eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃﷽🍃 #فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩ ✍ خدایا به شهدای عزیزت قسم و به حسین (ع) قسم؛ مرگ مرا هم شهادت در پای رکاب امام زمان (ع) قرار بده و مرا از این نعمت بهره‌مند بساز و مرا عزیز گردان. ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیـد_رســــول‌_پورمــــراد 🌺 《ســــالــــروزولادتــــــــ》 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
❄️﷽❄️ #دݪنوشتـــــہ 🌹جاࢪے شده تۅ هࢪ ࢪگــ ایݩ خاکــــــ 🍃خـــــوݩ شھیـــــداے هنࢪمنـــــدۺ 🖋سید اهل قلـــــم✒️ #شهیـد_سیدمرتضی_آوینـــــی 🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدودوم 👈این داستان⇦《 سواحل هاوایی 》 ـــــــــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 Breaking time 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎عین همیشه ... وسط درس ... درس رو تعطیل کرد ... به حدی به بچه‌ها فشار می‌آورد ... و سوال و نمونه سوال‌های سختی رو حل می‌کرد ... که تا اسم Breaking time می‌اومد ... گل از گل بچه‌ها می‌شکفت ...😍 شروع کرد به خندوندن بچه‌ها ... و سوژه این بار ... دیگه اجتماعی ... سیاسی یا ... نبود ... این بار مستقیم خود اهل بیت رو هدف گرفت ... و از بین همه ... حضرت زهرا ...😔🌹 با یه اشاره کوچیک ... و همه چیز رو به سخره گرفت ... و بچه ها طبق عادت همیشه ... می‌خندیدن ... انگار مسخ شده بودن ... چشمم توی کلاس چرخید👀 ... روی تک تکشون ... انگار اصلا نفهمیده بودن چی شده و داره چی میگه ... فقط می‌خندیدن ...😁 و وقتی چشمم برگشت روی اون ... با چشم‌های مست از قدرت و پیروزی بهم نگاه می‌کرد ...😒 🔻برای اولین بار توی عمرم ... با همه وجود از یه نفر متنفر بودم... اشتباهش و کارش ... نه از سر سهو بود ... نه هیچ توجیه دیگه‌ای ... گردنم خشک شده بود ... قلبم تیر می‌کشید ... چشمهام گر گرفته بود ... و این بار ... صدای سائیده شدن دندان‌های من بهم ... شنیده می‌شد ...😡 زل زدم توی چشم‌هاش ...😐 به حرمت اهل بیت قسم ... با دست‌های خودم نفست رو توی همین کلاس می‌برم ... به حرمت فاطمه زهرا قسم رهات نمی‌کنم ...😲 🔸از خشم می‌لرزیدم و این جملات رو توی قلبم تکرار می‌کردم ... اون شب ... بعد از نماز وتر رفتم سجده ... ✨خدایا ... اگر کل هدف از خلقت من ... این باشه که حق این نامرد رو بزارم کف دستش ... به خودت قسم که دفاع از سرورم برای من افتخاره ... خدایا تو می‌دونی من در برابر این مرد ضعیفم ... نه تواناییش رو دارم ... نه قدرت کلامش رو ... من می‌خوام برای دفاع از شریف‌ترین بندگانت بایستم ... در حالی که می‌ترسم که ضعف و ناتوانیم ... به قیمت شکست حریم اهل بیت تموم بشه ... ترجیح می‌دم همین الان و در جا بمیرم ولی مایه سرافکندگی اهل بیت پیامبر نشم ...😭🍃✨ و سه روز ... پشت سر هم روزه گرفتم ...🌺 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸﷽🌸 #فایل_تصویرے 🎙روایت حاج حسین یکتا از امر به معروف دختر بدحجاب در هواپیما #امر‌به‌معروف_و_نهی‌از‌منکر #حاج‌حسیـــــن_یکتـــــا #روایتگر_جبهه‌ها ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #دݪنوشتـــــہ ●○❥ میـون شعلـــــه | ●○❥ ابراهیــــــــم بودی | ●○❥ چـــــه جشنــــــی بود | ●○❥ جشـــــن رفتـــــن تـــــــو | ♥ سردار عشــــق ♥ #شهید_محمد_ابراهیم_همـــــت 🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍁﷽🍁 #برگـــے_از_خاطراٺ 🔷 گریه می‌کرد و اصرار داشت که به جبهه برود... پدرش گفت: تو هنوز بچه‌ای! جبهه هم جای بازی نیست که تو می‌خواهی بروی... 🔹حسن گفت: مگر کربلا قاسم نداشت؟ من هم قاسم می‌شوم... 💢 ۳۰ بار عبور از اروند خروشان جهت شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۸ ‌‌▓ طلبه شهید ▓ #شهیــد_حسن_یزدانـــــی 🌺 #قاسم‌های_روح‌الله ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 مقابل من نشسته بود 》 🖇سه ماه قبل از تولد دو سالگی زینب ... دومین دخترمون هم به دنیا اومد ... این بار هم علی نبود ... اما برعکس دفعه قبل... اصلا علی نیومد ... این بار هم گریه می‌کردم 😭... اما نه به خاطر بچه‌ای که دختر بود ... به خاطر علی که هیچ کسی از سرنوشت خبری نداشت ...😔 🔸تا یه ماهگی هیچ اسمی روش نگذاشتم ... کارم اشک بود و اشک 😭... مادر علی ازمون مراقبت می‌کرد ... من می‌زدم زیر گریه، اونم پا به پای من گریه می‌کرد ... زینب بابا هم با دلتنگی‌ها و بهانه‌گیری‌های کودکانه‌اش روی زخم دلم نمک می‌پاشید 💔... از طرفی، پدرم هیچ سراغی از ما نمی‌گرفت ... زبانی هم گفته بود از ارث محرومم کرده ... توی اون شرایط، جواب کنکور هم اومد ... تهران، پرستاری قبول شده بودم ...✨ 🔹یه سال تمام از علی هیچ خبری نبود ... هر چند وقت یه بار، ساواکی‌ها مثل وحشی‌ها و قوم مغول، می‌ریختن توی خونه ... همه چیز رو بهم می‌ریختن ... خیلی از وسایلمون توی اون مدت شکست ... زینب با وحشت به من می‌چسبید و گریه می‌کرد ...😭 🔻چند بار، من رو هم با خودشون بردن ولی بعد از یکی دو روز، کتک خورده ولم می‌کردن ... روزهای سیاه و سخت ما می‌گذشت ... پدر علی سعی می‌کرد کمک خرجمون باشه ولی دست اونها هم تنگ بود ... درس می‌خوندم و خیاطی می‌کردم تا خرج زندگی رو در بیارم ... اما روزهای سخت‌تری انتظار ما رو می‌کشید 🔻... 🔸ترم سوم دانشگاه ... سر کلاس نشسته بودم که یهو ساواکی‌ها ریختن تو ... دست‌ها و چشمهام رو بستن و من رو بردن ... اول فکر می‌کردم مثل دفعات قبله اما این بار فرق داشت ...😳 🔹چطور و از کجا؟ ... اما من هم لو رفته بودم ... چشم باز کردم دیدم توی اتاق بازجویی ساواکم ... روزگارم با طعم شکنجه شروع شد ... کتک خوردن با کابل، ساده‌ترین بلایی بود که سرم می‌اومد ... 😑 ▫️چند ماه که گذشت تازه فهمیدم اونها هیچ مدرکی علیه من ندارن ... به خاطر یه شک ساده، کارم به اتاق شکنجه ساواک کشیده بود ... ⭕️اما حقیقت این بود ... همیشه می‌تونه بدتری هم وجود داشته باشه ... و بدترین قسمت زندگی من تا اون لحظه ... توی اون روز شوم شکل گرفت ... 🔹دوباره من رو کشون کشون به اتاق بازجویی بردن ... چشم که باز کردم ... علی جلوی من بود ... بعد از دو سال ... که نمی‌دونستم زنده است یا اونو کشتن ... زخمی و داغون ... جلوی من نشسته بود ...😱😳 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌺﷽🌺 #دݪنوشتـــــہ ✨ ※❥خوشـا آنان که با عـــــزت ز گیتـی ✨ ※❥بســاط خویش برچیدند و رفتنــد ✨ ※❥ز کـــالاهای این آشفتـــــه بـــــازار ✨ ※❥شهـــــادت را پسندیدند و رفتنـــد ✨ ※❥خوشــا آنان که در میزان وجــدان ✨ ※❥حساب خویش سنجیدند و رفتند ✨ #اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنا‌تَوْفِیقَ‌الشَّهادَةِ‌فِی‌سَبِیلِکَ #در_آرزوی_شهادت ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃 ♻️ احمد همه جور لباسی می‌پوشید حتی شلوار جین، اما خیلی مذهبی و در اعتقادش راسخ بود... 🔻احمد القاب زیادی داشت ولی خودش می‌گفت: به من بگید و می‌گفت: به مردم ایران بگید هر وقت رفتند دیدار امام رضا (ع) سلام مرا به آقا برسانند و بگویند آقا یکی هست که زیر پرچم شما در حال مبارزه (درجبهه) است و اسم شما را روی خودش گذاشته..."🌹🍃 راوی 👈 مادر شهید ▒ مدافع حرم لبنانی ▒ 🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
4_5951521351545127566.mp3
7.14M
🎧🎧🎧 🎙| عمریه دلم میخواد شهید بشم | #واحد 🎤 سیدرضا #نریمانی ▪️ویژه #راهیان_نور ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈 سـردار‌مــدافـــع‌حـــرم🔻 #شهیـد_سیدمحمـــد_حسینـــی🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ 🍃 خداوند نسبت به بندگانش لطف (و آگاهی) دارد؛ هر کس را بخواهد روزی می‌دهد و او قوّی و شکست‌ناپذیر است! #سوره_شوری_آیه_۱۹ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1