eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
303 دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷 💠💠 💠🌷💠🌷 🌷 💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷💠🌷 💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷💠🌷💠🌷💠🌷 💠💠🌷💠💠🌷💠🌷💠 من در طول بارداری هر 4 پسرم شب­‌ها سوره انبیاء و صبح­‌ها سوره صافات می­‌خواندم ؛ در این سوره نام بسیاری از پیامبران آمده و همیشه به خودم می­‌گفتم اینها نام پیامبران است و شما گوش کنید.» . مادر در مورد ایام کودکی محمود و شیطنت‌های معمول کودکان در آن سن چنین روایت می‌کند : «محمود بچه بزرگ من بود و من از او توقع بیشتری داشتم ، بچه­‌هایم پشت سر هم بودند ، مجتبی یکسال ، مرتضی دو سال و نیم و محمدرضا تقریبا 4 سال از او کوچکتر بود . زمانی که مرتضی به دنیا آمد مسئولیت نگهداری از او را در اتاق به محمود می­‌سپردم ؛ دیگر نمی­‌گفتم او بچه است و باید بازی کند . به ورزش خیلی علاقه داشت اما من مانع شرکت او در تیم­‌های مسابقاتی می­‌شدم .» مادر می‌گوید : «محمود بیشتر به فوتبال علاقه داشت و حتی تا قبل از شهادتش بچه­‌های خانواده از دامادها ، پسرها و نوه­‌ها را در باشگاه اداره مخابرات جمع می­‌کرد و شب­‌های جمعه آنجا فوتبال بازی می­‌کردند . تمام بازی­ زیر نظر خودشان بود و مسائل اخلاقی را متذکر می­‌شد و هر کسی کمترین حرکتی را که نشانه اسائه­ ادب بود انجام می‌داد از تیم اخراج می­‌کرد و دیگر نمی­‌گذاشت به هیچ­‌وجه بازی کند .» 💠🌷💠🌷💠🌷💠 💠🌷 💠🌷💠 💠🌷💠 💠 💠💠💠 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⚫️🍁🌺 ⚫️🍁🌺🍁⚫️🌺 🍁🌺🍁 ⚫️ 🌺 ⚫️🍁 🍁🍁 🍁 ⚫️🍁🌺🍁⚫️ 🌺🍁 🍁🍁 ⚫️🍁🌺 ⚫️ 🌺⚫️🍁🌺 🍁🌺⚫️🍁🌺 🌺 🌺🍁🌺⚫️🍁🌺🍁🌺🍁 گذشته رو به سختی سپری کردیم ، باهمه این سختیا کنار اومدیم اما این مشکلات باعث نشد که چیزی از لحاظ معنوی برای بچه ها کم بذاریم . همیشه سعی کردیم لقمه ای که به بچه ها میدیم حلال باشه ؛ پدر با دهان روزه برای مردم کار می کرد اونم تو هوای گرم که همیشه باوضو به یوسف شیر می دادم ؛ وقتی یوسف به دنیا اومد خواب دیدم که داره تو گهواره اذان میگه ؛ آدم اگه سختی بکشه و درکنارش شاکر باشه خدا به آدم پاداش میده ؛ بچه ها که بزرگتر شدن موقع مدرسه رفتنشون شد . قبل رفتن به مدرسه یا هرجای دیگه بهشون می گفتم هرچی من می خونم شماهم بخونید و آیت الکرسی رو با هم زمزمه می کردن . بهشون یاد دادم قبل مدرسه وضو بگیرن و نمازشونو تو مدرسه حتما بخونن . بااینکه بعضی بچه هامسخرشون می کردن اما اونا نمازشون رو می خوندن ؛ از دانش آموزایی بودن که همیشه سر صف قرآن میخوندن ؛ آخه همیشه باهاشون قرآن کار می کردم از همون بچگی معنی محرم و نامحرم رو بهشون یاد دادم و لقمه حلال پدر خیلی تاثیر داشت که یوسفش به مقام شهادت برسه و از همه عجیب تر اینکه وقتی یوسف رو باردار بودم برای مردم تو مزرعه کار می کردن . ⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️ ⚫️🍁🌺🍁⚫️ ⚫️🍁🌺🍁🌺🍁⚫️ @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم