فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #کلیپ #شهدا
👌پیشنهاد ویژه حتما ببینید
🌹 #شهید سید عبدالحسین موسوی نژاد
❣تقدیم به خانواده شهید...
@shahidmosavinejad
#رسم_خوبان🌷
خواهر شهید تعریف می کرد که برای انجام کاری به تهران رفته بودم، با برادرم #تماس گرفتم و گفتم که برای ناهار به منزلشان می آیم.
از محل کار که به خانه آمد، غذا از بیرون تهیه کرده بود. گفتم داداش جان راضی به #زحمت نبودم. با همان لبخند همیشگی و زیبایش گفت: خواهر جان برای کمک در کار خانه به #همسرم قول دادم که پخت یک وعده غذا با من باشد، امروز نوبت من بود که شما هم قسمت شد #مهمان ما باشی، با توجه به اینکه سرم شلوغ بود از بیرون غذا تهیه کردم. بعد گفت که هفته ای یکبار هم #نظافت خانه به عهده من است.
بعد از #شهادت حاج مهدی این روایت را از #پیامبراکرم(ص) خطاب به امیرالمومنین علی(ع) دیدم که ارزش کار شهید را برایم روشن کرد:
«ای علی! هر کس در خانه به همسرش کمک کند و غر نزند نامش در دفتر #شهدا ثبت می شود و ... خدمتکار همسر نمی شود مگر شخص صدیق و درستکار و یا #شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر #دنیا و #آخرت راابرایش خواسته باشد»
منبع: جامع الاخبار ،ص ۲۷۵ ، ح ۷۵۱
#شهید_محمد_مهدی_لطفی_نیاسر
#شهید_راه_نابودی_اسرائیل
@shahidmosavinejad
@rafiei110.mp3
2.07M
شب جمعه و یاد #شهدا
نگاه آسمانی شهید بُرونسی
#حجت_الاسلام_عالی
#التماس_دعا✋
@shahidmosavinejad
دلم گرفته #شهیدان مرا ببرید
مرا ز غربت این خاک تا خدا ببرید
مرا که خسته ترینم کسی نمی خواهد
کرم نموده دلم را مگر شما ببرید
#شهدا گر نگاهم نکنید
هیچم ...
هیچ
#شهدا_گاهی_نگاهی😔
@shahidmosavinejad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم یاد شهیدان کرد اینجا
هوای جنگ و میدان کرد اینجا
بگو از خاطرات خود عزیزم
دو چشمم یاد باران کرد اینجا
بعضی ها به ما می گفتند حاجی امسال راهیان نرفتیم یک کاری کن خاطرات سال های پیش برایمان زنده شود،ما هم شروع کردیم...
تقدیم به همه عاشقان #شهدا و #شهادت...
🔹به روایت حاج حسین کاجی
@shahidmosavinejad
#زندگے_نامه_شهید🌷
🔰درنخستین روزهای بهار ۱۳۶۶ فرزندی پا به عرصه ی حیات گذاشت که هیچ کس نمی دانست قرار است در بیست و سومین بهار زندگی اش#خالق حماسه ای عاشورایی شود و به ندای هل من ناصر اربابش حسین بن علی (ع) لبیک گوید و به خیل شقایق های خونین بال #کربلا ملحق شود . قبل از به دنیا آمدن , نامش انتخاب شده بود , شبی در خواب ندایی آمد که نام#فرزندت محمد است و چه زیبا که در روز #مبعث حضرت محمد (ص) به دنیا آمد . محمد #دومین فرزندم بود و او را در بدترین شرایط مالی بزرگ کردم , در زمانی که لب به سخن گفتن گشود کلمه ای که به او آموختم نام مبارک #امام_حسین (ع) بود . در دوران جنگ که جنازه های مطهر#شهدا را به شهر بازمی گرداندند محمد را به بغل می گرفتم و با سر بند لبیک یا خمینی که بر سرش می بستم او را به مراسم تشییع و وداع با شهدا می بردم . از همان دوران او را با شهدا آشنا کرده بودم و محمدم را سرباز آقا#امام_زمان (عج) می نامیدم . هنوز به سن بلوغ نرسیده نماز و روزه اش ترک نمی شد , در چهره ی معصوم او ایمان و صداقت و پاکی موج می زد ؛ مطمئن بودم که روزی در راه اسلام شهید خواهدشد
🔰علاقه وافری به #شهدا داشت عجیب بود به ظاهر با ما زندگی می کرد ولی دلش در جای دیگری پر می کشید و حال و هوایش با ما فرق داشت آنقدر عکس و خاطره از شهدا در#کمدش و در خانه چسبانده بود و من همیشه می گفتم محمدجان شما این خانه را با گلزار شهدا اشتباه گرفته ای , مخصوصا علاقه زیادی به شهید همت داشت حتی مرا به مزار شهیدهمت هم برد او می خواست مرا کم کم آماده کند ولی من غافل بودم به خدا قسم مثل شهید همت شهید شد , خداوند هر چه را که زیبا باشد برای خودش بر می دارد از محمد هم چشمان و صورت زیبایش را برای خود برداشت محمد دل ما را برد و خدا هم دل محمد را . او آرزو می کرد که ای کاش چند سال زودتر به دنیا می آمد تا هشت سال دفاع مقدس را درک می کرد جزء سربازان امام خمینی ( ره ) می بود و با دشمن سینه به سینه می جنگید و شربت شیرین شهادت را می نوشید ؛ عاشق شهادت بود و خود را شرمنده شهدا می دانست زمان جنگ بچه بود اما هر دفعه که حرف جبهه می شد می گفت یادش بخیر جبهه , یادش بخیر شبهای عملیات , یادش بخیر صدای تیر و خمپاره و … . گفتم محمد جان تو که جبهه نبودی , تو که با شهدا نبودی چرا این حرف ها را می زنی ؟ می گفت مادرجان من عاشق شهادت و شهدا هستم , عاشق جبهه و سنگر و خاکریزم برای همین اینطور حرف می زنم ؛ می گفتم پسرم در این زمانه شهید شدن خیلی سخته ولی او می گفت اگر خدا بخواهد می توان به شهادت نائل آمد ؛ گوئی که او می دانست و ندایی شنیده بود اما من غافل بودم .یکم دی ماه هزارو سیصدو هشتادوهشت خدمت سربازی را به پایان رسانید و دوباره عزم #خادم_الشهدائی و رفتن به خوزستان را کرد هر چه تلاش کردم منصرفش کنم نتوانستم . هنگام رفتن اصرار عجیبی داشت که از من حلالیت بطلبد و بارها میگفت حاجتی دارم , از خدا و جدت بخواه که حاجتم روا شود ؛ من هم رو به 🔰آسمان کردم و گفتم خدایا منو شرمنده محمدم نکن#حاجتش را روا کن .دهم بهمن ماه ۱۳۸۸ بود که به پادگان میشداغ اعزام شد ؛ پنجاه و چهار روز به زائران کربلای ایران خدمت کرد و شش روز قبل از این که مأموریتش به اتمام برسد خود را به آقا #امام_زمان (عج) معرفی کرد و دعوت حق را لبیک گفت و خود را در میان جمع شهدا قرار داد .ساعت نُه صبح روز چهارشنبه چهار#فروردین زنگ دروازه به صدا در آمد ؛ به من گفتند که با آقا محمد کار داریم ؛ گفتم آقا محمد به راهیان نور رفته , از من پرسیدند آقا محمد چکاره هستند ؟ گفتنم یک بسیجی مخلص چطور مگه ؟ گفتند با داداش بزرگتر محمد کار داریم , به خدای احد و واحد فهمیدم محمد به مراد دلش رسیده #قرآن به سر گرفتم از خدا خواستم خدایا دست محمدم قطع بشه یا قطع نخاع بشه یک عمر کنیزی این عزیزم را می کنم فقط آن چهره معصومش برایم بماند ولی نه این طور نبود خداوند #رحمان بیشتر از من محمد را دوست داشت , او عاشق خدا بود و خدا هم عاشق او . از خدا خواستم شهادت محمدم را قسمتم کرده , شفاعتش را هم نصیبم بگرداند . روز تولدم خداوند پیکر پاک محمد را به من هدیه داد و شب تولدش به خاک سپرده شد , آنقدرتشییع جنازه عظیم و با شکوه بود و مردم بر سر و سینه می زدند..
✍به نقل ازمادربزرگوارشهید
#سالروز_شهادت
@shahidmosavinejad
شهید علمدار:
باید #خاطرات کوتاه و زیبای #شهدا را جمع کنیم و منتقل کنیم، نباید منتظر باشیم که ما رو #دعوت کنند، باید خودمان بریم دنبال جوان ها.
البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل #شهدا نباشیم، بی فایده است. کلام ما تأثیر نخواهد داشت.
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
@shahidmosavinejad
شهید موسوی نژاد
#برشے_از_زندگینامه_شهید🌷 #سفر_راهیان_نور6⃣ فرودین سال ۱۳۹۰که ازراه رسیدتنهاچهارماه به #شهادت سیدبا
#برشے_از_زندگینامه_شهید🌷
#لباس_سبز_دامادے7⃣
سال ۶۷ روز #نیمه_شعبان با لباس سبز پاسداری به خواستگاریم آمد . با لحنی دلنشین و ساده با من از #شهادت ، #اسارت و #جانبازی و مشکلاتی که در آینده در سر راه وجود دارد ، سخن گفت . منزلشان در کنار منزل ما بود و من ایشان و خانوادهشان را از قبل می شناختم . من هم پذیرفتم که با #سید همراه شوم، مهریه ما چهارده سکه به نیت ۱۴ معصوم (ع) بود . #سید_عبدالحسین بعد از خواستگاری به جبهه برگشت و چهل روز بعد آمد و مراسم #عقد و عروسیمان همزمان با حضور اقوام و جمعی از رزمندگان در ایام نیمه شعبان روزچهاردهم فروردین سال ۶۷ برگزار شد .عبدالحسین #نوزده سال و من #شانزده سال داشتم . سرسفره عقد ایشان با همان #لباس_سبز پاسداری حاضر شدند من از خواهر ایشان تقاضاکردم اگر ممکن هست به ایشان بگویند لباسشان را عوض کنند ولی ایشان نپذیرفتند و گفتند این #لباس ، لباس #زندگی و #مرگ من است و این نشانه ای جز این نداشت که او همیشه آماده و حاضر برای #پاسداری از همه آن چیزهایی بود که به آن عقیده داشت ، حتی شب از #ازدواجش و این برای من یک #سعادت محسوب می شد که برای چنین شخصی انتخاب شدم
شب #ازدواجمان او می گفت و من گریه می کردم از دوستان #شهیدش، از رفقایی که در سخت ترین شرایط مشغول #دفاع از کشورمان هستند و در راه دین خدا جانبازی می کنندشروع زندگی ما با سخن از شهادت ادامه زندگی با رابطه با خانواده #شهدا و دهه سوم زندگیمان با #شهادت همسر #عزیزم رقم خورد و چه زیبا به آرزویش رسید .
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_سید_عبدالحسین_موسوی_نژاد
@shahidmosavinejad
#دلنوشته_یکی_ازدوستان_شهید8⃣
🌾وقتی از میان همه هیاهوی شهر و خیابانهای#شلوغ و پرجمعیت گذشته و به ورودی گلزار شهدای علی بن جعفر قم می رسم به یکباره دلم هوایی میشود ، هوایی#سید!
وقتی کنارت بودم احساس میکردم عمرم نمی گذرد ! سیدی که دوست داشتم لحظات با او بودنم تمام نمی شد😔 . . .
🌾رزمنده ایی قدیمی با اندامی لاغر ، محاسنی#زیبا و صورتی نورانی با یک#شال_سبز که همواره به دور گردن داشت .سید جان همیشه بخاطر جاماندگی از رفقای شهیدت#حسرت و شوق شهادت داشتی و این شوق و این لباس سرانجام بر قامتت نشست و اوثمره عمری به شوق نشستن را در لابلای کوههای بلند کردستان یافت و با پیکری#سوخته همچون مادرش فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به جمع قافله کربلاییان پیوست . اولین بارکه دیدمت با خود گفتم به راستی چرا از قافله شهدا جامانده ای تویی که تمامی خصوصیات#شهدا را که در لابلای صفحات کتابها وخاطرات همرزمانشان دیده و شنیده بودم در زندگی سراسر پر#برکتت در عمل داشتی بی شک#لایق شهادت بودی ....🕊🕊🕊
#شهیدموسوے_نژاد
@shahidmosavinejad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #کلیپ #شهدا ۲
👌پیشنهاد ویژه حتما ببینید
🌹 #شهید سید عبدالحسین موسوی نژاد
❣تقدیم به خانواده شهید...
❣واعضای محترم کانال...
❣با شهیدمون حرف بزنید...
چی میخواید ازش...
@shahidmosavinejad
#آی_شهدا
✍#شهدا ماجز گناه چیز دیگری در کوله بارمان نداریم
شهدا ما شرمنده امام زمانیم ...
از قول ما به #آقا بگید ما دوستشان داریم .
بگید جنگ با شیطان #سخت است .
#یامهدی_مددی🤲
@shahidmosavinejad
#حرف_حساب❗
✍#دوست_داشتن آدمهای بزرگ
انسان را بزرگ میکند
و دوست داشتن آدمهای نورانی
به انسان نورانیت میدهد
اثر وضعی #محبوب، آنقدر زیاد است که
آدم باید مراقب باشد مبادا به افراد بیارزش علاقه پیدا کند.
چه دوستی بهتراز #شهدا ⁉️
رفیقت که شهدایی باشد
#توهم_شهید_خواهی_شد...
@shahidmosavinejad
نشسته بودیم بیرون، #پیکر_شهدا رو یکی یکی میاوردن داخل معراج #سوریه ....
دیدم داره همینجوری نگاه میکنه ...!
بهش میگم:چیه جاموندی ؟
گفت: یخورده نگاه کن ببین چی میبینی! نگاه کردم ...
گفتم: خووو #شهدارو دارن میبرن تو دیگه!
گفت: نه !
گفت: دیدی دور #امامزاده ها تو تهران پرستو ها دور گنبد میچرخن!
گفتم: اره دیدم!
حالا بالای معراج رو نگاه کن پرستو ها دارن دور معراج میگردن ....
همون موقعه یاد این جمله افتادم
#شهدا امامزادگان عشق هستند...
@shahidmosavinejad
شادی از جنس شهدا.mp3
6.07M
✍من یقینی میخوام که منُ سست نکنه؛
🍃مثل #شهـــدا ....
که مشکلات و گرفتاری ها منُ از دویدن برای امام زمان باز نداره!
که تردید نتونه منُ زمین بزنه!
باید چیکار کنم به این یقین برسم؟
#استاد_شجاعی
@shahidmosavinejad