📚 #خرید #مجموعه آثار مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره
🔸 ارائه متن 19 عنوان کتاب از آثار مرحوم علامه محمدتقی جعفری ، در موضوعاتی مانند: فلسفه، عرفان اسلامی، عقاید و کلام، فقه اسلامی و ادبیات فارسی
📱 plink.ir/Khvcn+
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره ، یا علی گفت و علم و عمرش برکت گرفت
🔸 «استاد تعریف میکردند: ما در مدرسه علمیهای درس میخواندیم که صاحبش یک فرد اصفهانی بود. آن روزها در نجف، طلبهها زندگی سختی داشتند. با این حال، شبهای ولادت یا شهادت ائمه اطهار (ع) که میرسید، پولهای ناچیزمان را روی هم میگذاشتیم و مقداری شیرینی یا خرما میخریدیم و بعد از نماز مغرب و عشاء دور هم جمع میشدیم و یک حالت شبنشینی داشتیم. در شبهای ولادت، در گفتوشنودهایمان شوخی هم میکردیم.
آن شب هم شب ولادت یکی از معصومین (ع) – به گمانم امام محمدباقر (ع) – بود. یکی از آقایان طلبه وقتی وارد جمع شد و نشست، گفت: میخواهم یک سئوالی مطرح کنم، اما همهتان را قسم میدهم که صادقانه به آن جواب بدهید. بعد از اینکه همه پذیرفتند و تعهد دادند همان جوابی را بدهند که واقعاً به دل و ذهنشان خطور میکند، از جیب عبایش یک عکس چاپشده در روزنامه را درآورد و گفت: اگر شما امکان انتخاب داشتهباشید که یا یک عمر بهصورت «شرعی و قانونی» با این خانم زندگی کنید، یا بهطور «مشروط و غیرقطعی و برای یک لحظه» با امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (ع) دیدار داشتهباشید، کدام را انتخاب میکنید؟ نفر اول عکس را گرفت، نگاه کرد و گفت: خب، امیرالمؤمنین (ع) را که همه در زمان احتضار و در شب اول قبر زیارت میکنند... معلوم شد انتخاب او، زندگی با آن خانم است. نفر دوم که عکس را گرفت، صاحب همان مدرسه علمیه بود. سرش را بلند کرد، نگاهی به پسرش انداخت و گفت: فلانی! به مادرت چیزی نگویی ها... او هم زندگی شرعی با آن خانم که مادر یکی از سیاستمداران وقت دنیا و زیباترین زن آن روزگار بود را ترجیح داد. نفر سوم هم به همین ترتیب.»
«در بعضی جاها نوشته شده که علامه جعفری به آن عکس نگاه نکردند اما اینطور نیست. استاد به من گفتند: من نفر چهارم بودم. نوبت که به من رسید، یک لحظه به شکل گذرا به آن عکس نگاه کردم و بلافاصله به گوشهای پرتش کردم و گفتم: والله قسم که دیدن مشروط امیرالمؤمنین (ع) برای یک لحظه را به عمری زندگی با این زن ترجیح میدهم. دیگر حالم منقلب شد و بلند شدم و به طرف حجرهام رفتم. همانطور که نشسته و به درِ حجره تکیه دادهبودم، حس کردم وجودم سنگین شده و خواب دارد بر من غلبه میکند. در آن حال عجیب، یکدفعه در باز شد و فردی داخل شد؛ ازآنجاکه درِ حجره کوتاه بود، مجبور شد سرش را خم کند. سلام کردم و گفتم: شما که هستید؟ در جواب گفت: همان کسی که میخواستی ببینی. من، علیبنابیطالب (ع) هستم... نگاه کردم. همان مشخصاتی که در تمام کتابها از مولا (ع) نقل شدهبود را داشتند؛ قد میانه، درشتهیکل، تا حدی بطین (چاق)، پیشانی بلند و...»
«استاد میگفتند: یک آن به خودم آمدم و دیدم در حجره تنها هستم. حال غریبی داشتم. دوباره به سرداب و جمع طلبهها برگشتم. خانم محمدعلی! من نفر چهارم بودم و وقتی برگشتم، عکس به دست نفر پنجم یا ششم رسیدهبود. یعنی مدت زمانی که گذشتهبود، تا این حد کوتاه بود. دوستان تا مرا دیدند، گفتند: جعفری چه اتفاقی افتاده؟ چرا رنگت پریده؟ به آن طلبهای که عکس را آوردهبود، گفتم: بد آزمایشی از ما گرفتی... آنقدر اصرار کردند تا بالاخره ماجرا را برایشان تعریف کردم. همه منقلب شدند و به گریه افتادند...
استاد میگفتند: بعد از دیدار با امام علی (ع)، هر کتابی را باز میکردم، فکر میکردم اینها را من قبلاً خواندهام.»
👤 به نقل از دکتر «زهره محمدعلی» از شاگردان استاد
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📚 #نرم_افزار #شرح #نهج_البلاغه
👤 مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره
📱 plink.ir/R01Ve+
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📱 #انس_با_نهج_البلاغه
🔸 مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره ، فرق « #نهج_البلاغه خوان» با «نهجالبلاغه دان»
🔸 «علامه در سالهای 58،59 در مدرسه عالی شهید مطهری، تفسیر نهجالبلاغه میگفتند و بعدها در منزلشان در میدان خراسان، خیابان زیبا هم نهجالبلاغه، معرفتشناسی و هستیشناسی درس میدادند و من آنجا در آن جلسات شرکت میکردم. خوب یادم است از آذر ماه سال 59 درحالیکه یک دختر 17 ساله مشتاق و علاقهمند بودم، شرکت در جلسات درس علامه جعفری را آغاز کردم و این شاگردی تا 18 سال ادامه پیدا کرد و در همین جلسات بود که عشق امیرالمؤمنین (ع) و مراتب عظمت ایشان از کلام و درس استاد به من و سایر شاگردان منتقل شد.»
«نمیدانید علامه جعفری چطور و با چه عبارات و احساسی درباره امیرالمؤمنین (ع) صحبت میکردند. میگفتند: ای امیرالمؤمنین! ای یگانهٔ عالَم! ای بزرگِ بزرگان! ای تنهای تنهایان... حتی وقتی کلام شخصیتهای دیگر مثل « #جرج_جرداق » مسیحی را درباره امیرالمؤمنین (ع) بیان میکردند، چنان با عظمت صحبت میکردند که دانشجویان منقلب میشدند و بعضیها به گریه میافتادند.
شعری بود که استاد آن را زمزمه میکردند:
خدا خوان با خدا دان فرق دارد
که انسان تا به حیوان فرق دارد
مقلّد را محقق کِی توان گفت؟
که نادان تا به دانا فرق دارد
با همین نگاه، باید بگوییم نهجالبلاغه خوان هم با هم نهج البلاغهدان فرق دارد. فکر میکنید چرا جلسات درس علامه جعفری روی جوانان آنقدر تأثیر داشت و راهگشا میشد اما جلسات امروز چنین تاثیری ندارد؟ چون استاد وقتی شرح مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) را میگفتند، اول خودشان منقلب میشدند و بعداً این حس به مخاطب منتقل میشد. استاد اصلاً چیزی را که خودشان با همه وجود درک نکردهبودند، بیان نمیکردند. همیشه میگفتند: اینها «چشیدنی» است. و واقعاً تا چیزی را خودشان نمیچشیدند، نمیگفتند. البته همیشه سطح مخاطب را هم در نظر میگرفتند.»
👤 دکتر «زهره محمدعلی» از شاگردان استاد
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📱 #انس_با_نهج_البلاغه
🔸 « نهجالبلاغه، کتاب انسانسازی است که در دسترس ماست. اگر مخاطبشناسی بدانیم و بتوانیم پیامهای نهجالبلاغه را به زبان جوانان ارائه کنیم، راه پیوند میان آنها و امیرالمؤمنین (ع) را هموارتر خواهیم کرد. راستش را بخواهید، ما از جوانانمان فاصله گرفتهایم. آنها را گروهبندی کردهایم؛ این از خوبها و آن، از بدهاست. این تیپ و ظاهرش به ما میخورد، آن یکی نمیخورد. علامه جعفری اما «حُر» را مثال میزنند که درست درحالیکه داشت به قهقرا میرفت، به راه هدایت برگشت و رستگار شد. ما هم برای اینکه جوانانمان را به آغوش دین و قرآن و اهل بیت (ع) برگردانیم، کافی است با آنها گفتوگو کنیم. از آنها فاصله نگیریم و ما سراغ آنها برویم، حتی اگر آنها سراغ ما نمیآیند.
برای اینکه با جریانی که دست جوانان ما را از نهجالبلاغه دور کرد، مقابله کنیم، کافی است کمی زمانشناسی و مخاطبشناسی بدانیم. مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره هم وقتی در دهه 40 دیدند جوانان به مکاتب غربی گرایش پیدا کردهاند، با توجه به نیاز روز، شروع به مطالعه روی این مکاتب کردند تا به جوانان کمک کنند. ما هم نگاه کنیم جوانان امروز، چه نوع کتابهایی را میپسندند، ما هم بیاییم پیامهای نهجالبلاغه را با توجه به نیازهای امروز جوانان استخراج کنیم و به زبان خود آنها ارائه کنیم تا باور کنند امیرالمؤمنین (ع)، از آنها دور و دستنیافتنی نیست.»
👤 دکتر «زهره محمدعلی» از شاگردان استاد
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🎥بیانات استاد #فاطمی_نیا در مراسم گرامیداشت علامه #محمد_تقی_جعفری ره 18 آذر 1398 👇
🎥 m.aparat.com/v/OGXbL
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_3
#دعا_سوم_1
✳️ #روایات_و_فرشتگان 6
🔴 حقيقت و عظمت #فرشتگان_در_نهج_البلاغه (3)
🔴 حكيم بزرگوار حاج شيخ #محمّد_تقى_جعفرى در شرح خطبه يكم « #نهج_البلاغه» در بحث حقيقت فرشتگان مسأله مهمّى را متذكّر شدهاند كه جا دارد در پايان اين بخش به آن اشاره شود:
👈«موضوع فرشتگان در اديان گذشته هم با اصطلاحات گوناگون و تعريفات مختلف مطرح بوده است.
در دين اسلام با نظر به قرآن و احاديث معتبره، در وجود فرشتگان هيچ گونه جاى ترديد نيست. در قرآن مجيد در سيزده مورد كلمه مَلَك و در دو مورد ملَكَيْن كه تثنيه ملك است و در حدود هفتاد و سه مورد كلمه ملائكه وارد شده است.
بعضى از انديشمندان دوران معاصر براى اين كه هر حقيقتى را با چهره طبيعى آن بپذيرند، فرشتگان را انواعى از نيروها و قواى مخفى طبيعت تلقّى نموده، مىخواهند استبعاد افرادى را كه در طبيعت نمىتوانند واقعيّت ديگرى را بپذيرند منتفى بسازند، ولى اين يك سطحى نگرى در شناسايىها است كه ناشى از تفسير نابجاى علم و طبيعت است.
مگر آنان كه عناصر را در چهار نوع منحصر مىدانستند علم گرايان نبودهاند؟ مگر آنان كه صوت را از پديدههاى عرضى دانسته، آن را غير قابل انتقال تلقّى مىكردند چهره دانشمندى نداشتند؟ آرى، آنان كسانى بودند كه با طرفدارى جدّى از علم، بقاى اعراض مانند صوت را پس از به وجود آمدن، امكانناپذير مىدانستند؛ نيز متفكّرانى كه از علم دفاع مىكردند و كمترين اطلاعى از جريانات ذرّات بنيادين طبيعت نداشتند اندك نبودهاند.
اگر طول تاريخ را در نظر بگيريم، همواره با اين پديده روبه رو مىگرديم كه علم در هر دوره و هر جامعهاى مقدارى از واقعيّتها را در اختيار دانشمندان مىگذاشته است، دانشمندان در برابر اين جريان مستمر بر دو گروه بودند:
گروه يكم: مردم بى گنجايشى بودند كه توقّع داشتند كه همان مقدار محدود از مسائل علم، تمامى سطوح طبيعت و روابط اجزاى آن را در اختيارشان قرار داده است. اينان نه تنها از حركت به پيش محروم بودهاند بلكه از پيشروى ديگران نيز جلوگيرى مىكردهاند.
گروه دوم: متفكّران هشيارى بودند كه با عبارات و بيانات مختلف، محدودّيت علم خود را درك كرده، راه پيشروى را به روى خود و ديگران نمىبستهاند.
اين عبارت از نيوتن مشهور است:
«مانند كودك خردسالى هستم كه در ساحل اقيانوس بىكرانى ايستاده، تنها چند عدد سنگريزه رنگارنگ در جلو چشمانش زير آب مىبيند، ولى اقيانوس بىكرانى با محتويات نامحدودش در مقابل ديدگان آن كودك خردسال مجهول است».
اينان در ضمن اين كه راه علم را براى آيندگان هموار مىكردند، عظمت گنجايش مغز آدمى را هم اثبات مىنمودند.
به هر حال اين يك روش بنيان كن است كه: ما نخست علم و جهان هستى را محدود مىكنيم و سپس در دريايى از وحشت و اضطراب غوطهور مىگرديم.
