eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
628 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
167 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 در روز طلبه یادی کنیم از طلبه‌ی جوان و شاعر جناب مصطفی نصیری که در شعر و شعور به تاسی از مکتب اهل بیت علیهم‌السلام بودند و در مسیر تبلیغ به درجه‌ی رفیعی رسیدند. روحشان شاد و قرین رحمت پروردگار🍃🌹 شعری بخوانیم و فاتحه‌ای نثار کنیم: در میان گریه های بی امان آموختیم آنچه از نامردیِ اطرافیان آموختیم . در مرام شاعران،عاشق شدن دیرینه است ما مسیر عشق را از کهکشان آموختیم . گرچه خود،زخمیم اما با رفیقان مرهمیم نیش بعد از نوش را از دوستان آموختیم . ایستادن در مسیر باد،در آئین ماست این شعار ناب را از بادبان آموختیم . گرچه در بند زمان ماندیم،اما می رهیم طبق رفتاری که از تیر و کمان آموختیم . آنچه بر لبخند ما گل کرده،زخم تیشه است درس هجران با وصالش،همزمان آموختیم . این ردیف تلخ را آموختیم و بعد از آن در شعاع آتش اش،در زیر باران سوختیم . 💠 💠 @shaeranehowzavi
سخت است خدایی اتوی جامه ی تو در وقت فراق خواندن نامه ی تو اینها همه یک طرف، بشددت ماندم درشستن و پیچاندنِ عمامه ی تو 💠 💠 @shaeranehowzavi
او غرق کتاب لمعه، من لقمه بدست در بحر کتاب رفته تا صفحه ی شصت در خانه ی کوچکم نشسته است مدام عشقی که میان من و حاج آقا هست 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 این‌که بالا رفته ای پایین چرا یادت نماند؟! درد آن دریوزه مسکین چرا یادت نماند این جهان باقی ‌نمی ماند خدا را همتی آن سرا محموله سنگین چرا یادت نماند امتحان ات میکند هردم خداوند جهان تا نباشی جزء مردودین چرا یادت نماند بندگی تنها نماز و مسجد و محراب نیست مرهمی بر زخم مجروحین چرا یادت نماند گر خدا را بنده باشی نعمتت افزون شود کافر نعمت شود مسکین چرا یادت نماند فخریا گفتی و رفتی زین جهان سوی دگر فصل رستاخیز و فروردین چرا یادت نماند ( فخر) 💠 💠 @shaeranehowzavi
برای ❤️ ای ناخدای کشتی جان‌ها و ایمان‌ها رام‌اند و آرام‌اند با تو سیل و طوفان‌ها لبخند تو زیبایی گل‌های باغ ما شب‌گریه‌های تو دلیل هر چه باران‌ها   چشمان تو دریایی از آرامش و طوفان پیشانی‌ات روشن‌ترین ماه شبستان‌ها در هر کنار و گوشه‌ای با یاد گیسویت جمع‌اند و سرگرم‌اند هر شب را پریشان‌ها بالابلندا جای دارد از تو بنویسند با هر قلم تاریخ‌دان‌ها و غزلخوان‌ها آغوش وا کردی که برگردند از هر سو آری پشیمان‌اند، از عشقت پشیمان‌ها تو از تبار آفتابی و شکوهت را آخر چرا باید که نشناسند انسان‌ها در امتداد چشم تو خورشید را دیدند در اوج ظلمت شب‌شکن‌مردان میدان‌ها  از روزهای عاشقی با ما روایت کن ای یادگار حاج قاسم‌ها و چمران‌ها 💠 💠 @shaeranehowzavi
الحمدلله و المنه❤️🌹 سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
پیراهن سفید💎 ای خوب ترین مادر و ای والا ، زن میلاد تو شد دوباره یا ام حسن برف آمده روی گنبد فرزندت انگار حرم سفید پوشیده به تن به مناسبت ولادت حضرت فاطمه (س) و برف مشهد 💠 💠 @shaeranehowzavi
رسیده ام به حرم با هوایِ چَشمانت منم کبوتر حاجت روایِ چشمانت رسیده‌ام که دلم‌ را شبیه آئینه هزار تکه کنم‌ زیر پای چشمانت منی که چشم به جز تو نداشتم به کسی چگونه شعر نگویم برای چشمانت؟ تویی که داده به لطف نگاه خود تسکین همیشه درد مرا با دوای چشمانت طواف می‌کند این بارگاه قدسی را دلم حرم به حرم لابه‌لای چشمانت چه آسمان قشنگی‌ چه برف و سرمایی مرا ببر به حرم پا به پای چشمانت برای خلقِ چُنین صحنه های دلچسبی چقدر حوصله کرده خدای چشمانت حرم دوباره مرا نزد خویش می خواند دوباره گم‌ شده‌ام‌ لابه‌لای چشمانت... سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
☺️🍃 خانه ام باغ بهشتی که شده تفکیک بود حال من؟ حال کسی که جمعه در پیک نیک بود! عطر چای دارچینی خانه را برداشته میز شام آماده و چینش به غایت شیک بود خانمم لبخند می زد کیف ایشان کوک کوک خنده پشت خنده اش آماده شلیک بود شام آن شب بس که چسبید و چنان خوشمزه بود اصلا انگاری که روی سفره مان شیشلیک بود گفت: زیر پای مادرشوهران! باشد بهشت! در سند اما روایت قابل تشکیک بود! دیدم او را خواهرم را روی چشمانش گذاشت!! این خلاف اصل خواهر شوهر و اپتیک بود جاری اش را مثل خواهر توی آغوشش فشرد این چه سمی بود؟! در حد اسید اوریک بود آن وسط مادر زنم گویا سفیر صلح بود پیش از این ها من مسلمان بودم و او سیک بود خوش زبان بود و علی الظاهر سر جنگی نداشت گرچه در ذهنش هزاران حربه و تاکتیک بود همسرم آن شب صدا یم زد «خدای قلب من» در طریق عاشقی قبلا ولی لائیک بود رفت روی چار پایه ماه را از جاش کَند کرد تقدیم من این صحنه کمی ریتمیک بود این همه خوشبختی و من، یک محال اندر محال این همه ترفیع یکجا در خور تبریک بود فکر کردی خواب و رؤیا بود این اشعار من؟ باز هم اشتب زدی ، نه! روز زن نزدیک بود 💠 💠 @shaeranehowzavi
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🍃شاعران فرهیخته 🍃اهالی ادب و ادبیات به خانه‌ی خودتان خوش آمدید. 📒اینجا قرار است از دو چیز سخن به میان آید: ✔️از بیت‌های شاعران ✔️ از صاحبان بیت‌ها اینجا خانه‌ی گفتن از شعر و شاعر است و رسانه، محمل معرفی، تبیین و ترویج آن کلمات ناب... 🍃اصحاب ادبیات و دوستان ادیب‌تان را به محفل شاعران حوزوی فرا بخوانید😊👇 https://eitaa.com/joinchat/3921805394C8402216852 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 ماه وخورشید وفلک در جستجوی روی یاس عطر خوشبوی ولا کرده معطر کوی یاس دیدگان بوتراب است بس خمار جان او با همه احساس خود پر می کشد او سوی یاس کوثری بی انتها باشد عزیز مصطفی آبرو گیرد جهان از حرمت بانوی یاس وه چه راحت می شود دل در کنار ساحلش این جهان شیدا ومجنون می شوداز خوی یاس لهجه دلدادگی معنا گرفت از باطنش کلمینی علی شد بهترین داروی یاس طعنه زد دشمن که خاتم گشته ابتردر جهان شد گلستان غرق گل از چهره گلپوی یاس بشکفد آلاله های شهر عشق از دامنش می رسد آوای نی از محضر دلجوی یاس هل اتی باشد بیان عزت خیر النساء منتشر گشته به عالم نفحه شب بوی یاس شد تمام معرفت خیر کثیر فاطمه ماه وخورشید وفلک در جستجوی روی یاس سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 هوای تازه ای از عرش، سرشار از وزیدن بود و چشم هل اتی از نور اعطیناک روشن بود نگو جای زنی در خانه لولاک خالی بود که جای آینه در پهنه ی ادراک خالی بود عروس خانه نهج البلاغه ،مادر حکمت بهشت رو به ایوان نبوت، دختر رحمت همان که مادری کرده است طفل آفرینش را همان که تربیت کرده است جمع اهل بینش را همان نوری که می بخشید بر شب های دنیا نور همان صبحی که می تابید تا همسایه های دور همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد همان انسیة الحورا که بر انسان شرافت داد علمیه، عالمه ،راضیه، مرضیه، پُر از زهرا نگین سبز پیغمبر به روی گنبد خضرا شکوه لیلة القدر است و ام الانبیا زهرا چه گویم از مقاماتش و ما ادراک ما زهرا به دستش جاروی تنزیه داده حی سبحانش شهادت دسته گلهاییست در گلدان ایوانش همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده که این مستوره‌ی معصومه ناموس خدا بوده تواضع شاخه ای پر بار در باغ نمازش بود خلوص و سادگی اسباب پررنگ جهازش بود زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد این‌گونه که زهرا خانه داری را شرافت داد این‌گونه دهان روزه نان را پخت اما پای افطارش به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش علی مظلوم اما ظالم از او واهمه دارد علی در خانه شمشیری دودم چون فاطمه دارد علی را کاشف‌الهم کاشف الغم ؛عشق زهرا بود علی را با هزاران زخم،مرهم؛عشق زهرا بود خلاصه! حُسن های عالم و آدم فقط یکجاست و آن هم خانه نور است و نورش حضرت زهراست چراغ آسمان ها چادر شب زنده دارش بود خدمتک یا علی؟ این پرسش لیل و نهارش بود اگر "ام الولا" یک لحظه احساس خطر می گرد دوباره چادر شب زنده دارش را به سر می کرد خطر دیروز تا امروز تحریف حقایق بود خطر جاماندن اندیشه ها از صبح صادق بود اگر گهواره جنبان حسینش می شود سلمان نگاه فاطمه پس بوده از آغاز با ایران اگر که آب و آیینه‌ست، پس روشنگری دارد اگر ام‌الجهاد است این! جهادی حیدری دارد نیافتاد از قنوتش یک نفس الجار ثم الدار که جوشید از قنوت پر قناتش چشمه های ثار قنوتش از مدینه تا همین امروز عازم بود یکی از میوه های مستجابش حاج قاسم بود سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 عطر بهار از جانب دالان می‌آید دارد صدای خنده از گلدان می‌آید این کوچه‌ها را آب و جارو کرده باران این اولین روزی‌ست که مهمان می‌آید حالا دوباره بوی نان پیچیده اما دارد یتیمی خسته، سرگردان می‌آید مثل گلوبندت، اسیری را رها کن امشب اسیری بی سر و سامان می‌آید از برکت نانی که بخشیدید، هر سال بر خاک گندم‌زار ما باران می‌آید شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو عطر تو از هر گوشۀ ایران می‌آید هرگز نمی‌گنجید در وصف قلم‌ها مدح شما در سورۀ انسان می‌آید سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹 کوثر جَنتُ النعَم جلوه به جان اگر کند دیده برای دیدنش به آسمان نظر کند کعبه دل به جستجو قبله جان به گفتگو برای انعکاس او آینه را خبر کند آینه محو روی او باغچه مست بوی او راه بَرد به کوی او هر که به دل سفر کند دل شده غرق در شعف دُرج دهان پر از صدف مدحت بانوی شرف دخت پیامبر کند شاخه به شاخه چون رطب می شکفد بدین سبب غنچه به غنچه روی لب خنده به چشم تر کند خورده عسل ز جام او شهد بَرد بنام او وز شکرین کلام او شیشه پُر از شکر کند نخل خمیده بشکند بغض سپیده بشکند قفل دو دیده بشکند رؤیت سیم و زر کند گوهر پاک مصطفی معنی سبز هَل اَتی آینه دار ماسوی جلوه به هر سحر کند تابش بی شماره را منظر ماهپاره را زهره شده ستاره را با نگهی قمر کند گلشن حق به شبنمش بیت خدا به زمزمش ارض و سما به مقدمش جامه ز گل به بر کند سر زده اختری که او زمزم و کوثری که او آمده دختری که او مادری پدر کند فاطمه گر پذیرد و ، عشق به دل نمیرد و جام مرا بگیرد و لب به لب از گهر کند «یاسرم» و سپیده دم سر زده ام ازین حرم تا که نگاهی از کرم به قدر مختصر کند «یاسر» سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
سلام و رحمت🍃🌹 💎 اثر برگزیده‌ی اولین کنگره‌ی تکریم مادران شهید با عنوان "زلال قریحه" از بانو فائزه امجدیان: یه مدته سر نزدی به خونه از حال گلدونا خبر نداری تموم فصلا عطر پاییز میدن رفته بودی واسم بهار بیاری دوباره جارو میکنم حیاطو دوباره توی کوچه آب می‌پاشم میدونی که! زیاد بیرون نمیرم یه وقت اگه بیای و من نباشم... مثل ستاره‌های دور کم نور همیشه سو سو میزنه نگاهم دیگه چشام سو نداره عزیزم ولی بدون همیشه چش به راهم کوچه‌های محله دلتنگتن هنوز دوچرخت گوشه‌ی حیاطه دیگه صُبا نون نمیاری مادر؟ سفره پر از گریه‌ی چای نباته روی اجاق داغ خاطراتت یه دیگ، آش پشت پا گذاشتم من که می‌دونم تو دوباره میای سهم تو رو خودم جدا گذاشتم دیروز برای شهر دلتنگ ما از طرف خدا شهید آوردن برای تابوت بدون اسمش مادری کردنو به من سپردن مثل روزای اول نبودت دوباره رود رود مویه کردم به جای مادرش وظیفه داشتم وقتی میاد دور سرش بگردم عطر تنت رو با خودش آورده شاید یه روزی بوده همسنگرت شاید بهش گفته بودی بعد تو به جات بیاد سر بزنه مادرت شاید خودت...شاید خود تو باشی می‌شناسمت هنوز با اینکه پیرم خداروشکر نذر منم ادا شد باید برم حلوا پزون بگیرم می‌شناسمت با اینکه بی نشونی می‌بینمت با اینکه تاره چشمام حک شده اما روی سنگ قبرت به جای اسم تو: شهید گمنام 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃❤️🌹 شور برپا شده و عشق، به بار آمده است باز هم رایحۀ فصل بهار آمده است ماه، چون مُهر شده جانب منبر رفته سورۀ شمس، به مهمانیِ کوثر رفته سیبِ معراج، به معراجِ زمین آمده است بر رکابِ نبی‌الله، نگین آمده است نور، از عرشِ زمین، سمت سماوات رسید روی دستان پدر، مادر سادات رسید بین گهواره که صدیقۀ اطهر باشد وقت آن است که مدّاح، پیمبر باشد دخترم، محشر کبراست بدانید همه سایه‌اش بر سرِ دنیاست بدانید همه راضیه، مرضیه، طوباست بدانید همه اصلاً او امّ‌ابیهاست بدانید همه و نوشتند که انسیۀ حورا باشد او درخشید و خدا خواست که زهرا باشد طعمِ لبخندِ بهشت است به روی لب او بوسه دادن به رسول است، نماز شب او نام او فتح مبین است که قرآن فرمود شأن زهرای مرا سورۀ انسان فرمود نورسیده‌ست ولی بوده از اول با من علّت خلق جهان فاطمه بوده یا من؟ باغبان بوده‌ام و فاطمه گلشن بوده فاطمه، خاص‌ترین معجزۀ من بوده بهترین مادر دنیا که به دنیا آمد عشق، در هیبت مولا به تماشا آمد علی از راه رسیده به مبارک بادش خاتم از دست درآورد و به زهرا دادش پَرِ گهواره، عقیق علوی را دُر کرد اشک شوق، آینۀ چشم نبی را پُر کرد عشق، فرضیه شده، مسأله را می‌جوید جبرئیل آمده، در گوش نبی می‌گوید: نور تابنده به نور ازلی می‌آید چقدَر فاطمۀ تو به علی می‌آید کعبه، مُحرِم شده و دور علی چرخیده در سراپای علی وجه خدا را دیده روی دستان یدالله، خدا تابیده چون پیمبر به علی دُرِّ نجف بخشیده هدیه انگار که از باغ جنانش آمد مدح صدیقۀ کبری به زبانش آمد باز، مدّاحیِ زهراست، شنیدن دارد مدح، از جانب مولاست، شنیدن دارد او رسیده‌ست که افلاک، پر از لبخند است نَفَس عرش، به یک نیم‌نگاهش بند است گرچه پیداست ولی جلوۀ مستور شده فاطمه جلوه‌گرِ نورٌ علی نور شده او که قبل از همه امضای بلا را داده چقدَر غصّۀ شیعه به دلش افتاده «شیعتي» گفت و مماتِ همه بی‌واهمه شد اینچنین بود که از روز ازل فاطمه شد سیل می‌خواستم و بارش نم‌نم آورد مثنوی هم جلوی مدح شما کم آورد سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
ترکیب‌بند مدح فاطمی-مهدوی؛🍃🌹 بدون لطف تو شادی به فکر غم شدن است وجود یکسره در معرض عدم شدن است به جلوه آمده در تو تمام "کن فیکون" جواب خواسته‌های تو لاجرم "شدن" است به بودن تو گره خورده است بودن ما به شوق توست که دم فکر بازدم شدن است برای از تو نوشتن درخت‌های جهان تمام حسرت‌شان کاغذ و قلم شدن است تویی که آینه‌ی کعبه‌ای و آن عملی که در برابر تو واجب است، خم‌شدن است کمال مرتبه‌ی شاعران دوره‌ی ما در آستان تو عمان و محتشم شدن است عزیز می‌شود از هم‌نشینی گل، خار که فضّه‌ی تو سزاوار محترم شدن است رسیده است به لطف تو تا خدا زهرا کسی‌که ذکر لبش بوده‌است؛ "یازهرا" خبر رسیده به شب موقع سپیده شده که روح صبح به جان سحر دمیده شده گناه راه ندارد به هردلی که بر آن نسیم مرحمت فاطمه وزیده شده کدام فاطمه؟ آن فاطمه که با لطفش گناه‌کارترین بنده‌ها خریده شده کدام فاطمه؟ آن فاطمه که در معراج صدای شوهرش از هر طرف شنیده شده کدام فاطمه؟ آن فاطمه که بی‌مثل است همان که هیچ‌کجا مثل او ندیده شده کدام فاطمه؟ آن که برای اهل زمین غبار معبر او سرمه‌ی دودیده شده فضائل تو زیادند، کم نباید گفت به این دلیل غزل‌های ما قصیده شده خوش‌آمدی به‌جهان ای تمام جان جهان فدای مقدم تو جان شاعران جهان برای بردن نامت وضو گرفت قلم که از قبال تو نام نکو گرفت قلم تو را ندیده و یک‌عمر از تو دم زده است اگر سراغ تو را کو به کو گرفت قلم همین که نام تو را تا همیشه یاس سرود برای ساحت خود رنگ‌وبو گرفت قلم به هیچ واژه‌ی دیگر نمی‌شود آرام که از همان اول با تو خو گرفت قلم از آن زمان که به اجبار از غم تو نوشت چه بغض‌های بدی در گلو گرفت قلم به نام دشمن تو می‌رسید و می‌دیدم که از نوشتن آن نام رو گرفت قلم به روسیاهی خود راه چاره پیدا کرد نوشت فاطمه و آبرو گرفت قلم در آسمان امامت وجود تو بدر است که درک فضل تو درک فضیلت قدر است به‌جز تو رخت محبت به تن نداشت کسی توجهی به مقامات زن نداشت کسی اگر تو همسر مولا علی نمی‌بودی در این جهان پسری چون حسن نداشت کسی به سینه سنگ تو را می‌زنند عاشق‌ها وگرنه مستمع سینه‌زن نداشت کسی قسم به آیه‌ی فصل‌الخطاب خطبه‌ی تو که در حضور تو طبع سخن نداشت کسی اگر که ذره‌ای از برکت تو را می‌دید علاقه‌ای به پسر داشتن نداشت کسی اگر که قابل تقدیم خاک پای تو بود بدیهی است که سر در بدن نداشت کسی اگر تقاص ستم‌های رفته بر تو نبود به زیرلب دم یابن‌الحسن نداشت کسی خدا کند که بیایی به ما سری بزنی به آسمان زمین رنگ دیگری بزنی زمانه‌ای‌ست که شان امام گم شده است هزار رکن در این یک مقام گم شده است غبار شبهه نشسته‌ست روی آینه‌ها چرا که فرق حلال‌وحرام گم شده است چه روزگار بدی شد که فیض گمنامی میان این همه "دنبال نام" گم شده است چنان بدون تو بی‌ارزش است این دنیا که بین پیر و جوان احترام گم شده است نشسته‌ایم که صبح رسیدنت برسد نشسته‌ایم و شکوه قیام گم شده است مگر که چشم امید زمین به غیر از تو در انتظار ظهور کدام گمشده است؟ بیا که بی تو شب عید را نمی‌دانیم! که ماه بر سر این پشت بام گم شده است به شام دنیا، صبح ظهور، خاتمه است می‌آید آن‌که دعای‌قنوت فاطمه است. سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
به مناسبت سالگرد شهید احمدی روشن:🍃🌹 آب دادی نهال دانش را قطره قطره به خون رنگینت تو شهید مدافع علمی ای فدای جهاد خونینت در میان هجوم لشکر کفر قلم سرخ تو عَلَم شده است در زمین و در آسمان هر دو جایگاه تو محترم شده است گفت ارزنده تر زِ خون شهید قلم عالم است؛ پس پیداست هم مقام تو برتر از عالم هم مقامت فزونتر از شهداست از تو اسلامِ احمدی روشن مایه‌ی فخر این دیار شدی گرچه خفته به خاک تهرانی تا قیامت تو شهریار شدی در ره اعتلای این کشور خون پاک تو ریخت روی زمین راهت اما ادامه دارد باز گشته تکلیف ما همه سنگین هدف دشمن از شهادت تو در حقیقت فشار و تسلیم است هسته ای یک بهانه بود فقط کار شیطان همیشه تحریم است شعر من چهارپاره شد اما قلبم از غم هزار پاره شده روزگارِ زمین سیاه شد و از غمت خون‌جگر ستاره شده هدف انقلاب ما وقتی شرف و عزت است و استقلال باید از جان گذشت در این راه باید از مرگ کرد استقبال 💠 💠 @shaeranehowzavi