eitaa logo
تاریخ تشیع
196 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
4هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @mehdi6869
مشاهده در ایتا
دانلود
سیدعلیرضا: دهم الاول مصادف با سالروز ازدواج رسول خدا حضرت عبدالله(ص) و حضرت (س) است. درست 25 بهار از عمر گرانبها و پربرکت می گذشت که با چهل ساله ای به نام «خدیجه» که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگی مشترک را امضاء کرد و فصل جدیدی در اش آغاز شد مروری کوتاه به جریان آن دو بزرگوار که "پدر و مادر امت اسلامی" هستند سعی می کنیم بیشتر به ویژگی های این پیوند اشاره کنیم که می تواند برای جامعه امروز در انتخاب درست همسفران و خود و ملاک قراردادن آنچه که زندگی را لذت بخش و سعادتمند قرار می دهد کمک و راهنمایی کند درباره ازدواج حضرت و کبری ماجرا از مهمانی در خانه خدیجه (س) آغاز شد. روزی خدیجه (س) در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از دعوت کرده بود تا برایش صحبت کنند. در اواسط جلسه جوانی خوش سیما از مقابل خانه (س) گذشت. یهودی از خدیجه (س) خواست که او را به مجلس دعوت کند. پس از پایان مجلس و در هنگام خداحافظی در حالی که شعف از صورت آن عالم مشهود بود، رو به خدیجه کرد و گفت: «آن چه من در کتاب های گذشته خوانده ام، نشان می دهد که او پیامبر است. خوشا به سعادت بانویی که چنین شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و دنیا و آخرت نایل آمده است.». (مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 41؛ سید هاشم رسولی محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص17) با پیامبر(ص) در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر بودند، به همین دلیل گاهی همدیگر را پسر عمو، دختر عمو می خواندند. هم (س) تاجر بود، هم (ص). الهی به گونه ای رقم خورد که اسباب همکاری میان خدیجه (س) و محمد (ص) فراهم شد. از برخوردهای نخست، مهربانی و الهی در رفتار محمد (ص) می دید. روح پاک و لطیف این دختر ، پس از سال ها هم کفو خود را پیدا کرده بود. چند بار با این جوان 25 ساله هاشمی مواجه شده بود و دلش دیگر تاب دوری از وی را نداشت. بانوی حصار غرورش را شکست و جایگاه و دنیایی را به خوشبختی ابدی، به آسانی فروخت. تصمیم گرفت که در نخستین مواجهه ، دغدغه ازدواجش با (ص) را مطرح کند. روز سرنوشت ساز زندگی (س) فرا رسید. پس از سفر که پیامبر (ص) سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه (س) انجام دادند، فرصت ملاقات فراهم شد. خدیجه با حفظ مقابل (ص) آمد و گفت: «ای عموزاده من بر اثر خویشی که میان من و تو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان خود داری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل است، مایلم که با تو ازدواج کنم.» (سید هاشم رسولی محلاتی، درسهایی از تاریخ تحلیلی اسلام (جلد 2)، ص19-24) (ص) در پاسخ گفت که این موضوع را با نزدیکان و در میان می گذارد. با موافقت پیامبر (ص) مجلس خواستگاری برگزار شد. در مجلس خواستگاری، عموی پیامبر(ص) به بیان ویژگی های (ص) پرداخت. نقاط مشترک و هم کفوی (س) و پیامبر (ص) موجب ازدواج این دو شد. در وصف پیامبر (ص) همین بس که وی برترین انسان ها روی زمین بود، اما در خصوص خدیجه روایتی از گویای عظمت این همسر پیامبر (ص) است. می گوید: کمتر اتفاق می افتاد که پیامبر (ص) از خانه بیرون رود و را به خیر و خوبی یاد نکند، چندان که یک روز آتش من مشتعل شد و گفتم: یا الله، تا کی خدیجه را یاد می کنی؟ او پیرزنی بیش نبوده بهتر از او را به تو مرحمت کرد. پیامبر (ص) از سخن من غضبناک شدند و فرمودند:👇👇👇👇👇 نه؛ به خدا بهتر از خدیجه(س) نصیب من نشده. او به من ایمان آورد، هنگامی که مردم بودند، و تصدیق من نمود در وقتی که مردم مرا تکذیب می کردند، و اموال خود را در اختیار من گذارد، در وقتی که مردم مرا از خود دور می کردند. متعال از خدیجه به من فرزندانی روزی کرد، در حالی که تو را قرار داد. (ریاحین الشریعه: ج 2 ص 202، 207، 211). خصوصیات پیامبر (ص) جوانمرد دارای ویژگی های خاصّی بود که توجّه خدیجه را به خود جلب نمود، دارای تقوی، ، پاکدامنی، ، امانت داری، حسن خلق، و صداقت بود که باعث علاقمندی خدیجه شد. وجود این همه فضایل و مکارم و رفتاری در پیامبر(ص) بود که ثروتمندترین زن قریش آمادگی خود را برای با ایشان اعلام کرد. علّت پیش قدم شدن حضرت خدیجه در ازدواج با پیامبر، وجود آن همه فضیلت اخلاقی، ، شرافت، اصالت و...... در وجود مقدس پیامبر بود. فضیلت های خدیجه از نگاه و روایات ایمان و خدیجه زنی با فض
* بی نشان، حضرت زهرا سلام الله علیها* ❤️ عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بزرگواران 🌹 🔷 مبحث اول، بخشی از تولد حضرت صدیقه ی کبری فاطمة الزهرا سلام الله علیها... 🔹 *ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها* 👇🏻 اکثر مورخین، تولد آن بزرگوار را روز ۲۰ جمادی الثانی سال ۳۵ عام الفیل یعنی پنج ۵ سال قبل از بعثت پدر بزرگوارش حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله در مکه معظّمه نقل کرده اند. پس بنابراین،براساس منابع و گزارشات مستند تاریخ،آن حضرت در سال یازده ۱۱ هجری هنگام شهادتش، ۲۹ ساله دار فانی را وداع گفتند و روایت هجده ۱۸ سالگی که به طول عمر آن حضرت نسبت داده اند براساس منابع معتبر موجود در کتابهای تاریخ، صحیح نمیباشد. این مطلب نه تنها در روایات شیعیان نقل گردیده،بلکه علمای بزرگ اهل سنت نیز نقل کرده اند،از جمله: حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک جلد سوم صفحه ۱۵۶ ؛ خطیب بغدادی در کتاب تاریخ بغداد جلد ۵ صفحه ۸۷ ؛ محبّ الدین طبری در ذخائر العُقبیٰ صفحه ۴۴ ؛ إبن مغازلی در کتاب مَناقب آل محمد صفحه ۳۵۸ ؛ ذَهَبی در کتاب میزان الإعتدال جلد ۲ صفحه ۲۹۷ ؛ خوارزمی در تاریخ مقتل الحسین صفحه ۶۴ ؛ در کتاب لسان المیزان جلد ۵ صفحه ۱۶۰ و علل الشرایع صفحه ۷۲؛ تفسیر قمی جلد یک ۱ صفحه ۳۶۵؛ کنز العمال جلد ۱۳ صفحه ۹۴ ؛ در کتاب نزهة المجالس جلد دوم ۲ صفحه ۲۲۳ ؛ در کتاب مجمع الزّوائد جلد شش ۶ صفحه ی ۲۰۲ ؛ عمر شریف آن حضرت را در وقت شهادت ۲۹ ساله دانسته اند. شیخ صدوق در کتاب ( آمالی ) به سند خود از مفضل إبن عَمرو چنین روایت میکند: چگونگی ولادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها را از امام صادق علیه السلام سؤال کردم؛ آن حضرت فرمودند : آنگاه که جدّه ی بزرگوارمان حضرت خدیجه ی کبری سلام الله علیها به همسری و تزویج با جدّ بزرگوارمان حضرت رسول خدا صلی الله و علیه و اله درآمد، زنان مکه از او دوری جستند و به دیدارش نمی رفتند و هرگاه زنان قریش یا مابقی زنان مکه را میدید از وی روی بر میتافتند! و اگر آن بانوی بزرگ به آنان سلام میکرد جواب سلامش را با کراهت داده و یا اصلاً پاسخ نمیدادند و از او میگذشتند. هنگامی که بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها باردار شد، فرزندش از درون شکم با او سخن میگفت و او را بخاطر اندوه و غمی که از زنان مکه به دل داشت دلداری میداد! روزی رسول خدا صلی الله علیه و اله وارد خانه شدند و گفتگوی خدیجه را شنیدند؛ فرمودند: خدیجه، با چه کسی سخن میگویی! در حالی که در این خانه شخص ثالثی وجود ندارد!؟ خدیجه کبری فرمودند: جنینی که در شکم دارم با من سخن میگوید و مونس و همدم من است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمودند: ای همسر گرامی؛ هم اکنون جبرئیل امین سلام خداوند سبحان را رسانید و از دختر بودن او خبر داد و همچنین فرمودند: دودمانی مطهّر و پر میمنت از این دختر پای به عرصه ی جهان خواهند گذاشت که روشن گرای خانه ی امید من و تو میباشند. حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها در همین حال بود تا هنگام تولد نوزادش فرا رسید. پس به سراغ قابله ها و زنان قریش و بنی هاشم فرستاد تا در شب تولد نوزادش به او کمک و یاری رسانند؛ اما به خاطر نداشتن لیاقت پیغام دادند که : تو از سخن ما سر تافتی و همسری محمد، آن یتیم و چوپان تهیدست مکه را پذیرفتی، اینک هیچ کدام نزد تو نمی آییم و یاری ات نمیکنیم. خدیجه کبری سلام الله علیها از این رفتار، غمگین و مأیوس شدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله او را دلداری داده و فرمودند: جبرئیل امین میفرمایند: ای خدیجه کبری؛ هیچ کدام از زنان روی زمین قابلیت و لیاقت کمک به تو را در جهت امر تولد این نوزاد آسمانی ندارند و خداوند متعال دوست ندارد جز زنان آسمانی کسی از زنان روی زمین هنگام گشودن چشم این نوزاد، او را ببینند. آنگاه بود که چهار بانوی بلند بالا و گندمگون مانند زنان بنی هاشم را دید که بر او وارد شدند و با عرض سلام و تهنیت و تبریک با شاخه گلهایی بهشتی در دست، کنار آن بانوی بزرگوار نشستند. سپس ساره در سمت راست، آسیه در سمت چپ و مریم از پشت سر بانو خدیجه کبری سلام الله علیها نشستند و بدین ترتیب آن نور آسمانی، بی بی دوعالم، بانو فاطمة الزهرا سلام الله علیها با پاکی و طهارت متولد شد. بانو خدیجه کبری چون آنان را ندیده بود و نمیشناخت عرضه داشتند: شماها کیستید و نامتان چیست!؟ یکی از آنان پاسخ داد: ای خدیجه کبری؛ نگران نباش که ما خواهران تو و فرستادگان خدا نزد تو هستیم . من ساره هستم و این آسیه همسر فرعون، بنت مزاحم و او مریم دختر عمران، مادر عیسی مسیح و آن یکی، کلثوم خواهر موسی کلیم الله است. خداوند ما را برای یاری تو در امر زایمان فرزندت از آسمان ( اعلاء علیّین ) فرستاده است تا چشم هیچ زنی از زنان روی زمین در هنگام ولادت به او و تو نیفتد، زیرا که اینان شایستگی و لیاقت خدمت بر کسی چون تو و دخترت را ندارند. تمامی مورخین، اعم از شیع
* بی نشان، حضرت زهرا سلام الله علیها* ❤️ عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بزرگواران🌹 در مطالب گذشته، بخشی از احادیث و روایات مربوط به مقام و منزلت معنوی بانوی دو عالم ،حضرت صدیقه ی طاهره فاطمه ی زهرا سلام الله علیها را از زبان ائمه ی اطهار علیه السلام خدمت شما عزیزان ارسال کردیم. اما اینک میپردازیم به بخش هایی از تاریخ، محل زندگی و سن شریف آن حضرت برگرفته از آنچه که مورخین در کتابهای تاریخی ذکر کرده اند. 🔹 *مکان تولد* تولد حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها در شهر مکّه ی معظّمه و در خانه ی مادرش حضرت بانو خدیجه کبری سلام الله علیها بنت خویلد اتفاق افتاد . این خانه در محله ایی است که در گذشته به آن (( زقاق العطارین )) یعنی کوچه ی عطارها میگفتند . رسول خدا صلی الله علیه و اله تا هنگام هجرت در آن خانه ساکن بود. خانه مبارکی که بارها فرشته وحی بر آن حضرت نازل گردید . این خانه بعدها به صورت مسجد درآمد و از آنجا که محل نزول وحی و بخشی از قرآن ، زیستگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و مکان تولد حضرت صدیقه طاهره فاطمة الزهرا سلام الله علیها بود در نظر عموم مسلمین ارزش معنوی و قداستی خاص داشت و از این رو بارها در طول تاریخ هم زمان با تعمیر و توسعه مسجدالحرام در شهر مکه نسبت به مرمت و بازسازی بنای آن اقدام کردند. (ابراهیم رفعت پاشا) در کتاب ((مرأة الحرمین )) با رسم نقشه ایی محل تولد حضرت زهرا سلام الله علیها را مشخص کرده است. با نهایت تأسف با روی کار آمدن فرقه ی وهابیت و حاکمیت جابرانه ی آنها بر حرمین شریفین در مکه و مدینه نه تنها به احیاء و ترویج اینگونه بناهای ارزشمند توجهی نشد بلکه وهابیون خبیث جنایتکار از همان روزهای اول سلطه شان با دستور و امر فرقه های ظلاله ی یهودیت در اسرائیل سعی در محو و ویران کردن آثار ارزنده ی تاریخ اسلام داشته اند و متأسفانه هیچ آثار و بنایی از محل تولد و زندگی بانوی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیها در مکه معظمه باقی نگذاشتند. 🔹 *تحقیقی در سالروز تولد آن حضرت تا روز شهادت* بنا به نقل مورخین، حضرت صدیقه ی طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها همانگونه که در مطالب گذشته عرض کردیم، در بیستم ۲۰ جمادی الثانی به دنیا آمد و قدوم مبارکش را به عرصه ی جهان گذاشت .در زاد روزش چندان اختلافی میان مورخین نیست ،اما در سالزاد باسعادتش اختلاف است. آنچه مسلّم است تاریخ نگاران و محدّثان اهل سنت نظیر : طبری متوفای سنه ۳۱۰ هجری ابوالفرج اصفهانی متوفای سنه ۳۶۵ هجری احمد إبن حنبل متوفای ۲۴۱ هجری ابو طلحه شافعی متوفای سنه ۶۵۴ هجری و عده ی دیگری از مورخین شیعی همچون سلیم إبن قیس هلالی رحمه الله متوفای سنه ۴۵ هجری، تولد حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها را پنج سال قبل از بعثت ذکر کرده اند. از این رو معتقدند آن حضرت هنگام شهادتش حدود ۲۸ یا ۲۹ سال سن داشته است. همچنین مسعودی متوفای ۳۴۵ هجری تاریخ نگار موثّقی که بسیاری از مورخین او را شیعه دانسته اند مینوسید : اکثر اهلبیت و شیعیان علی إبن ابیطالب علیه السلام بر این قائلند که حضرت صدیقه ی کبری سلام الله علیها هنگام شهادت ۲۹ ساله بوده است و این