آيا كسى نيست از ما بپرسد كه با مشاهدات فراوان در طول تاريخ درباره قالب ناپذيرى اصول و مسائل علمى از يك طرف و با شناسايى انسان و بيكرانه- جويى هايش از طرف ديگر، و نامحدود بودن روابط و اجزاى طبيعت با سيستم باز كه رو به ماوراى طبيعت (متافيزيك به معناى عمومى آن) دارد، چگونه به خود اجازه مىدهيد كه علم و جهان هستى را محدود نموده، در برابر مفاهيم و مسائل عالى و با اهمّيت به وحشت و اضطراب و نيهليستى دچار شويد؟!
كدامين دليل شما را وادار كرده است كه تارهايى از چند رشته قضاياى محدود مانند تار عنكبوت دور خود بتنيد و سپس بگوييد: «جهان هستى همين است كه من با همين مفاهيم و قضايا آن را شناخته و با آن ارتباط برقرار كردهام»؟! به اصطلاح معمولى بايد گفت: خوشا به حالشان كه خيلى راحت و در آسايشند!
مىگوييم فرشتگان وجود دارند، و اگر نامحسوس بودن وجود فرشتگان را دليل نيستى آنان بدانيم، نيمه اساسى معلومات خود را كه عبارت است از واقعيّتهاى نامحسوس منكر شدهايم، و هيچ متفكّر خردمند نمىتواند اين قضيّه «نمىبينم پس وجود ندارد» را زمينه جهان بينى خود قرار داده و حكم به نيستى بيرون از منطقه حواس نمايد.
ما مىدانيم كه ارتعاشات صوتى بايستى به حدّ معيّنى برسد تا ما آن را بشنويم، اجسام و اشكال و رنگها در فاصله معيّنى براى ما مطرح مىشوند، دانهاى از الكترون و انرژى را تاكنون نديدهايم، جاذبيّت محسوس نيست، هيچ يك از فرشتگان از جنس و نوع اجزا و پديدههاى عالم طبيعت نيستند، بلكه موجودات مقدّس و داراى ماهيّتهاى مخصوصى مىباشند.
توصيفات ما درباره فرشتگان مستند به منبع وحى است يا به طور مستقيم كه قرآن است و يا به طور غير مستقيم كه از زبان ولىّ اللّه اعظم اميرالمؤمنين و ساير ائمّه معصومين عليهم السلام مىباشد. ) ترجمه و تفسيرنهج البلاغه: 1/ 116.(
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج3، ص: 103
دعای #سوم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
خیال خوبان
ماجرای #مکاشفه علامه #محمد_تقی_جعفری و دیدن جمال آقا امیرالمومنین علی(علیه السلام)
لذت دیدن امیرالمومنین علیه السلام ( به نقل از آیت الله #مصباح_یزدی ره )
https://b2n.ir/sahife2_60
✳️مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی
وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی
شد حلقه قامت من تا بعد از این رقیبت
زین در دگر نراند ما را به هیچ بابی
در انتظار رویت ما و امیدواری
در عشوه وصالت ما و خیال و خوابی
مخمور آن دو چشمم آیا کجاست جامی
بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی
#حافظ چه مینهی دل تو در خیال خوبان
کی تشنه سیر گردد از لمعه سرابی
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_432
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
علّامه #محمد_تقی_جعفری نقل می کرد: عدّهای از جامعهشناسان برتر دنیا در «دانمارک» جمع شده بودند تا دربارة موضوع مهمّی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود :
ارزش واقعی انسان به چیست؟
برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصّی داریم؛ مثلاً معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیّت آن است.
معیار ارزش پول، پشتوانة آن است. امّا معیار ارزش انسانها در چیست؟
هر کدام از جامعه شناسها صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصّی را ارائه دادند.
وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است.
کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است امّا کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازة خداست.
علّامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسهایی که صحبتهای مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
وقتی تشویق آنها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی علیه السلام است. آن حضرت در «نهج البلاغه» میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ؛ ارزش هر انسانی به اندازة چیزی است که دوست میدارد
وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانة احترام به وجود مقدّس امیرالمؤمنین علی علیه السلام از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
♦️ راز نوشتن شرح #نهج_البلاغه توسط مرحوم علامه محمد تقی #جعفری ره
🔸 علامه #محمد_تقی_جعفری ره در شرح حالش مینویسند، یک شب علامه #امینی را خواب دیدم و ایشان به من گفت که آقای جعفری از دست من که دیگر کاری بر نمیآید شما که هستید تلاش کنید و برای امیرالمومنین کار کنید این مرد خیلی #مظلوم است. این خواب مقدمه نوشتن شرح نهجالبلاغه توسط علامه جعفری شد. سال 59 که این خواب را دیدند ، 4 جلد از تفسیر نهجالبلاغه ایشان چاپ شدهبود. نگاه استاد به آن خواب، نگاه تکلیفمدارانه بود. احساس میکردند این ماموریتی است که با آن پیام علامه امینی بر عهده ایشان گذاشته شده است. بهطور طبیعی، ایشان قبل از آن هم در زمینه نهجالبلاغه مطالعه و پژوهش داشتند اما بعد از آن خواب، با این نگاه که این کار به ایشان تکلیف شده، با مداومت بیشتری آن را پی گرفتند و این مأموریت تا روزهای آخر عمرشان همچنان ادامه داشت.»
