لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جلسه_ششم
#مکاسب_محرمه
#جامعه_المصطفی
@shamim_fegahat
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه اول
تقسيم مكاسب
عادت بسيارى از فقهاء بر اين جارى شده كه مكاسب را به محرّم و مكروه و مباح تقسيم مىنمايند در حاليكه مستحبّ و واجب را مهمل گذارده و از آن در زمره اقسام نامى نمىبرند و اين مبتنى است بر اينكه مستحبّ و واجب در بين مكاسب وجود نداشته باشد در حاليكه ممكنست براى كسب مستحبّ به زراعت و چوپانى كه در شرع انور بآنها دعوت شدهايم مثال آورد چنانچه براى واجب مىتوان به صناعت و حرفههائى كه واجب كفائى بوده مخصوصا زمانى كه قيام غير بآن متعذّر باشد مثال زد.
فتامل
اصل شغل و کار مستحب و واجب می باشد و این امور بدون اکتساب هم مستحب و واجب می باشد.
مقدمه دوم
معناى حرمت اكتساب
مقصود از كسب حرام، آنستكه نقل و انتقال بقصد ترتّب اثر حرام باشد مثل اينكه شراب را براى آشاميدن فروخته يا آلات اغانى و موسيقى را بقصد استعمال آنها مورد معامله قرار دهند بنابراين نمىتوان گفت منظور از حرمت اكتساب، حرمت اكل مال در مقابل مىباشد چه آنكه اينحرمت متفرّع است بر فساد بيع مثلا وقتى گفتم فروش شراب حرام است مراد از حرمت آنستكه بر بايع و مشترى جايز نيست كه شراب را مورد نقل و انتقال داده تا بدينوسيله مشترى آنرا بمصرف آشاميدن برساند نه آنكه پولى را كه بايع از مشترى دريافت مىكند بر وى حرام است زيرا حرمت متصرّف در اين پول فرع بر فساد فروش شراب مىباشد يعنى وقتى بيع خمر فاسد بود بايع متاعى بمشترى تحويل نداده لا جرم پولى كه از وى گرفته همچنان در ملك مشترى باقى است در نتيجه قرار گرفتن اين پول در دست بايع سبب و وجه شرعى ندارد از اينرو شرعا وى نمىتواند در اين پول تصرّف كند اگرچه معاملهاى كه واقع شده حرمت شرعى نداشته بلكه صرفا فاسد و باطل باشد.
و خلاصه كلام آنكه حرمت تصرف در ماليكه مقابل مبيع حرام قرار گرفته از آثار فساد معامله است نه حرمت آن لذا معناى حرمت اكتساب حرمت تصرّف در مال نبوده بلكه صرفا معنايش حرمت نقل و انتقال بقصد ترتّب آثار مىباشد چه آنكه ظاهر ادلّه تحريم بيع مثل خمر منصرف است بصورتى كه متعاقدين قصد داشته باشند آثار حرام را بر معامله ترتيب دهند امّا اگر نيّت آنها ترتّب اثر حلال باشد هيچ دليلى بر تحريم معامله وجود نداشته مگر آنكه بتوان از حيث منجر شدن به تشريع حكم به حرمت كرد.
و بهرتقدير براى اكتساب حرام و مكاسب محرّم انواعى وجود داشته كه ما تمام آنها را در طىّ مسائلى چند متذكّر مىشويم.
الحمدلله رب العالمین
#جلسه_هفتم
#مکاسب_محرمه
#جامعه_المصطفی
@shamim_fegahat
بسم الله الرحمن الرحیم
نوع اوّل از مكاسب محرّمه
نوع اوّل از اكتساب حرام، اكتساب با اعيان نجس مىباشد مگر آنهائى كه استثناء شدهاند و در آن هشت مسئله عنوان مىگردد.
مسئله اوّل
معاوضه و معامله بول حيوان غير مأكول اللّحم حرام است و ظاهرا اختلافى در آن نمىباشد و دليل آن سه امر است:
الف: شرب آن حرام است.
ب: ذاتا نجس و قذر مىباشد.
ج: منفعت محلّل و مشروعى كه مقصود باشد در آن وجود ندارد مگر در برخى از افراد ابوال همچون بول شتر جّلاله يا موطوئه كه واجد منفعت مزبور مىباشد.
دو فرع فقهى
فرع اوّل:
غير از بول شتر ابوال ديگر يعنى ابوال حيوانات مأكول اللّحمى كه از نظر مشهور محكوم بطهارت هستند واجد حكم ذيل مىباشند.
اگر قائل شويم كه در حالت اختيار شرب اين ابوال جايز است همانطورى كه جماعتى از قدماء و متأخّرين بآن قائل بوده بلكه از سيّد مرتضى ادّعاء اجماع بر آن شده پس على الظّاهر بايد ملتزم شويم باينكه بيع آنها جايز است زيرا بحسب فرض در حالت اختيار داراى منفعت محلّله بوده و بدين ترتيب بيع آن اكل مال بباطل نيست.
و اگر طبق مذهب جماعتى ديگر قائل شويم كه شرب آنها در حالت اختيار حرام است زيرا از خبائث و اقذار محسوب مىشوند پس در جواز و عدم جواز بيع آنها دو قول مىباشد:
الف: آنكه بيع آنها جايز نيست و دليل آن اينستكه:
طبق اين قول براى اين ابوال منفعت محلّله مقصوده وجود ندارد.
ان قلت:
بندرت مىتوان از اين ابوال منافع و انتفاعاتى برد مثل اينكه با آنها مىتوان آلودهگى مواضع را برطرف كرد و سپس اگر نياز به تطهير داشته باشد با آب طاهر آب كشيد پس زدودن آلودهگى بواسطه آنها خود از مصاديق انتفاع محسوب مىشود از اينرو چه اشكال دارد كه نفس اين گونه منافع مجوّز بيع آنها باشد.
قلت:
اينگونه منافع نادره اگر مجوّز معاوضه باشند لازمهاش اينستكه هرچيزى را بتوان مورد معاوضه و معامله قرار داد حتّى نجاسات و متنجّسات را زيرا در هرشيئ بالاخره منفعت نادرهاى از اينگونه منافع وجود دارد در حاليكه احدى باين معنا ملتزم نيست.
ان قلت:
ابوال مزبور را مىتوان بمنظور رفع برخى از دردها بمصرف رساند و با آن اوجاع و امراض را مداوا نمود همانطورى كه با ادويه و عقاقير اين مهمّ را عملى مىسازند و همانطورى كه مسئله تداوى و معالجه اوجاع مجوّز بيع ادويه و عقاقير است مىبايد وجود اين خاصيّت در ابوال نيز باعث جواز بيع آنها باشد.
قلت:
اگرچه اين خاصيّت بطور ندرت در ابوال مزبور مىباشد ولى معذلك نبايد آنرا موجب قياس آنها به ادويه و عقاقير قرار داد زيرا همانطورى كه گفتيم منافع نادره در تمام اشياء موجود است لذا قياس مزبور سبب مىشود كه هرچيزى را بتوان به عقاقير و ادويه قياس نمود و بدينترتيب بيع آنها را تجويز و تصحيح كرد در حاليكه اين امر قطعا جايز نيست.
ب: آنكه بيع آنها جايز است و دليل آن اينستكه:
بالقطع و اليقين براى اين ابوال منفعت ظاهر و بارزى وجود داشته اگرچه در وقت ضرورت باشد و مىدانيم كه همين منفعت مجوّز شرب آنها در حال اضطرار بحساب مىآيد در نتيجه مىبايد ملتزم باشيم كه همين مقدار در جواز بيع آنها كافى است زيرا بهرصورت مىتوان حكم كرد كه اين ابوال داراى منفعت مقصوده هستند.
ان قلت:
صرف الوجود اين گونه منافع موجب آن نيست كه ابوال مذكور را ذو منفعة المقصودة بدانيم و اگر هرشيئ را مىبايد بتوان مورد چنين حكمى قرار داد.
قلت:
فرق بين اين ابوال و اشيائى كه ذو منفعة الغير المقصودة محسوب مىشوند آنستكه عرف چنين حكم مىكند يعنى در اشياء يادشده حاكم است باينكه داراى منفعت نبوده ولى ابوال را صاحب منفعت مقصوده معرفى مىكند و انشاء اللّه عنقريب در ضابطه و قاعده منفعتى كه مسوّغ بيع است در اين زمينه سخن خواهيم راند.
الحمدلله رب العالمین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره اسراء
#جلسه_دوم
1402/07/20
دوستانی که حضور نداشتند، بعد از استماع، حضورشان را به شخصی نماینده محترم اطلاع دهند.
+989102817359
@shamim_fegahat
هدایت شده از شمیم فقاهت
اهمیت خواندن سوره قدر در عصر جمعه
🔹 حاج آقا رحیم ارباب (ره):
آقا سيد جمال گلپایگانی نامهای برای من نوشته و در آن نامه سفارش كرده که:
در طول هفته هر عمل مستحبي را يادت رفت..
اين را يادت نرود كه عصر جمعه صد مرتبه سوره قدر را بخوانی.
@shamim_fegahat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا