eitaa logo
به یاد شهید محسن حججی
858 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
39 فایل
آرزویم، آرزوی زینب است جان ناچیزم، فدای زینب است... شهادت، شهادت، شهادت آرزومه... به یاد شهیدان سردار حاج قاسم سلیمانی، دانشمند هسته ای محسن فخری زاده، محسن حججی، نوید صفری، صادق عدالت اکبری، حامد سلطانی تاریخ تاسیس: ۱۳۹۷.۰۱.۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 تو باید باشی تا صبح بخیر شود 🌤 آفتاب در آسمان همه هست و روشنایی در روز ❤️ تو باید باشی تا دلم گرم شود و چشمانم روشن... سلام صبح و روزتون زیبا و بخیر 🌹  @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌊 #دریا_دل_عاشق حضور مقام معظم رهبری در جبهه و خاطره ی دیدار رهبری با حاج احمد دو هفته قبل از شهادت حاجی #شهید_احمد_کاظمی : ما اهل اینجا نیستیم ما اهل جای دیگه هستیم... باید برای اونجا خیلی تلاش بکنیم ما یه صف بزرگی جلومون وایسادن، ماها رو تحویل می گیرند. اون صف رو ما کاری نکنیم رو برگردونه از ما... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت سی و هفتم 🔺 🌹 #شهید_سانحه_ی_هوایی #تاریخ_ولادت : ۱۳۳۷، نجف آباد - اصفهان #تاریخ_شهادت : ۱۳۸۴، ارومیه 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃
🌷🍃🌷🍃🌷 🍃🌷 🌷 🌺 شوهرم را به پشت بام فرستادم و گفتم : «با تو کاری ندارند، به دنبال من آمده اند، شما بالای سر بچه ها بمانید!» 👥 پرویز و سایر مأموران از من خواستند که بدون سر و صدا همراهشان بروم. بچه ها دورم جمع شده بودند و گریه و زاری راه انداختند و داد می زدند : 😢 «مامان ما را کجا می برید! مامان ما را نبرید!..».     ساواکی ها می خواستند به هر نحوی که شده آنها را ساکت کنند، می گفتند : «با مادرتان کاری نداریم، پاسخ چند سؤال را که داد برمی گردانیمش، شما تا شامتان را بخورید، او برمی گردد!» ✅ به محض خروج از خانه در کوچه به فرزند یکی از اقوام داماد بزرگم برخوردم و گفتم : «برو به فلانی (که از مرتبطین گروه بود) بگو که مرا بردند. مراقب خانه ما باشد» 👤 مأموری متوجه این گفت وگوی کوتاه شد جلو آمد و سرزنشم کرد که «چرا حرف زدی؟» گفتم : «او سلام کرد و من جوابش را دادم حرفی با او نزدم» 🚕 ماشین شان را نشان داد و گفت «زیادی حرف نزن، برو سوار شو!»     مأموری جلوتر از من در صندلی عقب ماشین نشسته بود، دیدم اگر سوار ماشین شوم آن دیگری هم طرف دیگرم خواهد نشست و من میان آن دو قرار می گیرم. گفتم : «من بین دو نامحرم نمی نشینم، به جلو می روم شما سه نفر عقب صندلی بنشینید» 🔫 با اسلحه تهدیدم کردند : 😒 «برو بالا! مسخره بازی در نیاور... دو تا نامحرم!» گفتم : «بکشیدم ولی من بین دو نفر مرد نامحرم نمی نشینم» ✅ هرچه می گذشت زمان به نفعشان نبود، بالاخره همان طور که من می خواستم شد... hawzah.net @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein مبارز انقلابی که در ۲۷ آبان ماه سال ۹۵ به ملکوت اعلی پیوست. 🔹 قسمت دوم 🔸 🌷 🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷
🔷 در راستای برگزاری کنگره سردار #شهید_حسن_باقری اجلاسیه دانشجویی با حضور و سخنرانی سرتیپ #پاسدار «مرتضی صفاری» در دانشگاه آزاد اسلامی تبریز برگزار شد. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
🔷 در راستای برگزاری کنگره سردار #شهید_حسن_باقری اجلاسیه دانشجویی با حضور و سخنرانی سرتیپ #پاسدار «مرتضی صفاری» در دانشگاه آزاد اسلامی تبریز برگزار شد. @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
به یاد شهید محسن حججی
🕊 هفت ماه تلاش بچه ها در شهرک "ملیحه" حومه دمشق به بن بست رسیده بود! یک ساختمان بتنی هفت طبقه با خاکریزی در اطرافش راه فتح را بسته بود، با سلاح ۲۳ و ۱۴.۵ تمام طبقاتش رو کوبیدیم ولی بازهم تکفیریها در زیرزمین مستحکم ساختمان موضع داشتند و امکان نزدیک شدن نبود. چند دفعه بچه ها به ساختمان زدند و با دادن چند شهید و مجروح برگشتند، همه کلافه شده بودند،  هیچ راهی به ذهنمون نمیرسید که یکباره یک رزمنده بلند شد و گفت راه تصرف این ساختمان دست منه!!! 🌹 او کسی نبود جز جوان شجاعی که از منطقه گلشهر (مشهد) آمده بود و معروف بود به "علی شارجی" گفتیم : علی شارجی باز به سرت زده!؟ چطوری این زیرزمین مخوف رو تصرف کنیم؟ با اطمینان گفت : "یک راه بیشتر نداره! من با تانک از روی خاکریز عبور میکنم و لوله تانک رو داخل زیرزمین میفرستم و شلیک میکنم! شما هم سریع وارد عمل بشید و کار رو یکسره کنید." 🔷 طرح خوبی بود، شلیک تانک در زیرزمین باعث نابودی تکفیریها میشد؛ اما یک مشکلی وجود داشت، شلیک در محیط بسته باعث برگشت موج به داخل تانک میشد و احتمال شهادت راننده تانک بسیار بالا بود!!! گفت : بالاخره باید یک کاری کرد و من با تانک میرم و شلیک میکنم. 🍃 با تانک از خاکریز عبور کرد، تا خاکریز با صدای گلوله تانک لرزید همه بچه ها به سمت زیرزمین حرکت کردند، تصرف و پاکسازی حدود نیم ساعت طول کشید و ساختمان رو گرفتیم، تازه فرصت پیدا کردیم و رفتیم سراغ تانک... درب تانک رو که بازکردیم دیدیم "علی شارجی" را به شدت موج گرفته، به سختی بیرونش آوردیم. 😔 یک سال و نیم در بستر جانبازی بود و عمل های متعددی انجام داد؛ ولی در آخرین عملش وقتی بیهوشش کردند دیگر به هوش نیامد و پیش رفقای شهیدش رفت... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein تاریخ شهادت : ۷ بهمن ۹۴ 🎁 آقاخدابخش، برادر سالروز شهادتت مبارک، التماس دعا 🎈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ مقام معظم رهبری : معجزه‌ی انقلاب این است که بعد از چهل سال شما می‌بینید جوان مؤمن مسلمان که نه امام رحمه‌الله را دیده است، نه انقلاب را دیده است، نه دوران #دفاع_مقدّس را دیده است، امّا امروز با روحیه‌ی انقلابی، مثل همان جوانِ اوّلِ انقلاب میرود وسط میدان و با علاقه، با احساس مسئولیّت، با شجاعت تمام در مقابل دشمن می‌ایستد. ۱۳۹۷/۰۹/۲۱ #شهدا @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✉️ بانو #خادم_الحسین
بیاد میگم بد دردی بود این انتظارم... تموم لحظه هاشو واسش می شمارم بهش میگم حتی یه قبر از تو نداشتم رو قبر گمناما همش، سر میذاشتم...😔😔 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein #شهید_گمنام #مادران_شهدا #همسران_شهدا
🌷❤️🌷❤️🌷 ❤️🌷 🌷 امشب مدینه خواب راحت مادر اما تو را خیلی اذیت کرد مادر یک دست بر دیوار و دستی بر کمر داری یک زخم کاری بر تنت از میخ در داری در کوچه آن ظالم چه آورده سرت ای وای حتی میان خانه هم چادر به سر داری کمتر بگو عجل وفاتی مهربان من تو خوب از تنهایی حیدر خبر داری دیگر نمی گیرم بغل زانوی غم زهرا از انتظار مرگ اگر تو دست برداری خون گریه کن شاید کمی آرام تر گردی بر سینه داغ محسن و داغ پدر داری من مطمئنم کوه را از پا می اندازد این درد پهلویی که تو شب تا سحر داری @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✉️ ارسالی بانو رقیه 🏴 🌷 ❤️🌷 🌷❤️🌷❤️🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12_Karimi-Shab_23_Ramzan1396-003_(www.rasekhoon.net).mp3
5.28M
خوشنام تویی گمنام منم کسی که لب زد بر جام تویی ناکام منم گمنام منم... استخونات عصای دست افتاده ها😭 زنده تویی مرده منم... 🎙 محمود کریمی 🌹التماس دعا @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
▫️🔸▫️🔸▫️ 🔸▫️ ▫️ من همیشه به امام حسین (ع)‌ می‌گفتم که آقا جان اگر اجازه می‌دادید که من در روز عاشورا یاری‌تان کنم، دوست داشتم جای آن صحابه‌ای باشم که هنگام خواندن نماز برای حفاظت شما با صلابت ایستاد و همه تیر‌ها به سر و صورتش اصابت کرد. 🕊 این دعای من بود نمی‌دانم اگر در آن شرایط قرار می‌گرفتم، می‌توانستم یا نه! اما این درخواست را همیشه از امام حسین (ع) داشتم که محافظ ایشان باشم و درد و بلایشان را به جان بخرم. 😔 وقتی به کربلا می‌رفتم در کنار مزار شهدای ۷۲ تن می‌گفتم : من به قربان شما که امام حسین (ع) را یاری کردید و نگذاشتید آقای ما غریب‌تر از این بشوند. کاش بودیم و فدای شما می‌شدیم. آن روز وقتی پیکر محمدحسین را به این شکل دیدم، یاد حرف‌های خودم افتادم. آن دعایی که همیشه در سجده‌هایم از امام حسین (ع) تقاضا داشتم، اجابت شد. 🌹 به محمدحسین گفتم : قربانت بروم من آرزویش را داشتم اما تو به توفیقش رسیدی. خدا را شکر می‌کنم که لیاقتش را به محمد حسین داد. ما چیزی از خود نداریم، هرچه هست عنایت آل‌الله است. Tasnimnews.com @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت هفتم 🔺 🕊 🍃🌺 ، شهادت توسط داعش داخلی : ۷۴/۱۰/۲۴ : ۹۶/۰۱/۱۲، فتنه ی دراویش گنابادی، پاسداران تهران، فاطمیه دوم رزمنده ی و خادم امامزاده علی اکبر چیذر تهران - قیطریه ▫️ 🔸▫️ ▫️🔸▫️🔸▫️
📖 خاطرات_شهدا سردار زهرایی چشمانش بہ شدت مجروح شده بود . پزشڪ ها از نتیجہ عمل جراحی قطع امید ڪرده بودند . گفتہ بود : « ڪاری بہ نتیجہ عمل نداشتہ باشید ؛ فقط با ذڪر یا زهرا (س) شروع ڪنید ...» بعد از عمل جراحی ، همه پزشڪ ها از نتیجہ تعجب ڪرده بودند . چشم های محمد مداوا شده بود ، و عمل جراحی با رمز یا زهرا (س) موفق بود ... 🌹 سردار شهيد_محمد_اسلامی_نسب ؛ فرمانده گردان امام رضا (ع) لشڪر ۱۹ فجر ... کانال شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🕊🌺
Shab1Fatemieh1-1395[01].mp3
18.62M
😔 خانیم الوب باغریم قان خانیم سنه من قربان فاطمه جان من خون جگر شده‌ام فاطمه جان من فدایت شوم...💔 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹 السلام علیک یا علی ابن ابیطالب 🏴 🎙 میثم مطیعی ☘ دوستان التماس دعای شهادت
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 📖 (۵۵) 🌹 حسين دريابار در سال ۱۳۳۴ در روستای عباس‌آباد از دهستان قنقری شهرستان‌ آباده به دنيا آمد. او در دامان پدر و مادری فرهنگی پرورش يافت. حسين دوران كودكی را در دبستان قنات نو به اتمام رساند و به همراه خانواده به مرودشت رفت. در همه سال‌های تحصيل خود باكاركردن به هزينه خانواده كمك می‌كرد. ✅ پس از پيروزی انقلاب اسلامی و همزمان با آغاز جنگ تحميلی شهيد دریاباری، باعضويت دربسيج و بعد از گذراندن دوره آموزشی به عضويت سپاه پاسداران درآمد. 📆 در سال ۶۰ دل به امواج خروشان ايثار سپرد و در گروه‌های اعزامی از لشكر ۱۹ فجر راهی مناطق آتش‌خيز جنوب شد و با پذيرفتن مسئوليت‌های مختلفی از جمله جانشينی مهندسی رزمی لشكر، در غالب عمليات‌هايی كه از سال ۶۰ تا دی ماه ۶۵ انجام پذيرفت شركت كرد و با شجاعت و دلاوری بادشمنان بعثی به مبارزه پرداخت.   🌷 بعد از شركت در چند عمليات مختلف و چندين بار مجروحيت در هفتم بهمن ماه سال ۶۵ بر اثر اصابت تركش موشك جان به جان‌آفرين تسليم كرد و عاشقانه به خيل شهيدان كربلای ۵ شلمچه پيوست. 🔷 از اين شهيد دلاور وخستگی ‌ناپذير ۵ فرزند به يادگار مانده است. ostani.hamshahrilinks.org @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌷 🎁 آقا حسین، سالروز شهادتت مبارک 🎈 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸
❤️ امشب به یاد صلواتی ختم کنیم...❤️ برای برگشت پیکر و دیگر شهدا ۱۴ صلوات و برای باخبر شدن از وضعیت و برگشتن ، ۱ آیت الکرسی بخوانید و هدیه کنید به آقاجان امام رضا (ع) 🌹 برای پیروزی رزمندگان، آسودگی و سلامتی مرزدارانمان دعا بفرمایید ۵ امن یجیب... 🌹 برای سلامتی خاله بانو سحر دعا بفرمایید. ۵ امن یجیب... 🌹 برای سلامتی مادر بانو یازینب دعا بفرمایید. ۵ امن یجیب... شبتون بخیر و زهرایی التماس دعای شهادت دارم 🌹 🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانه دوست کجاست؟ نرسیده به درخت کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است... سلام صبح و روزتون بخیر 🌹 @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein ✍ #سهراب_سپهری 
❤️خدا همیشه در همه حال برای من کافیست... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
970630-Panahian-HaghShenas-ControlZehnDarMasirTagharob-Moharam97-11-18k.mp3
6.12M
🔉 #کنترل_ذهن در مسیر تقرّب @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍃🌺 #استاد_پناهیان
🌷🍃🌷🍃🌷 🍃🌷 🌷 🔷 به نزدیکی های توپخانه (میدان امام خمینی) که رسیدیم، عینک دودی کاملاً ماتی به من دادند، گفتم : «من عینکی نیستم» گفتند «عجب دیوانه ای است این...!» ✅ خلاصه عینک را به چشمم زدم و حرف های بی ربطی می زدم، تا خودم را بی خبر نشان دهم و گفتم : «آقا هرچه زودتر سؤال های مرا بپرسید، باید زود برگردم، بچه هایم هنوز شام نخورده اند، صبح زود باید برای رفتن به مدرسه بلندشان کنم.»     🔷 به کمیته مشترک رسیدیم، در کمیته فهمیدم ساواک اطلاعات زیادی از من در دست دارد، این که من با این تعداد بچه و مشکلات زیاد زندگی و با وجود زن بودنم دارای ارتباطات و فعالیت های سیاسی گسترده بودم، حساسیت شان را بیشتر برمی انگیخت.     😔 شکنجه ها با سیلی و توهین و به تدریج با شلاق و باتوم و فحاشی جان فرسا شروع شد. چند بار دست و پایم را به صندلی بستند و مهار کردند و کلاهی آهنی یا مسی بر سرم گذاشته و بعد جریان الکتریسیته با ولتاژهای متفاوت به بدنم وارد می کردند که موجب رعشه و تکان های تند پیکرم می شد. 〽️ شلاق و باتوم، کار متداول و هر روز بود که گاهی به شکل عادی و گاهی حرفه ای صورت می گرفت. در مواقع حرفه ای آنقدر شلاق بر کف پاهایم می زدند که از هوش می رفتم. بعد با پاشیدن آب هوشیارم کرده مجبور می کردند تا راه بروم که پاهایم ورم نکند. دردی که بر وجودم در اثر این کار مستولی می شد، طاقت فرسا و جانکاه بود... hawzah.net @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein مبارز انقلابی که در ۲۷ آبان ماه سال ۹۵ به ملکوت اعلی پیوست. 🔹 قسمت سوم 🔸 🌷 🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷
به یاد شهید محسن حججی
🌷🍃🌷🍃🌷 🍃🌷 🌷 #اسارت_در_چنگ_شیطان 🔷 به نزدیکی های توپخانه (میدان امام خمینی) که رسیدیم، عینک دودی کامل
تا حالا انقدر از شروع کردن یه مجموعه پشیمون نشده بودم. 😔😔😔 دوستان ببخشید بابت قسمت های ناراحت کننده این مجموعه. میخواستم این قشر انقلابی کارشون نادیده گرفته نشه، ولی حقیقتا خودم خیلی اذیتم. با اینکه از اول تا آخر این مجموعه رو قبلا خوندم. ولی حالا بیشتر حالم بد میشه. توکل بخدا. خود شهدای انقلاب کمک کنند. به عنوان یه خانم خیلی اذیتم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌊 ❤️ توصیف از زبان سردار عزیز ما با احمد خیلی رفیق بودیم من نمی دونم احمد منو بیشتر دوست داشت، یا من احمد و بیشتر دوست داشتم... وقتی تو جمع ما بود تداعی تمام زندگیمون رو می کرد... @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🔻 قسمت سی و هشتم 🔺 🌹 : ۱۳۳۷، نجف آباد - اصفهان : ۱۳۸۴، ارومیه 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃🌸🍃