eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
70 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چند نوع «علم» در جهان وجود دارد و کدام یک از آنها اصیل است؟ 🔹«دانش هاى انسانى» را مى توانيم از يك نظر به دو بخش تقسيم كنيم: «علوم تجربى» و «علوم نظرى». شكّى نيست كه روشن ترين دانش هاى ما محسوب مى شوند؛ زيرا حقايق مربوط به آن را در آستانه «حس» مى بينيم؛ امّا اشتباه است اگر تصوّر كنيم و به تنهايى و بدون مى تواند، چهره حقايق را آنچنان كه هست به ما نشان دهد؛ 🔹چرا كه ـ بر خلاف تصوّر بعضى ـ قطعى ترين راه درك واقعيّات نيست. به عنوان مثال با اين كه حسّ بينايى قوى ترين و مثبت ترين حسّ ماست، باز گرفتار اشتباهات زيادى مى شود كه انواع مختلفى از آن امروز تحت عنوان خطاهای باصره براى ما روشن است. پى بردن به خطاهاى حواس، مفهومش به كمك طلبيدن در اين زمينه است. 🔹بعلاوه ، هم از نظر مكان و زمان، و هم محدود به ظواهر اشيا و موجودات اين جهان مى باشد؛ به همين دليل همه مسائل را نمى توان در آزمايشگاه ها به آزمايش گذاشت؛ مسائل مربوط به گذشته، به خصوص گذشته دور، مسائل مربوط به علّت و معلول جهان و انگيزه ها و مسائل ديگرى از اين قبيل، همه را بايد با كمك حل كرد. 🔹در ميان ، علومى داريم كه نظرى خالص نيستند، بلكه نظرى آميخته به تجربه اند، به اين معنا كه پايه هاى آن را از مشاهده يا تجربه مى گيريم و سپس روى آن بناهايى به كمك مى گذاريم. هم اكنون داريم كه در اين رده جاى مى گيرد. تاريخ بشرى، تاريخ طبيعى، علم هيئت، روانشناسى و روانكاوى و نيز ديرين شناسى، اينها علومى هستند كه پايه هايى از مشاهده و يا آزمايش داشته و بر اساس آن بناهاى عريض و طويلى ساخته اند. 📕پيدايش مذاهب، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۴ش، چ اول‏، ص ۲۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️معلومات همراه با مهار نفس و امانتداری 🔹مهم در دانشجویی و در دانشیاری و در استادی و در شاگردی و در [و] در این است که یک همراه علم باشد. عالِم تربیت شده به «تربیت انسانی»، که همان است. کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی‌دارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد در خودتان، ایجاد ، در خودتان بکنید، 🔹که وقتی از دانشگاه ان شاء الله بیرون می‌آیید یک انسانی باشید که هم داشته باشید و هم باشید. برای معلوماتتان، هم امانتدار باشید و هم کرده باشید؛ نفس خودتان را مهار کرده باشید. سرکش است، و سرکشی آن انسان را به زمین می‌زند. همان طوری که اگر انسان سوار یک اسب سرکش باشد و مهار نداشته باشد این اسب سرکش انسان را به هلاکت می‌رساند، 🔹 بدتر از هر سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را به هلاکت می‌رساند. هر قدمی که برای و برمی‌دارید، همراه آن قدم، قدمی باشد برای «مهار کردن نفستان» که از این سرکشی که دارد و آزادی که برای خودش فرض می‌کند که هیچ مهاری در کار نباشد؛ خودتان مهار کنید را. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۴/۱۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ولایت معنوی و توکیلی «حضرت زینب» (سلام الله علیها) 🔹 (سلام الله علیها) به مقامی رسید که با شواهد تاریخی می توان گفت وی به نوعی از دست یافت. از او خطا و گناهی مشاهده نشد و در تمام ابعاد زندگی بر محور حرکت کرد. زهد، تقوا و پیروی محض او از خدا، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امام زمانش او را به مقامی رساند که (علیه السلام) در لحظه های آخر حیات، به دلیل بیماری امام سجاد (علیه السلام)، خواهرش را نایب خاص خود قرار داد و کارها را به او واگذار کرد. این حرکت امام، بیانگر (سلام الله علیها) و برخورداری وی از است. [۱] 🔹شاهد دیگر بر مقام ملکوتی (سلام الله علیها) این است که آن بانو، گاهی امام سجاد (علیه السلام) را به اموری که او را از گزند خطر حفظ کند سفارش می کرد و همین طور در کارها مورد مشورت حضرت سجاد (علیه السلام) بود. زمانی که یزید اظهار پشیمانی کرد و به امام سجاد (علیه السلام) گفت: «ای علی بن الحسین! هر حاجتی داری بیان کن. » حضرت فرمودند: «نیازی به تو ندارم، در ضمن در هر موردی باید با عمه ام (سلام الله علیها) سخن بگویم (و مشورت کنم) زیرا او پرستار یتیمان و غمگسار اسیران است». [۲] 🔹از نشانه های دیگر برخورداری (سلام الله علیها) از ولایت معنوی این است که آن بانو بود. چه بسیار مردم گرفتار و دردمند که نزد (سلام الله علیها) می آمدند و از وی برای اجابت دعایشان درخواست دعا می کردند. شخصی از «آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی» خواست جملاتی به عنوان تبرک برای دیگران نقل نماید. ایشان فرمود: «به مردم بگو هر زمان حاجتمند شدند خدای متعال را به عظمت (سلام الله علیها) قسم دهند تا خداوند حاجتشان را برآورد؛ زیرا نزد خداوند بسیار آبرومند است». 🔹و از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقل شده که فرمودند: «در گرفتاری ها واسطه ای آبرومند چون عمه ام (سلام الله علیها) به درگاه خداوند معرفی کنید تا خدای متعال رنج شما را برطرف سازد». [۳] از نشانه های ولایت معنوی و تکوینی (سلام الله علیها) است که وقتی در کوفه خواست خطبه بخواند، اشاره کرد به جمعیت و نفس ها در سینه ها حبس شدند و زنگ های کاروان آرام گرفتند. [۴] 🔹علامه دربندی درباره خطبه (سلام الله علیها) می نویسد: «هر کس در خطبه در مجلس یزید و احتجاج آن حضرت و نفحات انفاس قدسیه و شیوایی فصاحت کلمات شریف او بنگرد، خواهد دانست که و زینب (سلام الله علیها) از نوع کلمات و معارف اکتسابی نبود؛ زیرا صدور چنان خطبه ای، آن هم بدون مقدمه و به طور ناگهانی جز از کسی که صاحب عصمت یا همطراز آن است، ممکن نیست. 🔹روح نورانی و قدسی فوق العاده (سلام الله علیها) موجب شد که مجلس در قبضه او قرار گیرد، و کفر و خباثت باطن آشکار شود؛ به طوری که یزید نتوانست سخن را در دهان آن بانوی عُظمی بشکند و خود و حاضران، زشتی ها و پلیدی های پدر و اجدادش را از زبان (سلام الله علیها) نشنوند؛ چنین و از مردم عادی ساخته نیست، بلکه از ویژگی های صاحبان ولایت مطلقه است». [۵] پی نوشت‌ها: [۱] زندگانی حضرت زینب (ع)، دستغیب شیرازی، ص ۲۴ - ۲۶ و فروغ تابان کوثر، ۹۰ - ۹۱. [۲] الخصائص الزینبیه، ص ۲۹۴. [۳] الوقایع و الحوادث، ج ۱، ص ۱۲۳ و سوگنامه حضرت زینب(س)، علیرضا رجالی، انتشارات نبوغ، ص ۹۲ و ۹۳. [۴] لهوف، ص ۱۹۲. [۵] اسرار الشهاده، به نقل از الطراز المذهب، ص ۸۰ و سیره عملی حضرت زینب(س)، ص ۶۴. منبع: پاسدار اسلام، دی و بهمن ۱۳۹۶ - شماره ۴۳۱ و ۴۳۲؛ حسینی، سیدجواد @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چند نوع «علم» در جهان وجود دارد و کدام یک از آنها اصیل است؟ 🔹«دانش هاى انسانى» را مى توانيم از يك نظر به دو بخش تقسيم كنيم: «علوم تجربى» و «علوم نظرى». شكّى نيست كه روشن ترين دانش هاى ما محسوب مى شوند؛ زيرا حقايق مربوط به آن را در آستانه «حس» مى بينيم؛ امّا اشتباه است اگر تصوّر كنيم و به تنهايى و بدون مى تواند، چهره حقايق را آنچنان كه هست به ما نشان دهد؛ 🔹چرا كه ـ بر خلاف تصوّر بعضى ـ قطعى ترين راه درك واقعيّات نيست. به عنوان مثال با اين كه حسّ بينايى قوى ترين و مثبت ترين حسّ ماست، باز گرفتار اشتباهات زيادى مى شود كه انواع مختلفى از آن امروز تحت عنوان خطاهای باصره براى ما روشن است. پى بردن به خطاهاى حواس، مفهومش به كمك طلبيدن در اين زمينه است. 🔹بعلاوه ، هم از نظر مكان و زمان، و هم محدود به ظواهر اشيا و موجودات اين جهان مى باشد؛ به همين دليل همه مسائل را نمى توان در آزمايشگاه ها به آزمايش گذاشت؛ مسائل مربوط به گذشته، به خصوص گذشته دور، مسائل مربوط به علّت و معلول جهان و انگيزه ها و مسائل ديگرى از اين قبيل، همه را بايد با كمك حل كرد. 