eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
به سید می‌گفتن: اینا ڪی هستند مياري ؛ بهشون مسئوليت میدی؟! می‌گُفت: ڪسی ڪه تو راه نیست، اگه بیاد توی مجلس اهـل بیٺ و یه گوشه بشینـه و شما بهش ندی، میـره و دیگه هم برنمی‌گرده اما وقتی تحویلش بگیری؛ همین راه میشه!...🦋 📕 کتاب علمدار. اثر گروه شهید هادی ‌ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
به مناسبت تولد . 📅تاریخ تولد : ۹ خرداد ۱۳۶۷ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ شهریور ۱۳۹۰ . 🥀مزار شهید : بابل .‍در متولد شد، تا زودتر از تابستان به قلبِ خانواده گرما ببخشد... 🍃پدر عاشق بود و جنگ های نامنظمش و دل سپرده به طنینِ روح نواز دعای کمیل در جبهه ها... پس نامش را در شناسنامه گذاشتند و بر زبان خواندند کمیل ❤️ . 🍃خو گرفته با و رشد کرد و بزرگ شد... . 🍃 سرانجام در ماهِ دوم آموزشیِ سربازی جذب شد🙂 🍃برای کمیل اما اینجا پایانِ راه نبود...حالا همه تلاشش رفتن به یگانِ ویژه بود. . 🍃میخواست در بالاترین قله خدمت بایستد و جان فشانی کند.🥀 . 🍃عضو صابرین شد و خدمت می‌کرد. . 🍃آرزوی شهادت به دل داشت...در زیباترین لحظات زندگی اش هم را طلب می‌کرد🕊 🍃خبر رسید گروهِ پا درون کشور گذاشته...یگانِ صابرین برای کوتاه کردن دستِ متجاوزان راهی شدند... . 🍃و در این میان کمیل و چندین تن از همرزمان آماده بودند...🕊 . 🍃به تاسی از (س) تیر به پهلویش نشست و روح از تنش پر کشید...😔 کمیل، شد🇮🇷 . ، مدافع وطن ⚘ . 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🍃نامردانِ ؛ زمانی که چشم های نیمه گشوده ات را دیدند، تاب نیاوردند و از هراس آن چشم های امیدوار ؛ تیر آخر را بر سرت زدند و همچون شهیدت آغوش را لبیک گفتی... 🍃تو؛ تازه دامادِ شهیدی! آخر روز عقدت به شهادت رسیدی و این نیز عروسی آسمانی بود برای تویی که همیشه خود را مدیون حسینِ فاطمه میدانستی. مخصوصا آن زمان هایی که تمام کارهای را به تنهایی میکردی و در آخر با تواضع گوشه ی هیئت می ایستادی و میکردی♡ 🍃ثابت کردی خود را و خدا نیز خریدار عاشقانه هایت شد. شهیدِ خدایی! میشود رسم عاشقی کردن را نیز به ما بیاموزی؟! 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٧ مرداد ۱٣٧۰ 📅تاریخ شهادت : ۱٧ خرداد ۱٣٩۶ 🕊محل شهادت : مجلس شورای اسلامی 🥀مزار شهید : بهشت زهرا سلام خدا🖐 بر دستهـ👐ـایے ڪه خاڪ🐾 را خانـ🏡ـۀ خـ😇ـدا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🍃تو؛ تازه دامادِ شهیدی! آخر روز عقدت به شهادت رسیدی و این نیز عروسی آسمانی بود برای تویی که همیشه خود را مدیون حسینِ فاطمه میدانستی. مخصوصا آن زمان هایی که تمام کارهای را به تنهایی میکردی و در آخر با تواضع گوشه ی هیئت می ایستادی و میکردی♡ 🍃ثابت کردی خود را و خدا نیز خریدار عاشقانه هایت شد. شهیدِ خدایی! میشود رسم عاشقی کردن را نیز به ما بیاموزی؟! 🌸به مناسبت سالروز 🎂🎂🍬🍬🍬🍬🍬💐💐💐🍬🍬 📅تاریخ تولد : ۱٧ مرداد ۱٣٧۰ 📅تاریخ شهادت : ۱٧ خرداد ۱٣٩۶ 🕊محل شهادت : مجلس شورای اسلامی 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🕊صبحتون منور به لبخند 🌷🌷 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🦋🦋🦋
در سال 1367# دوره تازه راه اندازی شده و کودکان برای این کار مورد تایید قرار گرفته بود. ایشان در آن سال به عنوان این در مرکز کودکان شد. 🍃🌷🍃 ایشان در سال 1371# به همراه همسر، پسر ۸ ساله و دختر ۶ ساله اش برای مدت سال به رفت و در بخش بالینی وابسته به لندن دوره گذراند و سپس به و به عنوان عملی کودکان مشغول به شد. 🍃🌷🍃 آنها توانستند را در سال 1378# ایجاد کنند. در این برای تمامی مبتلا به ایمنی تشخیص داده شده و گردید. 🍃🌷🍃 سپس تمامی تکمیل شده در افزار شده و گردید. تا کنون مقاله در با در سال های 2002#، 2006# و 2013 شد و در مجموع 2000 مبتلا به ایمنی شده اند. 🍃🌷🍃
‍ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ هرچه از خواندم ، شنیدم و دیدم،بیشتر دلم سوخت. دهه هاو ها، گوی سبقت دردست گرفته، نَفسشان را برای به بردندو خبر شد تلنگر این روزهای سرگردانی. جمله معروف دهه شصتی ها اندبه گوش همه آشنا است اما من می گویم نسل پخته ای بودند.همان ها که دست ما را گرفتند و سوی بردندو راه را نشانمان دادند.همان ها که تا خبردفاع از حرم شد پیش قدم شدند و راه را برای کوچکترها آسان کردند. نادرحمید از همان دهه شصتی های پخته و با غیرت است.در این که غربتش دل را می شکند به این می اندیشم که های هیئت، حال اسرا را خوب فهمیدند و برای غریبی آنهادر سوختند که وقتی حرف بی حرمتی به حرم ها شد بند پوتین ها را محکم ترکردند و راه افتادند. شاید هم در روضه ، زینب مضطر را برای حاجتشان قسم دادند که نصیبشان شد.اما نمی دانم برای خرابه شام و رقیه چه کردند که دلتنگی های برای پدرشد سهم دخترانشان😭 شهید جان! قدر و روضه هایش را شما فهمیدید و حاجت روا شدید. جامانده ایم از راه شما و از هیئت حسین. اسیر دنیایی شده ایم که ما را وجدانمان کرد. برایمان طلب بخشش کن همانگونه که در وصیتنامه ات نوشتی ‏ءُ 🍃به مناسبت 📅تاریخ تولد : ۲ شهریور۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۶ مهر۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : اهواز 🕊محل شهادت : سوریه
‍ 🍃هزار و چهارصد و اندی سال پیش، میثم ها را به تاوانِ عشق و محبت (ع) آویزِ نخل ها می‌کردند. امروز هم مقدر است میثمی متولد شود تا جُرمَش به علی(ع) و آلِ علی(ع) باشد!! 🍃بیست و سومین روزِ اردیبهشت ۶۳ سربازی از لشکرِ عاشورایی در آغوش چشم گشود...نامش را نهادند تا نمونه عینی میثمِ تَمّاری شود، کشته به عشقِ علی(ع)❤ 🍃برادر شهید بود و عاشق اهل بیت(ع) و دست پرورده مادری که با شیره جان، عشق (ع) را به کامِ شیر پسرش می‌داد🙂 🍃به واسطه پدر پایش به و و باز شد تا اینکه در سال ۸۰ لباسِ مقدس پاسداری را به تن کرد. زمزمه جسارت به (علیهم السلام) آرامش را از جانش ربود. 🍃بابایِ مهربان، فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را به بانوی می‌سپارد و خود راهی دیار می‌شد. از (س) خواسته بود شرمنده حضرت سقّا (غیرت الله) نشود که نشد. 🍃بعد از مقاومت بسیار، حین برگرداندن همرزمش، خود نیز شهد شیرین را نوشید. تیری که سرِ میثم را به پای انداخت... 🍃روزی که در پیکرش را به آغوش برادرانش سپردند، دستی در بدن نداشت. میثم، بر نخلِ عشقش به علی(ع) آویز شد و میثم وار، نه زبان و دست که و دست هایش را در راه معشوقش فدا کرد😔 🍃وصیت کردی مزارت سنگ نشود و تنها "کلنا عباسک یا زینب"رویش نقش بزنند. حالا مزارت جاییست که حسِ "سرد نبودت" را به "گرمی حضورت" تبدیل می‌کند تا دخترها طعمِ شیرینِ داشتنت را به کام بکشند و دلگرم باشند به حضورِ آسمانی خود🌺 ♡ ،بابا میثمِ فاطمه ها♡ 🍃به مناسبت سالروز 🔷تاریخ تولد : ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳ 🔷تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴ 🔷مزار : قطعه ۲۹ بهشت زهرا 🔷محل شهادت :حلب
‍ ‍ 🍃در متولد شد، تا زودتر از تابستان به قلبِ خانواده گرما ببخشد... پسری متولدِ روزِ خردادماه 🍃پدر عاشق بود و جنگ های نامنظمش و دل سپرده به طنینِ روح نواز دعای کمیل در جبهه ها...پس نامش را در شناسنامه گذاشتند و بر زبان خواندند کمیل 🍃خو گرفته با و رشد کرد و بزرگ شد...دیپلم گرفت و در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل داد اما چیزی از عشقش به (ع) کم نشد. سرانجام در ماهِ دوم آموزشیِ سربازی جذب شد 🍃برای کمیل اما اینجا پایانِ راه نبود...حالا همه تلاشش رفتن به یگانِ ویژه بود. میخواست در بالاترین قله خدمت بایستد و جان فشانی کند. عضو صابرین شد و خدمت می‌کرد. 🍃آرزوی شهادت به دل داشت...در زیباترین لحظات زندگی اش هم را طلب می‌کرد 🍃خبر رسید گروهِ پا درون کشور گذاشته...یگانِ صابرین برای کوتاه کردن دستِ متجاوزان راهی شدند. و در این میان کمیل و چندین تن از همرزمان آماده بودند... 🍃به تاسی از (س) تیر به پهلویش نشست و روح از تنش پر کشید. کمیل، شد 🍃امروز هم برای این وطن، مدافعانی قد علم کرده اند تا حافظِ جانِ مردم سرزمینشان باشد ، مدافع وطن⚘ به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۹ خرداد ۱۳۶۷ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ شهریور ۱۳۹۰ 🥀مزار شهید : بابل •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
قسمت اول و مدافع سلامت، حاج مهدی حبیب پور 🍃🌷🍃 درتاریخ    ۱۳۶۱/۶/۱۶#  در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. متاهل بود و دو فرزند به یادگار دارد، یک پسر ویک دختر  🍃🌷🍃 ایشان جوادالائمه (ع)🌷بود. از   وارد شد و از همان کار‌های و را شروع کرد خیلی می‌کرد و 🤍 هم به داده بود. 🍃🌷🍃 ایشان در کار‌های ، ،، نور و... بود. ۱۸ بود که ماه در شان حسن (ع)🌷 داشتند و مراسم هم احسان پهن می‌شد. 🍃🌷🍃 سال‌ها قبل همراه جواد (ع)🌷را کرده بود. حدود ۲۰۰ محروم را پوشش گرفته و معیشتی و کالا در می‌گذاشت. 🍃🌷🍃 از دهه نود تصمیم به گرفت یک خیاطی راه انداخت که حدود  ۸۰# نفر از خانواده به صورت در آن بودند و ۲۰#، ۳۰# نفر هم با داشتند. 🍃🌷🍃 ادامه دارد👇👇
‍ 🍃دل که به یارت دهی؛ عاشق که شوی؛ جانانت میشود همانی که زمان و مکان بهر وصال او؛ تفاوتی ندارد. تمامِ تنت چشم میشود تا بیابی اورا؛ دل، تنگِ آغوشش میشود و آرام را از روزگارت میگیرد. 🍃فرقی ندارد شام باشد یا . بقیع باشد یا اصلا در همین تهران، پاک که باشی؛ دل که وصل شده باشد، رزق میشود شهادت آنهم با امضای . برادرت را خدا در سال ۶۷ میان عملیات مرصاد گلچین کرد و تو نیز راه برادر را در پیش گرفتی؛ محافظ مجلس بودی و با افراد زیادی رو به رو میشدی؛ بارها و بارها آسیب دیدی و آزارت دادند اما سکوت کردی و آرام گرفتی تا مبادا وظیفه خود را نسبت به این نظام خدشه دار کنی... 🍃ورد زبانت بود که میخواهی شوی؛ عشق به عقیله ی بنی هاشم دیدگان زمینی ات را بسته بود و آن ها را به آسمان گشوده بود. مشغول انجام خدمت بودی، که تروریست های تکفیری ناجوانمردانه از پشت حمله کردند؛ همچون همیشه تو و دوستانت فداکارانه میان میدان بودید؛ به فاطمه ی زهرا(س) اقتدا کردی و از ناحیه صورت مجروح شدی، بر زمین افتادی اما وجودت تمام تلاشش را میکرد تا بایستد و نگذارد تکفیری ها لحظه ای آرامش مردمِ را برهم زنند... 🍃نامردانِ ؛ زمانی که چشم های نیمه گشوده ات را دیدند، تاب نیاوردند و از هراس آن چشم های امیدوار؛ تیر آخر را بر سرت زدند و همچون شهیدت آغوش را لبیک گفتی... 🍃تو؛ تازه دامادِ شهیدی! آخر روز عقدت به شهادت رسیدی و این نیز عروسی آسمانی بود برای تویی که همیشه خود را مدیون حسینِ فاطمه میدانستی. مخصوصا آن زمان هایی که تمام کارهای را به تنهایی میکردی و در آخر با تواضع گوشه ی هیئت می ایستادی و میکردی♡ 🍃ثابت کردی خود را و خدا نیز خریدار عاشقانه هایت شد. شهیدِ خدایی! میشود رسم عاشقی کردن را نیز به ما بیاموزی؟! 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٧ مرداد ۱٣٧۰ 📅تاریخ شهادت : ۱٧ خرداد ۱٣٩۶ 🕊محل شهادت : مجلس شورای اسلامی 🥀مزار شهید : بهشت زهرا
قسمت دوم ایشان فارغ التحصیل در رشته ی کارشناسی هوش بری اتاق عمل از دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بود. در بسیج محله فعال بود. معمولاً برای نماز مغرب و عشا به مسجد امام‌ حسن مجتبی (ع)⚘می‌ رفت. هیئتی هم بود و از اعضای پای کار یا زهرا (س)⚘ شهرکرد بود. دوره‌ های بسیاری را در فنون نظامی دیده بود.