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📚 #خرید #مجموعه آثار مرحوم علامه #محمد_تقی_جعفری ره
🔸 ارائه متن 19 عنوان کتاب از آثار مرحوم علامه محمدتقی جعفری ، در موضوعاتی مانند: فلسفه، عرفان اسلامی، عقاید و کلام، فقه اسلامی و ادبیات فارسی
• برخی از کتابهای برنامه، عبارتاند از: – تحقیقی در فلسفه علم – حیات معقول – جبر و اختیار – حقوق جهانی و کاوشهای فقهی – معرفتشناسی – بررسی افکار دیوید هیوم و برتراند راسل – حکمت، عرفان و اخلاق در شعر نظامی گنجوی – عرفان اسلامی – تکاپوی اندیشهها – مولوی و جهانبینی
📱 https://www.noorshop.ir/fa/product/15250/%D9%86%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AA%D9%82%DB%8C-%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%87-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#حاج_شیخ_غلام_رضا_در_نظر_علما 1
*️⃣ حضرت #امام_خمینی(قدس سره):
#حاج_شیخ_غلام_رضا عجیب تفسیری ارائه کردند. خیلی عمیق و جالب بود. آیا یزد هم چنین بزرگانی دارد؟
*️⃣ آیت الله حاج شیخ مرتضی #حائری_یزدی:
من فقط دو نفر را دیدم که واقعاً خالی از هوای نفس هستند: یکی مرحوم حاج شیخ حسین زاهد در تهران و دیگر مرحوم حاج شیخ غلامرضا در یزد، اما علوّ همت مرحوم حاج شیخ غلامرضا را هیچ کس ندارد.
*️⃣ آیت الله العظمی #بروجردی:
آقای آیت الله حاج شیخ همه کاره ی من و صاحب اختیار من است.
*️⃣ آیت الله حاج آقا بزرگ تهرانی:
شیخ غلام رضا یزدی دانش وری است کمال یافته و فرهیخته ای است بلند پایه آنان که اهل معرفتند، جایگاه برینش را می شناسند و بسیار گرامی اش می شمارند. خدمات ارجمندش والا و ماندگارند و پندهای سنجیده اش در جان مخاطبان اثرگذار؛ زیرا او، خود، تندیس پارسایی و راست گویی و بی آلایشی است.
*️⃣آیت الله #سید_جمال_گلپایگانی:
خوشا به حالتان، خوشا به حالتان! به ایرانی ها بگویید آقای حاج شیخ غلامرضا «حجت زمان» است. چهل سال پیش در این جا (نجف) بوده است، بیست نفر از ما در این جا مجتهد و بعضی ها مرجع تقلید شده اند، ولی هیچ کدام آقای حاج شیخ غلامرضا نمی شوند.
*️⃣ آیت الله العظمی #بهجت:
از آقای حاج آقا حسین قمی شنیده بودم که از منبر دو نفر به خوبی می شود استفاده نمود: یکی منبر آقا سید یحیی و دیگر حاج شیخ غلامرضای یزدی، ما رفتیم پای منبر ایشان استفاده کنیم که دیدم نظر آقای قمی درست است. از آقای حاج سیّد محمّد داماد پرسیدم: آیا کسی الآن در یزد مثل حاجی شیخ غلام رضا هست؟ گفت: نه.
ایشان مفتاح علوم قرآن دارند که کتاب جالبی است. معلوم نیست از این کارخانه، دیگر چنین قماش هایی در می آید یا نه؟ نمی دانم، خدا بهتر می داند! خوشا به سعادت آقای حاج شیخ غلام رضا، ما کجا و این ها کجا!
*️⃣ علّامه #محمد_تقی_جعفری (#جعفری ):
شما روحانیون باید اهل عمل باشید. شما اگر حاج شیخ غلام رضا یزدی را می دیدید، با همان دیدن او، جواب سؤالتان را می گرفتید.
ای لقای تو جواب هر سؤال
مشکل از تو حل شود بی قیل و قال
ادامه دارد ...
#حدیث_سرو
منبع ( اینجا )
🆔 @sahife2