eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
70 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️ منافقین بدتر از کفارند 🔹آن قدرى كه تكيه كرده است بر اين كه را از بين ببرد يا اصلاح‌ شان كند، براى كفار اين طور نيست. انسان مى‏ داند با آدم چه بُكند، اما با نمى‏‌ داند چه كند. زمان‏ پيغمبر (صلّی الله علیه و اله و سلم) هم همين طور بوده است، و در اسلام از منافقين بيشتر تكذيب شده است و اوضح مصاديق كُفر است‏. 📕صحیفه نور، ج ١٧، ص ١۹۲ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️روایات اسلامی چگونه اهمیت «صدق» و «راستی» را تبیین نموده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸اهميت اين در روايات اسلامى بيش از آن است كه در سخن بگنجد؛ رواياتى كه در این زمینه از (صلی الله علیه و آله)، (عليهم السلام) نقل شده، بيش از حدّ احصا و شمارش است. در ادامه تنها گلچينى از آن بيان مى شود كه به عنوان مشت نمونه خروار، بيانگر موقعيت اين صفت در ميان تمام صفات انسانى است. از اين روايات به خوبى استفاده مى شود كه همه فضايل انسانى از و سرچشمه مى گيرد. 7⃣(عليه السلام) در اهميت می فرماید: «اَلصِّدْقُ رَأْسُ الدِّين» (صدق و اساس دين است). و در حديث ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ صَلاحُ كُلِّ شَىء» ( سبب اصلاح هر چيزى است). و در حديث مشابه ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ اَقْوى دَعائِمِ الاْيمانِ» ( قوى ترين ستون هاى ايمان است). و در تعبير ديگرى مى فرمايد: «اَلصِّدْقُ جَمالُ الاْنْسانِ وَ دَعامَةُ الاْيْمانِ» ( جمال انسان و ستون ايمان است). و بالأخره در تعبير مهم ديگرى مى فرماید: «اَلصِّدْقُ اَشْرَفُ خَلائِقِ الْمُوْقِنِ» [۱] ( شريف ترين اخلاق افراد صاحب يقين است). 8⃣ (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: «اِنَّ رَجُلا جاءَ اِلَى النَّبِى فَقالَ يا رَسُولَ اللهِ ما عَمَلُ الْجَنَّةِ؟ قالَ الصِّدْقُ اِذا صَدَقَ الْعَبْدُ بَرَّ، وَ اِذا بَرَّ آمَنَ، وَ اِذا آمَنَ دَخَلَ الْجَنَّةَ قالَ: يا رَسُولَ اللّه وَ ما عَمَلُ النّارِ؟ قالَ اَلْكِذْبُ، اِذا كَذِبَ الْعَبْدُ فَجَرَ وَ اِذا فَجَرَ كَفَرَ، وَ اِذا كَفَرَ دَخَلَ النّارَ» [۲] (كسى از پرسيد: كه انسان را مى كند چيست؟ فرمود: ، زيرا هنگامى كه انسان راست بگويد مى كند و هنگامى كه نيكوكارى كند آورد و هنگامى كه ايمان بياورد داخل مى شود؛ عرض كرد اى رسول خدا! كه انسان را كند چيست؟ فرمود: است، هنگامى كه بگويد انجام مى دهد، و هنگامى كه كار بد انجام مى دهد مى شود، و هنگامى كه كافر شود داخل مى گردد). 🔹جالب اين كه در اين حديث سرچشمه نيكوكارى و نيكوكارى سرچشمه شمرده شده است؛ اين به خاطر آن است كه براى توجيه اعمال خود معمولا به پناه مى برند، نیز با تاثیر در روح آدمى، تدريجاً را تضعيف کرده، و سرانجام به مى انجامد، همانگونه كه ميفرمايد: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ اَسائُوا السُّوء اَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِئُونَ» [۳] (سپس سرانجام كسانى كه مرتكب شدند به جايى رسيد كه را تكذيب كردند و آن را به سخريه گرفتند). 9⃣ (عليه السلام) در حديث ديگرى میفرماید: «اِذا اَحَبَّ اللهُ عَبْداً اَلْهَمَهُ الصِّدْقُ» [۴] (هنگامى كه خدا كسى را دوست بدارد خداوند را به قلب او مى افكند). 🔟آن حضرت در حديث ديگرى میفرماید: «اَرْبَعٌ مَنْ اُعْطِيَهُنَّ فَقَدْ اُعْطِىَ خَيْرُ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ، صِدْقُ حَدِيث وَ اَداءُ اَمانَة وَ عِفَّةِ بَطْن وَ حُسْنِ خُلْق» [۵] (چهار چيز است كه به هر كس داده شود خير دنيا و آخرت به او داده شده؛ در سخن، اداء امانت، نگهدارى شكم از حرام و حسن خلق). 💠از مجموع اين احاديث، نكات مهم زير به خوبى استفاده مى شود: ۱) يكى از طرق آزمايش مردم. آزمايش افراد صاحب ايمان، بوسیله است. ۲) دعوت به جزء برنامه اصلى تمام پيامبران بوده است. ۳) سبب پاكى عمل است. ۴) مقام والاى انسان در پيشگاه خدا در گرو است. ۵) گرامى ترين مردم . ۶) سبب نجات در آخرت است. ۷) قوى ترين ستون دين است. ۸) كليد بهشت است. ۹) نشان محبوبيت انسان در پيشگاه خدا است. ۱۰) آن كس كه است، خير دنيا و آخرت را نصيب خود مى كند. و با توجه به اين آثار دهگانه اى كه براى ذكر شد به خوبى روشن میشود كمتر صفتى از فضايل اخلاق است كه به پاى اين صفت برسد. پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحكم و دررالكلم‏، محقق: رجائى، سيدمهدى‏، دارالكتاب الإسلامي‏، قم، چ۲، ص۶۷ (قصار ۱۳۰۰) و ص۱۲۱ (قصار ۲۱۴۲) و ص۸۴ (قصار ۱۶۱۵) و ص۵۹ (قصار ۱۱۵۸) و ص۳۶ (قصار ۵۷۰) [۲] إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمى، الشريف الرضي‏، قم‏، چ۱، ج۱، ص۱۸۵ [۳] سوره روم، آيه۱۰ [۴] غررالحكم و دررالكلم‏، همان، ص۲۸۸ (قصار ۱۲۷) [۵] همان‏، ص ۱۲۴ (قصار ۲۱۶۴) 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابیطالب (ع)، ۱۳۷۷ش،‏ چ۱، ج۳، ص۲۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️«کلام نور» 🔸«وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» 🔹«و کسانی که شدند، و ما را دروغ پنداشتند اهل‌ اند؛ و همیشه در آن خواهند بود». 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیه ۳۹ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) برای مقابله و جنگ با اصحاب «جمل» چگونه استدلال می نمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در پایان خطبه ۱۷۲ پس از اشاره به جنایات در بصره چنين مى فرمايد: «فَوَاللهِ لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلاً وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ، بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ!». 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا قسم، حتى اگر يك تن از را به عمد و بى هيچ جرمى كشته بودند، قتل همه آن لشكر بر من روا بود؛ زيرا همه آنان در كشتن آن مرد حاضر بوده اند و كشتن او را نشمرده اند و به دست و زبان ياريش نكرده اند [و به اين ترتيب، همدستِ مفسدان‌ فى‌ الارض بودند] و حال آنكه، از به شماره سپاهيانى كه به شهر داخل كرده بودند، كرده اند.). 🔹در اينجا پرسش و پاسخى از سوى شارحان «نهج البلاغه» مطرح شده و آن اینکه: چگونه (علیه السلام) مى فرمايد: اگر آنها حتى يك نفر را مى كشتند قتل‌ تمام‌ لشكرشان جايز بود، تا چه رسد به اين كه به تعداد خودشان از بى گناه كشتند. اين نابرابرى را با چه عنوانى از عناوين فقهى مى توان تفسير كرد؟ در اينجا در مجموع چهار جواب به اين سؤال داده شده است كه عبارتند از: 1⃣بعضى پاسخ گفته اند: آنها عملا نشان دادند كه را مباح مى شمرند و اين نوعى انكار است و به اين ترتيب مى شوند. 2⃣برخى گفته اند: كشتن آنها به دليل بوده است؛ زيرا اگر نهى از منكر هيچ راهى جز اين نداشته باشد، مجاز است. 3⃣سوّمين و بهترين جواب اين است كه آنها مصداق بودند؛ چرا كه لشكرى به راه انداختند و خود را شكستند و در بخشى از كشور اسلام، به راه انداختند؛ بنابراين داخل در آيه شريفه مى شوند كه: «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا...». [۱] و اگر (عليه السلام) مى فرمايد: گناه آنها اين بود كه در برابر فجايع آنان سكوت كردند و در واقع مقدمه اى است براى اثبات و مفسد بودن آنها. 4⃣پاسخ چهارمى نيز در اينجا مطابق مذهب پيروان اهل بيت (عليهم السلام) وجود دارد و آن اينكه هر كس بر (عليه السلام) و بر ضدّ خروج كند، است؛ همان گونه كه «خواجه نصير الدين طوسى» در «تجريد العقائد» [۲] مى گويد: «و محاربوا عَلِىٍّ كَفَرَةٌ» (كسانى كه با (عليه السلام) به جنگ برخيزند )؛ زيرا مى دانيم (صلى الله عليه و آله) به (عليه السلام) خطاب كرده، فرمود: «حَرْبُكَ حَرْبِي»؛ [۲] (جنگ با تو جنگ با من است). 🔹در اينجا پرسش ديگرى مطرح است و آن اينكه اگر همه آنها مستحق قتل بودند ـ به سبب اينكه گروهى از مسلمين را حتّى قبل از جنگ كشتند ـ چرا (عليه السلام) بعد از پيروزى، تمام همدستان و را قصاص نفرمود؟ حتى به حكم محاربه با امام مسلمين و قيام بر ضدّ و ايجاد فساد در زمين مستحق قتل بود؛ ولى چنان كه مى دانيم اميرالمؤمنين (عليه السلام) او را با احترام به مدينه بازگرداند؟ 🔹پاسخ اين پرسش روشن است و آن اينكه اوضاع به قدرى طوفانى و شرايط بحرانى بود كه اگر امام (عليه السلام) دست به چنين كارى مى زد، به آسانى مى توانستند توده هاى را بر ضدّ او بشورانند؛ لذا در نقلى از عمروعاص مى خوانيم كه به عايشه گفت: «اى كاش در روز كشته شده بودى!» عايشه به او گفت: «بى پدر چرا؟» عمرو گفت: «تو از دنيا مى رفتى و وارد بهشت مى شدى! و ما كشتن‌ تو را بزرگترين دستاويز بر ضدّ قرار مى داديم». [۳] به هر حال، اين افتخارى است براى (عليه السلام) كه از باقيماندگان صرف نظر كرد و با اين كار خود، را نجات داد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۴۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن انگيزه مخالفت يهود با پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را در چه مى داند؟ 🔹خداوند در «آيات ۴۱ و ۴۲ سوره بقره» را مخاطب ساخته و ضمن تأكيد بر لزوم ايمان به «كتاب آسمانى» (صلى الله عليه و آله) كه موافق با نشانه هاى نزد آنها است، مى فرمايد: «وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَ لَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ». (و به آنچه نازل كرده ام بياوريد؛ كه نشانه هاى آن، با آنچه در كتاب شما است، مطابقت دارد؛ و نخستين به آن نباشيد). 🔹يعنى اگر بت پرستان عرب به آن كافر شوند، عجيب نيست، عجيب اين است كه شما آن را انكار كنيد، چرا كه از شما انتظار مى رفت نخستين مؤمنان به او باشيد؛ مگر به خاطر شوق ديدار او و درك حضورش از شهرها و ديار خود به مدينه نيامديد و در انتظار ظهورش روز شمارى نمى كرديد؟! پس چرا قضيه برعكس شود و شما باشيد؟ 🔹سپس به انگيزه اين تغيير روش، اشاره كرده مى فرمايد: به خاطر ، حقايق را پنهان نكنيد: «وَ لَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ». (و آيات مرا به نفروشيد؛ و تنها از [مخالفت] من بپرهيزيد). اشاره به اين كه هر بهايى در مقابل آن بگيريد ناچيز است، هر چند تمام جهان باشد؛ اما شما دون همتان به خاطر منافع‌ اندك‌ مادى (احياناً براى يك ميهمانى ساليانه) آياتى كه نشانه هاى (صلى الله عليه و آله) را در بر دارد پنهان نموديد. 🔹سپس براى تأكيد بيشتر مى فرمايد: «وَ لَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ». (و را با نياميزيد؛ و حقيقت را با اينكه [از آن] آگاهيد كتمان نكنيد). در حقيقت در اين زمينه مرتكب چندين تخلف شدند: 1⃣عهد كرده بودند كه اولين مؤمنان به پيامبر (صلى الله عليه و آله) باشند در حالى كه از شدند. 2⃣ را با آميختند تا چهره آن را مكتوم دارند و را به اشتباه بيفكنند. 3⃣ را آگاهانه كتمان كردند و را به بهاى كمى فروختند. آيات متعدد ديگرى: نيز در «قرآن مجيد» آمده كه از همين معنا، يعنى از سوى حكايت دارد و ظاهراً همه آنها اشاره به همين مسأله «كتمان آيات نبوت» است. 