خلاصۀ سخنرانی سرکار خانم لطفی‌آذر در شهر تهران شب نوزدهم رمضان 1439 مجلس علما (قسمت پنجم) روایت شده است روزی پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) وارد مسجد شد و دید گروهی دور یک مرد می‌گردند. ماجرا را پرسید؛ گفتند: « این مرد، علاّمه است؛ یعنی داناترین مردم به علم انساب عرب، اتفاقات، دوران جاهلیت و اشعار عرب.» فرمود: «این علمی است که نه آن‌کس که نداند، ضرر می‌کند و نه آن‌کس که بداند، سود می‌برد.» آن‌گاه ادامه داد: "إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آيَةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ." [4] همانا فقط سه تاست: آیة محکم، فریضۀ عادل و سنّت قائم؛ غیر این‌ها اضافی است. این سه مرتبه، علم انسانی است و انسان بدون این‌ها حیات انسانی ندارد و یا در رتبۀ حیوانی است یا نباتی و جمادی [5]. آیۀ محکم، نفس است و شناخت عوامل هلاک و نجات و نواقص و کمالات آن؛ که علم به مبدأ و هم در آن هست و به می‌رساند. با این علم، درخت در وجود انسان جوانه می‌زند و کم‌کم از حیوانیت و اوصاف و حبّ و بغض‌های حیوانی، قطع توجه می‌کند و به سوی اصلاح و تربیت می‌رود. فریضۀ عادل، حرکت درونی با معرفت نفس برای اصلاح نفس است؛ همان باطن شریعت که طریقت است. این حرکت برای انسان، تعادل می‌آورد؛ طوری که هم را درست بسازد، هم را و نه در زیاده‌روی کند، نه در . در این مرحله باید در پی عالِمی بود که بتواند نفس متعلّم را برایش باز کند و عوامل هلاک و نجات آن را به طور عینی به او نشان دهد. چنین عالمی در رتبۀ خود، ولیّ خداست و فرد را به درک علوم و آداب قلبی رهنمون می‌شود؛ نه که فقط الفاظ و مفاهیم بیاموزد و او را غرق حالات و خیالات کند. او آیینه‌ای می‌شود که صورت غیبی را چه در زشتی‌های نفس دانی و چه زیبایی‌های روح الهی، به او نشان می‌دهد؛ و این عالِم است که باید در مجلسش حاضر شد. سنّت قائم نیز آن است که فرد پس از معرفت و اصلاح نفس، راه را از نو در پیش می‌گیرد و نماز و روزه‌ای به جا می‌آورد که انسانیتش را ظهور دهد. اینجا دیگر درسطح نماز و و شریعت هم باشد، نورش را می‌گیرد. اما اگر بدون اینکه خود را بشناسد و بداند برای که و برای چه عبادت می‌کند، نماز بخواند، اوصاف انسانی‌اش به ظهور نمی‌رسد. البته شریعت در تمام مراحل باید با انسان باشد؛ نه می‌شود به بهانۀ اینکه دل پاک است، شریعت را کنار گذاشت و نه اینکه کسی بگوید: «من دیگر رسیده‌ام و نیازی به شریعت ندارم»! شریعت همیشه لازم است؛ منتها با در نظر گرفتن طریقت و حقیقت. این سه مرحله، علم انسانی برای درک حیات انسانی یا همان است که اگر به آنجا برسیم، نه تنها نماز و روزه، بلکه حتی خور و خوابمان هم عبادت است. .......... [4] الكافی، ج1، ص32. [5] اشاره به آیۀ 179، سورۀ اعراف : "كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ"؛ همچون چهارپایان یا گمراه‌تر! و آیۀ 74، سورۀ بقره : "كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً"؛ همچون سنگ یا سخت‌تر! پایان @Lotfiiazar