6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️میرطاهر مظلومی، بازیگر سینما و تلویزیون:
مکتب #حاج_قاسم، بتمن و تخیل نیست! ژنرالی که جهان دربارهاش حرف میزند، در کشور تو است و این خیلی افتخار میخواهد..
#hero
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
مولا حسین (ع) غریبِ آشنا
هزار بار دیدهام غروب قتلگاه را
هزار بار نوحه آفریدم و گریستم
اگر چه میروم دلم پر از هوای کربلاست
اگر از این دیار پا کشیدم و... گریستم
ساجده جبارپور🖌
عکس از: مصطفی الجناحی📸
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظه اعلام خبر حمله موشکی سپاه #پاسداران به مواضع آمریکایی ها، هنگام تدفین پیکر مطهر شهید #حاج_قاسم
#عین_الاسد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
32.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم کامل #حاج_قاسم و آقای اصغر #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
تلاش های حاج اصغر برای حفاظت از جان حاج قاسم...
با دیدن این فیلم حداقل برای چند دقیقه روحتون پرواز میکنه...😉
🔖نشر مجدد به بهانه سالگرد شهادت شهدای مقاومت و #سردار_دلها
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم #قسمت_صد_و_یکم من هم میدانستم همه امور #عالم بر اراده #حکیمانه پرو
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم
#قسمت_صد_و_دوم
#مجید از روزی که برای پیدا کردن پدر به #نخلستان رفته و محمد #حتی جواب سلامش را هم نداده بود، دلش گرفته و #امشب هم نمی توانست با رویی خوش پاسخش را بدهد که محمد دستش را گرفت و زیر #لب زمزمه زد: «آقا مجید! #شرمندم!»
و به قدری #خالصانه عذرخواهی کرد که مجید هم برادرانه دستش را #فشرد و با گفتن «دشمنت #شرمنده!» محمد را میان دستانش گرفت و پیشانی اش را بوسید تا کمتر #خجالت بکشد. نمیدانم چقدر مقابل در خانه معطل شدیم تا بلاخره غليان #احساس مان فروکش کرد و تعارف کردیم تا میهمانان وارد خانه شوند. آسید احمد و خانواده اش در خانه نبودند که یکسر به #اتاق خودمان رفتیم و من مشغول پذیرایی از میهمانان عزیزم شدم.
#محمد از سرگذشت دردناک #من و مجید در این چند ماه #خبر داشت و نمی دانست با چه زبانی از این همه بی وفایی اش #عذرخواهی کند که عطيه با گفتن یک جمله کار شوهرش را راحت کرد: «الهه جون! من نمیدونم چقدر دلت از دست ما #شکسته، فقط میدونم ما چوب کاری رو که با #شما کردیم، خوردیم!»
نمی دانستم چه بلایی به سرشان آمده که #گمان
می کنند آتش آه من دامان زندگی شان را #گرفته، ولی می دانستم هرگز لب به #نفرین برادرم باز نکرده ام که #صادقانه شهادت دادم: «قربونت بشم عطيه! به خدا من هیچ وقت بد شما رو نخواستم! لال شم اگه بخوام زندگی داداش وزن داداشم، #تلخ شه! من فقط دلم براتون تنگ شده بود!»
عبدالله در سکوتی #غمگین سرش را #پایین انداخته و کلامی حرف نمی زد که مجید به تسلای دل #محمد، پاسخ داد: «محمد جان! چرا انقدر ناراحتی؟ بلاخره شما تویه #شرایطی بودید که نمی تونستید حرفی بزنید. من همون موقع هم #شرایط شما رو درک میکردم. به جون الهه که از همه دنیا برام عزیزتره، هیچ وقت از تو و #ابراهیم هیچ توقعی نداشتم!»
ولی محمد میدانست با ما چه کرده که در پاسخ #بزرگواری نجیبانه #مجید، آهی کشید و گفت: «بلاخره منم یه #برادر بودم، انقدر چشمم به دست بابا بود که #فکر نمیکردم چه #بلایی داره سر خواهر پا به ماهم میاد...»
و شاید دلش بیش از همه برای #تلف شدن #طفلم می سوخت که نگاهم کرد و با صدایی غرق بغض، عذر تقصیر خواست: «الهه! به خدا #شرمندم! وقتی #عبدالله خبر آورد این بلا سربچه ات اومده، جیگرم برات #آتیش گرفت! ولی از ترس بابا #جرأت نمیکردم حتی اسمت رو بیارم! همون شب #خواب مامان رو دیدم! خیلی از دستم ناراحت بود! فقط بهم میگفت: "بی غیرت! چرا به داد #خواهرت نمی رسی؟ ولی من بازم سر غیرت نیومدم!»
