخلاق سیاسی و آداب حکمرانی، تعابیر زننده ای را بیان کرد و بعد از آن جناب لاریجانی به جای و بزرگی کردن، به یک وارد شد و نهایتا با ادبیاتی چاله میدانی و خلاف شأن مجلس، رئیس جمهور را از صحن علنی بیرون کرد! طبیعی بود که طیفی از مردم قم که از عملکرد سران دو قوه عصبانی و ناراحت بودند، بخواهند در مجامع علنی به اعتراض برخیزند (چنانکه در دهه شصت صدها نمونه از آن را سراغ داریم؛ از پائین کشیدن آیت الله یزدی از منبر تهران تا شعار علیه ناطق در جبهه و...) فراموش نشود که گلایه صریح رهبری معظم از وقایع یکشنبه سیاه، فقط متوجه رئیس جمهور وقت نبود و ایشان از لاریجانی نیز صراحتا انتقاد کردند. برخلاف فضای گل و بلبلی که جعفریان در تخیلاتش سرهم بندی کرده، بعد از وقایع قم و اعتراض علنی به لاریجانی،برخوردهایی با برخی از عوامل صورت گرفت که تفصیل آن در این مجال نمی گنجد. لاریجانی آنچنان که جعفریان تصویر کرده، در برخورد با منتقدان سیاسی خویش (فضلا از مخالفانش) از و وسعت مشرب برخوردار نبود؛ شاید روزگاری که مسئول وقت دادگاه ویژه و ریاست فعلی قوه قضائیه مصلحت بدانند و برای ثبت در تاریخ لب بگشایند، آنوقت معلوم می شود که از ناحیه جناب لاریجانی (به صورت مع الواسطه!!!) چه فشارها و فضاسازی هایی برای برخورد شدید با منتقدان لاریجانی وجود داشته است. آخرین نمونه برخوردهای تند و خشن با عوامل تجمع اعتراضی در مقابل دفتر لاریجانی در قم بود که برخلاف روال رایج در عالم سیاست که منتقدان سیاسی حق دارند اعتراض علنی خود را به عملکرد یک سیاست مدار طراز اول کشور، بروز دهند، اینجا با ورود برخی نزدیکان و طرفداران و حامیان جناب لاریجانی(و احتمالا با اطلاع شخص ایشان) برخوردهای زننده ای با منتقدان ایشان صورت گرفت و روایت های تکان دهنده و تلخی در حافظه تاریخ مردم قم و جریان انقلابی ثبت کرد که هرگز فراموش نخواهد شد.(حتما همه شعارها و اصل اقدام، ممکن است قابل نقد باشد اما انتظار از یک سیاستمرد طراز اول کشور، خفه کردن صدای منتقدان نیست و با روایت جعفریان نیز سازگار نیست که از لاریجانی سیاستمداری باظرفیت نمایش داده!) @rozaneebefarda ادامه👇🏽
جعفریان و به سبک حاشیه ای بر یادداشت ستایشگرانه در فراغ [صفحه 5 از 6] 6) آقای جعفریان در فرازهای پایانی روضه سیاسی خود، اوج گرفته و حمایت لاریجانی از برجام را «نجات کشور از پرتگاه» تعبیر کرده و بلافاصله با اشاره به تشکر برخی مراجع عظام از لاریجانی، به طرزی هنرمندانه به تبرئه و تطهیر ایشان از اشتباهات سیاسی قطعی پرداخته و چنین نوشته است: «خواستم شهادت بدهم که او به کشور خدمت کرد و همواره برابر تندروی ها ایستاد و با حمایت از برجام کشور را از پرتگاه نجات داد. این روزها دیدم که دست کم چهار تن از مراجع تقلید از وی تشکر کرده اند و این نشان از همان ارتباطی دارد که گفتم.» بر کسی پوشیده نیست که جناب آقای لاریجانی به کشور کرده، چنان که کسی نمی تواند ادعا کند وی به طور کلی در جهت مخالف انقلاب اسلامی قرار دارد. البته قطعا در ساختار مشکک انقلابی گری، او نمره بالایی ندارد و در ساحت عملکرد نیز، در جرگه برجامیان عاشق آمریکا قرار گرفته و حیثیت سیاسی خویش را یکسره بر باد داده است. اعتراف جعفریان به مشارکت و مباشرت لاریجانی در وقعه سیاه برجام، اعترافی تاریخی است و بر مدعای منتقدان لاریجانی در قم صحه می گذارد؛ با این تفاوت که جریان انقلابی و نوع منتقدان آقای لاریجانی برجام را ناجی کشور از پرتگاه نمی دانند بلکه آن را به لبه پرتگاه کشاندن کشور و بر باد دادن منافع ملی تفسیر می کنند و تا کنون نیز رخدادهای سیاسی و واقعیت های میدانی، مدعای منتقدان برجام را اثبات کرده است. تقدیر مراجع عظام تقلید از جناب لاریجانی نیز نباید به تفسیرهای تحریف آمیز و انحرافی آلوده شود؛ تشکر رجال مذهبی از یک رجل سیاسی، هرگز به مثابه صحه گذاردن بر کارنامه و همه اقدامات او نیست و لذا نمی توان و نباید اجازه داد، حامیان سینه چاک لاریجانی که برای گرفتن این قبیل تقدیرنامه ها دوندگی ها کرده اند(که بعضا با تاخیر معنادار صادر شده)، از این قبیل مسائل نوعی اجماع سازی حوزوی در حمایت از کارنامه لاریجانی را به عموم مردم القاء کنند که این موضوع قطعا مخالف حکمت و مصلحت حوزات مقدسه است؛ چرا که مردمی که امروز با نتایج خسارت بار برجام بیست دقیقه ای آقای لاریجانی دست و پنجه نرم می کنند، اگر به غلط چنین پیامی بدانها القا شود که لاریجانی مورد تایید صددرصدی حوزه و مراجع بوده، عوارض تصمیمات غلط امثال ایشان را به حوزه و مرجعیت نسبت می دهند که تهمتی نارواست. وانگهی! در طول این 12 سال بارها و بارها تذکرات و تشرهای رجال طراز اول حوزه مقدسه به قوای مجریه و مقننه، در حافظه تاریخی ملت ثبت است و نشان می دهد آنان خود باید در مقابل عملکردهای غلط خویش پاسخ دهند چنانکه مواهب اقدامات مثبت شان نیز به خودشان باز می گردد. در پایان چند سؤال از جناب لاریجانی و همه حامیان حوزوی مطرح است که جا دارد بدان جواب دهند؛ 1- چرا بعد از رفتن آقای لاریجانی، در میان مردم قم و بدنه روحانیت، هیچ تکاپوی ملموسی در تقدیر از ایشان شکل نگرفت؟ آیا جز این است که ارتباطات وی منحصر در یک حلقه خاص بود؟ 2- ایشان در دوران 12 ساله نمایندگی، چند جلسه با اساتید سطوح عالی و فضلای حوزه مقدسه قم (با مدیریت نهادهای عالی حوزوی یا نمایندگان تشکل های جهادی یا مجمع نمایندگان طلاب) داشته است؟ 3- با چند نفر از مدیران مؤسسات فقهی یا مدارس علمیه، دیدار داشته اند؟ اساساً در چند مدرسه و مرکز حوزوی حاضر شده برای گزارش یا نصیحت و نقد شنیدن؟ 4- دقیقا بفرمائید برای از قم چه تلاش هایی داشته اند؟ 5- برای مناطق حاشیه شهر و مردم زحمت کش و فقیر این مناطق، چه خدماتی داشته است؟ اساساً جناب لاریجانی با تشکل های مردم نهاد متولی محرومیت زدایی از قم، چقدر مرتبط بوده اند؟ اگر مرتبط بوده گزارش بدهد و اگر ارتباطی نداشته، چرا به سراغ آنان نرفته و حامی شان نبوده است؟ 6- چرا علی رغم تذکرات صریح و بعضا تحریم مراجع تقلید قم، همچنان حامی برخی طرح های استعماری بوده است؟ 7- تا کنون چند جلسه آزاد با دانشجویان قمی گذاشته و به مطالبات آنان پاسخ داده است؟ @rozaneebefarda
جعفریان و به سبک حاشیه ای بر یادداشت ستایشگرانه در فراغ [صفحه 6 از 6] 8- با سران جریان انقلابی قم که جعفریان آنان را دشمن قسم خورده لاریجانی معرفی کرده، تا کنون چقدر از نزدیک آشنا بوده و چند جلسه با آنان داشته است؟ آیا معقول و منطقی نبود که به جای فرار از پاسخگویی و حمله لشکر سایبری حامیان او (خصوصا تیم ) علیه جریان انقلابی، لا اقل یکبار هم که شده، پای سخنان این عزیزان می نشست و باب گفتگو را مفتوح نگه می داشت؟ 9- یکی از انتقادات جدی منتقدان لاریجانی، سبک زندگی ایشان به عنوان یکی از سیاستمداران رده اول کشور است، لذا چرا تا کنون به طور شفاف از دارایی ها و امکانات زندگی خود اطلاعات شفافی به رسانه ها و منتقدان ارائه نداده است؟ آیا رواست در حالی که جزئیات زندگانی ساده امام و رهبری بر امت خداجوی ایران روشن شده، برخی مانند لاریجانی همچنان از مردم رو بگیرند و سبک زندگی شان را از مردم پنهان نگه دارند؟ اگر ساده زیستی را یکی از شاخصه های سیاستمدار طراز انقلاب می دانید، این مسئله را در مورد زندگی خود پیاده کرده اید یا خیر؟ و اگر نمی دانید، چگونه با این تناقض آشکار با سیره و اندیشه امامین انقلاب، انتظار دارید که جریان انقلابی شما را به طور کامل قبول داشته باشد؟ 10- در دوران سخت ابتلا به کرونا، چرا در میان مردم قم حضور نیافتید و مردم مظلوم و نجیب قم را در میان هجمه همزمان رسانه های معاند و ویروس منحوس، تنها گذاشتید؟ از این قبیل سؤالات زیاد است و حالا که دوران حکمرانی تا سرآمده، بهتر است لا اقل برای ثبت در تاریخ هم که شده، پاسخ واضحی برای آن بیابید تا لا اقل در پیشگاه وجدان تان، تصدیق کنید که منتقدان شما دشمنان قسم خورده تان نبوده اند و بلکه برادرانی خیرخواه بودند که با نصیحت شما را به راه هدایت و تعالی رهنمون می شدند؛ و زودا که در پیشگاه الهی به هزارها سؤال از این سنخ، باید پاسخ دهید. و خدا کند در محکمه عدل الهی پاسخی قانع کننده داشته باشید. حتمن در فردایی نزدیک، دوباره در مسئولیتی دیگر، مشغول خواهید شد؛ و خوب است در آن دوران، به اشتباهات پیشین اذعان و در پی جبران و تغییر رویه برآئید که زبان گفتگو و سعه صدر و وسعت مشرب، بسی زیبنده تر است از قهر و تشر و انحصار روابط سیاسی در حلقه های خاص و پس زدن جریان انقلابی قم. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا پ.ن: هرگونه پاسخ جناب جعفریان و شخص آقای علی لاریجانی را منعکس خواهد کرد. البته اگر پاسخی در کار باشد! 2خرداد 1399/ قم المقدسه 🔸فرهیختگان را به روزنه دعوت فرمائید:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053