قسمت دوم
ایشان فارغ التحصیل در رشته ی کارشناسی هوش بری اتاق عمل از دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد بود.
در بسیج محله فعال بود. معمولاً برای نماز مغرب و عشا به مسجد امام حسن مجتبی (ع)⚘می رفت. هیئتی هم بود و از اعضای پای کار#هیئت یا زهرا (س)⚘ شهرکرد بود.
دوره های بسیاری را در فنون نظامی دیده بود.از زمانی که ۸ یا ۹ سال داشت عضو پایگاه بسیج محله شد و در پایگاه بسیج ، هنرهای رزمی ، شنا و اسلحه شناسی رو خوب یاد گرفت.
۲۰ ساله بود که #غریق نجات استخر شهدای معلم شد و در رشته ی غواصی فعالیت میکرد. در ۱۵ سالگی قهرمان کاراته بود. در صخره نوردی و کوهنوردی و یخ نوردی هم مهارت داشت و هفته ای یکی دو مرتبه با دوستانش به کوهنوردی می رفت.
عضو گردان عاشورا و مسئول نیروی انسانی پایگاه بسیج مسجد امام حسن (ع) بودم. سوار کاری با اسب را هم به خوبی یاد گرفته بود و گواهینامه ی رانندگی آمبولانس هم داشت.
از هر فرصتی برای #فرا گرفتن #مهارت و #دانشی نو استفاده میکرد. از بیکاری بیزار بود. در مورد رایانه استاد بود. از همه ی مسائل سخت افزاری و نرم افزاری سر در میآورد.
ادامه دارد👇👇
قسمت سوم
به راحتی میتوانست قطعات یک سیستم با کیفیت را انتخاب کندو بخرد و سیستمی آماده با نصب همه ی نرم افزارهای مورد نیاز را تحویل بدهد. اگر سیستمی مشکلی پیدا میکرد عیب یابی و تعمیرش میکرد.
رشته ی تحصیلی اش تکنسین هوش بری اتاق عمل بود ولی در بیمارستان از آموختن هیچ چیزی کوتاهی نمیکرد. در #سوریه به فاصلهی یکی دو هفته از رفتنش به عنوان #مسئول بیمارستان انتخاب شد.🍃⚘🍃
وقتی بیمارستانی را تحویل میگرفت صفر تا صد کارها را یک تنه راه اندازی میکرد و تحویل پرسنل می داد. فرقی نمیکرد بخش رادیولوژی باشه یا آزمایشگاه یا اتاق عمل یا ...🍃⚘🍃
قاعده و قانون هر کدوم رو به خوبی می دانست و معتقد به کار ، بر مبنای آخرین دانش و فناوری روز بود. چون زبان انگلیسی را خوب میفهمید مطالب لازم را از به روزترین منابع تخصصی اش میدیدو اجرا میکرد.
دوره ی امداد و نجات جاده ای رو هم دیده بود و همیشه در صندوق عقب ماشینش جعبه ی امداد و نجات جاده ای همراه داشت.
اهل شعر و ادبیات هم بود. دفتری داشت که اشعار و نوشته هایش رو در آن می نوشت.🍃⚘🍃
ادامه دارد👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شاهکارقرائت من سوره:یونس
#آیه:7الی10
#القاری:الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد
#سلطان القرا
#حنجره طلایی
#صداملکوتی
#صدامکه
▪️🍃🌹🍃▪️
﷽
✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃
🍃🌹🍃▪️ـــــــــــــــــــــــ
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
🍃🌹🍃▪️ــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا علی ابن موسی:
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ
▪️🍃🌹🍃▪️
#امام_زمان #صبح_بخیر #سلام
آقای امیری و ساسان نزدیک ما شدند قدم برداشتم به طرف ساسان کنارش ایستادم
خیلی از دستم ناراحته هیچ محلی بهم نداد
آقای امیری رو کرد به بچه ها
_میخوایم بریم مسجد جامع خرمشهر
یکی از بچهها به اعتراض گفت
پس چرا مسجد ما رو ببرید کانالی که ابراهیم هادی اونجا شهید شده
آقای امیری تبسمی زد
_چشم اونجا هم میبریمتون صبور باشید همه جاها رو بهتون نشون میدیم اما الان تو برنامهمون هست بریم مسجد جامع خرمشهر
نزدیک مسجد که رسیدیم ما رو نگه داشتن آقای امیری گفت بچهها این مسجد یه روزی به هدایت آیت الله موسوی محل فعالیتهای ضد رژیم پهلوی داشته و اولین شهید انقلاب در جلوی این مسجد از خرمشهر خانمی بوده به نام شهناز محمدی که با شلیک گلوله به شهادت رسیده شادی روحش یک صلوات بفرستید
همه با هم گفتیم اللهم صل علی محمد و آل محمد
رو کردم به ساسان
شنیدی داداش میگه اولین شهید این شهر خانم بوده
ساسان روش رو از من برگردوند
آقای امیری وارد مسجد شد بقیه هم به دنبال اون اومدیم تو مسجد. آقای امیری رفت با یه آقایی صحبت کرد و با هم اومدن پیش ما آقای امیری رو کرد به جمع
_عزیزان سردارباقرزاده مسئول تفحص شهدا میخوان در مورد این مسجد و عزیزانی که خون پاکشون در این شهر ریخته شده صحبت کنند...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️
جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
قسمت پنجم
[میگفت امام حسین (ع)⚘فقط سینه زن نمیخواهد کسی را میخواهد که در دنیای امروز اگر نیاز شد اسلحه دست بگیرد و برود از او دفاع کند. این حرفی را که می زد خودش هم پایش می ایستاد و درستش را انجام می داد و به همه نشان می داد که چطور باید آن کار را درست انجام داد.]
حدود ۹ ماه از دوران سربازیش میگذشت که در بیمارستان بقیه الله تهران پذیرفته شد و در بدو ورود به جای آموزش نظامی ، پاسداری مخصوص پرسنل بیمارستان ، دوره ی تکاوری ویژه ی یگان صابرین که برای اعزام به سوریه آماده می شد رو گذراند.🍃⚘🍃
پس از آموزشهای نظامی مشغول به کار شد. قبل از گرفتن اولین شیفت کاریش سراغ اتاقی رو گرفت که برای سوریه ثبت نام میکردند. اول رفت برای سوریه ثبت نام کرد🍃⚘🍃 و بعد اولین شیفت کاریش رو گرفت.
بالاخره رفت سوریه
تکنسین بیهوشی و مسئول بیمارستان های میدانی در چند منطقه از سوریه بود. حدود ۳ سال #مدافع حرم بی بی زینب سلام الله علیها⚘ بود.
ادامه دارد👇👇
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
کسب درامد تضمینی ماهیانه ۵۰ تا ۸۰ میلیون❌
تو کانال زیر " کاملا رایگان "بهت یاد میدن چطوری با یک گوشی ساده و فقط روزی ۳ ساعت کار پول در بیاری
هیچ محدودیتی نداره خانه دار،کارمند،دانشجو،لیسانس،
دیپلم،۱۰ ساله یا ۶۰ ساله همه میتونن یاد بگیرن و کار کنن👇
https://eitaa.com/joinchat/1319437169C1facee342e
سریع عضو شو چون رایگان اموزش میدن محدود عضو میگرن 😍👆
سلام من محمد هستم ۳۰ ثانیه وقت بزار و متن زیر رو بخون 👇
از بی پولی خسته شده بودم و نمیدونستم چیکار کنم، دنبال یه کار بودم که درآمدش عالی باشه وقت زیادی هم نخواد تا با کانال زیر آشنا شدم کاملا رایگان بهم یاد دادن چیکار کنم تو یک ماه اول تونستم با کار هایی که میگن ۲۴ میلیون کسب درآمد کنم در کمتر از ۴ ماه تونستم دنا پلاس بگیرم لینکش رو میزارم این پایین همین الان واردش شو همونطوری که زندگیه من رو عوض کرد زندگیه تورو هم عوض میکنه👇
https://eitaa.com/joinchat/1319437169C1facee342e
قسمت ششم
در یکی از عملیات ها در حال #انتقال مجروحان بود که آمبولانس در منطقه ی « حلب » سوریه مورد هدف قرار گرفت. یک پزشک مفقود ، یک پرستار اسیر و یک پرستار دیگر با اصابت ۸ گلوله مجروح وشهید محمد حسن قاسمی هم به شهادت رسید.🍃⚘🍃
پیکرش در سوریه بود تا این که پس از گذشت نزدیک به ۴ ماه تفحص و شناسایی شد و صبح روز ( شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ ) وارد فرودگاه بینالمللی شهرکرد شد.
به روایت از پدرشهید :
#محمدحسن یک سرباز به تمام معنا برای اسلام ناب و ولایت بود. با وجود اینکه کارشناس اتاق عمل بود اما مدیر ، راننده آمبولانس و رزمنده نیز بود و با هر نوع تفنگی میتوانست رزم کند.
برای تقویت جسم ، ورزش های مختلفی انجام می داد و در #کیوکوشین کاراته استاد بود. در #شنا نجات غریق بود. #صخره نوردی و #سنگ نوردی رو هم انجام میداد و به این صورت توانایی جسم خودش رو بالا می برد.
#محمد حسن همیشه نسبت به مردم کشور خود احساس مسئولیت و تعهد میکرد و همان طور که در جبهه ی مقاومت حضور داشت اگر در حال حاضر زنده بود به عنوان مدافع سلامت فعالیت می کرد.
ادامه دارد👇👇
قسمت هفتم
در حال حاضر یک کارگاه تولید ماسک با عنوان #شهید حسن قاسمی که به اصرار فعالان بسیجی #هیئت یا زهرا (س)⚘ نامگذاری شد. پسرم از اعضای این هیئت بود. بسیجیان به انتخاب خود نام شهید رو برای کارگاه انتخاب کردند تا فعالیتشان با نام و یاد شهدا🍃⚘🍃متبرک بشه.
سرانجام#شهید محمد حسن قاسمی هم در نیمه ی مرداد ماه سال ۱۳۹۵ درحال انتقال مجروحان بود که آمبولانس شان مورد هدف تکفیری ها قرار گرفت و به #شهادت رسید.🍃⚘🍃
پیکر#شهید پس از تشییع با شکوهی در گلزار شهدای شهرکرد خاکسپاری شد.
ادامه دارد👇👇
قسمت هشتم
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهیدسرفراز
💠 شهید محمد حسن قاسمی💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد🌹
پایان
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#شهیدمدفعحرم.....🕊🌹
|💔| #بسیجیشهیـدسجـادباوی🍃
تاریخ تولد: ۱۳۵۹/۰۳/۰۲
محل تولد: کوت عراق
تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۵/۱۹
محل شهادت: ادلب_سوریه
وضعیت تأهل: متأهل_دارای۲فرزند
محل مزارشهید: گلزارشهدایاهواز
#دربارهیشهیـد👇🌹🍃
✍...این دلیرمرد جنوبی برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه خاتون(س) به سوریه اعزام شد و به نبرد با تکفیری های آمریکایی پرداخت.
وی پس از حضور در جبهه مقاومت توسط عمال رژیم صهیونیستی و نیروهای تکفیری در روز پنج شنبه 19 مرداد ماه سال 1396 به فیض شهادت نائل آمد و نام خود را در دفتر شهدای اسلام به ثبت رساند.
#سالروزشهادت....🕊🌹🌹
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
✅گشتیم و گشتیم، ذکری بالاتر از صلوات پیدا نکردیم!
🔶وجود نازنین شیخ الائمّه، امام جعفر صادق (علیهالسّلام) میفرمایند:
از شامگاه پنجشنبه و شب جمعه، فرشتگانی با قلمهایی از طلا و لوحهایی از نقره، از آسمان به سوی زمین میآیند و تا غروب روز جمعه ثواب هیچ عملی را نمینویسند به جز صلوات بر «محمّد و آل محمّد» (علیهمالسّلام)؛
📚منلایحضرهالفقیه، ج۱ ،ص۴۲۴
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔴توبه واقعی (از تهِ دل)
از مهمترین #وظایف_شیعیان نسبت به امام عصر انجام توبه واقعی است. یکی از اصلیترین دلایل غیبت امام زمان، گناهانی است که از انسانها سر میزند.
امام زمان در توقیع خود به شیخ مفید، گناهان ما را دلیل اصلی غیبت میدانند و میفرمایند: پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده میدارد، اعمال ناخوشایندشان است که به ما میرسد و از آنان نمیپسندیم و انتظار نداریم!
📚 کتاب مکیال المکارم ج ۲
🌱#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
🦋🦋🦋
قسمت اول
#شهید دفاع مقدس،#نعمت الله ملیحی
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۴۱/۶/۲۳# در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.#شهید ۲۳#ساله بود.
🍃🌷🍃
۴فرزند بودند، ۲ برادر و ۲خواهر
ایشان #متاهل بود، نامزد داشت، ولی هنوز زندگی مشترکشان را شروع نکرده بودند.
🍃🌷🍃
از #شهدای گردان #حمزه سیدالشهدا (ع)🌷 #لشکر ویژه 25#کربلا بود
روز #هشتم عملیات والفجر 8 بر اثر #حمله شیمیایی دشمن بعثی /مصدوم و #هشت روز بعد در 6#اسفند 1364# در بیمارستان به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#جانباز #شیمیایی بود.
وقتی تو #جبهه بمباران شیمیایی شد، #همرزم ایشان ماسک نداشت، ماسکش را داد به همرزمش.
🍃🌷🍃
ایشان به خاطر این #دست نوشته اش تو بیمارستان ، #معروف شد.
🍃🌷🍃
توبیمارستان،به خاطر #حادبودن #جراحتش،نوشیدن آب رو برایش ممنوع کرده بودند، نمی توانست صحبت کند، روی کاغذ نوشت :
" جگرم سوخت، آب نیست ؟! " و بعد از #دقایقی به علت شدت #جراحت به #شهادت رسید.💔
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت دوم
به روایت از فردوس حاجیان»، #جانباز شیمیایی و #رزمنده #لشکر 25
وقتی در حین #عملیات، دشمن #شیمیایی زد، #نعمتالله #ماسکش را به یکی از #رزمندهها داد و #خودش #بدون #ماسک ماند.😭
🍃🌷🍃
وقتی در بیمارستان از او سوال کردند چرا ماسک نزدی؟ در جواب نوشت: ماسک و لباس تا حدی دوام دارند، جائی که #خدا را دارد، ماسک را چه کار؟😭
🍃🌷🍃
دلهره داشتم. آن شب همه منتظر بودند. #سردار حاج مرتضی قربانی هم بود. همان #فرمانده شجاعی که #پرچم #امام رضا (ع)🌷 را بر فراز #گلدسته #مسجد فاو نصب کرد. #حاجی شیرسوار هم بود. محور ما کنار نهر رفیه بود.
نم نم باران میبارید. ابتدا لازم بود #رزمندگان #غواص به آب میزدند و #عرض اروند را طی میکردند. #اروند آن شب متلاطم بود و امواجی به بزرگی صخره داشت. همه آماده در سنگر نشسته بودیم که یک مرتبه بیسیمها به صدا در آمدند.
عملیات که شروع شد، یکهو تمام #کائنات به هم ریخت! #توپهای فرانسوی، #انفجارهای مهیب و #زمین لرزههای وحشتناک و... #شهید نعمتالله ملیحی آن لحظه دراز کشیده بود، بهش گفتم: «نعمت! بلند شو عملیاته»
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت سوم
در عالم خودش بود. به زبان محلی گفتم: «نعمت ترسمبه» (نعمت میترسم) جواب داد: «با خدا باش» دوباره گفتم: «راس بواش، پرس (بلند شو از جات) باز هم گفت: «با خدا باش» و تکان نخورد.😭😭
🍃🌷🍃
خودم رفتم لب آب؛ قایقهای پر ازنیرو، متهورانه به آب میزدند و در دل اروند وحشی گم میشدند و خالی برمیگشتند.😭😭
🍃🌷🍃
شرایط سختی بود از زمین و هوا آتش میبارید؛ آسمان پر از منور بود، مثل فیلمهای هالیوودی انفجاری دیدم که چهار نفر را به همراه نخلهای اطراف برد روی هوا! در چنین وضعیتی #شهیدی را با ماشین به عقب میبردم.
🍃🌷🍃
فردای آن روز #صدها هواپیما بمباران کردند و وجب به وجب منطقه را شخم زدند،گاهی به جای موشک و بمب و خمپاره، تیرآهن و آهن پاره بر سرمان میریخت! که ما از ترسمان به نخلها میچسبیدیم.
🍃🌷🍃
از آن پس #سردرد های شدید، #سوزش چشم و #خارش بدن و #آبریزش بینی و #چشم #شروع شد که اول منو بردند اراک. بعد هم بیمارستان #شهید بهرامی تهران و سپس بخش #شیمیایی بیمارستان امام خمینی(ره).
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
قسمت چهارم
در آنجا #مجروحینی را دیدم که از خودم #خجالت کشیدم و #درد خودم را #فراموش کردم، #بدنهایی پر از تاول، #چشمهای ورم کرده، #زبانهای تاول زده، ٫#تنگی نفس و... 😔 آنجا بستری شدم و باب زندگی جدیدی برایم باز شد.
🍃🌷🍃
هنوز روی تختم جا خوش نکرده بودم که یک صدای گرفتهای به من گفت: «خوش اومدی عمو فردوس... ، بازم برامون میخونی؟»
برگشتم، #نعمت بود.😭😭
🍃🌷🍃
آن روزها من #ته صدایی داشتم و گاهی در #جبهه میخواندم. گفتم: «چی دوست داری بخونم؟» گفت: «اون شعر حسین حسین که شب عملیات میخوندی.»😭
🍃🌷🍃
در بخش طبی 4 بیمارستان امام 40#نفر بودیم که اکثر آنها #شهید شدند و من چون #شیمیاییام حاد نبود، ماندم. بعضیها ماندند😭 وعدهای رفتند.😭
من آن شب باز برای دلشان خواندم:
حسین حسین شعار مظلومان است
شهادت افتخار عاشقان است.💔
🍃🌷🍃
#نعمت دیگه اشک نمیریخت، استغاثه نمیکرد، نمیدانم آدم بود یا فرشته! بهش گفتم: «چی شده #نعمت، تو که همیشه میگفتی با #خدا باش» 😭
🍃🌷🍃
با صدای گرفته گفت: «من همشو خوردم» گاز شیمیایی را میگفت. حالتی شده بود که در عمل دم نایژکهای ریه تاول میزد و در بازدم تاولها پاره میشد.😭😭
🍃🌷🍃
ادامه دارد👇👇
همه توجه ها رفت سمت سردار ایشون با روی گشاده و لبخندی که به لب دارند نگاهی به جمع انداخت
_سلام علیکم
بچه ها با صدای بلند جواب دادن
_وعلیکم السلام
همتون خوش اومدین
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
خوشا آنان که جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند
بچه ها این مسجدی که الان شما درش نشستید یه روز اسمش خونین شهر شد. زمانی اینجا پر بود از پیکر شهدا قدر این سفری رو که اومدید داشته باشید. شاید خیلی از خاطرات شهدا رو شنیده باشید ولی سنتون نمیخوره که از نزدیک دیده باشین ما اینجا کارمون تفحص شهداست یعنی انقدر این زمینها رو بکنیم تا شهدامون رو که در زیر این خاکها مدفون شدن پیدا کنیم شهدایی که بعد از ۳۵ سال وقتی پیداشون میکنیم پشت لباسهاشون نوشته شده زائر کربلا میدونید اینها کیا هستند رزمندهها وقتی که وارد این سرزمین میشدند به جادهای میرسیدند به نام شهید صفوی و بعد از اون جادهای به نام امام رضا علیه السلام اول جاده اول جاده شهید صفوی نوشته ۳۶۰ کیلومتر تا کربلا بچهها که چشمشون به این تابلو میافتاد دلشون منقلب میشد و پشت لباسهاشو مینوشتند مسافر کربلا بچهها همین بچههایی که پشت پیراهن هاشون نوشتند مسافر کربلا استخوانها و پوست و گوشت و اون چشمهای خوشگلشون تو این سرزمین ریخته. خیلی ها از این شهدا حاجت گرفتن. ارمنی ها متوسل به شهدای گمنام میشم و آنها هم حاجت میگیرند دختر ارمنی در معراج الشهدای تهران اومد دنبال کاروان شهدای گمنام گفت...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️
جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم
☆🍃🌹🍃☆☆🍃🌹🍃☆
اگر هر صبح
آیـه الکـرسی بخـوانی
تا شب درامـان خـداهستــی
آیـه الکرسی عظیم ترین
آیـه در قـرآن است🍃🌺
☜آیت الکرسی می خوانیم به نیت سلامتی آقا امام زمانمان (یاصاحب الزمان عج الله )✨
#آیت_الکرسی 🌟
💫بنــــ﷽ــام تـــــو💫
الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ إلا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لاإکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالدون.
_________🍁🍁🍁🍁
▪️🍃🌹🍃▪️
﷽
✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃
🍃🌹🍃▪️ـــــــــــــــــــــــ
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
🍃🌹🍃▪️ــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا علی ابن موسی:
اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ
▪️🍃🌹🍃▪️
#امام_زمان #صبح_بخیر #سلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
══════﷽🌺 ⃟⃟ ⃟🇮🇷 ⃟🌺
🥀هر روزمون رو با یاد یک شهید متبرک کنیم..
♦️بهترین هدیه برای من اشک چشم برای امام حسین (ع) هست..
🔶️شهید غلامعلی رجبی
..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
#رفیق_شهیدم
#شهید
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷 با موتور همـراه ابراهیـم بـودم.
پیرمردی به همـراه خانواده کنار خیابان ایستاده بود. دست تکـان داد و من ایستـادم.
آدرس جائی را پرسید. بعداز جواب شروع کرداز مشکلاتش گفتن. به قیافه اش نمی آمد که معتاد یا گدا باشد. ابراهیم پیاده شد؛ جیبهای شلوارش را گشت ولی چیـزی نداشت.
به من گفت: «امیر! چیزی همرات داری؟» من هم جیبهایم را گشتم ولی به طور اتفاقی هیـچ پولی همراهم نبود. ابراهیـم گفت: «تو رو خـدا باز هـم بگرد.» من هم گشتم ولی چیزی همراهم نبود. از آن پیرمرد عذرخواهی کردیم و به راهمـان ادامه دادیم.
بیـن راه از آینـه موتور،
ابراهیـم را دیـدم کـه اشـک می ریخـت ..
📚 ســلام بـر ابــراهـیـم
«صلـواتی هدیه کنـیم به ارواح مطـهر شـهدا»