🔹در ميان ، علومى داريم كه نظرى خالص نيستند، بلكه نظرى آميخته به تجربه اند، به اين معنا كه پايه هاى آن را از مشاهده يا تجربه مى گيريم و سپس روى آن بناهايى به كمك مى گذاريم. هم اكنون داريم كه در اين رده جاى مى گيرد. تاريخ بشرى، تاريخ طبيعى، علم هيئت، روانشناسى و روانكاوى و نيز ديرين شناسى، اينها علومى هستند كه پايه هايى از مشاهده و يا آزمايش داشته و بر اساس آن بناهاى عريض و طويلى ساخته اند. 📕پيدايش مذاهب، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۴ش، چ اول‏، ص ۲۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️آنچه که جمهوری اسلامی را در مقابل تهاجم دشمن حفظ می‌کند... 🔹در دنیای مادی برای اینکه بتوانند را از تهاجم به خود منصرف کنند، را تقویت می‌کنند. آن روزی که ابرقدرت‌های متعددی وجود داشت، آنها برای اینکه خود را از شر سلاح اتمیِ طرف مقابل حفظ کنند، تولید می‌ کردند؛ در حالی‌که می‌ دانستند این سلاح هرگز مصرف نخواهد شد؛ 🔹اما برای اینکه خودشان را مصون نگه دارند، را به عنوان تهدید حفظ می‌کردند. اقتدار خود را در داخل تأمین می‌کردند، برای اینکه در مقابل از خودشان صیانت و حفاظت کنند. که ما می‌توانیم در داخل به‌ وجود بیاوریم، با بمب اتمی و و تقویت نیروی نظامی نیست. البته تقویت در حد متعارف لازم است؛ 🔹اما آنچه می‌تواند ما را در مقابل تهاجم همه‌ جانبه‌ی در سطوح مختلف حفظ کند، همین فهرستی است که عرض کردم: تقویت ، تقویت ، تقویت ، تسلط بر ، پیشاهنگ شدن در تولید علم، شکوفایی استعدادهای آحاد ملت و جوانان در رشته‌های مختلف، 🔹 - چه ، چه ، چه انواع گوناگون - همبستگی ملی و تقویت همدلی در میان مردم؛ اینهاست که می‌تواند یک را تقویت کند؛ میتواند هم دنیای خودشان را آباد کند، هم آنها را از آسیب محفوظ نگه دارد. اینها وسیله‌ای است برای حفظ و ؛ ما باید اینها را دنبال کنیم و خود را متعهد به انجام آن بدانیم. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری۸۴/۰۲/۱۱ منبع:وبسایت دفترحفظ ونشرآثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش اول) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از آيات قرآن و هم از روايات اسلامى اهميّت و و به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در ، موارد زير به چشم مى خورد: 1⃣در داستان (عليه السلام) مسأله بيان شده كه اشاره به علم و آگاهى بر «اسرار آفرينش تمام موجودات است» نه اينكه در علوم دينى منحصر باشد: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الاَسْمَاءَ كُلَّهَا». [۱] 2⃣در «سوره الرّحمن» به از سوى خداوند پرداخته، و آن را به عنوان يك «موهبت‌ عظيم‌ الهى» در آغاز سوره اى كه مجموعه بزرگترين نعمت ها در آن ذكر شده است معرّفى مى كند «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ». [۲] 3⃣در «سوره يوسف» به علم و حكايت رؤياها از حوادث آينده ـ كه گاه مى تواند در سرنوشت ملّتى همچون ملّت مصر اثر بگذارد ـ اشاره كرده، و از قول يوسف نقل مى كند: «ذلِكُمَا مِمّا عَلَّمَنِى رَبِّى». [۳] 4⃣باز در همين سوره به مسأله «تدبير امر يك كشور و آگاهى بر مديريّت بيت المال» اشاره كرده، و از قول (عليه السلام) خطاب به عزيز مصر مى گويد: «اِجْعَلْنِى عَلَى خَزَائِنِ الاَرْضِ اِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ» [۴] (مرا اين سرزمين [مصر] بگمار كه من نگاه دارنده و آگاهم [و مديريّت آن را به خوبى مى دانم]). 5⃣باز قرآن در زمینه داستان و ، هنگامى كه دليل انتخاب طالوت را از سوى پيغمبر آن زمان (اشموئيل) بيان مى كند، مى گويد: «اِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ». [۵] (خداوند او را بر شما برگزيده است، و و او را وسعت بخشيده). بديهى است امتياز بر ساير بنى اسرائيل تنها در معارف الهى نبود، بلكه و در امور نظامى و سياسى كه در نهاد اين جوان هوشيار و مدبّر وجود داشت، نيز مورد توجّه و استدلال بوده است. 6⃣در داستان (عليه السلام) نيز تعليم «صَنعَةَ لَبُوسٍ» () را يكى از افتخارات بزرگ او مى شمرد، بلكه «لبوس» به گفته طبرسى در مجمع البيان هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى را شامل مى شود و منحصر به زره نيست [۶] و مى فرمايد: «وَ عَلّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأسِكُمْ». [۷] 7⃣در «سوره كهف» در داستان حضرت موسى و حضرت خضر (علیهم السلام)، از و دانش هايى سخن مى گويد كه از سوى خضر (عليه السلام) به موسى (عليه السلام) آموخته شد و هيچ كدام از آنها از علوم و معارف دينى به معنى خاص نبود، بلكه از علومى بود كه جامعه انسانى را طبق اداره مى كند، مى فرمايد: «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» [۸] (در آنجا [موسى و دوست همسفرش يوشع] بنده اى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوى خود، به او تعليم داده بوديم). و سپس در آيات بعد سه نمونه از اين علوم را مشروحاً بيان مى كند كه هيچ كدام از علوم و معارف دينى نيست، بلكه همه آنها مربوط به تدبير است. 8⃣در «سوره نمل» از آگاهى حضرت سلیمان (عليه السلام) نسبت به چگونگى سخن به ميان آورده، و آن را به عنوان يكى از افتخارات سليمان كه به آن مباهات مى كرد ذكر مى كند: «وَ قالَ يا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ». [۹] (گفت: اى مردم به ما تعليم داده شده است). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره بقره، آيه ۳۱؛ [۲] سوره الرّحمن، آيه ۴؛ [۳] سوره يوسف، آيه ۳۷؛ [۴] همان، آيه ۵۵؛ [۵] سوره بقره، آيه ۲۴۷؛ [۶] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چ ۳، ج ‏۷، ص ۹۲، المعنى؛ ولى قرائنى در آيه وجود دارد كه بيشتر اشاره به زره دارد. [۷] سوره انبياء، آيه ۸۰؛ [۸] سوره كهف، آيه ۶۵؛ [۹] سوره نمل، آيه ۱۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش دوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از آيات قرآن و هم از روايات اسلامى اهميّت و و به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در ، موارد زير به چشم مى خورد: 9⃣در اواخر «سوره كهف» در داستان سخن از او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك سد نيرومند آهنين براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد [يأجوج و مأجوج] را بيان مى كند: «آتُونِى زُبُرَ الْحَدِيدِ حَتّى اِذَا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتّى اِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِى اُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً». [۱] ( را برايم بياوريد [و آنها را روى هم بچينيد] تا هنگامى كه كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: [در اطراف آن آتش بيفروزيد] و در آن بدميد [آنها دميدند] تا را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم). اين موهبت نيز به علم و اشاره مى كند. 🔟در «سوره لقمان» نيز در آياتى كه شرح وصاياى به فرزندش مى باشد به يك سلسله دستورات برخورد مى كنيم كه جنبه و و دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مى دهد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و ترشرويى نكن، مغرورانه بر زمين راه نرو، در راه رفتن اعتدال را رعايت كن، بلند سخن‌ نگو، فرياد نكش و صبر و شكيبايى و استقامت در كارها داشته باش». [۲] اين در حالى است كه خداوند مقام را به خاطر برخوردارى از موهبت و و ، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است! 1⃣1⃣در «سوره سبأ» در شرح حال (عليه السلام)، سخن از برنامه هاى گسترده و به ميان آمده است، كه زير نظر سليمان (عليه السلام)، انجام مى دادند: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوَابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ». [۳] (آنها هر چه مى خواست [و دستور مى داد] برايش درست مى كردند معبدها، تمثال‌ها، ظروف‌ بزرگ‌ غذا همانند حوض و ديگ هاى ثابت!). و در آيه قبل از آن، به دستيابى (عليه السلام) به «دانش‌ ذوب‌ فلزّات» اشاره كرده، و مى فرمايد: «وَ اَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ». [۴] (ما چشمه هاى [مذاب] را براى او روان ساختيم). 2⃣1⃣در «سوره بقره» درباره زمامدارى (عليه السلام)، مى فرمايد: «وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشَاءُ». [۵] ( [جوان مؤمن نیرومندی که در سپاه طالوت بود] را كشت و خداوند و و را به او بخشيد و از آنچه مى خواست به او تعليم داد). روشن است علم و حكمت در اينجا دانشى است كه براى تدبير و لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به كشوردارى و نظام حكومت را قطعاً شامل مى شود. 💠از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مى توان استفاده كرد كه: بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مى كنند، تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميّت داده و سخنى از به ميان نياورده است، براى اين بخش از علوم اهميّت فوق العاده اى قائل است، و آن را از «مواهب‌ بزرگ‌ الهيّه» مى شمرد، و را تشويق به فراگيرى هر گونه «علم مفيد و نافع» در زندگى مادّى و معنوى مى نمايد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره كهف، آيه ۹۶ [۲] سوره لقمان، آيات ۱۷ تا ۱۹ [۳] سوره سبأ، آيه ۱۳ [۴] همان، آيه ۱۲ [۵] سوره بقره، آيه ۲۵۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش سوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه در زندگى و مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد: 1⃣در حديث‌معروفى‌از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّيْنِ فَاِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ». [۱] ( را فرا گيريد هر چند در كشور چين باشد؛ زيرا تحصيل بر هر واجب است). بايد توجّه داشت كه مملكت چين در آن زمان دورترين كشور جهان شناخته مى شد؛ بنابراين منظور اين است كه به سراغ برويد هر چند در دورافتاده ترين كشورهاى دنيا باشد. بديهى است كه در آن روز در چين يافت مى شد معارف قرآنى و دينى نبود؛ چرا كه جاى آنها [معارف قرآنى و دينى] مراكز وحى بود؛ بلكه منظور است. 2⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَاطْلُبُوهَا وَ لَوْ عِنْدَ الْمُشْرِكِ». [۲] (، گمشده است، پس آن را طلب كنيد هر چند نزد باشد). روشن است، آنچه نزد مشركان يافت مى شود، معارف توحيدى و علوم الهى نيست، بلكه ديگرى است كه در زندگى به كار مى آيد، و گاه نزد آنان است. اين گونه احاديث شعار معروف «علم، وطن ندارد» را تداعى مى كند و تأكيد مى نمايد كه و گمشده مؤمنان است، هر جا و نزد هر كس بيابند، آن را فرا مى گيرند. چنانچه در حديث ديگرى آمده است «كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَحَيثُ وَجَدَهَا فَهُوَ اَحَقُّ بِهَا». [۳] (، گمشده است، هر جا آن را بيابد به آن سزاوارتر است). 3⃣در حديث ديگر از همان حضرت آمده است: «اَلْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ». [۴] ( بر سه گونه است: آگاهى نسبت به ، و براى بدن ها، و [ادبيات] براى زبان). در اين حديث سه شاخه مهم از علوم الهى و بشرى مطرح شده است؛ علوم دينى و علم پزشكى و ادبيات كه در واقع كليد علوم ديگر است. 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اَلْعُلُومُ اَرْبَعَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ، وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الاَزْمَانِ». [۵] ( چهار بخش است: فقه براى دين، پزشكى براى بدن، نحو [ادبيّات] براى زبان، ستاره شناسى براى شناخت اوقات). ... پی نوشت‌ها [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۱، ص ۱۸۰، ب ۱؛ [۲] بحار الأنوار، همان، ج ۷۵، ص ۳۴، تتمة باب ۱۵؛ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ‏۲، ص ۹۹، باب ۱۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج ‏۷۵، ص ۴۵، باب ۱۶؛ [۵] بحار الأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۲۱۸، باب ۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تاريخ چگونه از «امام كاظم» (عليه السلام) و جايگاه ايشان در امت اسلامی ياد کرده است؟ (بخش اول) 🔹هفتمین امام شیعه امامیّه، (علیه السّلام) است که مسلمانان، به ویژه شیعیان، او را به دلیل حلم و بردباری‌ اش در برابر معاندان و فرونشاندن غیظ و خشم خویش در مقابل دشمنان [۱]، لقب داده‌ اند. تولّد آن حضرت به سال ۱۲۸ - و در منابع اندکی ۱۲۹ - در «ابواء» - که منطقه‌ ای است میان مکه و مدینه - از مادری با نام «حمیده بربریه» [۲] بوده است. ماه تولد در هیچ منبعی نیامده و تنها به سال اکتفا شده است. [۳] شهادت ایشان در بیست و پنجم رجب [۴] سال ۱۸۳ در بغداد، در زندان حاکم ستمگر عباسی، ، صورت گرفته است. برخی روز شهادت را پنجم و برخی ششم ماه رجب دانسته‌ اند. [۵] 🔹 (علیه السّلام) پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال ۱۴۸، رهبری شیعیان را بر عهده گرفت و عمر شریف خود را در و گذراند. در میان شخصیّت‌ های علوی موجود در عصر آن حضرت، کسی را توان برابری با وی نبوده، و از نظر و و و سرآمد روزگار خویش به شمار می‌ آمد. «شیخ مفید» درباره آن حضرت می‌ گوید: «کان أبو الحسن موسی (علیه السّلام) أعبد أهل زمانه و أفقههم و أسخاهم کفّاً و أکرمهم نفساً». [۶] ( (علیه السّلام) پرستنده‌ ترین و سخی‌ترین و با شخصیّت‌ ترین اهل زمان خود بود). 🔹«شیخ طبرسی» می‌ نویسد: «کان علیه السّلام أحفظ النّاس لکتاب الله ... و کان النّاس بالمدینة یسمّونه زین المجتهدین». [۷] (آن حضرت حافظ‌ ترین مردم نسبت به کتاب خدا بود ... و مردم مدینه او را زینت کوشندگان در عبادت خدا می‌ نامیدند). «ابن ابی الحدید» درباره آن حضرت چنین می‌ نویسد: «جمع من الفقه و الدّین و النّسک و الحلم و الصّبر». [۸] (، ، و و ، همه در آن حضرت جمع بود). «یعقوبی»، مورّخ شهیر، درباره وی می‌ نویسد: «و کان موسی بن جعفر من أشدّ النّاس عبادة». [۹] ( (علیه السّلام) عابدترین مردم زمان خود بوده است). 🔹در «شذرات الذّهب» آمده است: «کان صالحاً عابداً جواداً حلیماً کبیر القدر». (آن حضرت از ، ، و بود و شخصیّتی بس بزرگ داشت). همانجا از قول «ابو حاتم» نقل می‌ کند که گفت: «ثقة امام من أئمّة المسلمین». [۱۰] (آن حضرت مورد وثوق و از ائمه مسلمین است). «یافعی» می‌ گوید: «کان صالحاً عابداً جواداً حلیماً و کان سخیّاً». [۱۱] «یحیی بن حسن بن جعفر»، نسب‌ شناس مشهور، درباره آن حضرت چنین نوشته است: «کان موسی بن جعفر یدعی العبد الصّالح من عبادته و اجتهاده». [۱۲] ( (علیه السّلام) به علت عبادت و اجتهادش، عبد صالح خوانده می‌ شد). 🔹این جملات، نمونه‌ هایی است از آنچه مورّخان و محدّثان و ، آن حضرت را با آن توصیف کرده‌ اند. «استاد عطاردی» جملات زیادی از این قبیل را در کتاب گران‌بهای خود «مسند الامام الکاظم (عليه السلام)» فراهم آورده است: «آنچه از سجایای امام، بیش از همه قابل توجه بوده، و آن حضرت است که ضرب المثل بوده است». «ابن عنبه» در این باره می‌ نویسد: «و فی کمّه صرر من الدّراهم فیعطی من لقیه و من ارد برّه و کان یضرب المثل بصرّة موسی». [۱۳] (همواره نزد او کیسه‌ هایی از زر بود و به هر کسی که می‌ رسید و یا به هر کسی که به احسان آن حضرت چشم داشت، از آنها می‌ بخشید، به طوری که کیسه‌ های زر او ضرب المثل شده بود). ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه در زندگى و مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد: 5⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ كَذلِكَ اَعْطَى [اَلاِنْسَانَ] عِلْمَ مَا فِيهِ صَلَاحُ دُنْيَاهُ كَالزِّرَاعَةِ وَ الغِرَاسِ وَ اسْتِخْرَاجِ الاَرَضِينَ، وَ اقْتِنَاءِ الاَغْنَامِ وَ الاَنْعَامِ وَ اسْتِنْبَاطِ المِيَاهِ، وَ مَعْرِفَةِ الْعَقَاقِيرِ الَّتِى يُسْتَشْفَى بِهَا مِنْ ضُرُوبِ الاَسْقَامِ، و الْمَعَادِنِ الَّتِى يُسْتَخْرَجُ مِنْهَا اَنْوَاعُ الْجَوَاهِرِ، وَ رُكُوبِ السُّفُنِ وَ الْغَوْصِ فِى الْبَحْرِ ... وَ التَّصَرُّفِ فِى الصِّنَاعَاتِ وَ وُجُوهِ الْمَتَاجِرِ وَ الْمَكَاسِبِ» [۱] 🔹(امام صادق (عليه السلام) مطابق اين روايت ضمن بر شمردن و دانش هاى مفيدى كه خداوند به لطف و كرمش بر انسان ارزانى داشته، مى فرمايد: همچنين به او علومى بخشيده كه او در آن است، مانند: كشاورزى، باغدارى، استخراج زمين [۲] دامدارى و استخراج آبها از زمين، شناخت گياهان دارويى كه براى انواع بيمارى ها مفيد است و شناخت معادنى كه از آنها انواع جواهر استخراج مى شود، و سوار شدن بر كشتى ها و غواصّى در درياها... و تصرّف در انواع صنايع و انواع تجارت ها و كسب ها). به اين ترتيب امام (عليه السلام) تمام اين علوم را از شمرده و انسانها را به ، و آن تشويق فرموده است. 6⃣در حديثى از (صلى الله عليه وآله) ضمن بيان حقوق فرزندان بر پدران آمده است: «وَ يُعَلِّمَهُ كِتابَ اللهِ وَ يُطَهِّرَهُ وَ يُعَلِّمَهُ السِّبَاحَةِ». [۳] (از حقوق فرزندان بر پدر اين است كه را به او تعليم كند، و او را از و پاك سازد، و فن شنا را به او بياموزد). از اين حديث به خوبى استفاده مى شود كه حتّى تعليم فن شنا از نظر قانونگذار دور نمانده، و تعليم آن را به فرزندان توصيه كرده است. 7⃣در حديثى ديگر از (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ بَعْدَ عِلْمِ الْقُرآنِ مَا يَكُونُ اَشْرَفَ مِنْ عِلْمِ النُّجُومِ وِ هُوَ عِلْمُ الاَنْبِيَاءِ وَ الاَوْصِيَاءِ وَ وَرَثَةِ الاَنْبِيَاءِ الَّذِينَ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَ عَلَامَاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ». [۴] (بعد از علم قرآن، علمى شريف تر از و ستاره شناسى نيست و آن علم انبياء و اوصياء و وارثان آنها است، همانها كه خداوند متعال در حقّ آنها فرموده: خداوند علاماتى قرار داد و به وسيله ستارگان هدايت مى شوند). 💠از مجموع آيات و روايات فوق و نيز روايات ديگرى كه شرح همه آنها به طول مى انجامد به خوبى استفاده مى شود كه چگونه يك نيرومند را پايه گذارى كرد؛ و به همين دليل با گذشت دو سه قرن اين نهال برومند رشد و نمو كرد و شاخ و برگ آن سراسر را زير پوشش خود قرار داد، و چنان به ثمر نشست كه در مدّت كوتاهى كتاب هاى فراوان در علمى اعم از معارف الهى، فلسفه، طب، بهداشت، جغرافيا، فيزيك، شيمى و غير آنها تأليف و تصنيف شد؛ كه بخشى از آن به صورت ترجمه، و بخش ديگرى به صورت تحقيقات جديد دانشمندان اسلام، در رشته هاى مختلف علمى انتشار يافت. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۳، ص ۸۳، باب ۴ [۲] با توجّه به اينكه استخراج معادن در عبارات بعد آمده، بعيد نيست كه منظور از استخراج زمين ها، آماده كردن زمين های موات براى كشاورزى بوده باشد. [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج ‏۲۱، ص ۴۸۱، باب ۸۶ [۴] بحار الأنوار، همان، ج ‏۴۸، ص ۱۴۶، باب ۶؛ سوره نحل، آيه ۱۱۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️قسط و عدل، ماموریت بزرگ حضرت بقیّة الله (ارواحنا فداه) 🔹 به وسیله‌ علمِ پیشرفته‌ امروز و فنّاوریِ پیشرفته‌ی امروز قابل حل شدن نیست؛ گره‌اش بازشدنی نیست. امروز در دنیا از تغذیه میکند؛ یعنی علمِ پیشرفته در خدمت است، در خدمت است، در خدمت تصرّف سرزمین‌های دیگران است، در خدمت بر ملّتهاست؛ 🔹پس این گره‌ها را دیگر نمیتواند باز بکند؛ اینها احتیاج دارد به یک قدرت معنوی، ، دست‌ پُرقدرتِ‌ که او بتواند این کارها را انجام بدهد؛ لذا مأموریّت بزرگ (ارواحنا فداه) عبارت است از «یَملَأُ اللَهُ بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلا»؛ مأموریّت بزرگ آن بزرگوار و است. 🔹در بسیاری از روایات، در دعاها، در زیارت ها به این معنا اشاره شده است: ایجاد «قسط‌» و «عدل»؛ این، آن چیزی است که جز به دست قدرت الهی که از آستین بیرون می‌آید، امکان‌پذیر نیست. این عدلی هم که انتظار است حضرت بوجود بیاورند، عدل در یک بخشِ خاص نیست، در همه‌ شئون زندگی است؛ 🔹 در قدرت، عدالت در ثروت، عدالت در سلامت، عدالت در کرامت انسانی و در منزلت اجتماعی، عدالت در معنویّت و امکان رشد، [عدالت] در ؛ اینها چیزهایی است که انتظار است که بوسیله‌ (ارواحنا فداه) در عالَمِ وجود، در دنیا به وجود بیاید و ان‌شاءالله به لطف الهی [محقّق] خواهد شد. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری۹۹/۰۱/۲۱ منبع:وبسایت دفترحفظ ونشرآثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۸۲ «نهج البلاغه» چگونه خداوند را توصیف می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۲ در شرح چنين مى فرمايد: «لَمْ يُولَدْ سُبْحَانَهُ فَيَكُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَكاً، وَ لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ مَوْرُوثاً هَالِكاً، وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ وَقْتٌ وَ لَا زَمَانٌ، وَ لَمْ يَتَعَاوَرْهُ [۱] زِيَادَةٌ وَ لاَ نُقْصَانٌ». (او از كسى متولّد نشده تا همتايى در عزّت و قدرت داشته باشد، و فرزندى به دنيا نياورده تا پس از وفاتش وارث او گردد؛ وقت و زمانى پيش از او نبوده و زيادى و نقصانى بر او عارض نشده است). از جمله قوانينى كه بر جهان ماده و ممكنات حاكم است اين است كه هر گروهى قدم به عرصه حيات مى گذارد، بعد از مدتى جاى خود را به گروه جديدى مى سپارد. 🔹فرزندان، صفات پدران را به ارث مى برند و آنها نيز آن صفات را براى فرزندانشان به ارث مى گذارند؛ ولى چون ذات‌ پاك‌ پروردگار ازلى و ابدى است، نه از كسى تولّد يافته تا همتايى داشته باشد، و نه كسى از وى متولّد شده تا وارث او گردد. جمله «وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ...» اشاره به اين است كه او مافوق زمان است؛ زيرا زمان، نتيجه حركت موجودات از نقصان به كمال و از كمال به نقصان است، و چون وجود مقدّس ، عين است و زيادى و نقصان در او راه ندارد وقت و زمانى نيز براى او تصوّر نمى شود. [۲] 🔹چون نفى شبيه، همتا، وقت، زمان، زياده و نقصان از ذات پاك او، ممكن است اين توهّم را به وجود آورد كه نتيجه آن تعطيل معرفة الله است، و به بيان ديگر راهى به سوى شناخت او وجود ندارد، بلافاصله مى فرمايد: «بَلْ ظَهَرَ لِلْعُقُولِ بِمَا أَرَانَا مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِيرِ الْمُتْقَنِ، وَ الْقَضَاءِ الْمُبْرَمِ». (بلكه به سبب نشانه‌هاى و كه به ما ارائه داده، نزد عقل ها آشكار شده است). 🔹اشاره به اينكه گرچه كُنه ذات خداوند از دسترس عقل بشر خارج است، ولى اثبات اصل وجود او از طريق مطالعه در ، و تدبير بسيار حكيمانه اى كه بر آن حاكم است كاملا ممكن است. اين همان چيزى است كه در روايات ديگر اسلامى نيز به آن اشاره شده كه درباره كُنه‌ ذات‌ خدا نينديشيد، بلكه درباره و و او در جهان انديشه كنيد، و نيز پايه خداشناسى را بر آن قرار داده و صاحبان انديشه و را به در آن در همه حال دعوت مى كند و مى فرمايد:  🔹«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لاُِولِى الْاَلْبَابِ - الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ». [۳] (به يقين در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، براى است - همان كسانى كه خدا را ايستاده و نشسته و در حالى كه بر پهلو خوابيده ‏اند، ياد ميكنند و در آسمانها و زمين می‌انديشند و می گويند: پروردگارا! اينها را بيهوده نيافريده ‏اى؛ منزّهى تو! ما را از عذاب دوزخ نگاهدار). پی نوشت: [۱] «يتعاور» از ريشه «تعاور» به معناى دست به دست كردن چيزى و به صورت متناوب انجام دادن است و در جمله بالا منظور اين است كه زيادى و نقصان، يكى بعد از ديگرى بر ذات مقدّس خداوند عارض نمى شود و ذات پاك او در معرض حوادث نيست. [۲] بعضى از شارحان، وقت و زمان را به يك معنا و مترادف دانسته اند؛ ولى بعضى ديگر، به معناى زمان معين گرفته اند؛ اما زمان را داراى مفهوم عامى شمرده اند، که تفسير دوم صحيح تر به نظر مى رسد. قرآن مجيد در سوره نساء، آيه ۱۰۳ نيز درباره نماز مى گويد: «إِنَّ الصَّلوةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَّوْقُوتاً» (نماز براى مؤمنان وظيفه ثابت و معينى و [و داراى وقت خاصى] است). [۳] سوره آل‌عمران، آیات ۱۹۰ و ۱۹۱ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel