eitaa logo
روایتگری شهدا
23هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
‏تجلی خداست در نگاهش؛ که اینگونه مایه‌ آرامش دل‌‌هاست ... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | حاج قاسم در آخرین سخنانش، دستانش را نشان داد و گفت دعا کن قطعه قطعه شود و سر در بدنم نماند و پیکرم قطعه قطعه شود... 🎐 بخشی از مستند قائدالحشد 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌱 : در زندگی،آدمی موفق تر است که دربرابر عصبانیت دیگران صبور باشد و کار بی منطق انجام ندهد... 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰فتح المبين ص ۱۵۶ ✔جمعي از دوستان شهيد 💚حمله به توپخانه دشمن❤️ 🔰... را اطراف توپخانه خوانديم. با آمدن نيروي كمكي به حركتمان در دشت ادامه داديم. هنوز مقابل ما به طور كامل پاكسازي نشده بود. 🍁@shahidabad313 🔰يك دفعه دو تانك عراقي به ســمت ما آمد! بعد هم برگشتند و فرار كردند. ابراهيم با ســرعت به ســمت يكي از آن َ ها دويد. 🔰بعد پريد بالاي تانك و در برجــك تانك را بــاز كرد و به عربي چيزي گفت. تانك ايســتاد و چند نفر خدمه آن پياده شدند و تسليم شدند. 🔰هوا هنوز روشــن نشده بود، آرايش مجدد نيروها انجام شد و به سمت جلو حركت كرديم. بين راه به ابراهيم گفتم: دقت كردي كه ما از پشت به توپخانه دشمن حمله كرديم! 🍁@pmsh313 🔰با تعجب گفت: نه! چطور مگه؟! ادامه دادم: دشــمن از قســمت جلو با نيروي زيادي منتظر ما بود. ولي خدا خواست كه ما از راه ديگري آمديم كه به پشت مقر توپخانه رسيديم. 🔰به همين خاطر توانســتيم اين همه اسير و غنيمت بگيريم. از طرفي دشمن تا ساعت دو بامداد آماده باش كامل بود. بعد از آن مشغول استراحت شده بودند كه ما به آنها حمله كرديم! 🍁@shahidabad313 🔰دوباره اســراي عراقي را جمع كرديم. به همــراه گروهي از بچه ها به عقب فرســتاديم. بعد به همــراه بقيه نيروها براي آخرين مرحله كار به ســمت جلو حركت كرديم. ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡﷽⚡ ☀️(۱۴) 🔸چهاردهمین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹خطاب به برادران و خواهران مجاهدم… 💢برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. 💢خوب می‌دانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد؛ 💢لذا چه شما که به‌ عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما به‌عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به‌دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام را رها نکنید. ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
💎 (۴۲) 🍀(ره) 🍁 همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۶۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊آخرین عکس یادگاری ص ۶۷ 🔸️من آخرین لحظه ای که را دیدم، چند ساعت قبل از شهادتش بود. یک حالت جوانی در وی دیدم. او بسیار بود. 🔸️تا کسی به این شهید نزدیک نمی شد، پی به شخصیتش نمی برد. من در دوران زیاد نزدیکش نبودم؛ اما در توفیق شد از نزدیک با ایشان آشنا شوم. 🔸️در لحظۀ آخر که شهید همدانی را دیدم، تکانی خوردم. احساس کردم او از خود است. بعدا وقتی با خانواده اش صحبت کـردم، یقین پیدا کردم که واقعااز شهادت خـود مطلع بـود. 🔸️با خنده به من گفت: ’بیا عکسی بگیریم، شاید ما باشد.‘ وقتی ایـن حـرف را زد، تکان خوردم.« 🌼شهید سلیمانی ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 •°| رفیقش مےگفت یه شب تو خواب دیدمش بهم گفت: "به بچه ها بگو حتے سمت گناه هم نرن🚫 اینجا خیلے گیر میدن..."|°• 🌹 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم پسرش بیمار شده بود و باید بین موندن در کنار فرزند و ماموریت و کار برای انقلاب یکی رو انتخاب می‌کرد؛ ماموریت رو انتخاب کرد و رفت گروگان‌های ایرانی رو از دل افغانستان آزاد کرد و برگشت، اما فرزندش بر اثر بیماری فوت کرده بود... آقای مسئولی که از بیت المال برمیداری تا شکم سیری ناپذیر بچه‌هات رو پر کنی، هزار شرم بر تو.. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
گفت ، من یقین دارم فردا شهید میشم ، برای اینکه جنازم روی زمین نمونه با ماژیک کف پام اسممو نوشتم .. ترکش خمپاره سرش را برداشت . از کف پاش شناسایی شد... « اللهم عجل لولیک الفرج » 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☎️زنگ عبرت: 🔴همــزمان شدن درگذشت آیت الله مصباح و سالگرد‌ سردار سلیمانـے یعنی هر سال قراره این دو اســم کنار همدیگه بیان و زوایــــــــــای مختلف محور مقاومت رو تعریف کنند. ..🌹❤️ ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷@shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
🌹دعایی که از جیب ابومهدی المهندس بیرون آورده شد: یا مَن یَقبَلُ الیَسیرَ وَ یَعفُو عَن الكَثیر، اِقبَل مِنّى الیَسیرَ وَ اعفُو عَنى الكَثیر، اِنّكَ اَنتَ الغَفورُ الرّحیم ♦️اى خداوندى كه عمل اندك را مى‌پذیرى و از گناه بسیار مى‌گذرى، عمل نیكِ اندكم را بپذیر و گناه بسیارم را ببخش، همانا كه تو آمرزنده مهربان هستى 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✅‏اگر از گناه "مطهری"، "رجایی" هست که "بهشتی" شوی! ✅ وآنگاه که "با هنر" شهادت آشنا گشتی ، "مفتح" ابواب بهشت خواهی شد؛ ✅ با"همت" تقوا پیشه کن،تا "صیاد" دلها گردی ✅ وآخرت را مبنای عملت قرار ده تا خداوند متعال مُلک "سلیمانی " عطایت کند. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 احساسم می‌گفت نزار بره، ایمانم می‌گفت چیزی نگو وگرنه فردای قیامت با چه رویی انتظار شفاعت داری؟! ⏯ تماشای قسمتی از مستند ملازمان حرم مرادی 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔖در فرازی از وصیت‌نامه شهید حسین دارابی آمده است: 🍁«وصیتی به بچه حزب‌اللهی‌ها می‌کنم و آن هم این است که در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند و ننشینند گوشه‌ای و نگاه کنند و مشکلات را به گردن دیگران بیندازند.» 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡﷽⚡ ☀️(۱۵) 🔸پانزدهمین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹خطاب به برادران و خواهران مجاهدم… 💢خیمه (ولایت)، خیمه رسول‌الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند؛ قرآن آسیب می‌بیند. ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 (۴۳) 🍀(ره) 🍁 همراه با تلاش خالصانه 🌿 و درس آموز 🍂مقدمه سازی 👈: ص ۶۳ 🔹️به اهتمام: سیدعبدالمجید کریمی 🔸️انتشارات زائر رضوی 🖊وقتی ورق برگشت ص ۶۸ 🔸️داعش به دروازه هــای اربیل رسیده بود و بیم آن می رفت که شهر عن قریب اشغال شـود. بارزانی می گوید: »من پس از حملۀ داعش با آمریکایی ها، ترکیه، انگلیس، فرانسه و حتی عربستان تماس گرفتم. 🔸️همۀ مقامات این کشورها در جواب گفتند فعلاً هیچ کمکی نمی توانند بکنند.« بارزانی چنین ادامه می دهد: من فــوراً با مقامات ایـرانـی تماس گرفتم و به آنها صریحاً گفتم شهر در حال سقوط است. 🔸️اگر نمی توانید کمکی کنید، ما شهر را تخلیه می کنیم. شمارۀ تماس را به من دادند و گفتند: 🔸️»حاج قاسم نمایندۀ تام االختیار ما در مبارزه با اسـت.« سریع با حاج قاسم تماس گرفتم و اوضـاع را دقیقاً شـر ح دادم. ایـشـان بـه مـن گفت: »مـن فـردا، بعد از، اربیل هستم.« 🔸️به او گفتم: »فردا دیر است. همین حاال بیایید.« گفت: »کا ک مسعود، فقط امشب شهر را نگه دار.« فردا صبح حاج قاسم در بود. من به استقبالش رفتم. حاجی با ۵۰ نفر از نیروهای مخصوصش آمـده بـود. 🔸️آنهـا به سرعت به محل درگیری رفتند و نیروهای پیشمرگ را سازماندهی دوباره کردند. در عرض چند ساعت ورق به نفع ما برگشت. در ضمن کمکهای تسلیحاتی ایران نیز برای ما رسید. 🔸️حاج قاسم چند نفر از نیروهایش را برای در اربیل گذاشت و خودش به کربلا بازگشت. ما بعدها یک فرمانده داعش را اسیر کردیم و از او پرسیدیم 🔸️شما که در حال بودید، چگونه یک باره عقب نشستید؟ این اسیر داعشی به ما گفت: »نفوذیهای ما در اربیل خبر دادند در اربیل است؛ روحیۀ افراد ما به هم ریخت و عقب نشستیم... .« 🌼مسعود بارزانی، رئیس وقت اقلیم کردستان ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️مجروحيت ص ۱۵۷ ✔مرتضي پارسائيان، علي مقدم 💚انهدام سنگر بتونی تیر بار دشمن❤️ ♦️همه گردانها از محورهاي خودشان پيشروي كردند. ما بايد از مواضع مقابلمان و سنگرهاي اطرافش عبور مي كرديم. اما با روشن شدن هوا كار بسيار سخت شد! ♦️در يك قسمت، نزديك پل رفائيه كار بسيار سخت تر بود. يك تيربار عراقي از داخل يك سنگر شليك مي كرد و اجازه حركت را به هيچ يك از نيروها نمي داد. ♦️ما هر کاري كرديم نتوانستيم سنگر بتوني تيربار را بزنيم.ابراهيم را صدا كردم و ســنگر تيربار را از دور نشان دادم. 🍁@shahidabad313 ♦️خوب نگاه كرد و گفت: تنها راه چاره نزديك شدن و پرتاب نارنجك توي سنگره! بعد دو تا نارنجك از من گرفت و سينه خيز به سمت سنگرهاي دشمن رفت. من هم به دنبال او راه افتادم. ♦️در يكي از سنگرها پناه گرفتم. ابراهيم جلوتر رفت و من نگاه مي كردم. او موقعيت مناســبي را در يكي از ســنگرهاي نزديك تيربار پيدا كرد. ♦️اما اتفاق عجيبي افتاد! در آن ســنگر يك بسيجي كم سن و سال، حالت موج گرفتگي پيدا كرده بود. اســلحه كلاش خودش را روي سينه ابراهيم گذاشت و مرتب داد مي زد: ميُ كشمت عراقي! ♦️ابراهيم همين طور كه نشســته بود دســتهايش را بالاگرفــت. هيچ حرفي نمي زد. نفس در ســينه همه حبس شــده بود. واقعًا نمي دانستيم چه كار كنيم! 🍁@pmsh313 ♦️چند لحظه گذشت. صداي تيربار دشمن قطع نمي شد.آهســته و سينه خيز به ســمت جلو رفتم. خودم را به آن سنگر رساندم. فقط دعا مي كردم و مي گفتم: خدايا خودت كمك كن! ديشــب تا حالا با دشمن مشكل نداشتيم. اما حاال اين وضع بوجود آمده. ♦️يك دفعه ابراهيم ضربه اي به صورت آن بسيجي زد و اسلحه را از دستش گرفت. بعد هم آن بسيجي را بغل كرد! جوان كه انگار تازه به حال خودش آمده بود گريه كرد. 🍁@shahidabad313 ♦️ابراهيم مرا صدا زد و بسيجي را به من تحويل داد و گفت: تا حالا تو صورت كســي نزده بودم، اما اينجا لازم بود. بعد هم به سمت تيربار رفت.چند لحظه بعد نارنجك اول را انداخت، ولي فايده اي نداشت. ♦️بعد بلند شد و به ســمت بيرون ســنگر دويد. نارنجك دوم را در حال دويدن پرتاب كرد. لحظه اي بعد سنگر تيربار منهدم شد. بچه ها با فرياد الله اكبر از جا بلند شدند و به سمت جلو آمدند. من هم خوشحال به بچه ها نگاه مي كردم... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @shahidabad313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مرحم به دردای خسته دلان بودی...! 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