#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
دنیا سیاه بود که نوری بلند شد
خورشید از کرانه ی دوری بلند شد
در بین شهر نغمهی شوری بلند شد
در دشت جهل،سرو شعوری بلند شد
بالاترین تفکر آدم!..،خوش آمدی
کامل ترین تعقل عالم!..،خوش آمدی
مکتب نشسته بود که ناگاه پا شدی
در عصرِ لال بودن منبر،صدا شدی
بر شانه ی تفکر شیعه عبا شدی
تو پنجمین تشرف توحید ما شدی
در جاده ی شریعت نُطقَت،مسافریم
ما شیعیانِ خط به خطِ قالَ باقریم
تو امتداد نافله های محمدی
تعقیب های بعد عشای محمدی
شخصاً کلیددار حرای محمدی
آئینه ی تمامنمای محمدی
تصویر با ملاحت روح خدا !..،سلام
ای دومین پیمبر ایمان ما !..،سلام
بر روح هرچه علم،بدن کیست مثل تو
طوبای فهم،بین چمن کیست مثل تو
شیرین ترین بیان سخن کیست مثل تو
تلفیقی از حسین و حسن کیست مثل تو!
مهتاب بام این دوبرادر درآمده
اینگونه دلرباشدن از تو برآمده
در کوچهباغِ بحث شبی که قدم زدی
تنها ز لفظِ آیهی تطهیر دم زدی
بر قلّه های قلب نَصاری علم زدی
زیباترین مناظره ها را رقم زدی
پس واجب است از هُنرت استفاده کرد
باید فنون بحث شما را پیاده کرد
ای خوشبهحال هرکه درت را رها نکرد
خود را کنار سفره ی بیگانه جا نکرد
هنگام فقر غیر شما را صدا نکرد
آنکس زُراره شد..،که به زر اعتنا نکرد
ظرف مرا شکستهسبویَت کُنی خوش است
ما را به جبر جابرِ کویَت کنی خوش است
در صُلح آب و آتش ما جنگ نیست که
آن دل که مبتلای تو شد تنگ نیست که
ذاتی که جنس آینه شد سنگ نیست که
هرکس کُمِیت عشق تو شد.،لنگ نیست که
اهل قلم _به نون و قلم_ هست چاکرت
ای هرچه شاعر است به قربان شاعرت
باید برات گنبدی از زر درست کرد
رو به مزار خاکی تو در درست کرد
عطر نفیسی از گُل قمصر درست کرد
پائین پایِ قبر تو منبر درست کرد
صحن تو را شبیه گوهرشاد می کنیم
خاک بقیع را حسنآباد می کنیم
تو یاکریم زادهی آسیبدیده ای
در ابتدا به آخِرت غم رسیده ای
دردی ز جنس خار مغیلان چشیده ای
در اوج کودکی چه عذابی کشیده ای
سر نیزه ها کتاب خدا را گسیختند
در پیش چشم تو سر جد تو ریختند
صبح غرور تو به شبی ظالمانه خورد
خواب عمیق تو لگدی بی بهانه خورد
با دست زجر زلف سیاه تو شانه خورد
همبازیِ سهساله ی تو تازیانه خورد
دیدی سرِ عمو سرِ سرنیزه آب شد
دیدی طناب حرمله سهم رباب شد!
#بردیا_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
جلوه میبارد از جمالِ علی
جذبه میجوشد از جلالِ علی
همه خیراتِ آسمان و زمین
نوشِ جانِ علی و آلِ علی
هرچه دارد خدا به خاطر اوست
هرچه دارد خدا حلالِ علی
مرتضی را چه کار با عالم
هست عالم فقط وَبالِ علی
ای نفسهات در خِصالِ صدوق
ای بزرگیت از خِصالِ علی
همهی حرف توست قالَ نبی
همهی حالِ توست حالِ علی
آمدی تا که با تو ما برسیم
ما همه میوههایِ کالِ علی
لطف زهرا تو را به ما دادند
از کَرَمخانهی عیالِ علی
شب شب عشق آفرین ، علی است
شب لبخندِ پنجمین علی است
ای نمازِ مطهرِ زهرا
سجدههای معطرِ زهرا
خیرهای خیره بر مقاماتش
مثلِ قابی برابرِ زهرا
میوزد در هوای گیسویت
عطرِ گلهایِ قمصرِ زهرا
آسمانی و مژدهات را داد
به زمینها پیمبرِ زهرا
بیخودی نیست فاطمی هستی
پُری از نورِ کوثرِ زهرا
میزند موج در احادیثت
جلوههای مُکررِ زهرا
با شما جبرئیل نامِ مرا
میرساند به محضرِ زهرا
فاطمه عاشق همین علی است
شبِ لبخندِ پنجمین علی است
ای طلوعِ علیالدوامِ حسن
آفتابِ بلندِ بامِ حسن
جابر آوردهات سلامِ رسول
مادرت گفتهات سلامِ حسن
میرسند از تبارِ مادریات
هفت معصوم بر امام حسن
حسنی زادهای از آلِ حسین
ای حسینی ترین کلامِ حسن
دست تو دست مجتبای کریم
به تو زیبنده است نامِ حسن
به عمویت ارادتت پیداست
در بقیعی به احترامِ حسن
چارتا مجتبی کنارِ همید
ای تمامِ شما تمامِ حسن
هم حسن هم حسین این علی است
شبِ لبخندِ پنجمین علی است
ای محمدترین دعایِ حسین
دومین احمدِ حرایِ حسین
آمدی تا به انتها برسد
امتدادی از ابتدایِ حسین
از پدر ارث بُردهای ، داری
به سرِ شانهات رَدایِ حسین
آنکه روزی "حسینُ مِنی "گفت
گفت مثلَش تویی برایِ حسین
ای علی اکبرِ امام شده
اکبرِ بعدِ کربلایِ حسین
تو حسینیهی خدا هستی
با تو ماندیم در هجایِ حسین
عشق دنبالِ آخرین علی است
شبِ لبخندِ پنجمین علی است
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
#ولادت
#مربع_ترکیب
از دامن دو فاطمه و دو علی رسید
جانها به لب رسید به شوقش، ولی رسید
اصلا نه پنجمین که همان اولی رسید
تا دومین محمدِ نوری جلی رسید
در جام مجتبی شده پُر بادهی حسین
قربانت نامت ای حسنی زادهی حسین
خوش آمدی شبیه ترینها به مصطفی
ای رفته در جمال سراپا به مصطفی
ای بهترین هدیهی زهرا به مصطفی
ای خندهی خدای تعالی به مصطفی
شُکر خدا به خاک شما سر رساندهام
من جابرم سلام پیمبر رساندهام
در هر نظر محمد و از هر نظر حسین
نیمی علی و فاطمه نیمی دگر حسین
ای رفته بر امام حسن رفته بر حسین
یعنی رسیده است حسن ضربدر حسین
نوری میان نور، نسب در نسب سلام
حُسن شروعِ روشنِ ماهِ رجب سلام
ای عین و لام و میم و الف لام میمها
حیرانِ موشکافیات عبدالعظیمها
زانو زده به طور کلامت کلیمها
آفاق پُر شد از معارف تو از قدیمها
از آنچنان پدر پسری اینچنین خوش است
از چهارده علی، علیِ پنجمین خوش است
یک نقطه از معانیِ تو آفتاب شد
یک نکته از مباحث تو بی حساب شد
درسی ندادهای و هزاران کتاب شد
تو جلوه کردی و همه جز تو سراب شد
برهان تویی دلیل تویی مدعیٰ تویی
احمد تویی حسین تویی مرتضی تویی
جبریل را دوباره به حیرت کشاندهای
اِدریس را برای کتابت کشاندهای
ما را به پای درس محبت کشاندهای
دل را برای فهم امامت کشاندهای
زهرِ هلائلاند همه جز شما قسم
بی راهه است غیر ره کربلا قسم
فرمودهاید غیر شما جمله باطلاند
دریا فقط تویی همه شنهای ساحلاند
درسی بگو برای قلوبی که مایلاند
تا عالمان شهر بفهمند جاهلاند
این چشم را برای تو ویرانه ساختیم
ما را ببخش صحن شما را نساختیم
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
چو پرده از رخ زیبای او خدا برداشت
به خاک مقدم او قبله سر به سجده گذاشت
به پای فاطمه سجاد، ریخت آنچه که داشت
بدون پرده بگویم، که مادرش گل کاشت
نماز شوق بخوان عبد سرمد آمده است
بگو به خلق، دوباره محمد آمده است
#رضا_دین_پرور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem