eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
70 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت امام صادق (ع) چه سخنانى دارند؟ (بخش اول)   💠با مراجعه به کلمات علماى اهل سنت پى مى بریم که (ع) از موقعیّت و نزد آنان برخوردار بوده است. در اینجا به کلمات برخى از آنان راجع به آن حضرت اشاره مى کنیم: 🔹ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ: «... و ؛ کسى که علم و فقه اش دنیا را فرا گرفته است و گفته مى شود که ابوحنیفه و سفیان ثورى از شاگردان او بوده اند... ». [رسائل جاحظ، ص ۱۰۶] محمّد بن ادریس، ابوحاتم رازى: او درباره امام صادق (ع) مى گوید: « ثقه (مورد وثوق) و او بى نیاز از تحقیق است». [الجرح و التعدیل، ج ۲، ص ۴۸۷؛ به نقل از او، تذکرة الحفاظ، ج ۱، ص ۱۶۶] محمّد بن حبّان بن احمد، ابوحاتم تمیمى بستى: او مى گوید: « بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضوان الله علیهم ـ کنیه او ابوعبدالله است. از پدرش روایت نقل مى کند. او از سادات اهل بیت در فقه و علم و فضل است. ثورى و مالک و شعبه و سایر مردم از او روایت نقل کرده اند... ». [الثقات، ج ۶، ص ۱۳۱] 🔹عبدالله بن عدى جرجانى: «و ـ (ع) ـ از ثقات مردم بود، همان گونه که یحیى بن معین گفته است». [الکامل فی الضعفاء، ج ۲، ص ۱۳۴] ابوعبدالرحمن سلمى: او در کتاب «طبقات مشایخ الصوفیة» مى گوید: « (ع) سرآمد تمام هم ردیفان خود از اهل بیت بود. او داراى علم بسیار در دین، و زهد فراوان در دنیا، و ورع تام از شهوات و ادب کامل در حکمت بود». [ینابیع الموده، قندوزی حنفی، ج ۲، ص ۴۵۷، به نقل از او] ابوالفتح محمّد بن عبدالکریم شهرستانى: «، داراى علم بسیار و ادب کامل در حکمت و زهد در دنیا و ورع تام از شهوات بود. او مدتى در مدینه اقامت کرد و به شیعیان منسوب به خود افاده رسانده و بر موالیان خود اسرار علوم را افاضه نمود... ». [الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۶۶] 🔹جمال الدین ابوالفرج ابن جوزى: بن على بن الحسین بن على ابن ابى طالب، ابوعبدالله، جعفر صادق... مردى عالم، زاهد و عابد و... بود». [المنتظم، ج ۸، ص ۱۱۰ و ۱۱۱] ابوسعد عبدالکریم سمعانى: « ... او را به جهت صدق در گفتار، نامیدند». [الانساب، ج ۳، ص ۵۰۷] عزّالدین ابن اثیر جزرى: « ... او را به جهت صدق در گفتار و کردار، نامیدند... و مناقب او مشهور است». [اللباب فی تهذیب الانساب، ج ۲، ص ۳] محمد بن طلحه شافعى: «او ـ جعفر بن محمّد (ع) ـ از بزرگان اهل بیت و سادات آنان (علیهم السلام) است. داراى علوم فراوان و عبادت وافر و وردهاى پیاپى، و زهد روشن، و تلاوت بسیار بود. او معانى قرآن را دنبال کرده و از دریاى جواهراتش استخراج نموده و عجائبش را استنتاج مى نمود...». [مطالب السوول، ج ۲، ص ۱۱۱] ... 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ص ۱۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت امام صادق (ع) چه سخنانى دارند؟ (بخش دوم و پایانی)   💠با مراجعه به کلمات علماى اهل سنت پى مى بریم که (ع) از موقعیّت و نزد آنان برخوردار بوده است. در اینجا به کلمات برخى از آنان راجع به آن حضرت اشاره مى کنیم: 🔹ابن ابى الحدید معتزلى:  او درباره امام باقر (ع) مى گوید: «او سید فقهاى حجاز بود. و مردم، فقه را از او و فرزندش فرا گرفتند». [شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۵، ص ۲۷۴] ابوالعباس احمد بن محمّد بن ابراهیم بن ابوبکر بن خلکان:  «او از سادات اهل بیت بود. و به جهت صدق در گفتارش، او را نامیدند. و فضلش مشهورتر از آن است که ذکر شود... ». [وفیات الاعیان، ج ۱، ص ۳۰۷] ابن صبّاغ مالکى:  « از بین برادرانش، جانشین پدر و وصىّ او و قائم مقام او بود... ابوجعفر - امام باقر (ع) آشکارا در مورد امامت و امور دیگر به او وصیت نمود و بر او نصّ جلى کرد... و اما مناقب او از شمارش شمارشگران بیرون است...». [الفصول المهمه، ص ۲۱۱] 🔹عبدالرحمن بن محمّد حنفى بسطامى: « کسى بود که علما بر درب خانه اش ازدحام مى کردند، و از چراغ انوارش منتخبان امت بهره مى بردند. او در حالى که هفت ساله بود سخن از اسرار پوشیده و علوم حقیقى مى گفت». [مناهج التوسل، ص ۱۰۶] احمد بن عبدالله خزرجى: « بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب هاشمى، ابوعبدالله، یکى از بزرگان امت است... از او افراد بسیارى که قابل شماره نیستند حدیث نقل کرده اند... ». [خلاصه تهذیب الکمال، ص ۶۳] شمس الدین محمد بن طولون: «او از سادات اهل بیت است. او را به جهت صدق در گفتارش، ملقّب ساختند. و فضلش مشهورتر از آن است که ذکر شود». [الأئمة الاثنا عشر، ص ۸۵] 🔹احمد بن حجر هیتمى: «از او به حدّى علم نقل کرده اند که قافله ها براى آن به حرکت درآمده و موقعیّت او همه کشورها را فرا گرفته است». [صواعق المحرقه، ص ۳۰۵] شیخ مؤمن بن حسن شبلنجى: « ... مناقب او به حدّى زیاد است که از شمارش شمارشگران بیرون است... جماعتى از اعیان ائمه و بزرگان آنان، امثال یحیى بن سعید، مالک بن انس، ثورى، ابن عیینه، ابوحنیفه، ایوب سختیانى و دیگران از او روایت نقل کرده اند...». [نورالابصار، ص ۱۶۰ و ۱۶۱] شیخ عبدالله بن محمّد بن عامر شبراوى شافعى: «ششمین از امامان، جعفر صادق، صاحب مناقب بسیار و فضایل مشهور است. امامان بسیارى از قبیل: مالک بن انس، ابى حنیفه، یحیى بن سعید، ابن جریج، ثورى، ابن عیینه، شعبه و دیگران از او روایت نقل کرده اند...». [الاتحاف بحب الاشراف، ص ۱۴۶] 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ص ۱۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ عليه السلام: 🔸إنّ هذا الأمرَ لا يَأتيكُم إلاّ بعدَ إياسٍ، لا و اللهِ، حتّى تُمَيَّزوا. 🔹به خدا قسم اين امر (ظهور) برايتان در نمى رسد، مگر پس از آن كه نوميد شويد، نه به خدا، مگر پس از آن كه سره از ناسره تان جدا شود. (خالص از ناخالص تان جدا شود) 📕بحار الأنوار ۵۲/۱۱۱/۲۰ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ عليه‌ السلام: 🔸قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: «يا بُنَيَّ، لا تَتَعَلَّمِ العِلمَ لِتُباهِيَ بِهِ العُلَماءَ، أو تُمارِیَ بِهِ السُّفَهاءَ، أو تُزانَ بِهِ فِی المَجالِسِ، وَ لا تَترُكِ العِلمَ زَهادَةً فيهِ وَ رَغبَةً فِی الجَهلِ». 🔹لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! دانش را براى فخرفروشى نزد دانشمندان، يا نزاع با سفيهان، يا زينت مجالس، نياموز، و همچنين دانش را از سرِ بى‌رغبتى به آن و تمايل به نادانى رها نكن». 📕بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۴۱۷، ح ۱۰ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ علیه‌السلام: 🔸اِنّى وَ اللّه‏ِ ما امُرُكُمْ اِلاّ بِما نَأمُرُ بِهِ أَنْفُسَنا فَعَلَيْكُمْ بِالْجِّدِ وَ الاِْجْتِهادِ؛ 🔹به خدا سوگند من شما را به چيزى دستور نمى ‏دهم، مگر كه خود را نيز بدان فرمان مى‏ دهم؛ پس بر شما باد كه تلاش و كوشش كنيد. 📕وسائل الشيعه ج ۱۲ ص ۱۲ ح ۸ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ عليه السلام: 🔸قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: ... يا بُنَيَّ، إن عَدِمَكَ ما تَصِلُ بِهِ قَرابَتَكَ، و تَتَفَضَّلُ بِهِ عَلى إخوَتِكَ فَلا يَعدَمَنَّكَ حُسنُ الخُلُقِ و بَسطُ البِشرِ؛ فَإِنَّهُ مَن أحسَنَ خُلُقَهُ أحَبَّهُ الأَخيارُ و جانَبَهُ الفُجّارُ. 🔹لقمان (ع) به پسرش گفت: ... پسرم! اگر چيزى ندارى كه بدان صله رحم كنى و به برادران [دينىِ] خود بخشش نمايى، نيك خويى و گشاده رويى را از دست نده؛ زيرا هر كس اخلاقش را نيكو گردانَد، نيكوكاران او را دوست مى دارند و بدكاران از او كناره مى گيرند. 📕بحارالأنوار، ج ۱۳، ص ۴۲۰ ح ۱۴ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ عليه السلام:  🔸يَنْبَغى لِلْمُؤْمِنِ اَنْ يَكونَ فيهِ ثَمانى خِصالٍ: وَقورا عِنْدَ الهَزاهِزِ، صَبورا عِندَ البَلاءِ، شَكُورا عِنْدَ الرَّخاءِ، قانِعا بِما رَزَقَهُ اللّهُ، لا يَظْلِمُ الاَعْداءِ، وَ لا يَتَحامَلُ لِلاَْصْدِقاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فى تَعَبٍ وَ النّاسُ مِنْهُ فى راحَةٍ؛ 🔹سزاوار است هشت خصلت داشته باشد؛ در سختى ها با وقار، در گرفتاری صبور، در آسايش شاكر و به روزى خداوند قانع باشد، به دشمنان ستم نكند، از دوستان كينه و دشمنى به دل نگيرد، بدنش از او در رنج و مردم از او در آسايش باشند.  📕كافى، ج ۲، ص ۴۷، ح ۱ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش دوم) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹درباره شخصیت (عليه السلام) عبارات زیادی از علما و اندیشمندان نقل شده که استاد اسد حیدر قسمت معظمی از آنها را در کتاب ارزشمند خود «الامام الصادق (عليه السلام) و المذاهب الاربعة» گرد آورده [۱] و طبعاً در اینجا نیازی به تکرار آنها نیست. کثرت دانش اندوزانی که در محفل درس امام جعفر صادق (علیه السلام) حاضر می‌ شدند و یا از آن حضرت حدیث نقل می‌ کردند، نشان دهنده عظمت شخصیت علمی ایشان می‌ باشد. «حسن بن علی الوشاء» می‌گفت: «در مسجد کوفه نهصد نفر را دیده که حدّثنی (عليه السلام) می‌ گفتند». [۲] برخی منابع، شمار کسانی را که از آن حضرت تلمذ کرده و حدیث شنیده‌ اند، حدود چهار هزار نفر یاد کرده‌ اند. [۳] 🔹«سفیان ثوری» - که در منابع اهل سنت به زهد و علم شهرت دارد - همراه «نصیر بن کثیر» نزد (عليه السلام) زانوی ادب زده و از آن حضرت بهره علمی و اخلاقی برده است. [۴] نصیر با سفیان در موسم حج نزد حضرت آمد و گفت: «می‌ خواهم به حج بروم. چیزی به من تعلیم ده تا به وسیله آن نجات پیدا کنم. امام (علیه السلام) دعایی به آنها تعلیم فرمود». [۵] در موارد دیگری نیز عاجزانه از حضرت می‌ خواست تا برای او حدیثی نقل کند. در این میان کسانی نیز بودند که با نقل احادیث کاذبی از امام صادق (ع)، قصد تضعیف آن حضرت را داشتند. 🔹از این موارد که بگذریم، (عليه السلام) در عصر خود، به ویژه در نگاه دانشمندان جامعه، از عظمت فراوانی برخوردار است. «ابو زهره» در این زمینه می‌ نویسد: «علمای اسلام با تمام اختلاف نظرها و تعدد مشرب‌ هایشان، در فردی غیر از (عليه السلام) و علم او اتفاق نظر ندارند». [۶] همچنین «شهرستانی» نویسنده کتاب مشهور «ملل و نحل» درباره شخصیت علمی و اخلاقی آن حضرت می‌ نویسد: «او در امور و مسائل دینی از دانشی بی‌‌پایان، و در حکمت از ادبی کامل و نسبت به امور دنیا و زرق و برق‌ های آن از زهدی نیرومند برخوردار بود و از شهوت‌ های نفسانی دوری می‌ گزید». [۷] 🔹«ابوحنیفه» افزون بر این که از امام باقر (عليه السلام) بهره‌ ها برده [۸] از امام صادق (عليه السلام) نیز حدیث نقل می‌ کند؛ چنانکه روایات او از امام صادق (عليه السلام) در کتاب «الآثار» وی فراوان دیده می‌ شود. [۹] او خود درباره (عليه السلام) می‌ گفت: «من هرگز فقیه‌ تر از جعفر بن محمد (ع) ندیده‌ ام، او مسلّم اعلم امّت اسلامی است». [۱۰] «ابن خلکان»، از مورخان مشهور، درباره آن حضرت می‌ گوید: «او یکی از امامان دوازده‌ گانه‌ امامیه و از بزرگان اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود؛ به جهت صدق سخنانش به لقب (عليه السلام) شهرت یافت و فضل او مشهورتر از آن است که نیازمند توضیح باشد». [۱۱] همچنین شیخ مفید درباره آن حضرت می‌ گوید: «علمای اسلام از احدی به اندازه آن حضرت حدیث نقل نکرده‌ اند». [۱۲] ... پی نوشت: [۱] الامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۵۱ - ۶۲ [۲] الامام الصادق(ع)، ابو زهره، دارالثقافة العربیه، بی تا، ص ۱۲۹؛ و... [۳] کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۶ [۴] العقد الفريد، ابن عبد ربه الأندلسی، دارالكتب العلميه، چ‌ ۱، ج ۳، ص ۱۷۵؛ و... [۵] تاريخ جرجان‏، سهمى، حمزه بن يوسف‏، عالم الكتب‏،‏ چ ۴، ص ۵۵۴؛ و... [۶] الامام الصادق(ع)، ص ۶۶؛ و... [۷] الملل و النحل‏، الشهرستانی، محمد بن عبد، الشريف الرضی، ‏چ ۳، ج ۱، ص ۱۴۷؛ و... [۸] جامع المسانید، خوارزمی، دارالکتب العلمیه، بی تا، ج ۲، ص ۳۴۹ [۹] الامام الصادق(ع)، ص ۳۸ [۱۰] جامع المسانید، همان، ج ۱، ص ۲۲۲؛ و... [۱۱] وفيات الأعيان و أنباء و أبناء الزمان، ابن خلكان، رضی، قم، ۱۹۶۹م، ج ۸، ص ۱۰۵ [۱۲] کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۶۶ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش سوم) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹منصور عباسی که همواره درگیر مبارزه با علویان بود، می‌ کوشید تا شخصیت فقهی (ع) را با مطرح کردن برخی از فقهای اهل سنت مثل «مالک بن انس» کمرنگ جلوه دهد. او به مالک می‌گفت: «به خدا تو عاقل‌ترین مردم هستی... اگر عمر من باقی بماند، فتاوا و اقوال تو را همانند مصحف نوشته، به تمام آفاق فرستاده و مردم را مجبور به پذیرش آن می‌ کنم». [۱] این حرکت «منصور» ناشی از علاقه وی به مالک نبود؛ بلکه بر آن بود تا با برجسته کردن مالک، آتش کینه و حسد خود را نسبت به امام صادق (ع) و دیگر علمای مخالف فرو نشاند. 🔹منصور به منظور ایراد خدشه به شخصیت علمی و فقهی امام (عليه السلام)، به هر وسیله‌ای توسل می‌ جست، چنانکه ابوحنیفه را واداشت تا رو در روی امام ایستاده و با وی به بحث بپردازد، تا در صورت پیروزی ابوحنیفه، امام صادق (عليه السلام) را در صحنه علم و دانش اسلامی تحقیر کند. ابوحنیفه خود جریان این داستان را چنین نقل کرده است: «منصور به من گفت: مردم توجه عجیبی به (عليه السلام) پیدا کرده و سیل جمعیت به طرف او سرازیر شده است؛ تو چند مسأله از مسائل مشکل را آماده کرده و حل آنها را از جعفر (عليه السلام) بخواه و چون او نتوانست جواب مسائل تو را بدهد، از چشم مردم خواهد افتاد. من نیز چهل مسأله بسیار پیچیده و مشکل آماده کردم. آنگاه (عليه السلام) و ابوحنیفه در حیره و در حضور منصور با هم ملاقات می‌ کنند. 🔹ابوحنیفه لحظه ورود خود به مجلس منصور را چنین توصیف می‌ کند: هنگامی که وارد مجلس شدم (عليه السلام) را دیدم که هیبت و عظمت شخصیت وی حتی خود منصور را تحت الشعاع قرار داده بود، سلام کرده و در جای خود قرار گرفتم. آنگاه منصور خطاب به من چنین گفت: مسائل خود را بر ابوعبدالله (علیه السلام) عرضه کن. من مسائلی را که با خود آورده بودم، یکی پس از دیگری از آن حضرت می‌ پرسیدم و او در پاسخ می‌ فرمود: درباره این مسأله عقیده شما چنین است و اهل مدینه چنین می‌ گویند و ما چنین می‌ گوییم. نظر آن حضرت در پاره‌ ای از مسائل طرح شده با نظر ما و در پاره‌ ای دیگر با نظر اهل مدینه و در مواردی با نظر هر دو مخالف بود. بدین ترتیب چهل مسأله به آن حضرت عرضه و جواب آنها دریافت شد. پس از پایان مناظره، ابوحنیفه بی‌ اختیار آخرین سخن خود را با اشاره به (عليه السلام) چنین ادا کرد: «أَنَّ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ أَعْلَمُهُمْ بِاخْتِلاَفٍ اَلنَّاسِ؛ دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظرهای مختلف علما در مسائل، احاطه داشته باشد». [۲] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تذکرة الحفاظ، الذهبی، شمس الدین، دار الاحیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۲۰۹ [۲] تهذیب الکمال، أبوالحجاج المزی، يوسف بن الزكی عبدالرحمن، مؤسسه الرساله، ج ۵، ص ۷۹-۸۰؛ الکامل فی ضعفاء الرجال، أبو أحمد الجرجانی، دار الفكر، ج ۲، ص ۵۵۶؛ و... 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹 صادق (عليه السلام) نیز همچون جدش اميرالمومنين امام علی (ع) می‌ فرمود: «سَلُونِی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِی، فَإِنَّهُ لَایُحَدِّثُکُمْ أَحَدٌ بَعْدِی بِمِثْلِ حَدِیثِی؛ قبل از آن که مرا نیابید بپرسید و بعد از من کسی نیست که چون من برای شما حدیث بگوید». [۱] از (عليه السلام) نه تنها در مسائل فقهی، بلکه در زمینه تفسیر، علم کلام و اخلاقیات، احادیث با ارزشی به دست ما رسیده است. با مراجعه به بخش اصول کتاب «کافی»، عمق و وسعت نظر (عليه السلام) درباره مسائل عقلی اسلام آشکار می‌شود. تفاسیر روایی شیعه همچون «البرهان»، «صافی» حاوی روایات فراوانی از احادیث آن حضرت در این زمینه می‌ باشد. ابوزهره عالم سنی در این زمینه می‌ نویسد: «دانش آن حضرت منحصر به حدیث و فقه اسلامی نبود، بلکه علم کلام نیز تدریس می‌ فرمود». [۲] 🔹تفصیل نظریات کلامی (عليه السلام) را در اینجا نمی‌ توان بیان داشت، اما جمله معروف امام در مسائل جبر و تفویض که فرمود: «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ اَمْرٌ بَیْنَ الْاَمْرَیْنِ» زیباترین، جامع‌ترین و دقیق‌ ترین تعبیری است که در این مسأله ابراز شده است. «ابو زهره» در جای دیگر از کتابش درباره (عليه السلام) می‌ گوید: «بالاتر از همه این علوم، (عليه السلام) در زمینه اخلاق و علل و انگیزه‌های فساد آن، آگاهی‌ های بسیار ارزنده‌ ای داشت». [۳]‌ شمار راویانی که از حضرت حدیث نقل کرده‌ اند بسیار زیاد است. اسامی آنان را در «تهذیب الکمال» مزی [۴] و دیگر کتب رجالی چون «تهذیب التهذیب» می‌ توان یافت. در میان آنان، بسیاری از شخصیت‌ های مهم اهل سنت قرار دارند. «ذهبی» در «سیر اعلام النبلاء» نام رواتی را که از امام صادق (عليه السلام) حدیث نقل کرده‌ اند آورده است. [۵] این در حالی است که بسیاری از محدثان در عهد بنی امیه جرأت نقل حدیث از امام (عليه السلام) را نداشتند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تهذیب الکمال، أبوالحجاج المزی، مؤسسه الرساله، ج ۵، ص ۷۹؛ سیر اعلام النبلاء، الذَهَبی، شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد، مؤسسه الرساله، ج ۶، ص ۲۵۷ [۲] الامام الصادق(ع)، ابو زهره، دار الثقافة العربیه، قاهره، بی تا، ص ۶۶ [۳] همان، ص ۶۷ [۴] تهذیب الکمال، همان، ج ۵، ص ۷۵ - ۷۶ [۴] سیر اعلام النبلاء، همان، ج ۶، ص ۲۵۶ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نهضت علمی امام صادق (علیه السلام) پس از شهادتشان چگونه پیگیری شد؟ 🔹بررسى اوضاع و احوال زمان (علیه السلام) نشان مى‏ دهد كه هرگونه اقدام حادی كه از آغاز روى آن حساسيت نشان بدهد صلاح نيست؛ از اين رو (علیه السلام) دنباله برنامه علمى پدر را گرفت و حوزه‏ اى‏ نه به وسعت دانشگاه جعفرى تشكيل داد و به بزرگ و رجال علم و فضيلت پرداخت. 🔹«سيد بن طاووس» مى‏ نويسد: گروه زيادى از و خاص (عليه ‏السلام) و رجال خاندان هاشمى در محضر آن حضرت گرد مى‏ آمدند و سخنان گهربار و پاسخ هاى آن حضرت به پرسش هاى حاضران را يادداشت‏ مى‏ نمودند، و هر حكمى كه در مورد پيش ‏آمدى صادر مى ‏نمود، ضبط مى‏ كردند. [۱] 🔹«سيد اميرعلى» مى ‏نويسد: در سال ۱۴۸ (علیه السلام) در شهر مدينه درگذشت، ولى خوشبختانه او تعطيل نشد، بلكه به رهبرى جانشين و فرزندش (علیه السلام)، شكوفايى خود را حفظ كرد. [۲] 🔹 (علیه السلام) نه تنها از نظر علمى، تمام دانشمندان و آن روز را تحت‏ الشعاع قرار داده بود، بلكه از نظر و صفات برجسته انسانى نيز زبان زد خاص و عام بود، به طورى كه تمام كه با زندگى پرافتخار آن حضرت آشنايى دارند در برابر عظمت وى سر تعظيم فرود آورده اند. 🔹«ابن حجر هيتمى»، دانشمند و محدث مشهور جهان تسنّ، مى‏ نويسد: (علیه السلام) و دانش هاى پدر و داراى و او بود. وى در پرتو و و فوق ‏العاده ‏اى كه (در رفتار با مردم نادان) از خود نشان داد، لقب يافت، و در زمان او هيچ ‏كس در و و به پايه او نمى ‏رسيد. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] حاج شيخ عباس قمى، الأنوارالبهيه، مشهد، مؤسسه منشورات دينى مشهد، ص ۱۷۰ [۲] مختصر تاريخ‏ العرب، ط ۲، تعريب: عفيف ‏البعلبكى، دارالعلم‏ للملايين، ص ۲۰۹ [۳] الصواعق ‏المحرقه، مكتبه القاهره، ص ۲۰۳ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ش، ص ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صبر و حوصله، عامل توسعه در تعاملات اجتماعی (بخش اول) 💠رابطه صبر و ایمان 🔹یکی از امتیازات بر دیگر موجودات، داشتن قدرت  است که این اختیار در موارد مختلف تحقق می یابد. یکی از موارد تحقق اختیار، در برابر است. در مقابل ناملایمات می تواند با سوء اختیار خود ، بیتابی و جزع و فزع کند، و نیز می تواند به اختیار خود و حوصله کند، و این صفت والای انسانی را در خود تحقق بخشد، و این اوست. اما اگر نکند ایمان خود را از بین برده است. 🔹 (علیه السلام) می فرمایند: «الصَّبرُ مِنَ الإِیمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ، فَإِذا ذَهَـبَ الـرَّأسُ ذَهَبَ الجَسَدُ، کَذلِکَ إذا ذَهَبَ الصَّبرُ ذَهَبَ الإِیمانُ» [۱] ( براى ، مانند سر براى بدن است؛ پس هر گاه سر برود، بدن (هم از بین) مى رود. همچنین، هر گاه «صبر» برود، «ایمان» (نیز از بین) مى رود). حضرت در این حدیث از تشبیه استفاده کرده اند. تشبیه، منظور گوینده را برای شنونده ملموس و آسان تر می گرداند. 🔹در این حدیث تشبیه از باب تشبیه معقول به محسوس، و تشبیه امور معنوی به امور مادی است؛ یعنی و که به وسیله حواس پنجگانه قابل حسّ و لمس نیستند، و دو امر اند، چون حضرت می خواهند نسبت بین صبر و ایمان را بیان کنند از تشبیه محسوس استفاده کرده اند که قابل مشاهده با چشم است. این تشبیه به این صورت است که مانند سر است و مانند بدن. 🔹توضیح آن این است که سر قسمتی از بدن و دارای تفاوت اساسی با دیگر اعضاست، زیرا بیشتر حواس پنجگانه در سر قرار دارند و نیز چندین عضو مهم دیگر بدن، از جمله اعضایی که به وسیله آنها انسان با دیگران ارتباط برقرار می کند مانند زبان، چشم، گوش و مهم تر از همه، مغز که فرمانده تمام اعضای بدن است، هم در سر قرار دارند. اهمیت سر نسبت به بدن این است که برخی اعضای دیگر بدن که حیاتی نیستند، مانند دست و یا پا ممکن است در حوادثی دچار آسیب های جدی شوند و پزشکان به ناچار آن عضو را از بدن جدا کنند و نهایتاً انسان زنده بماند، 🔹اما امکان ندارد که سر از بدن جدا شود و انسان زنده بماند، زیرا حیات و بقای بدن وابسته به سر است. در نسبت سر به ایمان این گونه است، یعنی همانطور که به خاطر جدا شدن سر، بدن نیز بی جان می‌شود، با از بین رفتن ، نیز از بین می رود؛ پس «ایمان» وابسته به «صبر» است. بنابراین انسان مومن اگر بخواهد خود را حفظ کند باید در موارد مختلف کند. به مومنان دستور به و داده و همراهی خود را با بیان فرموده است: 🔹«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» [۲] (ای افرادی که آورده‌اید! از و ، کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با است). (رض) می فرماید: «آنچه میزانِ سعادت است، این است که انسان، باشد و  داشته باشد و دیگران را به صبر وادار کند، و حق بگوید؛ و دیگران را به حق وادار می کنید شما سعادتمندید؛ آنهایى که همه چیز دنیا دارند، هم سلامت بدن دارند، هم مادیاتشان تامین است، لکن‌ ندارند، اینها غرق در هستند، معنوى و بلکه خسارات مادى هستند». [۳] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۱۵۳ [۲] الکافی، کلینی، ج ۲، ص ۸۹ [۳] صحیفه نور، ج ۶، ص ۱۶۷ پدید آورنده: حسن جوادی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel