eitaa logo
کلبه ی شعر
2.3هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
29 فایل
🌺🌺 در پریشانی ما شعر به فریاد رسید 🌺🌺 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ آماده انتشار اشعار و دلنوشته هایتان هستیم ارتباط با مدیر کانال👇👇 @mah_khaky ادمین کانال👇👇 @Msouri3 تبادل فقط با کانالهای شعری و ادبی و شهدائی.
مشاهده در ایتا
دانلود
به مُناسبتِ سه سال برقراریِ کانالِ کُلبۀ شعر و انتشارِ نوا و نغمه های شاعرانِ عزیز 🌹 _______________________________ اِن شاءَاللّٰه که کُلبه برجا باشد روشنگرِ شِعر و نغمه ی ما باشد یارب زِکمالِ قُدرَتت لُطفی کُن این کُلبه سدید و سبز و برپا باشد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
ای ترجمان خنده‌ات، تفسیر آیاتی ز نور ای مهربان همچون نسیم، مثل بیابانها صبور می‌خندی و گل می‌کند، صدها شکوفه در دلم از آسمان چهره‌ات، ابر غم و تلخی به دور ای کاش می‌شد تا ابد، یادم بماند خنده‌ات جمع حسودان چشمشان، می‌شد ز ماندنهات کور اصلا کلیسای منی، اقرار هر یکشنبه ام با مهربانی گوش کن،ای بهترین سنگ صبور با چای نعنا پونه ات، عمری مدا‌وا کرده ای با ترشرویی های من، مادر مدارا کرده ای من مانده ام، در خلقتِ ذاتت خدا اصلا چه دید نام تو را در مصحف دل خواند،معبودت شهید 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تا که برسد به فصل پاییز انار... چه خون دلي به باغ و بوستان خورده اکنون به دل سرخ پر از یاقوتش... از رهگذران هزار و یک دل برده " 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
مانندِ‌..... مانندِ بسم الله رحمن رحیم است شوری که در حال و هوایِ این حریم است جانم گواهی می‌دهد این گلشنِ نور یک جلوه‌ی ناب از صراط‌المستقیم است نه شک ندارم در دلِ باغ بهشتم... وقتی که جانم مست‌ مست از این شمیم است اینجا که دیدم جلوه‌ی احسانِ دلدار ورد لب و ذکر مدامم 'یاقدیم' است هرکس که دل را داده با این نور پیوند از حیله‌ی شیطانیان او را چه بیم است ؟ا در این بهشت پاکِ الطاف الهی جان ایمن از آفات شیطانِ رجیم است این کربلای دوم دلدادگان است این آستان حضرت عبدالعظیم است لطف فراوان دیده از او شاعر و باز شرمنده از این شعرهای نصفه نیمه است 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا نشانه های ضرر فرق می‌کند وقتی دوا یکی‌ست اثر فرق می‌کند من خواب روز وصل تو را دیده‌ام ولی تعبیر خواب وقت سحر فرق می‌کند ما شهرمان کنار هم اما چه فایده فرهنگ شهرمان چقَدَر فرق می‌کند هر دو پرنده های به ظاهر مهاجریم بین من و تو فصل سفر فرق می‌کند وقتی جهنم است جهانی که نیستی صد توبه یا گناه .. مگر فرق می‌کند؟ شیطان بهانه بود که آدم خطا کند قطعا دلیل خبط بشر فرق می‌کند 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
روزهایی که از شلوغی شهر خُرد و درمانده می‌رسم خانه فکرهای اداری و مالی می‌دود در سرَم حریصانه وقت‌هایی که از زمین و زمان خسته و دل‌شکسته و کِسلم گاه‌گاهی که حالِ من خوش نیست از تمامِ جهان گرفته دلم لحظه‌هایی که دوری از خورشید کرده آیینه‌ی مرا تیره روزگاری که زَرق و برقِ حیات کرده چشمِ مرا به خود خیره بی‌تکلّف، بدونِ تشریفات سوی قبله به راه می‌افتم می‌روم در پناهِ حضرتِ عشق مست، در بارگاه می‌افتم می‌روم تا جَلا دهد قلبم از وجودم غبار برگیرد می‌روم تا نهالِ خشکِ دلم از صفای حرم، ثمر گیرد شاه‌عبدالعظیم جانِ ری‌ست! جانِ ری نه! که جانِ تهران‌ست زائرش: زائرِ حسینِ غریب حرمش: کربلای ایران‌ست! مثلِ جدّش: کریم و بخشنده‌ست ناامید از درش نرفته گدا زائرش شاد می‌رود ز حرم می‌شود از غمِ زمانه رها در حریمِ بهشت او مدفون اهلِ دانش؛ اعاظمِ علم‌اند طالبانِ حدیثِ اهل‌ُالبیت گِرد این قبّه، عازمِ علم‌اند ملجاء مشکلِ گرفتاران داروی دردهای سخت‌ست او گرچه شاهان، کنارِ او دفن‌اند شاهِ شاهانِ پای‌تخت‌ست او بی‌تعارف، مجاورانِ حرم اهلِ مهمان‌نوازی و کرم‌اند همگی سفره‌دار و بخشنده همگی باوقار و محترم‌اند 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
وارد سبزه زار شعر شدم چیدم چند دانه یاقوت از جنس زیبایی نشستم روی سنگ فرش که سرشار از الماس بود اسم آنجا کلبه ی شعر بود‌‌... 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
تا دامنِ آفتاب کوچک می‌شد کوچه پر از آواز ِچکاوک می‌شد باران سر و پای باغ را می‌شست و آغوش در و پنجره ها لک می‌شد 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب دنیای پر رمز و رازیست میدانم کاسه ی صبرت پر شده است اما قرار نبود در آن جای دهی مرا تو که میگفتی در خون تو جریان دارم چه شده است هر کلام خونت را به جوش می آورد و از کاسه ی لبریز شده میریزد . این فواره ها از گداخته های دل بیرون میزند سوار بر قطار دنیا شده ام چند لحظه صبر کنی حرکت میکند تا دگر تو آزار نبینی هنگام فوران شدن آتشفشان دل. 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky
Ahmad Saeedi - Eshgh Faghat To.mp3
2.89M
💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky 🎙 ❤️💕
کلبه ی شعر
سؤالی کرد یوسف از زلیخا الا ای آنکه گشتی واله ی ما بگو در خلقت یوسف چه دیدی که غیر از حُسن او چیزی ندیدی امان از شور بی پروایی تو چه باشد چاره ی رسوایی تو که قعر چاه ما را بود خوشتر زبان بُد متصل بر ذکر داور مرا آورد بیرون از دل چاه و بختم با زلیخا گشت همراه بگفت ای ماه خوش سیمای خوش روی بیا و نرم‌تر با ما سخن گوی گذشته کار من از چاره جویی و حق داری نکوهش هر چه گویی الا یوسف که دل از ما ربودی و عشقت گشت جان را تارو پودی خدایی، آدمی، حوری چه هستی مرا چشم تو بوده جام مستی چنان از جام چشمت مست گشتم که پنداری ز مستی هست گشتم تو را گر روی زیبا آفریدند یقین بهر زلیخا آفریدند چو رب النوع زیبایی تو هستی چه بتوان کرد جز زیبا پرستی نگویم حیله ی شیطان من بود که شیطان نزد کیدم سجده بنمود نه کیدم خدعه ی افسونگری بود تماما عشق و عاشق پروری بود به زلف چون کمندت تا دل افتاد به آسانی به کارم مشگل افتاد کمان ابرویت بر قلب من تیر زد و شد آهوی عشقم زمینگیر زمژگانت بسی فریاد کردم‌ به رسم عاشقی بیداد کردم دگر از ماه رخسارت چه گویم که هر دم خواهمش چون گل ببویم ز زندان رفتنت ای ماه کنعان پشیمانم پشیمانم پشیمان همانانی که انگشتان بريدند چه شد حرف زلیخا را خريدند؟ که هر چشمی به رخسارت نظر بست بُرَد جای ترنج انگشت از دست چو از وصلت شدم در مصر ناشاد نهادم نام آن را یوسف آباد سبب این بوده جرم عشق دلخواه که گفتی دم به دم استغفرالله به پاسخ گفت یوسف حال بنگر که‌ آگه گردی از اسرار دلبر مرا در سینه عشق یار باشد و تنها عشق آن دلدار باشد که خلاق عظیم و حی معبود جهانی ز عشق او بنمود موجود همان دلبر که حق بستود آنرا ز نورش خلق بنمود این جهان را چنان او را خدا پرورده از نور که او صد بود و من یک پرده از نور زلیخا گر ببیند سرورش را بجای دست میبُرّد سرش را اگر بیند رخش را جای انگشت ببرّد سر و خود را زعشق او کشت چو بینی جلوه اش از کف دهی هوش و یوسف گردد از یادت فراموش نمایاندند بر ما نور او را همانا دولت منصور او را چو یوسف دید نور شاه لولاک به حالی نزد او افتاد بر خاک تمام آفرینش خاک پایش ملائک جملگی آیینه دارش تمامی سجده گر بر ماه رویش دمادم تا ابد تسبیح گویش درود حق بر اوصاف و کمالش به میم و حا و م و دال و آلش بر آن احمد که سرمستان سرمد "بخوانندش ابوالقاسم محمد" اللهم صل علی محمد و آل محمدو عجل فرجهم🌷 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky