فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥متهمین قتل شهید بسیجی ، از قساوت و جنایتی که مرتکب شدند میگویند
برشی از جلسه دادگاه امروز بررسی #شهادت روح الله عجمیان
#پایان_مماشات
@shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥"ما تفریحمون همین چیزاست، دلمون به این کار جهادی و خدمت به مردم خوشه"
🔺تصاویری از شهید بسیجی احمدصالحی در اردوهای جهادی
🔻شهید صالحی از ادوار بسیج دانشجویی بود که روز گذشته در سیستان و بلوچستان به #شهادت رسید.
@shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 به یاد #شهید_مدافع_حرم «محسن قوطاسلو»
🌹 به یاد زمزمههایش که آرزو میکرد برای #شهادت و پیوستن به کاروان حسین(ع)
🇮🇷 ارتش و ارتشی باید به پرورش چنین افسرانی بر خود ببالد...
#برای_ایران
@shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت شهید ابراهیم هادی ۵ روز قبل از #شهادت که بعد از ۳۵ سال منتشر میشود
#سلام_بر_ابراهیم
@shahid_ketabi
✏️گفتم : فرق #شهادت با مرگ چیست؟
گفت : در اولی تو از تعلقات جدا میشوی،
ولی در دومی، تو را از تعلقات جدا میکنند!
▪️#شهید_حسن_مختارزاده
@shahid_ketabi
یک شب خواب شهید همت را دیدم؛ با بسیجىهایى که در کنار ماشین تویوتا منتظر حاج همت ایستادهاند تا با او دست بدهند. ایستاده بودم؛ حاج همت با قدمهاى تند رسید کنار تویوتا. من دستم را بردم جلو و با او دست دادم و حاجى را در آغوش گرفتم.
هنوز دستش توى دستم بود که گفتم:"دست ما را هم بگیرید" و توى دلم نیت شهادت بود که حاج همت گفت: "دست من نیست!"
از همان شب این خواب و حرف #شهید_همت برایم مسئله شده بود و مدام فکر میکردم چطور ممکن است برآورده شدن چنین حاجتى دست شهدا نباشد، شهدا باید دستمان را بگیرند تا باب شهادت به رویمان باز شود.
یک شب که در خانه محمودرضا مهمان شام بودم خوابم را براى محمودرضا تعریف کردم گفت:"راست گفته خب؛ دست او نیست". بعد گفت:"من خودم به این نتیجه رسیدهام و با اطمینان میگویم؛ هر کس شهید شده، خواسته که شهید بشود. #شهادتِ شهید تنها در دست خودش است.
#شهید_بیضایی
#نمونه_خاطره
@shahid_ketabi
🔸پاکی از گناه، شرط عشق به شهادت🔸
تنها چیزی که یک رزمندۀ پاک را مردد میکند، این است که به گناهی آلوده شود و بگوید که من با این آلودگی چگونه خدا را ملاقات کنم، و تنها چیزی که انسان را آمادۀ شهادت میکند، این است که خودش را تمیز و پاک کند؛ همانطوری که وقتی از حمام میآیید، میگویید همین امروز برویم مهمانی؛ اما اگر از کارگاه مکانیکی با دست و لباس گریسی آمدید، میگویید با این لباس نمیتوانم مهمانی بروم. پاکی، نخستین شرط عشق به شهادت، و گناه بزرگترین مانع رشد و رشادت است.
———
#شهادت
#تلنگر
@shahid_ketabi
🔰 اگر مرا #شهید کنی شفاعتت میکنم...
📝 دستنوشته شهید #حاج_قاسم_سلیمانی درباره اشتیاق به #شهادت، که در دیدار خانده شهید با رهبر انقلاب از سوی خانواده شهید سلیمانی به رهبر انقلاب اهدا شد.👇
«من به دنبال قاتلم میگردم و چقدر مشتاق دیدارشم، او مرا به قله سعادت خواهد رساند.
بیا! خواهش میکنم بیا!
تحملم تمام شد بیا!
🔻 بیا با تیغ برهنه برنده، گلوی من آمادهی بریدن و خون من آماده جهیدن از جسم...»
#جانفدا
#حاج_قاسم
#سالگرد_شهادت
@shahid_ketabi
💠 شکستن فرهنگ غرب و شرق بدون #شهادت مُیسر نیست.
📚صحیفه نور، جلد ٢١،صفحه ١٠٩
#امام_خمینی
#حاج_قاسم
#جانفدا
@shahid_ketabi
بنا بر روایات، مؤمنان با مشاهدۀ نعم گوناگون الهی در برزخ و قیامت، هرگز آرزوی بازگشت به این دنیای پرفتنه و مصیبت را ندارند؛ اما #شهید با مشاهدۀ عظمت مقام #شهادت و مراتب خاصّالخاصی که خداوند به شهدای اسلام عنایت میکند، نه یکبار، بلکه دهبار آرزو میکند به دنیا -با همۀ شور و شرش- بازگردد و باز هم به فوز شهادت نائل شود:
«ما مِن أَحَدٍ يَدخُلُ الجَنَّةَ يُحِبُّ أَن يَرجِعَ إلَى الدُّنيا، وَأَنَّ لَهُ ما عَلَى الأَرضِ مِن شَيءٍ غَيرَ الشَّهيدِ؛ فَإِنَّهُ يَتَمَنَّى أَن يَرجِعَ فَيُقتَلَ عَشرَ مَرّاتٍ لِما يَرَى مِنَ الكَرامَةِ.»
پيامبر خدا(ص) فرمود: «هيچ كس نيست كه به بهشت رود و [در عين حال] دوست داشته باشد به دنيا برگردد و از آنچه بر روى زمين است برخوردار شود؛ مگر شهيد، كه بر اثر مشاهدۀ كرامت (شهادت)، آرزو میكند برگردد و ده بار كشته شود»؛
مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۳
چون جان تو میستانی، چون شکّر است مردن
با تو ز جان شیرین، شیرینتر است مردن
(استاد فیاض بخش)
#ویژه
@shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 مقام شهید دیروز از زبان شهید فردا
خاطره تکان دهنده سردار رادان از ابومهدی المهندس...
تنها آرزوی ابومهدی المهندس چه بود؟
سردار رادان عزیز! مزد شما هم که در این شرایط مظلومیت نیروی انتظامی مسئولیت فرماندهی فراجا را پذیرفته ای، یقینا شهادت است.
گوارای وجودت....
#شهادت
#ابومهدی_المهندس
@shahid_ketabi
🎥اظهارات سوزناک مادر #شهید_حدادیان از نحوه #شهادت فرزندش بدست دراویش
🔸بانو «فاطمه تاجیک» مادر شهید «محمّدحسین حدادیان» که در غائله سال ۱۳۹۶ خیابان گلستان هفتم تهران، به دست دراویش داعش صفت سلطانعلیشاهی به وضع فجیعی به شهادت رسیده بود، ۱۶ دی ماه طی سخنرانی پیش از خطبه نمازجمعه تهران، نحوه شهادت این #شهید عزیز را بیان میکند.
🔹ایشان با اشاره به اینکه محمد حسین از رزمندگان مدافع حرم نیز بود گفت:
«تقدیر آن بود در تهران پایتخت امن غرب آسیا به شهادت برسد تا وی پرچمدار مبارزه با فرقه ضالّه نعمت اللهی سلطان علیشاهی(گنابادی) و منافقان داخلی باشد.»
@shahid_ketabi
زمانی که قدم اول در این راه را برداشتم به نیت لقای خدا و #شهادت بود. امروز بعد از گذشت این مدت راغبتر شدهام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن بنماید..!
شهیدتورجیزاده❤️
🌱|@shahid_ketabi
آتشی در دل من !
🔻رهبر انقلاب:
«جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی به وسیلهی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.»
🗓 بازنشر به مناسبت ۲۷ دیماه، سالروز #شهادت سیدمجتبی نواب صفوی و یارانش
#آقا
#سالگرد_شهادت
#لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷 @shahid_ketabi
سرانجام سیدمجتبی نواب صفوی به همراه خلیل طهماسبی، سید محمد واحدی و مظفر ذوالقدر، پس از سالها مبارزه فعال و پویا، در سحرگاه ۲۷ دی ماه ۱۳۳۴ به دست مأمورین سفاک پهلوی تیرباران شده و به شهادت رسیدند.
♦️از لحظات آخر آنها نقل است که نواب میگفت: «خلیلم! مظفرم! محمدم! عجله کنید، غسل شهادت کنید، جدهام زهرا منتظر ماست.»
لازم به ذکر است، شهادت نواب و یارانش، مصادف با شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها بود. آنها را پس از #شهادت، در مسگرآباد تهران دفن کردند. چند سال بعد، تعدادی از دوستان شهید نواب، شبانه و مخفیانه جنازه آنها را از آن محل، که کمکم به پارک تبدیل شده بود، از قبر خارج کرده و پس از چند روز، در قم به خاک سپردند. از شهید سیدمجتبی نواب صفوی، سه فرزند دختر به نامهای فاطمه، زهرا و صدیقه به یادگار مانده است.
#نمونه_خاطره
#مادر
#ایران_قوی
@shahid_ketabi
📝 وصیتنامه بسیار عجیب یک شهید !
✍سردار حاج حسین کاجی:
بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم، از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود، در وصیتنامه نوشته بود:
«من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم
پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهلبیت(ع) ارتباط دارند، اهلبیت(ع)، #شهدا را دعوت میکنند. من در شب حمله یعنی فردا شب به #شهادت میرسم و جنازهام هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز در منطقه میماند، بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی(ره) در بین شما نیست، این اسراری است که ائمه(ع) به من گفتند و من به شما میگویم.
به مردم دلداری بدهید، به آنها روحیه بدهید و بگویید که #امام_زمان (عج) پشتوانه این انقلاب است.
به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم، بگویید که ما را فراموش نکنند.»
بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول(ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم، دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز از آن گذشته است!
📚 منبع :
کتاب خاطرات ماندگار صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۵
#نمونه_خاطره
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
#لبیک_یا_خامنه_ای
@shahid_ketabi
📸 چه اتفاقی افتاده است؟!
چیزی نیست !!!
فقط جنگ بود...
هوا سرد بود...
ماندند ...
فقط برای کشورشان...
یخ زدند...
و ما را شرمنده کردند!
#شهادت مظلومانه تکاوران تیپ نیرو مخصوص ۵۸ مالک اشتر(مازندران) که در عملیات کربلای ۱۰ در منطقه عملیاتی بانه( کورت عراق ) درحالی که مجروح بودند، بر اثرخونریزی شدید و یخ زدن بهشهادت رسیدند.
روحشان شاد و راهشان پایدار.. .🥀
#سپاه
#لبیک_یا_خامنه_ای
@shahid_ketabi
در نوع #شهادت، چیزی از آرمان علیوردی و روحالله عجمیان کم نداشت.
منتها دوربینی نبود که جنایت را به تصویر بکشد.
مادر میگوید: در مراسم تشییع، خانمی گفت: «پسر شما شیر بود.» پرسیدم: چطور؟ گفت: «اغتشاشگران ریختند چادر مرا بکشند، اما پسرت اجازه نداد»
روایتی از شهید قهرمان وطن، سلمان امیراحمدی
#نمونه_خاطره
#لبیک_یا_خامنه_ای
@shahid_ketabi
روز شهادت امام هادی(ع) به دنیا آمد، اسمشو گذاشتن هادی، به امام هادی(ع) علاقه زیادی داشت و در سامرا؛ شهر امام هادی به #شهادت رسید.
طلبه شهید #محمدهادی_ذوالفقاری
#نمونه_خاطره
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
یه قانون تو دنیا هست که میگه تو زندگی عاشق هر چی باشی مثل همون میشی..
حواسمون باشه تو زندگیامون به چی دلبستگی داریم!!!
نگاه کنیم به زندگی #شهدا ببینیم اونها عاشـق چی بودن...!؟؟؟
#شهادت_امام_هادی
#ماه_رجب
#رجب
#امام_هادی
@shahid_ketabi
💠اعلیحضرت نکُشت !
‼️اینها بدن مطهر شهیدانی است که فقط در یک روز از بهمن ۵۷ به #شهادت رسیدهاند.
🔸️آریامهرِ پدر تاجدار، هزاران ایرانی را کشت و هزاران نفر از مردم را شکنجه زخمی و معلول کرد.
#لبیک_یا_خامنه_ای
@shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 دو هشدار #شهید_مطهری درباره حفظ انقلاب اسلامی دو ماه پس از پیروزی انقلاب و یک ماه قبل از #شهادت
🌹 سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران مبارک باد
#ویژه
#دهه_فجر
🇮🇷 @shahid_ketabi
کاظم چهره عجیب و نورانیای داشت. بنظرم #شهادت، کمترین مزدش بود. همه رفتنی هستیم، ولی لقب و جایگاه #شهید برازنده او بود. اصلاً یادم نمیآید که کاظم حتی کوچکترین حرف بدی به من زده باشد و یا برای کسی دادی بکشد و یا درباره چیزی اعتراضی بکند؛ اینکه مثلاً بگوید چرا بین من و فلانی تفاوت قائل شُدید. از این حرفها مطلقاً نزد؛ من ندیدم.
در وجودم چیزهایی هست که کسی باور نمیکند. از پاکی و از صداقتش عشق میکردم. گاهی حس میکردم وقتی بهش دست میدهم، شفا میدهد. یا با این کار گِره از مشکلاتت باز میشود و یا حتی تَبَت کم میشود! اگر بگویم همچین حسی به او داشتم، دروغ نگفتهام و عین واقعیت است.
اصلاً کاظم یک چیز دیگری بود. من مدام از درون میسوزم که چه کسی را از دست دادیم و استفاده نکردیم. عجیب بود و در قالب دنیا نمیگنجید. گاهی ممکن است به کسی انقدر نزدیک شوی که خیلی از خلقیات و خوبیهایش را نبینی. الان که فکر میکنم میبینم ما با کاظم اینطوری بودیم.
نورانیت ازش میبارید.
از گوشه و کنار زیاد میشنوم که برای حل مشکلشان رفتهاند پای قبرش و حاجت گرفتهاند. شب و روزی نشده که بروم کنار قبر #شهید_عاملو و کسی را آنجا نبینم. گاهی که سوال میکنم چه نسبتی با شهید دارید میگویند: «نداریم!» بعد میروم توی فکر که مگر او چه بوده یا چه کرده که غریبه و آشنا را به خود جذب کرده است.
برشی از کتاب #رویای_بانه خاطرات بینظیر #شهید_کاظم_عاملو
#امام_زمان
#خلسه
#خاطرات
#کپی_با_ذکر_لینک_مجاز_است
@shahid_ketabi
یک شب از آن شبهای طولانی و سرد، از گشت آمد و رفت روی تخت دراز کشید که بخوابد.
حس کردم سرحال نیست و خسته است. گفتم لابد از سرما است. نرسیده، خودش را روی یکی از تختهای دو طبقه اتاقمان انداخت و به خواب رفت؛ تخت پایینی. نیم ساعت بیشتر نگذشته بود که دیدم دارد در خواب حرف میزند؛ داشت با خواهرزادهاش حمید که آن وقتها بچه بود، حرف میزد و شوخی میکرد؛ توی خواب مدام «دایی جان! دایی جان!» میکرد و قربان صدقهاش میرفت و میخندید.
با خودمان گفتیم لابد خسته است و دارد هزیان میگوید. یکی دو بار صدایش زدیم. بیدار شد و دوباره خوابید. اما بعد از دفعه سوم، دیدیم لحنِ حرفهایش تا حدودی تغییر کرده و جدیتر شده است. برای بار چندم بیدارش کردیم و ازش پرسیدیم: «چیه #کاظم؟ سردته؟» نگاهی بهمان کرد و چیزی نگفت و گرفت خوابید. ولی هنوز سرش را نگذاشته زمین، شروع به حرف زدن میکرد! سر در نمیآوردیم.
دفعه آخر بعد از اینکه بیدارش کردیم، خودش از ما خواست دیگر صدایش نزنیم. ما هم این کار را نکردیم. ولی دیگر لحنِ حرفهایش با قبل فرق کرده بود و در یک عالم دیگری سیر میکرد.
آخرین صحبتهای آن شب کاظم خطاب به #شهدا بود. یعنی مخاطبش شهدایی بودند که قبلاً به #شهادت رسیده بودند و او میشناختشان. توی خواب با آنها حرف میزد و درد و دل میکرد. با کسانی مثل شهید «شحنه »، «تیتی »، «زمان رضاکاظمی » و بقیه شهدای جهادیه. نمیدانستیم قضیه از چه قرار است. راستش را بخواهید باز هم ما چندان مسئله را جدی نگرفتیم. حتی به ذهنمان رسید که صحبتهایش را ضبط کنیم و فردایش همه با هم بنشینیم و به آن گوش کنیم و بخنیدم. یعنی اولش واقعاً قصدمان شوخی بود. والکمن هم داشتیم.
اینبار تا به خواب رفت، دکمه ضبط را فشار دادیم و گذاشتیم کنار کاظم.
آن شبِ عجیب گذشت.
شب آینده بعد از اینکه رفت و برگشت، خوابید. این دفعه هم تا سرش را گذاشت زمین، شروع کرد. رفتیم سراغ والکمن و روشنش کردیم. اما با کمال تعجب دیدیم دیگر خبری از سخنان غیر جدی شب گذشته نیست. حرفها از همان اول، عرفانی و ملکوتی بود. همه را میخ خودش کرده بود. ما آن شب تمام صحبتها را ضبط کردیم. آن نوارِ باقیمانده که الان داریم، مال همان شب است. همان شبی که به رفقای شهیدش میگفت: «چه جای باصفایی و نورانیای... .» همان شبی که بهشان میگفت: «اینجا مثل بهشته! منم شهید بِشم میام اینجا؟» انقدر با شهدا خودمانی شده بود که گاهی باهاشان شوخی میکرد!
ما مشغول تماشای یک چیز بینظیر بودیم و باید حرفها را مینوشتیم.
یواشیواش نوشتنها هم شروع شد.
برشی از کتاب #رویای_بانه خاطرات بینظیر #شهید_کاظم_عاملو
#امام_زمان
#خاطرات
#کپی_با_ذکر_لینک_مجاز_است
@shahid_ketabi
📝 وصیتنامه بسیار عجیب یک شهید !
✍سردار حاج حسین کاجی:
بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم، از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود، در وصیتنامه نوشته بود:
«من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم
پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهلبیت(ع) ارتباط دارند، اهلبیت(ع)، #شهدا را دعوت میکنند. من در شب حمله یعنی فردا شب به #شهادت میرسم و جنازهام ۸ سال و ۵ ماه و ۲۵ روز در منطقه میماند، بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی(ره) در بین شما نیست، این اسراری است که ائمه(ع) به من گفتند و من به شما میگویم.
به مردم دلداری بدهید، به آنها روحیه بدهید و بگویید که #امام_زمان (عج) پشتوانه این انقلاب است.
به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم، بگویید که ما را فراموش نکنند.»
بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول(ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم، دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز از آن گذشته است!
📚 منبع :
کتاب خاطرات ماندگار صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۵
#شب_قدر
#شهادت_امام_علی
#ماه_رمضان
#فوق_العاده_مهم
#خلسه
@shahid_ketabi