eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4هزار ویدیو
332 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
دوم شهریور گرامی باد . در ۱۹ رمضان ۱۳۵۷ و با زبان به دست ساواک به رسید .
در سال 63 از طرف لشگر25 کربلا به پايگاه اعزام شديم لشگر 8 نجف اشرف چون قـرار بود بہ مقر منتقـل شويم حکـم را داشتيم و بر ما واجب نبود اما ڪسانے ڪہ در در پايگاه مےماندند مےبايست مےگرفتند از جملہ مسئولين ستاد و امام جماعت و مکبر كہ 13 ساله اے بود داشت. اهـواز بسيار گرم بود و حتے يڪ ساعت بدون نوشيـدن آب تحمل نبود. اواخر ڪه اهـواز برگشته بودم احساس ڪردم نصف گوشت اين آب شده است. در واقع از چهره اين (مکبر نماز خانه) متجلے بود و هر وقت ياد آن صحنه مےافتم و آن طاقت فرسا ، از خودم مےڪشم كہ چرا نمےتوانستيم بگيريم. راوی : حبيب الله ابوالفضلی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
در سال 63 از طرف لشگر25 کربلا به پايگاه اعزام شديم لشگر 8 نجف اشرف چون قـرار بود بہ مقر منتقـل شويم حکـم را داشتيم و بر ما واجب نبود اما ڪسانے ڪہ در در پايگاه مےماندند مےبايست مےگرفتند از جملہ مسئولين ستاد و امام جماعت و مکبر كہ 13 ساله اے بود داشت. اهـواز بسيار گرم بود و حتے يڪ ساعت بدون نوشيـدن آب تحمل نبود. اواخر ڪه اهـواز برگشته بودم احساس ڪردم نصف گوشت اين آب شده است. در واقع از چهره اين (مکبر نماز خانه) متجلے بود و هر وقت ياد آن صحنه مےافتم و آن طاقت فرسا ، از خودم مےڪشم كہ چرا نمےتوانستيم بگيريم. راوی : حبيب الله ابوالفضلی شادی روح و و سلامتی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
را از دهانش بیرون بریزد . خداخدا می‌کند سرلشکر وادار به صحبتش نکند ، والاّ مجبور می‌شود را باطل کند یا داری‌اش را فاش کند . یک لحظه به یاد می‌افتد . اگر او به مرخصی نرفته بود و اینجا بود با سرلشکر چه برخوردی می‌کرد . آیا اجازه می‌داد سرلشکر را باطل کند . سربازها، ناهارشان را می‌گیرند و می‌نشینند سرمیزها. گروهبان در سالن ایستاده است و اوضاع را کنترل می‌کند بعضی‌ها را می‌خورند اما بیشتر آن‌ها مخفیانه غذایشان را در ظرفی می‌ریزند و با خود می‌برندگروهبان آن‌ها را می‌بیند؛ ولی چیزی نمی‌گوید سرلشکر از آشپزخانه خارج می‌شود و به سالن می‌رود ترس، وجود همه را فرا می‌گیرد بعضی‌ها از ترس مجبور به می‌شوند بعضی با غذا ورمی روند تا سرلشکر برود؛ اما سرلشکر جلو در ناهارخوری می‌ایستد یکی از سربازها، غذایش را می‌ریزد داخل یک کیسه پلاستیکی و آن را زیر پیراهنش مخفی می‌کند وقتی می‌خواهد از در بیرون برود سرلشکر راهش را می‌بندد رنگ از چهره سرباز می‌پرد سرلشکر، یک مشت محکم به شکم او میزند پلاستیک غذا می‌ترکد و لکه‌هایی چرب از زیر پیراهن او میزند بیرون ، سرلشکر او را در حضور همه به باد کتک می‌گیرد سپس دستور بازداشتش را صادر می‌کند همه سربازها با ترس و وحشت مشغول خوردن غذا می‌شوند هیچ کس جرأت سر بلند کردن ندارد... .... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هر لحظه که به پایان مرخصی نزدیک می‌شود، نگرانی یونس هم بیشتر می‌شود از گروهبان می‌خواهد: اگر می‌شود، باز هم برایش مرخصی رد کن؛ من می‌روم راضی‌اش می‌کنم نیاید پادگان گروهبان می‌خندد و می‌گوید: یک ماه است. الان تازه پنج روزش رفته. من چه طور بیست و پنج روز مرخصی برایش رد کنم یونس می‌گوید: از مرخصی‌های من کم کن. اگر را دوست داری، نباید اجازه بدهی تا آخر بیاید پادگان ، اگر بیاید و اوضاع اینجا را ببیند، حتماً با سرلشکر درگیر می‌شود ششمین روز است. چند ساعت تا مانده است آرام و قرار ندارد. شده است مثل اسفند روی آتش خبرهایی که از پادگان به گوش رسیده، مردم را عصبانی کرده چه رسد که پادگان است مردم می گویند: «سرلشکر ناجی، را با شلاق و بازداشت مجبور به می‌کند او به زور در گلوی آب می‌ریزد هر چه فکر می‌کند، بیشتر عصبانی می‌شود اما سعی می‌کند ناراحتی‌اش را از کربلایی و ننه نصرت مخفی کند بند پو تین‌هایش را محکم می‌بندد و ساکش را به دوش می‌اندازد و خداحافظی می‌کند ننه نصرت باز هم می‌گوید آخر ننه چه طور شد یک دفعه تصمیم ات عوض شد مگر نگفتی تا آخر ماه پیش ما می‌مانی می‌گوید: «ننه، من مسئول آشپزخانه هستم. بچه‌های مردم می‌خواهند بگیرند و
گروهبان و یونس که جوابی ندارند بدهند به همدیگر نگاه می‌کنند. در حالی که شیرآب را می‌بندد، می‌گوید: «من وقت زیادی ندارم. می‌خواهم سحری درست کنم. اگر شما هم کمکم می‌کنید، آستین‌هایتان را بزنید بالا اگر هم کمک نمی‌کنید، مرا تنها بگذارید آقا.» گروهبان که چشمانش از ترس و دلشوره گرد شده، به یونس می‌گوید: «یونس، این زبان مرا نمی‌فهمد؛ تو حالی‌اش کن. الان بازداشتگاه پر از سربازانی است که جرمشان فقط گرفتن است. سرلشکر شب تا سحر نمی‌خوابد و مراقب سربازهاست. حالا این آقا با چه دلی می‌خواهد برای سربازها سحری درست کند؟» بدون اعتنا به گروهبان، اجاق را روشن می‌کند. گروهبان که از دست او کلافه شده، غرولندکنان از آشپزخانه خارج می‌شود و می‌گوید صبح نتیجه‌اش را می‌بینی. سربازها را زیر آفتاب داغ سرپا نگه داشته‌اند. هر کس چیزی می‌گوید. یکی می‌گوید: «سرلشکر متوجه سحری پختن شده! حالا می‌خواهد او و دیگر را در حضور همه تنبیه کند.» دیگری می‌گوید: «سرلشکر همیشه می‌خواهد را بشکند.» به فکر فرو رفته است. سربازها جور دیگری به او نگاه می‌کنند. با ورود ماشین سرلشکر به پادگان، سروصداها می‌خوابد. به دنبال ماشین سرلشکر، تانکر آب و یک کامیون پر از نظامی چماق به دست وارد پادگان می‌شود. نفس در سینه همه حبس می‌شود.
شیپور ورود سرلشکر نواخته می‌شود. لحظه ای بعد، او با سگش از ماشین پیاده می‌شود و منتظر اجرای دستورها می‌ماند. نظامی‌ها، سربازها را به صف می‌کنند و به طرف تانکر آب می‌برند. سرلشکر در حالی که پیپ اش را روشن می‌کند، با خشم و غضب به سربازها نگاه می‌کند. نظامی‌ها به هر سرباز یک آب گرم می‌خورانند. هر کس مقاومت می‌کند، بدنش از ضربات شلاق و چماق زخم می‌شود. با بغض و کینه به سرلشکر نگاه می‌کند. گروهبان، خودش را به او می‌رساند و با طعنه می‌گوید: «این کارها، نتیجه یکدندگی توست. اگر قبلاً کسی می‌توانست مخفیانه بگیرد، حالا دیگر نمی‌تواند. این کار هر روز تکرار می‌شود.» این حرف گروهبان، را سخت به فکر فرو می‌برد. او غرق در فکر است که به تانکر آب می‌رسد. وقتی درجه دارها لیوان را به دهانش می‌چسبانند، دهانش را می‌بندد. آن‌ها با شلاق و چماق می افتند به جانش. آن قدر می‌زنندش تا از می‌رود. آنگاه دهانش را به زور باز می‌کنند و یک آب گرم در گلویش می‌ریزند. یونس و گروهبان باز هم التماس می‌کنند؛ اما مرغ فقط یک پا دارد. او مدام حرف خودش را تکرار می‌کند. من باعث شدم سربازها کتک بخورند. من باعث شدم سرلشکر زورکی هر روز یک آب تو حلقوم بریزد. حالا هم باید خودم