eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
985 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
شکر خدا با اینکه غرقِ در گناهم ده شب در این میخانه آقا داد راهم آغوش خود وا کرد من را هم بغل کرد اصلا نپرسید از خطا و اشتباهم با اینکه آلوده ترین مهمان اویم حرفی نزد از زشتی و روی سیاهم یک عمر غفلت کردم و یک عمر بخشید یک عمر در وقت گنه کرده نگاهم ای کاش از عصیان جدا گردم ببینم در سایه‌ی رحمت خدا داده پناهم بال و پرم زخمی شده نایی ندارم از اینکه بی بال و پرم من عذرخواهم دیگر دعاهایم خدایا کارگر نیست زیرا صفایی نیست در این سوز و آهم باید یکی دست مرا گیرد، و گرنه تا در گنه افتاده‌ام در قعر چاهم ذکر حسین این روزها باب نجات است تا با حسین هستم همیشه سر به راهم امشب دلم یاد غم عصر دهم کرد یاد امام بی کفن در قتله‌گاهم عصر دهم آقای ما را سر بریدند جسم عزیزش را به خاک و خون کشیدند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها از بس گناه بر دل خود بار می کنم خود را میان نفس گرفتار می کنم پل های بازگشت خودم را شکسته ام دارم علیه خویش فقط کار می کنم قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟! تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی من جاهلانه این همه اصرار می کنم من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت" باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر سجده به پای حیدر کرار می کنم تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است یاد حسین لحظه ی افطار می کنم یاد مدافعان حرم آه می کشم گریه به یاد زینب و بازار می کنم اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم دست خودم که نیست، فقط داد می زنم وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باز كن در، منم منم يارب عبد آلوده دامنم يارب دلم آلوده است و با اين حال حرف دل با تو مي زنم يارب بهترين ميزبان تو هستي تو بدترين ميهمان منم يارب با تو پيوند دوستي بستم گر چه با خويش دشمنم يارب گر چه صدبار توبه بشكستم باز هم توبه مي كنم يارب كرمي كن بگير دستم را كه دگر توبه نشكنم يارب كاش پيش از گنه روان مي شد روح از غالب تنم يارب به كدامين گنه كنم اقرار كه بود روي گفتنم يارب معصيت ها چو مار پيچيدند همه بر دور گردنم يارب آه از آن لحظه اي كه مي گردد خانه گور مسكنم يارب با همه تيره روزيم چون شمع از شرار تو روشنم يارب خارهاي گنه به مهر علي گشته خوشتر زگلشنم يارب "ميثمم" جز به خاك پاي علي سر به جائي نيفكنم يارب http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مناجات با خدا در محضر تو جانان چیزی نگویم من آمدم پشیمان چیزی نگویم وقتی که تو خبیری از روزگارم از لحظه های عصیان چیزی نگویم عمری بود که نفسم ، داده فریبم ازخدعه های شیطان چیزی نگویم این غصه ی فراق و دوریِ از تو کرده مرا پریشان چیزی نگویم اصلا خودت که بهتر دانی که هستم از آن همه گناهان چیزی نگویم حرفی ندارم آنجا وقتی بپرسی پیش تو رب رحمان چیزی نگویم حتی اگر نبخشی، این بنده ات را حق داری و کماکان چیزی نگویم جز معصیت ندارم در کوله بارم در بین جمع خوبان چیزی نگویم من آمدم گدایی آدابش این است در ساحت کریمان چیزی نگویم چشمم به صحبت آمد ، باران گرفته بهتر که وقت باران چیزی نگویم از تشنگی روزه روضه بسازم در پیش شاه عطشان چیزی نگویم در لحظه های آخر یارب مدد کن جزیاحسین، حسین جان چیزی نگویم * مشرف به قتلگاه و روی بلندی از خواهری پریشان چیزی نگویم یک تشنه بین گودال ، افتاده خونی از ظلم نیزه داران چیزی نگویم زینب به کوفه و شام ... ، بهتر که دیگر از بزم میگساران چیزی نگویم - رمضان ۹۷ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیگر از سوز و نوایم خبری نیست که نیست دیگر از صدق و صفایم اثری نیست که نیست در مناجات سحر ادعیه بال و پر ماست بهر رفتن به سما بال و پری نیست که نیست سابق از دیدۀ من اشک روان جاری بود ولی امروز دگر چشم تری نیست که نیست همه درها به رویم بسته شده جز این در به جز این باب دگر هیچ دری نیست که نیست وقت آن است که دیگر تو به دادم برسی غیر تو در دو جهان دادگری نیست که نیست روزۀ من تهی است و سپر نفسم نیست بهر این نفس خرابم سپری نیست که نیست ظلمت محض شده قلب من از فعل حرام ولی افسوس که نور قمری نیست که نیست به خداوند قسم غیر حسین بن علی در جهان اسم سزاوارتری نیست که نیست تا که در دایرۀ رحمت این آقاییم با نگاه کرم او خطری نیست که نیست ولی افسوس که در کرب و بلا می‌دیدند بدنش روی زمین بود و سری نیست که نیست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلبر دلش گرفته دلدار گريه كرده عاشق هميشه وقت ديدار گريه كرده . به آشتى بنده ، مشتاق تر خدا بود از توبه گنهكار ، غفار گريه كرده . درد مريض را جز درد آشنا نفهميد گاهى طبيب هم با بيمار گريه كرده . شرمنده از گناهان دانى مثال ما چيست؟ خانه خراب زيرِ آوار گريه كرده . شب زنده دارها را طورى دگر خريدند طوبى برآنكه تا صبح بيدار گريه كرده . يك شهر را دعاى يك مست زنده كرده مستى كه در مناجات هشيار گريه كرده . در كسوت گدايى حرفى بلد نبوديم سائل هميشه جاىِ اصرار گريه كرده . با گريه طفل هرچه كه خواسته گرفته حاجت گرفته كودك ، هربار گريه كرده . مارا فقط دعاى زهرا نجات داده مادر براى طفلش بسيار گريه كرده . بر حال مادر ما در بين آتش و خون ديوار دم گرفته ، مسمار گريه كرده . كفاره گناهِ مارا حسين داده ارباب بين گودال خونبار گريه كرده . يك ياحسين گفته وا كرده روزه اش را آن تشنه كه زمانِ افطار گريه كرده . آب فرات آخر تا خيمه ها نيامد با مشك از خجالت صدبار گريه كرده . كف مى زدند لشكر ، قلب رباب مى سوخت او بينِ خنده هاى اغيار گريه كرده . زير عبا چه چيزى پنهان نموده ارباب سرخ است چشمهايش انگار گريه كرده . گهواره بعد اصغر ، در دست ابن سعد است گهواره در حراجِ بازار گريه كرده . . http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صبح شهادت سکوت سرمه‌ای سد می‌کند راه صدایم را بخوان از چشم‌هایم قطره‌قطره حرف‌هایم را چنان دل را به دریای حضورت می‌زنم امشب که کتمان می‌کند شن‌های ساحل ردّ پایم را نمی‌افتم به چاه جهل اگر در راه، از لطفت بگیری دست‌های لب به لب پر از دعایم را مرا در بر بگیر ای آسمان آبی روشن عوض کن در حصار ابرها حال و هوایم را مرا سرگرم عیش و نوش دیدی بارها، اما نیاوردی به رویم، ای همه خوبی، خطایم را پس از عمری مسلمانی مبادا گم کنم در شهر میان برج‌های قد علم کرده خدایم را سر از سجاده تا صبح شهادت برنمی‌دارم مگر رنگین کنم با خون، شب بی‌انتهایم را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه! ای دست و بازوی نبوت یا خدیجه!   تو اولین بنیانگذار عشق بودی عشقت محمد بود و یار عشق بودی پروانه ای دور مدار عشق بودی از جان و از دل پای کار عشق بودی سرمایه ات را در دکان عشق دادی عاشق شدن را تو نشان عشق دادی زن بودی و "مردی" به مردان یاد دادی بانو! به زنها دین و ایمان یاد دادی عاشق شدن را به جوانان یاد دادی آدم‌شدن را هم به انسان یاد دادی گویند شغل انبیا آموزگاریست شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست درظلمت شب می شدی مهتاب بانو مادربزرگ حضرت ارباب، بانو! بعد از تو عالم می شود بی تاب بانو از داغ تو دردانه ات شد آب بانو بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت خواهر شدن، مادر شدن هم دردسر داشت رفتی و "عام الحزن" شد هر سال بی تو احمد شده یک بلبل بی بال بی تو زهرای تو هی می رود از حال بی تو روزی همین زهرا ... ته_ گودال... بی تو... آتش به جان ها می زند با شور و شینش عالم به هم ریزد از داغ حسینش گودال و زهرا و حسین و شمر و خنجر یک گام عقب تر چشم های خیس خواهر شمشیر دارد می برد... الله اکبر ناگاه بالا می رود از نیزه ها، سر زینب کنار قتلگاه از دور می دید از بس تنش را زیر و رو کردند پاشید سر رفته و از این بدن چیزی نمانده بر پیکرش از پیرهن چیزی نمانده بس نیزه خورده از دهن چیزی نمانده جز بوریا جای کفن چیزی نمانده دار و ندار خیمه ها رفته به غارت این بچه ها ماندند و یک رخت اسارت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زکیه هستی و هستی نماد عفت هم سر است از همگان یا خدیجه نامت هم شبیه فاطمه ام الائمه ای مادر امامت از تو بقا دارد و نبوت هم همین که حضرت مولا شده است دامادت گواه من که تویی مادر ولایت هم تویی که فاطمه از دامن تو فاطمه شد_ بعید نیست بیابی مقام عصمت هم قیام کرد محمد به پشت گرمی تو قوام یافته از تو قیام و نهضت هم تو به قریش نشان داده ای که در این راه به ذوالفقار شبیه است گاه ثروت هم دل از رسول خداوند آن چنان بردی که رشک برده به تو واژه ی حسادت هم زنان دیگر ختم الرسل کجا تو کجا؟ نمی رسند دگر ها به گرد پایت هم تو پا به پای پیمبر نماز می خواندی به دین درآمده بودید قبل بعثت هم از آن زمان که نبی بود، بوده ای با او نه قبل بعثت و هجرت، که قبل خلقت هم چنان به پای پیمبر صبور بودی که مرید صبر تو شد صبر و استقامت هم پس از تو فاطمه مانده است و دردهای رسول رسیده ارث به او بستن جراحت هم تو رفتی و سرش آمد هرآنچه ترسیدی و ماند روی زمین آخرین وصیت هم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از غصه های تو نفس آسمان گرفت در ماتم تو حال دل عاشقان گرفت ای باغ و بوستان پیمبر! نگاه کن رو به خزان شدی و دل باغبان گرفت بانو! بمان که پشت و پناه نبوتی تو سوختی که شمع رسالت توان گرفت تا پای مرگ رفت پیمبر هزار بار هر بار هم به لطف نگاه تو جان گرفت تنها تویی که عشق محمد شدی و بس دلداده ی تو بود و دل از دیگران گرفت آنقدر گریه کرده ای از ترس قبر که جسم تو را عبای نبی در میان گرفت گفتم عبا چرا غزلم روضه خوان شده؟ زهرا رسید و با غزل من زبان گرفت _ ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین ای وای بی عبایی و بی پیرهن حسین زهراست روضه خوان و خدیجه است گریه کن آرام چشم تر شده را بست گریه کن می سوخت در حرارت دستان فاطمه گفت ای رسول! جان تو و جان فاطمه زنهای این قبیله همه بد تر از همند دلسوزهای فاطمه در بینشان کمند می ترسم از کنایه و زخم زبانشان مردانشان، که پست ترند از زنانشان می ترسم ابر تیره بیفتد به روی ماه زهرای من تحمل سیلی ندارد آه برگ گل است مثل نسیم است دخترم نگذار حس کند که یتیم است دخترم در عمر خویش هرچه بلا بود دیده ام جانانه جور فاطمه را هم کشیده ام نگذار حال و روز گلم مثل من شود دیگر مباد قسمت او سوختن شود! چون چاره نیست می روم و می گذارمش بعد خدا و تو به علی می سپارمش http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
*تکرار گناه هزاران بار استغفار كردم دوباره جرم خود تكرار كردم تو گفتي من غفورم ، من هم اينك به جرم خويشتن اقرار كردم برو اي آتش دوزخ كناري كه من رو بر در غفار كردم دوباره عفو كن يارب!اگرچه من از اين توبه ها بسيار كردم به ذكر خود شفايم ده كه عمري دلم را از گنه بيمار كردم از آن گشتم دچار خواب غفلت كه ديو نفس را بيدار كردم تو از اول عزيزم آفريدي ولي من، حيف!خود را خوار كردم تنم كاهيده همچون كاه و بر دوش بسي كوه گنه را بار كردم تو بودي يار من افسوس!افسوس! كه من رو جانب اغيار كردم تو با «ميثم»نبودت غير خوبي ولي من با تو بدرفتارکردم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگر رو سياهم اگر رو سفيدم تو هستي پناهم تو هستي اميدم همه از گنه شرمسارند اما من از كثرت تو به خجلت كشيدم تو آغوش خود را برويم گشودي ولي من به دنبال شيطان دويدم تو از من به جز جرم و عصيان نديدي من از تو به جز عفو و رحمت نديديم تو نزديك بودي و من دور از تو تو پيوند كردي من از تو بريدم نه رنگي به رويم نه عطري به بويم همه گرد گل بودم خار چيدم تو بيدار و من خفته در خواب غفلت تو هشدار دادي و من آرميدم تو از مهر ناز مرا مي كشيدي من از جهل قهر تو را مي خريدم بيا بر گناهم بكش خط غفران كرم كن كه بر آخر خط رسيدم تو بر عيب ها پرده پوشي دريغا كه من پرده خويشتن را دريدم الهي الهي به «ميثم» نگاهي به روي سياهم به روي سفيدم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غمپرور دل عالم بود غمپرور امشب که می گرید زغم پیغمبر امشب زمین وآسمان نالند با هم که زهرا می شود بی مادر امشب http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه السلام سلام الله علیها اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر❤️ سلام بر تو امامی که نفسِ تطهیری سلام بر تو که چون رحمتی، فراگیری سلام بر تو زمانی که غرق طاعاتی سلام بر تو زمانی که روزه می گیری بدون شمسِ پر از خیر و برکت رویت به ما رسید عجب روزگار دلگیری گذشت و چشم به راهت جوانی ام طی شد نیامدی و رسیده است موسم پیری نشد مقدمه سازِ ظهورتان باشم منِ خراب دعایم نداشت تأثیری چقدر گریه و توبه به جای من کردی حلال کن که نکردم هنوز تغییری من از زمان ورودم به قبر می ترسم بیا و ناجی من شو در آن سرازیری اجازه هست کمی از زبان عمه یتان بخوانم از غم ویرانه و زمینگیری؟ پدر شبی که رسیدی برای من قدر است رقم زده است برایم خدا چه تقدیری ببخش این همه امشب به لکنت افتادم ببخش از رخ سابق نمانده تصویری به تابِ زلف تو دستم نمی رسد دیگر شکسته بازوی من در میان درگیری بدون هیچ دلیلی مرا کتک زده اند بدون هیچ دلیلی و هیچ تقصیری http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت روز ازادی خرمشهر آزادی خرمشهر باز هم در هالۀ اندوه ودرد سالهای جنگ را کردم مرور لحظه های غرق شوروعاشقی سالهای جنگ تاریکی و نور دیده ام من بارها با چشم خویش نخل های زیر آتش سوخته یاد دارم همره دست دعا عاشقان را با دلی افروخته از شلمچه تا طلائیه هنوز باید از خوناب دل خونابه ریخت یاد آنانی که خون گرمشان روی خاک تنگۀ چزابه ریخت بر روی خاک زمین رزمنده ای زخمهای پیکرش لبخند داشت باز هم با آن همه زخم تنش شوق رفتن آنسوی اروند داشت یاد دارم غیرت آن عاشقان صحنۀ ایثار را ایجاد کرد لطف یزدان ، غیرت مردان مرد شهر خرمشهر را آزاد کرد آن سحر زادان عاشق رفته اند یادگاری بهر ما بگذاشتند پاسدار گلشن آنان شویم گلشنی که بذر غیرت کاشتند رفته اند آنان ولی با عزمشان جان دشمن را پر آتش کرده اند بعد چندین سال با ایثارشان خواب دشمن را مشوش کرده اند با بسیجی های رهبر جان بکف پیرو راه شهیدانیم ما تا ظهور مهدی صاحب زمان با امام خویش می مانیم ما امرکن ای رهبر آزاده ام تاکه شمع انجمن باشیم ما بهرما فرقی ندارد درعراق یا که درخاک یمن باشیم ما ما ز راه مستقیم اهلبیت لحظه ای فکر جدایی نیستیم با«وفایی» در ره عشق وفا هیچ گه در بیوفایی نیستیم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شد زندگي دشوار ابرو خم نكردي بر تو رسيد آزار ابرو خم نكردي چيزي نماند از آن همه دارائي تو تنها به عشق يار ابرو خم نكردي يكبار هم لب بر شكايت وا نكردي گفت احمد مختار ابرو خم نكردي تنها فقط بانو تو ام المومنيني در راه دين يكبار ابرو خم نكردي تنها شدي هنگام وضع حمل زهرا يك لحظه از اين كار ابرو خم نكردي دل خوش به اين بودي كه زهرا دخترت شد از طعنه ي اغيار ابرو خم نكردي شعب ابي طالب ترا از پا در آورد مادر شدي بيمار ابرو خم نكردي حتي كفن هم در بساط تو نمانده انگار نه انگار ابرو خم نكردي http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کسی که قلب او سرشار از نور یقین باشد فقط او در کنار رحمة للعالمین باشد چه باک از این که زن های عرب او را نمیخواهند خدا میخواست با پیغمبر خود همنشین باشد سلام حیدر کرار با زهراست پس حتما سلام او فقط با شخص ختم المرسلین باشد تمام هستی اش را خرج راه مصطفی کرده پس اسلام است مدیونش نه او مدیون دین باشد ز دامان پر از مهرش به دنیا کوثر آورده و درد بعضی از زن های پیغمبر همین باشد حسادت کور کرده چشم هاشان را نمیفهمند کسی که مادر زهراست، ام المومنین باشد "و أین مثلها" یعنی کسی دیگر خدیجه نیست "و أین مثلها" یعنی فقط او دلنشین باشد نگفتم گوشه ای از مدحتان را باز شرمندم همان بهتر که پایان غزل ها نقطه چین... باشد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 یا اُمُّ‌الْمُؤمِنین (س) ...🍃 نامش برای حلقه‌ی خاتم نگین است آن شیرزن که بانی بنیان دین است نازل شده «کوثر» میان رحل دستش دامان او «ام‌ابیها» آفرین است «طوبی» میان چادر او ریشه دارد «ریحانه‌اش» عرش برینی در زمین است زن‌های مکه در خور شأنش نبودند وقتی که تنها با ملائک همنشین است «السّابقون السّابقون» یعنی کسی که در بین زن‌های مسلمان اولین است آنکه برای یاری دست پیمبر مثل علی دست خدا در آستین است او کیست ؟ غیر از حضرت بانو «خدیجه» تنها زنی که نامش «اُمُّ‌الْمُؤمِنین» است ... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همسنگربی مثل و مانندم خدیجه بر عشق تویک عمرپابندم خدیجه ای در تمام عرصه هاسنگ صبورم ای یاوردیرینه ام کوه غرورم ای تکیه گاه شانه زخمی احمد ای هرقدم تصدیق تو یارمحمد شدپشت گرمی ام همیشه همت تو ترویج دین آغاز شد با ثروت تو سرمایه اصلی آئین پیمبر مال حلالت بوده وشمشیر حیدر تو اولین زن دردیار مسلمینی منصوب حق برنام ام المومنینی توپابه پایم دردومحنت می کشیدی باررسالت رابه دوشت می کشیدی توآبروی سرزمین های مجازی هم سفره ی من بو ده ای درعشق بازی توحامی زحمت کش دین خدائی تنهاپرستارمناجات حرائی درمهربانی ووفا غوغاتو هستی الگوی همسرداری زهراتوهستی حالادگرگیسو سپیدوقد کمانی درهرنوائی اشهدخودرابخوانی دستان پرمهرتودیگرپینه بسته گردغریبی برسرورویت نشسته هی پلک های بسته راوامی کنی تو رخسارزهراراتماشامی کنی تو دراین دیار بی کسی جان می سپاری سرروی خاک سرد قبرستان گذاری توواسطه کردی به سویم دخترت را تابین پیراهن بپیچم پیکرت را برآبرویت حق دررحمت گشوده ازاسمان بهرت کفن نازل نموده اماکجائی تاببینی نور دیده درکربلایک پیکری راسربریده جزگیسوی زینب پریشان را نفهمد هرگز کسی معنای عریان را نفهمد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر طپش میل تشنگی دارد هر که در راه سید الشهداست ماهِ «مهمانی» و "عطش" یعنی رمضان ماه سید الشهداست مثل ما محرمش سی شب می رود قلب ما ته گودال خود بی بی رقیه در روضه سفره را پهن می کند هر سال اینکه مهمانی خداست، قبول ما برای حسین آمده ایم اینکه ماه عبادت است، درست به دعای حسین آمده ایم تشنه ماندن تقرب محض است پیش لبهای خشک طفل رباب یا اباالفضل هر کجا گفتند بعد افطار هم نخوردیم آب چند ساعت که تشنه می مانی دیده ات تار می شود کم کم تشنه باشی و گرم هم باشد ضعف بسیار می شود کم کم تشنگی در جگر نفوذ کند بی رمق می شود تمام تنت زخم شمشیر و نیزه هم بخوری دیگر از دست می رود بدنت آب دیدی دلت شکست بگو: السلام علیک یا عطشان تا که دیدی لباس پاره بگو: السلام علیک یا عریان ۹۷/۳/۳ (سکوت) http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ام المومنین (س) دلش را برده‌ای هر وقت صحبت کرده‌ای بانو! محمد را چنین غرق محبت کرده‌ای بانو! به محراب دو ابرویش تماشا کرده‌ای حق را میان معبد چشمش عبادت کرده‌ای بانو! تو پیش از وحی ایمان داشتی، اعجاز عشق این‌ست نمازِ مِهر، بر مُهر نبوت کرده‌ای بانو! چه خوش فهمیده‌ای با باختن در عشق، باید برد چه سودی در صفای این تجارت کرده‌ای بانو! تو امّ‌المومنینی، چون که جای کینه، مالت را میان مومنین، با عشق قسمت کرده‌ای بانو! تمام هستیِ حق، کوثرش سهم تو شد، زیرا تمام هستی‌ت را نذر امت کرده‌ای بانو! علی بود و نبی بود و تو بودی اولِ این راه تو با زهرات، با مولات، بیعت کرده‌ای بانو! رخ مرضیه را بوسیدی و روح‌الامین شد مست چنین شیرین که کوثر را تلاوت کرده‌ای بانو! چه دُرّی در دل دلدادگی دیدی؟ که از دنیا به یک پیراهن کهنه قناعت کرده‌ای بانو! چه اندوهی است در کوچت؟ که دیگر این محمد، آن محمد نیست، از وقتی که رحلت کرده‌ای بانو! بدان دست کریمت دارم امّیدی که در محشر ببینم شاعرت را هم شفاعت کرده‌ای بانو! http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم چهار پاره – وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها روزه داریم و روضه یِ مادر روی لبهای ماست با گریه نان و خرمای سفره یِ افطار ربَّـنا ربـَّناست با گریه بغض سنگین و آهِ سرد ما اشکهایی شده که می بارد دختری که هنوز کم سن است شال غم روی شانه اش دارد درد بی مادری عجب دردیست زندگیِ بدون سنگ صبور خانه داریِ دختری کوچک ... بی قراری و گریه یِ مَستور کاشکی پای سفره یِ افطار مادرم می نشست پیشِ ما سحری می شد و مرا می کرد در قـنوت نماز عشق دعا شال مشکی شانه یِ بابا خانه یِ سوت و کور و تنهایی می شود شرح روزگار من هِق هق و گریه های زهرایی پیش بابا نمی کنم گریه تا دل یار را نـَرنجانم گوشه یِ خلوتی که می بینم روضه یِ مادرانه می خوانم خانه داری خانه یِ احمد بعد از امشب وظیفه یِ زهراست آب و جارو که می کنم اشکِ ... بی کسی روی گونه یِ باباست پدرم حرف می زند با خود سرنوشت مرا که می بیند دارد انگار از همین حالا فاطمه بین کوچه می بیند بهتر از هر کسی رسول الله ماجرای سقیفه می داند آتشی می رسد که گلبرگ و... غنچه یِ یاس را بسوزاند دل زهرا شکسته امروز ُو... پهلویش بین کوچه می شکند دست سنگین و سیلی و گل یاس!!! هر دوتا گوشواره می شکند گل یاسِ کبود می آید قدکمانی به سوی گلخانه چه کسی دیده پیش مَحرم خود رو بگیرد زنی و در خانه دائماً بین بسترش باشد بستری که همیشه گلگون است ندبه خوان می شود حسن آری... چشمهایش دو کاسه یِ خون است روضه یِ مادرانه یعنی این روی نیلی و بازوی زخمی می رسد منتقم بگو الغوث... پاسخ ظلم و شرک و بی رحمی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام الله علیها فقری که نخ نما شده اش آستین ماست گویای عشق بی طمع و راستین ماست ما شیعیانِ خانه به دوش محبتیم دنیا فقیر عزت و خانه نشین ماست از طول سجده نیست اگر قیمتی شدیم از گرد تربتی است که روی جبین ماست دار و ندار ما همه اش اشک روضه هاست گریه، سزای عشق و نشان از یقین ماست مانند حب احمد و زهرا و مرتضی حب خدیجه پایه ی اصلی دین ماست تنها نه نام او به روی دختران ماست نام خدیجه نقش به روی نگین ماست چادر نماز مادرمان، بانوی حجاز هر دو جهان تجلی حِصن حصین ماست بانوی بی قرینه ی احمد خدیجه است او اولین مرید رسولِ امین ماست ما سائلان مادر زهرای اطهریم بر دست رحمتش نظر خوشه چین ماست کوثر به او رسیده و ابتر به دیگران لعنت به دیگران سخن دلنشین ماست بر شعله می کشیم زمانی سقیفه را فعلا تقیه بندِ دل آتشین ماست مولای ما می آید و حق می شود عیان درک ظهور حاجت قلب حزین ماست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
الائمه_ادرکنی «نهمین روز»شد و دل ز کفم رفته به باد لحظه ی وصل بـه جـانان برسد محضر یاد یـاد بـاد آن گـه شیرین که به پـات افتادم «باَبی اَنتَ و اُمی» ؛به فـدای تـو «جواد» @sheareaeini
علیهاالسلام 🔹مادرِ هستی🔹 ای بر تو سلام آمده از داور هستی بگذشته در آیین نبی از سر هستی دل داده و دل برده ز پیغمبر هستی زیبد که بخوانند تو را مادر هستی الحق که خدا، هستی خود را به تو داده ام الّنجبا، فاطمه زهرا به تو داده اسلام ز اموال تو سرمایه گرفته دین در کنف عزّت تو سایه گرفته توحید ز اخلاص تو پیرایه گرفته اخلاص ز حُسن عملت پایه گرفته همّت سر تسلیم به دیوار تو سوده پیش از تو زنی لب به شهادت نگشوده تو در دل سختی به پیمبر گرویدی هر بار بلا را به سر دوش کشیدی بر یاری اسلام به هر سوی دویدی بس زخم زبان‌ها که ز کفّار شنیدی ای قامت مردان جهان خم به سجودت ای تکیه‌گه ختم رسل نخل وجودت ای مکّه ز خاک قدمت خلد مخلّد ای عصمت معبود و امید دل احمد اسلام به پا خواست و گردید مؤید از ثروت تو، تیغ علی، خُلق محمّد تا حشر خلایق که خدا را بپرستند مرهون فداکاری و ایثار تو هستند... تنها نشدی همسر و دلدار محمّد در سخت‌ترین روز شدی یار محمّد در شدت غم گشتی غمخوار محمّد پیوسته دلت بود گرفتار محمّد در پیش رویش گشت وجودت سپر سنگ باشد که کنی در ره او چهره ز خون رنگ آن‌روز که افتاد خزان در چمن تو پر زد به جنان طوطی روح از بدن تو تا بوی گل احمدی آید ز تن تو شد جامۀ پیغمبر اکرم کفن تو با مرگ تو آغاز شد ای عصمت سرمد بی‌مادری فاطمه، تنهایی احمد... برخیز که بر ختم رسل فخر زمانه خانه شده غمخانه، ای بانوی خانه بر گیسوی زهرا که زند بعد تو شانه؟ بی‌تو شده از هر مژه‌اش سیل روانه بی روی تو گردون به نظر تیره چو دود است برخیز که بی‌مادری فاطمه زود است ای جامۀ احمد کفنت بر بدن پاک کن بهر حسینت به جنان جامه ز غم پاک تو بر سر دست نبی و او به سر خاک سر تا به قدم چون گل پرپر شده صد چاک «میثم» ز غم نور دو عین تو بگوید تا صبح قیامت ز حسین تو بگوید http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7