۴۲۸ من همیشه به خدا میگفتم که برام مهم نیست شوهرم پولدار باشه بلکه دوست دارم با جربزه باشه چون آدم پولدار ممکنه به هر دلیلی مالش رو از دست بده اما آدم باجربزه میتونه به هر طریقی کسب روزی کنه. همینم شد همسرم که اومد خواستگاری شغل ثابت نداشت، استخدام نبود و دانشجو بود ولی برای خوانوادم این چیزا مهم نبود نه سر من نه خواهرم، ولی شوهرم تمام تلاشش رو برای کسب روزی میکرد و ما بعد از شش ماه عقد، عروسی کردیم و یه خونه کوچیک اجاره کردیم پول پیش رو هم به هیچ وجه از خانواده ها نگرفتیم. همسرم ماشین قدیمی جمع میکردند و با فروش اون پول پیش جور شد با اینکه هردومون خانواده هامون مناطق خوب شهر بودند اما ما رفتیم حدود مرکز شهر بعد از عروسی، باردار شدم و دانشجو هم بودم و دانشگاه میرفتم. همسرم اوایل نگران روزی بچه بود اما به مرور کارش خیلی بهتر شد و پایان نامه اش رو هم تو همون دوران بارداری من دفاع کرد ولی پسرم با اومدنش واقعا روزی اش رو با خودش آورد. جوری که هم کار همسرم بهتر شد، هم تونستیم یه خونه نزدیک مادرم اجاره کنیم. همسرم سربازی هم نرفته بود و وقتی پسرم چند ماهش بود تونست امریه یه جا بره سربازی و تنها حقوق ما حق اولاد سربازی بود و تازه همسرم بعد از ساعت چهار میرفت سر کار که کارش آزاد بود و جالب این جاست که با برکتی که خدا در زندگی مون ایجاد کرده بود، ما هم خیلی سفر میرفتیم، هم مهمونی میدادیم. خلاصه بلاخره سربازیشون تمام شد و ما تونستیم یه خونه بزرگتر اجاره کنیم و من خیلی همسرم رو آماده کردم که بعد از کامل شدن دوره شیردهی فرزند اول، برای دومی اقدام کنیم که مصادف شد با یه سفر اربعین رویایی و بسیار عالی انقدر برای من و همسرم این سفر معنوی بود که بلا فاصله بعد برگشت برای دومی اقدام کردیم و باردار شدم و فاصله پسرام شد دو سال و نه ماه و کار همسرم خیلی بهتر شد. این نکته رو هم بگم که همسر من این فرصت رو داشتند که بعد سربازی کارمند بشن ولی خودشون شغل آزاد رو انتخاب کردند چون ایشون کار آفرین هستند و تو ماشین خبره منم اصلا اجبارش نکردم که به خاطر عافیت طلبی کارمند بشن چون به قول ایشون اینجوری حس میکنی روزیت رو مستقیم خدا میده و خیالت راحت نیست آخر ماه یه حقوق ثابت داری. در مورد فاصله سنی بچه ها هم باید بگم من واقعا از فاصله سنی پسر ها راضی هستم. تمام مدتی که من مشغول نوشتن این متن بودم بچه ها مشغول بازی بودن با تلاشی که تو مدیریت روابطشون کردم الحمدلله خیلی هم رو دوست دارند. همسرم هم واقعا همراه بودند با توجه به اینکه حجت به ما تمام شده بود که روزی بچه را خدا میده توکلمون به خودش بود و رشدی که ما همراه با بچه ها داشتیم شاید بدون داشتن بچه اصلا ممکن نباشه و در مورد رزق کمک برای بچه داری من معتقدم در این زمینه هم دست خدا بسته نیست یکی همسرش همراهه، یکی مادرش یکی اصلا کمکی نداره اما از لحاظ جسمی و روحی خدا کمکش میکنه یا همسایه یا ....فقط باید الطاف خدا رو دید و نیمه پر لیوان رو نگاه کرد نباید بگیم من که همسرم کمکم نمیکنه یا مادرم چون قطعا خدا از جایی که ما متوجه نیستیم داره یاریمون میده هیچ چیز نزد خدا پنهان نیست اگه هیچکس رو هم نداشته باشیم قطعا اجر سختی هامون نزد خدا محفوظه بچه هایی که در این راه از دست میدیم ان شاالله ذخیره اخرتمون هستند دلمون خوشه که پیامبر ما به سقط شده های امتشون هم میبالن قطعا بچه داری سختی های خودشو داره به خصوص مادرانی که با فاصله کم بچه دار میشن اما باید قبول کنیم دنیا جای راحتی نیست و راحتی ان شاالله برای اون دنیاست اگه ما به اونچه خدا بهمون داده راضی بشیم خدا هم از ما راضی میشه نکته دیگه اینکه همونطور که میگن شهادت اجل رو جلو نمیندازه باید بدونیم سختی های ما رو تو زندگی خدا تقدیر میکنه پس لزوما اگر فکر میکنیم نداشتن بچه زندگی رو ساده تر میکنه این دید اشتباهه خدایی نکرده ممکنه به مریضی دچار شیم و امتحانات دیگه. 👈ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1