جبرانش کنم. باید کاری کنم سربازها با خیال راحت تا آخر بگیرند. باید شر سرلشکر را از سر سربازها کم کنم. گروهبان با عصبانیت می‌گوید: «آخر او سرلشکر است و تو فقط یک سربازی. هیچ می‌فهمی چه داری می گویی؟» که از بحث کردن خسته شده، به شوخی می‌گوید: «او سرلشکر است... من هم آشپزم. آشپز اگر نتواند آشی بپزد که رویش یک روغن باشد، اصلاً به درد آشپزی نمی‌خورد.» این حرف گروهبان، را سخت به فکر فرو می‌برد. او غرق در فکر است که به تانکر آب می‌رسد. وقتی درجه دارها لیوان را به دهانش می‌چسبانند، دهانش را می‌بندد. آن‌ها با شلاق و چماق می افتند به جانش. آن قدر می‌زنندش تا از می‌رود. آنگاه دهانش را به زور باز می‌کنند و یک آب گرم در گلویش می‌ریزند. یونس و گروهبان باز هم التماس می‌کنند؛ اما مرغ فقط یک پا دارد. او مدام حرف خودش را تکرار می‌کند. من باعث شدم سربازها کتک بخورند. من باعث شدم سرلشکر زورکی هر روز یک آب تو حلقوم بریزد. حالا هم باید خودم جبرانش کنم. باید کاری کنم سربازها با خیال راحت تا آخر بگیرند. باید شر سرلشکر را از سر سربازها کم کنم. گروهبان با عصبانیت می‌گوید: «آخر او سرلشکر است و تو فقط یک سربازی. هیچ می‌فهمی چه داری می گویی؟» که از بحث کردن خسته شده، به شوخی می‌گوید: «او سرلشکر است... من هم آشپزم. آشپز اگر نتواند آشی بپزد که رویش یک روغن باشد، اصلاً به درد آشپزی نمی‌خورد.» 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هر کس می‌خواهد بگیرد، سحر بیاید غذایش را بگیرد. گروهبان که حرص اش گرفته است می‌گوید: «این خبر، اول از همه به گوش سرلشکر می‌رسد. می دانی اگر نصف شب بیاید تو آشپزخانه و موقع غذا پختن غافلگیرت کند، چه بلایی سرت می‌آورد؟» با خونسردی می‌گوید: «اتفاقاً من هم همین را می‌خواهم. می‌خواهم کاری کنم که سرلشکر با پای خودش بیاید تو آشپزخانه» یونس که از ترس چشمانش گرد شده، می‌گوید: «می‌خواهی چه کار کنی ؟» می‌خندد و می‌گوید: «گفتم که... می‌خواهم آشی بپزم که رویش یک وجب روغن داشته باشد.» یونس درحالی‌که از کارهای خنده‌اش گرفته، کف شور را برمی‌دارد و می‌گوید: «چشم قربان» بعد درحالی‌که مشغول کار می‌شود، با صدای بلند آواز می‌خواند. ، را روی تخت پهن می‌کند و می‌ایستد به . از بیرون، صدای ماشین می‌آید. اول، ماشین سرلشکر و بعد یک جیپ نظامی جلو ساختمان آشپزخانه می‌ایستند. داخل جیپ، چند نظامی چماق به دست نشسته‌اند. سرلشکر و سگش از ماشین پیاده می‌شوند. سرلشکر به نظامی‌ها می‌گوید: «من می‌روم داخل... وقتی صدا زدم، شما هم بیایید.» سرلشکر، چماق یکی از نظامی‌ها را می‌گیرد و به‌طرف آشپزخانه راه می‌افتد. سگ جلوتر از او می‌رود. صدای آواز یونس و مناجات شنیده می‌شود. سرلشکر، از پشت در به صداها گوش می‌دهد. سگ، پوزه‌اش را به در آشپزخانه می‌مالد و عوعو می‌کند. سرلشکر، لگدی از سرِ حرص به سگ میزند و سرزده وارد آشپزخانه می‌شود در حال است. سطح آشپزخانه را کف غلیظی پوشانده است. یونس پشت به سرلشکر دارد، کف شور را به کف آشپزخانه می‌کشد. سرلشکر با دیدن آن دو غرولند کنان به طرفشان حمله‌ور می‌شود: «پدرسوخته‌های عوضی، شما هنوز آدم...» اما هنوز حرفش تمام نشده که سر می‌خورد و پاهایش در هوا معلق می‌شود و با کمر و دست به زمین کوبیده می‌شود. وقتی از ته دل آه می‌کشد، نظامی‌ها به سمت آشپزخانه می‌دوند و یکی پس از دیگری روی سرلشکر می‌افتند. سرلشکر زیرِ بدن نظامی‌ها گم می‌شود و صدای آه و ناله‌اش با آه و ناله نظامیها قاطی می‌شود. سحر است. سربازها با خیالی آسوده در سالن غذاخوری نشسته‌اند و دارند سحری می‌خورند. گروهبان وارد آشپزخانه می‌شود. همه آشپزها حضور دارند؛ به‌جز و یونس. یکی از آشپزها، یک سینی غذا و یک پارچ آب به گروهبان می‌دهد و می‌پرسد: «از سرلشکر چه خبر؟» گروهبان درحالی‌که لبخند می زند، می‌گوید: «خیالتان راحت باشد، بعید است تا مرخص بشود.» گروهبان از آشپزخانه خارج می‌شود و به‌طرف بازداشتگاه می‌رود. درِ بازداشتگاه را باز می‌کند و به تاریکی داخل آن خیره می‌شود. و یونس در تاریکی به نماز ایستاده‌اند. گروهبان، سینی غذا و آب را کنارشان می‌گذارد و با حسرت نگاهشان می‌کند. یک‌لحظه به یاد مرخصی می‌افتد. می‌توانست این لحظات را در کنار خانواده و در راحتی و آسایش سپری کند. او گرفتن در محله دل‌نشین خودشان، جماعت مسجد محل و در ایوان باصفای خانه آن ‌هم در کنار کربلایی و ننه نصرت را خیلی دوست داشت، اما سخت و بازداشتگاه برای او لذت ‌بخش ‌تر از هر چیز دیگری است. نثارارواح_طیبه#اموات 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌷 🌷 آیه 183 سوره بقره 🌸 يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمْ الْصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى‏ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ‏ 🍀 ترجمه:اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! روزه بر شما نوشته شده است ، همانگونه كه بر كسانى كه پیش از شما بودند نوشته شده بود، باشد كه پرهیزگار شوید. 🌷 :نوشته شده 🌷 :بر شما 🌷 :روزه 🌷 :تقوا پیشه کنید تقوا به معناى حفظ از گناهان است. 🌺 قرآن به مؤمنان واجب شدن روزه را اعلام می کند《یا أيها الذين ءامنوا كتب عليكم الصيام》البته اين روزه فقط مربوط به ما نيست بلکه قبل از اسلام در اديان ديگر هم بوده است به این خاطر می گوید 《کما کتب علی الذین من قبلکم:همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شده بود》بیشتر گناهان، از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه مى ‏گیرند. و روزه، جلوى تندى ‏هاى این دو غریزه را مى ‏گیرد و لذا سبب كاهش فساد و افزایش تقواست《لعلکم تتقون:باشد که پرهیزکار شوید یعنی باشد تا از انجام دادن گناهان پرهیز کنید》روزه‏ ى مردمان عادّى، همان خوددارى از نان و آب و همسر است، امّا در روزه خواص علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم است، و روزه ‏ى خاصّ‏الخاص علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهیز از ، خالى بودن دل از غیر خداست. 🌺 ، انسان را شبیه فرشتگان مى ‏كند، فرشتگانى كه از خوردن و آشامیدن و شهوت دورند. رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: هركسی ماه رمضان را براى خدا روزه بدارد، تمام گناهانش بخشیده مى‏ شود. در حدیث قدسى نیز آمده است كه خداوند مى‏ فرماید: «الصوم لى و اَنَا اَجزى به» روزه براى من است و من آن را پاداش مى‏ دهم. اهمیّت به قدرى است كه در روایات پاداش بسیارى از عبادات را همچون پاداش روزه دانسته‏ اند. هرچند كه روزه بر امّت‏هاى پیشین نیز واجب بوده، و در امّت اسلامى، در سال دوم هجری قمری روزه رمضان واجب شده است. از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده است كه فرمود: براى هر چیز زكاتى است و بدن ها، روزه است. 🔹پبام های آیه 183 سوره بقره 🔹 ✅ خطاب زیبا، گامى براى تأثیر گذارى پیام است. «یا ایّها الّذین آمنوا»در حدیثى از تفسیر مجمع ‏البیان مى‏ خوانیم: لذّت خطاب «یا ایّها الّذین آمنوا» سختى روزه را آسان مى‏ كند. در آیات گذشته خواندیم الذین ءامنوا أشد حبا لله:يعنى مؤمنان به خدا شديدتر است. انسان هاى عاشق مطابق دستور معشوق پیش می روند. ✅ این آیه مى‏ فرماید: فرمان مختص شما مسلمانان نیست، در امّت‏هاى پیشین نیز این قانون بوده است. و عمل به دستورى كه براى همه امّت‏ها بوده، آسان‏تر از دستورى است كه تنها براى یک گروه باشد. «كما كُتب على الّذین من قبلكم» ✅ ، فلسفه بعضى احكام همچون روزه را بیان داشته است. نتیجه روزه این است:باشد که تقوا پیشه کنید «لعلّكم تتّقون» ‌ 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
▪️▪️▪️🏴▪️▪️▪️ بسم الله الرحمن الرحيم 🌷 🌸 أَيَّاماً مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَّرِيْضاً أَوْ عَلَى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون َ 🍀 ترجمه:چند روزى معدود ، ولى هر كسی از شما بیمار یا در سفر باشد، پس تعدادی از روزهاى دیگر را روزه بگیرد و بر كسانى كه طاقت روزه ندارند لازم است كفّاره‏ اى بدهند، مسكینى را اطعام كنند. و هر كس به میل خود بیشتر نیكى كند براى او بهتر است، و اگر روزه بگیرید برای شما بهتر است اگر می دانستید. 🌷 :چند روزی 🌷 :روزهاى دیگر 🌷 :به معناى سلب طاقت و توان است. 🌷 :كفاره 🌷:كارى را با شوق و علاقه انجام دادن 🌺 در آیه قبل بیان شد ای کسانی که ایمان آورده اید بر شما نوشته شده است ، همانگونه که بر کسانی که پیش از شما بودند نوشته شده بود ، باشد که شوید. تسلیم فرمان خدا بودن، ارزش است. اگر دستور روزه گرفتن داد، باید روزه گرفت و اگر حكم به افطار كرد، باید روزه را شكست. روزه گرفتن فقط چند روزی بیشتر نیست《أياما معدودات:چند روزی معدود》اما مهربان برای بیمار و مسافر روزه را برای وقت دیگر گذاشته است《فمن کان منکم مریضا أو على سفر فعدة من أيام أخر》البته سفر اگر کمتر از ده روز باشد روزه نباید بگیرد و در وقت دیگر قضای آنها را به جا آورد یعنی تا قبل از رمضان سال بعد به جا آورد. به هر حال اگر یا مریضى روزه گرفت، روزه‏اش باطل و باید قضاى آن را به جا آورد. همین خداوند که می فرماید روزه بگیر برای و می گوید روزه نگیر این یک دستور است و اگر بیمار یا مسافر روزه گرفت خود نافرمانی و مرتکب معصیت شده است. 🌺 امام صادق علیه السلام فرمودند: حتّى اگر نسبت به شیر یا نگرانى داشت، باید روزه خود را افطار نماید و این نشانه ‏ى رأفت خداوند است. خداوند مهربان برای افرادی که طاقت ندارند مانند پیرمرد یا پیرزنی که برای آنان بسیار دشوار است و هر کسی که به هیچ وجه طاقت روزه را ندارد و اگر بیماری و ضرر همچنان تا ماه رمضان سال بعد ادامه داشت می فرماید به جای آن به مسکین طعامی بدهید که این اطعام مسکین را می نامند در رساله های مراجع آمده به ازای هر روز تقریبا 750 گرم گندم یا جو یا برنج مانند آنها بدهد کافی است و بعضی مراجع بیشتر از این مقدار اعلام کردند《 و علی الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین: و بر کسانی که طاقت روزه ندارند لازم است کفاره ای بدهند مسکینی را اطعام کنند》 🌺《فمن تطوع خیرا فهو خیر له:پس هر کسی با و بیشتر نیکی کند برای او بهتر است - در این آیه سیر کردن یک گرسنه به عنوان کفاره واجب است ولی بیشتر از آن مستحب است 》《 و أن تصوموا خير لكم إن كنتم تعلمون:و اگر روزه بگیرید برای شما بهتر است اگر می دانستید 》در پایان آیه به مؤمنان می فرماید که روزه گرفتن برای شما بهتر است زیرا آثار خوبی دارد که به خود انسان بر می گردد و نبايد بدون دليل و عذر شرعى عمدا روزه گرفته نشود زیرا در این صورت نافرمانی خداوند مرتکب شدیم》 🔹پيام های آیه 184 سوره بقره 🔹 ✅ براى هر فرد در هر شرایطى، قانون مناسب دارد. در این آیه، حكم مسافران، بیماران و سالمندان بیان شده است. ✅ اگر انسان یا در شرایطى نمى‏ تواند روزه بگیرد، باید در ایام دیگرى قضا كند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فعدة من ایّام اُخر» ✅ قصد ، به تنهایى مانع روزه نیست، در سفر بودن لازم است وقتی از مسافت شرعی شهر خارج شد روزه اش را می شکند نه اینکه هنوز سفر نکرده ✅ ، شرط تكلیف است. «على الّذین یطیقونه» ✅ سبب رشد و قرب است كه با علاقه و رغبت باشد. «فمن تطوّع» ✅ ، آثار خوبى دارد كه به خود انسان باز مى ‏گردد (ان تصوموا خیر لکم ) ▪️▪️🏴▪️▪️
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌷 🌷 آیه 225 سوره بقره 🌸لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِى أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاِخذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ‏ 🍀 ترجمه:خداوند،شما را به خاطر سوگندهاى لغو مؤاخذه نمى‏كند، امّا به آنچه دلهاى شما كسب كرده، مؤاخذه مى‏ كند وخداوند آمرزنده و بردبار است. 🌷 :جمع يمين به معنای قسم است 🌷 :آمرزنده 🌷 :بردبار 🌸 انسان ها گاهی وقت ها حرف و سخن آنها از روی و و قلب آنها نیست به این خاطر خداوند آسان می گیرد و مؤاخذه نمى کند اگر کسی از روی عادت می خورد این جور قسم ها را لغو می گوید یعنی ارزشی ندارند و خداوند هم مؤاخذه اى نمى كند اگر قسم از روى بى توجّهى و یا در حال عصبانیّت و بدون فكر و اراده و یا پر حرفى و عجله از انسان سرمى‏ زند،ارزشی ندارد و به آن قسم عمل نشود. پس به قسم در حال نباید عمل شود.{لا یؤاخذكم الله باللغو فى أيمانكم: و خداوند شما را به خاطر قسم هاى لغو مؤاخذه نمى كند} 🌸 {ولكن یؤاخذكم بما كسبت قلوبکم:اما به آنچه دلهای شما کسب کرده مؤاخذه مى کند }اما قسم هایی كه با توجّه و در حال عادّى، به نام خداوند براى انجام كار مفید یاد شود. این قبیل سوگندها شرعاً واجب‏الاجرا مى‏‌باشد و باید به آن عمل شود مثلا فردی از روی اختیار و اراده قسم خورده که فلان کار نیک را انجام دهم باید انجام دهد و شكستن آن مى‏باشد و اگر به قسم خود عمل نکرد باید آن را انجام دهد و یکی از موارد زیر را انجام دهد: 1⃣ 2⃣ اعطاى لباس به ده فقیر 3⃣ كردن یک برده(زندانی) 4⃣ اگر هیچ کدام را نمی تواند باید سه روز را بگیرد. 🌸 هر وقت از مؤاخذه و يا عذاب در آیات مختلف صحبت می کند و هم در کنار آنها قرار می دهد . اگر قسم بی جا خوردید نا امید نباشید و توبه کنید زیرا خداوند آمرزنده ی بردبار است. {و الله غفور حلیم: و خداوند آمرزنده بردبار است} 🔹 پيام های آیه225سوره بقره 🔹 ✅ مسئولیّت ، وابسته به اراده و انتخاب اوست. خداوند لغزش‏هایى را كه در شرائط غیر عادّى از انسان صادر شود، مى‏ بخشد. «لا یؤاخذكم اللّه باللغو» ✅ یكى از جلوه‏هاى و مغفرت الهى، گذشت از خطاهاى غیر عمدى انسان است. «لا یؤاخذكم اللّه... غفور رحیم» ‌ 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