eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
اشک خجلت یاغافر الخطایا، یا دافع البلایا یا مجزل العطایا,یا منهی الرجایا یا باعث البرایا، یا واجب الهدایا یا قاضی المنایا، یا سامع الشکایا با آه سرد غفلت، با اشک گرم خجلت ازنفس سرکش خود آورده ام شکایت ازبس گناه کردم، دل را سیاه کردم عمر عزیز خود را ،من صرف آه کردم اشک خجالتم را، هرشب گواه کردم من اشتباه کردم، خود را تباه کردم گربر فلک رسیده آوای یارب من جان مرا گناهان آورده برلب من ای خالق خبیرم ،ای قادر وقدیرم از نور رحمت تو ،روشن شده ضمیرم تو آن همه بزرگی من اینهمه حقیرم تو برهمه کریمی من بردرت فقیرم برخوان رحمت خود یک لحظه دعوتم کن عفو وعنایتت را اکنون تو قسمتم کن من گرچه روسیاهم سرتا بپا گناهم شرمندۀ تو هستم، اشکم بود گواهم ای استان لطفت تنها پناهگاهم تا رحمت توپل زدشرم من ونگاهم برعبد روسیاهت یکدم نظاره ای کن تا روسفید گردم برمن اشاره ای کن در راه حق پرستی یارب هدایتم کن هنگام جنگ با نفس یکسر حمایتم کن سوگند برعلی وزهرا عنایتم کن سرشار شور وعش مهر ولایتم کن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بنده ی فراری من عبد روسیاهم ، شرمنده غرق آهم آتش گرفته جانم، از آتش گناهم یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو کردم جفا خدایا، رفتم خطا خدایا من بوده ام فراری، گفتی بیا ،خدایا یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو من بنده ای حقیرم، درنفس خود اسیرم مدد کن ای خدایا، بی توبه من نمیرم یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو گرعبدبی بهایم، گرتحبس الدعایم گم کرده ام رهم را، دیگرمکن رهایم یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو غرق عنایتم کن، رها زخجلتم کن حق نماز علی، اهل اطاعتم کن یارب الهی العفو ، یارب الهی العفو http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گوهرشناس وقتی كه چشم خلق خدا ناسپاس بود تنها خدیجه بود كه گوهرشناس بود تاسر نهد به پای رسول امیـن ز شوق در بارگاه عشق پُر از التماس بود این افتخار اوست كه در طول عمر خویش بابهترین پیمبرحق درتماس بود گنجینۀ معارف ایمان و منزلت آئینـه ی تجلی و پّر انعكاس بود مال و منال را به فقیران مكه داد كی در كمند نفس و طعام و لباس بود خوف و رجای او به ره دین حق گذشت از جاهلان مكه كجا در هراس بود غفلت نكرد لحظه ای از حق،خدا گواست تا آخرین نفس به جهان حق شناس بود روز و داع خویش «وفایی »از این جهان آزرده دل ،به خاطر آن باغ یاس بود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❤️ حسین می گوییم... ❤️ پدرم گفته حسین و خود من می گویم پسرم گفته و یک عمر همه می گوییم پُشت در پُشت اگر یک نَفَسی هم باشد از گُل باغ علی و فاطمه می بُوییم کار ما نوکری آل علی شد به جهان جملگی دست زِ هر قوم دگر می شوییم در مسیر دگری نیست مُراد دل ما تا اَبد راه همین طایفه را می پُوییم روز محشر که شفاعت نرسد بر همگان هر طرف، هر نظری، فاطمه را می جوییم هر که لایق نشود نام حسین را ببرد ای خدا شُکر که پیوسته حسین می گوییم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گره افتاده در کارم ز لطف و مرحمت وا کن شبِ هشتم بیا با حالِ من قدری مدارا کن پر و بالی شکسته از معاصی پیشت آوردم مرا یا جابرالعظم ‌الکسیر امشب مداوا کن شدم مرده دل از اعمالِ نافرجامِ بیهوده خدایا این دلِ وامانده را یک روزه احیا کن به فضل تو پناه آورده‌ام یا نور و یا قدوّس تو بخشنده ترین بخشنده‌ای من را تماشا کن مسیرم گم شده افتاده‌ام در جاده‌ی غفلت به نورِ فضلِ خود گم گشته را در راه، پیدا کن به هر در می‌زنم نفسَم نمی‌گردد جدا از من رهایم کن ز نفسم، از گنه من را مُبَّرا کن ز خجلت سر به زیر انداختم شرمنده‌ام از تو دوباره عفو کن من را، شکستم توبه، رسوا کن عُقابِ مرگ سایه بر سرم افکنده می‌ترسم گرفتی دستِ من امروز، قدری فکرِ فردا کن جدایم کن از این دنیای وانفسا، زمین گیرم مرا امشب اسیرِ روضه‌ی فرزندِ لیلا کن زمین افتاد از مرکب، حسین آمد به بالینش صدا زد ای عصایِ پیریِ من فکر بابا کن نمی‌خواهد برای من ز روی خاک برخیزی تنت پاشیده از هم ای پسر، کمتر تقلّا کن http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نُه شب گذشت و بنده ز رویِ تو رو گرفت بیراهه رفت و جایِ تو، با غیر خو گرفت این نفسِ تیره بخت، که شد صاحبِ دلم تقوا هر آنچه بود ز من، مو به مو گرفت شیطان نشست در دلم هنگامه‌ی سحر از من دوباره فرصت هر گفتگو گرفت عصیان، امید و آرزویم را به باد داد پیشِ تو هر چه داشته‌ام آبرو، گرفت عمری است تر نگشته دو چشمانِ تارِ من سنگینیِ گناه ز من آبِ رو گرفت صحبت ز تشنگیِ قیامت شد و دلم در گوشه‌ای ز اشک، وجودم وضو گرفت العفو گفتم و نفسم تازه شد دمی دیدم تمامِ پیکر من شستشو گرفت بینِ دعا و ذکرِ مناجاتِ هر شبم گفتم حسین و زندگیَم رنگ و بو گرفت آتش گرفتم از نَفَسِ دختری که گفت (( یک مشک از قبیله‌ی ما یک عمو گرفت )) http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عبدی که بود پست و هوسران تر از همه برگشته سر به زیر، پشیمان تر از همه از خود فرار کرده غلام فراری ات سوی تو بازگشته گریزان تر از همه یا که مرا مقابل این خوب ها بزن یا که مرا ببخش نمایان تر از همه از روی جهل، حال خوشی را که داشتم بر معصیت فروختم ارزان تر از همه وقتی سلاح اشکِ مرا غفلتم گرفت ماندم میان معرکه حیران تر از همه غیر از تو ای کریم کسی می خرد مگر؟! آن را که بی بها شد و ویران تر از همه من ناامید نیستم از لطف و رحمتت هستم اگر چه بی سر و سامان تر از همه خواهی گرفت روز حساب و کتاب خلق بر نوکران فاطمه آسان تر از همه دلبسته ام به لطف کریمان، در این میان بر رحمت حسین فراوان تر از همه بالای تل زینبیه آه می کشید اُخت الحسین پاره گریبان تر از همه بر نیزه تکیه داد ولی باز نیزه خورد شاهی که بود زخمی و عطشان تر از همه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمدوآل محمد‌ و عجل‌ فرجهم غزل مناجات ماهِ رمضان_کربلاوروضه حضرت علی اکبر علیه السلام سحربرای شما ساختم غَزل با آه دلم هوای تو کرده هوایِ ثارالله همین که‌گفت اذان‌یادِ صَحنَت افتادم شکست راه گـَلویم‌ برای ثارالله دلم گرفته بهانه به یادشش گوشه فدایِ اشک ومناجات های ثارالله فضایِ سینه شده از‌غَمَت حسینیِّه تمامِ زندگیِ من فـدای ثارالله جوانی ام به فدایِ جوانِ رعنایی که آرَمیده به زیرِ دوپایِ ثارالله صدا زَدی وَلَدی روی خاک اُفتادی وَ جمع شد بَدَنی با عَبایِ ثارالله به اِضطرارِ تو وُخواهرِ تو خندیدند پریده رنگِ حرم در عزایِ ثارالله حُسین‌گفت علی بی‌تو اُف براین دنیا فدایِ هرکه کند جان فدایِ ثارالله به پای داغِ جوان پیر می شود بابا دعای عهد وُ فرج شد دعایِ ثارالله http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به امید آمده ام خانه خرابم نکنی همه کردند جوابم تو جوابم نکنی بار ها آمدم و باز مرا بخشیدی با کلام برو این بار خطابم نکنی همه هستی من این قطره اشک است خدا وای اگر رحم بر این چشم پرآبم نکنی به ثوابی که ندارم چه امید ی بندم آب چون نیست طلبکار سرابم نکنی به گمان همه من بنده خوبی هستم پیش چشم همه عاری ز نقابم نکنی آبرویم همه این است شدم عبد حسین وای اگر نوکر این خانه حسابم نکنی من که یک عمر شدم نوکر شش ماهه او جلوی حرمله ای کاش عتابم نکنی گر قرارست بسوزم بزن آتش اما جلوی قاتل ارباب عذابم نکنی شاعر : http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹نتوان وصف تو گفتن🔹 ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزایی تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی تو نمایندۀ فضلی تو سزاوار ثنایی بری از رنج و گدازی بری از درد نیازی بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی بری از خوردن و خفتن بری از شبه و شبیهی بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی نتوان وصف تو گفتن که تو در وصف نگنجی نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی نبُد این خلق و تو بودی، نبود خلق و تو باشی نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی همه عزّی و جلالی همه علمی و یقینی همه نوری و سروری همه جودی و جزایی همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی همه بیشی تو بکاهی همه کمّی تو فزایی اَحدٌ لَیسَ کمِثلِه صَمدٌ لیس له ضِد لَمِنَ المُلک تو گویی که مر آن را تو سزایی لب و دندان «سنایی» همه توحید تو گوید مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سائل بی دست وپایم حال زارم را ببین باز هم کردم ضرر، دارو ندارم را ببین درب بیچاره سرا شد باز،من هم ٱمدم خویش را بیچاره کردم روزگارم را ببین یاد آن دوران که آه و سوز و اشکی داشتم سرد و خشک افتاده ام حال خمارم را ببین پیش مردم رو سفیدم پیش تو رسوا ترین اعتبار باطن بی اعتبارم را ببین ای پناه امن عبد پر گناه بی پناه حاصلم بی حاصلی شد کوله بارم را ببین تا دلم شد خانه شیطان شدم خانه خراب خانه ی سرد دل بی بند و بارم را ببین بی تو کم آورده ام بدجور خوردم بر زمین حاصل رحمان گریزی و فرارم را ببین من به خود بد کرده ام، خود کرده را تدبیر نیست حد بزن اما دل امیدوارم را ببین با حسینت آمدم ردم نکن جان حسین بار من را نه شکوه دادیارم را ببین وای از آن دم که هلال آمد و صیادی خبیث داد زد دیر آمدی اما شکارم را ببین http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرا به خلوت و ذکر شبانه راهی نیست چرا که سهمیه ام غیر روسیاهی نیست همیشه غیر تو را کرده ام طلب از تو ببخش! نیت و مقصود من الهی نیست مرا به سوی خودش می کشد چنان نفسم که یک دو گام دگر تا خود تباهی نیست فقط تو مشتری دست خالی ام هستی اگرچه پیش تو دل گاه هست و گاهی نیست اگر مرا نخری ورشکست خواهم شد کمک که وضعیتم ، وضع رو به راهی نیست تو دست یخ زده ام را گرفتی و انگار به نامه ی عملم اصلاً اشتباهی نیست دوباره بر سر سفره نشاندیم امسال اگرچه بنده ی تو عبد دل بخواهی نیست به روضه روزه ی خود باز می کنم زیرا برای روزه که بی روضه جایگاهی نیست سلام ماه خدا بر لب تو خون خدا سلام بر لب زخم تو سید الشهدا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7