#رماندرحوالیعطریاس
#قسمتبیستویکموبیستودوم
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
May 11
🌸 رمان جذاب #درحوالی_عطریاس🌸
#قسمتبیستویکموبیستودوم
مشغول شام خوردن بودیم،
همه نگاها به تلویزیون بود بجز نگاه من که فقط تو بشقاب خودم بود و همش تو فکر بودم،
فکرای مختلف فکر اینکه آینده ام چی میشه من اصلا حاضر میشدم با کسی غیر عباس ازدواج کنم، بعد اینکه مخالف میل خودم جواب منفی میدادم چه بلایی سرم میومد آخرین امیدم هم قطع میشد،
آه ای کاش هیچ کس تو همچین موقعیتی قرار نگیره که مجبور باشه فقط یه انتخاب داشته باشه، ای کاش حق انتخاب داشتم، ای کاش ....
مامان نیم نگاهی بهم انداخت و گفت:
_فردا پس فردا فکر کنم ملیحه خانم زنگ بزنه جواب بخواد فکراتو کردی، چی جوابشونو بدم
نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم با تحکم حرف بزنم گفتم:
_میدونین مامان من به این نتیجه رسیدم که ما به درد هم نمی خوریم
محمد و مهسا هم دست از تماشای تلویزیون برداشتن و منو نگاه کردن، مامان گفت:
_یعنی چی الان، جوابت چیه؟!
نگاهی به خواهر و برادرم انداختم که انگار نگران بودن!
- یعنی ... یعنی جوابم منفیه
اندفعه محمد بجای مامان سریع گفت:
_یعنی چی منفیه؟
نگاهی بهش کردم و گفتم:
_منفی بودن هم باید برات تعریف کنم داداش، من نمیخوام با آقا عباس ازدواج کنم
با حرفایی که داشتم خلاف میلم می زدم قلبم درد میگرفت
مامان با ناراحتی گفت:
_معصومه من فکر میکردم تو دختر عاقلی هستی و تصمیم درستی می گیری، الان عباس چیش به تو نمیخوره آخه؟
با ناراحتی گفتم:
_مامان جان، شما خودتون گفتین هر تصمیمی بگیرم موافقید
مامان- والا من چه میدونستم می خواهی انقدر بی فکر تصمیم گیری کنی
دستامو مشت کردم،اولین بار بود که مامان اینجوری سرزنشم می کرد، بغض سعی داشت خودشو از چشمام سرازیر کنه ولی من مقاومت میکردم باورم نمیشد روزی برسه که برای رد کردن عباس با خونوادم مخالفت کنم
مامان غذاشو نیمه ول کرد از سر سفره بلند شد و رو مبل نشست :
_حالا جواب ملیحه خانم و آقاجواد رو چی بدیم، بیچاره ها بعد این همه محبتی که بهمون داشتن حالا پسر دسته گلشون رو اینجوری رد میکنیم،نه تو بگو چه عیبی داره پسرشون.. معتاده، نماز نمی خونه، بیکاره...چیه؟ چی؟ ، آخه دختر منطقت کجا رفته، خدا رو خوش نمیاد جوون با ایمانی مثل عباس و ردش کنی
مطمئن بودم یه کم دیگه اونجا می موندم و حرفای مامان و می شنیدم اشکم سرازیر میشد،
از سر سفره بلند شدم و رفتم تو اتاق، اولین بار بود که غذا مو نصفه رها می کردم،
رو تختم دراز کشیدم و پتو رو انداختم روم و زدم زیر گریه،
عباس، عباس ..
نگاه کن چیکار داری می کنی با من ..
نگاه کن ....
.
.
از دیشب بعد اون اتفاق با هیچ کس حرفی نزدم یعنی کسی با من حرفی نزد!!!
منم سعی می کردم بی تفاوت باشم گرچه تمام شب رو گریه کرده بودم،
خودم رو با کتابام مشغول کردم،
با اینکه هیچی نمی فهمیدم و تمرکز نداشتم اما کتابم جلوم باز بود و مثلا دارم می خونمش،
همش فکر و خیال تو سرم بود
همه از دستم ناراضی بودن و من همه ی این نارضایتی ها رو داشتم بخاطر رضایت یه نفره دیگه تحمل میکردم،
آخ خدا، خودت یه راهی جلو پام بزار که لااقل مامانم ناراضی نباشه ازم
#ادامهدارد....🌷
🌸نویسنده: بانو گل نرگــــس
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا
زده چادر عزا و غم شده همبازی طفلان
نمک بر زخم می پاشد فلک آهسته آهسته
شب تاریک و پر درد و هجوم بغض بر سینه
مبادا گریه های و های، نَمی آهسته آهسته
حسن می گفت مادر کاش، به جای تو مرا می زد
و می زد روی صورت دست، همی آهسته آهسته
حسین خردسال از خواب شده بیدار و می گوید
بخوان مادر برایم قصه ای آهسته آهسته
شده زینب پر از حسرت گرفته در بغل غم را
بزن شانه به موهایم شبی آهسته آهسته
برای دفن یک مادر شده دختر پریشان حال
کَند موی و کُند مویه ولی آهسته آهسته
شکسته سینه زهرا شده بازو کبود از ضرب
علی می سوزد از غیرت همی آهسته آهسته
علی تابوت می سازد برای خویش بی تردید
برون می رفت جان از تن ولی آهسته آهسته
نفس می آید از سینه برون با رنج و درد و آه
علی مشغول تدفین است ولی آهسته آهسته
خدا رحمی کند امشب زمین می لرزد از ماتم
علی در خویش می سوزد چو شمع آهسته آهسته
#مهدی_مهدویخو (احقر)
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
تنها شدن علی زبی لیلایی است
بعد از تو دگر همدم او تنهایی است
پروانه ی پر سوخته اش رفته زدست
با کشتن تو کار عدو رسوایی است
امشب چه کند علی بدون رخ ماه
تاریکی این خانه زبی زهرایی است
#صدیقه_شادابنیک
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کلبه ی شعر
🌸🌱حدیث کساء که بصورت شعر نوشته شده است.
تقدیم به شما محبان اهل بیت که عاشق این خاندان معظم ومعزّز هستید،لطفا تا انتها با تأمل وتفکر بخوانید لذت میبرید و بیشتر پی به ارزش معنوی حدیث شریف کساء میبرید.🌷🙏
این حدیث آمد زِ زهرای بتول ،
فاطمه؛ صدیقه بنت الرسول ،
روزی آمد خانه ما مصطفی ،
گفت با حالی شبیه اِلتجا ،
ضعف دارم جان بابا دخترم ،
پهن کن بابا عبایی بر سرم ،
آن عبایی را که دارم از یمن ،
آن عبا بر من بکش ای مُمتَحَن ،
گفتمش بابا بلا دور از شما ،
در پناه مهر و الطاف خدا ،
من کشیدم آن عبا بر روی او ،
یک نظر کردم به ماه روی او ،
صورتی زیبا تر از قرص قمر ،
روشن و زیبا ؛نکوتر از سحر ،
ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ،
گفت ای مادر سلام و صد دعا ،
گفتمش مادر سلامم بر شما ،
نور چشمم ای عزیز با وفا ،
گفت مادر خانه دارد عطر گل ،
هست بوی جدّ ما ؛ختم رسل ،
گفتمش ای نور چشمم بوی او ،
آمده در خانه با گیسوی او ،
رفت نزد حضرت خاتم؛ حسن ،
گفت بابا جان فدایت ؛جان و تن ،
گفت بابا صد سلام و صد درود ،
بر شما ای خاتم رب ودود ،
با اجازه رفت در تحت کسا ،
در کنار مصطفی شد مجتبی ،
بعد از آن آمد حسین و با سلام ،
گفت بوی جدّم آید بر مشام ،
گفتمش ای نور چشمانم حسین ،
ای عزیز فاطمه ای نور عین ،
جدّتان در خانه در زیر کسا ،
آمده امروز شد مهمان ما ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد با حیا ،
بعد از آن آمد علی مرتضی ،
گفت زهرا جان سلامم بر شما ،
بوی یار مهربان آید همی ،
بوی جوی مولیان آید همی ،
گفتم او را یار ختمی مرتبت ،
صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ،
آمده مهمان ما بابای من ،
آمده مانند جان در جسم و تن ،
رفت نزد احمد و گفت این سوال ،
چیست رمز و راز این وقت و مجال ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد مرتضی ،
بعد از آن رفتم کنار اهل خود ،
تا بجویم با عزیزان وصل خود ،
ما همه بودیم در زیر کسا ،
دست خود برداشت بابا بر دعا ،
گفت یارب اهلبیتم را ببین ،
بهترین خلق خدا روی زمین ،
خونشان با خون پاک من قرین ،
جسم و جان دارند از من با یقین ،
جسمشان را از بدیها دور کن ،
قلبشان را خانه ای از نور کن ،
لطف کن بر خاندانم با کَرم ،
تا ابد آباد گردان این حرم ،
دشمن آنها مرا هم دشمن است ،
پیش چشمم جلوه اهریمن است ،
هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ،
می شود محبوب من در دو جهان ،
بانگ حق برخاست از عرش برین ،
کای ملائک بشنوید این با یقین ،
هر چه را من آفریدم در جهان ،
این زمین و جمله هفت آسمان ،
کوه و دریا را اگر من ساختم ،
نُه فلک را اینچنین پرداختم ،
هر چه زیبائیست در شمس و قمر ،
ظلمتِ شبها و نور در سحر ،
ساختم اینها به عشق مصطفی ،
ساختم با مِهر این اهل کسا ،
بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ؟،
صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا؟ ،
بانگ حق برخاست: زهرا و پدر ،
معدن ایمان و کان هر گوهر ،
حیدر و فرزند پاکش مجتبی ،
هم حسینِ بنِ علی در کربلا ،
گفت جبرائیل ای ربّ جلی
میروم من نزد زهرا و علی ،
با اجازه نزد ما زیر کسا
آمد و می خواند ، پیغام خدا
گفت ای پیغمبر عالی مقام ،
می رسانَد حق به درگاهت سلام ،
هر چه که در کلّ عالم خلق شد ،
از برای اهل زیر دَلق شد ،
گفت از این خانواده تا ابد
دور شد ناپاکی و هر فعل بد ،
جسم و روح خاندانت پاک شد ،
نامشان بر تارک افلاک شد ،
گفت حیدر چیست رمز جمع ما ،
چیست مزد راوی این وضع ما
گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ،
در میان دوستان مرتضی
هر غمی دارد خدا شادی کند ،
بر اسیران بانگ آزادی کند
مشکلات جمعشان حل می شود ،
سِحر درد و غصه باطل می شود ،
گفت مولا رستگارانیم ما
همچنان گل در بهارانیم ما ،
شیعه با این نقل می گردد سعید
بهتر از این مژدگانی کس ندید ،
التماس دعا🤲
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعروآوا
#مریم_نامداری(قمر)
🟩 عضو کانال
✨خــــدایــــا🤲
✨فــراوانـی و بــرکــت
✨آرامــش و سـعــادت
✨را به مردم میهنم ارزانی دار
✨بــــارالــهـــا
✨امـشـب دل هـمـه ی
✨هموطنانمان را شـاد
✨لبهاشون را خـنـدون
✨روزی هاشون را فراوون
✨رویاهاشون را محقق
✨شبشون را آروم بگردان
✨آمـــیـــن یـــا رَبَّ العالمین
✨شبتون پر از عطر و یاد خدا
✨آرامش مهمان لحـظـه هـاتـون🙏
🌓🌓🌓🌓
شبتونبخیر
🌓🌓🌓🌓
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
"صبح" است 🌤
بیا پرواز کنیم
دروازه دل
به "دوستی" باز کنیم
دیروز که رفت
رفته را "غم" نخوریم
یک روز دگر
به شوق آغاز کنیم....
۲۷آبان ماهتون پر از مهر و صفا
🌞🌞🌞🌞🌞
سلامصبحتونبخیر
🌞🌞🌞🌞🌞
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
در راهِ ولایت به یقین جان داده
سر ، پای عیارِ سرِ پیمان داده
معیارِ علی فاطمه شد در کَفّین
مقیاسِ پس از فاطمه تاوان داده
#آسیه_مرادپور
(خاتون)
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
زیباترین فصل خدا پاییز رنگارنگ
هر برگ از این فصل زیبا بر دلم زد چنگ
صد قصۀ ناگفته بر لبهای خشکش بود
هر برگ زردش با دل پاییزیام همرنگ
پاییز آمد پیش من آغوش را وا کرد
یکباره در آغوش هم رفتیم تنگاتنگ
عطر بهاران خوب و رنگ چهرهاش زیباست
اما به چشمم پیش پاییز آمده کمرنگ
هم زرد هم نارنجی و هم سبز و هم قرمز
بهبه دل پاییزیام! بهبه عجب خوشرنگ!
وقتیکه عطر اول پاییز میپیچد
وقتی کلاغش میزند آواز خوشآهنگ
انگار یادم میرود عاشقترین بودی
انگار یادم میرود افتادهای در جنگ
#زینب_نجفی
#راجی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«السلام علیک یا فاطمة الزهرا»
تا غـزل گفتم برای فاطمه
شد دوبیـتی ها فدای فاطمه
تا سرودم شعر مادر مادرم
مرحبا گفت از صفای فاطمه
مادرم عاشق بنامش بودومن
می سرایم با نوای فاطمه
یا علی قربان نامت گفته ام
شعر من بـاشد ثنـای فاطمه
هرکـجا بیـمار سختی میشوم
می روم دارالـشفای فاطمه
حضرت زهـرا دهد داروی من
بس شفا بخشد دوای فاطمه
در دعایـم نـام زهرا می شود
لـحظهٔ لـطف و عـطای فاطمه
تا شکایـت میکنم از هرکسی
می روم نزد خدای فاطمه
حاجتم باید بگیـرم لحظه ای
در نماز و در دعای فاطمه
روز میلادش سرودم از دلم
تا ردیفش شد نـدای فاطمه
شعرو مداحی سرودم با غزل
از تولد تا عزای فاطمه
دل سپردم تا شفاعت میکند
در حریم دلربای فاطمه
روح آرامش به جانم میدهد
نام و یاد کبریای فاطمه
پـاره ی قـلب رسول الله ما
شد جهانی دل فدای فاطمه
ذکر تسبیحات زهرا گفته ام
تا بجویم کربلای فاطمه
تا اباصالح بگیرد عاقبت
انتقام ماجرای فاطمه
در بقیعش او بسازد گنبدی
روی هر صحن وسرای فاطمه
عاقبت عبد الهی می شود
سر به راه رهگشای فاطمه
#بهروز_عبداللهی_صدرآبادی
گرامیداشت ایام فاطمیه اول سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بر شیعیان و عاشقان اهل بیت (ع) تسلیت و تعزیت باد. 🏴💐🏴
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
حرف دل... - @mer30tv.mp3
5.54M
صبح 27 آبان
#رادیو_مرسی
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ای نورِ تو بر سینه و قلبم شده تابان
در دیدهٔ غمدیدهٔ من نقش تو پیداست
#یوسفـــدفتری
#بداهه
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
آئین رونمایی
کتاب📚
#تاتوهستیغزلهست
به قلم بانو
#صفیه_قومنجانی
۱۴۰۳/۸/۲۶
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
#فاطمیه
داغت نشسته بر دل، لبریز اشک و آهم
در روضه گریه کردم، شاید کُنی نگاهم
در وقت غصههایم، در ظلمت و سیاهی
مادر همیشه هستی، تنها تو تکیهگاهم
#نگین_نقیبی
📚#چکامه_های_غزل
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
گر تو هم چون ما پریشان حال و تنهایی بیا
جمع جمع مردم تنهاست می آیی بیا..!
#فاضل_نظری
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
جا مانده پا در چالههای زندگی عمریست
بین در و دیوارها یک سایه میبینم
تردید هرگز نیست چون شب قبلِ خواب اینجا
دردی درون خانهی همسایه میبینم
از ترس اینکه قامتش خم میشود هر شب
بید سپید کوچه دیگر رنگ میبازد
ابری سوار رعد خود هر روز نالانتر!
بر سنگ فرش زندگی با درد میتازد
مشتیست خاکستر جهان در دستهای من
من شاهکار خلقتم انکار باید کرد؟!
با اشکهایم مینویسم تا جهان باقیست
نام قشنگ عشق را تکرار باید کرد
کیفر ندارد عشق بازی جز دلی سوزان
در آتشی روشنتر از دیروز میسوزیم
ما زخمهای پارهی هر روز خود را باز
با یک نخی از شعلههای عشق میدوزیم
#الهه_نودهی
#چهارپاره🍁
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
لبخند شعر هایش
لبهایم را به خنده وا می کند ...
و چشم هایم غزل می خواند
وقتی که می گوید
به عشق تو گلچینی از واژه ها را
می چینم در سبد دلتنگی...
#مینو_سلیمی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
کلبه ی شعر
تقدیم به ساحت مقدس شهید مدافع امنیت احسان نصیری
السلام علیکِ یا زهرا(س)
پاره ی جان حضرت طاها
ای که از برکت قدم هایت
فیض بخشیده ای به این دنیا
السلام علیکِ یا زهرا(س)
ای که از جام لطف تو مستیم
بازهم مادرانه شد شعرم
ماهمه سخت مادری هستیم
باز هم در شهادتِ مادر
مجلس مادرانه ای برپاست
حرف آغاز مجلس شهدا
السلام علیکِ یا زهراست
نور بخشیده اند اولادت
به زمین و زمانه سرتاسر
کوثرِ عالمی و هستی بخش
دشمنان پلیدِ تو ابتر
جلوه ای از صفای بی حدت
جلوه گر گشته در صفایِ حسین(ع)
کیست او سیدِ شهیدان است
همه عالم شود فدایِ حسین(ع)
السلام علیکَ یا مظلوم
بر تو بادا سلام، ثارالله
برده نام تو را به لب هرکس
پا نهاده به عشق در این راه
السلام علی الحسین (ع)شهید
جانفشانیم در رکابِ حسین(ع)
با شهادت همیشه پا برجاست
عزتِ نامِ انقلابِ حسین(ع)
ما همه ملتِ امام حسین(ع)
ملتی تا ابد سرافرازیم
از سرِ خطِ خون حَنجر خویش
هر زمان طرح نو دراندازیم
نزد دلدادگان اهلِ یقین
مرگِ سرخ است چون عسل شیرین
سخت مشتاقِ فصلِ پروازیم
چه برایِ پرنده بهتر از این؟
ذره جانی اگر به تن باقی ست
نذرِ لبخند حضرتِ ساقی ست
نزد ما که به دوست دمسازیم
چه غم از رنجِ راهِ مشتاقی ست
می شود گوشه ی همین مجلس
توشه ای بهر صبح فردا بست
خاصه که باز با غممادر
یادی از یک شهید مظلوم است
شیرمردان راه امنیت
مثل زهرا در اوج گمنامی
جان به کف در مسیر عشق شدند
بهر یاریِ دین حق ،حامی
بعد سربند های خود بستند
دلشان را به حضرتِ زهرا(س)
روضه ای مادرانه بر جا ماند
از فداکاریِ نصیری ها
نه فقط نام او، که احسان بود
مَنِشش در مرامِ سربازی
جان سپردن برای این مکتب
بود در باورش سرافرازی
مانده در قلب دوستان باقی
عزت و مهر و حسن اخلاقش
روزی آخر نصیب او گردید
آرزویی که بود مشتاقش
اسوه ی دوستان و یاران بود
عشقبازی و شورِ بندگی اش
تا که گردد شهید راهِ خدا
بود عمری شهید زندگی اش
داد آخر برایِ مکتب عشق
جانِ خود را نصیری عاشق
سوی او پرکشید مستانه
بهر دیدار دوست شد لایق
گر نباشند اینچنین مردان
شهر سُست است گر چه فولادی
هدیه ی خون پاک آنان است
عزت و اقتدار و آزادی
در مسیرِ صلابتِ ایران
پیرو راه این شهیدانیم
تا که جانی به جسم هامان هست
به خدا پای عهد و پیمانیم
شود از یاد پاکشان هر دم
راه ما در زمانه نورانی
درس مان می دهد در این دوران
مکتب قاسم سلیمانی
در دلِ جبهه هایِ جانبازی
راز دل با حسین (ع)می گوییم
تا خبر از شهید تازه رسد
دم به دم یاحسین(ع)می گوییم
عزت این حریم رویایی
پیش مردان راه محترم است
حاج قاسم چقدر زیبا گفت؛
اینکه ایران پاک ما حرم است
پس شهیدان راه امنیت
حافظان حریم این حرمند
مثل خیل مدافعان حرم
در ره وصل دوست هم قسمند
خوش به حالت شهید امنیت
حافظ این حرم شدی با جان
نام پاک تو بر زبان جاریست
هرکجا هست نامی از ایران
گر شدند آن مدافعان حرم
کشته بهر حرم به خاک دمشق
این شهیدان شدند غرق به خون
در وطن ،در یگانِ ویژه ی عشق
عاشقان حسین در میدان
جسم شان چاک چاک وپُر ترکش
زیر باران تیر می مانند
تا بماند وطن در آرامش
باز هم یادواره پر شور از
نفسِ خانواده ی شهداست
به خدا تاکه جان به تن داریم
چشم مان شرمگین ز روی شماست
جان مان از شماست، شرمنده
از شهیدان فقط سخن گفتیم
وقت بیداری است اما ما
بی خبر مانده گوشه ای خُفتیم
آه و افسوس برده ایم از یاد
غم و اندوهِ جانِ رستا را
گرچه پیداست پُر نخواهد کرد
هرکه و هر چه جای بابا را
آه رستایِ کوچک بابا
شانه یِ دستهایِ بابا کو؟
لحظه هایی که ناز می کردی
کودکانه برای بابا کو؟
آه مثل رقیه در جانت
روضه روضه غم پدر داری
وه چه شبها که با تصاویرش
گفت وگو می کنی و بیداری
باز زخمی ز رفتن این گل
قلب ایرانِ پر صلابت شد
خوش به حالِ کسی که در این راه
سهم او شربت شهادت شد
دوستان گر در اوج امنیت
ساکن این حریم زیباییم
نرود یادمان که مدیون
عزت و قدرتِ فراجاییم
گر نباشند حافظان وطن
گلشن و لاله زار و باغی نیست
مردمِ خوب یادمان باشد
اینکه امنیت اتفاقی نیست
پاسداریم تا ابد با عشق
عزت مکتب حسینی را
می رسانیم دست صاحب آن
پرچمِ نهضت خمینی را
می رسد با عنایت ایزد
لحظه یِ انتقام مظلومان
ندبه هامان اثر کند یک روز
می رسد آن امام مظلومان
شهدا دیده اند سر حیات
رسد از عطر خونشان برکات
شاد کن روحشان به نغمه ی عشق
به نوای معطر صلوات
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست
#حافظ
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
پروانه ی شمع انجمن هایم باش
گلبرگ تمام نسترن هایم باش
گلهای دلم نیاز دارند به نور
خورشیدقشنگ یاسمن هایم باش
#حسین_جعفری
دل رباعی
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
844.7K
#آری
هزاربار پرسیدی که آیا دوستم داری؟
هزاران بار خواهم گفت آری مهربان آری
حسودی می کنی پروانه رابا شمع ودورت من
چنان چرخم که می چرخد به دور نقطه پرگاری
نوازش می کنی من را بدان گلواژه های خود
گهی در قعر بدمستی.گهی در اوج هشیاری
مرا می بوسی و می سوزم اندر آتشی پنهان
مبادا دورم اندازی چو یک ته مانده سیگاری
غزل ها می شود الهام با آزار شیرینت
مبادا دست از آزار این فرهاد برداری
دگر جانی نخواهد ماند اگر عشق از تو برگیرم
که بیماری مزمن می شود درمان به دشواری
غزال از دشت عشق وباغ وبستانش گذر دارد
چه داند لذت گشت وگذار آهوی پرواری
من وتو عاشق وگردون به میل ما نمی چرخد
عجب گردون چپ گردی .عجب آشفته بازاری
شدم مسحور لبخندت .به قول حافظ شیراز
که عشق آسان نمود اول به ناگه درد شد کاری
#جعفر_غفاریان
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky
ریحانه میانِ شعله ی آتش و دود
دائم به لبش،ولیَّ یا حیدر بود
می سوخت برای غربت شیرخدا
تا بَست دو دیده از جهان،یاسِ کبود.🏴
#سادات_حسینی_زاده_سایه
#رباعی
#فاطمیه
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky