#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
از سرم سایه ی الطافِ خدا جمع نکن
مادر.. از رویِ سرم ،بالِ وفا جمع نکن
چادرت را بتکان و بده بر زینبِ خود
معجرِ خاکیِ خود را ز حیا جمع نکن
ناامیدانه به اطراف چرا می نگری؟
بار و اسبابِ سفر را گلِ ما جمع نکن
نَفَست.. هم دَم و هم باز دَمش مثلِ مسیح
نفسی تازه کن و موجِ بقا جمع نکن
نَفَسِ شیرخدا بر نَفَست بسته شده
سفره ی زندگیِ شیرخدا جمع نکن
این حسین است که بوسه بزند بر کفِ پا
عقده ها در گلویِ کرببلا جمع نکن
از حسن هیچ نمانده بجز از مویِ سفید
در دلِ این پسرت آه و نوا جمع نکن
بیشتر از همه کس دل نگرانم به حسن
حفظِ اسرار نکن درد و بلا جمع نکن
آخرین خواسته ی زینبِ تو این شده است
از سرم سایه ی الطافِ خدا جمع نکن
✍ #محسن_راحت_حق
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
گير كرد و به خانه راه نداشت
وسط كوچه ها پناه نداشت
او سر جنگ با مدينه نداشت
بين نامحرمان پناه نداشت
بر روي خاك بي صدا افتاد
مادر ما مجال آه نداشت
غير ديوار كوچه ها آن روز
فاطمه هيچ تكيه گاه نداشت
به چه جرمي ؟ چرا كتك خورده
بخدا مادرم گناه نداشت
كاشكي به مغيره ميگفتند
كه زمين خوردنش نگاه نداشت
كاش ميشد قلاف كاري با
زنِ تنهاي پا به ماه نداشت
✍ #محمد_جواد_پرچمی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
بازو شکسته حال تو را درک می کند
ابرو شکسته حال تو را درک می کند
جا دارد از مصیبت عظمات جان سپرد
پهلو شکسته حال تو را درک می کند...
✍ #محمد_حبیب_زاده
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
با میخ می کوبید بر تابوتِ زهرا
آن چوب را که صرف گهواره نگردید..
✍ #علی_اصغر_یزدی
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🍃🏴 #نذر_شهادت_عشق_أمیرالمؤمنین(ع)
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
جذبه از یاقوت و گوهر میرود
سورۂ اخلاص و کوثر میرود
زجرها دیده ست اما غرق شوق؛
محض ِ دیدار پیمبر(ص) میرود
لرزه می افتد به جانِ مرتضی(ع)
هر زمان که جانبِ «در»... میرود
گرچه خوانده مجتبی(ع) أمن یُجیب
خوب میداند که آخر میرود...
نیمه شب «عجّل وفاتی» خوانده و
دیگر از آغوش بستر میرود
با چه حالی حضرت دارالشّفا
مضطر و بشکسته پیکر میرود
از دو چشمش اشک جاری میشود
تا که زینب(س) سمتِ معجر میرود
روضه بر پا میشود وقتی حسین(ع)؛
تشنه در آغوش ِ مادر میرود!
#صلی_الله_علیک_یافاطمه_الزهرا_س
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان_عج
#فاطمیه_تسلیت
#مرضیه_عاطفی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل
اصلاً خودَش می خواست اینجا کَم بماند
او رفت تاکه هم نماند هم بماند
عالِم ترین عَلامه ها گفتند : او رفت
تا در غمِ این عالِمه عالَم بماند
از بس که عفت داشت باید روضه اش هم
در چادری از جنس ابریشم بماند
(دَر)ها همه یک روضه ی بازند تا باز
این زخمِ بازِ شیعه بی مَرهم بماند
در روضهْ چایِ (قند پهلو) هم برآن شد
تا داغمان در (سینه) تازه دم بماند!
بانو نشد در مهربانی سُست هرگز
تا پایه های عَرش هم محکم بماند
شُد صورتَش یک سیبِ سُرخ امّا بَدان را
بخشید تا روی زمین آدم بماند
آری شکستند و شکستند و شکستند
هم حرمتَش را هم دلَش را هم... بماند!
✍ #محسن_کاویانی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
-لطفا حقّ روضه ادا شود-
چه زخمی؛ بی هیاهو... مادرِ من
گرفته دردِ پهلو مادرِ من...
نگو که این جراحت های ِ تازه
ندارد هیچ دارو مادرِ من
خودم دیدم میانِ کوچه محکم-
زمین خوردی دو زانو مادرِ من
نشسته روبرویت؛ بغض کرده
گرفتی از پدر، رو مادرِ من
نکش از دستِ کار افتاده ات کار
نزن با اشک؛ جارو مادرِ من
دعا کردی همه همسایه ها را
میانِ دردِ بازو مادرِ من
حسین(ع) آمد به من گفت ای برادر
چرا پوشانده اَبرو مادرِ من؟!
نخورده شانه بر موهایِ زینب(س)
به هم پیچیده گیسو مادرِ من
تو را جانِ حسن(ع)، دیگر به بابا-
نگو تابوتِ من کو!؟ مادرِ من!
#صلی_الله_علیک_یافاطمه_الزهرا_س
#ألسلام_علیک_یا_صدیقة_الشهیده
#آجرک_ٱلله_یا_صاحب_ٱلزمان_عج
✍ #مرضیه_عاطفی
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
منم تنهای تنها و تویی تنهاترین یارم
مرو مگذار تنهایم که من تنها تو را دارم
تو هم جان علی هم حافظ جان علی بودی
چگونه پیکرت را در درون خاک بگذارم
منم مشکل گشای خلقت و دست خدا زهرا!
ببین بی تو چه مشکل ها که افتاده است در کارم
همه غم های عالم بین ما تقسیم شد آری
که تو از درد می نالی و من از غصّه بیدارم
دو چشم بسته و قدِّ خم و ضعف تنت گوید
که امشب می روی از دستم ای مظلومه بیمارم
بزن چادر کنار از رخ که هنگام جدایی شد
مپوشان روی خود را از من ای شمع شب تارم
بنالید ای تمام چاه ها ای نخل ها بر من
که زهرای مرا کشتند پیش چشم خونبارم
دو دست بسته از خانه مرا بردند در مسجد
عدو نگذاشت یارم را ز روی خاک بردارم
بگو بغض گلو را پیش چشمم بشکند زینب
سکوت سینه سوزش داده بیش از گریه آزارم
✍ #غلامرضا_سازگار
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
سراپا دردم و جان کندن دائم شده کارم
نهادم چشم بر در، تا اجل آید به دیدارم
به وقت راه رفتن آنچنان لرزد قدمهایم
که هم دستم، سرِ زانوست، هم محتاج دیوارم
برو ای عُمر از دستم که من با مرگ، مأنوسم
بیا ای مرگ، یاری کن که من از عُمر، بیزارم
طرفدار علی بودم که بین آن همه دشمن
نشد جز شعلهء آتش کسی آنجا طرفدارم
گهی در خانه، گه بین در و دیوار، گه کوچه
خدا داند چه آمد بر سرم! کشتند صدبارم
گرفتم دامن مولای خود در چنگ و میگفتم
بزن قنفذ که من دست از امامم برنمیدارم
دلم بر همسرم می سوخت چون قنفذ مرا می زد
نگاه غربت او بیشتر می داد آزارم
نگفتم راز خود با هیچکس، اما خدا داند
نمی آید به هم از درد، یک شب چشم بیدارم
✍ #غلامرضا_سازگار
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
اجل گم کرده بعد از قتل محسن خانه ما را
بیا ای مرگ یاری کن من افتاده از پا را
نه دستی مانده تا گیسوی زینب را زنم شانه
نه پایی تا برای گریه گیرم راه صحرا را
ببر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا
که از صورت بگیرم قطره قطره اشک مولا را
ز تو ای دست، ممنونم که بر یاری دست حق
گرفتی از غلاف تیغ قنفذ اجر زهرا را
علی تنها، همه دشمن، تو بشکسته، من افتاده
خدا را، پس که یاری میکند آن یار تنها را؟
اجل را دور سر گردانده ام تا بر علی گریم
و گرنه پشت آن در گفته بودم ترک دنیا را
من از بهر علی گریان، علی از بهر من گریان
به نوبت زینب غمدیده دلداری دهد ما را
سراپا دردم و لب بستم و خاموشم از گفتن
مگر گاهی که دور از چشم زینب بینم اسما را
✍#غلامرضا_سازگار
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#شام_غریبی
#غزل_مرثیه
شام غریبی و تک و تنها شدن رسید
هفت آسمان به سینه مولا محن رسید
میگفت قطره قطره اشکش چرا چرا
رفتن رسید بر تو و ماندن به من رسید
با گریه کار غسل شبانه شروع شد
با گریه آستین همه بر دهن رسید
آرام و بی صدا چقدر لطمه میزدند
تا روی سنگ غسل غریبی بدن رسید
می خواست تا که فاطمه را رو نما کند
فریاد های ناله و آه از حسن رسید
بیهوش شد حسن به گمانم که باز هم
تا ماجرای کوچه و سیلی زدن رسید
مانند باغ لاله شده سنگ غسل او
از بس که لاله لاله گل از پیرهن رسید
آثار شعله ها نفسش را بریده بود
هر چه سرش رسید از آن سوختن رسید
اسفند روی آتش غم بود دختری
تا جامه بهشتی مادر کفن رسید
هنگام پر کشیدن تابوت فاطمه
تشییع جسم پرپر هر چار تن رسید
✍ #موسی_علیمرادی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#خداحافظ_بانو😭
بعد دفنم نرو و درد دلی با من کن
ای شب قدر شب قبر مرا روشن کن...
✍ #محمد_حبیب_زاده
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7