eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/tYO2Vq 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
5 ▪️ دعای یکی از دعاهای معروف امام سجاد علیه السلام و دعای بیستم صحیفه سجادیه است. این دعا به دلیل دارا بودن محتوا و مضامین عالی و ابعاد تربیتی و سیر و سلوکی از سوی سالکان و عارفان و محققان و دعا پژوهان مورد توجه بسیار قرار گرفته و شرح و تفسیرهای فراوان بر آن نوشته شده است. بررسی این دعا از این جهت دارای اهمیت است که دارای ابعاد گوناگون و از آن جمله توجه به حیات جمعی و تلقین و ارزش گذاری اموری است که فرد در زندگی خود باید آنها را به‌کار گیرد. این دعا از ۲۲ قسمت تشکیل شده که هر قسمت با درود بر محمد و آل محمد شروع ‌گردیده و با در خواستهایی که هر کدام اخلاق پسندیده می‌باشد دنبال می‌گردد و همه آن ها مضمونشان درخواست توفیق الهی می‌باشد. ▪️به امید آن که انس با این دعا سبب تحولی بزرگ در رفتار و کردار ما شود باهم دعای را چهل روز زمزمه میکنیم : ♦️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ ، وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ .....👇 🎵 b2n.ir/SAHIFE2_20 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس من و همصحبتی اهل ریا دورم باد از گرانان جهان رطل گران ما را بس قصر فردوس به پاداش عمل می‌بخشند ما که رندیم و گدا ، دیرمغان ما را بس بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان ما را بس از در خویش خدا را به بهشتم مفرست که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس از مشرب قسمت گله ناانصافیست طبع چون آب و غزل‌های روان ما را بس 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
Ataei-Shab15Moharram1396[06].mp3
3.03M
🎵من و ارباب و جمع زوار یادش بخیر 👤حسن ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ حکایت قسمت 7 🌺 صاف خواهی چشم و عقل و سمع را بر دران تو پرده‌های طمع را زانک آن تقلید صوفی از طمع عقل او بر بست از نور و لمع طمع لوت و طمع آن ذوق و سماع مانع آمد عقل او را ز اطلاع گر طمع در آینه بر خاستی در نفاق آن آینه چون ماستی گر ترازو را طمع بودی به مال راست کی گفتی ترازو وصف حال برنامه ی - قسمت 7 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
👈مولانا می‏گوید: روشن کردن چشم و گوش و عقل برای ادراک حقایق، این است که طمع‏ های این دنیا را ترک کنی؛ طمع مثل پرده ‌ای است که در برابر چشم دل یا چشم باطن، مانع مشاهدهْ حقیقت است. هم‌چنان که طمع آن صوفی مهمان نگذاشت که عقل او حقیقت را دریابد. مولانا قضاوت درست را به کار آینه و ترازو تشبیه می‏کند، اما طمع می‏تواند آینه و ترازو را هم به دروغ وادارد. قسمت 7 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ حکایت قسمت 8 🌺 هر نبیّی گفت با قوم از صفا من نخواهم مزد پیغام از شما من دلیلم حق شما را مشتری داد حق دلالیم هر دو سری چیست مزد کار من دیدار یار گرچه خود بوبکر بخشد چل هزار چل هزار او نباشد مزد من کی بود شبه شبه در عدن یک حکایت گویمت بشنو بهوش تا بدانی که طمع شد بند گوش هر که را باشد طمع الکن شود با طمع کی چشم و دل روشن شود پیش چشم او خیال جاه و زر همچنان باشد که موی اندر بصر جز مگر مستی که از حق پر بود گرچه بدهی گنجها او حر بود هر که از دیدار برخوردار شد این جهان در چشم او مردار شد لیک آن صوفی ز مستی دور بود لاجرم در حرص او شبکور بود صد حکایت بشنود مدهوش حرص در نیاید نکته‌ای در گوش حرص برنامه ی - قسمت آخر قسمت 8 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
👈هر پیامبری، بدون طمع‌ورزی بود که توانست مسئولیت ارشاد و تعلیم و هدایت خلق را عهده‌دار شود و به مردم اعلان کند: ای مردم! از شما مالی نخواهم که مزد مرا خدا تعهد کرده است: «وَیَا قَوْمِ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِیَ إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَمَآ أَنَاْ بِطَارِدِ الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّهُم مُّلاَقُو رَبِّهِمْ وَلَکِنِّیَ أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ»:اى قوم! من به خاطر این دعوت، اجر و پاداشى از شما نمى‏طلبم؛ اجر من، تنها بر خداست! و من، آنها را که ایمان آورده‏اند، (بخاطر شما) از خود طرد نمى‏کنم؛ چرا که آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد؛ (اگر آنها را از خود برانم، در دادگاه قیامت، خصم من خواهند بود؛) ولى شما را قوم جاهلى مى‏بینم! من راهنما هستم و خدا مشتری شما؛ حق‌تعالی، حق دلالی مرا دو جانبه داده است. این کلام، از مضمون آیه 111 سورهْ توبه گرفته شده است که خداوند مال و نفس مؤمنان را خریدار است و به آنها که در راه او مال و جان انفاق کنند، بهشت را خواهد داد. مولانا مزد خدایی و رفتن به بهشت را این‌گونه تفسیر می‏کند: منظور، دیدار حق و رسیدن به اوست و می‌گوید: در برابر دیدار حق، ثروت چهل‌هزار دیناری که ابوبکر در راه اسلام صرف کرد، مانند "شبه" در مقایسه با مروارید عدن است. مولانا می‏گوید: طمع و آز، گوش هوش انسان را می‌بندد؛ هرکسی که به این صفت رذیله دچار شود، زبانش به هنگام سخن‌ گیر می‏کند و با بودن میل به طمع، کی چشم و گوش انسان روشن می‏شود. خیال خام در مورد جاه و مال، مانند مویی است که در چشم آزمند می‏روید که بسیار آزار دهنده یا کشنده است، مگر آن‌کسی که از عشق خدا سرشار و سرمست باشد. اگر گنج‌های دنیا را هم به او بدهند، باز بندهْ جاه‌ و زر نمی‏شود. او آزاده‌ای است که اسیر آنها نمی‏شود. هرکس که از دیدار الهی بهره‌مند شد، در چشم او این دنیا با همه فریبندگی‌اش، مُرداری بیش نیست. ولی آن صوفی مقلد، از مستی شراب الهی دور و بیگانه بود؛ به همین جهت، او شب‌کور بود؛ یعنی به سبب حرص، چشمانش در شب دنیا قادر به دیدن جمال حق نبود. پس هرکس از عشق حق، مستی ندارد، حرص دنیا او را از مشاهده حقیقت باز می‏دارد. هرکس که از دعوت و ضیافت حق تعالی، بیگانه و از غذای روحی و معنوی، دور باشد، گدا سیرتی است که هرچه داشته باشد، باز چشمش دنبال مال دیگران است. قسمت 8 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " هنگام اعتراف به کوتاهی در ادای خداوند " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " هنگام اعتراف به کوتاهی در ادای خداوند " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع ) " هنگام اعتراف به کوتاهی در ادای خداوند " : 🔹فسُبْحَانَكَ مَا أَبْيَنَ كَرَمَكَ فِى مُعَامَلَةِ مَنْ أَطَاعَكَ أَوْ عَصَاكَ: تَشْكُرُ لِلْمُطِيعِ مَا أَنْتَ تَوَلَّيْتَهُ لَهُ، وَ تُمْلِى لِلْعَاصِى فِيمَا تَمْلِكُ مُعَاجَلَتَهُ فِيهِ🔹 🔸منزهی تو،چه روشن و آشکار است لطف و کرمت در معامله با آن کس که تو را اطاعت کند یا معصیت ورزد .مطيع را جزا مى دهى به كارى كه تو خود او را توفيق داده اى و گناهكار را مهلت مى دهى با آن كه مى توانى در عقوبت او شتاب فرمايى🔸 🔗کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع ) " هنگام اعتراف به کوتاهی در ادای خداوند " : 🔹أعْطَيْتَ كُلا مِنْهُمَا مَا لَمْ يَجِبْ لَهُ، وَ تَفَضَّلْتَ عَلَى كُلٍّ مِنْهُمَا بِمَا يَقْصُرُ عَمَلُهُ عَنْهُ🔹 🔸هر يك از آن دو را چيزى بخشيدى كه مستحق نيست، و بر هر يك تفضّل فرمودى، به قدرى كه او از آن كمتر است🔸 🔗کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ به لطف پروردگار متعال، به جلوه‌های بسیار بدیع و جذاب و شوق‌انگیز کَرَم خدای متعال رسیدیم . امام سجاد (علیه‌السلام) با عباراتی بسیار جذاب و دقیق، کرم حضرت حق به بندگان را به تصویر می‌کشد و با نوعی تصویرسازی هنرمندانه و فوق‌العاده بدیع، کرم خدای متعال را ترسیم می‌کند. این عبارت، نوعی جمع‌بندی اعجاب‌انگیز است. «فَسُبْحَانَكَ مَا أَبْيَنَ كَرَمَكَ فِى مُعَامَلَةِ مَنْ أَطَاعَكَ أَوْ عَصَاكَ». چقدر روش تو در مواجهه با بندگانت کریمانه است و در عالی‌ترین سطح کرامت قرار دارد. این عبارت، نوعی جمع‌بندی اعجاب‌انگیز است. واژه‌ی «سُبْحَانَكَ»، نشان‌دهنده‌ی شگفتی و اعجاب از شیوه‌ی کریمانه‌ی حضرت حق در برابر بندگانش است. «مَا أَبْيَنَ»، صیغه‌ی تعجب است و بیانگر اعجاب. حضرت خطاب به خداوند می‌فرماید: کرم تو در برخورد و مواجهه‌ و معامله‌ی تو با بندگان مطیع و عاصی، آشکار و متجلی و درخشان است. این عبارت یادآور این آیه‌ی کریمه است: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ؛[۱] اى انسان، چه چيز تو را درباره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته؟». حضرت در مورد برخورد خداوند با بندگان مطیع می‌فرمایند: «تَشْكُرُ لِلْمُطِيعِ مَا أَنْتَ تَوَلَّيْتَهُ لَهُ». در مورد کسی که در مقام اطاعت تو برمی‌آید و بنای زندگی و ساختار شخصیتی او، مطابق قاعده‌ی بندگی و اطاعت است، کرم تو این‌گونه آشکار می‌شود که با آنکه تمام مقدّمات و امکانات و اسباب برای اطاعت آن شخص را خودت فراهم کردی، باز از او قدرشناسی می‌کنی. در مورد برخورد خداوند با بندگان عاصی نیز می‌فرمایند: «وَ تُمْلِى لِلْعَاصِى فِيمَا تَمْلِكُ مُعَاجَلَتَهُ فِيه». مواجهه‌ی کریمانه‌ی تو در مورد معصیت‌کار، عبارت از حلمی است که نسبت به او می‌ورزی و در عقوبت او شتاب نمی‌کنی. تو به او مهلت و وقت می‌دهی، در حالی که مسلط بر او هستی و می‌توانی در همان لحظه‌ی اول، در عقوبت شتاب کنی. اینجا حضرت جمع‌بندی می‌کنند و می‌فرمایند: «أَعْطَيْتَ كُلا مِنْهُمَا مَا لَمْ يَجِبْ لَهُ». به هر یک از اینها (مطیع و عاصی) عطا و بخشش و دهشی می‌کنی که از جانب تو واجب نیست و کاملاً کریمانه و از سر فضل و تفضل است. چه پاداش‌هایی که به مطیع می‌دهی و چه مهلتی که به عاصی می‌دهی و البته فراتر از مهلت هم هست. تو مهلت می‌دهی تا زمینه‌ی بازگشت او فراهم شود و او را ببخشی و در این بخشش، تقرب به خودت ایجاد شود. نه این مهلت دادن واجب بود و نسبت به آن استحقاقی وجود داشت و نه آن سپاسگزاری. پس این شکر و حلم، نماد‌های کرم تو هستند. «وَ تَفَضَّلْتَ عَلَى كُلٍّ مِنْهُمَا بِمَا يَقْصُرُ عَمَلُهُ عَنْهُ». و از خزانه‌ی کرم خود به صورت یک‌جانبه و بدون استحقاق، به هر یک از عاصی و مطیع، کرم کردی؛ زیرا عمل آنها اصلاً به این افق نمی‌رسد. حضرت سراغ مطیع می‌رود و ابتدا وضعیت او را توضیح می‌دهد که انشا الله در بند بعد شرح آن می آید.. 👤استاد دعای 🔗کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
⚫️ جناب آقای حاج حسین علیپور نقل می کرد که استادم مرحوم آقای حاج حسن که یکی از ، ذاکران و خوانندگان درجه یک و با صفای امام حسین علیه السلام بود برای من تعریف می کردو می گفت: در یکی از سفرهایی که به سوریه و شام رفته بودم، روزی به حرم حضرت زینب علیها السلام مشرّف شدم و مشغول وضو گرفتن در صحنِ حرم بودم. در همین هنگام متوجه شدم حاج رسول نیز وارد صحن مطهر حضرت زینب علیها السلام شد. او دستمالی را که سه بسته گز اصفهانی در لای آن بود در زیر بغلش داشت و چند نفر از عرب ها و جوان های سوری نیز که به حاج رسول علاقمند بودند به دنبال او در حرکت بودند. او آن روز در یک حال و هوای خاصّی قرار داشت. حاج رسول تا چشمش به من افتاد به کنار من آمد و بعد از سلام و احوالپرسی به من گفت: آقای ناجیان! صبر کن من هم وضو بگیرم تا با هم به حرم مشرّف شویم. امروز من می خواهم خودم زیارتنامه بخوانم، شما هم بیا گوش کن. من با خودم گفتم: حاج رسول چگونه می خواهد امروز برای ما زیارتنامه بخواند، او که زیاد سواد ندارد! حاج رسول مشغول وضو گرفتن شد و من صبر کردم تا او نیز وضویش را گرفت و سپس من و آن عرب های سوری به دنبال حاج رسول به طرف داخل حرم به راه افتادیم. حاج رسول وارد کفشداری شد و یکی از بسته های گز را به مسئول کفشداری داد. او بسته های دیگر را نیز به دست من داد و گفت: اینها را هم شما نگه دار تا من راحت تر بتوانم زیارتنامه بخوانم. زمانی که می خواستیم داخل حرم بشویم، من رو به حاج رسول کردم و در حالی که به کتیبه هایی که بر روی آنها اذنِ دخول - دعاهای اجازه وارد شدن به حرم - نوشته شده بود اشاره می کردم گفتم: حاج رسول! حالا که شما امروز می خواهی برای ما زیارتنامه بخوانی پس در ابتدا این دعاهای اذنِ دخول را نیز برای ما بخوان. چشم های حاج رسول به یک باره پر از اشک شد و با یک سوز و حالی گفت: باشد من اذن دخول هم می خوانم امّا من اذن دخول هایی را که خودم بلد هستم می خوانم! سپس حاج رسول ابتدا با صدای بلند گفت: بسم اللَّه الرحمن الرحیم آن گاه بافغان و گریه ای شدید شروع به خواندن این شعرهای ترکی نمود: ظلم آتشینه کوفه ده یاندیخ ایکی میزدا (زبان حال حضرت زینب علیها السلام خطاب به سر بریده امام حسین علیه السلام است که می گوید: ای برادر! در آتش ظلم و بیداد، در شهر کوفه، هر دو تای ما سوخته گشتیم) بیر گونده همان شهری دولاندیخ ایکی میزدا (هر دو تای ما در یک روز، آن شهر را گردیدیم و دور زدیم) سن نیزه ده من ناقه ده گلدیخ ایکی میزدا (هر دو تای ما آمده ایم، امّا تو بر روی نیزه آمدی و من بر روی ناقه) در این لحظه حاج رسول در حالی که از خود بیخود شده بود و سرش را نیز زخمی کرده بود با اشک و ناله ای شدید ادامه داد: باش دان باجین اولسون یارالاندیخ ایکی میزدا (ای برادر! خواهرت برایت بمیرد، هر دو تای ما نیز سرهایمان زخمی و خونی شده است) قربانِ آن زیارتنامه خواندن های ، قربانِ آن اذنِ دخول خواستن های او، قربانِ آن گریه ها و قربانِ همه آن بی تابی ها و سوز و گدازهای رسول ترک که همه آنها از عشق و ایمان و جذبه های درونی او نشأت گرفته بود. 🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2