❤️ حلول ماه #شعبان مبارکباد
🙏دعای 43 #صحیفه_سجادیه
✍️ دعای امام سجاد علیه السلام " هنگام نگرستین به ماه نو"
📋 1da.ir/ilgTc
#چهل_سه #ماه
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
سلسله مباحث
#بهترین_زندگی_در_پرتوی_سخنان_امام_سجاد علیه السلام
در #صحیفه_سجادیه
◀️ فروتني براي سرمايه داران
اگر به واسطه فقر، براي سرمايه داران فروتني کنيد، گرفتار خواري وبي اعتنايي از جانب خدا ميشويد.
👈بخشي از دعاي #بیستم از صحيفه سجاديه
#دعا_بیستم_12
https://b2n.ir/sahife2_020
https://eitaa.com/sahife2/5294
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_241
◀️#انتقام_سخت خدا از ظالمان
فَقَالَ (علیه السلام): يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ، أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ.
امام علی علیه السلام : روزى كه ستمديده از ستمكار #انتقام كشد، سخت تر از روزى است كه ستمكار بر او ستم روا مى داشت.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ روز #انتقام ظالمان:
قسمت اول
📜 امام (ع) در این کلام حکیمانه به ظالمان هشدار مىدهد که در انتظار انتقام باشند، مى فرماید: «روز انتقام مظلوم از ظالم، شدیدتر از روز ستم کردن ظالم بر مظلوم است»؛ (یَوْمُ آلْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ).
همانگونه که در ذکر سند این حکمت آمد، شبیه آن با تفاوتى در حکمت 341 آمده است آنجا که مى فرماید: «یَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ؛ روز اجراى عدالت بر ستمگر، سختتر است از روز ظلم ستمگر بر مظلوم». جمعى از شارحان نهج البلاغه این سخن را اشاره به انتقام الهى در روز قیامت دانسته اند. در این صورت شدیدتر بودن روز انتقام مظلوم آشکار است، زیرا مظلوم مثلاً یک بار به دست ظالم کشته یا مجروح مى شود ولى کیفر ظالم در روز قیامت مکرر خواهد بود و به آسانى پایان نمى یابد.
در حالى که بعضى دیگر آن را اشاره به انتقامهاى الهى در دنیا و آخرت، هر دو دانسته اند، زیرا تجربه نشان مى دهد که گروه زیادى از ظالمان، پیش از گرفتار شدن به مجازات الهى در آخرت، در همین دنیا کیفر شدیدى مى بینند. اگر تاریخ را مطالعه کنیم مصداقهاى زیادى براى این مطلب دیده مى شود. در طول عمر خود نیز بسیارى از ظالمان را دیده ایم که به چه روز سیاهى نشستند و گرفتار چه عقوبتهاى دردناکى شدند؛ افزون بر رسوایى هاى فراوان و اهانتهاى شدید که دامان آنها را گرفت.
در قرآن مجید نیز بارها به این حقیقت اشاره شده که بسیارى از ظالمان در همین دنیا نیز گرفتار کیفرهاى شدیدى مى شوند؛ از جمله در آیه 102 سوره «هود» مى خوانیم: «(وَکَذَلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِىَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ)؛ و این چنین است مجازات پروردگار تو، هنگامى که شهرها و آبادى هاى ظالم را مجازات مى کند! (آرى،) مجازات او، دردناک و شدید است!». در آیه 45 سوره «حج» نیز آمده است: «(فَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا وَهِىَ ظَالِمَةٌ فَهِىَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِیدٍ)؛ چه بسیار شهرها و آبادى هایى که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالى که (مردمش) ستمگر بودند، به گونه اى که بر سقفهاى خود فروریخت! (نخست سقفها ویران گشت؛ و بعد دیوارها بر روى سقفها!) و چه بسیار چاه پرآب که بى صاحب ماند؛ و چه بسیار قصرهاى محکم و مرتفع!».
در روایات اسلامى و نیز در نهج البلاغه کراراً به این مطلب اشاره شده است. امام امیرمؤمنان على (ع) در عهدنامه مشهور خود به مالک اشتر مى فرماید : «وَلَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللَّهِ وَتَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَى ظُلْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِینَ وَهُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَادِ؛ (بدان) هیچ چیز در تغییر نعمتهاى خداوند و تعجیل انتقام و کیفر او از اصرار بر ظلم و ستم سریعتر نیست، زیرا خداوند دعاى مظلومان را مىشنود و در کمین ستمکاران است». در حدیث دیگرى که در غررالحکم از آن حضرت نقل شده آمده است: «الظُّلْمُ فِى الدُّنیا بَوارٌ وَفِی الاْخِرَةِ دَمارٌ؛ ظلم در دنیا مایه نابودى و در آخرت موجب هلاکت است».
در حدیث دیگرى در همان کتاب آمده است: «الظُّلْمُ یَزِلُّ الْقَدَمَ وَیَسْلُبُ النِّعَمَ وَیُهْلِکُ الاُْمَمَ؛ ظلم موجب لغزش و سلب نعمت و سبب هلاکت امتهاست».
در کتاب «کافى» از امام صادق (ع) آمده است که دو نفر درباره دعوایى که در میان آنها بود خدمت حضرت رسیدند. هنگامى که امام (ع) سخن آنها را شنید فرمود: «أَمَا إِنَّهُ مَا ظَفِرَ أَحَدٌ بِخَیْرٍ مِنْ ظَفَرٍ بِالظُّلْمِ؛ بدانید کسى که با ظلم پیروز شود هرگز به خیرى دست نیافته است». سپس افزود: «أَمَا إِنَّ الْمَظْلُومَ یَأْخُذُ مِنْ دِینِ الظَّالِمِ أَکْثَرَ مِمَّا یَأْخُذُ الظَّالِمُ مِنْ مَالِ الْمَظْلُومِ؛ بدانید مظلوم از دین ظالم بیش از آنچه ظالم از مال مظلوم مى گیرد خواهد گرفت». و در ذیل حدیث آمده است که آن دو بعد از شنیدن سخنان امام (ع) پیش از آنکه از جاى برخیزند با یکدیگر صلح کردند».
این سخن را با حدیثى از رسول خدا (ص) پایان مى دهیم آنجا که فرمود: «بَیْنَ الْعَبْدِ وَالْجَنَّةِ سَبْعُ عِقابٍ أهْوَنُهَا الْمَوْتُ. قالَ أنَس: قُلْتُ: یا رَسُولُ اللهِ! ما أصْعَبُها؟ قالَ: الْوُقُوفُ بَیْنَ یَدَىِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ إذا تَعَلَّقَ الْمَظْلُومُونَ بِالظّالِمِینَ؛ در میان بهشت و انسان هفت گردنه مخوف است که ساده ترین آنها مرگ است. انس (از اصحاب رسول الله ص ) مى گوید: عرض کردم اى رسول خدا! سختترین آنها کدام است؟ فرمود: حضور در پیشگاه خداوند متعال در زمانى که مظلومان دامن ظالمان را مى گیرند» #مالک_اشتر
ادامه دارد ....
#نهج_البلاغه_حكمت_241
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ روز #انتقام ظالمان:
قسمت 2
📜 مرحوم علامه شوشترى در شرح نهج البلاغه خود داستان عبرت انگیزى نقل مى کند و مى گوید: «معروف است شخصى به نام «بکبوش»، وزیر «جلال الدوله آل بویه» بود و کارهاى او را به تدریج قبضه کرد. روزى «بکبوش» مردى از اشراف بصره را آزار بسیار داد و او را همچون مرده رها کرد. مدتى بعد با گروهى عظیم سواره عبور مى کرد. همان مرد مظلوم او را دید، گفت: خداوند داور میان من و تو باشد. من تو را با تیرهاى شبانه هدف قرار مى دهم. «بکبوش» دستور داد او را آنقدر زدند که همچون مرده به روى زمین افتاد و به او گفت: این تیرهاى روز است که به تو اصابت کرد. سه روز بیشتر نگذشت که «جلال الدوله» دستور داد «بکبوش» را بگیرند و او را در اتاقى روى حصیرى نشاندند و کسى را مأمور کرد که مرتبآ به او اهانت کند. فراشها براى نظافت وارد اتاق شدند وحصیر را از زیر پاى او کشیدند، نامه اى زیر آن یافتند و آن را به «ابن الهدهد» که رئیس فراشان بود، دادند. او گفت: چه کسى این نامه را در آنجا انداخته است؟ گفتند: نه احدى در آن حجره وارد و نه از آن خارج شده است. نامه را خواندند دیدند این دو شعر در آن است:
سِهامُ اللَّیْلِ لا تُخْطِىءُ وَلکِنْ
لَها أمَدٌ وَلِلاَْمَدِ انْقِضاءٌ
أَتَهْزَأُ بِالدُّعاءِ وَتَزْدَریهِ
تَأَمَّلْ فیکَ ما صَنَعَ الدُّعاءُ
تیرهاى شبانه هرگز خطا نمى کند ولى ـ زمانى دارد و آن زمان به هر حال مى گذرد.
آیا دعاى شبانه را مسخره مى کنى و بر آن عیب مى نهى؟ ـ حال ببین دعا با تو چه خواهد کرد.
این خبر به گوش «جلال الدوله» به طور مشروح رسید. دستور داد فراشان آنقدر بر دهانش کوبیدند که دندانهایش فرو ریخت و سپس انواع شکنجه ها را به او دادند تا هلاک شد.