از زمانی که ۸ یا ۹ سال داشت عضو پایگاه بسیج محله شد و در پایگاه بسیج ، هنرهای رزمی ، شنا و اسلحه شناسی رو خوب یاد گرفت. ۲۰ ساله بود که نجات استخر شهدای معلم شد و در رشته ی غواصی فعالیت می‌کرد. در ۱۵ سالگی قهرمان کاراته بود. در صخره نوردی و کوهنوردی و یخ نوردی هم مهارت داشت و هفته‌ ای یکی دو مرتبه با دوستانش به کوهنوردی می‌ رفت. عضو گردان عاشورا و مسئول نیروی انسانی پایگاه بسیج مسجد امام حسن (ع) بودم. سوار کاری با اسب را هم به خوبی یاد گرفته بود و گواهینامه ی رانندگی آمبولانس هم داشت. از هر فرصتی برای گرفتن و نو استفاده می‌کرد. از بیکاری بیزار بود. در مورد رایانه استاد بود. از همه‌ ی مسائل سخت افزاری و نرم افزاری سر در می‌آورد. ادامه دارد👇👇
قسمت هفتم در حال حاضر یک کارگاه تولید ماسک با عنوان حسن قاسمی که به اصرار فعالان بسیجی یا زهرا (س)⚘ نامگذاری شد. پسرم از اعضای این هیئت بود. بسیجیان به انتخاب خود نام شهید رو برای کارگاه انتخاب کردند تا فعالیتشان با نام و یاد شهدا🍃⚘🍃متبرک بشه. سرانجام محمد حسن قاسمی هم در نیمه ی مرداد ماه سال ۱۳۹۵ درحال انتقال مجروحان بود که آمبولانس شان مورد هدف تکفیری ها قرار گرفت و به رسید.🍃⚘🍃 پیکر پس از تشییع با شکوهی در گلزار شهدای شهرکرد خاکسپاری شد. ادامه دارد👇👇
قسمت اول مدافع وطن، پژمان بابادی عکاشه 🍃⚘🍃 درتاریخ   ۱۳۵۴/۶/۱   در شهرضا،  استان اصفهان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان برای نشر معارف حسینی و راه اندازی های مذهبی فعالیت های زیادی داشتند و فرزندان خود را با و حسین (ع)⚘ و بیت(ع)⚘ بزرگ کردند. 🍃⚘🍃 از همان کودکی با مجالس وعظ و سوگواری ابا عبدالله الحسین (ع)⚘آشنا شد.در همان ایام به علت نداشتن مکان در شهرک محل سکونت شان در منزل پدرایشان مردم تجمع می-کردند و در غم ابا عبدالله الحسین (ع)⚘به عزاداری و زنجیرزنی می پرداختند. 🍃⚘🍃 در سال 1361 تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان «اسلام آباد» آغاز و بعدمقطع  راهنمایی ،و پس از آن در رشته علوم انسانی دبیرستان «امام خمینی» ثبت نام کرد. ایشان پس از 2 سال تحصیل در این رشته به و علاقمند و در این رشته در هنرستان هنرهای تجسمی شهرضا ادامه تحصیل داد و در سال 1375  دیپلم گرفت. در اردیبهشت ماه سال 1376 به خدمت سربازی رفت و دوران آموزش را در پادگان «مالک اشتر» مبارکه سپری و بقیه ی خدمتم را در منطقه مقاومت بسیج سپاه اصفهان سپری کرد. 🍃⚘🍃 ادامه دارد
قسمت چهارم به روایت از همسر : هر سال ظهر پدر طبق نذرشان ی حسین علی.و از ابوالفضل علیه السلام دعوت می کردندو با احترام و اکرام از آنان پذیرایی می کردند. هم طبق نذری که داشت توزیع غذا را به عهده می گرفت. در قبل از توزیع غذا مقداری از نذر را   و کردندکه میخواهم شام برای همکاران و پرسنل وظیفه ببرم. 🍃⚘🍃 روز خانواده همگی جهت عزیمت دادن به سمت بارگاه ملکوتی امامزاده شاهرضا⚘مهیا شدند که هم در این جمع حضور داشتند. 🍃⚘🍃 اما راس ساعت #8 صبح طی تماس تلفنی از ستاد# نیروی انتظامی دهاقان جهت مقابله با در شهرستان سمیرم فراخوانده شدند. 🍃⚘🍃 ادامه دارد👇👇