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم #قسمت_صد_و_دوم #مجید از روزی که برای پیدا کردن پدر به #نخلستان رفت
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم
#قسمت_صد_و_سوم
از اینکه روح #مادر مهربانم برای تنهایی من به تب و تاب افتاده بود، #اشک در چشمانم جمع شده و نمی خواستم محمد و #عطیه را بیش از این ناراحت کنم که با لبخندی خواهرانه #نگاهش می کردم تا قدری قرار بگیرد که نمی گرفت و همچنان از بی وفایی خودش #شکایت می کرد:
«می ترسیدم! آخه #بابا خونه رو به اسم #نوریه زده بود و همش تهدید می کرد که اگه بفهمه با تو #ارتباط داریم، همه نخلستون ها رو هم به نام نوریه میکنه و از کار هم #اخراج میشیم!»
عطیه همچنان بی صدا #گریه میکرد و #محمد از شدت ناراحتی، دستانش می لرزید که مجید با لحنی #لبریز عطوفت پاسخ شرمندگی اش را داد: «حالا که همه چی تموم شده! ما هم که الان جامون راحته! چرا انقدر خودت رو اذیت میکنی محمد؟»
ولی من احساس میکردم تمام اندوه #محمد و عطیه برای من نیست که خود عطيه اعتراف کرده بود #چوب کارشان را خورده و حالا با همه تهدیدهای پدر به سراغ من آمده بودند که با دلواپسی پرسیدم: #محمد! چیزی شده؟» عبدالله آه بلندی کشید و محمد با پوزخند تلخی جواب داد: «چی می خواستی بشه؟ این همه خفت و #خواری رو تحمل کردیم، به خاطرش پشت #تو رو خالی کردیم، آخرش خوب گذاشت تو #کاسه_مون!»
من و مجید با نگاهی #متحیر چشم به دهان محمد دوخته بودیم و #نمیفهمیدیم چه میگوید که عبدالله با لحنی گرفته توضیح داد:
«بابا از دو ماه پیش که با نوریه رفتن قطر، برنگشته. این چند وقت هم مسئولیت #نخلستون و انبار با #ابراهیم و محمد بود. تا همین چند روز پیش که یه آقایی با یه #برگه سند میاد و همه رو از نخلستون بیرون میکنه!»
نفسم بند آمد و سرم منگ شد که محمد دنبالش را گرفت: «من و ابراهیم داشتیم #دیوونه میشدیم! سند رو نگاه کردیم، دیدیم سند همه #نخلستونها و خونه اس که از #نوریه خریده! یعنی بابا بیخبر از ما نخلستونها رو هم به اسم #نوریه زده بود، اونم همه رو #فروخته بود به این یارو!»
مجید فقط #خیره به محمد نگاه میکرد و من #احساس میکردم دیگر نمیفهمم محمد چه میگوید و #او همچنان با حالتی #عصبی تعریف میکرد: «ابراهیم چوب برداشته بود میخواست طرف رو بزنه! ولی #بدبخت گناهی نکرده بود، پول داده بود و همه رو از #نوریه خریده بود!»
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
3.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | لا نَعلمُ مِنها اِلّا خَیرا
جز خوبی ندیدم من از زهرا (س)
🔹 گزیدهای از مداحی حاج مهدی رسولی در آخرین شب از مراسم عزاداری #فاطمیه ۱۴۴۳ در حسینیه امام خمینی (ره)
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
آه می ترسـ😥ـم نبینم کربلا را جان دهم
کربلایـ❤️ـی کن مرا و بعد جانـ🥀ـم را بگیر
عکس از: مصطفی الجنابی📸
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی حادثه تلخی بود...
ولی همونایی که در روزهای اول عین خیالشون نبود یهو بعد از اینکه فهمیدن میتونن ازش سوء استفاده کنن به میدان اومدن و هنوز بعد از گذشت دو سال ماهی خودشونو از این آب گل آلود میگیرن!
همونایی که خون ۲۰۰ هزار جوان ایرانی که در دفاع از اسلام و کشور ریخته شد رو ندیده میگیرن ولی اینجا مدافع خون این عزیزان شدن!!
#هواپیمای_اوکراینی💔
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