eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ #ڪݪام_شهیـــــد 🌺امر به معروف یعنے⇩⇩⇩ دل دادن بـه دل اشخاصے ڪه به هـر دلیلے از دین و اسلام و حکومت زده شدند ....🍀✨ ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیــد_محمودرضا_بیضایی🌹🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 طلسم عشق 》 🖇بیست و شش روز بعد از مجروحیت علی، بالاخره تونستم برگردم ... دل توی دلم نبود ❤️... توی این مدت، تلفنی احوالش رو می‌پرسیدم ... اما تماس‌ها به سختی برقرار می‌شد ... کیفیت صدای بد ... و کوتاه ... 🔹برگشتم ... از بیمارستان مستقیم به بیمارستان ... علی حالش خیلی بهتر شده بود ... اما خشم نگاه زینب رو نمی‌شد کنترل کرد ... به شدت از نبود من کنار پدرش ناراحت بود ...😖 🔸- فقط وقتی می‌خوای بابا رو سوراخ سوراخ کنی و روش تمرین کنی، میای ... اما وقتی باید ازش مراقبت کنی نیستی ...😔 🔻خودش شده بود پرستار علی ... نمی‌گذاشت حتی به علی نزدیک بشم ... چند روز طول کشید تا باهام حرف بزنه ... تازه اونم از این مدل جملات ... همونم با وساطت علی بود ...🍃✨ 🔹خیلی لجم گرفت ... آخر به روی علی آوردم ... - تو چطور این بچه رو طلسم کردی❓ ... من نگهش داشتم... تنهایی بزرگش کردم ... ناله‌های بابا، باباش رو تحمل کردم ... باز به خاطر تو هم داره باهام دعوا می‌کنه ... 🔻و علی باز هم خندید ... اعتراض احمقانه‌ای بود ... وقتی خودم هم، طلسم همین اخلاق با محبت و آرامش علی شده بودم ...🍀🍀 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرزندان خود را مثل این دانش آموز تربیت کنید ... 📌احترام به حق‌الناس باعث شد تا حتی به پدر خود هم تذکر بدهد #شهید_محمدرضا_تعقلی🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
💓﷽💓 ○•° هـرچـه ز گــمنام بخـواهی طـلایت بدهند ○•° عاقبـت عـشـــق بخـواهی "شَهــٰـادَت" بدهند ✔️دلت ڪہ بگیرد .. دواے دردت فقط "شَہیدِ گُمـنٰامْ" است❣ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
آي_شهدا_بلند_بشید؛با_هم_بریم_به.mp3
7.18M
🎧🎧🎧 🎙آی شهـــــدا بلند بشید باهم بریم به کربـــــلا... ❣شب‌های جمعه و زیارت کربلا همراه با #شهدا ☑️ بسیار زیبا #پیـشنهاد_ویــژه_دانـــلود💯 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈ســرداررشیــــــداســلام🔻 #شهیــد_حسیـــــن_املاکـــــی🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ 🍃 ای مردم! شمایید که [همه جانبه] نیازمند به خداوند هستید، و فقط خداست که بی‌نیاز و ستوده صفات است #سوره_فاطر_آیه_۱۵ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #اول_هر_سپیده #سلام_امام_زمانم💗 ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلمـ❤️ فڪری بڪن برای من و آتش🔥 دلم دست ادب به سینه ی بی‌تاب می‌زنم صبحت بخیر حضرت آرامش دلمـ🍃 ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔆﷽🔆 #سݪام_بر_شھـــــدا 💖بس ڪہ خوࢪشیـد بہ ࢪوے تۅ تبســــم کࢪده 💖دیدنـت اوڵ هࢪ صبــح تمـاشــا داࢪد...✨ #ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
❤️🌾 #قهــــرمــان_یعنــــےایــن....↯↯ 🔻«شهید املاکی شما؛ جانشین لشکر گیلان، که توی میدان جنگ شیمیایی زدند و خودش هم آنجا در معرض شیمیایی بود. بسیجی بغل‌دستش ماسک نداشت، شهید املاکی ماسک خودش را برداشت، بست به صورت بسیجی همراهش! قهرمان یعنی این! البته هر دو شهید شدند. هم املاکی شهید شد و هم آن بسیجی شهید شد؛ اما این قهرمانی ماند؛ اینها که از بین نمی‌روند؛ زنده‌اند، هم پیش خدا زنده‌اند، هم در دل ما زنده‌اند و هم در فضای زندگی و ذهنیت ما زنده‌اند».↻ #مقام‌معظم‌رهبرے⇦سال ۱۳۸۰ ـ♢♢♢♢♢♢♢♢ 🔻فرمانده‌والامقام #شهیدحسین‌املاڪــــے🌹🍃 《سالروزشهادتــــــــ》 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🕊﷽🕊 📜 فرازی از #وصیتنامـــــہ 🔻شهادت برايم راه و طريقی بود که خود آگاهانه آن را پذيرا و برای تحقق اين امر به جبهه شتافتم زيرا : ‌‌⇩⇩⇩ "مرگ با عزت اگر خونين است بهتر از زندگی ننگين است" #شهید_محمد_حبیبی‌پور🌹🍃 《سالروزشهادتــــــــ》 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #جا_مانده‌ایم #شرح_دل_ما_خجالت_است ●°•|سفـــر رفتی کجـــا رفتی؟ چرا تنهـــــا، چرا بـی من؟ ●°•|نگفتی سختـه دلتنگـــــی! نگفتی زوده این رفتـــن؟ ●°•|به دنبـــــال چه پایانـــــی خلاف جــــاده ایستادی؟ ●°•|چـــــرا تا عادتـــــت کردم به فکـــــر رفتـن افتادی؟ ●°•|چرا بایـــــد به تنهایـــــی دوباره بی تو برمی‌گشتم ●°•|کجای قصـــــه بـــد بودم کجای قصـــــه بــد کردم؟ #شهـــــدا_شرمنده‌ایـــــم💔 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
دوستان در کانال دوم ما عضو شوید👇 ♻️گلچین نواها و نوحه‌ها در ↙️ •┄┅══••↭••══┅┄• 🎤 @avaye_alaviun 🎤 •┄┅══••↭••══┅┄•
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوچهارده 👈این داستان⇦《 کنکور 》 ــــــــــــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 انسان‌های عجیب 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎پدر، الهام رو از ما گرفت ... و گرفتن الهام، به شدت مادرم و سعید رو بهم ریخت ... 🔸مادر که حس مادرانه‌اش و ورود الهام به خونه زنی که بویی از انسانیت نبرده بود ... و می‌خواستن همه جوره ... تمام حقوقش ضایع کنن ... 🔹و سعید از اینکه پدر دست رد به سینه‌اش زده بود ... کسی که تمام این سالها تشویقش می‌کرد و بهش پر و بال می‌داد ... خیلی راحت توی صورتش نگاه کرد و گفت ...😳 🔻با این اخلاقی که تو داری ... تف سر بالا ببرم توی خونه زنم؟ ... مریم هم نمی‌خواد که ... ⚡️سعید خورد شد ... عصبی، پرخاشگر و زودرنج شده بود ... با کوچکترین اشاره و حرفی بهم میریخت ...💔 📄جواب کنکور اومد ... بی سر و صدا دفترچه انتخاب رشته و برگه کدها رو برداشتم ... رفتم نشستم یه گوشه ... با دایی قرار گذاشته بودیم، بریم مشهد🍃✨ ... خونه مادربزرگ ... دست نخورده مونده بود ... برای فامیل که از شهرهای مختلف میومدن مشهد ... هر چند صدای اعتراض دو تن از عروس‌ها بلند شد ... که این خونه ارثیه است ... و متعلق به همه ... اما با موافقت همون همه و حمایت دایی محمد... در نهایت، قرار شد بریم مشهد ...✨ 🔻چه مدت گذشت؟ نمی دونم ... اصلا حواسم به ساعت نبود... داشتم به تنهایی برای آینده ای تصمیم می گرفتم ... که تا چند ماه قبل، حتی فکر زیر و رو شدنش رو هم نمی کردم... مدادم ✏️رو برداشتم ... و شروع کردم به پر کردن برگه انتخاب رشته ... گزینه های من به صد نمی رسید ... 6 انتخاب ... همه‌شون هم مشهد ... نمی‌تونستم ازشون دور بشم ... یک نفر باید مسئولیت خانواده رو قبول می کرد ...🌺 🔹وسایل رو جمع کردیم ... روح از چهره مادرم رفته بود ... و چقدر جای خالی الهام حس می شد ... 🔰با پخش شدن خبر زندگی ما ... تازه از نیش و کنایه ها و زخم زبان ها ... فهمیدم چقدر انسان های عجیبی دور ما رو پر کرده بودن ... افرادی که تا قبل برای بودن با ما سر و دست می شکستن ... حالا از دیدن این وضع، سرمست از لذت بودن ... و با همه وجود، سعی در تحقیر ما داشتن ...😔 🔻هر چقدر بیشتر نیش و کنایه می زدن ... بیشتر در نظرم حقیر و بیچاره می اومدن ... انسان های بدبختی که درون شون به حدی خالی بود ... که بر ای حس لذت از زندگی شون ... از پیش کشیدن مشکلات بقیه لذت می بردن ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍀﷽🍀 📝 برگی از #خاطـــــراٺ 🔸تا حالا ندیده بودم با لباس سپاه بیاد خونه. یه روز که مراسم داشتن دیدم با لباس کادری اومد خونه وقتی تو اون لباس دیدمش خیلی خوشحال شدم بهش گفتم که این لباس خیلی بهت میاد من بهت افتخار می‌کنم. 🔸یه نیش خندی زد گفت مگه آدم به یه لباس افتخار می‌کنه دعا کن شهید بشم موقعه‌ای که پیکرم و آوردن افتخارکن. 🔻شهیدشد، منم بهش افتخار می‌کنم ولی پیکرش که نیومد. راوی👈 #مادرشهید ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیــد_زکریـــــا_شیـــــری🌹🍃 《ســــالــــروزولادتــــــــ》 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹﷽🌹 🎥| #ببینید 🔷فیلم لحظه شهادت شهید علی محمودوند (فرمانده تفحص شهدا) ❤️باید اول کشته شد با تیر عشق تا بدانى معنى و تفسیر عشـــق ما حدیـــــث ابتـــلاء آموختیم عشــق را در کربـــــلا آموختیم #فرمانده_تفحص_شهدا #شهید_علی_محمودوند🌺 #اللهــــم‌ارزقنــــاشهــــادتـــــ💔🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 مهمانی بزرگ 》 🖇بعد از مدت ها پدر و مادرم قرار بود بیان خونه مون ... علی هم تازه راه افتاده بود و دیگه می‌تونست بدون کمک دیگران راه بره ... اما نمی‌تونست بیکار توی خونه بشینه ... منم برای اینکه مجبورش کنم استراحت کنه ... نه می‌گذاشتم دست به چیزی بزنه و نه جایی بره ... ✨ 🔹بالاخره با هزار بهانه زد بیرون و رفت سپاه دیدن دوستاش ... قول داد تا پدر و مادرم نیومدن برگرده ... همه چیز تا این بخشش خوب بود ... اما هم پدر و مادرم زودتر اومدن ... هم ناغافلی سر و کله چند تا از رفقای جبهه اش پیدا شد ...🌹✨ 🔸پدرم که دل چندان خوشی از علی و اون بچه ها نداشت ... زینب و مریم هم که دو تا دختر بچه شیطون و بازیگوش ... دیگه نمی دونستم باید حواسم به کی و کجا باشه ... مراقب پدرم و دوست های علی باشم ... یا مراقب بچه ها که مشکلی پیش نیاد ... 🔻یه لحظه، دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم ... و زینب و مریم رو دعوا کردم .... و یکی محکم زدم پشت دست مریم... 😖 💢نازدونه های علی، بار اولشون بود دعوا می شدن ... قهر کردن و رفتن توی اتاق ... و دیگه نیومدن بیرون ... 🔹توی همین حال و هوا ... و عذاب وجدان بودم ... هنوز نیم ساعت نگذشته بود که علی اومد ... قولش قول بود ... راس ساعت زنگ خونه رو زد 🛎... بچه ها با هم دویدن دم در ... و هنوز سلام نکرده ... - بابا ... بابا ... مامان، مریم رو زد ...😳😔 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ ⬅️ فرازی از #وصیت_نامه_شهید ✍ از خط ولایت جدا نشوید و چادر، این هدیه‌ حضرت زهرا (س) را که امانتی دست شما است را پاسداری کنید. ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیـــد_سجــاد_طاهرنیـــا🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍀﷽🍀 #بر_باݪ_سخـــــن 💢 اولین جلسه سرِ ڪلاس خطبه‌ی متقین رو برامون خوند و گفت همیشه این چهار مطلب را سرلوحه ڪارتون قرار بدید⇩↯⇩ 1⃣⇦نماز با شوق 2⃣⇦شوق به شهادت 3⃣⇦دل نبستن به دنیا 4⃣⇦ترڪ گناه ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیــد_مهــــدی_طهماسبــــی🌹🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
#مولاےمن 🔹ما برآنیم که یاد شهدا را زنده بداریم و گامی موثر در جهت ظهور مولایمان حضرت مهدی (عج) برداریم که شهادت در راه او، آرزوی ماست.🌸✨✨ ✨ای ماه پنهان از نظر ای زاده شمس وقمر 😔از کوچه های چشم ما بنما تو یک لحظه گذر💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #شبتون_مهدوی🌹 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا 🍃 و به بندگانم بگو: سخنى را كه نيكوتر است بگويند؛ زيرا شيطان ميان آنان [به سبب سخنان زشت و بى منطق] دشمنى مى ‌افكند، آرى شيطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است. #سوره_اسراء_آیه_۵۳ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #اول_هر_سپیده #سلام_امام_زمانم💗 🌿از طلوع رنگ رنگ انتظـــار 🌿تا غروب لحظه‌های ماندگار 🌿من نشستم کنج دیوار دلم 🌿تا بیاید صاحب این روزگـار 🕊 بازهم نیامدی مهدی جان 🕊 ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔆﷽🔆 #سݪام_بر_شھـــــدا 🌹هَرشهیدی نشانیست از یک راه ناتمامـــــ🍃✨ 🏮یک فانـــــوس که دارد خاموش می‌شود و حالا تو مانده‌ای و یک شهیــد و یک راه ناتمام...🍃✨ 🏮فانــــوس را بردار و راهِ خونین شهــدا را ادامه بده...🍃✨ #ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃 صد فصل بهــ🌸ـار آید و بیرون ننهـم گام ، ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم... به یاد جاویدالاثر 🌹🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃 #ڪݪام_شهیـــــد 🍀 #نمازجماعت‌درمنزل 🔹اعتقاد راسخ به خدا و ائمه و همیشه ما را هم به حجاب و نماز تشویق می‌کردند و زمانی که بچه بودیم نمازها در منزل به جماعت برگزار می‌شد . 🔹در آخرین دیدار پدر کنارم نشست و گفت زهرا هر چه فکر می‌کنم خیلی از شماها راضیم معمولا ما در رفتارمان اشتباه کم داشتیم ولی واقعا آنچنان بودیم که پدر دوست داشت. راوی ـ👈 زهرا فرزند شهید ▒ مدافـــع حــــرم ▒ #شهیــد_غلامرضا_سمایـــــی🌹🍃 《ســـالـــروزولادتـــــــ》 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
#ابــــــوعزراییــــــــــــــل↯↯ ♡نام اصلی ⇦ایوب‌فالح‌حسن‌ربیعی ♡نام‌مستعار⇦فرشته‌مرگ ابوعَزرائیل ♡زاده‌⇦بغداد، عراق ♡درجه⇦فرمانده ♡بخش⇦گردان‌های امام علی‌ع ♡جنگ‌ها⇦جنگ عراق(از ۲۰۱۴تاکنون) گردان صلاح الدین‌،جنگ تکریت،جنگ بیجی ـ°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• 🔷 #ابوعزرائیل دارای ظاهری نسبتاً درشت و چهره‌ای خشن است. با سری تراشیده و محاسنی سیاه، یونیفرم سیاه‌رنگ می‌پوشد و لقبِ ابو عزرائیل را بر بازوی خود بسته‌است. 🔶ویدئوهایی کوتاه از او در عملیات پاکسازی تکریت منتشر شده که با نعره زدن در خیابان‌ها نیروهای داعش را بُزدل خطاب می‌کند. او یک بار هم از ناحیه دست مجروح شده‌است.برخی مجلات خارجی با انتشار عکس‌هایی، از او به عنوانِ استاد دانشگاهی یاد می‌کنند که در حال مبارزه با تروریست‌ها است. ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوپانزده 👈این داستان⇦《 انسان‌های عجیب 》 ـــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 بزرگی خالق 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎کسی جلودار حرفها و حدیث‌ها نبود ... نقل محفل‌ها شده بود غیبت ما ... هر چند حرف‌های نیش دارشون ... جگر همه‌مون رو آتش می‌زد🔥 ... اما من به دیده حسن بهش نگاه می‌کردم ... غیبت کننده ها ... گناه شور نامه اعمال من بودن ... و اونهایی که تهمت رو هم قاطیش می‌کردن ... و اونهایی که آت بیاری این محفل‌ها بودن ...🔥 ته دلـــ❤️ــم می‌خندیدم و می‌گفتم ... بشورید ... 18 سال عمرم رو ... با تمام گناه‌ها ... اشتباه‌ها ... نقص‌ها ... کم و کاستی‌ها ... بشورید ... هر حقی رو که ناخواسته ضایع کردم ... هر اشتباهی رو که نفهمیده مرتکب شدم ... هر چیزی که ... حالا به لطف شما ... همه‌اش داره پاک میشه ...✨🍃 🔻اما اون شب ...زیر فشار عصبی خوابم نمی‌برد ... همه چیز مثل فیلم🎞 از جلوی چشمهام رد می‌شد که یهو به خودم اومدم ... 🔸مهران ... به جای اینکه از فضل و رحمت خدا طلب بخشش کنی ... از گناه شوری اونها به وجد اومدی❓ ... 🔹گریه‌ام گرفت ... هر چند این گناه شوری ... وعده خدا به غیبت کننده بود ... اما من از خدا خجالت کشیدم ...😔 این همه ما در حق لطف و کرمش ناسپاسی می‌کنیم ... این همه ما ... اون نماز شب ... پر از شرم و خجالت بود ... از خودم خجالت کشیده بودم ... 🍃- خدایا ... من رو ببخش که دل سوخته‌ام رو نتونستم کنترل کنم ... اونها عذاب من رو می شستن ... و دل سوخته ام خودش را با این التیام می‌داد ... 🍃خدایا ... به حرمت و بزرگی خودت ... به رحمت و بخشندگی خودت ... امشب، همه رو حلال کردم و به خودت بخشیدم ... تمام غیبت‌ها ... زخم زبون‌ها ... و هر کسی رو که تا امروز در حقم نامردی و ظلم کرده ... همه رو به حرمت خودت بخشیدم ...✨🌺 🍃تو خدایی هستی که رحمتت بر خشم و غضبت پیشی گرفته ... من رو به حرمت رحمت و بخشش خودت ببخش ... و دلـــ❤️ــم رو صاف کردم ... برای شبیه خدا شدن ... برای آینه صفات خدا شدن ... چه تمرینی بهتر از این ... هر بار که زخم زبانی ... وجودم رو تا عمقش آتش🔥 می‌زد ... از شر اون آتش و وسوسه شیطان... به خدا پناه می‌بردم ... و می‌گفتم ... 🍃- خدایا ... بنده و مخلوقت رو ... به بزرگی خالقش بخشیدم...✨ ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1