(یا اباصالح المهدی ادرکنی)
#تا_ظهور
گر ببیند چهره ی آن ماه_منظر آفتاب
چادرِ شب میکشد از شرم بر سر آفتاب
گر ز حسنت آگهی یابد ز پیک باختر
تا ابد هرگز نمیتابد ز خاور آفتاب
در سپهر حسن و زیبایی خلاف کسب نور
گویی از ماه رخت، باشد منوّر آفتاب
خواست تا بیند ز پشت کوه خاور روی تو
زد رکابِ اسبِ شب، تا صبح، یکسر آفتاب
ای مَهِ کنعان حسن! از گرمی بازار تو...
گشته همپای زلیخا، دل پر آذر آفتاب
پردهٔ هجران فکن از چهره، ای ماه زَمن!
تا نیاید از درونِ پرده، اندر آفتاب
گر فروغ مهر تو تابد دمی بر چرخ عشق
حاجتی نبوَد که تابد بار دیگر آفتاب
تا شود نایل به حشرت! نیست شک در نقطهای
میشود محو جمالت! روز محشر آفتاب
تا ظهور ماه رویت، صبح تا شب تا ابد
چون غلامی منتظر اِستاده بر در آفتاب
(شمس قمّی) بیش ازین وصف مَهِ رویش مگو
کز حسد ترسم شود ، از من مکدّر آفتاب
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
(اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖيِكَ الْفَرَج)
#ختم_ارباب_هدی
بلبل طبعم ، سخن آغاز کرد
بر جهان باب بشارت باز کرد
نغمه خوانی میکند طبع غیور
گه حجاز و گه همایون، گاه شور
گاه ، منصوری دهد سر از فِراق
گه ز شوق وصل، ماهور و عِراق
زخمه های تار طبع پاکزاد
زخمهای کهنه را مرهم نهاد
مطربا ! بر چنگ ، زن ! چنگ از شعف
دف به کف بربط به دف زن کف به کف
ساقیا ! زآن بادهی صافی بیار
بادهای کز جان کُند دفع خمار
بادهای در ساغر احباب ریز
بر شرار قلب سوزان آب ریز
ساقی جام طریقت میرسد
شاهد بزم حقیقت میرسد
بلبلان را مژده ی رحمت دهید
چون گلی نو در گلستان بشکفید
بلبلان این گلستان ، چون مناند
وصل این گل دیده و نغمه زناند
از طفیلاش ، گلسِتان آباد شد
باغبان از وصل این گل شاد شد
کیست این گل نوگل گلزار دین
زینت بستان ختم المرسلین
حجّت حق مهدی صاحبزمان
ختم ارباب ِ هدیٰ ، شاه ِ جهان
رهبر دین ، پیشوای متقین
آیت عظمای حق حقالیقین
ماه تابان سماوات شرف
گوهر دریای میر مَن عَرَف
ماه شعبان روشن از میلاد اوست
قلب ناشاد جهان دلشاد اوست
وارث دیهیم و تاج حیدری
لایق تخت و سریر جعفری
پرده دار شاهد بزم وجود
پادشاه کشور غیب و شهود
غیر احمد ، رهنمای انبیا
راهدار دین و ختمالاوصیا
پادشاها ! پرده از رخسار گیر
کن ظهور ای خسرو گردون سریر
بر فکن ، از چهر نیکویت نقاب
زنده کن از وصل رویت شیخ و شاب
پا بنهْ ، اندر رکاب ای شاه دین
دستِ حق بیرون نما از آستین
ذوالفقار حیدری بر کف بگیر
بر قِتالِ قوم گمراه و شریر
انتقام از فرقه ی بدسیرتان
ای امیر منتقم! یکسر سِتان
باغ دین شد مسکن زاغ و زغن
جغد مأوا کرده در طرف چمن
روبهان در بیشه گشته جاگزین
چون تهی شد بیشه از شیر عرین
ملک دین ، ویرانه از بیداد شد
زانکه ظلم و کین بجای داد شد
سفلگان بنشسته در صدر جلیل
بخردان را جایگه داده به ذیل
گلشن حق جایگاه خار شد
گنج دین در اختیار مار شد
خسروا ! صبر و تحمل تا به کی ؟
صبر هم آخر ز صبرت گشته طی
خیز و ما را زین مهالک وارهان
دفع فرما شرّ قوم گمرهان
جز تو ما را دادخواه و یار نیست
جز تو دیگر رهبر غمخوار نیست
کن ظهور ای شهسوار منتظر
دوستان منتظر را کن نظر
ز انتظارت بر لب آمد جان ما
نیست غیر از وصل تو درمان ما
(شمس قمّی) در مدیحت روز و شب
نغمهزن ، گردیده با وجد و طرب
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1340
https://eitaa.com/shamseqomi
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج)
#تیر_هجران
کعبهی اهل نظر جز حرم روی تو نیست
قبلهی پاکدلان، جز خم ابروی تو نیست
دل وضو ساخته با خون جگر بهر نماز
مسجد و قبلهی او جز حرم روی تو نیست
باغ رضوان به صفابخشی حسنت نبوَد
مُشک تاتار، به جانپروری بوی تو نیست
قصّهی کوثر و ، وصف شرف آب بقا
جز اشارت به لب لعل سخنگوی تو نیست
آن همه ناز که در نرگس شهلاست عیان
ذرّهای از اثر نرگس جادوی تو نیست
دم جانبخش مسیحا و عصای موسیٰ
شمّهای از نفس و اژدر گیسوی تو نیست
شرح والشمس بوَد آیتی از روی مَهت
سورهی لیل بجز وصف سیه موی تو نیست
آیهی "نصر من الله که بود مژدهی فتح
مژدهی فتح قریبش بجز از سوی تو نیست
ز انتظار تو شها دیده ز دید افتاده است
توتیایش بجز از خاکِ سرِ کوی تو نیست
پرده از چهره فکن دل ز فراقت شده خون
ز وفا رخ بنما چونکه جفا خوی تو نیست
تیر هجران تو مجروح نموده دل ما
مرهمش جز کرم و رحمت دلجوی تو نیست
(شمس قم) گفت به عشق تو بسی مدح و ثنا
کس چو من در ره وصل تو ثناگوی تو نیست
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
(اَللّهُمّ عَجِّلْ لِوَلٖیّكَ الْفَرَج)
#علو_کبریا
همه شب درین امیدم که تواَم ز در درآیی
بدهی صفا دلم را ، که تو مظهر صفایی
به سرای دل قدم نِه که ز عشق گشته بنیان
به در آی بی تأمل، که تو شمع این سرایی
دل ما مریض عشقت! شده با امید وصلت
که طبیبسان به گیتی ز شفا دری گشایی
به گدایی تو شاها ، همه افتخار دارند
که جهان گدای عشقت، تو یگانه پادشایی
تویی آن امیر عادل، به حکومت جهانی
که به زیر پای عدلت سر ظالمان بسایی
مَه عارضت رهاند چو کلیم را ز ظلمت
که به طور عدل یزدان تو شهاب روشنایی
شب تیرهٔ زمان را به فروغ فضل و عرفان
بنما چو روز روشن که تو ماه حق نمایی
ملکوت عاشقان را تو سپهر پایداری
جبروت عارفان را ، تو علوّ کبریایی
دل ما بجز تو با کس، نکند چو همنشینی
قدمی به چشم ما نِه! که تو همنشین مایی
همه دم نوای محزون، بدهم ز نای بیرون
بوَد اشک دیدهام خون، ز چه از برم جُدایی
بنما قیام زیرا ، همگان در انتظاریم
بفِکن نقاب و بازآ ، که چراغ رهنمایی
تویی آیت حقیقت، شَه کشور طریقت
تو سحاب لطف و رحمت تو نشانهٔ خدایی
ز رَهِ کرم عطا کن تو به سائلین کویت
ز دراهِم ولایت، که تو مظهر ولایی
به امید وصل رویت بسرود (شمس قمّی)
همه شب درین امیدم که تواَم ز در درآیی
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج)
#بهار_رحمت
شد بهار رحمت و گل ، وارد بازار شد
طرْف بستان و چمن خرّم ز لطف یار شد
صحن گلشن شد مزین از گل و سرو و سمن
دامن صحرا منَقّش از گل و اشجار شد
یک طرف شمشاد ، قد افراشته اندر چمن
یک طرف سروِ چمان با ناز ، خوش رفتار شد
فرش بستان چون حریری سبز پر نقش و نگار
از شقایق ، وز گل نیلوفر و گلنار شد
ژاله بر لاله چو مِی اندر پیاله جلوه گر
نرگسش مِی نوش و بلبل ساقی گلزار شد
شانه بر زلف بنفشه میزند باد صبا
بهر آرایش ورا مشاطهای عیّار شد
سوسن از شوق وصال عندلیب نغمه ساز
گوئیا با دَه زبان ، مستانه در گفتار شد
نرگس شهلا خمارآلوده بنشسته به ناز
وز نگاه و راحه ، رشک آهوی تاتار شد
ساحت باغ و چمن شد حسرت خلد برین
صورت گلزار، چون یاری پری رخسار شد
این همه جشن نشاط انگیز و این بزم سرور
از طفیل صانع کل ، حضرت دادار شد
بارالها میشود بر گوش جان آید ندا ؟:
یوسف کنعانِ رحمت ، وارد بازار شد
خسروی مولود گشتم امروز کز مجد و وقار
شاد و خشنود از ورودش خالق دادار شد
نیمهی شعبان بوَد کز یُمن لطف سرمدی
مولد مسعود سبط احمد مختار شد
هست میلاد ولیّ ِ عصر امام منتظَر
قائم آل عبا کاو غائب از انظار شد
هادی المهدی امام عصر شاه جن و انس
کش امامت بر جهان از ثابت و سیار شد
نور چشم عسکری سبط نبی پور ولی
کز طفیلش کاخ عرش آسای دین سُتوار شد
آن همایون پادشاه کشور دین و خرد
کاروان راه حق را رهبر و سالار شد
آخرین استارهی منظومهی شمسی دین
در سپهر شرع احمد ، مطلع انوار شد
مکتب اسلام در معنی بدی چون دایره
فضل آن شاهش بهسان نقطهی پرگار شد
ساقی میخانهی وحدت فرا آمد به ناز
کز می ایمان و عدلش عالمی هشیار شد
گو عزیز مصر دین را محترم بشمار وقت
یوسف کنعان رحمت وارد بازار شد
گرچه پنهان است و ناپیدا ولی از راه دل
جلوهگر در چشم ایمانِ اولوالابصار شد
خسروا برخیز و برکش تیغ عدل و انتقام
زآنکه دین حق ، ذلیل از کینهی کفّار شد
باغبانا همتی فرما که از جور خزان
گلشن دین، مأمن زاغان ناهنجار شد
العجل! ای شهسوار عرصهی عدل و صفا
دفع آنان کن که بیداد ستمشان کار شد
پادشاها بر کَن از بُن ریشهی کاخ ستم
سرنگون کُن پرچم هر کو ستم کردار شد
ای طبیب درد بیماران عالم! کن شتاب
زآنکه دین و رسم و آیین سر به سر بیمار شد
خانهی اسلام شد ویران ، تواش آباد کن
مُلک دین هموار کن کز جهل ناهموار شد
جور و کین دشمنان دین ، فزونی یافته
عرصهی مردان حق، جولانگه اشرار شد
از ریای اهل تزویر و عناد مشرکین...
دین ما بازیچه ی بیگانهی غدّار شد
گلسِتان دین خزان شد زآفت ریب و ریا
گل ز گلشن رفت و گلشن جایگاه خار شد
چارهای کن از کرم بر دفع استبدادیان
زآنکه فکر ما به دفع اهرمن ناچار شد
رایت عدل و عدالت بر فراز ای شاه دین!
چون شمار لشکر بیداد و کین بسیار شد
با ظهور خویشتن دشوار ما آسان نما
چون ز هجران تو شاها کارها دشوار شد
(شمس قم) گفت این قصیدت را به مدح خسروی
کز شرافت جبرئیلش خادم و دربار شد
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1342
https://eitaa.com/shamseqomi
(اَللّهُمّ عَجِّلْ لِوَلٖیّكَ الْفَرَج)
#مدح
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(سِرّ نرگس)
معنی ِ "وَالشّمس" را از پرتو ِ رویش بپرس
قصّهی "وَاللیل" را از شام گیسویش بپرس
چون نباشی آگه از آیات حُسنش ای فقیه!
شرح عشق ما بهجای مصحف رویش بپرس
وصف کوثر ، شرح زمزم ، معجز آب بقا
این سه فصل از لعل جانبخش سخنگویش بپرس
راز سوسن، سرّ نرگس، گر ندانی در چمن
از زبان و نرگس چشمان جادویش بپرس
مرغ دل گر شد اسیر دام و دانه باک نیست
حال دل از بند زلف و خال هندویش بپرس
مِهر و قهر شانه و مقراض ، درس زندگیست
رمز آن زآرایش و پیرایش مویش بپرس
روزهی هجران گذشت ای شیخ! یوم الشّک، خطاست
عید وصل است از هلال شوخ ابرویش بپرس
نا امیدان را امیدی جز ولای دوست نیست
حکمت این نکته از گفتار دلجویش بپرس
با قناعت میتوان شد از سلیمان بینیاز
رمز این دولت، ز موران سرِ کویش بپرس
خواهی ار گل در چمن مُشک از ختن عطر از سمن
از گلِ رو ، مشکِ مو ، چهرِ سمنبویش بپرس
(شمس قمّی) گر نشان از باغ رضوان بایدت
وصف آن از گلشن روی چو مینویش بپرس
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
(اللهم عجل لولیك الفرج)
#انتظار
هنوز منتظر ِ آن نگار منتظَرم
سپید گشت دوچشمم به ره که منتظِرم
نظر به خاک رهش دوختم که از ره لطف
نظاره میکند آن شوخ_چشم بر نظرم
به خاک پایش اگر سر نهم عجب نبوَد
که سرفراز شوم پای اگر نهد به سرم
ز جان و دل همه دم عزم کوی او دارم
که این وصیت جاوید باشد از پدرم
چو کاشتند و بخوردیم، کاشتیم و خورند
چنین صفت بنهم ارث خویش بر پسرم
سزد که نسل پس از نسل این ودیعهٔ پاک
به دست جملهٔ اخلاف خویشتن سپرم
هلا هلا چو منم منتظر به روی مهش
صلا صلا رسد از وصل او به هر سحرم
بیا بیا که ز هجر جمال زیبایت
رسیده جان به لبم ای مه نکو سِیَرم
وصال روی تو درمان عشق (شمس قمی) ست
طبیب من! قدمی رنجه کن که منتظرم
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج)
#عشق_وصال
از روی مهوش خود، بفکن نقاب حایل
تا بوسه ای بگیرم ، از آن نکو شمایل
بی روی بی مثالت، تلخ است زندگانی
زیرا که دل نباشد ، جز بر رخ تو مایل
دور از تو ای دلارام! نبوَد مرا دل آرام
شد از فراق رویت ، عمرم تباه و زایل
عشق وصالت ای شه! دین است و مذهب من
جان میدهم به عشقت، در راه این خصایل
مهجوری تو شاها ، صبر از دلم ربوده
جز اشک دیدگانم ، نبوَد مرا دلایل
در انتظار وصلت، جان از تنم برون شد
آیا شود که روزی ، گردم به وصل، نایل؟
ای یوسف خجسته! بازآ که از فراقت
یعقوب ملک دین شد بر مرگ خویش نایل
شاها مرا عطا کن، از خوان فضل و عرفان
چون بر درِ سرایت، هستم کِهینه سایل
باز آی و رخ عیان کن، آیین خود بیان کن
مفهوم عاشقان کن، اسرار این مسایل
چون دسترس نباشد، بر دامن وصالت
دست شکسته ام بین! بر گردنم حمایل
در چرخ عشقت ای شه! افروخت (شمس قمّی)
زین سوز و ساز خوشتر، نبوَد مرا فضایل
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج)
#مسمط
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(آینهی وجه الله)
دوش هنگام سحر گفت مرا هاتف جان
تا به کِی خفتهای و بیخبری از جانان
باخبر باش که شد نیمهی ماه شعبان
خیز و بزمی ز سر شوق و شعف کن بنیان
که جهان شد و شرف همسر فردوس و جنان
خیز و گو مطرب ایمان بنوازد بر رود
ساقی عشق کند بادهی وحدت موجود
عاشقان را دهد از جام وصال معبود
زآنکه آمد ز پس پرده شه غیب و شهود
همچو خورشید که گردد ز پس ابر عیان
گو به عشاق که آن مظهر یکتا آمد
آن که صد مهر به نزدش به تماشا آمد
ماه گردون به برش چون شب یلدا آمد
بر سر خلق جهان ، ابر گهرزا آمد
تا ببارد به زمین گوهر بحر ایمان
در چنین روز ، مه برج سماوات هدا
شد ز اوج فلک دین به جهان جلوه نما
روشنیبخش جهان گشت به فرمان خدا
بانگ شادی ز زمین خاست سوی عرش علا
کآمد آن حجت حق مهدی موعود زمان
قائم آل عبا ، قائد اسلام پناه
ختم ارباب هدا ، آینهی وجه الله
وارث هشت و سه آن رهبر با حشمت و جاه
پا نهادی به جهان تا که شود هادی راه
رهنمون گشت بشر را سوی حی سبحان
آن شهنشاه قدر قدرت مُلک بطحا
قطب حساس زمین محور چرخ اعلا
شاه دجال کُش و ریشه کن خصم دغا
خاتم راهبران ، منتقم آل عبا
کهابر رحمت بوَد و سایهی فیض یزدان
منبع علم و عمل مظهر یزدان به جلال
اختر فیض کرم شمع شبستان به جمال
دُر دریای شرف، گوهر رخشان به خصال
طوطی دانش و دین بلبل دستان به کمال
نکته آموز بسی عیسی و پور عِمران
آن امامی که به فرمان خدا شد غائب
عاصیان را ز معاصی بنماید تائب
کز هزاران بشر صالح و عبد صائب
آیت الله بروجردیاش آمد نائب
تا کند رهبری اُمّت جدْش به عیان
مَحرم و مظهر اسرار و رموز ازلی
آیت درگه زی مرتبت لم یزلی
وارث مکتب احمد ، خلف پاک علی
آنکه بر عصر بوَد والی و مولای و ولی
ناشر و مجری احکام شریف قرآن
خسروا جلوه نما برفکن از چهره نقاب
چند در پردهی غیبت به ظهورت بشتاب
دل ما گشته ز هجران جمال تو کباب
تیشهی کفر جهان را بنمودهست خراب
تا به کِی غایب و از دیدهی احباب نهان؟
جلوهگر ساز به ما را حقیقت نه چنین
حلّ ابهام کن از معنی صورت نه چنین
نسخ اوهام کن از مُلک دیانت نه چنین
قلع کن فاسق و ارباب شقاوت نه چنین
قصر ویرانهی دین را کُن از اول بنیان
مُلک اسلام ز بیداد و ستم ویران شد
کاخ بیدادگران در عوض آبادان شد
ریب و تزویر و ریا دین مسلمانان شد
عدل و انصاف و کرم محو ازین دوران شد
نه نشانی بوَد از حاتم و نه نوشروان
خسروا خیز و بکَش تیغ هدایت ز نیام
سرنگون کن عَلَم کفر و سریر اوهام
زنده کن نام مسلمانی و دین اسلام
دفع کن از سرِ ما سایهی کفار ظَلام
تا ببینی همه جا بوذر و صدها سلمان
(شمس قم) گفت چنین مدح تو ای شاه زمن
بهتر از این نشود مدحت شاهانه ز من
شاعری مبتدیام پیرو ارباب کهن
آرزو دارم اگر یار شود طبع سخن
بسرایم صفت ذات تو با نظم و بیان
شادروان سید علیرضا شمس قمی
روزنامه استوار قم ـ 1337
https://eitaa.com/shamseqomi
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج)
#مدح
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
( فخرالاوصیا )
بهتر از جان دوست دارم ای بت جانان تو را
برتر از آنی که من قربان کنم صد جان تو را
ای عزیز مصر عزّت! بر سر بازار عشق...
میبَرد حسرت هزاران یوسف کنعان تو را
داده ایزد، عسکری را چون تو فخرالاوصیا
زاده نرجس، ناز نرگس، نیمهی شعبان تو را
در بیابان فراقت همچو مجنون روز و شب
صد چو لیلی گشته در دشت جنون حیران تو را
پرتو حسنت تجلّی کرده در کون و مکان
مهر و مه باشند گویی دو سیَه دربان تو را
چشم دیدار ار ندارد دشمن خفّاش خو
گو بمیرد از حسد تا ننگرد یک آن تو را
نیست در عالم به جز قوم حرامی سیرتان
یک نفر کز روی عقل و دین کند کتمان تو را
مظهر حسنیّ و عشّاق جهان خرد و کلان
عاشق شیداییاند، ای عشق جاویدان تو را
جای، داری در دل و جان، جان و دل قربان تو
رخصتی فرما که عالم جان کند قربان تو را
ز انتظار مقدمت جان جهان بر لب رسید
خوانده حق بهر مداوا، داروی درمان تو را
زامر حق بشتاب در امر ظهورت تا شود
دشمن دجّال سیرت، تابع فرمان تو را
بهر دفع جور و کین و فتنه و کفر و ستم
هست در کف، ذوالفقار زادهٔ عِمران تو را
بر نجات مسلمین از چنگ بیداد زمان
نام منجی داده از روز ازل یزدان تو را
(شمس قم) از فرقت آن شمس دین شد تیره روز
تا که یابد روشنی، شد دست بر دامان تو را
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
غزل موشح به نام حضرت (امام قائم) به النزام دل
#مدح
#میلاد
#شعر_انتظار
#اعیاد_شعبانیه
#میلاد_امام_زمان
(شهسوار عادل)
ا- ای مه لقا که شمع رخ خانهی منی
روشنگر دل من و کاشانهی منی
م- مهرت چو نقش بسته به مهر نگین دل
گنج محبت ِ دل ِ ویرانهی منی
ا- از دام و دانه مرغکُ دل کی خورد فریب
کز زلف و خال ، دام من و دانهی منی
م- مست از شراب نرگس مستت شدهست دل
کآرام بخش نعرهی مستانهی منی
ق- قوت روان و قوّت تن ، دلنواز دل
جان جهان و دلبر جانانهی منی
ا- از بحر عشق ، حاصل غواص دل مرا
حسن و جمال توست که در خانهی منی
ا- از کوثر کمال تو دل گشته جرعه نوش
زیرا تو پیر کامل میخانهی منی
م- مات رخت شها شده دلخسته (شمس قم)
چون شهسوار عادل و فرزانهی منی
شادروان سید علیرضا شمس قمی
https://eitaa.com/shamseqomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ کلیپی زیبا به مناسبت میلاد امام زمان علیهالسلام که توسط یکی از عزیزان خوش ذوق تدوین شده است؛ تقدیم به شما خوبان.
@shamseqomi