eitaa logo
شاعرانه
27.4هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
763 ویدیو
76 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
ای نگار همیشگی ،رهبر مهزیار همیشگی ،رهبر من شدم یار ومانده با تو هنوز انتظار همیشگی ،رهبر تو برایم همیشه راه بودی در گذار همیشگی ،رهبر من به قربان تو که پیرت کرد روزگار همیشگی ،رهبر وای بردست های تو مانده است زخم خار همیشگی ،رهبر کوه پیش طاقت تو شکست پایدار همیشگی، رهبر بر نگاه تو داده ام دل خویش اعتبار همیشگی ،رهبر این غزل هدیه ای است از دخترت شهریار همیشگی ،رهبر 📜 @sheraneh_eitaa
گه نیک به گفتار برافروخت مرا گه سخت به کردار جگر سوخت مرا چون بستن گفتار بیاموخت مرا بر تخته عشق کرد و بفروخت مرا 📜 @sheraneh_eitaa
‍ جزای آن که نگفتیم شکرِ روزِ وصال شب فراق نخفتیم لاجرم زِ خیال! شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ از نوشتن خسته‌ام ای کاش روزی میرسید تا درِ گوشت بگویم، عشقِ من صبحت بخیر |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
اگر از آمدنم رنجه نگردد خویت هر دم از دیده قدم سازم و آیم سویت گر بدانم که توان بر سر کویت بودن تا توانم نروم جای دگر از کویت سر من خاک رهت باد! که شاید روزی بر سرم سایه کند سرو قد دلجویت یا مرا زار بکش، یا مرو از پیش نظر که ز کشتن بترست این که نبینم رویت میکشم هر نفس از خط و ز زلفت آهی آه! بنگر که: چها میکشم از هر مویت! بعد ازین لطف کن و در دل تنگم بنشین تا نشستن نتواند دگری پهلویت ای بابروی تو مایل همه کس چون مه عید از هلالی چه عجب میل خم ابرویت؟ 📜 @sheraneh_eitaa
بیا، که بی‌رخ زیبات ، دل به جان آمد بیا، که بی‌تو همه سود من زیان آمد بیا، که بهر تو جان از جهان کرانه گرفت بیا، که بی‌تو دلم جمله در میان آمد بیا، که خانهٔ دل گرچه تنگ و تاریک است دمی برای دل ما درون توان آمد بیا، که غیر تو در چشم من نیامد هیچ جز آب دیده که بر چشم من روان آمد نگر هر آنچه که بر هیچکس نیامده بود برین شکسته دلم از غم تو آن آمد دل شکسته‌ام آن لحظه دل ز جان برداشت که رسم جور و جفای تو در جهان آمد ز جور یار چه نالم؟ که طالع دل من چنان که بخت عراقی است همچنان آمد 📜 @sheraneh_eitaa
کوچه به کوچه نام تو را می برند باز گِرد چراغ داغ شما می پرند باز وقتی که فرش مجلس تو بال فطرس است خدام خیمه ات به سران افسرند باز نو شد ز ماه ماتم تو سال حزن ما این روزها سفیر غمی دیگرند باز دیوانگان روی تو ای ماه قرن هاست بر تن لباس ماتم تو می درند باز بار غمت سپرد به ما آسمان چرا؟ بر دوش تا ظلوم و جهولش برند باز گرم سماعِ کعبه کویِ تو عاشقان سرمستِ جام زمزمِ چشمِ ترند باز هر یک در آرزوی نگاه عنایتی جان می دهند و ناز تو را می خرند باز عمری است پیش پای تو پرچم به دست و مست در التهاب و تاب چو نیلوفرند باز این روزها ز رونق بازار روضه ها تا آسمان چراغ دعا می برند باز این دست های آمده بالا به یاری ات در های و هویِ تشنه لبان، بر سرند باز چاووش ها سروش ندای غریبی ات دل خون ز درد عترت پیغمبرند باز هر گوشه موکبی ز تو برپاست قدسیان آماده‌ ایستاده به بام و درند باز ای شاه عاشقان که شهیدان نهضتت از شاهدان هر دو جهان برترند باز این ذره ها ز جذبه خورشید روی تو مشتاق جان نثاری آن پیکرند باز 📜 @sheraneh_eitaa
خانم معصومه سادات شاکری، متولد 1362 در نیشابور است که از سال 1381، سرودن شعر را آغاز کرده است، او با شعر کلاسیک پا به عرصه ادبیات گذاشته است، ولی انگار ذهن و زبان او با شعر سپید ( یا شعر شاملویی گونه‌ای از شعر نو فارسی ) سنخیت بیشتری داشته است. از این شاعر نیشابوری دو کتاب به چاپ رسیده است: 1- «سایه هایی که کوتاه می شود» 1386 و 2- «چمدانی از حرف های نگفته» 1392. خانم شاکری در بیش از پنجاه کنگره و جشنواره ی شعر کشوری به عنوان شاعر برگزیده حضور داشته است که از جمله آنها: شعر عاشورایی، شعر رضوی، فرهنگی ادبی بانوان، روح الله، بشردوستی و… آثار او همچنین در مطبوعات و چندین کتاب چاپ شده است. بانو شاکری سال جاری ( 1401 ) نیز در هفتمین کنگره ملی ادبی « ملک ملکوت » و در بخش شعر با موضوع ادبیات پایداری، رتبه نخست کنگره را کسب نموده اند 📜 @sheraneh_eitaa
من از طعم قفس،اين راه راه سرد،لبريزم! گناهم چيست،عمري را اگر با غم گلاويزم!؟ شبيه تك درختي پير در يك جنگل متروك تنم مي لرزد از روزي كه با طوفان درآويزم نه دردل شورشيريني،نه برلب نامي از فرهاد مگر با دست هاي تو،از اين اندوه بگريزم هنوز از چارچوب در،صداي درد مي آيد ازاين غم نامه همچون برگ،در چنگال پاييزم! تو خوب مطلقي،من هم زمستاني ترين فصلم بهار من! رهايم كن از اين روح غم انگيزم كه اين طفل زمين افتاده،چشم از مادرش دارد كمك كن زانوانم را مگر از خاك برخيزم! اگرچه ناسپاسي مي كنند اين قوم دريا را ولي من از نگاه روشن ات هرگز نپرهيزم قلم هرچند كم مي آورد از وصف اقيانوس منِ ساحل نشين،بانو!به دامان كه آويزم!؟ 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی استاد ارجمند و شاعر باسابقه و توانمند جناب آقای عباس شاهزیدی 📜 @sheraneh_eitaa
خواهم که سوزم از غم،تا یاد او نیاید آن جا که باعثم شد،بنیاد بی قراری 📜 @sheraneh_eitaa
می پرسی تو را دوست دارم؟ حتی اگر بخواهم پاسخ تورا بدهم ، نمی توانم مگر ممکن است با هیچ زبانی شرح داد که در آنوقت که با چشمان پر اندیشه و روشن بینت به من می نگری ، چه نشاطی و لطفی دلم را فرا می گیرد؟ می پرسی تورا دوست دارم؟ مگر واقعا پاسخ این سوال را نمی دانی؟ مگر خاموشی من ، راز دلم را به تو نمی گوید؟ مگر آه سوزانم از سر نهان خبر نمی دهد؟ مگر نمی بینی که چه سان در آن لحظه که سراپا محو جمال توام وگویی دل به نوک مژگان تو آویخته دارم روح پریشانم چون کبوتری در هوای پرواز ، بال و پر می زند؟ 📜 @sheraneh_eitaa
🩸 لوگوی «خونخواهی هنیه عزیز» مناسب استفاده در پروفایل شبکه‌های اجتماعی 🔘 پیرو تغییر لوگوی وبسایت دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری، به «خونخواهی هنیه عزیز»، و اهمیت مطالبه‌گری ما مردم غیرتمند ایران برای خونخواهی میهمانمان، لوگویی با این عنوان و مناسب استفاده در پروفایل شبکه‌های اجتماعی طراحی شده و برای استفاده تقدیم می‌شود. (هر گونه کپی، انتشار و استفاده از لوگوی مذکور توسط شما عزیزان آزاد است و موجب خوشحالی ما خواهد بود.) 🏷 📜 @sheraneh_eitaa
امشب از یاد تو آری دل من خونین است دل از این چرخش بی مهر فلک چرکین است بی خبر رفت از این وادی بی در ، پیکر که نه انگار دلی تنگ رخ شیرین است صبح تا شام برای تو غزل می ریزم غزل از جنس فراقی که به دل دیرین است زخم هایی که تو بر جان و دلم می بینی زخم هایی است که از این فلک بی دین است چون رسانم شب خود را به سحر ای زاهد که هزاران غم و اندوه بر این بالین است هر کجا هست خدا یار و نگهدارش باد این دعا خواندم و از شش جهتش آمین است 📜 @sheraneh_eitaa
‍ مطلبِ ما بی‌دلان از چشم‌بستن خواب نیست در به روی آرزوی خام می بندیم ما شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
‍ ای بام بلند آسمان، صبح بخیر ای پرتو مهر زرفشان، صبح بخیر ای طائر عاشق سحرخیز سلام ای چشمهٔ جاری روان صبح بخیر |صبحتون پر از نشاط و برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
من و تو هیچکس را دوست داریم بهار خار و خس را دوست داریم نمی کوچیم از این غربت، من و تو هوای این قفس را دوست داریم 📜 @sheraneh_eitaa
کاش در دروازۀ ساعت زمان می‌ایستاد نیزه‌ها می‌رفت اما کاروان می‌ایستاد کاش وقتی قلب زینب روی نیزه می‌تپید قلب دنیا می‌گرفت و ناگهان می‌ایستاد کوفیان دیدند وقتی لب به گفتن می‌گشود ناگهان زنگ شترها از تکان می‌ایستاد کائنات انگار تحت امر زینب می‌شدند آن‌چنان که گفته‌اند، آب روان می‌ایستاد او که با صبر و شکوه و همت زهرایی‌اش با حجابش، روبه‌روی دشمنان می‌ایستاد زینبی که خطبه‌ها را حیدری می‌خواند و بعد روی حرفش چون علی تا پای جان می‌ایستاد با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت همچنان می‌ایستاد و همچنان می‌ایستاد.. 📜 @sheraneh_eitaa
✳️دعای هر روز ماه صفر https://eitaa.com/kavasayat/1822 📜 @sheraneh_eitaa
روشن از عشقی خشمگین اما تاریک و تلخ، از اندوه، مانند گیاهان چمنزاری مرطوب مانند کاج‌های عریان بر صخره، نالان از بادِ پریده‌رنگِ سحرگاه، سوزان برابر شامگاه. ‌ ‌ 📜 @sheraneh_eitaa
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی عروجت را گواهی می‌دهد این سِیْر عرفانی طلوعی چون تو چشم صبح را روشن نکرد اینجا اگرچه روی نی همچون غروبی سرخ می‌مانی در اوج غربت خود جرعه‌نوش قرب حق بودی قیامت بر سر نیزه سجودی بود طولانی سجودی که تو را می‌برد تا «قَوسَین أو اَدنی» سجودی در چهل منزل چهل معراج روحانی تو را آیه به آیه خواهرت زینب تلاوت کرد به روی رَحل نی از کربلا تا دِیْر نصرانی عجب حَجّی به جا آورده‌ای با حلق خونینت کدامین حج به خود دیده‌ست هفتاد و دو قربانی تو دین تازه‌ای آورده بودی با خودت گویا دوباره تازه می‌شد خاطرات سنگ و پیشانی 📜 @sheraneh_eitaa
خورشیدبانو ناتوان (۶ اوت ۱۸۳۲ شوشی – ۲ اکتبر ۱۸۹۷ )شوشی یکی از غزل‌سرایان ترک است که بیشتر شعرهایش را به زبان‌های ترکی آذربایجانی و فارسی سروده‌است. او دختر مهدیقلی خان جوانشیر، آخرین حاکم خانات قره‌باغ۱۷۴۸–۱۸۲۲بود. خورشیدبانو بیشتر به خاطر غزل‌سرایی‌اش مشهور است و او را ادامه دهنده راه محمد فضولی می‌دانند. او در نقاشی نیز متبحر بود و در کنار اشعارش، تصاویری را در ارتباط با شعر می‌کشید. الکساندر دوما در سفرنامه خود به ملاقات خود با خورشیدبانو در باکو اشاره کرده‌است. وی در اشعارش «ناتوان» تخلص می‌نمود. خورشید بانو تقریباً بیست سال رهبری انجمن ادبی «مجلس انس» را به عهده داشت و اکثر شعرهایش بلافاصله بعد از سروده شدن از طرف ده‌ها شاعر بزرگ و سرشناس مورد استقبال قرار گرفته و انواع و اقسام نظیره‌ها و تضمین‌ها بر شعرهایش سروده می‌شد. آغابیگم جوانشیر از همسران فتحعلی‌شاه قاجار، عمه خورشیدبانو ناتوان بود. آغابیگم آغا نیز به فارسی و ترکی شعر می‌سرود. 📜 @sheraneh_eitaa
او مژگان سیه نوکین خدنگ یاره بنزتدیم، خطادیر، چشم مستین آهوی تاتاره بنزتدیم. گؤزون مردملری سرمست اولوب، تؤکمک دیلر قانیم، دوزوبدور هر طرف پیکان، عجب خونخواره بنزتدیم. چکیلمیش گوشه یه بولبول، فغان و ناله لر ائیلر، دوشن گول اوسته دامه عندلیب زاره بنزتدیم. توتوب کج گردنین هر لحظه اولموش محو نظاره، خیال یار ایله حیران باخان ناچاره بنزتدیم. گؤروب طرف بناگوشونده چین – چین زولف مشکینی، او گنجی شایگان اوسته یاتان شاهماره بنزتدیم. دئییردیم کیم، نه دن دیر قئیس اولوب دیوانۀ عالم؟ جنون سرریشته سین اول طرۀ طراره بنزتدیم. جفای دهریده گؤردوم ائدیردی شیکوه بیر مضطر، سسیندن ناتوان بی دل و افکاره بنزتدیم 📜 @sheraneh_eitaa
دارم هوای عشق تو عمریست بر سرا بهر خدا ز راه وفا هیچ نگذرا! در ملک عشق مسند شاهی گزیده‌ام تا کرده‌ام ز نقش کف پات افسرا! هر مدعی به دعوی عشقت نه صادق است دارم ز رنگ زرد بهر تو محضرا! مرغ دلم به سوی تو پرواز می‌کند باشد رسا به شوق وصال تو شهپرا! آهم نمی‌کند به دل سخت او اثر او راست دل مگر از سنگ مرمرا؟! دی با قد بلند گذر کرد سوی باغ افتاد سرو و طوبی و شمشاد و عرعرا! طغرل به کسب نکهت گیسوی او مگر شوری است بین باد صبا بین صرصرا؟! 📜 @sheraneh_eitaa