💖💫💖💫💖💫
💖💫💖💫💖
💖💫💖💫
💖💫💖
💖💫
💖
#باعشقتوبرمیخیزم
قسمت#هزاروهشتصدونودوسه
مرضیه که طاقتش طاق شده بود، این حرفها رو با گریه گفت.
چادرش رو روی سرش انداخت و داخل اتاق رفت.
پسر غرق خوابش رو بغل کرد و خواست بیرون بره که سعید سد راهش شد.
با اخم نگاهش کرد و گفت
-چکار می کنی مرضیه؟
داریم حرف می زنیم.
-نمی خوام دیگه حرف بزنیم.
من هر لحظه دارم تصور می کنم اگه اون چک کوفتی برگشت بخوره و داییت با مامور بیاد سراغت من و این بچه چه خاکی به سرمون بریزیم.
تو نشستی میگی داریم حرف می زنیم؟
سعید کلافه چشم بست و چنگی لای موهاش زد.
-آروم باش مرضیه، قرار نیست چک من برگشت بخوره
-چجوری قرار نیست؟
اینجوری که زندگیمونو به حراج بذاری؟
حق من بعد این همه همراهی با تو اینه سعید خان؟
دستت درد نکنه.
برو کنار می خوام برم
سعید با حرص لب زد
-آخه کجا می خوای بری، صبر کن با هم میریم
-نمی خوام، من دیگه تو اون خونه نمیام.
میرم خونه ی مامانم
سعید نفس سنگینی کشید و زیر لب ذکر گفت
-لا اله الاالله، خیلی خب. بیا بریم خودم می رسونمت
-لازم نکرده، خودم میرم
مرضیه این رو گفت و رو به من کرد
-ثمین میشه زنگ بزنی آژانس؟
من جلوی در منتظرم
و خواست قدمی برداره که سعید دوباره روبروش ایستاد
-مرضیه دارم بهت میگم...
-داداش، ما می بریمش تو نمی خواد بیای
و نهایتا با پا درمیونی سمیه، قائله ختم شد.
مرضیه بدون خداحافظی از خونه بیرون زد .
سمیه و صادق هم بچه ها رو بغل کردند و بعد از خداحافظی پشت سرش رفتند.
طفلک سعید، درمونده و سردرگم وسط اتاق ایستاده بود و نمی دونست چکار کنه.
-بیا بشین بابا. اینجوری اونجا واینسا
سعید نگاه درمونده اش رو به بابا داد و با نگاه گرم پدرانه اش روبرو شد
-مرضیه حق داره بابا جان، نگرانه.
یه طرف تویی
یه طرف تمام سرمایه زندگیتون که داره از دست میره.
هر کس دیگه هم جای مرضیه بود ناراحت میشد.
مکثی کرد و گفت
-تو هم نمی خواد امشب بری خونه.
مرضیه که رفت پیش مادرش، تو هم اینجا بمون ببینیم به کجا میرسیم.
سعید بی حرف، سر به زیر انداخت و روبروی بابا نشست و با هم مشغول صحبت شدند.
سینی چایی براشون اوردم و به اتاقم رفتم.
من هم مثل مرضیه هر چی بیشتر درباره ی این موضوع می شنیدم بیشتر توی دلم خالی میشد.
صحبتهای بابا و سعید به درازا کشید و دیر وقت بود که بالاخره خوابیدند و چراغهای سالن خاموش شد.
من هم روی تختم دراز کشیدم و به حرفهایی که شنیده بودم فکر می کردم.
تو فکر سعید بودم،
فکر مرضیه
فکر زندگیی که بعد از مدتها داشت ارامش می گرفت و حالا دوباره دستخوش یه اتفاق جدید شده بود.
توی همین افکار بودم که متوجه صدای باز و بسته شدن در هال شدم.
از جا بلند شدم و سمت پنجره رفتم.
سعید بود که بی خواب شده بود و کمی توی حیاط قدم زد و بعد از چند دقیقه لب ایوون نشست.
الان فرصت خوبی برای یه خلوت خواهر و برادری بود!
از،وقتی مرضیه اومد و اون حرفها رو زد، مدام فکری توی سرم می چرخید.
الان وقتش بود.
در کمد رو باز کردم و از بین مدارکم، پاکتی که می خواستم رو برداشتم و از اتاق بیرون رفتم.
شرایط عضویت کانال Vip #باعشقتوبرمیخیزم در لینک زیر😍😍👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433
⛔️کپی برداری پیگرد قانونی والهی دارد⛔️
🖋نویسنده:#ققنوس(ن.ق)
💖💫@rozhay_eltehb 💫💖
💖💫💖
💖💫💖💫
💖💫💖💫💖
💖💫💖💫💖💫
تقویم دروغ میگه؛
طولانیترین شب سال وقتی بود که منتظر خبر پیدا شدن عزیزملت بودیم.
#شهید_خدمت
#طولانی_ترین_شب_سال
قیمت وی آی پی شکسته شد❌
ثمین ۳۵ تومان(۲۱۴۷پارت)
راحله ۱۵ تومان(۶۵۳ پارت)
وارد لینک بشید👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433
دوستان برای واریزی های #شبیلداتافرداوقت داریم
#اندازهخریدچندتاانارمیخوایدسهیمبشید
راستی خریدهای یلدایی امسال اگر یه ایده جدید براش داریم اگرمیخوای توی ثوابش سهیم بشی حواست باشه جانمونی
#فقطعزیزانچوندوتادرخواستکمکزدیم
یکیبرایبدهیخانوادهایکهپدرشون۷۰سالشونه
#یکیبرایخریدیلدا
لطف کنید به ادمین بگید واریزی برای#یلداستیابدهی
عزیزان با مبلغ های کم نه پولدار میشیمنه بی پول ولی روی هم جمع بشه میتونیمکارهای بزرگ انجام بدیم و دل چند خانواده شاد کنیم
از ده هزار تا هرچقد در توانتونه کمک یا صدقه بدید بتونیم بدهی براشون تسویه کنیم
#اگر۳۵۰تا۴۰۰نفرنفری۵۰هزار واریز بزنن جمع میشه یاعلی بگید بتونیم این مشکل حل کنیم
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون با آقا امیرالمومنین(ع) و خانم حضرت زهرا(س) #مطمئنباشیدبرکتاینکمکهابهزندگیتونبرمیگرده
روزهای التهاب🌱
دوستان برای واریزی های #شبیلداتافرداوقت داریم #اندازهخریدچندتاانارمیخوایدسهیمبشید راستی خریدهای
عزیزان برای خرید پک های یلدایی میخوایم بریم بازار دوستانی که میخواید سهیم باشید جانمونید
💖💫💖💫💖💫
💖💫💖💫💖
💖💫💖💫
💖💫💖
💖💫
💖
#باعشقتوبرمیخیزم
قسمت#هزاروهشتصدونودوچهار
در رو که باز کردم، سعید با تلفن مشغول بود.
کنجکاو از اینکه این موقع شب با کی حرف میزنه کمی همونجا موندم
لحنش گرفته بود و حرف می زد
-چاره ای نیست، باید یکاریش بکنم.
-تو هم یه حرفی می زنی.
آخه مرد حسابی باید یه چیزی تهش نگه داری بتونی حداقل یه خونه رهن کنی؟
-تو می تونی
ولی مادرت چی؟ اون بنده ی خدا رو کجا می خوای در به در کنی؟
-نه، همون کاری که گفتم بکن.
بقیه اش جور میشه.
-خیلی خب، خبرت می کنم. فعلا خداحافظ
می شد حدس زد مخاطبش پشت تلفن ماهان بوده!
صحبتش که تموم شد، بیرون رفتم.
گلویی صاف کردم تا متوجه حضورم بشه.
بلافاصله سر چرخوند و نگاهم کرد
-تو مگه خواب نبودی؟
لبخندی زدم و نزدیکش نشستم
-داداشم فکرش مشغول باشه و بیخواب بشه.
من بخوابم؟
مگه خوابم می بره.
قیافه ای در هم کشید و گفت
-پاشو پاشو، این لوس بازی ها رو برای من در نیار حوصله ندارما.
از لحنش خنده ام گرفت
-خیلی بی ذوقی، منو بگو اومدم که تنها نباشی.
چیزی نگفت و نگاهش رو به آسمون داد.
نفس عمیقی کشیدم و سوالم رو پرسیدم
-داداش، من آخر نفهمیدم جریان این چک چی بود؟
تو واقعا بخاطر ماهان چک دادی؟
نکنه مال همون روزیه که ماهان بازداشت بوده و تو آوردیش بیرون.
از گوشه ی چشم نگاهم کرد
-تو این چبزا رو از کجا می دونی؟
-خب...تو بیمارستان حاج آقا علوی گفت.
میگفت دایی چندتا چک سنگین از ماهان جمع کرده و برگشت زده.
اونا وثیقه تداشتند آزادش،کنند ولی تو تونستی آزادش کنی.
نگاه ازم گرفت و سری تکون داد
-آره، یه چک دادم تا ماهان آزاد شد.
-خب آخه چرا؟
فقط...فقط بخاطر ماهان...این کار رو کردی؟
بدون اینکه نگاهم کنه، سری بالا انداخت
-جریانش مفصله.
کلافه و نگران گفتم
-میشه برام بگی؟
منم می خوام بدونم چی شد که تو این کار رو کردی.
کمی مکث کرد و گفت
-ماجرا بر می گرده به اون روزهایی که بی خبر از شما رفتم تهران.
-خب؟ اون موقع چه اتفاقی افتاد؟
شرایط عضویت کانال Vip #باعشقتوبرمیخیزم در لینک زیر😍😍👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433
⛔️کپی برداری پیگرد قانونی والهی دارد⛔️
🖋نویسنده:#ققنوس(ن.ق)
💖💫@rozhay_eltehb 💫💖
💖💫💖
💖💫💖💫
💖💫💖💫💖
💖💫💖💫💖💫
هدایت شده از حضرت مادر
رفقا خریدپک های یلدایی انجام شد
#انار
#نارنگی
#تخمه
#شکلات
#گندمک
عزیزانی که میخوان برای این خرید ها سهیم باشن میتونن تا آخر امشب واریز بزنن
#فقطخواهشاحتمابهادمینبگیدواریزیبرای #شبیلدایاکمکبهبدهی
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 مستند بسته بندی پک ها و توزیعشون ارسال میشه ممنون از عزیزانی همراه هستن🙏🌸اجرتون با حضرت زهرا(س)
💖💫💖💫💖💫
💖💫💖💫💖
💖💫💖💫
💖💫💖
💖💫
💖
#باعشقتوبرمیخیزم
قسمت#هزاروهشتصدونودوپنج
-رفته بودم سراغ ماهان
می خواستم حقش رو بذارم کف دستش که دیگه جرات نکنه این طرفا بیاد و جرات نکنه اسم تو رو بیاره
مستقیم رفتم خونه شون.
در رو که زدم ماهان باز کرد، تا من رو دید انگار فهمید برای چی رفتم.
اونقدر ازش عصبانی بودم که تو همون نگاه اول از قیافم متوجه شد.
منتظر بودم اونم مثل همیشه قلدر بازی در بیاره و جلوم وایسه.
منم حسابی خودم رو آماده کرده بودم که
بعدم با زندایی اتمام حجت کنم.
ولی تا خواستم حرفی بزنم، ماهان با چشم و ابرو اشاره کرد و خواست جلو مادرش حرفی نزنم.
منم فقط مراعات زندایی رو کردم.
یکم پیش زندایی موندیم و بعدش به بهونه ی کار زدیم بیرون.
خیلی از ماهان شاکی بودم و دنبال فرصت که حسابم رو باهاش صاف کنم.
ولی اون فرصت پیدا نشد.
تا با هم زدیم بیرون، بهم گفت میدونم برای چی اومدی اما الانم یه مسله مهمتر هست.
گفتم برای من چیزی مهم تر از زندگی ثمین نیست.
گفت پس قاتل مادرت چی؟!
اولش نفهمیدم چرا اینو گفت.
فکر کردم می خواد به بهونه ی اینکه میدونه مقصر تصادف کیه، باج بگیره و سر تو با من معامله کنه.
بیشتر ازش عصبانی شدم.
بهش گفتم بهونه بدی رو برای معامله با من پیدا کردی.
مطمئن باش اگه روند پرونده ده سال هم طول بکشه ما صبر می کنیم ولی نه رو کمک تو حساب می کنیم نه سر ثمین معامله می کنیم.
اونجا اصلا مهلت حرف زدن بهش ندادم و حسابی با هم درگیر شدیم.
-ای بابا، خب بعدش چی شد؟
لبخندی کمرنگی زد و سری به تاسف تکون داد
-هیچی، بعد از کلی داد و بیداد و کتک تازه تصمیم گرفتیم با هم حرف بزنیم.
ماهان بعد از اون مهلتی که از ما گرفته، قرار بود بره تو شرکت باباش و سند چند تا ملک که بنام خودش رو بگیره و بعد که کارش تموم شد، بیوفتاده دنبال کار تصادف و وکیل باباش.
اینجوری هم اون به حقش می رسید، هم ما.
ولی همون روزا فهمیده بود دایی و وکیلش تصمیم دارند یه مدت از کشور خارج بشند.
ماهان میگفت ممکنه اگه برند دیگه دستمون بهشون نرسه.
گفت باید زودتر پرو نده روبه حریان بندازیم و وکیل دایی رو گیرش بندازیم.
-ماهان تونست املاکش رو از باباش بگیره؟
سعید نفس عمیقی کشید و سری بالا اتداخت
-نه، اگه گرفته بود که حالا اوضاعش اینجوری نبود.
وقتی فهمید اون وکیله می خواد بره، بیخیال کار خودش شد و افتاد دنبال وکیل باباش.
اون چند روزی هم که تهران بودم، موندم که با هم یه کارایی بکنیم.
-خب پس چرا اون موقع دستگیرش نکردتد؟ ماهان که گفته بود به اندازه ی کافی سند و مدرک داره ازش.
-آره، برای اثبات جرم اوت وکیله، مدارک زیادی دست ماهان بود، ولی می گفت اگه دستگیر بشه باباش بیکار نمی مونه و هر ردی تو دفترش باشه رو نابود میکنه بعد دیگه دستمون به جایی نمی رسه.
بخاطر همین گفت بهتره اول سند و مدارکی که بابا تو اون تصادف گم کرده بود رو پیدا کنه بعد اون آدم رو لو میدیم.
از اون روز افتاد دنبال اون مدارک، تا اینکه ظاهرا یکی دو روز قبل از سفر شما مدارک رو پیدا کرده و رسونده به دست تو!
شرایط عضویت کانال Vip #باعشقتوبرمیخیزم در لینک زیر😍😍👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433
⛔️کپی برداری پیگرد قانونی والهی دارد⛔️
🖋نویسنده:#ققنوس(ن.ق)
💖💫@rozhay_eltehb 💫💖
💖💫💖
💖💫💖💫
💖💫💖💫💖
💖💫💖💫💖💫
قیمت وی آی پی شکسته شد❌
ثمین ۳۵ تومان(۲۱۴۷پارت)
راحله ۱۵ تومان(۶۵۳ پارت)
وارد لینک بشید👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در فراق شهید جمهور...
🔹سال گذشته رئیسجمهورِ شهید شب یلدا را با سربازان گلستانی گذراند.
@Golestan_Fars
هدایت شده از حضرت مادر
سلام به همراهان با معرفتی که کنارمون هستید خدا به وجودتون برکت بده
به لطف خدا و اهل بیت و همراهی شما عزیزان
گروه جهادی حضرت مادر با همکاری پویش فرشتگان سرزمین من پک های یلدایی رو آماده کردن و توزیع شدن
ممنون از حضورتون 😍
خدا خیردنیا و آخرت بهتون بده 🌸
#یلدایشهدایی
هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از دُرنـجف
در #شب_یلدا ، با خوندن 3سوره توحید و هدیه به قطب عالم امکان ، و اعلام این پویش در جمع خانواده، قدمی در راه تبلیغ #امام_زمان (عجل الله) برداریم 💚💫
#یلدای_مهدوی
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشهمریضهستنتواناییکارکردن ندارن #هیچیازوسایلشونباقی نمونده و۲۵میلیون بدهی دارن #فعلا۷۵۰۰تونستیم از بدهی واریز بزنیم طلبکارشون از یه ریال گفتن نمیگذرن کمک کنید امشب که شب ولادت حضرت مادر بتونیم این بدهی تسویه کنیم هرچقد در توانتونه کمک کنید بتونیم بدهی پرداخت کنیم از این فشار روحی و استرس نجات پیداکنه یاعلی بگید بتونیم این مشکل حل کنیم
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون با آقا امیرالمومنین(ع) و خانم حضرت زهرا(س) #مطمئنباشیدبرکتاینکمکهابهزندگیتونبرمیگرده
روزهای التهاب🌱
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشهمریضهستنتواناییکارکردن ندارن #هیچیازوسایلشونباقی نموند
عزیزان شرایط این خانواده خوب نیست هرکسی توانایی صدقه دادن و کمک کردن داره یا علی بگه بتونیم مشکل حل کنیم
اجرتون با حضرت زهرا(س)
💖💫💖💫💖💫
💖💫💖💫💖
💖💫💖💫
💖💫💖
💖💫
💖
#باعشقتوبرمیخیزم
قسمت#هزاروهشتصدونودوشش
یاد اون روز توی راه کربلا افتادم که اون مدارک رو توی ساک زندایی دیدم.
همون لحظه با دیدن اون مدارک خیلی نگران ماهان شدم.
با تاسف رو به سعید گفتم
-بخاطر اون مدارک اون شب ریختند ماهان رو زدند؟
-ماهان با نقشه رفت تو دفتر وکیلشون و اون مدارک رو آورده بود، البته من خیلی راضی نبودم اون کار رو بکنه چون مطمئن بودم درد سر میشه ولی خودش میگفت اون آدمها رو خوب میشناسه و میدونه چجوری باید اون کار رو بکنه.
میگفت بفهمند پلیس و قانون دنبالشونه در اولین فرصت همه ی مدارک رو نابود میکنند.
نفس،عمیقی کشید و ادامه داد
-بالاخره هر جور که بود موفق شده بود.
اما چیزی نگذشت که گفت وکیله فهمیده که ماهان داره چکار می کنه و دنبال چیه.
خیلی زود خبرش به دایی هم رسیده بود.
ماهان میگفت دایی خیلی ترسیده و وکیلش رو فرستاده جایی که کسی نتونه پیداش کنه.
اما ماهان دست بردار نبود، اونقدر پیگیر شد تا فهمید تو یکی از شهرای مرزی پنهان شده و می خواد فرار کنه.
همون موقع دایی چک های ماهان رو گذاشت اجرا که بتونه اینجوری جلوش رو بگیره.
ناباور نگاهش کردم
-تو هم بخاطر ماهان چک کشیدی و دادی دست دایی؟
کلافه سری تکون داد
-نه...نه.
من بخاطر خودمون این کار رو کردم.
ما تو یه قدمی قاتل مامان و عزیز بودیم، اگه ماهان میوفتاد زندان من دیگه دستم به هیچ جا بند نبود
اونوقت دایی و وکیلش با خیال راحت می تونستند فرار کنند.
من باید هر جور شده بود ماهان رو میاوردم بیرون، تمام سر نخ ها دست اون بود.
مکثی کرد و دستی لای موهاش کشید
-اون مرتیکه شرخره که حکم جلب ماهان رو داشت راضی نمی شد مهلت بده.
منم یه چک به مبلغ چکهای ماهان نوشتم و بهش گفتم به رییست بگو شاید قبول کرد رضایت بده.
پوزخندی زد و ادامه داد
-دایی هم منتظر فرصت بود که یه جوری ما رو این وسط درگیر کنه.
بلافاصله قبول کرده بود.
چک من رو گرفت و ماهان رو آزاد کرد.
اما دایی که نمی تونست ماهان رو آزاد بزاره تا هر کاری دلش می خواد بکنه.
پس فرصت خوبی پیدا کرده بود که اول از شر اون خلاص بشه، بعدم چک منو بزاره اجرا.
یکی دو روز بعد از آزاد شدن ماهان، ریختند سرش و به قصد کشت زدنش، ولی خدا بهش رحم کرد.
حالا فقط مونده چک من.
با حرفهای سعید، ترسیده و نگران نگاهش کردم. این دوتا با بد کسی در افتاده بودند و احتمال هر خطری از سمت دایی بود.
-وکیله چی شد؟ تونستید پیداش کنید؟
شرایط عضویت کانال Vip #باعشقتوبرمیخیزم در لینک زیر😍😍👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433
⛔️کپی برداری پیگرد قانونی والهی دارد⛔️
🖋نویسنده:#ققنوس(ن.ق)
💖💫@rozhay_eltehb 💫💖
💖💫💖
💖💫💖💫
💖💫💖💫💖
💖💫💖💫💖💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر شاه در مورد زنان VS نظر رهبری درمورد زنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا کسی برامون
اینطوری تعریف نکرده بود
که........
میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر مبارک💞🌺
هدایت شده از حضرت مادر
#حضرتمادر
#ولادتحضرتزهرا(س)
#ختمصلوات
#سورهکوثر
هدیه به
#خانمجانمونحضرتزهرا(س)
به نیت
#سلامتیوتعجیلدرفرجامامزمانعج
#برداشتهشدنموانعظهور
#سلامتیحضرتآقا
#پیروزیجبههمقاومت
#نابودیاسرائیل
#نابودیآمریکا
#نابودیصهیونیست
#حاجترواییهمگی
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
#حضرت_زهرا(س)
هدایت شده از حضرت مادر
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشهمریضهستنتواناییکارکردن ندارن #هیچیازوسایلشونباقی نمونده و۲۵میلیون بدهی دارن #فعلا۷۵۰۰تونستیم از بدهی واریز بزنیم طلبکارشون از یه ریال گفتن نمیگذرن کمک کنید امشب که شب ولادت حضرت مادر بتونیم این بدهی تسویه کنیم هرچقد در توانتونه کمک کنید بتونیم بدهی پرداخت کنیم از این فشار روحی و استرس نجات پیداکنه یاعلی بگید بتونیم این مشکل حل کنیم فعلا۲۹۰۰واریزی اومده
به نیابت از #اهلبیتوشهداوامواتتونصدقهیاکمککنید
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون با آقا امیرالمومنین(ع) و خانم حضرت زهرا(س) #مطمئنباشیدبرکتاینکمکهابهزندگیتونبرمیگرده
روزهای التهاب🌱
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشهمریضهستنتواناییکارکردن ندارن #هیچیازوسایلشونباقی نموند
عزیزان شرایط این خانواده خوب نیست هرکسی توانایی صدقه دادن و کمک کردن داره یا علی بگه بتونیم مشکل حل کنیم
اجرتون با حضرت زهرا(س)