eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.6هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494
مشاهده در ایتا
دانلود
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
🍃🌹| قال‌الله‌تعالے: «مَن طَلَبَنـے وَجَدَنے و مَن وَجَدنی عَرَفَنے و مَن عَرَفَنی احَبّنـے و مَن احَبّنی عَشَقَنے و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ و مَـــن عَشَقْتُہُ قَتَلْتُہُ و من قَتَلْتُهُ فَعَلَےدِیتُهُ و مَن‌علےدیتُہ‌فانادِیتُه» آن‌ کس ‌ڪه مرا طلب کند مــرا مـی یابد.. و آن‌ڪس‌ڪه مرا یافت مرا مے‌شناسد و آن‌ڪس‌ڪه مرا شناخت مرا دوسٺ مے‌دارد و آن‌ڪس‌ڪه مرا دوسٺ داشت به من عشق مےورزد.. و آن‌ڪس‌ڪه به من عشق ورزید، من نیز به او عشق مے‌ورزم... و آن‌ڪس ڪه من به او عشق ورزیدم، او را مــيکشم... و آن‌ڪس را ڪه من بکشـم، خون‌بهایِ او بر من واجب است... و آن‌ڪس‌ڪه خون‌بهایش بر من واجب شود پس خودِ من خون‌بهای او مـی باشمـ... ♦️میگفت من و یکی از دوستام داشتیم از هیئت ریحانه برمیگشتیم میخواستم دوستمو خونشون برسونم. یهو توی اتوبان شهید صیاد شیرازی، چرخ موتورم پنچر شد و خیلی شیک با یه ماشین تاکسی تصادف کردیم.. (بماند که نزدیک بود سرش زیر چرخ ماشین بره و کلی زخمی شد و سرشو بخیه زدن و ....) گفتش شاید باورت نشه اما لطف هیئتیه که قبلش رفته بودم وگرنه شاید الان نبودم که باهات حرف بزنم... 🍃🌹| نقل‌‌ ‌شده از‌ 🍃🌹| @shahid_dehghan
🍃📝| شعرمورد علاقه ے #آقا_محمدرضا که سروده ی مادرشان استـ.. #شهید_محمدرضا_دهقان 🌸💌| @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃📝| شعرمورد علاقه ے #آقا_محمدرضا که سروده ی مادرشان استـ.. #شهید_محمدرضا_دهقان 🌸💌| @shahid_dehghan
🍃📝| درد عشاق را به کجا باید برد.... بر در میکده ے یار وفا باید برد... چون که عاشق سر و دست مےبازد..... سخن باختنش را به خدا باید برد.... هیچگاه فکر نمےکردم دو بیتی که بعد از شهادت دومین شهید خانواده یعنی برادرم سرودم روزی و روزگاری مصداق عینی پیدا کند..... سال شصت و شش در آن شب سرد و بی روح پیکر بی جان برادرے نازنین که از جان بیشتر دوستش داشتم در آغوش کشیدم..... برادرے که فقط سرش آسیب دیده بود..... اما نمی دانم چرا در شعرم سخن از فدا کردن سر و دست به میان آوردم..... اما نه ..... می دانم.... چرا که در تقدیر من چنین نوشته بودند که بعد بیست و هشت سال .... شاهد در آغوش کشیدن فرزن برومندم،پسرم،پاره جگرم،باشم که هم سر را فداے یار کرده بود و هم دست را ..... خدایا قسم به قطره قطره هاے خون ها ،بر دل پر درد من مرهم باش.... امان از دل صبور... 🔹به روایت 💜 . 🌸💌| @shahid_dehghan
بی تو هر #شب چہ ڪَــران میڪَـذرد ... ڪَـاهی بہ خیال و ... بسیار بہ دلتنڪَی ...!!! #شبتون_شهدایی🌙 #التماس_دعای_شهادت♥️ 🍃🌙| @shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز سه شنبه: یا ارحم راحمین 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan1 •┄═•🌤•═┄•
📝💜| شهادت فقط در خون غلطیدن نیست! شهادت هنگامی رخ می دهد که از زخمِ کنایه و تکه پراکنی دیگران بگیرد. و همان ســــت که از دلت جاری می شود... و آن هنگام که مردان به دنبال راهی برای هستند تو اینجا هر‌روز شهید می‌شوی شهیده ی حجاب ...! 📝💜| @shahid_dehghan
ماندیـم و شما بال گشودید از این شهر... رفتیـد بہ جایےکہ ببینیـــــــد را ... 🌸شهید نوید صفری، در کنار مزار 💜 🍃🌸 @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
ماندیـم و شما بال گشودید از این شهر... رفتیـد بہ جایےکہ ببینیـــــــد #خدا را ... 🌸شهید نوید صفری
🌷بسم ربّ الشّهداء و قلوب الصّابرین🌷 🔸رابطه ی خوبی با شهدا داشت، هم به مزارشان سر می زد هم به رفتار و منششان... 🔹همسر بزرگوارش می گوید: «با هم رفتیم سر مزار شهید دهقان، شهیدی که مثل من و آقا نوید، شیفته ی راه و سبک زندگی شهید رسول خلیلی بود. آقا نوید زیارت عاشورای دلچسبی خواند و با آقا محمدرضا حرف می زد.» 🔸عاقبت او هم مانند محمدرضا، شهادتش را از رسول گرفت... 🕊 پرواز شهید رسول خلیلی: 27 آبان 92 🕊 پرواز شهید محمدرضا دهقان: 21 آبان 94 🕊 پرواز شهید نوید صفری: 18 آبان 96 🙏 🍃🌸| @shahid_dehghan
﷽ دنبال شهرتیم، و پے اسم و رسم و نام.. غافل از اینڪه فاطمه (س) مے خرد.. 🌸 @shahid_dehghan🕊
گر چه در خیال تو بسیار بِهْ از ما باشد... ما تو را در همه عالم نشناسیم نظیر... 🌙 ♥️ 🍃🌙| @shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز چهارشنبه: یا حی یا قیوم 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
🍃📚|خاطرات کتاب ابووصال 📝 با یکی از رفقایش برای خرید نان به سمت نانوایی محل میرفتند که میبینند که چند نفر ارازل و اوباش به نانوایی حمله کردند و با کتک زدن به شاطر میخواهند دخل را خالی کنند. ترس و وحشت عجیبی بین مردم افتاده بود. کسی جرأت نداشت، کاری کند. سریع خودش را وارد معرکه کرد تا مانع شود. اما یکی از ارازل شیشه نوشابه خالی که آنجا بود را به زمین کوبیده و با ته بطری شکسته به او حمله می کند. پشت گردنش میشکافد،زخمی به عمق یک بند انگشت. در بیمارستان سینا جراحی شد و سر و گردنش بیشتر از هجده بخیه خورد. اوموقع فقط چهارده سالش بود که می خواست کند. 📝| نقل شده از 🍃📚| @shahid_dehghan
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃💙| @shahid_dehghan
🍃📝| به قلم خواهر بزرگوار : مدتهاست که تعداد زیادی از عزیزان انتظار دارند از جزئیات خصوصیات شهید سخن بگوییم که کاملا این انتظار بحق است. از آنجا که امکان پاسخگویی به تک تک عزیزان نیست، سعی کردیم با ساخت مستند و چاپ کتاب تا حدی دِین خود را ادا کنیم اما متاسفانه با بی مهری هایی مواجه شدیم و کار بی نتیجه ماند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم هرازگاهی یکی از خصوصیات اخلاقی محمدرضا را به تماشا بنشینیم. آنچه در نظر من در بین خصوصیات او تلالو درخشانی داشت، بود، آنچه این گونه معنا میشود: "پاک کردن نیت از غیر خدا و انجام دادن عمل، تنها برای خدا." برای محمد، شرمندگی و خجالت از مردم معنا نداشت. برایش کاملا این جملات غیرموجه بود: زشته جلوی مردم! مردم چی میگن؟!! او تنها قضاوت تن را قبول داشت و حدود تن را مصرّانه پایبند بود.  مصداق دیگر اخلاصش این بود که کار خیرش ، به تعبیر دیگر طوری انجام میداد که دیده نشود! از واجبات دینی اش گرفته تا هر کار خیر دیگر. کمکهایش به چشم نمی آمد. تنها میدید و خرید... محمدرضا زیرکانه، دلش را، حال درونی اش را، کمکهایش را و حتی انجام وظایفش را پنهان کرده بود پشت چهره ای خندان و پر از شیطنت و هیاهو تا خیالش راحت باشد کسی جز در متاعش شریک نیست. دلیلش؟ بعد از شهادتش تازه گیر و گرفتاری ها شروع شد، تازه فهمیدیم نبودنش چه دردی دارد، غمش جراحتی مرهم ناپذیر شد... خیلی ها تازه فهمیدند چقدر جفا کردند در حقش... بگذریمـ.... من به عنوان خواهر محمدرضا، ضمانت می کنم دلسوزی، مهربانی و معرفت او را. از این صفاتش برای رهایی از دغدغه های پست دنیا و یافتن راه های آسمان سوء استفاده کنید! 🍃ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم 🍃ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما (س) 🍃💙| @shahid_dehghan
🌸🍃 رفتےو نمانده هیچ از تـــــو اثرے از من‌چه بجامانده بِجُـز چشم ‌ترے گیرم که نگویم چِقـَدَر بـی تابم جانا! خودت کـہ از دلم باخبرے.. 🌸🍃 💔 @shahid_dehghan
بی تو هر #شب چہ ڪَــران میڪَـذرد ... ڪَـاهی بہ خیال و ... بسیار بہ دلتنڪَی ...!!! #شبتون_شهدایی🌙 #التماس_دعای_شهادت♥️ 🍃🌙| @shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز پنجشنبه: لاالاالله الملک الحق المبین 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
ثبت نام چله ختم زیارت عاشورا زمان شروع ختم :پنج شنبه ۱۱ مرداد ثبت نام از طریق آیدی👇👇👇 @Shahid_Lums 🔺اولویت با کسانی ست که زودتر ثبت نام کنند https://eitaa.com/chelle_nokari
🍃📚| خاطرات کتاب ابووصال 📝 در دوران تحصیلی راهنمایی آثار تربیتی خانواده به خوبی در او نمایان شد و پس از اتمام دوران راهنمایی با مشاوره و توصیه مدیر مدرسه که روی اعتقادات بچه ها کار میکرد، او را در مدرسه ای که همین هدف را داشت ثبت نام کردند. دبیرستان امام صادق(ع) انتخاب شد، با اینکه هر دو آزمون ورودی رشته ی معارف و ریاضی آن دبیرستان را با رتبه های عالی قبول شده بود، اما رشته ی معارف را انتخاب کرد و به تحصیل ادامه داد. 📝| نقل شده از ۱۹ 🍃📚| @shahid_dehghan
بیمار #توام کاش که تجویز کنی " آمدنت" را..... #شبتون_شهدایی🌙 #التماس_دعا♥️ 🍃🌙| @shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز جمعه: اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🍃🌷 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
لذت زندگی به بندگی و لذت بندگی با #شهادت کامل می شود. لایق نبودن معنی اش تلاش نکردن نیست! #تلاش_کنیم شاید لایق شدیم... #شهیدانه_زندگی_کنیم... 🍃💛| @shahid_dehghan
🍃📚| خاطرات کتاب ابووصال 📝 حضورش در هیئت های عزاداری باعث شده بود تا زمینه های اعتقادی و معنویش عمیق تر شود و شوق شهادت در جان و روحش ریشه بدواند. با این که پنجشنبه ها مدرسه اش تعطیل بود، به جای خواب و تفریح و شیطنت، در هیئت مدرسه اش شرکت داشت. اغلب شب ها همانجا می ماند و تا صبح در برپایی مراسم دعای ندبه کمک کند. به کار های اجرائی در این زمینه علاقمند بود و هرجور که بود سعی میکرد تا در این برنامه ها حضور داشته باشد. 📝| نقل شده از ۲۰ 🍃📚| @shahid_dehghan
🍃 حکایت عاشقانه آنانے است ڪہ دانستند ماندن نیست... باید پرواز کردتا ..🕊 🌙 ♥️ 🍃🌙| @shahid_dehghan