📕پيام قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش ، ج ۸، ص ۳۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«مشاهده اعمال» در قیامت به چه معناست؟ 🔹پاسخ این سؤال در «آیات ۶ تا ۸ سوره زلزله» آمده، نخست مى فرماید: «یَوْمَئِذ یَصْدُرُ النّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ». (در آن روز، به صورت گروه هاى پراکنده [از قبرها] خارج مى شوند تا به آنها داده شود!). منظور از جمله «لِیُرَوا أَعْمالَهُمْ». (تا اعمالشان را به آنها نشان دهند) مشاهده است، یا مشاهده ، که هر نیک و بدى در آن ثبت است، یا ، به معنى معرفت و شناخت چگونگى اعمالشان است. و یا به معنى و مشاهده خود اعمال است. 🔹تفسیر اخیر با ظاهر آیه از همه موافق تر است و این آیه، یکى از روشن ترین آیات بر مسأله «تجسم اعمال» محسوب مى شود، که در آن روز آدمى به صورت هاى مناسبى مى یابد و در برابر او حضور پیدا مى کند، و همنشینى با آن مایه نشاط یا رنج و بلا است. پس از آن، به سرانجامِ کارِ هر یک از این دو گروه و ، و ، اشاره کرده، و مى فرماید: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ». (پس کسى که به اندازه سنگینى ذره‌اى انجام داده آن را مى بیند). «وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ». (و هر کس به اندازه سنگینى ذره اى کرده آن را مى بیند!). 🔹باز در اینجا تفسیرهاى مختلفى ذکر شده که، آیا «جزاى اعمال» را مى بیند؟ یا «نامه اعمال» را مشاهده مى کند؟ و یا خود «عمل» را؟. ظاهر این آیات نیز تأکید مجددى است بر مسأله و مشاهده خود عمل، اعم از نیک و بد در روز قیامت، که حتى اگر سر سوزنى کار یا باشد، در برابر صاحب آن مجسم مى شود و آن را مشاهده مى کند. در لغت، هم به معنى ثقل و سنگینى آمده و هم ترازویى که با آن سنگینى اشیاء را مى سنجند، و در اینجا به همان معنى اول است. 🔹براى نیز در لغت و کلمات مفسران، تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده است؛ گاه به معنى مورچه کوچک، گاه گرد و غبارى که وقتى دست را بر زمین بگذاریم و برداریم به آن مى چسبد، و گاه به معنى ذرات بسیار کوچک غبار که در فضا معلق است و به هنگامى که آفتاب از روزنه اى به اطاق تاریک مى تابد آشکار مى گردد، تفسیر شده است. مى دانیم: امروز کلمه «ذرّه» را به «اتم» نیز اطلاق مى کنند و «بمب اتمى» را «اَلْقُنْبُلَةُ الذَّرِّیَّة» مى گویند، «اتم» به قدرى کوچک است که نه با چشم عادى، و نه با دقیق ترین میکروسکوپ ها قابل مشاهده نیست، 🔹و تنها آثار آن را مشاهده مى کنند، و حجم و وزن آن با محاسبات علمى قابل سنجش است، و به قدرى کوچک است که چند میلیون واحد آن، روى نوک سوزنى جاى مى گیرد! مفهوم هر چه باشد، منظور در اینجا کوچک ترین وزن ها است. به هر حال، این آیه از آیاتى است که پشت را مى لرزاند و نشان مى دهد: در آن روز، فوق العاده و است، و ترازوهاى سنجش عمل در ، آن قدر ظریف است که حتى کوچک ترین را مى کنند و به مى آورند. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج ۲۷، ص ۲۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حب دنیا» چگونه مانع کسب معرفت و شناخت می شود؟ 🔹خداوند در «سوره نحل»، آیات ۱۰۶ - ۱۰۸، می فرماید: «مَنْ كَفَرَ بِاللهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَ لَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ - ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللهَ لَا يَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ - أُولَٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» 🔹[ترجمه آیات شریفه:] (کسانى که بعد از ایمان‌شان، به خدا شوند [مجازات مى شوند] ـ به جز آنها که تحت فشار واقع شده اند در حالى که قلبشان با ایمان، آرام است ـ آرى، آنها که سینه خود را براى پذیرش کفر گشوده اند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمى در انتظارشان! - این بخاطر آن است که زندگى پست را بر ترجیح دادند؛ و خداوند (لجوج) را هدایت نمى کند. - آنها کسانى هستند که [بر اثر فزونى گناه،] خدا بر دلها و گوش و چشمان شان مُهر نهاده؛ [به همین دلیل نمى فهمند،] و غافلان [واقعى] همانها هستند). 🔹خداوند در این آیات، به گروهى اشاره مى كند كه نخست را از جان و دل پذيرا گشتند و بعد شدند. مى فرمايد: اين به خاطر آن نيست كه چيزى بر خلاف حق در اسلام ديده باشند، بلكه آنها را بر ترجيح دادند، و به همين جهت با اسلام وداع گفتند، و به وادى قدم نهادند، و چون شايسته هدايت نيستند، خداوند هدايت شان نمى كند؛ بلكه به خاطر بر و و آنها مهر مى نهد، و درهاى معرفت را به روى آنها مى بندد، در نتيجه در فرو مى روند. 🔹 خواه در شاخه عشق به مال و ثروت باشد، يا مقام و جاه و يا انواع شهوات ديگر، به مى ماند كه در درون جان انسان می‌وزد و تعادل ترازوى عقل را به كلّى بر هم مى زند. مى دانيم ترازوهاى دقيق را در محفظه اى مى گذارند كه كمترين نسيم به آن نوزد، و حتى كسى كه مشغول سنجش با آنها است موقّتاً نفس را در سينه حبس مى كند، مبادا امواج هوايى كه از ريه او خارج مى شود تعادل آن را بر هم زند. آيا از چنين ترازويى در برابر يك طوفان شديد كارى ساخته است؟! 🔹 خواه شكل قارونى داشته باشد و يا فرعونى، يا سامرى و يا غير آنها، مسلّماً به انسان اجازه و را نمى دهد. اگر آيه فوق مى گويد خداوند بر قلب و گوش و چشم آنها مهر مى نهد، اين در واقع همان تأثيرى است كه در قرار داده، و چون آنها به سراغ سبب مى روند، گرفتار چنين مسببى مى شوند. 🔹در تعبيرات جالبى در اين زمينه ديده مى شود؛ از جمله در حديثى (عليه السلام) مى فرمايد: «مَثَلُ الْحَريص عَلَى الدُّنْيا كَمَثَلِ دُوْدَةِ القَزّ كُلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلى نَفْسِها لَفّاً كانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غمّا». [۱] ( بر دنيا همچون كرم ابريشم است، هر قدر بيشتر ابريشم برگرد خود مى تند زندانى تر مى شود، و راه خروج بر او مسدودتر مى گردد، تا از غم و اندوه بميرد). در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلدُّنيا تَقُرُّ وَ تَضُرُّ و تَمُرُّ». [۲] ( مى فريبد، زيان مى رساند و مى‌گذرد). 🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه (عليه السلام) نامه اى به يكى از ياران اش نوشت و او را نصيحت فرمود. از جمله نصايح امام (عليه السلام) اين بود: «فَارْفُضِ الدُّنْيا فَاِنَّ حُبَّ الدُّنْيا يُعْمِى، وَ يُصِّمٌ وَ يُبْكِمٌ وَ يُذِلُّ الرِّقابٌ فَتَدارَكْ مابِقَىَ مِنْ عُمُرِكَ وَ لا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَد، فَانَّما هَلَكَ مَنْ كانَ قَبْلَكَ بِاِقامَتِهِمْ عَلى الأَمانِىِّ وَالتَّسْوِيْفِ». [۳] ( را رها كن كه ، چشم را كور و گوش را كر و زبان را لال و گردن ها را به زير مى آورد. در باقى مانده عمرت گذشته را كن و نگو فردا و پس فردا، زيرا كسانى كه پيش از شما بودند به خاطر تكيه بر و امروز و فردا كردن شدند). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ دوم، ج ۷۰، ص ۲۳؛ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ اول، ص ۵۴۸، قصار [۴۲۲] ۴۱۵؛ [۳] بحارالأنوار، همان، ص ۷۵ 📕کتاب پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶، چ نهم، ج ۱، ص ۳۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel