eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃﷽🍃 #فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩ ✍ شهادت دریچه آزادی من از دنیا، شهادت منتهای حرکت یک مسلمان، شهادت آرزوی قلوب عارفان و شهادت آرزوی مشتاقان و عاشقان می‌باشد. 🔹برادران عزیز مواظب باشید، هر عملی که انجام می‌دهید برای رضای خداوند باشد. 🔻فرمانده گردان سلمان🔻 #شهیـد_سیدمحمـد_اینانلــو 🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ ❤️دلش می‌خواست با پدر و مادرش در پیاده روی اربعین سال 93 شرکت کند اما نتوانست برود و چفیه مشکی‌اش را به مادر داد تا در حرم سیدالشهدا(ع) متبرک کند، اما چفیه در کربلا گم شد و شهید گم شدن چفیه را به حاجت روا شدن تعبیر کرد و خوشحال شد و از مادر خواست در حرم امام حسین و حضرت عباس (ع) دعا کند که او در سوریه شهید شود.🌹🍃 🔻مدافـــع_حــــرم🔻 🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_هشتــاد_و_هفتم۸۷ 👈این داستان⇦《 بچه‌های شناسایی 》 ـــــــ
🔻 ۸۸ 👈این داستان⇦《 پوستر 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎اتاق پر بود از پوستر فوتبالیست‌ها و ماشین ... منم برای خودم از جنوب ... چند تا پوستر خریده بودم ... اما دیگه دیوار جا نداشت ... چسب رو برداشتم ...چشم‌هام رو بستم و از بین پوسترها ... یکی شون رو کشیدم بیرون ... دلم نمی‌خواست حس فوق‌العاده این سفر ... و تمام چیزهایی رو که دیدم بودم ... و یاد گرفته بودم رو فراموش کنم ...🌷🍃 🔹اون روزها ... هنوز "حشمت الله امینی" رو درست نمی‌شناختم ... فقط یه پوستر یا یه عکس بود ... ایستادم و محو تصویر شدم ... یعنی میشه یه روزی ... منم مثل شماها ... انسان بزرگی بشم❓ ... ▫️فردا شب ... با خستگی و خوشحالی تمام از سرکار برگشتم ... این کار و حرفه رو کامل یاد گرفته بودم ... و وقتش بود بعد از امتحانات ترم آخر ... به فکر یاد گرفتن یه حرفه جدید باشم ...👌 با انرژی تمام ... از در اومدم داخل ... و رفتم سمت کمد ... که ...😱 باورم نمی شد ... گریه ام گرفت😭 ... پوسترم پاره شده بود ... با ناراحتی و عصبانیت از در اتاق اومدم بیرون ... کی پوستر من رو پاره کرده❓😖... مامان با تعجب از آشپزخونه اومد بیرون ... کدوم پوستر❓ ... 🔸چرخیدم سمت الهام ... من پام رو نگذاشتم اونجا ... بیام اون تو ... سعید، من رو می‌زنه ... و نگاهم👀 چرخید روی سعید ... که با خنده خاصی بهم نگاه می کرد😏 ... چیه اونطوری نگاه می‌کنی😠... رفتم سر کمدت چیزی بردارم ... دستم گرفت اشتباهی پاره شد ... خون خونم رو می‌خورد ... داشتم از شدت ناراحتی می سوختم 😡... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃 #کراماٺ_شهـــــدا ⇩⇩⇩ 🔴 مادری که با دعای فرزندش لب به سخن گشود ... ادامه مطلب 👇👇👇 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
🍃﷽🍃 #کراماٺ_شهـــــدا ⇩⇩⇩ 🔴 مادری که با دعای فرزندش لب به سخن گشود ... ادامه مطلب 👇👇👇 ____✨🌹✨___
🍃🍃🌹 💠 مادر شهید «جاوید ایمانی» سکته کرده بود. اعضای بدنش، دست‌ها و پاهایش، زبانش از کار افتاده بود. به سختی به او مایعات می‌خوراندند. چند روز به همین منوال گذشت. کمی بهتر شد اما اصلا آمادگی و توانش را نداشت تا بنشیند و صحبت کند. 🔷 دکتر گفته بود مدتی باید بگذرد تا آرام آرام مادر توان اعضایش را به دست بیاورد. داود، پدر، شهرام و خلاصه همه نگران حال مادر بودند. 🔷 با خانه تماس تلفنی گرفتند. پدر گوشی را برداشت. قرار بود فردای آن روز برای مصاحبه در خصوص نگارش کتاب خاطرات شهید جاوید به منزل آنها بیایند. قرار را گذاشتند. پدر رویش نشد که بگوید حال مادر جاوید اصلا خوب نیست. صحبت‌ها که تمام شد گوشی را گذاشت. به مادر نگاهی کرد. مادر با سختی، حالی کرد که می‌گفتی: «حال من خوب نیست.» _ خجالت کشیدم بگویم فردا نیایند.💔😔 🔷 مادر توی دلش به جاوید متوسل شد و گفت: «جاوید جان فردا می‌خواهند برای مصاحبه بیایند کمکم کن تا بتوانم سر پا بایستم.» 🔴 آن شب گذشت. مادر خوابید. صبح که شد از خواب بیدار شد. احساس کرد زبانش راحت توی دهان می‌چرخد. دست و پایش هم حرکت کرد او خوب شده بود. شوهرش را صدا زد. توانست حرف بزند. بلند شد سر پا. پدر و اعضای دیگر خانواده هم دورش جمع شدند. همه خوشحال بودند مادر هم آماده شد، کارهای خانه را انجام داد و نشست تا میهمان‌ها بیایند و با او در خصوص جاوید مصاحبه کنند. خودش می‌دانست که چه کسی باعث شفای عاجل او شده است.✨🍃 🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌷﷽🌷 #فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩ ✍  احساس می‌کنم که دنیا با اسلام در جنگ است و فقط خون می‌تواند بر شمشیر پیروز شود. ▒دیگر این قفس تنگ دنیا برای من ارزشی ندارد. سفارش می‌کنم، شما را که ولایت فقیه را تنها نگذارید، همه چیز در معنا و مفهوم ولایت است. 🔻ســـــردار🔻 #شهید_یوسف‌رضا_ابوالفتحی🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌷﷽🌷 #یادمان_فڪــــــه 🌺آنجــــا شد قتلگاه شما! و اینجـــــا قتلگاه مــا...😔 شما تشنہ لب آسمـــانے شدید🕊 و ما سیراب از گناه آتــــش خریـــدیــــــم...😭😔 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی و دخترشان زینب •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 می‌خواهم درس بخوانم 》 🖇اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم ... بی حال افتاده بودم کف خونه ... مادرم سعی می کرد جلوی پدرم رو بگیره اما فایده نداشت ... نعره می کشید😵 و من رو می زد ... اصلا یادم نمیاد چی می گفت ... چند روز بعد، مادر علی تماس گرفت ☎️... اما مادرم به خاطر فشارهای پدرم ... دست و پا شکسته بهشون فهموند که جواب ما عوض شده و منفیه ➖... مادر علی هم هر چی اصرار کرد تا علتش رو بفهمه فقط یه جواب بود ... شرمنده، نظر دخترم عوض شده ...😔 چند روز بعد دوباره زنگ زد ☎️... من وقتی جواب رو به پسرم گفتم، ازم خواست علت رو بپرسم و با دخترتون حرف بزنم📞 ... علی گفت: دختر شما آدمی نیست که همین طوری روی هوا یه حرفی بزنه و پشیمون بشه ... تا با خودش صحبت نکنم و جواب و علت رو از دهن خودش نشنوم فایده نداره ... 🔸بالاخره مادرم کم آورد ... اون شب با ترس و لرز، همه چیز رو به پدرم گفت ... اون هم عین همیشه عصبانی شد 😡... بیخود کردن ... چه حقی دارن می خوان با خودش حرف بزنن؟ ... بعد هم بلند داد زد 😵... هانیه ... این دفعه که زنگ زدن، خودت میای با زبون خوش و محترمانه جواب رد میدی ...➖ ادب؟ احترام؟ ... تو از ادب فقط نگران حرف و حدیث مردمی... این رو ته دلم❤️ گفتم و از جا بلند شدم ... به زحمت دستم رو به دیوار گرفتم و لنگ زنان رفتم توی حال ... یه شرط دارم ... باید بزاری برگردم مدرسه ...😳 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸﷽🌸 #چادرانــــــه 🔷من فقط یڪ پارچہ ام ... 🔹گل ، گلــــــے ... 🔹خال، خالــــــے.. 🔹راہ راہ.. 🔹براق یا … سادہ... 🔶از هر نوعے ڪہ باشم فقط جسمــــــــت را مے پوشانم... 🔻 تو براے نگاهـــــت هم چادر خریدہ اے؟ 🔻صدایـــــت چہ؟ 🔻صدایت چادریست؟ دلـــــــــ❤️ــــــــها گاهے اوقات پوشیہ مے خواهند، براے او چہ میڪنے؟ ⇦من بہ تنهایے حجاب نیستم، من فقط اسمم چـــــــــادر است ...😔 ◥براے فاطمے بودنت چہ میڪنے◣⁉️ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
💖﷽💖 #بر_باݪ_سخــــڹ #شهیــدی_که_خواست_معروف_بشه ❤️میگفت من زشتم؛ اگر شهید بشم هیچ کس برام کاری نمی‌کنه تو یه پوستر برام بزن معروف بشم، و خندید. راوی 👈 دوست شهید 🔻مدافـــع حــــرم🔻 #شهیـــد_محمد_هادی_ذولفقاری 🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
ملاقات با امام زمان .mp3
7.52M
✨🌹✨ 🎙حجت الاسلام #عالی 📜خادم مدرسه علمیه و ملاقات با امام زمان (عج) ░بسیار زیبا و شنیدنی👆👆 #پیـشنهاد_ویــژه_دانـــلود💯 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈سردار‌ مــدافـــع حـــرم🔻 #شهیـد_غلامعلــی_قلــــی‌زاده 🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ 🍃 پروردگارا! آنچه که به وسیلۀ پیامبرانت به ما وعده داده ای عطایمان کن! و روز قیامت رسوایمان نساز؛ زیرا تو هرگز از وعده ات تخلّف نمی کنی. #سوره_آل‌عمران_آیه_۱۹۴ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
💦﷽💦 #سلام_امام_زمانم💗 🔹آلوده ایم، حضرت بــاران 🔻ظهــــــور کن 🔹آقا تو را قسم به شهیدان 🔻ظهــــــور کن 🔹گاهی دلــــــم برای شمــــا 🔻تنگ می‌شود 🔹پیداترین ستـــاره‌ی پنهان 🔻ظهــــــور کن ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌿﷽ 🌿 💢 خاڪی‌تر از خاڪ شدند ... 🔸آنانی ڪه راههاے آسماݧ را بهتر از زمین می‌شناختند ...🌹 #ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 #کلام_شهیـــــد 💢 نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور است و من و تو دقیقا در این نقطه ایستاده ایم که با لطف خدا و ائمه نقشی بر گردنمان نهاده شده است. #مدافـــع_حــــرم #شهیـــد_محمودرضا_بیضایی🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃 #فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩ ✍ به برادران وصيت مى‌كنم به جبهه بروند و به هل من ناصر ينصرنى امام خمينى لبيك بگويند به اميد پيروزى نهائى اسلام بر كفر جهانى به سركردگى آمريكاى جهانخوار... 🔻سردار رشید اسلام🔻 #شهیـد_محمـــد_ایزانلـــــو 🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌾﷽🌾 #دݪنوشتـــــہ ◾️مرگ رفتنـے اسـت بی صدا و آهستہ بی هیچ موجے بی هیچ اوجے 🌹اما #شهادٺـــــــ ڪوچے اسٺ با آهنگ پردامنہ و سرشار از موج، اوج و عروج 🔻مدافـــع حــــرم🔻 #شهیــد_محمـــد_صاحـــب_کـــرم 🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_هشتــاد_و_هشتم۸۸ 👈این داستان⇦《 پوستر 》 ـــــــــــــــــ
🔻 ۸۹ 👈این داستان⇦《 کرکر مردی 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎حالم خیلی خراب بود ... - اشتباهی دستت گرفت، پاره شد؟ ... خودت می‌تونی چیزی رو که میگی باور کنی❓ ... اونجایی که چسبونده بودم ... محاله اشتباهی دست بخوره پاره بشه ... اونم پوستری که رویه‌ی پلاستیکی داره ...😳 تو که بلدی قاب درست کنی ... قاب می‌گرفتی، می‌زدیش به دیوار ... که دست کسی بهش نگیره ...⚡️ 🔻مامان اومد جلو ... خجالت بکش سعید ... این عوض عذرخواهی کردنته ... پوسترش رو پاره کردی ... متلک هم می اندازی؟ ...😠 کار بدی نکردم که عذرخواهی کنم ... می‌خواست اونجا نچسبونه ...🙄 هر لحظه که می‌گذشت ضربان قلبم شدید تر می‌شد 💓... 🔹خیلی پر رویی ... بی اجازه رفتی سر کمدم ... بعد هم زدی پوسترم رو پاره کردی ...حالا هم هر چی، هیچی بهت نمیگم و می‌خوام حرمتت رو نگهدارم بازم ... مثلا حرمت نگه ندار، ببینم می‌خوای چه غلطی بکنی؟ ... آره ... از عمد پاره کردم ... دلم خواست پاره کردم ... دوباره هم بچسبونی پاره‌اش می کنم ...⚡️ 🙌و دو دستی زد تخت سینه‌ام و هلم داد ... بگو جربزه ندارم از حقم دفاع کنم ... گریه کن، بپر بغل مامانت ... از شدت عصبانیت، رگ گردنم می پرید ... یقه‌اش رو گرفتم و کوبیدمش به دیوار ... و نگهش داشتم ...😡 هر بار اذیت کردی و وسایلم رو داغون کردی ... هیچی بهت نگفتم ... فکر نکن اگه کاری به کارت ندارم و نمیزنم لهت کنم ... واسه اینه که زورت رو ندارم ... یا از تو نصف آدم می ترسم ...😐 بدجور ترسیده بود ... سعی کرد هلم بده ... لباسش رو از توی مشتم👊 بکشه بیرون ... اما عین میخ، چسبیده بود به دیوار ... هنوز از شدت خشم می لرزیدم ... تا لباسش رو ول کردم ... اومد خودش رو کنترل کنه اما بدتر روی سرامیک ... فرش زیر پاش سر خورد ... ▒برو هر وقت پشت لبت سبز شد ... کرکر مردی بخون ... یه قدم👣 رفتم عقب ... مامان ساکت و منتظر ... و الهام با ترس، دست مامان رو گرفته بود ... چشمم👁 که به الهام افتاد، از دیدن این حالتش خجالت کشیدم ... هنوز ملتهب بودم ... سعید، رنگ پریده ساکت و توی لاک دفاعی ...😨 همه توی شوک ... هیچ کدوم شون ... چنین حالتی رو به من ندیده بودن ...😡 جو خونه در حال آرام شدن بود ... که پدر از در وارد شد ...😱 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌼﷽🌼 #بر_باݪ_سخـــــن 💠 برادران عزیز فکر نکنید جبهه و جنگ به ما نیاز دارد و اگر ما نباشیم کار جنگ می‌خوابد. اصلاً این طور نیست و آن چیزی که مقدّر خداوند تبارک و تعالی است انجام می‌پذیرد و این ما هستیم که نیازمند این محیط هستیم تا به خود سازی و ارتقای سطح معنوی دست پیدا کنیم و انشاءالله آماده جانفشانی در راه اسلام گردیم. 🔹سردار رشید اسلام🔹 #شهیــد_علـــــی_جزمانـــــی 🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌺﷽🌺 ⚠️ 🔴 ! 💢 می‌دانی حکایت من چیست⁉️ ️ حکایت من آن است که می‌دود در بیابان دنیـــا می‌گردد دنبال نشانی از .... °•⇜میدانی را؟ °•⇜میفهمی اشکم را؟ °•⇜میبینی قلبمـ💔 را؟ °•⇜من اینم😭 💢 میدانی که آخرش میمیری ... تمـــــام ️ یک کاغذ، پایان من و توست که رویش با خط تایپی می‌نویسند ✍ ! 💢 میدانی؟ ✧سخت است ✧درد است ✧بغض است 💢 آخر این قصه این طور تمام شود بگویند: . ️ خیلی سنگین است، مُرد...مُرد؟ مرد و ؟ 💢 یعنی آخر نشد، قسمتش 👈 یعنی دیدار.. ✓ابراهیم هادی و ✓حاج همت و ✓حاج مهدی ...و ✓محمدرضا دهقان و ✓ محسن حججی را به ببرد اصلا انصاف نیست ها😭 ⭕ ️ ما صف اول بودیم ⭕ ️ از آخر مجلس را چیدند🌹 💢 بیا برویم، آخر صف شاید به ما هم رسید دلشکسته‌ها💔 مرگ را نمی‌پذیرند ندارند بگویند، آخر این قصه ختم یافت. ... به حرمت شهدایت، آخر قصه‌ی ما را قرار بده. 💔🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂﷽🍂 #برگـــی_از_خاطرات ♻️ من او را از بقیه فرزندانم بیشتر دوست داشتم و این مسئله را نیز عنوان می‌کردم. احساس می‌کردم تپش قلب من به زندگی او بسته است. ▒ وقتی برادرش شهید شد، متأثر نزد من آمد و گفت: دیدی مادر در تشخیص فرزند اصلح خود اشتباه کرده بودی. برادرم از من بهتر بود که او به شهادت رسید و من هنوز مانده‌ام.  راوی 👈 بتول نمازیان #شهیــد_محمدباقر_صادق_جوادی 🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 داماد طلبه 》 🖇با شنیدن این جمله چشماش👀 پرید ... می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود ... 🌙اون شب وقتی به حال اومدم ... تمام شب خوابم نبرد ... هم درد، هم فکرهای مختلف ... روی همه چیز فکر کردم ... یأس و خلأ بزرگی رو درونم حس می کردم ... برای اولین بار کم آورده بودم ... اشک، قطره قطره از چشمهام 😢😢می‌اومد و کنترلی برای نگهداشتنشون نداشتم ... 🔹بالاخره خوابم برد اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم ... به چهره نجیب علی نمی‌خورد اهل زدن باشه ... از طرفی این جمله‌اش درست بود ... من هیچ وقت بدون فکری و تصمیم‌های احساسی نمی‌گرفتم ... حداقل تنها کسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود ... و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود ...😊 با خودم گفتم، زندگی با یه طلبه هر چقدر هم سخت و وحشتناک باشه از این زندگی بهتره ... 👌🍃 اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ‌‌❓ ... چند روز تمام روش فکر کردم تا تنها راهکار رو پیدا کردم ... یه روز که مادرم خونه نبود به هوای احوال‌پرسی به همه دوست‌ها، همسایه‌ها و اقوام زنگ☎️ زدم ... و غیر مستقیم حرف رو کشیدم سمتی که می‌خواستم و در نهایت ... وای یعنی شما جدی خبر نداشتید❓ ... ما اون شب شیرینی خوردیم💞 ... بله، داماد طلبه است ... خیلی پسر خوبیه ... کمتر از دو ساعت بعد، سر و کله پدرم پیدا شد ... وقتی مادرم برگشت، من بی‌هوش روی زمین افتاده بودم ... اما خیلی زود خطبه عقد من و علی خونده شد 💞💞... البته در اولین زمانی که کبودی‌های صورت و بدنم خوب شد... فکر کنم نزدیک دو ماه بعد ...✨ ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #دݪنوشتـــــہ |°• طیـــــب دلٺـــــ کہ شهـــــدا باشند🌹 ❤️هـواے دلٺـــ هݥ آسمانـے مےشود‌ •°| ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیــد_حســـن_علا_نجمـــــہ 🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
♦️ #امــــام_صــــادق (ع) : ↯↯↯ ♡⇦ 《هر كس شب را با گفتن تسبيحات فاطمه (س) بخوابد، از شمار مردان و زنانى است كه بسيار #ياد_خدا مى كنند....》 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
نماز خواندن طلبه .mp3
4.76M
🎙حجت الاسلام #دارستانی 📜داستان نماز خواندن طلبه و طلب مرگ از امام رضا!! ▒بسیار زیبا و شنیدنی👆👆 #پیـشنهاد_ویــژه_دانـــلود💯 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈ســرداررشیــــــداســلام🔻 #شهیــد_داوود_آجرلــــــو🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 إنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا 🍃 این قرآن، به راهی که استوارترین راه‌هاست، هدایت می‌کند؛ و به مؤمنانی که اعمال صالح انجام می‌دهند، بشارت می‌دهد که برای آنها پاداش بزرگی است. #سوره_اسراء_آیه‌_۹ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1