May 11
#امیرالمومنین_حیدر🌹
دفتر وصف تو یک عمر روایت دارد
بردن نام تو هم حکم عبادت دارد
در مقام تو همین نکته کفایت دارد
که خدا نیز به نام تو ارادت دارد
حالمان خوب نبوده است ولی خوب شدیم
تا که خواندیم کمی نادعلی خوب شدیم
کوهی از عشق نه، اما پر کاهی دارد
سینه ای کز غم دوری تو آهی دارد
نوکر شاه نجف منصب شاهی دارد
دل ما نیز به ایوان تو راهی دارد
ما گرفتار تو هستیم ولی آبادیم
پای ایوان طلای نجفت افتادیم
ما که هستیم گدای تو و فرزندانت
پشت ما هست دعای تو و فرزندانت
مقصد ماست خدای تو و فرزندانت
جان عالم به فدای تو و فرزندانت
ای دو عالم نخی از تار عبایت حیدر
خلق عالم شده یک کار عبایت حیدر
ما که هستیم فقط بنده ی سلطان نجف
اعتکاف دل ما هست به ایوان نجف
زنده شد خاک زمین با نم باران نجف
حسرت ماست فقط آب نجف نان نجف
ما خدا را وسط صحن تو پیدا کردیم
چِقَدَر در حرمت گریه به زهرا کردیم
از نفس های تو هر لحظه خدا می ریزد
از قنوت سحرت عطر دعا می ریزد
از قدم های تو هم گرد شفا می ریزد
از دو دست کرمت آب بقا می ریزد
بس که اوصاف تو هم جلوه ی پیغمبر داشت
جبرئیل آب وضویت به تبرک برداشت
شاه، هم سفره ی پیران و فقیران بشود؟
مرکب بازی اولاد شهیدان بشود؟
رازق نیمه شب خان یتیمان بشود؟
این فقط با هنر دست کریمان بشود
عالمی مست از این شیوه ی سلطانی توست
ما همه مور و جهان ملک سلیمانی توست
قنبرت باشم اگر ملک سلیمانم چیست؟
نوکرت باشم اگر بوذر و سلمانم چیست؟
غیر نام تو مگر ذکر فراوانم چیست؟
غیر این عشق مگر برکت ایمانم چیست؟
تا ابد ذکر لب این دل آگاهم باش
اشهد ان علیا ولی الله ام باش
غیر تو کیست کسی جان پیمبر بشود
یا که با حضرت صدیقه برابر بشود
یا که نامش همه جا زینت منبر بشود
ابداَ هیچ کسی حضرت حیدر بشود
تو فقط آمده ای ساقی کوثر باشی
جانشین نبی از بعد پیمبر باشی
قصد اگر وصل تو، هجران وطن می چسبد
گر چه شیرینی اسمت به دهن می چسبد
ذکر این جمله به دل ها عملاً می چسبد:
بعد نام تو فقط ذکر حسن می چسبد
بعد از این قافیه حیران حسن خواهد شد
عین ایوان تو ایوان حسن خواهد شد
حرم و گنبد و باران! چقدر رویایی
گوشه ی خلوت ایوان! چقدر رویایی
وسط صحن، چراغان! چقدر رویایی
گفتن ذکر حسن جان! چقدر رویایی
می رسد آنکه امید تو و من خواهد بود
او همان بانی ایوان حسن خواهد بود
#وحید_محمدی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
پسندیدیم از لذّات عالم گوشهگیری را
که درمانی نمیبینیم جز این، درد پیری را
به مهر بندگی پیشانی خود را میآراید
غنیمت میشمارد هرکه دوران امیری را
قناعتپیشهها محتاج اینوآن نمیبودند
اگر تدبیر میکردند ایّام فقیری را
هزاران جلوه در بیداری اهل زمین دارند
همانهایی که میدیدند خواب بینظیری را
پی اقبال خود هستند آنهایی که میگردند
تمام شب تمام کهکشان راه شیری را
به تنهایی گرفتار است در جمع عزیزانش
امیری که نپرورده برای خود وزیری را
کبوتروار دیگر نقطهضعف سادهای دارد
دلی که در جهان سرلوحهی خود کرد سیری را
جوانی فرصتخوبیست اما زود خواهد رفت
به صیادان بگو هشدار اگر انداخت تیری را
"زمان" تنها حریف سختکوشوصبرپردازیست
که کمکم خاک خواهد کرد پشت هر دلیری را
به پیشانی خود مُهر سعادت میزند با مرگ
هرآنکس که نمیگیرد به خود ننگ اسیری را
#مجتبی_خرسندی
#شعر_اخلاقی
#شاعران_اجتماعی
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
"انقلاب بهمنی"
پا به پا شدیم
مشت های مان گره؛
یکصدا شدیم
بی هراس و دلهره؛
کاخ ها سقوط کرد
دیو شب گریخت
انقلاب بود و روزهای دیدنی
زنده باد
زنده باد
زنده باد
انقلاب بهمنی!
#تقی_متقی
#انقلاب_اسلامی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹🌹
حیدر و عزت از اینکه بین کعبه زاده شد؟
کعبه از اول برای چه چنین آماده شد؟
.
با کنایه گویمت تا که بدانی این جواب
خواهش از ابر است که پشتش بماند آفتاب
.
بودِ عالم بسته شد به هستی و به بودِ او
عزت از کعبه ست که حیدر شده مولود او
.
آمد و با بودنش اهل جهان را شاد کرد
کعبه را اصلا علی با این قدم آباد کرد
.
کعبه یک مسجد، علی، آقا و بانی اش شده
افتخار کعبه آن رکن یمانی اش شده
.
پس نه اینکه ناگهان در کعبه او زاده شده
کعبه از اول برای حیدر آماده شده
.
پس بدان حج و طوافی که نشانی منجلیست
در حقیقت گشتن ما دور مولامان علیست
.
#سید_مهدی_بنی_هاشمی
#امیرالمومنین_حیدر
#شاعران_اجتماعی
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
#کتاب_شعر "آغاز راه تو بودم" سروده "وحیده احمدی"، شامل ۴۲ غزل بارداری است. این کتاب به نُه ماه انتظار آمدنِ فرزند، می پردازد. از لحظه ای که مادری متوجه می شود باردار است، لحظه شنیدن صدای قلب جنین، گفتگوهای شاعرانه با جنین، بیان احساسات مادر در این دوران، تا آمادگی برای زایمان.
📍تهیه نسخه چاپی: میدان انقلاب کارگر جنوبی ک مهدی زاده پ۴ و۱۰ تلفن: ۰۲۱۶۶۹۰۹۸۴۷
https://b2n.ir/n43613
📍دریافت نسخه صوتی:
https://b2n.ir/w16174
#معرفی_کتاب
💠 @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«فاش میگویم و از گفتهٔ خود دلشادم»
من غلامِ علیام... از دو جهان آزادم...
#محمد_میرزاییبازرگانی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
هر چه دارم همه از نام دل آرای علیست
وَ دلم در همه جا گرم تمنای علیست
شیعهام سینه من مخزن حب زهراست
نقش بر سینه من صولت زیبای علیست
آمدم من به جهان تا که نجف را بینم
در دلم شوق نجف شوق تماشای علیست
هر کسی کسوتی و خدمت و شغلی دارد
کار من نوکری حضرت آقای علیست
اهل عالم بشناسید تبار و نسبم
شجره نامهی من خاک کف پای علیست
شرف مأذنهها بعد خداوند و رسول
به خدا و نبیاش جلوه آوای علیست
#نصیر_حسنی
#امیرالمومنین_حیدر
#شاعران_اجتماعی
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹❤️
در همان عصری که فرمان برد خورشید از علی
چشمه چشمه، اشک غربت خیز جوشید از علی
خطبه ی بی نقطه را کوفه شنید اما دریغ
خطبه ی با آه را جز چاه، نشنید از علی
مو به مو آگاه بود از سرّ عالم، حیف حیف...
دشمن از تعداد موی ریش پرسید از علی!!
شان او را روزگار آورد پایین...روزگار
آنچه که باید بفهمد را نفهمید از علی
عدل بود و داد، داد از قوم اشباه الرجال
عدل را این طایفه کِی میپسندید از علی
تا قیامت هم عقیل اصرار اگر میکرد...باز
غیر از این برخورد، برخوردی نمیدید از علی
□□□
آی حاجی های بیعت کرده! از سمت غدیر
خانه برگردید...اما برنگردید از علی
دوخت چندین وصله ی نو بر عبای غربتش
بد به دنیایی که آخر چشم پوشید از علی
#مسعود_یوسف_پور
#امیرالمومنین_حیدر
💠 @shaeranehowzavi
غزل علوی 🍃🌹❤️
چیزی ز راه عشق نمانده است تا علی
یک مدّ آه فاصله داریم با علی
بیش از هزار مرحله در ابتدای توست
اغاز وصف توست چه بی انتها علی
منظومه ات کجاست ؟ که می گیرد آسمان
هر روز و شب سراغ تو را بارها علی
ماتم که : باید از تو سراغ خدا گرفت ؟
یا از خدا گرفت سراغ تورا علی
ایا شبی به سمت تو پرواز می کنند
این بال های سبز و رهای دعا علی ؟
از خاک پر کشیدی و از عرش سر زدی
شوق خدا کشیده تو را تا کجا علی
در خلوت خدا و رسولش ، شب عروج
بوی تو داشت عطر کلام خدا ، علی
گویند چون که وقت خداحافظی رسید
پیغمبر خدا به خدا گفت : یا علی
#استادمحمدعلی_مجاهدی پروانه
#امیرالمومنین_حیدر
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
تقدیم به همه پدران و روح آسمانی پدرم در آستانهٔ روز پدر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پدرم چشمـــهٔ نور است ، خدا می داند
قلب او عین بلور است ، خدا می داند
در دل حــادثـه ها صبــر و تحمـل دارد
مهـربانانه صبـور اسـت ، خدا می داند
مثـل آیینــه ، دل ســاده و روشــن دارد
پدر از کینـه به دور است ، خدا می داند
بوسـه بر دست پدر ، حـسّ غریبـی دارد
حسّ دوری ز غرور است ، خدا می داند
دلِ دریــایـــیِ او از دلِ امـــواج بلا
دائمــاً غــرقِ عبـور است خدا می داند
پُرِ موج است، ولی ساحل آرامش ماست
در غم و غصه شکور است خدا می داند
اینکه گفتم پدرم هست ، ولی رفته و نیست
همـــدم اهــل قبـــور است ، خدا می داند
سفــری سبــز ، جــدا کرده پدر را از ما
خــانه اش روضــهٔ نور است ، خدا می داند
باز هم روز پدر ، غیــرِ دلِ خستــهٔ من
همه جا شادی و شور است ، خدا می داند
روزت ای خسته ترین کوه ! مبــارک باشد
روزت ای قلــّــهٔ نستـــوه ! مبــارک باشد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══
#رقیه_سعیدی(کیمیا)
#امیرالمومنین_حیدر
#پدر
#شاعران_آئینی
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
محفل در سایهسار خورشید در حال برگزاری
با حضور استاد مجاهدی و اساتید شاعر🍃🌹
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
قلم می خواست بنویسد نمی از ساقی و ساغر
غزل «ناد علیاً...»* شد کم آمد کاغذ و جوهر
تمام حرف ها یاهو کنان در بیت رقصیدند
لبالب پر شد از نام علی هم شعر هم دفتر
موذّن زاده شد هر نقطه ای از واژه ها در شعر
و سر داد «أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً...» با دوچشم تَر
شبیه کعبه خودکارم تَرَک برداشت از مستی
وچرخیدند دورش حاجیان با بانگ یا حیدر
نجف شد دفتر از بس یاعلی گفتند مصرع ها
هجاها دور نور مطلقش مشغول بال و پر
علی از اوّل خلقت امیر کلِّ عالم بود
گواهی می دهند افلاک اِلّا کاذِبٌ مُفْتَر
چگونه می توان با طبع آلوده نوشت از او
علی که می شناسد آسمان را از زمین بهتر
علی که جز خدایش هیچکس قدرش نمی داند
کسی که فاطمه خَیرُ النِّسا اورا بود همسر
همان لاسیف الّا ذوالفقار غزوۂ خندق
همان ناهی عنِ الْمنکر، صراطِ الْمستقیم، صفدر
فَلَک ذکرش علی باشد مَلَک ذکرش علی باشد
علی بعد از نبی از کُلِّ عالم هست والاتر
لب از ذکر علی حتی اگر جبریل بردارد
پرش می سوزد و از او بماند تلّ خاکستر
نترسانیدمان از آتش و از لحظۂ مردن
اگر عالم شود شیعه نسوزد بنده ای دیگر
«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل»*
علی چون هست کشتیبان چه ترس از وادی محشر
به «کان قاب قوسین »قسم در لیلةالمعراج
بود نام علی ذکر تمام حور و پیغمبر
تمام روز و شب گویم: «علیٌ یا علیٌ یا علیٌ یا
ٌ علیٌ یا علیٌ یا علیٌ یا... امیرالمومنین حیدر»
#محمد_امین_نیکمرد
#امیرالمومنین_حیدر
💠 #شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
جز نسخهی او ، هرچه نوشتند ، شفا نیست
سعی است فقط -تاکه علی نیست- صفا نیست
لَنگ است زبانی که نچرخیده به مدحش
فرشست لوایی که به این شوق ، رها نیست
سرمستِ علی بودم اگر غرقِ گناهم
بر مست که اِعمالِ مجازات ، روا نیست
هرجا که در آن نامِ خدا هست ، علی هست
هرجا که در آن نامِ علی نیست ، خدا نیست
جز رویِ علی در همه آفاق ندیدیم
سهراب بگو خانهی آن دوست ، کجا نیست؟!
ماندم ، اگر او نیز بشر بود ، چرا بود؟!
ماندم ، اگر این مرد خدا نیست ، چرا نیست؟!
#عِمران_بهروج
#امیرالمومنین_حیدر
#شاعران_آئینی
#شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃 شاعران حوزوی 🍃
مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری برگزار میکند: شب شعر انقلاب با شعرخوانی: محمدعلی مجاهدی ناصر فیض ع
شعرخوانی خانم کرباسی در شب شعر انقلاب
با حضور اساتید شعر انقلاب هم اکنون🌹🍃
💠 #شاعران_آئینی
#شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
آمد از ره آنکه چون اعجاز بود
خلقتش سِرّ بود و اسمش راز بود
آسمانی بود یا ارباب خاک
نام او در عرش از آغاز بود
وحی انگاری مجسم گشته بود
کعبه از حیرت دهانش باز بود
عرش نازل گشته بود آنروز یا
مکه ای تا عرش در پرواز بود
مُهر خاتم آمد و خاتم گرفت
دست مردی را که خیبر ساز بود
کعبه،خُم،معراج،محرابِ نماز
آمد از ره آنکه چون اعجاز بود
#سیدمحمدجواد_سجادی
#امیرالمومنین_حیدر
#شاعران_آئینی
#شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
🍃🌹
مثل مفاتیح الجنان سرشار آه است
حال دلی که با کمیلش رو به راه است
شهر یتیم کوفه دیده، نیمه شب ها
رد قدم های علی لبریز ماه است
مردی که آغوش عبای وصله دارش
سقفی برای کودکان بی پناه است
هم بازی طفلان شده آن کس که خیبر
بر روی کوه شانه اش مانند کاه است
هر جا علی سجاده اش را پهن کرده
آنجا برای سائل او قبله گاه است
از چشم های دردمند او چکیده
دریای طوفانی که در اعماق چاه است
#فرزانه_قربانی
#امیرالمومنین_حیدر
💠 #شاعران_آئینی
#شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi
«ساقی کوثر»🍃🌹❤️
عقل گفت از باغ فردوس آرزو داری کجا را؟
حور می خواهی ز جنت یا مقام کبریا را؟
گفتمش رضوان و انعام کثیرش سهم خوبان
جز نمی از آب کوثر که به وجد آورده ما را
با تعجب گفت آخر آب؟ گفتم آب آری…
نیست پاداشی از این جذاب تر روز جزا را
گفت در فردوس نهری از عسل جاری ست! گفتم
آنچه از دست علی باشد لذیذ است و گوارا
حوض و آبش هر دو معمولی ست، ساقی بی نظیر است
روز حشر از شوق در صف می کشاند انبیا را
منتظر می مانم آن دنیا چون اسکندر بیاید
پای حوض آخر نشانش می دهم آب بقا را
خواست بشناسد علی را، گفتمش کو عقلت ای عقل؟
جز خدا و مصطفی نشناخت قدر مرتضی را
هیچکس نشناخت مولا را، ولی او می شناسد
شب به شب کوچه به کوچه سائل دردآشنا را
گفت شاه ماسوا بودن کجا و زاغه گردی؟
گفتم او خود دوست دارد هم نشینی با گدا را
او که دائم انبیا را در خفا یاری نموده
بوده یار مصطفی هم چند روزی آشکارا
کار جبرائیل اگر آوردن پیغام وحی است
پس خدا روز احد فرموده باشد لافتی را
نشنو از من مدح تیغ ذوالفقارش را که حیف است
بشنو از مرحب که می گوید به حیدر مرحبا را
منقلب شد، مست شد، گفتم نجف را بنگر ای عقل
تا از انگور ضریحش خود بفهمی ماجرا را
هرکسی شد مبتلایش، می رود بالا بهایش
آری ایوان طلایش، قیمتی کرده طلا را
چون منی در بحر عشقش دست و پا خواهد زد ای کاش
روز حشر از خود نراند بنده بی دست و پا را
از همین حالا به فکر توشه روز حسابم
من که از این شعر نفروشم به عالم یک هجا را
در قیامت نامه ها بی مِهر او مُهری ندارد
جز صراط مستقیمش نیست راهی بنده ها را
باز هم شعرم کم آورده است در توصیف حیدر
انتهایش هم رسید و من نگفتم ابتدا را…
#سیدجعفر_حیدری
#امیرالمومنین_حیدر
💠 #شاعران_آئینی
#شاعران_حوزوی
💠 @shaeranehowzavi