eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
976 ویدیو
43 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
کوثر امشب بازهم جاری شده موسم مستی و دلداری شده کوثری دیگر روان شد از جنان بوی عطرش رفته تا هفت آسمان غنچه ای رو ئید در خاک زمین غنچه ای از باغ فردوس برین پهنه ء عرش و زمین گلشن شده وادی هفت آسمان روشن شده وجه این گل به چه زیبا و جلی ست ریشهء این غنچه از نسل علیست زاده ای از نسل کوثر آمده دختر موسی بن جعفر آمده وجه او وجه و جمالش فاطمه ست قدر او قدر و کمالش فاطمه ست شأن أو شأن و مقام کوثر است نام او همنام نام کوثر است آب دریا پیش لطف او کم است شاه بانوی تمام عالم است او به حوران بهشتی دلبر است سایهء لطفش همیشه بر سر است چادر او سایبان مردم است کوی رضوان گونه اش شهر قم است خواهر شاه سریر ارتضاست عشق و معشوق علی موسی الرضاست عالم و آدم ثنا خوان وی اند صد چو حاتم ریزه خواران وی اند او پناه قلبهای خسته است ره گشای راههای بسته است نور رو بندش درخشانی ترین تارو پود چادرش حبل المتین خاک پایش توتیای دیده هاست تربتش رشک همه سجاده هاست او تمام عزت است و جاه عشق هم طراز است او با ماه دمشق جلوه گاه حق و زهرا صورت است فاتح دلها و زینب سیرت است خلد گردی روی دامانش بود رخصت هستی به دستانش بود شهرت او رفته بالاتر زقاف عالمان گرد حریمش در طواف تربتش همواره غرق همهمه است خاک قبرش خاک قبر فاطمه است میکند عالم به خاک او سجود لیک چون زهرا نشد رویش کبود فاطمه گر هست نام نیکویش لیک نشکستند از کین پهلویش http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای حرمت نور... عَلیٰ کلِّ نور وارث زهراییِ قلبِ صبور خواهرِ شمس ،دخترِ محجوبِ ماه ای که شدی خالی از هر اشتباه چادرِ تو بر دلِ شب ...سر پناه جلوه گرفت... از رخِ تو چشمِ ماه فاطمه اِی عمّه ی ساداتِ عشق خواهرِ سلطان و مباهاتِ عشق شمسِ شرَف، دختر ایران تویی خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی نجمه کند در دو جهان سروَری چون که کند بر سرِ تو مادری ای همه جود و کرم، همچون رضا آیه یِ تطهیر و گلِ مرتضیٰ دختر حیدر...نسبِ فاطمی بانویِ مظلوم بنی هاشمی فاطمه یِ ثانیِ در شهر قم دختر محجوبِ امامِ هفتم زینتِ موسیٰ ...گلِ سرسبزِ عشق می زَند از یادِ شما نبضِ عشق جلوه یِ تو ، آینه دارِ علی است عصمتِ زهراییِ تو منجلی است از شرف خاک شما ...شهرِ قم شور گرفت از ازدحامِ مردم منشاء و سرمایه یِ در یایِ عشق خواهر آواره یِ صحرای عشق ای که چو زینب، لبِ خواهر مدام می زند از عشق برادر، کلام نام رضا وِرد زبانِ تو شد در همه جا عشقِ عیانِ تو شد معدن ایمان و کرامات و علم با دلِ زینب شده ای کوهِ حلم از حرَمِ قدسی اَت ای مَهلقا نیست دِگر فاصله ای تا خدا می رسم از کوی تا با نام عشق مثل کبوتر به سرِ بامِ عشق بانویِ عشق و ادب و ذوالکرَم تذکره ای دِه که بیایِم حرم سخت دلم تنگِ حریمَت شد تنگِ دل و دستِ کریمَت شده اذن بده زائر رویَت شوم شاعرِ دل خسته یِ کویت شوَم در حرمِ عشق ... مرا جا بده هر چه خوب است همانجا بده محضِ گلِ روی رضا کن نگاه خواهر سلطان... بده ما را پناه بانویِ قم ...خواهرِ سلطان ما چاره یِ عشق...علّتِ درمان ما دردِ دلم با تو دوا می شود هر گره با دست تو وا می شود نام شما عزّتِ ایران زمین عشق شما شوکتِ این سرزمین روشنی عرشِ حرم دستِ تو شاخه گل فرشِ حرم مست تو عطرِ گلِ فرشِ حرم...گوئیا آمده از باغ بهشتِ رضا هر که در این خانه نشان می شود هر نفسش مشک فشان می شود هر در از این صحن و سرا یک بهشت عشق شما... خوبترین سرنوشت بوی بهشت از حرمت می رسد خوب شوَد در حرمت... حالِ بد بانوی عرش و فلک و شمس و ماه بانوی من ثانیه ای یک نگاه ثانیه ای حال مرا کن نگاه اذن بده تا که بیایم به راه کوله یِ چشمان ترم پر از آه نیست در این غمکده جز اشتباه نیست به جز اشک در این دست من جان رضا دست مرا پس مَزن آمده یک عبدِ سراسر گناه با دلِ خسته...دلِ پُر... اشک و آه سویِ تو با کوله یِ غم آمدم خسته به آغوشِ حرم آمدم نیست مرا جز حرمِ تو پناه گُم شده اَم می طلبم از تو راه دست تهی آمدم و پُر گناه کاسه یِ چشمِ ترِ من پر زِ آه لیک به امّیدِ کَرَم آمدم رانده زِ هر جا به حرَم آمدم تا به حرَم عُقده یِ دل وا کنم لطفِ تو را خوب... تماشا کن می رسد از قلب حرم بویِ عشق عطر همان مادر دلجویِ عشق هر نفسی ، زائر باران تویی زائر آن مرقدِ پنهان تویی اذن ورود حرمِ کاظمین تذکره اَم ده تو به سوی حسین عشقِ تو بانو شده سرمایه اَم همرهِ من آمده چون سایه ام کفترِ بامِ تو منِ بی قرار با دلِ خود پر زده اَم سویِ یار بال و پرم تا به هوا بُرده اَم سر زِ حریم تو درآوردِه اَم حال من همراه شما بهتر است نام تو همراه رضا خوش تر است خواهرِ زیبنده یِ شمسَ الشموس تذکره ای ده که رَوم سمت طوس می گذرد لطف تو بانو...زِ حدّ بر اَحدی تو نزدی... دستِ رد پای ضریحَت همه را می بری درهم و برهم همه را می خری چشمِ من و دولتِ احسان تو رو زده اَم با قسمِ جانِ تو بانویِ مِهر...ای صنمِ هموطن جانِ رضا دستِ مرا پس مزن گرد و غبارَم به سرِ دامَنَت یک پر کاهم زِ سرِ خرمَنَت ملجأ حاجاتِ بشر...دستِ توست زائر این میکده...سرمستِ توست هر چه قلم می کند هِی اهتمام باز شد این مثنوی هم ناتمام.... اذن بده تا که سلامی دهم آخرِ شعر ...حسن ختامی دهم اَخترِ تابنده، سلامٌ عَلیکْ دختر زیبنده ،سلامٌ عَلیکْ دختر ایران... گلِ عشق... اَلسَلام رمزِ عبور از دلِ عشق.... اَلسَلامُ حرف دلم هست فقط،یک کلام عشقَ تو و عشقِ رضا... وَ َالسلامــ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حیا به دست تو آموخت دلبری ها را و آمدی که امامت کنی پری ها را تویی که چادر شب را به ماه پوشاندی گره زدی سر هر غنچه روسری ها را تو آن خطیب غریبی که خطبه های غمت گرفته دست دل پای منبری ها را چنان تو هرچه که گشتم کسی به جز زینب نکرده است ادا حقّ خواهری ها را هوای نامه ی ممهور بردن از دستت کشانده از مشهد تا تو پا-پری ها را و قم بدون تو سوهان روح بود و کساد به صف کشاند حضور تو مشتری ها را همین که گوشه ی چشمی نظر می اندازی شفای عاجل درد است بستری ها را نشسته ام چو غباری به شوق اذن دخول بیا بگو نتکانند پا دری ها را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای روزهای تار! ای شب‌های دور از ماه ای بیقراری‌های دائم با دلم همراه ای بغض‌هایی که میایید از سفر ناگاه باری اگر شوق سفر دارید بسم الله ای بغض‌های بیقرار روز و شب‌هایم من نیز مانند شما دلتنگ زهرایم هرچند گریانم تبسم می‌کنم امشب بی‌تاب، رو بر جانب قم می‌کنم امشب در کوچه‌هایش خویش را گم می‌کنم امشب انگار با زهرا تکلم می‌کنم امشب در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست با قم نمایی دیگر از آن آشنا پیداست ای آشنای بیقراری‌های این مردم با تو رسیده تا مدینه پای این مردم رنگ حقیقت یافته رویای این مردم یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم ای حامی امروز من فردا مرا دریاب یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را بشنو صدای خنده ی موسی بن جعفر را دریاب شور اشک‌های شوق مادر را حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را معصومه خانم چشم تا وا می‌کند امشب دیده به رخسار رضا وا می‌کند امشب آن شب مدینه شاهد زهرای دیگر شد از عطر یاس فاطمه دنیا معطر شد شأن نزولش آیه‌های سبز کوثر شد آنروز در تقویم شیعه روز دختر شد بانوی عالم حفظ کن دنیا و دینم را دریاب خانم! دختران سرزمینم را در خاک مرده بذرهای علم می‌کاری فیض حضورت در تمام حوزه ها جاری در سایه ات دفنند عالم های بسیاری گلپایگانی، حائری، علامه، خوانساری شاگردهای مکتبت استاد افلاکند صدها چو بهجت در جوار تربتت خاکند آه ای کریمه ای ملیکه عمه سادات با کوله باری آمدم لبریز از حاجات برگشتن از پیش تو با دست تهی هیهات پس باز قسمت کن که مثل اغلب اوقات تا که به زودی زائر صحن رضا باشم آقا بخواهد اربعین را کربلا باشم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 نفس به سینه ام اینبار پر تلاطم شد رواق در نظرم ناگهان تجسم شد خبر رسید که از ره کریمه آمده است دلم هوای حرم کرد و راهی قم شد به محض اینکه رسیدم به خطه ی خورشید تمام چهره ی من غرق در تبسم شد و هر دو دست ادب را به سینه بنهادم سلام دادم و این سینه وقف خانم شد ولحظه لحظه به روی لب همه زوار نوای فاطمــه یا فاطمـــــه ترنم شد میان صحن و سرایش اُبُهَّتی دارد که ذکر راز و نیاز و دعای من گم شد بهشت حضرت معصومه را ببین که چقدر شبیه بارگـــــه آفِتـــاب هشتـــم شد خوش آمدی به جهان ای بهار قلب رضا تولـــــدت مبارک قـــــرار قلب رضا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 دلم هوای تو کرده هوای تو بانو تمام ایل و تبارم فدای تو بانو منم که ریزه خور درگه شما هستم همیشه شامل من شد عطای تو بانو دوباره مثل گذشته رسیده سائل تو ببین که خالیه دست گدای تو بانو خداکند که مرا از خودت جدا مکنی که بوده روی سر من لوای تو بانو به یک اشاره یتان خاک هم طلا بشود و اینکه کاری ندارد برای تو بانو شما کجا و منه کم کجا که می گویند در آسمان همه مدح و ثنای تو بانو بیا و بر منه بیچاره پس دعایی کن که مستجاب می شود هر دعای تو بانو زبانزد است کریمیـــــه خانِــــدان شما ز خاطـــــرم نرود نام جـــــاودان شما http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
(س) چه افتخاری از این خوبتر که دختر شد به نام فاطمه پیوند خورد و محشر شد که آمد و به پدر شادی دوچندان داد رسید و مایه ی آرامش برادر شد هم از تمامی مردان سرش سرآمدتر هم از تمام زنان قبیله اش سر شد سرودن از حرمش لذتی مضاعف داد چه لذتی که نوشتیم و صدبرابر شد به لطف آنکه به طوف حریم او رفتیم زیارت حرم طوس هم میسر شد حرم نه جای کسی مثل من که این درگاه محل آمد و رفت دوصد پیمبر شد به ذرّه پروریش بس همینکه جبرائیل در آسمان کریمانه اش کبوتر شد مدینه فاطمه اش را شبی به ایران داد و قم برای ابد با مدینه خواهر شد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب بجز معصومه نامی در سرم نیست یعنی برای عشق و مستی هیچ کم نیست من شعر میگویم برایش , این فضیلت حتی میان شعر های محتشم نیست رفتم به قم , گفتند مظلوم است , آری بانوی مظلومیست , اما بی حرم نیست گل جای هیزم بر درش بردند , یعنی معصومه زهراییست که نا محترم نیست گل ریختن , اکرام فرزندان زهرا این افتخاراتیست که جز در عجم نیست خاک قدومش چون که مشهد ساخت در قم پس هیچکس اندازه ی او خوش قدم نیست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رحمت بی وقفه ای ایجاد شد آمد و عرش خدا آباد شد خانه ی موسی بن جعفر شاد شد غصه و غم از دلم آزاد شد اشکِ شادی روی مژگان آمده خواهر شاه خراسان آمده می چکید آیات توحید از رخش بوی ناب یاس پیچید از رخش شاه هشتم بوسه می چید از رخش می دمید انوار خورشید از رخش بس که در عصمت مقامش داده حق حضرت معصومه نامش داده حق ذکرِ بر روی لبانش یا رب است بانوی معصومه ی این مکتب است وصف او مانند وصف زینب است نزد حق از بس که والا مرتبه است حجت حق، جان فدایش می شود عرش حق مست دعایش می شود در حریم او دعا می آورند عقده بر عقده گشا می آورند حاجت کرب و بلا می آورند ناتوان، بهر شفا می آورند معجزاتش سهل و رایج هست او دختر باب الحوائج هست او از گناه و معصیت طاهر شدم تا میان صحن او حاضر شدم روی خاک افتادم و شاکر شدم چهارده معصوم را زائر شدم چون مرادم بانوی قم می شود قبر زهرا هم تجسم می شود بی نوا آمد مقام از او گرفت پادشاهی را غلام از او گرفت اعتبار و احترام از او گرفت آبرویی مستدام از او گرفت زائرانش را بهشتی می کند عاری از هر نوع، زشتی می کند ما فقیر رحمت معصومه ایم ریزه خوار و رعیت معصومه ایم زیر بار منت معصومه ایم خاک پای حضرت معصومه ایم روز و شب بر او توسل می کنیم بر خدای او توکل می کنیم آمد و قم میزبان عشق شد بر سرش گل ها نشان عشق شد آمد و مرثیه خوان عشق شد روضه خوان قدکمان عشق شد آسمانش خالی از کوکب نبود غافل از مرثیه ی زینب نبود سنگ نه... روی سرش گل ریختند شعله نه... بر معجرش گل ریختند ضربه نه... روی پرش گل ریختند هر کجا دور و برش گل ریختند خوب شد در قم دلش غمگین نشد خوب شد بر ساحتش توهین نشد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بده مژده بر دشت خشک گلوها پر از باده ی کوثری شد سبوها بدون توسل، رسیدن محال است مُصَلِّی که شد از دل بی وضوها؟ چه گوییم از وجهه ی این کریمه مخواهید مدحش ز بی آبروها که در شأن او گفته باب الحوائج: "فداها ابوها... فداها ابوها..." ¹ اگر بر دل خسته ام وعده دادم فقط وعده ی ماه ذی القعده دادم قدم بر زمین مدینه نهاده شده زینب دوم خانواده شده مثل زهرای اطهر مرامش همیشه به پای ولی ایستاده چه گویم من از هیبت او که باشد شبیه سکینه زنی پر اراده چه دنیا... چه عقبی... ندارد هراسی کسی که دلش را به معصومه داده به قلبش خدا نور عصمت دمیده چه کرده... چه معصومه ای آفریده بیا با تبسم گره می گشاید بیا بانوی قم گره می گشاید اگر با دل صاف و ساده بریزی دوتا مشتِ گندم گره می گشاید نگو حاجتت را، دلت پر که باشد بدون تکلم گره می گشاید بگو زیر لب یا رضا در طوافش سرِ دور هشتم گره می گشاید چه معصومه ای، زینب شاه طوس است عزیز دل و عشق شمس الشموس است به لب نام زیبای معصومه دارم به دل مُهر و امضای معصومه دارم همین که کنار ضریحش می آیم توسل به زهرای معصومه دارم منم عبد اولاد موسی بن جعفر ضمانت ز بابای معصومه دارم منِ قطره گرچه حقیرم، امیدِ... ...رسیدن به دریای معصومه دارم حلیمه، فهیمه، علیمه، حکیمه برای من بی نوا شد کریمه به قم آمد اما نه با قامت خم نشد احترامش در این جا کمی کم به قم آمد اما نه با ضرب سیلی نه با قلب محزون نه با اشک نم نم به قم آمد اما نه با هتک حرمت نشد در حضورش شرابی فراهم محل یهودی نشینان نرفته به آتش حجابش نشد نامنظم چه خاکی شد اما بزرگ قبیله بسوز ای دل من برای عقیله ۱. آیت‌الله سیّد نصرالله مستنبط از کتـاب «کشف اللـئالـى» نقل فرمـوده که روزى عده‌اى از شیعیان وارد مدینه شـدند و پرسش‌هایـى داشتند که مى‌خـواستند از محضر امام کاظم علیه السلام بپرسند. امام علیه السلام در سفر بـودنـد. آن‌ها پـرسش‌هاى خـود را نـوشته به دودمان امامت تقـدیـم نمـودند. چـون عزم سفر کردنـد، بـراى پاسخ پرسش‌هاى خـود به منزل امام کاظم علیه السلام شرفیاب شدند. امام علیه السلام مراجعت نفرموده بـود و آن‌ها امکان توقف نداشتند. از ایـن رو حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ آن پرسش‌ها را نـوشتند و به آن‌ها تسلیـم نمودنـد. آن‌ها با مسرت فراوان از مدینه منـوره خارج شدند و در بیرون مدینه، با امام کاظم علیه السلام مصادف شـدنـد و داستـان خـود را بـراى آن حضـرت شـرح دادند. هنگامـى که امام کاظم علیه السلام پرسش‌هاى آنان و پاسخ‌هاى حضرت معصـومه سلام الله علیها را ملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابـوها...» (پدرش به قربانـش باد...) http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای دختر آسمان هفتم همشیره کهکشان هشتم بانوی گل بهار نارنج باران همیشه در ترنم ای ابر کرامتت همیشه گسترده در آسمان مردم تو چشمه کوثر ولایت این دشت کویر برکه خم ای نور تو نور پاک زهرا صد آینه در شعاع آن گم ای رحمت عام و عصمت خاص زهرا رخِ زینبی تجسم تو ساحل امن حق پرستی ما بحر همیشه در تلاطم از قدر قیامت تو این شهر کرده ست قیام و قم شده قم ای ساکن شهر شورِشیرین اعجاز تو گریه با تبسم وقتی که غم نگفته دانی دیگر چه نیاز به تکلم تا هست نفس ز عمق جانم یا فاطمه اشفعی بخوانم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔸السَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ🔸 از دلهره ای که مثل قلبم داری یک شب به دلم برات شد غم داری من منتظر یک نفرام امّا تو یک سیصد و سیزده نفر کم داری 🔹 شد بسته درهردوجهان ازبس که... خشکيدزمين وآسمان ازبس که... بد نيست اگر کمي خجالت بکشيم خون شددل صاحب الزمان ازبس که.. 🔹 غم,شعر مرا رها کند,برگردی.... خورشید دلم!خدا کند برگردی... حالا که دعای هیچکس گیرا نیست باید که خدا ,دعا کند برگردی.... 🔹 گفتی که به باغ دل ما می آیی آبی وبه داغ دل ما می آیی پژمرده ولبریز خزانیم ای عشق پس کی به سراغ دل ما می آیی؟ 🔹 ای قصّه ی ناشنیده ی رویایی! با این که تو غایبی ولی پیدایی ماییم که پیچیده شدیم آقا جان تو ساده ترین مسئله ی دنیایی 🔹 لب تشنه شدیم و آب را گم کردیم یک شب همه آفتاب را گم کردیم باران بلاست حق ما وقتیکه فرزند ابوتراب را گم کردیم 🔹 این جان که تمام شد تو می آیی ، نه ؟ قرآن که تمام شد تو می آیی ، نه ؟ من چتر به دست منتظر در راهم باران که تمام شد تو می آیی ، نه ؟ 🔹 برخیز بیا ببین همینند و برو یک لحظه کنارت بنشینند و برو تنها هیجان دیدنت را دارند یک بار بیا تو را ببینند و برو 🔹 ای مرهم دل های شکسته با تو سرمستی قلب های خسته با تو این قلب من و امید لطفت مولا ای آنکه کلید قفل بسته با تو ... 🔹 بیرق چه فراوان و علمدار تو ، کم غم دار تو عالمی و غم خوار تو ، کم بیهوده نبوده این همه سال شما ... سربار تو بسیار ، ولی یار تو ، کم 🔹 یک روز شده که یار مهدی باشیم؟ یا مایه ی افتخار مهدی باشیم؟ اینقدر که ما منتظر بارانیم ایکاش در انتظار مهدی باشیم 🔹 سمت تو نیامده‌ست ردّ پایی در خیمه‌ی خود هنوز هم تنهایی ما اهلِ فراموشیِ قولیم و تو هر جمعه سرِ قرارمان می‌آیی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با مهر تو خورشید درخشان هستم شبها پی نور ماه تابان هستم عمریست که من به یاد بین الحرمین آواره ی در قم و خراسان هستم 🌺 @sheareaeini
ای پناه اهل محشر عید میلادت مبارک ای همه روح مطهّر عید میلادت مبارک ای رخت مرآت مادر عید میلادت مبارک ای گل باغ پیمبر عید میلادت مبارک -ای قم از خاکت معطّر عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک ای سلام چارده معصوم بر جان و تن تو نام تو معصومه و، عصمت گلی از دامن تو بضعۀ موسایی و قم گشته طور اَیمن تو پا به چشم قم نهادی قلب قم شد گلشن تو -یافت این خاک از تو زیور عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک نور از هرسو به ایوان طلایت سجده آرد حور بر خاک قدوم زائرت صورت گذارد جود با کلِّ وجودش هرچه دارد از تو دارد دانش از گلدسته‌هایت بر سر فیضیّه بارد -علم را صحن تو سنگر عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک دخت و اخت و عمۀ‌ سه حجت داور تویی تو پارۀ تن بر رسول و احمد و حیدر تویی تو فلک استقلالِ مُلک شیعه را لنگر تویی تو گر در جنّت ز قم وا می‌شود، آن در تویی تو -بضعۀ یاسین و کوثر!عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک قبه‌ات را اقتدار قبة الخضراست، آری! تربت تو تربت گمگشتۀ زهراست، آری! زائر تو زائر صدیقۀ کبراست، آری! صورتت را صورت انسیةالحوراست، آری! -نخل «میثم»از تو پُر بَر، عید میلادت مبارک -دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
  شدم از روز ازل مستِ تویامعصومه نوکرِوگدای  دربستِ تویامعصومه نوکری دره تو کردمرا مست جنون کم ماو کرم دستِ تویامعصومه   من که از روز ازل نوکرِ این در بودم نوکرِ  بی سر و پایِ گل حیدر بودم   قبله از روز ازل روی تو شد ای بانو همه امید دلم کوی توشد ای بانو قبله ی ماست به سمتِ حرمِ معصومه  چشم هرشیعه فقط سوی توشد ای بانو   حرمت تابه ابد منزل ومعوای من است نام زیبای شما در دل شیدای من است   خواهره موسی الرضا هست فقط معصومه راهِ شیدایی ما هست فقط معصومه گر ز زهرای علی نیست نشان وحرمی همه مقصودِ خدا هست فقط معصومه   از وطن بارسفربند ببین یار کجاست مقصدماهمگی قم بود وشهر رضاست   چکنم مستم و شیدای تویامعصومه بین دل هست فقط جای تویامعصومه  جان من باد به قربان تو ای دخت علی سَرِ خود را بِدَهم پای تویامعصومه   بانو ایکاش به  زیرِ عَلَمت می مُردم یا شبی دروسط آن حرمت می مُردم   دل ماهست به دنبال  تویامعصومه خانه ی عشق بُوَد مال  تویامعصومه کاش میشد که شبی کنج حرم میمردم دل من هست به احوال تویامعصومه   شب عشق است و دلم کرده هوای حرمت همه ی عالم هستی به فدای حرمت  به فدای دل نالان تویامعصومه گریه های غم هجران تویامعصومه چه شبی بود شب آخره دیدار رضا دیده او دیده ی گریان تویامعصومه   شهرقم ازتوبها داردوبگرفت همه عمر (مجنون)بفدای تو ونامت فاطمه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹ولی نعمت قم🔹 ای ولی نعمت قم، عشق و صفا یت عشق است ای ملیک آسمان صحن و سرایت عشق است حرم وصحن شما جلوه ی سینای خداست هرکران تاهر کران نور خدایت عشق است شدضریح تومطاف آسمانها درزمین شهپر فرشته ها بین فضا یت عشق است از زبان تو اجابت شده لبیک همه در فضا نام تو و نور دعا یت عشق است ای ولی نعمت ما ، ماهمه محتاج توییم بانو ازشش جهت آن نور ولایت عشق است جلوهٔ اصل جلالی، مظهر فوق کمال! نوره مافوق تو درآینه‌ها یت عشق است کوی تو ساحل امن است و شفا وعافیت در دریای ‌کران، اصل صفایت عشق است بارگاه تو بود کعبه ی گمگشته رهان نور امید در این صحن وسرا یت عشق است ای ولی نعمت قم ، دست من ازلطف بگیر ای ولی نعمت قم، بر تو دلم گشت اسیر همه ی ایل و تبارم به فدایت بانو پرزده باز دلم کنج سرایت بانو ریزه خارم به دره صحن وسرایت همه شب تاشودشامل من لطف و عطایت بانو چون گذشته آمده سائل تو بر دره تو پرکن ازلطف شبی دست گدایت بانو کاش بانوکه جدایم نکنی از دره خود که بود روی سر م باز لوایت بانو با اشارات شما خاک طلا میگردد دل زارم شده آواره برایت بانو تو کجا و منه کم ،تاکه کنم مدح تورا آسمان خوانده دگر مدح و ثنایت بانو توبیا بر منه بیچاره ببر دست دعا مستجاب است دگر حال دعایت بانو همه شب بر منه (مجنون)تو کرم کردی وبس لحظه مرگ دلم کرده هوایت بانو ای ولی نعمت قم، نازه تو وآن کرمت من گدایم به دره صحن وسرا وحرمت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اینجا فروغ عشق و صفا موج می‌زند نور خدا به صحن و سرا، موج می‌زند اینجا که طورِ جلوه و سینای ایزدی‌ست از هر کرانه نور خدا موج می‌زند اینجا مطاف اهل زمین است و آسمان وز شهپر فرشته فضا موج می‌زند لبیک از زبان اجابت توان شنید در این فضا که نور دعا موج می‌زند اینجا که رشک هشت بهشت است و هفت چرخ از شش جهت فروغ ولا موج می‌زند از جلوهٔ جلال تو، ای مظهر کمال! نور صفا در آینه‌ها موج می‌زند در کوی تو که ساحل امن است و عافیت دریای بی‌کران صفا موج می‌زند ای کعبهٔ امید که در بارگاه تو نور امید در همه جا موج می‌زند دستی به دستگیری دل‌ها دراز کن وین عقده‌ها ز کار دل خسته باز کن... ای آستان تو حرم کبریا شده وی خاک آستانهٔ تو ماسوا شده ای فرش آستانهٔ تو، شهپر ملک وی خاک راه تو به نظر کیمیا شده ای کعبهٔ امید خلایق که درگهت رشک منا و مروه ز سعی و صفا شده ای زائر حریم تو در بارگاه قدس مشمول فیض و رحمت بی‌منتها شده... رنگین کمان مهر به چرخ جلال توست یا قامت سپهر به تعظیم تا شده؟ معصومهٔ شفیعه تویی، اِشفعی لنا ای شهره در شفاعت اهل ولا شده گویم مدیح تو که ز لطف تو تاکنون بر روی من هزار در بسته واشده گل‌های طبع من ز نسیم عنایتت خرم شده، شکفته شده، دلربا شده تا بارگاه تو حرم اهل‌بیت باد ما را اگر غمی‌ست غم اهل‌بیت باد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دور و بر خود می‌كشی مأنوس‌ها را اِذن پریدن می‌دهی طاووس‌ها را وا می‌كنی سمت كویرِ این حوالی با لطف پاكت پای اقیانوس‌ها را «امید» دارویی‌ست در دارالشفایت كه با سخاوت می‌دهی مأیوس‌ها را با آن دم قدسی خود شب‌های جمعه رونق بده «یا نور و یا قدّوس»‌ها را هر شب به یاد غربت شهر مدینه روشن كنیم اینجا همه فانوس‌ها را ای آبروی آب‌های این حوالی سمت شما باز است این دستان خالی وقتی كه من از ماه می‌گیرم سراغت می‌آورد دل را میان كوچه باغت هفت آسمان، صدها ستاره می‌شمارد هر شب به پای درس‌های چلچراغت تو آیه‌های سورهٔ نوری، چگونه پیدا كنم من راه خود را بی‌چراغت؟... انگار... نه من حتم دارم در بهشتم آن لحظه‌ای كه می‌نشینم در رواقت ما لایق صحن و سرای تو نبودیم همسایهٔ خوبی برای تو نبودیم تو مهر زهرا را میان سینه داری مهری كه با آن اُلفتی دیرینه داری از بس كه آه زائرانت را خریدی ایوان زیبایی پر از آیینه داری هر صبح جمعه میزبان ندبه‌هایی این است آن عهدی كه با آدینه داری تو از مدینه، كربلا، شام و خراسان غم‌های بی‌اندازه‌ای در سینه داری از نسل كوثر، معنی خیر كثیری «با عشق،‌ خویشاوندی دیرینه داری» فرسنگ‌ها راه است از ما تا صفایت قربان آن صحن و سرای باصفایت از ابتدا هم بود مشهد، مقصد تو پل می‌زنم تا مقصدت از مشهد تو عطر گل یاس از ضریحت می‌تراود این مرقد زهراست یا كه مرقد تو عشق تو دریا را به ساحل می‌كشاند ماه آبرو می‌گیرد از جزر و مد تو خورشید دارد آرزو‌هایی طلایی وقتی كه می‌آید كنار گنبد تو من شاعرت هستم ولی مثل همیشه شعری ندارم تا كه باشد در حد تو من می‌نویسم بر روی سنگ مزارم بانو! همیشه بوده از تو اعتبارم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به دریا رسیدم پس از جستجوها به دریای پهناور آرزوها به دریای محضی که این خاک سوزان گرفته از امواج او آبروها سلام ای که لطف کریمانهٔ تو کشانده دلم را به این سمت و سوها سلام ای که گشته شب بارگاهت به لطف نگاهت شب آرزوها شراب طهور است و تسنیم نور است که در این حرم می‌چکد از سبوها چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری به جانم بتابان از این رنگ و بوها هیاهوی اشک است و آه و تبسم مرا غوطه‌ور کن در این های و هوها به مدح تو گفتند و گفتیم اما تو هستی فراتر از این گفتگوها که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود: فداها ابوها فداها ابوها به شوق مدینه به اینجا رسیدم به زهرا رسیدم پس از جستجوها http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرغ دلم راهی قم می‌شود‌ در حرم امن تو گم می‌شود عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک 🌺 میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه(س) مبارک باد. http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از برکت نامت غزل پرشور می گردد هر بیت شعرم باتو بیت النور می گردد صحرا به یمن مقدمت شد وادی اَیمَن جایی که نور آمد سیاهی دور می گردد قرآن که می خوانی نسیم از دشت می آید آوای شن ها نغمه ماهور می گردد در صفحه محراب قد قامت که می بندی مصباح رویت جلوه گاه طور می گردد گریه مکن بانو ! زمین از غصه می خشکد آب اراضی قطره قطره شور می گردد وقتی نباشی می رمد آهو از این صحرا بعد از تو نطق قمریان هم کور می گردد اول به پابوس قدم های تو می آیم وقتی دلم راهی نیشابور می گردد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شبیه فاطمه هستی ، وقار داری تو چقدر پیش خدا ، اعتبار داری تو کنار حوض “حیاط قدیم” فهمیدم چقدر ، ملتمس بی شمار داری تو فرشته ای و تمام جهان ، به زیر پرت ملیکه ای و دو صد ، جان نثار داری تو کویر قم ، که بدون وجود تو هیچ است برای فصل خزان هم ، بهار داری تو گواه میدهد این صحن مملو از مردم همیشه “زائر دل بی قرار” داری تو قبور این فقها حاکی است ای بانو تمام دور حریمت ، حصار داری تو همیشه و همه جا سربلند و مغرورم برای همچو منی افتخار داری تو نشد که روضه بگویم ، نشد که بنویسم چقدر از دل من انتظار داری تو…؟ همیشه در حرمت جمله ای به لب دارم: شبیه فاطمه… اما مزار داری تو http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به روی بام حرم آفتاب زائر شد غزل تجلی باران و ابر، شاعر شد کسی که لب به ضریحش زده مفسر شد و شیعه از حرم قم به خلق، صادر شد نیاز نیست به باده نیاز نیست به خم شراب شور اگر خواستی بیا تا قم سلام حضرت باران سلام مادر نور سلام خواهر ایمان سلام دختر نور رسیده زائرتان با شما به آخر نور که نور مشتق و تنها تویی تو مصدر نور زبان گشود قلم از فراز بیت النور رسیده شعر به لب های خسته ام با شور نگفته حاجت من بارها روا شده است چهار رکن جهان خادم شما شده است ستاره در وسط حوضتان رها شده است و نور گنبدتان سُرَّ مَن رَأیٰ شده است دخیل بسته ام امشب به گوشه های ضریح تمام شهر فدای تو و فدای ضریح به جز کنار تو بودن دگر نمیخواهم ز کودکی سگتان بوده ام و حالا هم فقط نه ما سر این سفره بلکه دریا هم که مشهد است بهشتم چنان که اینجا هم ((زِ گریه مردمِ چشمم نشسته در خون است)) هر آنکه دیده مرا گفته است مجنون است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عُمری غُبارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما تا در جوارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما هرچند بارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما در سایه‌سارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما اهلِ دیارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما ای آرزویِ پنجره فولاد آمدیم ای قبله‌گاهِ طاقِ گوهرشاد آمدیم بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم بابُ‌الجَواد حاجتِ ما داد آمدیم حالا کنارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما تا نور میدَمی به تمامِ چراغها رَد میشویم مثل نسیم از رواقها معراج میرویم به دوش بُراقها فریاد میشویم از این اشتیاقها دل بی قرارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما ما را که عُمرِ نوح دَمی نیست پیشِ تو ما گَشته‌ایم هیچ غَمی نیست پیشِ تو شاه و گدا زیر و بَمی نیست پیشِ تو یادِ بهشت جُرمِ کَمی نیست پیشِ تو مَحوِ بهارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما روحُ الاَمین که حاجِبِ دولتسَرایِ توست از خادمانِ کعبه‌یِ دارالشفایِ توست تو کیستی که صحنِ رضا در هوایِ توست ایوان طلا هواییِ گنبد طلایِ توست شُکرَش دُچارِ حضرت معصومه‌ایم ما با لطفِ مادرانه‌ات اِحیا شدیم شُکر بِرکه نَه ، رود نَه ، دریا شدیم شُکر مولا نگاه کرده و آقا شدیم شُکر ذُریه‌های حضرت زهرا شُدیم شُکر ایل و تبارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما بانو ! اگر چه پیش تو خِشتِ مُحَقَریم از خِشتهایِ خانه‌یِ موسی بنِ جعفَریم عُمریست از کنارِ شما لُقمه می‌بریم از صحنِ جامع آمده‌ایم و کبوتریم سُجده گذارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما ما را نشان گرفت اگرچه مَلالِ غَم هر‌چند پُر شده همه‌جا قیل و قالِ غَم ما را گِره زدند به پَرهایِ بالِ غَم ما را گِره زدند ولی بی خیالِ غَم تا خاکسارِ حضرتِ معصومه ایم ما تا سر سپرده‌ی عَلَم زینبیه‌ایم سر میدهیم و مَردِ غَمِ زینبیه‌ایم ما از غبارِ محترمِ زینبیه‌ایم ما کُشته مُرده‌یِ حرمِ زینبیه‌ایم چون ذوالفقارِ حضرتِ معصومه‌ایم ما http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7