سیدعلی ⚫️:
#بسم #الله #رحمان #الرحیم
امروز 19 #محرم سالروز حرکت کاروان اسرای #کربلا به سمت #شام است.
قصه ی #کربلا ، تا روز #عاشورا بیشتر روایت مردانه دارد. حرارت دارد و رزم و فریاد و دسته های سینه زنی و #گریه های بلند ..😭😭
... اما از #عاشورا به بعد ، روایت ، زنانه می شود. قصه ی غربت و گوشواره و #گیسو و #اسارت و بغض و سکوت و# اشک های بی صدا و سوزناک و #نجواهای آهسته است.😭😭 آه ، انگار صدای #دخترکی از گوشه ی خرابه ی #شام می آمد که ...😭😭😭
. که همان هم خاموش شده است. کاش #دخترک خسته ی شکسته ی #مجروح ، اندکی به #خواب رفته باشد.😔😔
#زینب ، مدیر #کاروان است و الحق که مدیر خوبی است و حتی حالا که #داغ ها و #زخم های پی در پی جای سالم در #جسم و #روحش باقی نگذاشته اند ، کارش را خوب خوب بلد است. #برادرش ، #امامش ، پاره ی جانش😔😔
در راه #خدا جان داده است تا #اسلام زنده بماند. حالا ، زنده ماندن اسلام به #محافظت و حرف شنوی از #امام بعدی است و روایتی است که #زینب از آن #رزم جانانه می کند و #کاروانی که باید تاب بیاورد و #نشکند و زیر انبوه درد و #رنج خرد نشود تا خود #رسانه باشد و رساندن ، #صبر می خواهد.
#صبر بر #شهادت مظلومانه و غریبانه ی #مادر .
#پدر ... و #برادر ، کلاس های اول صبر #زینب است. 😔😔
بعد می شود صبر بر #غربت از #مدینه تا #کربلا ،
بعد می شود صبر بر #مصیبت ، نه یکی ، نه دو تا .... آه #زینب ، آن قدر #صبر تا دیگر تکیه گاهی برای او باقی نماند. من دیگر باقی اش را تاب نمی آورم😭😭 ولی #زینب تاب آورد و #صبر کرد.
#صبر بر #غارت ... #غارت وحشیانه و آتشبار...
صبر بر #خیانت ، خیانت نیامدن #کوفیان بی وفا و #گریه های بعدشان ...😭😭
صبر بر #اسارت ...
#صبر بر جسارت به ابدان #شهدا و #سر مطهر امام #حسین علیه السلام😔😔
#زینب ، #صبر را هم خسته کرده بود😔. به گمانم صبر هم از این #کوه درد و #غم ، به ستوه آمده بود و به #خدا شکایت می کرد. اما #زینب ، #کوه غم و #درد را در راه #خدا ، کوه #زیبایی می دید. #زیبا و #سخت.
#کربلا ، اوج روایت #مردانه است و #شام اوج روایت #زنانه. زنی که #شجاعت و #نجابت را همزمان دارد و هیچ یک را فدای دیگری نمی کند. ایستاده مقابل #یزید ، زن #مصیبت دیده ی خسته ی #شکسته ... زن های #مصیبت😭😭 دیده میان جمع خانواده هایشان ، به سختی حرف می زنند. #زینب ، تو که بودی که پس از آن همه #داغ جگر سوز میان لشکر #دشمن ، محکم ایستادی و #خطابه خواندی و #رجز گفتی؟ آنچنان که گویی #فاطمه(سلام الله علیها) بود ..
.. ایستادی و نگفتی #صبر می کنم ! گفتی #شکر می کنم !🙏 و شکر هنگام #بلا و #مصیبت ،😔 بس سخت تر از #صبر است. #ایستادی و #برترین مصداق " كَلِمَةُ حَقٍّ تُقالُ عِندَ ذي سُلطانٍ جائرٍ" شدی.
ترس از کی میان #دل ما خانه کرد؟ کی راهمان از #زینب جدا شد؟😔 این سبک زندگی #بزدلانه از کجا آمد و تمام لحظه هایمان را تسخیر کرد؟ کاش تا #زینب (سلام الله علیها) به #شام برسد ، ما نیز با او "هم راه" شده باشیم😔😔
التماس دعای فرج وشفای بیماران
👈اما از شگفتیهای پیوند مترقی و #خرافه_شکن محمد صلی الله علیه و آله و حضرت #خدیجه
👈👈 یکی هم این بود که آن دو جوان رشد یافته و بزرگ منش به گونه ای صاحب شعور و آگاهی و استقلال بودند که
خود با ابتکار و درایت اقدام کردند، آنگاه دو خانواده، کار را به سامان بردند.
☑️جالب تر آنکه « #خدیجه» در آن جامعه ی بسته و در بند #اسارت و #خرافه و تعصب و خشونت به ویژه بر ضد زنان و دختران
🔹 و در شرایط و روزگار تیره و تاری که برای زنان و دختران حقوق و آزادی و حق تصمیم گیری به رسمیت شناخته نمی شد،
دوستان عزیز!!
⚔در غزوه «بدر»
۷٠ نفر به #اسارت مسلمین در آمدند که یکی از این افراد دستگیر شده «نضر ابن حارث» بود
❇️ #زینب_کبری سلام اللّٰه علیها با حفظ عفت خویش در تمام عمر،
حتی در سخت ترین لحاظ و شرایط کربلا، حماسه ای از #حجاب و #حیا را در عین انقلاب بر علیه طواغیت به نمایش گذاشت.....
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
↩️ آن حضرت در دوران #اسارت و در حرکت از کربلا تا شام سخت بر #عــــفــــــت خویش پای میفشرد.
✨✨✨✨✨✨
📚 مورخین نوشته اند:
« وَهِيَ تَسْتُرُ وَجهَها يكَفِّها، لاِنَّ قِناعَها قَدْ أُخِذَ مِنها؛»
یعنی👈 او صورت خود را با دستش میپوشاند چون روبنده را از او گرفته شده بود. »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📗جزائری، سید نور الدین، خصائص الزینبیه، صفحه۳۴۵
کانال متن روضه مجمع الذاکرین...mp3
160.3K
#اسارت #شام #زمزمه
#امام_زمان
#سبک هواتو کردم اسیر درد بذار بیام حرم دورت بگردم
➖➖➖➖➖➖➖
یا فرج الله ، بقیة الله ، سرت سلامت آقاجون ، آجرک الله
زینب و بردن ، با ناله و آه ، محله یهودیا ، یا حجة الله
ای وای از شام
تو کوچه ها شده چه ازدحامی
دختر زهرا و یه مشت حرامی
هلهله میکنن زنای شامی
ای وای از شام
عروسیه یا عیده ، خیلی شادن
شراب مجانی تو کوچه دادن
رقیه ترسیده ، چقد زیادن
.....
ای وای از این شام ، طعنه و دشنام ، دارن جای گل میریزن ، خاکستر از بام
مردم بی دین ، مردم بدنام ، مخدرات و میزنن ، تو ملأ عام
ای وای از شام
زدن روی نیزه سر اباالفضل
جلوی چشمای تر اباالفضل
کتک زدن به خواهر اباالفضل
ای وای از شام
رباب داره از بی کسی میمیره
سر علی به روی نیزه میره
حرمله از مردم صله میگیره
.....
طعنه اغیار ، چنگ و دف و تار ، کی دیده پاکوبی کنن، پیش عزادار
یه جا میرقصن ، یه جا زدن جار ، که اومدن بچه های ، حیدر کرار
ای وای از شام
چه مردمایی داره خیلی پستن
دستای زینب و رباب و بستن
سر حسین و روی نی شکستن
ای وای از شام
وای من از این همه ظلم و بیداد
رقیه میزنه با گریه فریاد
عمه ببین سر از رو نیزه افتاد
(🖤😭🥀