eitaa logo
شعر شیعه
7.4هزار دنبال‌کننده
555 عکس
205 ویدیو
21 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دردی‌ست دردِ عشق که هیچش طبیب نیست گر دردمندِ عشق بنالد، غریب نیست دانند عاقلان که مجانینِ عشق را پروای قول ناصح و پند ادیب نیست @shia_poem
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم از این خراب تر آقا نمی شود حالم هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم فدای تار عبایت، بگیر دستم را بگیر دست دلم را، مریض احوالم به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما که هیچ نور امیدی نمانده در عالم میان روضه ی گودال این دلم گیر است شبیه جد غریبت اسیر گودالم هنوز هم که هنوز است دل پریشان صدای نعل جدید و شروع جنجالم هنوز هم که هنوز است در تب و تابم هنوز گریه کن روضه های خلخالم @shia_poem
شعر شیعه
برای حجاب آری، برای نظام خیر! 👈 آقایان همیشه برای حجاب صدایشان بلند می‌شود اما برای ناامنی و کشتن مردم و مأمور بی‌گناه نه!! اینجا مسئله اصل نظام و امنیت سرزمین اسلامی است و آنجا مسئله چند تار مو و کشف حجاب یا بدحجابی! آنجا آقایان برای از یک واجب دینی چنان موضع می‌گیرند و رگ گردن‌شان باد می‌کند (که باید هم اینچنین باشد) ولی برای اصل دین و نظام _ که دین است _ سکوت پیشه کرده‌اند؟! 👈 شاید بین علما درباره میزان حجاب باشد، اما درباره احکام اسلامی مثل محاربه و بغی بر نظام و افساد فی الارض که صریح و روشن است، اجماع وجود دارد. پس چرا در مقابل محاربین و باغیان و مفسدان و تروریست‌های آدم‌کش و ناامن‌کننده سرزمین اسلامی موضع نمی‌گیرند؟!! مگر سال ۸۸ و شرایط فتنه‌گون است که آقایان به اختلاف سیاسی تفسیرش کنند و با سکوت از کنار آن بگذرند؟!! امیدوارم دیگران هم زمینه صحبت کردن و موضع‌گیری شان را فراهم کنند. بزرگواران گوش خیلی از مردم به دهان شماست ...
این اشک روان، شرح پریشانی ماست معصوم‌ترین یار دبستانی ماست پرپر شده غلطیده به خون، روی زمین این لاله همان «کیان» ایرانی ماست | https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
آن روز کجای داستان خواهم بود؟ در لشکر صاحب‌الزمان خواهم بود؟ امروز هر آن‌گونه که هستم، بی‌شک فردای ظهور هم، همان خواهم بود @shia_poem
دخیل عشق را هر کس به پای یار می بندد یقیناً راه دل را بر روی اغیار می بندد طریقِ "وصل" را بی زخم رفتن از محالات است چه خوشبخت است آن که بر کف پا خار می بندد برای دلبَری از شمع،پروانه پرش را داد... که عاشق هرچه را در چنته دارد،کار می بندد پِی تهذیب نَفسَت باش،تا صاحب نَفَس گردی بدون گردگیری،آینه زنگار می بندد تمام اعتبار نام "مجنون" بسته بر "لیلا"ست اگر دلداده نام خویش بر دلدار می بندد اگر دنبال دریایی،ز چشمه سار خواهش کن... ضرر کرده است آن‌که دل به آب‌انبار می بندد دلیل ناله ی نیمه شبی،آهِ سحرگاهی است سحر بارِ خودش را مومنِ بیدار می بندد کمال چشم ها در رفت و آمد کردن "اشک" است "عمارت" گر شود "متروکه‌خانه" ،تار می بندد ولایت یک عدد دارد که آن هم مُختص مولاست کسی اُمّید بر صفرِ پس از اعشار می بندد!؟ فدای مادری که هر خمیرِ پخت نانش را به دیوار تنورِ "جار ثُمَّ الدّار" می بندد "بیا آقا بیا آقا"..،چه تکرارِ پر از دردی... دل شیعه چه طرفی را از این تکرار می بندد! تو گیر افتاده ای در کوچه ای که مادرت افتاد مسیر بازگشتت را در و دیوار می بندد برای مادرت این روزها روضه بخوان آقا بخوان روضه که دارد مادر تو بار می بندد ▪️ ▪️ علی آن دستمال زردِ جنگِ خویش را حالا به روی زخم بال خانمی تب‌دار می بندد کسی که ربّنای او تعادل بخشِ عالم بود قنوت خویش را این روزها دشوار می بندد حَسن یک چند روزی می شود..،هنگامِ دَقُّ الباب دو چشم خیس خود را بر روی مسمار می بندد https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
🟡دست مریزاد به اثبات بی‌گناهی‌ما را همین گواه کز فاسقان خبر بپذیرند بی‌سند
در خِطّۀ ما نام و نشان‌ها زنده‌ست با وردِ علی‌ست این‌که جان‌ها زنده‌ست با خون شهید، آرمان‌ها داریم تا یاد «شهید آرمان‌ها» زنده‌ست https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
خنک آن نسیم عنایتی، که وزد ز کوت علی علی چه خوش آنکه پرده برافکنی، ز رخ نکوت على على من و مهرت ای شه لوكشف، سر و جان نهاده همی به کف نهراسم ار بکشند صف، سپه عدوت على على تو شهی حجاز و عراق را، تو مهی ندیده مَحاق را بنشان شرار فراق را، ز زلال جوت علی علی به ظهور ذاتِکَ مابَدا، بِبَهاء وجهِک مابَها ز زمین گرفته الى السماء، لمعات روت علی علی بِکَ والضُحى بِک والقمر، بِک والنّجوم اذ انتشر بِکُشی اگر نکشیم سر، ز کمند موت علی علی تو شعاع شمس هویتی، تو مه سپهر طریقتی بچشان شراب حقیقتی ز می سبوت علی علی تویی آنکه کوس شهنشهی، زده با نوای اناللهی و مِنَ البَهاء الى البَهی، همه خلق و خوت علی علی تو خدای زُمرهٔ راستان، همه جا ز ذکر تو داستان اگرم برانی از آستان، نروم ز کوت علی علی تویی آنکه دم زنی از قِدم، به حدوث اگر چه زنی قدم به مشام جان رسد از ارم، رَوَحات بوت علی علی دل تو کتاب مبین بوَد، همه را عقیده بر این بود که به از بهشت برین بود، نظری به سوت على علی تو وصی احمد مرسلی، ز جهانیان همه افضلی سخنی ز شرح مفصلی، همه گفت و گوت علی علی تو سوار توسن انما، به کف تو داده عنان قضا تو چو صولجان و ماسوا، همه هم چو گوت على على ز نَفَختُ فِیه تو عالمی، نه عجب که زنده شود دمی که نوای حق شنود همی، ز لب و گلوت علی علی همه در طلب پی جست و جو، همه در ترنم و گفت‌وگو شنوم همی ز چهار سو، نغمات هوت علی علی تو قلندرانه به ملک جان، زده پشت پا به همه جهان فلک این ترانه کشد عیان، چو منم کدوت على على تو حیات و ما همه تشنه لب، ظلمات موی تو تیره شب دل ما سکندر و در طلب، پی جست و جوت على على بشکن طلسم حجاب را، بفکن ز چهره نقاب را که به دل نمانده «شهاب» را، به جز آرزوت علی علی https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند این کریمان همه احوال مرا می پرسند این کریمان همه عصیان مرا می بخشند ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند رزق ما را برسانید ز بازار نجف از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است قطره اشکی که بر این بی سر و پا می بخشند ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند یازده ماه اگر بار گناه آوردی آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله کِی به ما تذکرهء کرببلا می بخشند مادری گفت فدای لب عطشان حسین... همه را بین فغانش به خدا می بخشند https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc
اشکِ مناجات سحر را می خرد زهرا گریه‌کُن خونین جگر را می خرد زهرا وقتی شریک‌‌ات "شمع" باشد،سود خواهی بُرد پروانه ی بی بال و پر را می خرد زهرا از عِیش دُنیا باخبر باشی،ضرر کردی از عِیشِ‌دُنیا‌بی‌خبر را می خرد زهرا هی این در آن در می زنی تا در به در گردی وقتی گدای در به در را می خرد زهرا باید درِ این خانه کسبِ اعتباری کرد آن نوکران مُعتبر را می خرد زهرا هرجا بساط روضه ای برپاست،شرکت کن خار و خَس آن دور و بر را می خرد زهرا گاهی حوالی حسینیّه کمی بنشین گوشه نشین این گذر را می خرد زهرا هر آنچه که در چنته داری خرجِ اشکت کن فردای محشر "چشم تر" را می خرد زهرا اندازه ی بال مگس نذر حسین‌اش کن این قطره های مختصر را می خرد زهرا ▪ ▪ از ساعتی که سینه ی او زیر سُم ها رفت سینه زنان این پسر را می خرد زهرا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc