eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
/(۷) 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️فلسفه تاريخ از جمله رشته­ های پرمناقشه و پردامنه است که بسیاری از تولیدات فکری در حوزه علوم انسانی را متأثر کرده است. در تمام سالهای پس از شکل گیری «نهضت امام خمینی»، مواجهه با مکاتب فکری مختلف، امری رایج بوده است و بسیاری از این مناقشه ها، به چگونگی و ماهیتِ روایت تاریخی از هستی، باز می گردد. از جمله استفاده های جریان های فکری اسلامی، از مقوله روایت تاریخی، مسئله «تطبیق تاریخی» و یا «عبرت های تاریخی» بوده، که گاه دامنه آن به مقوله «تکرار تاریخ» کشیده شده است. گرچه سایر مکاتب فکری نیز گاه و بی گاه از این ادبیات استفاده کرده و می کنند، اما در ادبیات سیاسی رهبرانِ دینی، مقوله های پیشگفته، جایگاه محوری دارد که در حقیقت معبری است برای استفاده از سیره سیاسی-اجتماعی حضرات معصومین(ع) و تطبیق آن بر موضوعاتِ روزمره. همچنین استفاده از مسئله «تطبیقات تاریخی» در حقیقت استفاده از ذهنیت عمومی مردم در یک اجتماعِ دینی است و القای مفاهیم و مرادات را سهل الوصول تر خواهد کرد. 🔹در آغاز نهضت امام خمینی، یکی از بحث های پردامنه، تطبیق زمانه(مجموعه شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی و اجتماعی) بر عصر ائمه(ع) بوده است؛ مسئله مهم که در تعیین سیره سیاسی علما نیز دخالت مستقیم داشت، این بود که آیا مجموعه مختصات محیطی در دهه 40 به هنگامه عاشورای سال 61 هجری و عصر امام حسین(ع) نزدیک است و یا به عصر صلح امام حسن(ع) و یا عصر صادقین(ع) که مبارزه فرهنگی و علمی در آن اولویت دارد! امام خمینی را باور آن بود که هنگامه عاشورایی دیگر است و نباید برکنار ماند و در مقابل برخی دیگر از بزرگان نظر دیگری داشتند. 🔸مذاکره و محاجّه امام با آیت الله حکیم در پائیز 1344، گوایای این اختلاف دیدگاه در تحلیل اوضاع و شرایط عصری و تاریخی است؛ «آیت الله...: [اگر] اقدام حاد کنیم مردم از ما تبعیت نمی کنند، مردم دروغ می­گویند، آنها پی شهوتند، برای دین سینه چاک نمی­کنند. امام: چطور مردم دروغ می­گویند؟ این مردم که جان دادند، زجر دیدند، حبس کشیدند، تبعید شدند، اموالشان به غارت رفت. چطور مردم بقال و عطار سر محل که سینه جلو گلوله دارند، دروغ می­گویند؟ آیت الله...: تبعیت نمی­کنند، مرید شهوات و اغراض مادیه­ هستند! امام: عرض کردم که مردم در 15 خرداد جوانمردی و صداقت خود را نشان دادند. آیت الله...: اگر قیام کنیم و خون از بینی کسی بریزد، سر و صدایی بشود، مردم به ما ناسزا می­گویند و سر و صدا راه می­اندازند. امام: ما که قیام کردیم از احدی به جز مزید احترام و سلام و دستبوسی ندیدیم و هر که کوتاهی کرد، حرف سرد شنید و مورد بی­ارادتی مردم واقع شد!.... مگر قیام حسین بن علی-علیهماسلام- به تاریخ خدمت نکرد؟ و چه بهره بزرگی از قیام آن حضرت می گیریم؟ آیت الله...: راجع به امام حسن(ع) چه می فرمایید؟ ایشان که قیام نکردند. امام: اگر امام حسن هم به اندازه شما مرید داشت قیام می کرد. در اول امر قیام کرد دید مریدها فروخته شده اند، لذا فتح نکرد. اما شما در تمام ممالک اسلامی مقلد و مرید دارید. آیت الله...: من که نمی بینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم تبعیت نماید. امام: شما اقدام و قیام نمایید من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعیت خواهم کرد!» ◽️پس از روزهای پرآشوب فتنه 78، بازهم نزاع بر سر تحلیل شرایط زمانه ای و تطبیق آن بر تاریخ صدر اسلام بالا گرفت و رهبری معظم با اعلام تحلیل راهبردی خود از اوضاع، این نزاع را اینگونه خاتمه داد: « من به شما عرض کنم که... امروز به برکت ملتِ هوشیاری مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیخته‌ای مثل افکار ملت ایران، به برکت انقلاب بزرگی مثل انقلاب اسلامی ایران، نه امریکا و نه بزرگتر از امریکا - اگر در قدرتهای مادّی باشد - قادر نیستند حادثه‌ای مثل حادثه صلح امام حسن(ع) را بر دنیای اسلام تحمیل کنند. این‌جا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه کربلا اتّفاق خواهد افتاد»(1/2/79) ▪️بعدتر در کوران تحریم های ظالمانه نیز، برخی شرایط را به «شعب ابی طالب» تشبیه کردند و در مقابل، ایشان موقعیت ایران اسلامی را «موقعیتِ بدر و خیبر» نامید. در هنگامه مذاکرات هسته ای بار دیگر برای آماده سازی شرایط برای انعقاد یک پیمان بین المللی غیر شفاف(برجام)، برخی از دولتمردان در تحلیلی بی سابقه، حتی عاشورا را هم «مکتب درس آموزی مذاکره» نامیدند! @rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا! [صفحه ۱ از ۴] || جعفر بحرینی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️چندی‌ست جریان غربگرای حوزوی که معلول و مرتبط با جریان غربگرا در قدرت سیاسی کشور است، برای تحمیل تحلیل‌‌های جهت‌دار سیاسی خود به واقعه عاشورا متمسک شده و تلاش دارد با ارائه تفسیرهای سیاست‌زده و تحریف‌آمیز از تاریخ عاشورا، به ایجاد گفتمان انتقادی و جریان‌سازی اجتماعی علیه نظام اسلامی بپردازد. با فعال کردن شبکه رسانه‌ای و سیاسی خود با تمام توان به تولید ادبیات و پمپاژ محتوا مشغول‌اند! ▫️سروش محلاتی چند صباحی است که برای القای انگاره‌های سیاسی و تأیید ادعاهای سست خود به سراغ مفاهیم و منابع دینی رفته است. او در چارچوب سخنرانی‌های محرم امسال، در اظهار نظری عجیب مدعی شده «دشمن ستیزی امام حسین علیه السلام ، تحمیلی نبوده» متبادر عمومی از کلمات محلاتی این است که او به الزام های حکومت و بعضا فقهاء اشکال دارد و «آزادی سکولار» را مطلوب می پندارد.سخنرانیهای گذشته او مویِّد این مطلب است. و برای اثبات ادعای خود به برخی از حوادث قیام از جمله برداشتن بیعت از اصحاب اشاره می کند. محلاتی مدعی می شود، کار حضرت یک قاعده کلی برای همه زمان هاست و حتی با تعمیمی عجیب تر آنرا به قرآن کریم، حضرت رسول(ص) هم سرایت می دهد. و سرانجام در تعبیری زشت مدعی می شود: «مردم گلَّه نیستند که برای آنها جاده بسازیم و به سمت و سویی کشیده شوند و احدی حق تخلُّف از راهی که ما تعیین می کنیم را نداشته باشد». 🔲کلمات محلاتی از جهات مختلف قابل اشکال و نقد است که در ادامه به برخی نکات اشاره می‌گردد: 1-ابهام در مفاهیم؛ مفاهیمی و معانی اخذ شده دچار ابهام و کژتابی هستند، منظور از «آزادی»، «تحمیل»، «دشمن ستیزی» و .. مشخص نیست. آیا محلاتی اصرار دارد از «ابهام استراتژیک» استفاده کند؟ 2-مشخص نبودن مبانی و مبادی؛ هر بیننده ای حق دارد ، مبانی و مسلمات گوینده را بداند. تا در قضاوت کلام به نتایج مطلوب تری برسد. سروش محلاتی نه در این سخنرانی نه در سخنرانی های دیگر معلوم و مشخص نمی کند که از کدام مبانی و مبادی بهره جسته است ، آیا با مبانی سکولار به سراغ منابع دینی آمده؟ اگر از مبادی دین شناسی و جهان شناسی دینی استفاده کرده است ، آنها چگونه اند؟! 3-غربی‌ها هم قائل به تحمیل‌اند؛ هر کشوری برای اجرای خود الزاماتی را در نظر گرفته و حتی در موارد متعددی شدت عمل به خرج می دهد. مثلا در همه جای دنیا نسبت به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی الزاماتی وجود دارد. یا حتی در همین دوران کرونا محدودیت های وسیعی در اروپا اجرا شد.یا موارد متعدد دیگر.اصل اجرای تحمیل نامطلوب نیست، مگر اینکه محلاتی قائل باشند غربی ها هم مستبد هستند! 4-آزادی جنگلی اساسا امکان ندارد؛ تصویری که سروش محلاتی از آزادی ارائه می دهد، اساسا شدنی نیست!هر جامعه یا کشوری از افراد مختلفی تشکیل شده است، به عنوان مثال در مسائل راهنمایی و رانندگی، سرچهار راه هر کسی بخواهد راه خودش را برود، آیا چنین چیزی شدنی است؟ آیا هیچ عاقلی در عالم پیدا می شود که چنین «آزادی جنگلی» را ترویج کند؟ هر حکومت و نظامی بر اساس مبانی که دارد، چارچوبی را برای خود و جامعه در نظر می گیرد و بر اساس آنها قوانینی را تنظیم می کند و حکومت آنها مردم را نسبت به آن قوانین ملزم می‌کند. مثلا حجاب در برخی از کشورها ممنوع است. یا شرب خمر در حین رانندگی ممنوع است! آیا آین قوانین تحمیلی اند؟! 5- عدم فهم درست «رابطه حکم و مصلحت»؛ وقتی پزشکی تشخیص می‌دهد فلان غذا برای بیمار مضر است، حکم می کند که «فلان غذا ممنوع است» اگر اینجا الزامی باشد ، الزام برای مصلحت شخص است. نمی توان گفت اطبا مردم را گلِّهای فرض کرده اند که در یک مسیر هدایت می کنند! همچنانکه اگر فقیهی حکم می کند«ربا حرام است یا حجاب واجب است و یا دروغ حرام است» الزام مکلَّفین به آنچیزی است که مصلحت آنها و جامعه است نه کنار گذاشتن مطلق اراده و آزادی! 6- قائل شدن به تصویب؛ سروش همانند برخی از فرقه های اسلامی گویا قائل به تصویب هستند. که هر کسی هر حکمی را به نظرش درست برسد باید اجرا کند و آزاد است.البته قائلان به تصویب در مورد مجتهدین این نظر را قائلند نه همه مردم ولی گویا سروش آنرا به تمام مردم سرایت می دهد!بنا بر آنچه قاطبه دین شناسان شیعه، قائلند در هر واقعیَّت مصالح و مفاسدی وجود دارند که بر اساس آن احکام تدوین شدهاند.و تمام همَّت فقیه باید این باشد که بر اساس امکانات استنباطی خود آن حکمی را استنباط کند که مطابق مصالح و مفاسد واقعیَّه باشد. @rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا! [صفحه ۲ از ۴] 7-عدم فهم الزام ناشی از مصالح واقعیه؛ فقیه وقتی به سراغ منابع دینی می رود، با ادله برای او احراز شده است که فلان حکم مطابق واقعی است یا حجَّت شرعی است. لذا اگر حکمی الزامی چون تحریم یا وجوب صادر می کند، ناشی از همان مصالح و مفاسد واقعیِّه است نه از خواست شخصی. پس الزام مکلّفین الزام به مصالح و ترک مفاسد واقعیَّه است و عقل همگانی نه تنها پذیرای چنین الزامی است بلکه آنرا برای سعادت فردی و اجتماعی لازم می‌شمارد! 8-عدم فهم درست رابطه حکم عالمان و وظایف حاکمان؛ در همه جای دنیا کشورها ، مجری احکامی هستند که کارشناسان مختلف استنباط کرده اند. مثلا کارشناسان اقتصادی یا اجتماعی و یا سیاسی بنا بر مبانی علمی مورد قبولشان وهمچنین منافع حکومتشان ، حکمی را وضع می کنند مثلا قائل به جواز یا عدم جواز می شوند. و حکومت ها مجری نظرات آنها هستند. شاهد بودیم در اروپا ، سیستم پزشکی حکم به الزام ممنوعیت تردد و یا قرنطینه کامل داد و حکومت ها مردم را بر این حکم، الزام(تحمیل) کردند.یا بسیاری از کشورها سربازی در هنگام جنگ را اجباری و همگانی می دانند! انگلستان در جنگ جهانی حتی دانشمندانش را هم به جنگ فرستاد، موزلی فیزیکدان جوان در جنگ جهانی اول کشته شد! 9-نادیده انگاشتن احکام الزامی حکومت حضرت رسول(صلَّی الله علیه و اله و سلَّم): حضرت رسول در زمان حکومت اسلامی خود ، احکامی را وضع کرده و این احکام بر مردم الزام شده است. از باب نمونه به بعضی اشاره می شود: 1- الزام به آمدن نماز جماعت؛ عبد اللّه بن میمون: عن الصادق علیه السّلام عن آبائه قال: «اشترط رسول اللّه (ص) علی جیران المسجد شهود الصلاة و قال لینتهینّ اقوام لا یشهدون الصلاة او لآمرنّ مؤذنا یؤذّن ثم یقیم ثم لآمرنّ رجلا من اهل بیتی و هو علی بن ابی طالب فلیحرقنّ علی اقوام بیوتهم بحزم الحطب لأنهم لایؤتون الصلاة»[وسائل الشیعه،ج 5، باب 2 از ابواب صلاةالجماعه، ح 6، ص 376]. 2- ممنوع کردن فروش آب و مرتع ؛عن ابی عبد اللّه علیه السّلام قال: قضی رسول الله(ص) بین اهل المدینة فی مشارب النخل انّه لا یمنع نفع الشی ء و قضی بین اهل البادیة انه لا یمنع فضل ماء لیمنع به فضل کلاء و قال لا ضرر و لاضر[وسائل الشیعه، ج 17، باب 7 از ابواب احیاء الموات، ح 2، ص 333] 3-حکم به خراب کردن دیوار های مدینه؛عن عبد اللّه بن سنان عن ابی عبد اللّه علیه السّلام قال: ... قد نهی رسول الله(ص) ان تُبنَی الحیطان بالمدینة لمکان المارّه قال: و کان اذا بلغ نخله امر بالحیطان فخربت لمکان المارّه[همان، ج 13، باب 8 از ابواب بیع الثمار، ح 12 ص 17] و 4- قرار دادن شرط برای تجارت برخی افراد، 5-نهی از خوردن گوشت الاغ، 6-مصادره اموال کسانی که زکات نمی دهند؛ 7-مصادره اموال شکارچی، 8-مصادره اموال آوازه خوان و تنبیه او ؛ 9-منع قبیله بنی اسد از شکار حیوانات، 10-تخریب مسجد ضرار و .... 10-نادیده انگاشتن احکام الزامی حکومت حضرت امیر علیه السلام؛ حضرت امیر در زمان حکومت خود احکام الزامی داشتهاند که به برخی از آنها اشاره می شود؛ 1-سوزاندن اموال محتکر،2-جلوگیری از اشتغال ذمّیان به تجارت صرافی ، 3- قیمت گذاری ، 4- مصادره اموال 5- جلوگیری از داستان سرایی در مسجد و... . 11- نادیده انگاشتن احکام الزامی قرآن کریم؛ قرآن کریم احکام الزامی دارد مانند 1-جهاد با ائمه کفر«وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ»(توبه-12) 2-منع ربا در جامعه ،«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٢٧٨﴾ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّـهِ وَرَسُولِهِ..(279)(بقره) ؛3-احکام جزایی «وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»(نور-4) @rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا! [صفحه ۳ از ۴] 12- نادیده انگاشتن احکام الزامی قرآن کریم درباره جهاد؛ تعابیر مختلفی از آیات قرآن کریم وجود دارد که بر واجب بودن جهاد اشاره دارد. از باب نمونه به آیات سوره توبه توجَّه شود تعابیری از قبیل « بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ» یا « فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» و یا «قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ » ،« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ » ،«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا» و آیات دیگر قرآن کریم. آیا محلاتی از افعال امر و مفاهیم الزامی این آیات شریف ،«اختیار داشتن در پذیرفتن یا نپذیرفتن مکلّفین» معنی می‌کنند؟ اینگونه فهمیدن معانی و تحلیل در تاریخ بی‌سابقه است! 13-انتخاب سلیقه ای از فرمایشات اباعبدالله(علیه‌السلام)؛ سروش محلاتی بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و تمام کلمات سالار شهیدان، فقط به مواردی اشاره می کند که مطلوب دیدگاه سیاسی او و همچنین، همگرا با رویکرد جریان سکولار است. از باب نمونه اباعبدالله(ع) در روز عاشورا به سپاه شقیّ اینگونه فرمودند: « وَيْلَكُمْ مَا عَلَيْكُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَيَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِي وَ إِنَّمَا أَدْعُوكُمْ إِلَى سَبِيلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِي كَانَ مِنَ الْمُرْشَدِينَ وَ مَنْ عَصَانِي كَانَ مِنَ الْمُهْلَكِين‏» طبق فرمایش حضرت اینگونه نبود که مخالفان ایشان بین پذیرش فرمایش ایشان مختار باشند بلکه آنانی که در مقابل ایشان قرار گرفته اند جزء هلاک شدگان قطعی هستند. آیا قوِّه عاقله سروش محلاتی از برای هلاک شدن جماعتی جواز قائل می شوند! 14-لغو بودن قیام حضرت از نگاه سروش محلاتی؛ طبق مبانی سروش وقتی اکثریت جامعه ای که در مقابل امام حسین علیه السلام قرار داشتند، و حاضر به بیعت با یزید (به هر دلیلی با اختیار یا ترس) شده بودند؛ چرا حضرت با آنها مخالفت کرد و حتَّی با آنها مقاتله کرد؟ آیا ایستادگی حضرت در عدم پذیرش بیعت، تحمیل آنها به جنگ با او و کشتن فرزند رسول خدا صلَّی الله علیه و آله نبود؟ طبق کدام تفسیر از آزادی و حقوق عمومی سکولار، این قیام توجیه دارد؟! 15- مخالفت امام حسین(ع) با اکثریت؛ طبق نظر سکولارها ، اکثریت در انتخاب راه خود مختارند، و اقلیَّت باید تابع قول اکثریت باشند! پس طبق استدلال آنها حضرت می بایست تابع قول اکثریت شوند و بیعت را می پذیرفتند! و حال آنکه حضرت هیچگاه حاضر به پذیرش بیعت نشد، نه در مدینه، نه در مکَّه ، نه در طول مسیر و نه در کربلا ، حتی دوستان یا آشنایانی که او را دعوت به عدم قیام می کردند هم ایشان نمی پذیرفتند! و فرمودند «و علي الاسلام السلام اذ قد بليت الامة براع مثل يزيد و لقد سمعت جدي ‏رسول الله‏ «ص‏» يقول: الخلافة محرمة علي آل ابي سفيان‏» 16- بی‌معنی معرفی کردن خون‌خواهی از سالار شهیدان؛ یکی از مفاهیم بلند شیعه ، خون خواهی و تظلُّم خواهی از قاتلان شهیدان کربلاست. این خونخواهی هم بعد ازشهادت اباعبدالله(علیه‌السلام) دنبال شد و هم از اعتقادات شیعه است که یکی از اهداف حضرت مهدی، خون خواهی خونهای پاک آن شهیدان و انتقام از قاتلان حضرت اباعبدالله(علیه السلام) است. حال سوال از امثال سروش محلاتی این است که اگر آنها در انجام فعل خود مختار بودند، پس کار اشتباهی نکرده اند و پس نباید مورد بازخواست و انتقام واقع شوند! و از طرف دیگر آنهایی که حضرت را تنها گذاشتند هم نباید مورد شماتت و سرزنش واقع شوند! @rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا! [صفحه ۴ از ۴] 17- تفسیر مخدوش از ماهیت قیام امام حسین(علیه‌السلام)؛ شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی، ذیل اشاره به اشتباهات کتاب شهید جاوید، این بحث را مطرح می کنند که منطق امام حسین علیه السلام در قیام، منطق شهید و منطق هجوم بود لذا بعد از فهم مخالفت کوفیان با قیام ایشان(عدم همراهی اکثریت با ایشان) بازهم حاضر به بیعت نمی شوند.از نگاه ایشان حضرت به «امر به معروف و نهی از منکر» تعالی بخشید، پس از کلام شهید مطهری و بزرگان دیگر می توان اینگونه استنباط کرد که چون قیام ایشان قیامی برای همیشه تاریخ بوده است. می‌بایست این صدای رسا بدون ابهام و شائبه به گوش همگان برسد. لذا ایشان با برداشتن بیعت در طول مسیر، می‌خواست افراد خالصی که با تمام وجود این راه را قبول دارند انتخاب شوند، افرادی که بتوانند تمام سختی های راه با بپذیرند و تسلیم دشمنان نشوند. این خالص کردن اصحاب به معنی مطلوب بودن عدم پذیرش آنها نیست! یعنی همه کسانی که حضرت را تنها گذاشتند مجرم شناخته می شوند. چون قیام در مقابل یزید وظیفه واجب همگانی بوده است. لذا شهید مطهری می‌گویند: «من به نویسنده شهید جاوید اشکال کردم که چرا وقتی شب عاشورا بیعت را از اصحاب برداشتند ، نفرمودند ماندن شما در اینجا حرام است؟ برای اینکه آنها می خواهند مرا بکشند و با شما کاری ندارند؟ چرا نفرمودند حفظ جان شما واجب است و باید خود را نجات بدهید؟ چرا بعد از اینکه پایداری اصحابشان را دیدند ، بر قیامشان تاکید کردند و اسراری را به آنها گفتند که تا آنروز نگفته بودند؟ و چرا از حبیب ابن مظاهر خواستند شب عاشورا افراد قبیله بنی اسد را برای جنگ همراه کند تا تعداد کشتگان زیادتر شود؟» یعنی از نگاه شهید مطهری ، مساله قیام ،یک مساله شخصی نبوده که دیگران وظیفهای نداشته باشند و همچنین ، مساله بسیار غیر ضروری نبوده که دیگران در پذیرش یا عدم پذیرش مختار باشند، پس مساله «برداشتن بیعت» را باید مناسب معنی کرد نه تفسیر «آزادی سکولار»! آری اگر آنروز نویسنده کتاب «شهید جاوید» تفاسیر غلطی را از قیام سالار شهیدان ترویج می‌کردند، امروز هم امثال سروش محلاتی همان راه را دنبال می‌کنند! 18- موقعیت حضرت برای تحمیل عدم ملکه بوده؛ حضرت با اکثریتی مواجه بودند که با ایشان همراه نبودند و از طرف دیگر قیام علیه یزید را لازم و ضروری می دانستند پس حاضر به بیعت با یزید نبودند، امَّا بخاطر اینکه قدرت و امکاناتی نداشتند، تحمیل بیعت بر اصحاب از اساس منتفی بوده است. و وقتی این مساله منتفی باشد، برداشتن بیعت دلیلی بر «عدم تحمیل» نیست. چون فرض تحمیل جایی محقق است که امکانش باشد. از همین رو اگر کسی از اصحاب می خواست در روز عاشورا فرار کند، هیچ امکانی برای جلوگیری از فرار او میسَّر نبود. 19-نداشتن تفسیر درست از بیعت با توجُّه به سابقه تاریخی؛ «برداشتن بیعت» در زمان حضرت رسول(ص) و حضرت علی علیه السلام و حضرت مجتبی(ع)، مشاهده نمی شود و در مورد حضرت سیدالشهداء مشاهده شده است.و در مورد ائمه دیگر هم چنین گزارشی مشاهده نشده است! پس این مساله را نمی‌توان عمومیت داد. از طرف دیگر باید در تحلیل و تفسیر آن دقَّت بخرج داد. پیامبر و حضرت امیر که حکومت داشتند هیچگاه بیعت را از اصحاب برنداشتند. در آخرین تجربه تاریخی امام مجتبی که بیعت را از اصحاب برنداشته بود، بخاطر خیانت اصحابش که حاضر شده بودند ایشان را دست بسته تحویل معاویه دهند، حاضر به پذیرش صلح تحمیلی شده بودند! اگر این تجارب تاریخی را کنار هم بگذاریم چه برداشتی از «برداشتن بیعت» متصوّر می شود؟! می‌توانیم اینگونه استنباط کنیم که سالار شهیدان، برای تامین اهداف زیر بیعت را برداشتند: یک) اصحاب ناخالص به ایشان خیانت نکنند و ایشان را تحویل سپاه دشمن ندهند. دو) اصحاب در حین مبارزه، فرار نکنند. و سه) افرادی باقی بمانند که با تمام وجود به قیام و هدف قیام ایشان باور دارند و آنهایی که زنده میمانند هم تا اخر مسیر که اسارت و سختی های بیشمار هست استوار باقی بمانند. حضرت از این سه هدف مقدماتی یک هدف اصیل دیگر را دنبال میکردند که عدم بیعت ایشان بصورت واضح و شفاف به تمام عالم و تاریخ مخابره شود. و منطق قیام ایشان ، راهگشای تمام آزادگان عالم شود. 20- اعتدالی‌ها و تفاسیر حزبی و جناحی از عاشورا؛ آنروزی که جریان برای اغراض سیاسی به سراغ تحریف وقایع تاریخی شیعی رفت، حامیان حوزوی آن به تئوریزه کردن این مسیر غلط پرداخته، در تحمیل لطمات سنگین به کشور و ملَّت مشارکت ورزیدند. آنها مقدسات شیعه را ابزار منفعت‌طلبی جریان حزبی قرار دادند و حتی بعد از بار آمدن خسارت‌های سنگین به کشور، از رویَّه غلط خود توبه نکردند و هرگز از ملَّت عذرخواهی نکردند! امَّا جدای از اینکه اغراض سیاسی این جماعت چیست، بر دلسوزان مفاهیم بلند شیعی است که اجازه تحریف مسائل اعتقادی را ندهند. @rozaneebefarda
اهداف تصویر سازی‌های کاذب داود مهدوی زادگان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 📌 جبهه معارض داخلی و خارجی با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات، توانمندتر از گذشته شده است. در نتیجه قدرتش برای تصویر سازی های کاذب علیه شؤون و سطوح مختلف انقلاب و نظام اسلامی نیز بیشتر شده است. ❓ نکته مهم در این تصویر سازی های کاذب آن است که مسبوق به دانش مدرن است. ماهیت ابزاری و معطوف به هدف بودن علوم مدرن، کنش تصویر سازی را سازمان یافته و هدفمندتر می کند. از این رو، آگاهی از آن اهداف و روش ها و شیوه های تصویرسازی به منظور خنثی سازی آن اهمیت به سزایی دارد. 📌 باید توجه داشت که این تصویر سازی ها انتزاعی و غیر انضمامی نیست. زیرا غایت اصلی این کار، تاثیر گذاری بر واقعیت های عینی است. به همین خاطر، در این تصویر سازی، سعی می شود که مواد و مصالح کار از متن و ساخت اجتماع استخراج شود. با وصف این، صورت پردازی هایی که بر مواد استخراج شده به عمل می آید، متکی بر باورهای ایدئولوژیکی و منافع شخصی و گروهی و یا حزبی است. در اینجا به برخی از اهداف تصویر سازی های کاذب که معطوف بر واقعیات و مقتضیات سیاسی و اجتماعی امروز ایران است، اشاره می شود. 1⃣ پنهان کاری مسببان اصلی وضعیت موجود؛ یکی از مطالبات مردمی در انتخابات 1400 علاوه بر تغییر وضعیت نابسامان موجود، شناسایی و مجازات عاملان آن است. نسبت دادن این وضعیت به عاملان غیر واقعی و ساختگی با هدف انحراف افکار عمومی و ایجاد حاشیه امن قضایی است. 2⃣ ایجاد اشتباه محاسباتی؛ ولی فقیه همواره جبهه انقلابی را از گرفتار شدن در دام اشتباه محاسباتی که توسط دشمن زمینه چینی می شود، حذر داده است. 3⃣ عملیات روانی‌؛ آنچنان که برخی از نظریه پردازان جبهه معارض گفته اند، عملیات روانی عبارت از القای آگاهی کاذب در مخاطب است تا رفتاری مغایر با منافع واقعی خود داشته باشد ( سعید حجاریان ). 4⃣ جابجایی اصالت واقعیت و مجاز؛ آنچه اصالت دارد، واقعیت عینی است. واقعیت مجازی ذیل و سایه ای بیش نیست. هدف در تصویر سازی کاذب جابجایی اصالت واقعیت و مجاز است تا جامعه در تاریکی و فضای غیر واقعی که فاقد پشتوانه منطقی و عقلانی است، تصمیم بگیرد. کنترل انسان ها در فضای مجازی بسیار ساده تر از واقعیت خارجی است. 5⃣ زمین گیر کردن و به انفعال کشاندن جبهه انقلابی‌؛ با به قدرت رسیدن رئیس جمهور انقلابی، نهضت تحول خواهی برای تغییر وضعیت نابسامان اقتصادی موجود که توسط مدیریت غربگرا پدید آمده است، جان تازه ای گرفته است. هدف تصویر سازی کاذب متوقف کردن همین روحیه تحول خواهی است. 6⃣ کاستن شجاعت خطر پذیری؛ تحول خواهی به شجاعت در ریسک پذیری و خطر کردن بالا نیاز دارد. تولید انبوهی از آگاهی های کاذب، این شجاعت را از جبهه انقلابی می گیرد. 7⃣ اصل تفرقه بیانداز و حکومت کن؛ جبهه معارض برای بازگشت یا تثبیت قدرت، با تولید تحلیل های کاذب تلاش می کند تا جبهه اتقلابی را دچار انشقاق درونی، دو گانگی های ساختگی و خصومت ورزی های کاذب کند. ✅ بطور قطع اهداف دیگری برای تصویر سازی های کاذب که از سوی جبهه معارض با انقلاب تولید می شود، وجود دارد؛ لکن در اینجا به همین هفت مورد بسنده می شود. عمده سخن این است که باید در مواجهه با تصویر سازی های کاذب به نحو عقلانی و مدبرانه عمل کرد. عمل عقلانی آن است که اهداف و دامنه تاثیر گذاری بر گروه مخاطب تصویر سازی کاذب را معلوم ساخته پاسخ بجا و به موقعی به آن داد. حواسمان باشد که پاسخی که به تصویر سازی کاذب می دهیم، ضریب آن را بالا و پایین می کند. و هدف از پاسخ دادن ها این است که ضریب آن به صفر و بلکه به زیر صفر برسد؛ یعنی زهر تصویر کاذب به خودش باز گردد. پس، باید قبل از هرگونه اقدام نظری یا عملی با تصویر سازی های کاذب، به تحلیل علمی نسبتاََ دقیقی از آنها دست یابیم. انشالله @rozaneebefarda
▪️انا لله و إنا الیه راجعون روح بلند و ملکوتی عالم عامل، اندیشمند مجاهد، علامه به ملکوت اعلی پیوست. این بزرگ‌مرد فرهیخته عصاره فقاهت در فروع و اصول و پیش‌گام در بازتولید مجتهدانه اندیشه‌های اجتماعی در دوران معاصر بود‌. زهد، تقوا، معنویت، مجاهدت علمی و عملی، نواندیشی چارچوب‌مند، احیای تاریخ مجاهدت‌های عالمان شیعه، تولید آثار فاخر در رشته‌های مختلف علوم اسلامی، عدالت‌خواهی ضابطه‌مند از شاخصه‌های بارز ایشان بود. علامه حکیمی از ارادتمندان خالص و مخلص و ثابت‌قدم امام خمینی و از یاران صدیق انقلاب اسلامی و از نخستین کسانی بود که در ابتدای دهه چهل، رهبر نهضت اسلامی مردم ایران را با عنوان یاد کرد. @rozaneebefarda
نامه تاریخی امام به محمدرضا حکیمی امام خمینی و توصیه به تشکیل @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اشاره حضرت امام در 28 آبان 1348 از شهر نجف در نامه‌ای خطاب به مرحوم محمدرضا حکیمی نوشتند و در آن تذکرات جالبی پیرامون آگاه ساختن جامعه بیان کرده‌اند که به بازخوانی بخش‌هایی از این نامه به مناسبت ارتحال ایشان می‌پردازیم. 🔘جناب مستطاب ثقةالاسلام آقای حکیمی - دامت افاضاته ... اینجانب روزهای آخر عمر را می گذرانم، و مع‌الأسف نتوانستم خدمتی به اسلام عزیز و مسلمین بنمایم! ملتهایی که با جمعیت بسیار انبوه و اراضی بسیار وسیع و ذخایر بسیار گرانبها و سوابق بسیار درخشان و فرهنگ و قوانین آسمانی در تحت اسارت استعمار با گرسنگی و برهنگی و فقر و فلاکت و عقب ماندگی دست به گریبان و در انتظار مرگ نشسته اند، [و] دولتها که به دست استعمار تشکیل می شوند، جز در خدمت آنها نمی‌توانند باشند. اختلافات موجوده در بین سران دُوَل اسلامی -که میراث ملوک الطوایفی و عصر توحش است و با دست اجانب برای عقب نگاه داشتن ملتها ایجاد شده است- مجال تفکر در مصالح را از آنها سلب نموده است. روح یأس و ناامیدی که به دست استعمار در ملتها حتی در رهبران اسلامی دمیده شده است آنها را از فکر در چاره جویی بازداشته است. امید است طبقه جوان که به سردیها و سستیهای ایام پیری نرسیده اند با هر وسیله ای که بتوانند ملتها را بیدار کنند؛ با شعر، نثر، خطابه، کتاب و آنچه موجب آگاهی جامعه است؛ حتی در اجتماعات خصوصی از این ! باشد که یا و پیدا شوند و به این اوضاع نکبت بار خاتمه دهند. باید جوانهای تحصیلکرده از این ، و سرگرم بساط عیش و نوشی که به دستور استعمار برای آنها و عقب نگه داشتن آنها فراهم شده است نگردند. باید ، تولید مثل کنند و هر چه بیشتر و پیدا کنند و صفوف خود را فشرده کنند، و در و و باشند و از و ، که دستوری است الهی، غفلت نکنند. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواهانم. سلام این جانب را به آقای [...] و هر کس که در فکر چاره است، ابلاغ نمایید. ▫️صحیفه امام؛ ج ‏2، صص 253 - 254   @rozaneebefarda
محمدرضا حکیمی مصداقی از «موتوا قبل ان تموتوا» بود استاد حسن رحیم‌پور ازغدی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حکیمی بزرگ رفت. استاد علامه محمدرضا حکیمی، نظریه پرداز بزرگ شیعی معاصر که اصالت عقل محمدی (ص) را با شور عدالت علی (ع) درآمیخت و صلابت حسین (ع) را در عاشورای معرفتی صادق آل محمد (ص) برسردست گرفت، و یک عمر با تک تک ضربان قلبش، فرج مهدی (عج) را انتظار کشید و درگوش یک نسل، میراث «عقلانیت، عدالت و معنویت قرآنی» را زمزمه کرد و تا آخرین نفس، از کفایت معارف اهل بیت (ع) و از ضرورت عدالت بی ریا گفت و بهر آنچه گفت، عمل کرد و عابد، زاهد و مجاهد ماند، امشب ساعتی پیش به محضر مولایش رفت. 🔹 هنوز که عطر خون عاشورا درمشام ماست بدرقه اش می‌کنیم تا در کربلای ۱۴۰۰ به آخرین شهید کاروان توحید برسد. در پناه خداست آنکه عمری بنام خدا به حقوق خلق اندیشید. کلماتش از جنس اشک، افکارش از عنصر حکمت و غم هایش همه، شیرین و پشت به دنیا و تماما رو به آخرت بود. واژه نامه عدالتخواهی را چنان هنرمندانه غنی سازی کرد که شرر به جان اساطیر اشرافیگری افکند. 🔹 محمدرضا حکیمی مصداقی از «موتوا قبل ان تموتوا» بود، پیش از مرگ طبیعی، با مرگ حقیقی خو گرفت و این روزهای آخر در انتظار ولی عصر (عج) و فرشته مرگ، دربستر احتضار نیز دائم الطهاره بود. خدایش بپذیرد که عمری همخواب کتاب و قلم بود ودر محراب تفکر، با عشق خدا و شفقت برخلق زیست. @rozaneebefarda
تصویری کمتر دیده شده از علامه حکیمی در کنار @rozaneebefarda
روزنه
▪️انا لله و إنا الیه راجعون روح بلند و ملکوتی عالم عامل، اندیشمند مجاهد، علامه #محمدرضا_حکیمی به
پیام تسلیت مقام معظم رهبری در پی درگذشت استاد محمدرضا حکیمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرّحمن الرّحیم با تأسف و تأثر خبر درگذشت و جناب آقای محمدرضا حکیمی قدّس‌الله‌نفسه را دریافت کردم. ایشان ، و ، و ، و بودند. ایشان عمر را فارغ از آرایه‌ها و پیرایه‌های مادی، در خدمت گذرانده و از خود به جا نهادند. بهره‌گیری از محضر پر فیض و نفس گرمِ استادان معرفت و معنویت در مشهد مقدس، ذخیره‌ئی از توکل و تعبّد و غنای نفس در دل و جان این شخصیت عزیز به جا نهاده بود که تا آخر عمر با برکتش وی را استوار می‌داشت. این‌جانب فقدان اندوهبار این رفیق دیرین را به خاندان مکرّم حکیمی و بازماندگان بویژه برادر بزرگوار ایشان و نیز به همه‌ی دوستان و علاقمندان آن مرحوم تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای وی مسألت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱ شهریور ۱۴۰۰ @rozaneebefarda
مجلس بزرگداشت عالم ربانی، استاد مهدی پیشوایی ▫️با پیام حضرات آیات مکارم شیرازی و سبحانی 🔹و سخنرانی آقایان اعرافی، رجبی، و یوسفی غروی هم اکنون در لینک ذیل:👇 heyatonline.ir/fa/heyat/40 @rozaneebefarda
▪️انا لله و انا الیه راجعون إذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ حجةالاسلام و المسلمین محمد اسعدی، قرآن‌پژوه برجسته حوزوی به رحمت حق پیوست. فقدان این اندیشمند انقلابی و فاضل، ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر برای جامعه قرآن‌پژوهی و حدیث‌پژوهی در حوزه و دانشگاه است. آثار گرانبار ایشان امروز در دسترس قرار دارد و افسوس که شمع وجود پربار او در اوج پختگی علمی خاموش شد و حوزه علمیه قم اندیشمندی خوش‌آتیه و بزرگ را از دست داد. امید است خداوند روح بلند این اندیشمند عاشق مکتب اهل بیت علیهم‌السلام را با امام و شهدا محشور فرماید. جهت شادی روح ایشان حمد و صلواتی هدیه کنیم. @rozaneebefarda
اثری فراموش شده از مرحوم استاد حکیمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در آستانه اولین محرم بعد از انقلاب بنا بر نظر حضرت امام(ره) برای آگاهی طلاب و روحانیون از برخی مسائل لازم، سمیناری ده روزه در مدسه فیضیه برگزار گردید. مرحوم محمدرضا حکیمی ره در تاریخ 19 آبان 1358 سخنران این سمینار با عنوان"هویت صنفی روحانی" بود. این سخنرانی بعد از پیاده سازی و انجام برخی تغییرات توسط خود ایشان با همین نام در قالب کتاب منتشر گردید. ▫️ اثر "هویت صنفی روحانی" در دهه شصت چند باری تجدید چاپ شد. اما در حال حاضر به خاطر کم‌یاب بودن آن در میان طلاب و حوزویان، به شدت مهجور است. 🔹این کتاب در ضمن هفتاد سرفصل و در 104 صفحه به بیان ابعاد مختلف هویت صنفی طلبه و روحانی می‌پردازد. برخی سرفصل‌های این کتاب عبارتند از: هویت‌های سه گانه انسان شرح هویت صنفی نیاکان صنفی طلاب تعریف طلبگی خودسازی از راه شناخت هویت صنفی نخستین وظیفه یک طلبه بحثی در باب«تصفیه» و نقش طلاب جوان در آن مخالفان تصفیه چه کسانی هستند ای طلاب جوان به داد روحانیت برسید از تصفیه نهراسید سایه گسترده امام(ره) تصفیه به دست چه کسانی لزوم آگاهی در «نهضت تصفیه» و ..... در ادامه خلاصه‌ای از برخی سرفصل‌های این کتاب خواهد آمد. نخستین وظیفه یک طلبه بنابراین نخستین کاری که یک طلبه _به عنوان یک طلبه_ باید بکند، این است که تبارنام صنفی خویش را به خوبی بشناسد، و بداند که وارد چه جریانی شده است، و چکاره است، و پا جای پای چه کسانی گذاشته است. در این شناخت و پیگیری است که می‌رسد به منشا صنفی روحانی. طلبه هنگامی که دانست که از نظر صنفی و شغلی، از تبار پیامبران است و سلاله ابراهیم و موسی و عیسی و محمد(ص)، و هنگامی که دانست که از موضع بت شکنانِ بزرگِ تاریخ سخن می‌گوید، با شخصیت و قوامی سخن خواهد گفت پیامبرانه، مانند امام خمینی. .... نگوئید: ما علی(ع) نمی‌شویم. کسی نمی‌خواهد شما علی بشوید، اما اثری و شباهتی از او باید داشته باشید، چون دنباله صنفی او هستید، و ادامه جریانی که او نیز در آن جریان قرار داشته است. اگر هیچ شباهتی و کاری به علی ع و به امام جعفر صادق ع نداشته باشید، و نخواهید این شباهت را در خود ایجاد کنید ، راه بازار باز است، آدم می‌رود کاسب می‌شود، داعی ندارد که طلبه بشود. طلبه که شد، یعنی: قبول یک سلسله مسائل و تربیت‌ها و شدن‌ها و تعهدها. ▫️هویت صنفی روحانی، صص 31و 32. @rozaneebefarda
چالش هسته‌ای اثر مهم سیدمحمود نبویان پیرامون مسئله هسته‌ای @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 دوران عزت و پیشرفت، بر اصول درست و محکم دیپلماسی، استوار بوده است: ایستادگی در برابر فشار و تهدید نسبت به دفاع از حقوق اساسی ملت ایران، غیر قابل مذاکره بودن حقوق مسلم هسته ای ایران، برگزاری مذاکرات عادلانه و به رسمیت شناخته شدن حقوق ملت ایران، عدم محدودیت مذاکرات به سه کشور اروپایی، تاکید بر توازن میان تکالیف ملت ایران با حقوق شناخته شده اش در قوانین بین المللی، دوسویه بودن روند اعتماد سازی و لزوم کسب اعتماد ملت ایران از سوی غرب، پیگیری جدی استقلال و خودکفایی در تولید سوخت هسته‌ای، برخی از اصول دیپلماسی بوده اند که تعقیب و اعمال آنها سبب عزت و پیشرفت ملت ایران شده است. 🔸جهت مشاهده و تهیه کتب از طریق زیر اقدام کنید👇 ✅ سایت من و کتاب manvaketab.ir ✅ سایت انتشارات شهیدکاظمی nashreshahidkazemi.ir @rozaneebefarda
روزنه
بداخلاقی رسانه‌ای در #جهان_آرا #تلنگر @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در برنامه امشب جهان‌آرا با موضوع #طا
طالبان، برنده اصلی یک مناظره تلویزیونی در ایران دیرگاه محمدکاظم کاظمی(شاعر سرشناس افغانستانی) درباره برنامه جنجالی شبکه افق @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 برندۀ اصلی این مناظره به نظرم محمدنعیم بود. در فرصت اندکی که داشت، با تسلط، مهارت، سخنوری و البته با مغلطه‌کاری و انحراف اذهان به سمت مطلوب خود، همه حرف‌هایش را گفت، بدون تپق، بدون لکنت، بدون کوتاه آمدن از مواضع خود. در جریان هم حرف دل خود را گفت و آب پاکی روی دست آقای ثابتی ریخت. گفت امریکا به کشور ما حمله کرده بود، با او جنگیدیم. وگرنه ما که با امریکا مشکلی نداریم. قابل توجه کسانی که تصور می‌کردند طالبان دشمن خونی امریکایند و همواره بر این موضع خود خواهند بود. نه برادر من. آن‌ها عمل‌گرایند نه ایدئولوژیست. خیلی قشنگ و ماهرانه چرخش می‌کنند و شما را جا می‌گذارند متأسفانه. @pamirnews @rozaneebefarda
اقدام قابل تحسین رئیس پرتلاش و زحمت‌کش سازمان زندان‌ها پیرامون هک شدن دوربین‌های زندان اوین این نحوه مواجهه با نواقص و کاستی‌های عرصه حکمرانی، کم‌سابقه و زمینه‌ساز اصلاح و تعالی است. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥|| ببینید: پیکر استاد محمدرضا حکیمی در رواق دارالحجه حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد @rozaneebefarda
روزنه
اثری فراموش شده از مرحوم استاد حکیمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در آستانه اولین محرم بعد از انقلاب
عملکرد انقلابی درباره عالم بدعمل علامه محمدرضا حکیمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 .... روایتی است بسیار جالب توجه، بد نیست آن‌را در اینجا مطرح سازیم. روایت از امام علی بن ابیطالب است: یَجِبُ عَلَی الاِمام، اَن یَحبِسَ الفُسّاقَ من العلماء و الجُهّالَ من الاَطِباء و المَفالیسَ مِنَ الاَکرِیاء. - وظیفه امام است که عالمان فاسق، و پزشکان غیر متخصص، و مکاریان(در این زمان: مدیران شرکت‌های حمل و نقل) بی‌وثیقه را بازداشت کند. .... امام علی ع در این مقوله (یعنی گروه‌های مُضرّ به حال جامعه که باید بازداشت شوند)، نخست عالمان غیر متعهد(روحانی نمایان) را ذکر می‌کند، و لازم می‌داند که آنان بازداشت و زندانی شوند، تا جامعه از شر این‌گونه کسان در امان ماند. پس با توجه به این تعلیمات صریح و والا، اگر کسانی درباره«تصفیه روحانیت» سخن بگویند، و برای این امر اهلیت داشته باشند، و معلوم باشد که مقصدی جز اصلاح ندارند(إن ارید إلّا اصلاحَ مَا استَطَعتُ) نباید در برابر آنان، هو و جنجال به‌راه انداخت. تصفیه صلاحدید عقل، و دستور ِ صریح و قاطع شرع است. ▫️هویت صنفی روحانی، صص 56 و 57 @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید|| پاسخ مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین به شبهه‌افکنی پیرامون 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
سروش محلاتی؛ نفی دشمن‌ستیزی تحمیلی یا دفاع از حق تخلف منافقان در جنگ؟! [ص1 از 5] || پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آقای سروش محلاتی اخیرا سخنرانی با عنوان «امام حسین (ع) و نفی دشمن ستیزی تحمیلی» ایراد کرد و تلاش کرد حکم جهاد در زمان پیامبر(ص) را صرفا یک حکم الهی و خالی از هر نوع حکم حکومتی الزامی نشان دهد. او مدعی است گرچه جهاد یک واجب شرعی است و ترکش عقاب اخروی دارد، اما مردم مسلمان، حق داشته و دارند حتی در زمان پیامبر خدا و امام معصوم، دشمن ستیزی را نپسندند و در واقع از ایشان تمرد کرده و در زمان مبارزه مسلمین با دشمنان، در خانه بنشینند، بی آنکه پیامبر، موظف یا مجاز به الزام ایشان باشد. او می‌گوید: «مردم گله نیستند که برای آن‌ها جاده بسازیم و به سمت وسویی کشیده شوند و احدی حقّ تخلف از راهی که ما تعیین می‌کنیم را نداشته باشد.» (دقیقه 56) به حسب ظاهر، این را بر مبارزه سیاسی جمهوری اسلامی با جبهه استکبار (که تنها راه پیشرفت حقیقی و مقدمه تعالی روزافزون ایران عزیز در آینده است) نیز تطبیق داده و می‌گوید: «مبارزه هزینه دارد -گاهی زخم و گاهی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به خصوص در دنیای مدرن- آیا توده‌های مردم که می‌خواهند این هزینه‌ها را بپردازند و روز به روز جیبشان کوچک‌تر می‌شود، آمادگی دارند؟ اگر ندارند، نباید...»(دقیقه 57:45) اما استدلال‌های محلاتی بر این ادعا چیست؟ یک: «فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ‏» (نساء، 84) (در راه خدا به جنگ برخیز تو فقط به وظایف و اعمال خودت مکلف هستی) محلاتی می‌گوید: «خداوند به پیامبر می‌فرماید برای قتال در راه خدا، غیر خودت را به سختی و کلفت نینداز خداوند کسانی که کوتاهی می‌کنند را مورد مواخذه قرار می‌دهد، اما پیامبر نباید دیگران را وادار به استقامت و اجبار کند فقط می‌تواند مردم را تشویق کند» محلاتی به علامه طباطبایی نسبت می‌دهد: قرآن تاکید دارد هنگامی که برخی بر جنگ و درگیری خوش ندارند، خودت برو. وظیفه دیگران متوجه خودشان است. استدلال دوم: رفتار امام حسین (ع) در شب عاشورا که یاران را مرخص می‌کردند تا جنگ تحمیلی نباشد. پاسخ به این دو استدلال، در چند شماره بیان می‌گردد: 🔹 اول حکم اسلامی دو نوع است: حکم الهی و حکم حاکم. حکم حاکم در کتب فقهی، موضوعی پرگفتگو است. امام خمینی(ره) می‌نویسند: «وقتی رسول خدا از جهت ریاست و سلطنت خود دستوری دهند مثلاً لشکری را مأمور رفتن به منطقه‌ای نمایند و مردم اطاعت یا عصیان کنند، این اطاعت یا عصیان از خود ایشان است نه از حکم الهی، بله فرمانبری از این اوامر، همانند احکام الهی واجب است، ولی این موارد، فرامین مستقلی از ایشان است که به حکم خداوند، اطاعت از آن واجب است. آیه «اطيعوا الله و اطيعوا ‌الرسولَ و اولي‌الأمر منكم» و برخی آیات دیگر ناظر به این مقام معصومان است.» (الرسائل، قم، 1410، ج1، ص50) دستور حضرت به گروهی خاص برای مبارزه در زمان و مکانی معین، حکم پیامبر است نه مستقیما حکم خداوند. مثلا حکم حکومتی در تصویب مجازات برای متخلّفین از قوانین قاچاق، گمرکات، رانندگی و... وجود دارد. امام‌خمینی(ره) در‍‍ پاسخ به جایگاه این مجازات‌ها چنین مرقوم فرموده‌اند: «در احکام سلطانیه که خارج است از تعزیرات شرعیه، در حکم‏‎ ‎‏اوّلی است، متخلّفین را به مجازات‌های بازدارنده به امر حاکم یا وکیل او می‌توانند مجازات‏‎ ‎‏کنند.‏» (صحیفه امام، ج19، ص472) لذا با توجه به منابع دینی، حاکم اسلامی علاوه بر اینکه باید مرتکبان گناهان (غیر از جرایم مستوجب حد و قصاص) را تعزیر نماید (اگر مصلحتی اهم وجود نداشته باشد) می‌تواند برای تخلف از قوانین، مجازات‌هایی قرار دهد. این‌که شرکت در جنگ الزامی باشد یا خیر، بستگی به تشخیص حاکم دارد، اوست که با شناخت عمیق از اسلام، احکام الهی را بر موارد تطبیق نموده و دستورات لازم را صادر می‌کند. آیا باید متخلفان را تعزیر یا مجازات نماید؟ منوط به شرایط و تشخیص حاکم است. امروزه نیز ورود به سربازی با توجه به موقعیت و شرایط هر کشوری در جهان، بسته به تشخیص مسئولان متفاوت است، در مواردی الزامی و در مواردی اختیاری است. ▪️ادامه یادداشت:👇 ▫️صفحه ۲: https://eitaa.com/rozaneebefarda/9727 ▫️صفحه ۳: https://eitaa.com/rozaneebefarda/9729 ▫️صفحه ۴: https://eitaa.com/rozaneebefarda/9730 ▫️صفحه ۵: https://eitaa.com/rozaneebefarda/9731 🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
سروش محلاتی؛ نفی دشمن ستیزی تحمیلی یا دفاع از حق تخلف منافقان در جنگ؟! [ص2 از 5] 🔹 دوم آیا دلیلی وجود دارد که پیامبر(ص) در مواردی شرکت در جنگ را الزام کرده باشند؟ الف) آیه118 توبه به صراحت بیان می‌دارد سه نفر از اصحاب رسول خدا(ص) به جهت دنیاگرایی، از رفتن به جنگ تبوک، تخلف کردند و حضرت دستور داد همه مردم ارتباط با ایشان را قطع کنند و این مجازات باعث شد زمین بر آنان تنگ و تبدیل به زندان گردد. آیا این مجازات، با الزام جنگ سازگار است یا اختیاری بودن آن؟ دیگر آیا کسی جرات میکرد بدون عذر و اجازه حضرت چنین کند؟ مجمع البیان: "مردم حتی كودكان به پیروی از دستور رسول خدا از آنها كناره گرفتند، زنانشان كه چنان دیدند نزد رسول خدا آمده گفتند:ما نیز از آنها كناره‌گیری كنیم؟ حضرت فرمود: نه، ولی مواظب باشید آنها با شما نزدیكی نكنند. این جریان سبب شد كه شهر مدینه بر آن سه نفر تنگ شود، از شهر بیرون رفته به كوه‌ها پناه بردند، و خانواده‌های آنها غذا برایشان می‌بردند، ولی با آنها سخن نمی‌گفتند. آن سه نفر از هم جدا شده هر یك به سویی رفت و پنجاه روز تمام بدین حال بسر بردند و بدرگاه خدای تعالی زاری و تضرع و توبه كردند تا اینكه خداوند توبه‌شان را پذیرفت و این آیه در شأنشان نازل شد:" «وَ عَلَی الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُواْ حَتَّی إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ انفُسُهُمْ وَظَنُّواْ ان لاَّ مَلْجَأَ مِنَ اللّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُواْ ان اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»(۱۱۸) ب)قضیه لشکر اسامه در روزهای پایانی عمر شریف پیامبر(ص) و دستور راه افتادن لشگر و تخلف افرادی که دغدغه جانشینی حضرت را داشتند نیز معروف است. حضرت متخلفان را لعنت کردند، آیا آن دستور و لعن در آن شرایط به معنای اختیار دادن به مردم بود؟ «و كان آخر ما أوصى به ص أنه قال نفذوا جيش‏ أسامة، لعن‏ الله‏ من‏ تخلف‏ عنه و أسامة يومئذ قد برز فقعدا عنه فيمن قعد»(دعائم‌الإسلام،ج‏1،ص41) 🔹 سوم درباره برخی غزوات در آیات قرآن آمده: وقتی پیامبر حکم حکومتی صادر کرده و دستور به حرکت برای جنگ می‌دادند عده‌ای برای عدم شرکت، نزد پیامبر آمده و اذن می‌خواستند. مثلا در جنگ تبوک که راه دور بود و غنیمت بدون رنج در دسترس نبود، عده‌ای بهانه آوردند و از حضرت اجازه ‌خواستند که شرکت نکنند. خداوند اینان را منافق و دروغگو خواند. گرچه حضرت به خاطر مصالحی که مورد اشاره قرآن است، یعنی به پا کردن شرّ و فساد، سخن‌چینی و جاسوسی در میدان جنگ، به آنان اذن ‌دادند. (توبه، 47) شاهد بحث این‌جاست که قرآن می‌فرماید اگر به آنان اذن نمی‌دادی آنان رسوا شده و دروغگویی و نفاقشان بر همگان آشکار می‌شد: «عَفَا اللَّهُ‏ عَنْكَ‏ لِمَ‏ أَذِنْتَ‏ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ‏» المیزان: «خداوند تو را بیامرزد چرا به ایشان اجازه دادی تا تخلّف کنند و در خانه بنشینند؟ اگر خواسته بودی به آنان اذن نمی‌دادی -که مستحق همان هم بودند- تا راستگویان و دروغگویانِ منافق، متمایز گردند. علامه طباطبایی در ادامه نوشته اند: این آیه از باب ایاک اعنی و اسمعی یا جاره است، به در میگویم که دیوار بشنود. منظور آن است که اذن ندادن، موجب رسوائی آن‌ها بود نه آن‌که مطلقا مطلوب باشد، چون با توجه به آیات بعد و فتنه‌گری منافقان در جنگ، مصلحت همان بود که پیامبر انجام دادند.» سوال: وقتی افرادی که در باطن، ایمان به پیامبر و اسلام نداشتند و تظاهر به مسلمانی میکردند، رسوا میشدند، عدم مسلمانی آنان آشکار و دیگر با ایشان معامله مسلمان نمیشد و در ادامه از امتیازات یک مسلمان محروم میشدند. مثلا سهم داشتن از بیت المال مسلمین، غنایم، دفن در قبرستان مسلمین، محدودیت در ازدواج و... حال، اگر با وجود واجب شرعی و الهی بودن جهاد و بعد از دستور و حکم حکومتی پیامبر برای شرکت در جنگ، الزامی صورت نگرفته و منافقان مسلمان نما، حق داشتند در جنگ شرکت نکنند چون گله نبودند، چرا با اذن ندادن پیامبر، منافقان رسوا شده و مشمول برخی محرومیتها گردند؟ چرا رسوایی؟ مگر اجباری در کار بود؟ مگر این حقّ آنان نبود که خود میان مبارزه یا خانه نشینی، یکی را انتخاب کنند؟ آیا مطابق اسلام شناسی امثال محلاتی، پیامبر به مردم احترام گذاشتن به حقوق دیگران را یاد نداده بود؟! اصلا چرا باید از پیامبر(یعنی حاکم و رئیس جامعه) اذن می‌گرفتند؟ روشن است که بهانه‌جویی و مخالفت منافقان صرفا مخالفت با حکم الهی نبود، بلکه ایستادن در برابر حکومت و دستور رئیس مسلمین نیز بود. به عبارت دیگر، حکم حکومتی حضرت مطابق حکم الهی خداوند بود.حکم الهی، وجوب شرکت در جهاد، حتی نسبت به منافقان بود، لذا مکرر مورد مذمت قرآن قرار گرفتند، حضرت نیز دستوری برخلاف حکم الهی صادر نمی‌کردند. @rozaneebefarda
سروش محلاتی؛ نفی دشمن ستیزی تحمیلی یا دفاع از حق تخلف منافقان در جنگ؟! [ص 3 از 5] 🔹 چهارم سوال: در جنگ احد و بدر صغری منافقان کارشکنی کردند؛ چرا پیامبر(ص) با این متخلفان که با دستور پیامبر مخالفت کرده یا فتنه به پا می‌کردند برخورد قضائی ‌نمیکردند یا حتی اصراری به رسوائی آنان نیز نداشتند؟ آیا با تصفیه مسلمانان، فتنه آنان برطرف نمیگردید؟ به دیدگاه علامه طباطبایی در ذیل آیه 43 توبه: «نباید گمان کرد با آشکار کردن باطن پلید منافقان، یعنی با شناسایی آنان در میان مسلمانان و مجازات و تصفیه آنان، مسلمانان از فتنه‌ها و اختلاف افکنی‌های آنان رها می‌شدند، (چرا پیامبر چنین نکردند؟) زیرا چنین کاری به صلاح نبود. در آن روز دشمنان، از شوکت اسلام و جمعیت مسلمانان و شمشیر آن‌ها حساب می‌بردند، اما درون جامعه اسلامی، به شهادت همین آیات، از نفاق و قلب‌های مریض خالص نبود و وحدت کلمه در میان آنان حاکم نشده بود. مگر در جنگ احد که دشمن به آنان حمله کرده بود، یک سوم لشکر، همراه عبدالله بن ابیّ منافق، از معرکه بازنگشتند؟ تا جایی که گفتند اگر جنگیدن بلد بودیم شما را همراهی می‌کردیم! و این یکی از اسباب شکست مسلمین شد» این را تصور کنید که یک سوم سپاه از میدان برگشتند! همکاری پنهان با یهود، ترساندن و خالی کردن دل مسلمانان، شایعه پراکنی و موارد زیادی که مورد اشاره قرآن است و البته امروز نیز مصادیق آن قابل مشاهده است. برخی محققان نوشته‌اند: با این‌که تعزیر کسی که مرتکب گناهی غیر از جرایم مستوجب حد یا قصاص شود، واجب است، اما اجرای این حکم در همه موارد، بر وفاق مصلحت نبوده و رفتار پیامبر(ص)، مستند به مصلحت و حکمت و شأن حکومی ایشان بوده است. (فقه و مصلحت، ص435) در واقع، تشخیص اینکه کدام یک از احکام الهی به هنگام تزاحمات، مهم و کدام مهمتر است، به عهده حجّت خدا و نائب دین شناس اوست. 🔹 پنجم آیه «فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ‏» (نساء، 84) که مورد استناد محلاتی است، به هیچ وجه بر آن‌چه او می‌گوید دلالتی ندارد و علامه طباطبایی نیز چنین برداشتی را تایید نکرده است. آیه مربوط به جنگ بدر صغری است. ابوسفیان نعیم بن مسعود را به مدینه فرستاد تا مسلمین را از جنگی که یک سال پیش (بعد از احد) قرارش را گذاشته بود بترساند و از بزرگی سپاه کفار بگوید. در المیزان آمده از این آیات قرآن استفاده می‌شود که منافقین مردم را می‌ترساندند و بخشی از افراد ضعیف الایمان یا منافق از دستور پیامبر برای ورود به جنگ ناراضی بودند. خداوند فرمود: ای پیامبر تو جز نسبت به رفتار خودت مکلف نیستی، مخالفت کردن اینان با امر خداوند بر تو سخت نیاید که تکلیف آنان متوجه تو نیست. این یعنی پیامبر(ص) مطابق امر الهی، دستور اقدام به جنگ را صادر نمودند، اما عده‌ای مخالفت می‌کردند، نه آن‌که بگویند همه آزادند از امر الهی اطاعت کنند یا تمرّد کنند! در این شرایط آیه فرمود وقتی امر خداوند، رفتن به جنگ ابوسفیان است، تو فقط نسبت به وظیفه خودت مکلف هستی گرچه به تنهایی خودت اقدام کن. نکته‌ی مهمی که در المیزان نیز آمده، آن که مطابق برخی آیات دیگر و روایات ذیل آیه 84 سوره نساء (مورد اشاره آقای محلاتی)، تکلیف و وجوب جنگیدن، حتی اگر هیچ یاوری وجود نداشته باشد، از اختصاصات پیامبر(ص) است و احدی، حتی امیرمومنان(ع)، مشمول این حکم نیست. (به دو روایت در پی نوشت اشاره می‌گردد) آیا جناب محلاتی این روایات را در المیزان دیده و با این وجود آن را به عنوان یک قاعده مطرح کرده و چنین می‌گوید که: «این تازه درباره شرایط خطیر و مهم صدر اسلام و رهبری مانند پیامبر است که مردم بالاترین ایمان را به او دارند و اصل تثبیت اسلام در برابر مشرکان مطرح بوده»؟؟ یاللعجب! @rozaneebefarda
سروش محلاتی؛ نفی دشمن ستیزی تحمیلی یا دفاع از حق تخلف منافقان در جنگ؟! [ص 4 از 5] 🔹 ششم هدف امام حسین (ع) این بود که هرکس در این میدان قدم می‌گذارد، کاملا آزادانه و با ثبات قدم باشد. از این رو در مناسبت‌های مختلف و به بهانه‌های گوناگون افراد را مرخص می‌کرد. (مقتل جامع سیدالشهداء، ج1، ص722) مثلا وقتی به محمد بن بشیر خبر رسید پسرش اسیر شده است و جمله‌ای از روی ناراحتی گفت، حضرت فرمود برو و برای آزادی فرزندت اقدام کن. اما او نپذیرفت. ظاهرا این ماجرا بعد از صحبت حضرت با اصحاب در شب عاشورا بود. (همان، ص728) باید پرسید آیا اصلا تحمیلِ مبارزه و دفاع از اهل بیت (ع) در آن شرایط معنا دارد؟ اگر حضرت بیعت را برنمیداشتند، الزام با معنایی که سروش محلاتی اراده کرده و تطبیق بر رفتار رئیس یک حکومت، یعنی پیامبر خدا و همچنین زمان ما داده است، وجود داشت؟ آیا لزوم وفا به بیعت، همانند وجوب دفاع از امام، یک الزام شرعی و اخلاقی نبود؟ آیا حضرت حکومتی داشتند و برای به دست آوردن پیروزی ظاهری، نیروی کافی داوطلب نداشتند تا الزام عده‌ای دیگر به دفاع و جنگیدن معنا و مفهومی بیابد؟! حضرت در شب عاشورا می‌خواستند افرادی که می‌مانند و معلوم است فردا به شهادت خواهند رسید، افرادی ثابت قدم باشند. حضرت می‌خواستند یاران را خالص کنند، اما در عین حال، اگر شخصی صدای حضرت را می‌شنید و به یاریش نمی‌شتافت را مستحق عذاب دانستند: «فَإِنَّهُ مَنْ سَمِعَ وَاعِیَتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ ثُمَّ لَمْ یُجِبْنَا کَبَّهُ اللَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِی نَارِ جَهَنَّم‏» (امالی صدوق، ص155) 🔹هفتم محلاتی پذیرفته: تخلّف از جهاد و تمرّد در برابر پیامبر و حجت خدا، حرام بوده و مورد مواخذه اخروی است. اما با این حال، او مدعی است مردم گله نیستند که الزام شوند، انسان ها حق انتخاب دارند تا اگر نخواستند، وارد جنگ نشوند. در واقع می‌گوید مردم نسبت به معصیت کردن و تنها گذاشتن حجت خدا در زمان جنگ، اختیار و حق دارند و هیچ الزامی نباید صورت بگیرد. اما آیا اگر کشور در معرض سقوط بود و نیروی دفاعی داوطلب به قدر کافی وجود نداشت، حکومت حق اعزام الزامی عده ای را ندارد؟ با این نگاه برای اجرای همه احکام الهی باید نظرسنجی کرده و رضایت اکثریت را به دست آورد، مثلا اجرای حدود و تعزیرات اسلامی که آزادی افراد را نسبت به برخی گناهان سلب می‌کند، کیفر مرتکبان اعمال منافی عفت و.. این نگاه اسلامی است یا لیبرال؟ آیا در مدینه تا با نظر سنجی، رای اکثریتی که قرار است به زحمت بیفتند، جلب نمیشد، پیامبر(ص) هیچ واجب یا حرامی را الزامی نمیکردند؟ مثلا پیامبر برای صادر کردن دستور نظامی باید همه کسانی که در مدینه به زحمت میفتادند را راضی می‌کردند؟! مسلما این ادعا با احکام الزامی پیامبر(ص) و امیرمومنان(ع)، منافات دارد. هیچ فقیهی با اختیار و آزادی تکوینی افراد نسبت به انجام هر جرم یا جنایتی مخالف نیست، اما تاکید محلاتی بر روی حق مردم و متهم کردن فقه به نفی آزادی، معنای دیگری دارد. 🔹 هشتم در نهایت باید گفت جناب محلاتی و رسانه‌های جریان غربگرای کشور همچون کانال انجمن اندیشه و قلم، شفقنا و... با طرح مباحث جناب محلاتی، آیا توجیه رویه و رفتار منافقان صدر اسلام را در پیش نگرفته‌اند؟ ایشان رسما برای آنان و خود این حق را قائلند که حتی اگر پیامبر یا امام معصوم نیز دستور به دفاع و مبارزه داد، تبعیت نکنند! [عبارت محلاتی] «تشویق آری اما تحمیل نه، یک اصل قرآنی است، تکلیف عمومی است، اما اگر دیگران نخواستند و اجرا نکردند، پیامبر خدا هم وظیفه‌اش فقط ابلاغ و ارشاد است...ای پیامبر هنگامی که برخی سختشان است و بر جنگ خوش ندارند، خودت برو.. وظیفه دیگران متوجه خودشان است...دیگران را به سختی نینداز» @rozaneebefarda
سروش محلاتی، نفی دشمن ستیزی تحمیلی یا دفاع از حق تخلف منافقان در جنگ؟! [ص 5 از 5] محلاتی با وجود این‌که پیروی نکردن از پیامبر وامام را حرام و مخالفت با حکم خداوند می‌خواند، اما رسما می‌گوید باید در فقه، این آزادی به رسمیت شناخته شود. یعنی حاکم اسلامی نباید به حکم الهی جهاد، حکم لازم الاجرا نماید یا آن را تبدیل به قانونِ الزامی گرداند. و طبعا بسیاری دیگر از احکام، همچون الزام حجاب سر که محلاتی در جای دیگر آن را نفی کرده و با اذعان به وجوبش، با تمسک به دلیلی ناتمام، رعایت نکردن آن را خالی از مفسده دانسته است. گرچه میپذیرد ممنوعیت عریان کردن تمام بدن قابل الزام است و باید پاسخ دهد با کدام منطق میان الزام یا عدم الزام و قانونی ساختن احکام الهی فرق گذاشته است؟ محلاتی چندی پیش این را نیز گفت: مقتضای حق حاکمیت ملی (و البته اسلام شناسی ایشان) آن است که مردم حق دارند جمهوری غیر اسلامی یا حتی رضاخانی را انتخاب نمایند، هیچ اصلی از اصول قانون اساسی ابدی نیست و مردم اختیار و حق دارند با رفراندوم، حتی اصل مذهب را کنار بگذارند. همین فکر سست و عجیب را در مباحث مختلف پیاده کرده و حالا میگوید مردم حق دارند در جنگ، پیامبر را نیز تنها بگذارند، زیرا اگر وجوب شرعی، الزامی گردد تبدیل به گله ای بی اختیار خواهند شد! او نمیخواهد فرق آزادی تکوینی و تشریعی را به رسمیت بشناسد. کار آقایان به جایی رسیده که علنا برای منافقان صدر اسلام نیز آزادی و حقّ مخالفت و عصیان قائلند! (آیه ۸۴ نساء که محل استدلال آقای محلاتی است و توضیح آن گذشت) شاید البته راه شبه علمی دیگری هم وجود نداشته باشد؛ برای دستیابی به چه هدفی؟ به رسمیت شناختن آزادی که طیف غربگرای ایرانی -با سخنگویی جناب سروش محلاتی در حوزه- خواهان آن است. با آرزوی رهایی از سبک زندگی ایرانی اسلامی و رسیدن به آزادی های مدرن و حکومتی دلپسند که فقه جواهری مانع تحقق آن است! در نهایت، با توجه به سخنرانی محرم محلاتی با محوریت لزوم کنار گذاشتن ترس و طمع و لزوم شکستن سکوت علما نسبت به ظلم حکومتها و تطبیق این مطلب بر ایران و با توجه به آنچه درباره نفی دشمن ستیزی تحمیلی گذشت و تعمیم آن به مبارزات سیاسی ایران و پرداخت هر نوع هزینه ای توسط مردم و تلاش چندساله ایشان برای نقد نظریه ولایت فقیه؛ می‌توان گفت: نتیجه آن است که به زعم جناب آقای سروش محلاتی، وقتی مردم -به خیال ایشان- آماده و راضی به مقاومت نیستند، نباید در برابر استکبار و ظلم خارجی‌ها، کاری جز مذاکره و دادن امتیاز انجام داد، چون مقاومت و دشمن ستیزی، هزینه دارد و تحمیلی نیست، در عوض در ایران، باید هزینه داد، سکوت را در برابر ظلم شکست و نهی از منکر کرد! البته چند سال پیش در بحث مدارای مذهبی، مطلقا صلح و سازش با دشمنان را در زمان غیبت لازم دانسته بود، بی آنکه آن را مقید به آمادگی و خواست مردم نماید. دقت شود این سخنان درست در زمانی است که جان مردم از دست دولت غربگرای مدعی اعتدال و مورد حمایت لشکر اجاره‌ای رسانه‌های زاویه‌دار به لب رسیده و به و جناب آقای اعتماد نموده است تا بلکه کشور از این وضع غیرقابل قبول که نتیجه سازشکاری خسارتبار و ناکارآمدی اسف‌بار جریان غربگرا و دولت روحانی است، خارج گردد. انشالله که انگیزه‌های ناسالم سیاسی، در گزینش و تفسیر جهت‌دار متون دینی توسط آقای محلاتی و رسانه‌های جریان غربگرا مؤثر نبوده باشد و اگر خدای ناکرده چنین است، اقتضای پایبندی به شرع مقدس، توبه و جبران و پرهیز از تکرار است وگرنه شبهات سست و تحلیل‌های سطحی سیاست‌زده از منابع دینی حتما پاسخ بهنگام و متقن حوزویان را در پی دارد و عیار ادعاهای شبهه‌افکنان عیان می‌گردد. پی‌نوشت: دو روایت درباره اختصاص داشتن حکم آیه (لا تکلف الا نفسک) به پیامبر(ص): 1) إِنَّ اللَّهَ كَلَّفَ‏ رَسُولَ‏ اللَّهِ‏(ص) مَا لَمْ‏ يُكَلِّفْهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ كَلَّفَهُ أَنْ يَخْرُجَ عَلَى النَّاسِ كُلِّهِمْ وَحْدَهُ بِنَفْسِهِ إِنْ لَمْ يَجِدْ فِئَةً تُقَاتِلُ مَعَهُ وَ لَمْ يُكَلِّفْ هَذَا أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ «فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَك»‏ (الكافي، ج‏8، ص274) 2) قلت لأبي عبد الله (ع): قول الناس لعلي إن‏ كان‏ له‏ حق‏ فما منعه أن يقوم به قال: فقال: إن الله لا يكلف هذا الإنسان إلا واحدا- إلا رسول الله‏(ص) قال: «فَقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ‏» فليس هذا إلا للرسول، و قال لغيره «إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَيِّزاً إِلى‏ فِئَةٍ» فلم يكن يومئذ فئة يعينونه على أمره‏ (تفسير العياشي، ج‏1، ص261) 🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053