یکى از بزرگان و اولیاء الله «سعید بن جبیر»، یاور امام سجّاد (ع) و مومن خالص متوکّل بر خدا و کسى است که به مرگ لبخند زده است. مأموران حجّاج بن یوسف ثقفى، سعید بن جبیر را به نزد این سنگدل و جنایتکار بى رقیب تاریخ مى آورند. حجّاج چون نمى تواند در سخن بر او چیره شود، دستور مى دهد رو به قبله سرش را از بدن جدا کنند. حاضران مى بینند که سعید در نهایت خونسردى رو به قبله این آیه شریفه را تلاوت مى کند: «(إِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضَ حَنِیفآ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ)؛ من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمانها و زمین را آفرید. من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم»
حجّاج به قصد توهین به سعید فرمان داده بود او را همچون حیوانى رو به قبله گردن زنند. وقتى مى بیند قرائت آن آیه براى سعید عزّت و سعادتى ایجاد کرده است، بار دیگر دستور مى دهد که پشت به قبله او را بکشند. این بار آواى ملکوتى این آیه شریفه از حلقوم سعید بلند مى شود که: «(وَللهِِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ إِنَّ اللهَ #واسعٌ عَلِیمٌ)؛ مشرق و مغرب از آن خداست! به هر سو رو کنید ـ حتّى پشت به قبله ـ خدا آنجاست! خداوند بى نیاز و داناست».
حجّاج خشمگینانه و شکست خورده دستور مى دهد سرش را بر روى زمین از تنش جدا کنند و سعید که مرگ را به بازى گرفته بود، با آرامش خاطرى بى نظیر این کلام خدا را زمزمه مى کند که: «(مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى)؛ ما شما را از زمین آفریدیم و به آن بازمى گردانیم و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون مى آوریم
حجّاج بى اختیار فریاد مى زند: «گردنش را بزنید و ما را از شرّ او راحت کنید». سعید در آخرین لحظه عمرش با خدایش سخن گفت و از او خواست: «اللّهُمَ لاَ تُسَلِّطُهُ عَلى أحَدٍ بَعْدى؛ پروردگارا! پس از من، حجّاج را بر هیچکس مسلّط مفرما». و لحظه اى بعد به دیدار پروردگارش نایل آمد. نفرین سعید مستجاب شد و گریبان حجّاج را گرفت تا جایى که بدنش سرد مى شد و همواره مى لرزید، آنقدر احساس سرما مى کرد که دستهایش را داخل آتش قرار مى داد؛ ولى باز هم مى لرزید! یکى از بزرگان به دیدنش آمد، حجّاج گفت: «برایم دعایى بکن». آن شخص گفت: «مگر نگفتم اینقدر جنایت مکن! این نتیجه جنایات توست». حجّاج گفت: «نمى گویم دعا کن تندرست و سالم شوم، بلکه دعا کن بمیرم تا از این وضع نجات یابم
#نهج_البلاغه_حكمت_241
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_121
الَّذِينَ ءَاتَيْنَهُمُ الْكِتَبَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخَسِرُونَ
كسانى كه به آنها كتاب آسمانى دادهایم وآنرا چنان كه سزاوارِ تلاوت است تلاوت مىكنند، آنان به آن (قرآن یا پیامبر) ایمان مىآورند و كسانى كه به آن كافر شوند، آنان همان زیانكارانند.
🔴 رعایت #انصاف حتّى در برخورد با مخالفان، لازم است «الّذین اتیناهم الكتاب یتلونه حقّ تلاوته»
🔴 حقّ #تلاوت، در تلاوت با صوت زیبا ورعایت نكات تجوید خلاصه نمىشود، بلكه ایمان وعمل نیز لازم است. «یتلونه حقّ تلاوته اؤلئك یؤمنون به»
#دشمن_شناسی
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ ز کوی یار میآید نسیم باد #نوروز ی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست
مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی
طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن
کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی
سخن در پرده میگویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
ندانم نوحه قمری به طرف جویباران چیست
مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی
میای دارم چو جان صافی و صوفی میکند عیبش
خدایا هیچ عاقل را مبادا بخت بد روزی
جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع
که حکم آسمان این است اگر سازی و گر سوزی
به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم
بیا ساقی که جاهل را هنیتر میرسد روزی
می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش
که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزی
نه حافظ میکند تنها دعای خواجه تورانشاه
ز مدح آصفی خواهد جهان عیدی و نوروزی
جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده
جبینش صبح خیزان راست روز فتح و فیروزی
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_454
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
تبیین لینک زیر
https://eitaa.com/sahife2/40226
1- #عجايب_عظمت_حق
قسمت 6
#عظمت_حق_حديث 1
🔴 انسان وقتى در برابر احاديثى كه از ائمّه معصومين عليهم السلام در باب معرفت حضرت ربّ العالمين رسيده قرار مىگيرد، خود را با دريايى بىساحل و بحرى بىپايان و اقيانوسى بى كرانه روبرو مىبيند.
احاديثى كه در «التوحيد»، «تحت العقول»، «بحار الأنوار»، «علم اليقين» و ... آمده آدمى را مبهوت و حيران و شگفت زده مىكند، از عظمت حضرت محبوب و از معلومات و معارف ائمّه شيعه عليهم السلام.
به ذكر چند حديث در محور اين حقيقت اكتفا كرده و عزيزان را به مطالعه كتب مربوطه ارجاع مىدهم، باشد كه با رجوع به آن منابع، نور بيشترى كسب كنند.
عَنْ أبى عَبْدِ اللّهِ عليه السلام قال: إنَّ اللّهَ تَبارَكَ اسْمُهُ، وَتَعالى ذِكْرُهُ، وَجَلَّ ثَناؤُهُ، سُبْحانَهُ وَتَقَدَّسَ وَتَفَرَّدَ وَتَوَحَّدَ، لَمْ يَزَلْ وَلا يَزالُ، وَهُوَ الأوَّلُ وَالآخِرُ وَالظّاهِرُ وَالْباطِنُ، فَلا أوَّلَ لِأوَّلِيَّتِهِ، رَفيعاً فى أعْلى عُلُوِّهِ، شامِخُ الْأرْكانِ، رَفيعُ الْبُنيانِ، عَظيمُ السُّلْطانِ، مُنيفُ الآلاء، سَنِىُّ الْعُلْياءِ، الَّذى عَجَزَ الْواصِفُونَ عَنْ كُنْهِ صِفَتِهِ، وَلا يُطيقُونَ حَمْلَ مَعْرِفَةِ إلهيَّتِهِ، وَلا يَحُدُّونَ حُدُودَهُ لِأنَّهُ بِالْكَيْفِيَّةِ لا يُتَناهى إلَيْهِ.
اسم جلاله «اللّه» تنها و تنها به او اختصاص دارد و به قول اهل ادب، عَلَم براى ذات مقدّس اوست. اين اسم نشان دهنده وجودى است كه مستجمع صفات ذاتى و كمالات وجودى و جامع توحيد افعالى است و به منزله همه صفات وجودى ذاتى و فعلى است.
همه بركات و آثار خير كه بر عوالم امكانى افاضه شده و تا ابد ادامه خواهد داشت از تجلّيات حقيقت اين اسم است، كه اين اسم و رسمش و اين لفظ و حقيقتش و اين كلمه و مفهومش، به حريم مبارك و پيشگاه با عظمت او اختصاص داشته و بر ديگرى اطلاق نمىگردد.
او مستحقّ الوهيّت و معبوديت است كه عرصه گاه امكان را به نورش منوّر نموده، و انواع نعمتها را بر خوان جهان نهاده، و همه موجودات از خرد و كلان و غيب و نهان و ظاهر و باطن با زبان وجودى و استعداد امكانى، كمال او را ارائه مىدهند و تنها حضرت وى را شايسته تسبيح و تنزيه و پاك از نقص و عيب و نظير و شبه نشان مىدهند.
او متفرّد و يگانه و يكتا و بىهمتاست و هرگز نعمتها و فيوضات ساحت قدس او قابل شماره نيست، چنانكه پيامبر بزرگوار اسلام بدان اشاره فرموده:
لا احْصِى ثَناءً عَلَيْكَ، أنْتَ كَما أثْنَيْتَ عَلى نَفْسِكَ.
من هرگز ثناى بر تو را احصا نتوانم كرد، تو آن گونهاى كه خود بر خود ثنا گفتهاى.
در وحدت و يكتايى بى نظير و بدون مانند است، او وجود لم يزل و لايزال مىباشد، چرا كه وجود او واجب و حقيقت وجود و ذات او عين بقا و ابدى و ازلى است و فنا در آن حريم پاك راه ندارد.
مبدأ و اصل پيدايش و اوّل هر چيزى، و نهايت هر موجودى است:
و هو الأوَّل و الآخر، ظاهر و باطن است، ظهورش منشأ بطون مىباشد، جهت ظهور كبريايى بعينه همان جهت بطون، و از همان جهت كه ظاهر است از همان جهت باطن است. بر آغاز و اوّليّت او كه اوّل هر چيزى است و ازلى، چيزى سابقه ندارد.
نهايت رفعت حقيقى را واجد است، كه عقول از درك اين رفعت و بلندى مقام عاجزند، چرا كه عقول پاى رفتن به عرصه بىنهايت در بىنهايت را ندارند.
حضرتش شامخ الأركان، و رفيع البنيان است، آن چنانكه حتّى عقول قدسيّه و قدرت داران حريم ملكوت از فهم رفعت و شامخيّت آن جناب عاجزند، و پر و بالى براى پرواز به آن ساحت قدس و بارگاه مقدّس ندارند.
صاحب سلطنت و قدرت عظيم است آن چنان عظمتى كه تمام موجودات در برابرش پست و ناچيزند. نعمتهايش خارج از شماره و هميشگى است.
صفات كريمهاش چنان ارجمند و رفيع است كه واصفان هر چند از علم وسيعى برخوردار باشند از درك جزئى از حقيقت يك صفتش ناتوانند. پاى قلوب اوليا و عارفان و عاشقان در اين وادى لنگ است، براى رسيدن به اين مقام براى كسى راه نيست كه آن جناب از حدود بيرون است و احدى طاقت تحمّل معرفت الهيّت او را ندارد، كه با بيان كيفيّت و چگونگى نتوان به آستان حضرت او رسيد.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 146
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
1- #عجايب_عظمت_حق
قسمت 6
#عظمت_حق_حديث 2
🔴در قسمتى از يك روايت بسيار مهم از قول حضرت رضا عليه السلام نقل شده:
وَإنَّ الْخالِقَ لا يُوصَفُ إلّابِما وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ، وَ أنّى يُوصَفُ الَّذى تَعْجَزُ الْحوَاسُّ أنْ تُدْرِكَهُ، وَالأوْهامُ أنْ تَنالَهُ، وَالْخَطَراتُ أنْ تَحُدَّهُ، وَالأبْصارُ عَنِ الإحاطَةِ بِهِ؟ جَلَّ عَمّا وَصَفَهُ الْواصِفُونَ، وَتَعالى عَمّا يَنْعَتُهُ النّاعِتُون.
نَأى فى قُرْبِهِ، وَقَرُبَ فى نَأْيِهِ، فَهُوَ فى نَأيِهِ قَريبٌ، وَفى قُرْبِهِ بَعيدٌ. كَيَّفَ الْكَيْفَ فَلا يُقالُ: كَيْفَ؟ وَأيَّنَ الْايْنَ فَلا يُقالُ: أيْنَ؟ إذْ هُوَ مُنْقَطِعُ الْكَيْفوفِيَّةِ وَالأيْنُونِيَّةِ.
احدى نمىتواند وجود مقدّس آفريدگار را توصيف نمايد جز از طريقى كه حضرت او خودش را وصف كرده، و آن در آيات قرآن و فرمايشهاى ائمّه معصومين عليهم السلام است.
دانش انسان آميخته به جهل است، آن را استعداد و قابليّتى نيست كه بتواند وجود بىنهايت در بىنهايت را وصف كند. چگونه انسان قدرت توصيف آن جناب را دارد در حالى كه اساس و پايه دانش بشر نيروى حسّ است و حسّ از درك عظمت و جلال كبريايى ناتوان، و آن را تناسبى با ادراك حقايق و اسرار نيست، نيروى واهمه نيز از رسيدن به آن حقيقت محضه پايش لنگ است، كه واهمه به طور دائم در معرض خاطرات بىاساس است. عقل اكتسابى هم به آن ساحت مقدّس عرصه با عظمت راه ندارد، كه آنجا را كه ميدانى نامتناهى است با مركب عقل نمىتوان رفت. وجود مبارك حضرت ربّ العزّه برتر از آن است كه به وصف واصفان در آيد، و با ارزشتر از آن است كه نعت ثنا گويان بتواند به نعتش برخيزد.
او را نسبت به تمام موجودات قرب ذاتى است، ولى در عين قرب در جهت مقام و علوّشأن بسيار دور دست است. در دوريش نزديك است، و در نزديكيش دور؛ چرا كه او قائم به ذات و ماسواى او قائم به او هستند، و چه فاصلهاى دورتر از اين كه او قائم به خود و موجودات نسبت به او ربط محضند، و او واجب و ديگران ممكن، و حضرتش خالق و غير او مخلوق است. فاصله او از موجودات همچون فاصله قيّوميّت از قوّام و نور از سايه است، ولى در عين اين فاصله به تمام موجودات نزديك است، چرا كه او به وجود آورنده و نگهبان همه آنهاست.
چگونگىها و عوارض و معروض آنها را حضرت او آفريد، براين اساس نمىتوان گفت او چگونه است كه چگونگى مخلوق است و او خالقِ چگونگى، خالق محال است و داراى اوصاف مخلوق باشد. او علّت تامّ است، معنا ندارد به دايره معلوليّت در آيد، كه علّت تام نيروى فاعليّت و ايجاد است، و معلول و عرض تنها و تنها قابليّت و امكان، و جمع اين دو از محالات حتميّه است؛ زيرا كه مخلوق و معلولْ اوصاف خالق و علّت را ندارد، و خالق و علّت تام و وجود واجب، صفات ممكن و مخلوق را دارا نيست.
علّت تام و خالق هرگز در رتبه مخلوق نخواهد بود، بلكه ميان خالق و مخلوق بينونت كامل وجود دارد و ربط ميان اين دو ربط، معيّت قيّومى است. آرى، خالق و مخلوق در نوع و ماهيّت به هيچ عنوان يكسان نيستند ورنه خالقيّت و قيّوميّت بىمفهوم خواهد ماند.
وجود ممكن آميخته به قيد عدمى و ماهيّت است، ولى وجود مقدّس حضرت ربّ العالمين حقيقت وجود و بساطت وجود است، كه حقيقت تفاوت ميان حق و ماسوا به امور عدميّه است كه مراتب نقصان و قصور وجود مىباشد او از چگونگى و مكان كه هر دو از اوصاف مخلوقات است به كلّى جدا و مبرّاست.
اكنون خود قضاوت كنيد، ماسوا كه فقر و ربط و احتياج محضند و همه در تمام حيثيّات خود قائم به حضرت اويند و وصفى از اوصاف او آن چنان كه هست در هيچ موجودى يافت نمىشود، آيا مىتوانند به درك كُنهِ صاحب و مالك و خالق خود برسند؟!
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 146
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
1- #عجايب_عظمت_حق
قسمت 6
#عظمت_حق_حديث 3
🔴 سئِلَ أميرُ الْمُؤمِنينَ عليه السلام: بِمَ عَرَفْتَ رَبَّكَ؟ قالَ: بِما عَرَّفَنى نَفْسَهُ. قيلَ:
وَكَيْفَ عَرَّفَكَ نَفْسَهُ؟ قالَ: لا يُشْبِهُهُ صُورَةٌ وَلا يُحَسُّ بِالْحَواسِّ وَلا يُقاسُ بِالنّاس، قَريبٌ فى بُعْدِهِ، بَعيدٌ فى قُرْبِهِ، فَوقَ كُلِّ شَىْءٌ وَلا يُقالُ شَىْءٌ فَوْقَهُ، أمامَ كُلِّ شَىْءٍ وَلا يُقالُ لَهُ أمامٌ، داخِلٌ فِى الأشْياءِ لا كَشَىْءٍ داخِلٍ فى شَىْءٍ، وَخارِجٌ مِنَ الأشْياءِ لا كَشَىْءٍ خارِجٍ مِنْ شَىْءٍ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ هكَذا وَلا هكَذا غَيْرُهُ، وَلِكُلِّ شَىْءٍ مُبْتَدَأٌ.
از اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال شد به چه وسيله و چگونه حضرت ربّ العزّه پروردگار خود را شناختى؟ فرمود: به همان طورى كه خودش وجود مبارك خود را به من شناساند. سائل عرضه داشت: آفريدگار بزرگ چگونه خودش رابه حضرتت معرفى كرد؟ فرمود: به اين كه هيچ صورتى به حضرتش شباهت ندارد، و به حواسّ در نيايد، و با كسى مورد قياس قرار نمىگيرد.
ساحت قدسش از نظر احاطه قيّوميهاى كه بر موجودات و مخلوقات دارد، و همچنين احاطهاى كه فاعل بر فعل و اثر خود دارد بر هر موجود و آفريدهاى احاطه دارد، و هر لحظه نور وجود بر آن مىتابد و بدين وسيله هر موجودى پايدار بماند، و چنانچه لحظهاى از فيض وجود دريغ فرمايد موجود نابود خواهد شد. و در اثر همين صفت قيّوميّت، ساحت كبرياييش به موجود، نزديك و به همان جهت نهايت فاصله ذاتى و مقامى از تمام مخلوقات دارد.
بر هر موجودى تفوّق و برترى دارد، و هيچ موجودى فوق او نيست، چرا كه حضرت او ذات واجب بىنهايت در بىنهايت است، و موجودات نسبت به آن حضرت معدومات و سايه و ربط و فقر محضند.
حضرت حق مبدأ و صانع و آفريدگار هر موجود و مخلوقى است، از اين جهت بر كلّ مخلوقات تقدّم ذاتى و وجودى دارد و كسى را و چيزى را بر حضرتش تقدّم نيست.
از نظر قيّوميّت و صفت ربوبيّت، در اعماق موجودات نور وجودش رسوخ دارد، و فيض هستى او همه ذرّات و اعماق مخلوقات را فرا گرفته و هر لحظه فرا مىگيرد نه مانند جزء خارجى و يا فرضى و ذهنى كه جدا از اجزاى ديگر باشد، بلكه به طور قيّوميّت كه قوام هر ذرّه و اجزاى هر مخلوقى وابسته به نور وجود و فيض هستى است كه درون و اعماق هر پديدهاى را فرا بگيرد. و همچنين از نظر تفوّق وجود و برترى ذاتى، از موجودات خارج و اجنبى نخواهد بود بلكه قوام هر ذرّهاى از اجزاى بيكران موجودات وابسته به نور فيض اوست و هرگز انفصالپذير نخواهد بود.
منزّه است آن وجود مقدّسى كه چنين است، و هيچ موجودى همانند او نيست، و او مبدأ تمام موجودات عالم هستى است.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 146
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
1- #عجايب_عظمت_حق
قسمت 6
#عظمت_حق_حديث 4
🔴 موسى در مناجاتش عرضه داشت:
يا رَبِّ أقَريبٌ أنْتَ فَاناجيكَ، أمْ بَعيدٌ فَاناديكَ، فَإنّى احِسُّ حُسْنَ صَوْتِكَ وَلا أراكَ، فَأيْنَ أنْتَ؟ فَقالَ اللّهُ: أنَا خَلْفكَ وَأمامَكَ وَعَنْ يَمينِكَ وَ عَنْ شِمالِكَ، يا موسى! أنَا جَليسُ عَبْدى حينَ يَذْكُرُنى، وَأنَا مَعَهُ إذا دَعانى.
الهى! آيا به من نزديكى، تا با تو نجوا كنم، يا آن چنان تفوّق ذاتى و علوّ مقامى دارى كه فرياد برآورم، من صداى دل نوازت را مىشنوم ولى از شهود عظمت و كبرياييت بىبهرهام، محبوب من كجايى؟
از ساحت حضرتش پاسخ آمد كه: قيّوميّت من از پشت سر و پيش رو و راست و چپ تو احاطه بر تو دارد، اى موسى! من همنشين آن كسى هستم كه يادم كند، و با آن كس معيّت دارم كه مرا بخواند.
در مقدّمه شرح جملات اوّل دعاى پنجم خوانديد كه اهل دل عجايب عظمت حضرت ربّ را به دو گونه تفسير كردهاند:
اوّل: كمال ذات، كه در سطور گذشته با كمك آيات و «نهج البلاغه» و پارهاى از روايات، قطرهاى از آن درياى بى نهايت در بىنهايت را مشاهده كرديد.
دوّم: كميّت و كيفيت آفرينش موجودات، كه هر يك دليلى بر عظمت خالق و صانع و به وجود آورنده آنهاست، كه سطور آينده اشارهاى به معناى دوم است.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 146
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفهی سجادیه انس بگیرید،
دعای #پنجم صحیفهی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید.
این دعای پنجم صحیفهی سجادیه مال ماست.
#مقام_معظم_رهبری
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
❇️یک پیام و یک هدیه از ناحیه حضرت #امام_سجاد علیه السلام همین دعای #صلوات_شعبانیه : «اللهم صل علی محمد و آل محمد ، شجره النبوه» است که در #ماه_شعبان وارد شده است. این مال امام زین العابدین (ع) است. این را حضرت قبل از ظهر، عند الزوال می خواندند.
🔸اگر بتواند انسان این دعا را از ابتدای ماه شعبان ملتزم بشود، قبل از زوال دو رکعت نماز در مسجد- یا غیر مسجد- بخواند و بعد این دعا را بخواند خیلی خوب است.
🔹یک روایت دیگر هست از امام باقر (ع) که به مناسبت برخورد کردم و تعجب کردم که آقا امام باقر (ع) فرمودند پدر من وقت استجابت دعا را قبل از ظهر، عند الزوال می دانستند.
البته مردم غالبا این دعا را بعد از نماز می خوانند چون می خواهند ترک نشده باشد و مردم هم که قبل از ظهر یک جا جمع نمی شوند.
🔸این دعا هدیه ای است که حضرت دادند اگر به شرائطش عمل بشود آن وقت این دعا خودش یک مرکز استجابتی میشود.
این دعا خودش از اسرار است. خواندن این دعا یک نظمی لازم دارد. معمولا این دعا را برای حوائج در ماه شعبان، از اول ماه شعبان تا آخر ماه خوانده می شود. فقط قبل از ظهر و قبل از زوال چند تا شرط دیگر هم دارد من جمله اینکه در منزل همه مجموعهای مشغول باشند همه این دعا را بخوانند.
👤 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر #ناصری
✅کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_242
حفظ حرمت بین خود و خدا
فَقَالَ (علیه السلام): اتَّقِ اللَّهَ بَعْضَ التُّقَى وَ إِنْ قَلَّ، وَ اجْعَلْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ سِتْراً وَ إِنْ رَقَّ.
امام علی علیه السلام : از خدا بترس هر چند اندك، و ميان خود و خدا پرده اى قرار ده هر چند نازك.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ تمام پردهها را پاره مكن!
📜 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه، افراد ضعيف الايمان را از پردهدرى كامل برحذر مىدارد و مىفرمايد: «تقوا و پرهيزكارى پيشه كن، هرچند كم باشد و ميان خود و خدا پردهاى قرار ده، هرچند نازك باشد»؛ (اِتَّقِ اللّهَ بَعْضَ التُّقَى وَإِنْ قَلَّ، وَاجْعَلْ بَيْنَکَ وَبَيْنَ اللّهِ سِتْراً وَإِنْ رَقَّ).
روشن است كه مخاطب در اين كلام حكمتآميز، اولياء الله و پاكان و نيكان وپرهيزكاران سطح بالا نيستند، بلكه مخاطب، تودههاى مردمند كه گاه لغزشى براى آنها پيدا مىشود و به گناه نزديك شده و يا آلوده مىگردند. گاه در ميان آنها كسانى يافت مىشوند كه همه پردهها را پاره كرده و به اصطلاح، پلهاى پشت سر خويش را ويران مىسازند و رابطه خود را به كلى با خدا قطع مىكنند. امام عليه السلام به آنها خطاب كرده، مىفرمايد: اگر لغزشى هم پيدا كرديد، پردهدرى كامل نكنيد؛ لااقل بخشى از تقوا را حفظ كنيد كه اميد است شما را به سوى خدا بازگرداند و توفيق توبه كامل پيدا كرده از هرگونه گناه پاك شويد. تقوا مانند بسيارى از فضايل اخلاقى، داراى درجات متفاوتى است؛ گاه بهقدرى والاست كه به سرحدّ عصمت مىرسد و گاه به اندازه تقواى بزرگانى مىرسد كه در درجات بعد از معصومين قرار داشتهاند؛ مانند سلمانها وابوذرها و علماى راستين، و گاه بهقدرى ضعيف مىشود كه صاحبش را بر لب پرتگاه قرار مىدهد.
در قرآن مجيد به اينگونه افراد اشاره شده و در آيه 102 سوره «توبه» مىخوانيم: «(وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلا صَالِحآ وَآخَرَ سَيِّئآ عَسَى اللهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ)؛ و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردند وكار خوب و بد را به هم آميختند. اميد مىرود كه خدا توبه آنها را بپذيرد. به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است!».
واژه «سَتر» (پرده) درواقع كنايه از حاجب و مانعى است كه انسان را از طغيان باز مىدارد و جمله «وَإنْ رَقَّ» (هرچند نازك باشد) اشاره به ضعيف بودن اين حاجب و مانع است.
مرحوم «مغنيه» در شرح نهجالبلاغه خود در جلد 4، صفحه 361 مىگويد: «گفتار امام عليه السلام مخصوصاً براى زمان ما كه عوامل گناه و شهوتپرستى زياد شده است صادق است؛ آنها كه دست كم اندكى از تقوا و ايمان داشته باشند همان مقدار إنشاءالله مايه نجاتشان مىشود. وى سپس به اين حديث معروف نبوى اشاره كرده كه مىفرمايد: «يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ عَلَى دِينِهِ مِثْلُ الْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرَةِ بِكَفِّه؛ زمانى بر مردم فرا مىرسد كه آن كس كه دين و ايمان خود را حفظ مىكند مانند كسى است كه شعله آتشى در كف دست خود نگاه داشته باشد».
در حديث ديگرى آمده است: «لِلْعامِلِ مِنْكُمْ بِطاعَةِ اللهِ مِثْلُ أجْرِ خَمْسينَ فَقالَ رَجُلٌ مِنَ الصَّحابَةِ مِثْلُ أجْرِ خَمْسينَ مِنّا أوْ مِنْهُمْ؟ قالَ: بَلْ مِنْكُمْ؛ كسانى كه در آن زمان اطاعت فرمان خدا مىكنند معادل پاداش پنجاه نفر به آنها داده مىشود. يكى از صحابه عرضه داشت: پنجاه نفر از آنها يا از ما؟ حضرت فرمود: از شما».(
در آيات قرآن مجيد اشارههاى ديگرى نيز به امثال اين گروه شده است؛ از جمله در آيه 31 سوره «نساء» مىخوانيم: «(إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُّدْخَلا كَرِيما)؛ اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مىشويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مىپوشانيم؛ و شما را در جايگاه خوبى وارد مىسازيم».
همچنين در آيه 32 سوره «نجم» مىخوانيم: «(الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الاِْثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ #واسع الْمَغْفِرَةِ)؛ همانان كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت دورى مىكنند، جز گناهان صغيره (كه گاه آلوده آن مىشوند)؛ آمرزش پروردگار تو گسترده است».
كوتاه سخن اينكه اگر انسان راه خطا را مىرود لااقل بايد چنان باشد كه روى برگشت به درگاه خدا و تقاضاى عفو را داشته باشد و تمام پلها را پشت سر خود ويران نسازد. به گفته شاعر:
گرت هواست كه معشوق نگسلد پيوند
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد #گناه_صغيره
#نهج_البلاغه_حكمت_242
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_122
#بقره_123
يَبَنِى إِسْرَءِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِىَ الَّتِى أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّى فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَلَمِينَ
وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ تَنْفَعُهَا شَفَعَةٌ وَلاَ هُمْ يُنْصَرُونَ
اى بنىاسرائیل! نعمت مرا كه به شما ارزانى داشتم و شما را بر جهانیان برترى بخشیدم یاد كنید.
وبترسید از روزى كه هیچكس چیزى (از عذاب خدا) را از دیگرى دفع نمىكند و هیچگونه عوضى از او قبول نمىگردد و هیچ شفاعتى، او را سود ندهد و (از جانب هیچ كسى) یارى نمىشود.
🔴 این دو آیه مشابه آیات 47 و 48 همین سوره است كه قبلاً گذشت ومطالبى در آنجا ذكر كردهایم.
#بقره_47
#بقره_48
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
و عَمِّرْني ما كانَ عُمري بِذْلَةً في طاعَتِكَ، فإذا كانَ عُمري مَرتَعاً لِلشَّيطانِ فَاقبِضْني إلَيكَقَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ.
بارالها! #عمر مرا تا زمانی که صَرف طاعت تو شود طولانی کن و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود، جانم را بگیر و به سوی خود ببر پیش از آن که دشمنی تو به سوی من شتابد یا خشم تو بر من استوار گردد
بخشی از دعای #بیستم #مکارم_اخلاق #دعا_بیستم_5
https://b2n.ir/d59369
https://eitaa.com/sahife2/35415
✳️ عمر بگذشت به بیحاصلی و بوالهوسی
ای پسر جام میام ده که به پیری برسی
چه شکرهاست در این شهر که قانع شدهاند
شاهبازان طریقت به مقام مگسی
دوش در خیل غلامان درش میرفتم
گفت ای عاشق بیچاره تو باری چه کسی
با دل خون شده چون نافه خوشش باید بود
هر که مشهور جهان گشت به مشکین نفسی
لمع البرق من الطور و آنست به
فلعلی لک آت بشهاب قبس
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
وه که بس بیخبر از غلغل چندین جرسی
بال بگشا و صفیر از شجر طوبی زن
حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی
تا چو مجمر نفسی دامن جانان گیرم
جان نهادیم بر آتش ز پی خوش نفسی
چند پوید به هوای تو ز هر سو #حافظ
یسر الله طریقا بک یا ملتمسی
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_455
#عمر_با_بركت
🆔 @sahife2