eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
یادی از پاسدار سرافزار اسلام حاج قاسم سلیمانی باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آنکس که باید ببیند، می‌بیند...! @rozaneebefarda
پیام فرمانده معظم کل قوا به مناسبت میلاد امام حسین علیه‌السلام و روز پاسدار، خطاب به فرمانده کل سپاه: بسمه تعالی سلام مرا به همه پاسداران برسانید، انشاءالله موفق باشید؛ با قدرت به فعالیت‌های شایسته خود ادامه دهید. @rozaneebefarda
گزارش نهایی حادثه هواپیمای اوکراینی منتشر شد @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹در بخشی از گزارش سازمان هواپیمایی آمده: هواپیما در اثر اشتباه کاربر سامانه دفاع هوایی مستقر در اطراف تهران به عنوان هدف متخاصم شناسایی و دو موشک به سمت آن شلیک شد؛ عملکرد پرواز نقشی در ایجاد خطا برای سامانه نداشته است. 🔹اولین برخورد هواپیما پس از کاهش ارتفاع از منطقه مسکونی خلج‎آباد، با سقف یک آلاچیق در یک پارک تفریحی به نام لاله بوده است سپس بدنه هواپیما با زمین برخورد کرده و پس از عبور از یک زمین بازی فوتبال به طور کامل از هم گسیخته و در مزارع و باغات کشاورزی اطراف پخش شده و به آنها صدمه زده است. 🔹بوئینگ ۷۳۷ در زمان سانحه تحت کنترل ترافیک مراقبت پرواز ایران قرار داشت و هماهنگی برای بخش نظامی برای صدور مجوز پرواز صورت پذیرفته بود. در زمان سانحه نیروی هوایی پدافند هوایی در سطح مراقبت بالاتر از معمول قرار گرفته بودند. @rozaneebefarda
میلاد حضرت عباس علیه السلام، مرشد و مراد جوانمردان مبارک باد @rozaneebefarda
مصدقی‌ها را راه ندهید! رویکرد سیاسی امام نسبت به لیبرال‌ها و ملی‌گراها به روایت سیدکاظم بجنوردی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸آقای دکتر واعظی استاندار اصفهان به همراه چند نفر دیگر پیش من آمدند و گفتند که شما از طرف وزیر کشور برای استانداری اصفهان پیشنهاد شده اید. آن موقع، دقیقاً یک ماه و ۲۰ روز از انقلاب و استانداری ایشان می‌گذشت که به دلیل عدم توان جسمی برای مقابله با وقایع استان، بالأخره مریض می‌شود. من در پاسخ آقای واعظی گفتم که این ابلاغ را نمی‌پذیرم. علت هم این بود که با دولت مرحوم بازرگان رحمت‌الله علیه اختلاف‌نظر داشتم؛ مگر اینکه امام تکلیف می‌کرد. 🔸بنا شد که به قم بروم. یادم می‌آید که شب را منزل آیت‌الله منتظری در قم خوابیدم و صبح پیش امام رفتم و گفتم: آقای حاج سیدجوادی وزیر کشور، چنین ابلاغی را برای استانداری اصفهان صادر کرده است و من حاضر نیستم با این آقایان همکاری کنم، مگر اینکه حضرتعالی تکلیف بفرمائید. امام هم گفتند: بله من تکلیف می‌کنم، شما بروید. 🔹من و امام در اتاق تنها بودیم. امام به من گفتند که در اصفهان باید دو کار انجام بدهم. یکی اینکه از ملیّون، جبهه ملی‌ها و مصدقی‌‌ها کسی را به تشکیلاتم راه ندهم و این نشان دهنده افکار امام در اوایل انقلاب و جزو اسرار بود که من آن را با کسی در میان نمی‌گذاشتم. 🔸...من هم در دوران استانداری اصفهان دقیقاً به همان شیوه عمل می‌کردم. یعنی از همه نیروها استفاده می‌کردم مگر کسانی که رسماً منتسب به جبهه ملی و ملی‌گرایان بودند که آنها را در درون تشکیلاتم زیاد به بازی نمی‌گرفتم! (خاطرات بجنوردی، حوزه هنری، صص 259 و 260) 🔶حاشیه روزنه برخی مدعیان خط امام و متولیان نشر آثار ایشان، امروز نه تنها فاصله‌گذاری مشخصی با عناصر ملی‌گرا و مصدقی‌ها ندارند، بله در مواردی زمام تفسیر و تحلیل اندیشه و مواضع امام را به دست این طیف سپرده‌اند! جالب آنکه با این وجود، همچنان از خطر تحریف امام سخن می‌گویند و داعیه حفظ آثار امام را دارند! این روایت از آن رو حائز اهمیت است که توسط بجنوردی بیان شده و بلکه، برای این جماعت قابل پذیرش باشد و آن را رمی به غرض‌ورزی نکنند! این است یک تصویر روشن از امام واقعی و بدون تحریف! مصدقی‌ها را نباید به مصادر امور و مناصب نظام اسلامی راه داد! @rozaneebefarda
سکولاريسم پنهان: بررسي انتقادي انديشه‌هاي دکتر داود فيرحي 🔹مجموعه‌‌اي از مناظره‌‌ها و گفت‌وگوهاي انتقادي، يادداشت، مصاحبه، سخنراني و مقالات متعدد که به همت گروه اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی تجمیع و انتشار یافته است. @rozaneebefarda
سکولاريسم پنهان (بررسي انديشه‌‌هاي دکتر داود فيرحي.pdf
3.88M
فایل کامل کتاب سکولاريسم پنهان: بررسی انتقادی انديشه‌های دکتر 🔴 مجموعه‌‌ای از مناظره‌‌ها و گفت‌وگوهای انتقادی، يادداشت، مصاحبه، سخنرانی و مقالات متعدد که توسط گروه تاريخ انديشه معاصر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره) به صورت غير‌رسمی منتشر شده است. 🔳با آثاری از اساتید ارجمند آقایان: 🔸سيدمحمدمهدی ميرباقری 🔸حميد پارسانيا 🔸 عبدالحسين خسروپناه 🔸داود مهدوی زادگان 🔸محمدجواد نورزوی 🔸مهدی اميدی 🔸ذبيح‌الله نعيميان 🔸 محمدعلی ليالی 🔸 ابوذر مظاهری 🔸علی احمد‌ی خواه 🔸موسی نجفی 🔸علير‌ضا جوادزاده ▫️روزنه؛ دریچه‌ای به تاريخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
انتقادها و ادعاهای جدید مسیح مهاجری پیرامون بودجه دولتی مراکز حوزوی برخی حوزویان هم از نظام پول می‌گیرند و هم به نظام، دولت، رهبری و انقلاب بد و بیراه می‌گویند! مراجع تقلید ما جرأت حرف زدن ندارند! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۲] 🔹 سخنان در دیدار جمعی از اعضای انجمن اندیشه و قلم: 🔸در زمان امام حوزه هیچ ردیف بودجه‌ای نداشت و ایشان می‌گفتند خودتان باید حوزه را اداره کنید. بعداً با تعریف بودجه برای حوزه، ردیف‌های مفصل و میز و ساختمان‌ها و حقوق‌های آنچنانی ایجاد شد و همین روش، به استقلال حوزه لطمه وارد کرده است. 🔹عجیب اینکه عوارض منفی در داخل خود حوزه هم دارد. من خبر دارم برخی از این‌ها هم پول می‌گیرند و هم به نظام، دولت، رهبری و انقلاب بد و بیراه می‌گویند. 🔸نمونه استقلال حوزه را فعالیت امام خمینی(ره) در قبل از انقلاب بود. حوزه توانست با تحت تأثیر قرار دادن همه مردم، حکومت مورد حمایت غرب و شرق آن زمان را هم از پا دربیاورد. 🔸بنابراین، استقلال به‌معنای حفظ هویت ذاتی حوزه است، منهای هر گونه حاشیه نسبت به حکومت و دیگران. یعنی حوزه هر حرفی را حق می‌داند، بدون ملاحظه این‌که حکومت و مقامات آن خوششان بیاید یا نه، بزند و این منافاتی ندارد که علاوه بر این‌که حرف خودش را می‌زند، در مواردی با حاکمیت هم همراهی کند. اگر حوزه بدین معنا استقلال داشته باشد، اصلاً دچار مشکلاتی چون نداشتن پول یا قدرت نمی‌شود، چون قدرت معنوی خواهد داشت و مردم هم مثل قبل از انقلاب که با تواضع به مراجع وجوهات می‌دادند، عمل خواهند کرد و مراجع نه از نظر مالی و نه قدرت، محتاج دیگران نخواهند بود. 🔸متاسفانه برخی آقایان مراجع مستقل و حتی بعضی که مواضع انتقادی دارند، جرأت بیان مواضعشان را ندارند. در حالی که مرجع تقلید باید خیلی بالاتر از این حرف‌ها باشد و مراجع هرچه را لازم می‌دانند، باید بگویند تا همه هم بدانند. وقتی حرفشان حق است، مردم، حامی و خدا پشتیبان آن‌ها هستند. من طلبه و آن آقای کاسب یا دانشجو، ممکن است بترسیم، ولی مرجع تقلید نباید از کسی واهمه داشته باشد. 🔹صرف‌ پول نگرفتن از دولت، حمایت و دیدار نکردن و اعلامیه ندادن، استقلال نیست؛‌ استقلال این است که شما آنچه می‌فهمید، بگویید و از هیچکس واهمه‌ای نداشته باشید. البته نمی‌گویم خلاف حق بگویید یا با کسی در بیفتید، ولی حرفتان را بزنید و ملاحظات و مصلحت‌های بی‌پایه را در نظر نگیرید. در این صورت اصلاً این مشکلاتی که الآن داریم، پیش نمی‌آید. مرجعیت جای خودش را حفظ می‌کند و کسی جرأت ندارد به آنها اهانت کند و مردم هم پشتیبانی می کنند. 🔸 من خدمت یکی از مراجع رفته بودم و از ایشان بابت زیاد سخن گفتن انتقاد کردم و گفتم در گذشته مراجع ما طوری بودند که اگر یک جمله می‌گفتند، مثل بمب صدا می‌کرد. میرزای شیرازی با یک جمله نهصت تنباکو به راه انداخت و ناصرالدین شاه را واداربه عقب‌نشینی کرد یا امروز آقای سیستانی بسیار کم سخن می‌گوید و آن همه نفوذ دارد. اما الان یک وزیر یا پایین‌تر از او به قم می‌رود و عصر از تلویزیون پخش می‌شود که پنج شش مرجع تقلید با او صحبت می‌کند. در حالی که نظر دادن مراجع در همه موضوعات، امتیازی برای آنها نیست. وی با نقل خاطره‌ای از اعتراض امام راحل به مدیران مسئول روزنامه‌های کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی برای استفاده دائمی از عکس و اخبار ایشان در صفحه نخست مطبوعات، یادآور شد: امام قبل از انقلاب هم با مردم بودند و بعد هم با مردم بودند. شما هیچ‌جا نمی‌بینید امام متکی شده باشند به دولت. در بهشت زهرا هم گفتند به اتکاء این مردم توی دهن این دولت می‌زنم و دولت تعیین می‌کنم و تا آخر هم اتکا به مردم را بعد از اتکا به خدا داشتند. استقلال یعنی این. حوزه باید این‌طور استقلال داشته باشد. @rozaneebefarda ادامه👇
انتقادها و ادعاهای جدید مسیح مهاجری پیرامون بودجه دولتی مراکز حوزوی [صفحه ۱ از ۲] 🔹 امام تا آخر حیثیت مرجعیت خود را از حکومت جدا می‌دانستند و در منشور روحانیت هم به‌عنوان یک مرجع سخن گفتند؛ به آن‌ها که در حوزه رسوب می‌کنند و بیرون نمی‌روند، نهیب زدند که بروید با مردم باشید و برای آن‌ها کار کنید. یک نهیب دیگر هم به متحجرینی زدند که نمی‌خواهند قبول کنند که این لباس و علم رسالتی دارد. امام اصلاً از جایگاه حکومت با روحانیت و حوزه‌ها حرف نزده است. در نصب امامان جمعه که احکام آنها را امام امضا می کردند، به گلپایگان که رسیدند، گفتند اینجا را آقای گلپایگانی نصب کنند. با این‌که هم امام و هم آیت‌الله گلپایگانی معتقد بودند حاکم اسلامی باید اینها را نصب کند، امام به احترام مرجعیت، گفتند امام جمعه اینجا را آقای گلپایگانی نصب کنند. نظر امام را به آقای گلپایگانی گفتند و ایشان گفتند نه، امام باید تعیین کند. در نهایت آقای گلپایگانی با تشکر از امام گفت، پیشنهادم این آقاست، اما امام حکمش را امضا کنند که امام هم امضا کردند. می بینید که امام با این‌که‌ حاکم اسلامی بودند، باز از جایگاه مرجعیت وارد عمل شدند و خودشان هم به‌عنوان مرجع با یک مرجع دیگر اینگونه تعامل کردند. 🔻 آخر ماه رمضان برای اعلام عید فطر از امام می‌پرسیدند و ایشان می‌گفتند از مراجع بپرسید و بیشتر بر آقای گلپایگانی تکیه می‌کردند و هرچه آقای گلپایگانی می‌گفت، همان را اعلام می‌کردند. طبق رساله خود علما، یکی از راه‌های اثبات رؤیت ماه، حکم حاکم است، اما امام در تمام مدت این کار را نکردند. 🔸بعد از فوت آقای شریعتمداری، آقای گلپایگانی نامه تندی به امام نوشتند. ظاهراً بدون اینکه امام در جریان باشند، افراد تندرو در ماجرای تدفین و تشییع آقای شریعتمداری اقداماتی کرده بودند و آقای گلپایگانی به این واقعه اعتراض داشتند و همین را در نامه به امام نوشتند. یکی از اعضای دفتر امام می گفت اطرافیان، نامه را به امام ندادند، چون نگران بودند اگر امام آن را بخوانند ناراحت می‌شوند و برای قلبشان خوب نیست. البته بعدا متوجه شدیم امام آن نامه را در یک بولتن خوانده‌اند. او می‌گفت شب عید فطر آن سال از امام درباره هلال ماه و اثبات عید فطر پرسیدیم و در کمال تعجب دیدیم ایشان بازهم گفتند از آقای گلپایگانی بپرسید. این، از موضع مرجعیت است، نه حاکمیت و تمام موارد مربوط به حوزه این طور بود. 🔹حکمرانی مراجع و حوزه و روحانیت بر مردم، باید از جنسی غیر از حاکمیت حکمرانان سیاسی باشد. حکمرانی سیاسی از جنس قانون است ولی مرجعیت و روحانیت از جنس حکمرانی قلبی است که می‌توانند این را داشته باشند. امام این را داشت و از این موضع و جایگاه وقتی حرف می‌زد، همه می‌گفتند چشم. البته کسانی هم بودند که قبول نداشتند ولی چون این نفوذ را امام داشت، آنها هم تبعیت می کردند. از آدمی که موضع حق دارد و درست می‌گوید طبعا باید تبعیت کرد، ولی اکثریت امام را با جان و دل قبول داشتند و چون امام بر قلب آنان حکمرانی می‌کرد، هرچه می‌گفت قبول می‌کردند. 🔶حاشیه روزنه بر ادعاهای مهاجری، به زودی همینجا👇🏽 @rozaneebefarda
از تا ؛ ماجرای تکراری اعتماد بی‌جا به آمریکا، اقتصاد بدون نفت و نذر روغن ریخته! اختصاصی|| حامد حبیبی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹۲۹ اسفند روز مهمی در تاریخ معاصر کشورمان است که جا دارد از آن به نیکی یاد شود؛ اما متأسفانه ناتوانی سردمداران اقتصاد ایران در آن روز نتوانست شیرنی ملی شدن صنعت نفت را در کام مردم بچشاند و بعداً با و بعداز آن به واسطه در دولت زاهدی، عملا ملی شدن نفت، بی‌معنی شد. 🔸 این روزها برخی برجامیان، دولت روحانی را یگانه دولت قرن (بعد از دولت دکتر مصدق) در قلمداد می کنند. از این رو بررسی این انگاره که مصدق را پایه‌گذار اقتصاد بدون نفت می داند، خالی از لطف نیست. 🔹 به راستی، آیا مصدق به اقتصاد بدون نفت باورمند بود؟ در واقع این ادعا زمانی مطرح شد که مجلس نفت را ملی کرد و کشور مورد تحریم قرار گرفت و درآمدهای نفتی کاهش پیدا کرد. وقتی دولت نمی‌توانست از درآمدهای نفتی استفاده کند بنا شد اقتصاد بدون نفت را به پیش ببرد. 🔸 مصدق هم برای جلب نظر بازار و بازرگانان شعار اقتصاد بدون نفت را مطرح کرد و قصد ظاهری او این بود که از درآمدهای صادراتی نفت صرفنظر شود و تولید نفت برای مصرف داخلی صورت گیرد.(پنجاه سال نفت ایران، ص‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭405‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬) 🔹 این شعار باعث همراهی بخشی از بازاریان با مصدق شد واگر چه برای جذابیت داشت اما در عمل ناکام از حل مشکلات باقی ماند. با این حال اگر آقای مصدق به دنبال تحقق این شعار بود، درصدد دولتی کردن نفت برنمی‌آمد. 🔹 این شعار پس ازآن مطرح شد که با بی‌تدبیری های مصدق، نهضت ملی شدن نفت شکست خورد. آن هم زمانی که شرکت ایران وانگلیس وجود نداشت که نفت استخراج کند و در داخل هم توانایی نبود که نفت تولید شود. در این شرایط طبیعی بود که مصدق و همفکران ایشان شعار اقتصاد بدون نفت سر دهند. در حقیقت اقتصاد بدون نفت مصداق در این برهه، امری شعاری بود که نه برنامه‌ای برای آن تهیه شده بود و نه مبتنی بر اراده‌ و اختیار دولت مصدق شکل گرفته بود.(نفت و سیاست در ایران، ص‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭292-293‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬) 🔸در کارنامه مصدق نقاط ابهام زیادی وجود دارد و از آن جمله، پرهیز او از ملی کردن پالایشگاه آبادان بود. وی در مذاکرات با انگلیس می‌گوید که ما پالایشگاه آبادان را که یکی از اصلی‌ترین مراکز نفتی ماست، ملی نمی‌کنیم و این پیشنهاد او حتی باعث تعجب طرف انگلیسی می‌شود و آنها سریعا کاغذ می‌آورند و از مصدق امضا می‌گیرند.(خاطرات دین آچسون،ص‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭510‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬) 🔹 در این دوره با کاهش درآمد دولت پرداخت هزینه ها دشوار شد بخصوص که هزینه دستمزد کارگران نفت و نگهداری تاسیسات به گردن دولت افتاده بود. مصدق برای پوشاندن کسری بودجه به چند طریق متوسل شد. اوراق قرضه منتشر کرد، از صندوق بین المللی پول کمک گرفت، ذخیره ارزی را فروخت و اسکناس منتشر کرد این اقدام اخیر موجب تورم افسهرگسیخته می‌شد.(لایحه امتیاز نفت به کنسرسیوم،زمانه ،ش69) 🔸 جالب آنکه مصدق در دو سال اول تصدی نخست‌وزیری، بودجه ای تدوین نکرد و امور دولت از طریق اجازه خرج یک دوازدهم و چند دوازدهم می‌گذشت. تنها در سال آخر بودجه ای تنظیم کرد که آنرا با استفاده از اختیارات خودش تصویب کرد بدون آنکه آنرا به مجلس بفرستد. در واقع یک دلیل انحلال مجلس هم این بود که مصدق می‌ترسید قضیه انتشار اسکناس کشف شود.(همان) 🔸جدا از اینکه کشور تمام دستگاه دیپلماسی خود را وقف مذاکرات بی نتیجه و اعتماد بی‌مورد به آمریکا نموده بود، به هشدارهای دلسوزان داخلی از جمله آیت‌الله کاشانی که خطر نزدیک شدن به را گوشزد می نمودند نیز توجهی نکرد و در نتیجه این بی‌تدبیری و آمریکاگرایی افراطی، زمینه برای کودتای 28 مرداد و در نهایت تحمیل کنسرسیوم نفتی که برخی آن را گشودن پای کشورهای استعماری خصوصا آمریکا به ایران می دانند، فراهم آمد. 🔹عجیب آنکه دوران دولت روحانی از جهات زیادی به عصر مصدق تشابه دارد؛ اینان در نتیجه نگاه افراطی به غرب و اعتماد بی‌جا به آمريکا، یک قرارداد خسارتبار مانند برجام را بر کشور تحمیل کرده‌اند که نه تنها موجب لغو تحریم‌ها نشده، بلکه روش‌های دور زدن تحریم را نیز تا حدودی مسدود کرده و حضرات در شرايطی شعار اقتصاد بدون نفت سر می‌دهند که درنتیجه اعتماد افراطی به آمریکا و بی‌توجهی‌ به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، دولت نفتی، نه توان فروش نفت دارد و نه عملا به اقتصاد درون‌زا و تکیه بر توان داخلی باور دارد لذا آنان به جای برنامه‌ریزی برای تحقق اقتصاد بدون نفت(مطالبه سال‌های دور رهبر دوراندیش انقلاب اسلامی)، با برخوردی شعاری، حال که توان فروش نفت ندارند، مانند مصدق روغن ریخته را نذر امام‌زاده کرده‌اند! @rozaneebefarda
قصیده غرای فرزدق در وصف حضرت سید الساجدین(ع) @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 هشام بن عبدالملک در زمان حکومت برادرش ولید بن عبدالملک اموی به قصد حج، به مکه آمد و به آهنگ طواف قدم در مسجدالحرام گذاشت. وقتی به منظور استلام حجرالاسود به نزدیک کعبه رسید، فشار جمعیت میان او و حطیم حائل شد، ناگزیر عقب نشینی کرد و بر منبری که برای وی نصب کردند، به انتظار کاهش ازدحام جمعیت نشست و بزرگان شام که همراه او بودند در اطرافش جمع شدند و به تماشای مطاف پرداختند. فَبَینَمَا هُوَ کذَلِک إِذْ أَقْبَلَ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ(ع) فَلَمَّا دَنَا مِنَ الْحَجَرِ لِیسْتَلِمَهُ تَنَحَّی عَنْهُ النَّاسُ إِجْلَالًا لَهُ وَهِیبَةً وَاحْتِرَامًا، وَهُوَ فِی بِزَّةٍ حَسَنَةٍ، وَشَکلٍ مَلِیحٍ در این هنگام حضرت علی بن الحسین(ع) که سیمایش از همگان زیباتر و جامه هایش از همگان پاکیزه تر و شمیم نسیمش از همه طواف کنندگان دلپذیرتر بود، از افق مسجد درخشید و به مطاف آمد و چون به نزدیک حجرالاسود رسید؛ موج جمعیت دربرابر هیبت و عظمتش کنار رفتند و منطقه استلام را در برابرش خالی از ازدحام کرد، تا به آسانی دست به حجرالاسود رساند و به طواف پرداخت. تماشای این منظره موجی از خشم و حسد در دل و جان هشام بن عبدالملک برانگیخت و در همین حال که آتش کینه در درونش زبانه می کشید، یکی از بزرگان شام رو به او کرد و با لحنی آمیخته به حیرت گفت: این کیست که تمام جمعیت به تجلیل و تکریم او پرداختند و صحنه مطاف برای او خلوت گردید؟ هشام با آن که شخصیت امام(ع) را نیک می شناخت، اما از شدت کینه و حسد و از بیم آن که درباریانش به او مایل شوند و تحت تأثیر مقام و کلامش قرار گیرند، خود را به نادانی زد و در جواب مرد شامی گفت: او را نمی شناسم. در این هنگام روح حساس ابوفراس (فرزدق) از این تجاهل و حق کشی سخت آزرده شد و با آن که خود شاعر دربار اموی بود، بدون آن که از قهر و سطوت هشام بترسد و از درنده خویی آن امیر مغرور خودکامه بر جان خود بیندیشد، رو به مرد شامی کرد و گفت: اگر خواهی تا شخصیت او را بشناسی از من بپرس، من او را نیک می شناسم. آن گاه فرزدق در لحظه ای از لحظات تجلی ایمان و معراج روح، قصیده جاویدان خود را که از الهام وجدان بیدارش مایه می گرفت، با حماسه های افروخته و آهنگی پرشور سیل آسا بر زبان راند و گفت: هَذَا الَّذِی تَعْرِفُ الْبَطْحَاءُ وَطْأَتَهُ وَالْبَیتُ یعْرِفُهُ وَالْحِلُّ وَالْحَرَمُ هَذَا ابْنُ خَیرِ عِبَادِ اللَّهِ کلِّهِمُ هَذَا التَّقِی النَّقِی الطَّاهِرُ الْعَلَمُ إِذَا رَأَتْهُ قُرَیشٌ قَالَ قَائِلُهَا إِلَی مَکارِمِ هَذَا ینْتَهِی الْکرَمُ ینْمَی إِلَی ذُرْوَةِ الْعِزِّ الَّتِی قَصُرَتْ عَنْ نَیلِهَا عَرَبُ الْإِسْلَامِ وَالْعَجَمُ یکادُ یمْسِکهُ عِرْفَانَ رَاحَتِهِ رُکنُ الْحَطِیمِ إِذَا مَا جَاءَ یسْتَلِمُ یغْضِی حَیاءً وَیغْضَی مِنْ مَهَابَتِهِ فَمَا یکلَّمُ إِلَّا حِینَ یبْتَسِمُ بِکفِّهِ خَیزُرَانٌ رِیحُهَا عَبِقٌ مِنْ کفِّ أَرْوَعَ فِی عِرْنِینِهِ شَمَمُ مُشْتَقَّةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ نَبْعَتُهُ طَابَتْ عَنَاصِرُهَا وَالْخِیمُ وَالشِّیمُ ینْجَابُ نُورُ الْهُدَی مِنْ نُورِ غُرَّتِهِ کالشَّمْسِ ینْجَابُ عَنْ إِشْرَاقِهَا الْقَتَمُ حَمَّالُ أَثْقَالِ أَقْوَامٍ إِذَا فُدِحُوَا حُلْوُ الشَّمَائِلِ تَحْلُو عِنْدَهُ نَعَمُ هَذَا ابْنُ فَاطِمَةٍ إِنْ کنْتَ جَاهِلَه بِجَدِّهِ أَنْبِیاءُ اللَّهِ قَدْ خُتِمُوا اللَّهُ فَضَّلَهُ قِدْمًا وَشَرَّفَهُ جَرَی بِذَاک لَهُ فِی لَوْحِهِ الْقَلَمُ مَنْ جَدُّهُ دَانَ فَضْلُ الْأَنْبِیاءِ لَهُ وَفَضْلُ أُمَّتِهِ دَانَتْ لَهَا الْأُمَمُ عَمَّ الْبَرِّیةَ بِالْإِحْسَانِ فَانْقَشَعَتْ عَنْهَا الْغَیابَةُ وَالْإِمْلَاقُ وَالظُّلَمُ کلْتَا یدَیهِ غِیاثٌ عَمَّ نَفْعُهُمَا یسْتَوْکفَانِ وَلَا یعْرُوهُمَا الْعَدَمُ سَهْلُ الْخَلِیقَةِ لَا تُخْشَی بَوَادِرُهُ یزِینُهُ اثْنَانِ حُسْنُ الْخُلْقِ وَالْکرَمُ.. وقتی قصیده فرزدق به پایان رسید، هشام مانند کسی که از خوابی گران بیدار شده باشد، خشمگین و آشفته به فرزدق گفت: چرا چنین شعری تاکنون در مدح ما نسروده ای؟ فرزدق گفت: جدّی بمانند جدّ او و پدری همشأن پدر او و مادری پاکیزه گوهر مانند مادر او بیاور تا تو را نیز مانند او بستایم. هشام برآشفت و دستور داد تا نام شاعر را از دفتر جوایز حذف کنند و او را در سرزمین عسفان میان مکه و مدینه به بند و زندان کشند.( البدایة والنهایة ابن کثیر، ج۸، ص۲۲۷) @dreshkevari @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشابهت های و در ضربه به اقتصاد ایران به روایت یک اقتصاددان مسعود درخشان، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی تبیین کرد. @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اشتباه روحانی همان اشتباهی بود که مصدق کرد لیبرالیسم کمر مصدق را شکاند. 🔹مصدق ظلم ستیز بود و مظهر ظلم در آن زمان شرکت نفتی ایران و انگلیس بود ولی برای تظلم خواهی به سراغ آمریکا رفت! 🔹لیبرالیسم کمر مصدق را شکاند. 🔹روحانی با اعتقاد کامل به لیبرالیسم و تکیه بر کمک غرب و تحت شعار برد- برد همان اشتباه مصدق را تکرار کرد. 🔹مشاوران روحانی به وی القا کردند که با راهبرد برد- برد می‌توان به جنگ غرب رفت. @rozaneebefarda