روایت در کتاب ( التنبیه والاشراف) صفحه ۲۵۰ به طور صریح ذکر گردیده است. تنها روایتی که سن حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها را در وقت شهادت ۱۸ ساله ذکر کرده است اربلی در کتاب کشف الغمه جلد یکم ۱ صفحه ی ۴۴۹ همچنین در بحارالانوار جلد ۴۳ صفحه ۷ مینوسید: فاطمه سلام الله علیها پنج سال بعد از بعثت پیامبر صلی الله علیه و اله به دنیا آمد و آن سالی بود که قریش خانه کعبه را تعمیر میکردند؛ از این رو فاطمه سلام الله علیها هنگام وفات ۱۸ ساله بوده است که چنین روایتی با تعمیر کعبه در آن سال متناقص و دارای شبهه است. در این روایت که اربلی آن را نقل کرده است سخن از سال تعمیر کعبه به میان آورده است که بدون تردید براساس مستندات و قرائن تاریخی، تعمیر کعبه پنج سال قبل از بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله صورت گرفته است نه پنج سال بعد از بعثت آن حضرت، زیرا هنگامی که پایه های کعبه را چیدند و نوبت به نصب سنگ حجر الأسود رسید،قبائل عرب در اینکه افتخار نصب حجرالأسود نصیب کدام طایفه یا قبیله شود با هم به نزاع و مرافعه پرداختند! به گونه ایی که نزدیک بود آتش نبرد خونینی بین اعراب مکه شعله ور شود! عاقبت به داوری حضرت محمّد صلی الله علیه و اله که در آن هنگام او را به نام محمد امین مینامیدند و لقب امانتداری آن حضرت در میان اعراب زبانزد خاص و عام بود راضی شدند و پذیرفتند که آن حضرت در میان آنان داوری و قضاوت نماید. آن حضرت سنگ حجرالأسود را بر روی ردای خود نهاد و گوشه های آن را سران قبائل بلند کردند، سپس رسول خدا صلی الله علیه و اله آن را با دست خود بلند کرده و در جای خود نهاد و با این عمل مانع فنته ها و تفرقه در میان قبایل شد. بدون تردید این واقعه
* بی نشان، حضرت زهرا سلام الله علیها* ❤️ *(قسمت دوم)* 🔷 *نامگذاری فاطمه سلام الله علیها* یکی از حقوق مهم فرزندان بر عهده ی پدران ،انتخاب نام نیک و پسندیده و شایسته برای آنان میباشد که در روایات متعددی به این حق بزرگ اشاره گردیده است. قال رسول الله صلی الله علیه و اله: مَن حقّ الوَلَد عَلَی الوالِد أن یَحسَن اسمُهُ وَ یَحسَن اَدَبَه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله فرمودند : از حقوق فرزند بر عهده ی پدر این است که نام نیک بر او گذارد و او را خوب تربیت کند. پس بنابراین حدیث شریف و معتبر چه نامهایی بهتر و نیکوتر و جذاب تر از اسامی ائمه ی اطهار علیه السلام که شخصیت های ارزنده ی تاریخ و بزرگان مذهب ما شیعیان میباشند. در حقیقت، کسانی که اسامی انسانهای بدنام را که تداعی کننده ی خاطره ی پستی و رذالت و کفر و شرک آنهاست ،یا نامهای وارداتی غربی (اروپایی _ یهودی ) را که دارای معنای خوبی نمیباشد برای فرزندان خود انتخاب میکنند ظلمی بزرگ را در حق فرزندان خود مرتکب شده که باید هم در این دنیا پاسخگوی فرزندان خود باشند و هم برای آخرت جواب قانع کننده ایی داشته باشند، زیرا با انتخاب اسامی اروپایی که در حقیقت انجام خواسته های یهودیت خبیث میباشد، رفته رفته اسامی اسلامی و فرهنگ محمدی در جامعه و اجتماع کم رنگ و بوی میشود و خواسته یا ناخواسته ضربه ی سهمگینی بر چهره ی اسلام و مسلمین وارد میکند. اساساً این سؤال پیش می آید که چرا باید یک فرد مسلمان و شیعه که خود را پیرو و مقلّد اهلبیت اطهار علیه السلام میداند نامهای پر برکت و زیبای ائمه ی اطهار علیه السلام را رها کرده و سراغ اسامی غربی های یهودی برود؟ از امام کاظم علیه السلام در کتاب بحارالانوار جلد 104صفحه ی 131 نقل شده که آن حضرت فرمودند: در خانه ایی که نام( محمّد و فاطمه ) در آن باشد، فقر وارد آن خانه نمیشود. لذا نباید مسئله ی نامگذاری اولاد را که چه بسا میتواند با ساختار شخصیت آینده ی او ارتباطی داشته باشد کوچک شمرد. اسامی زیبا و پر معنای حضرت زهرا سلام الله علیها و القاب آن حضرت از بهترین و ارزنده ترین نامها برای دختران بوده و خداوند متعال بنا به میل و صلاح خود آنچنان جذّابیتی را به این اسامی عنایت فرموده که هرچه تکرار میشود بر زیبایی و وقار و شوکت آنها افزوده شده و اساساً کهنگی در آنها راه ندارد. بانوی بزرگوار جهان اسلام حضرت صدیقه ی طاهره فاطمة الزهرا سلام الله علیها نامش به وسیله ی ذات حضرت حق انتخاب گردیده و مسلماً پیامبری که طبق آیات قرآن کریم، سوره ی نجم آیه ی 3 و 4 میفرمایند: مٰا یَنطِقُ عَنِ الهَویٰ ،إن هو إلّا وَحیٌ یوحیٰ، یعنی: پیامبر شما هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید،آنچه میگوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست. پس بنابر تفاسیر این آیات، واضح و معلوم است رسول اکرم صلی الله علیه و اله با دستور خداوند نام دخترش را فاطمه نهاده است. در کتاب بحار الانوار جلد 43 صفحه ی 13 از پیشوای پنجم شیعیان، امام محمّد باقر علیه السلام روایت شده که فرمودند: زمانی که فاطمه سلام الله علیها متولد شد خداوند عزّوجل به فرشته ایی وحی فرمود که زبان محمد صلی الله علیه واله را بگشای. پس نام دخترش را فاطمه سلام الله علیها برگزید. در روایت دیگری در کتاب بحارالانوار جلد 43 صفحه ی 10از پیشوای ششم شیعیان، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل گردیده که آن حضرت فرمودند : فاطمه سلام الله علیها (13) اسم در نزد خداوند تبارک و تعالی دارد که آن اسامی : فاطمه🌹صدّیقه🌹 مبارکه🌹طاهره🌹 زکیّه🌹راضیه🌹 مرضیه🌹محدّثه🌹 زهرا🌹 بتول 🌹عذرا🌹حانیه🌹 حوراء اِنسیه🌹 میباشد. البته نامهای دیگری هم برای آن حضرت ذکر گردیده است که جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به کتاب بحار الانوار جلد 43 مراجعه نمایید. 🔷 *علل نامگذاری نامهای آن حضرت* 🔹 *فاطمه* 🌹 در علت نامیدن آن حضرت به این اسم روایات فراوانی وجود دارد، از جمله حدیث پیشوای هشتم شیعیان، حضرت امام رضا علیه السلام از پدرانش از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نقل میفرماید : دخترم فاطمه نامیده شد؛ چون خداوند عزّوجل او و شیعیان و محبّانش را از آتش دوزخ باز میدارد و هرگز روی آتش را در قیامت نمیبینند. در روایت دیگری از امام جعفر صادق علیه السلام نقل گردیده که آن حضرت فرمودند : معنای اسم فاطمه یعنی از هرگونه بدی و شرّی پیراسته و منزّه است. (برگرفته از کتاب بحارالانوار جلد 43صفحه 15 ) 🔹 *صدّیقه* 🌹 یعنی بسیار راستگو. در کتاب مستدرک از حاکم نیشابوری یکی از علمای اهل سنت به نقل از عایشه دختر ابوبکر درباره ی حضرت صدّیقه، فاطمة الزهرا سلام الله علیها چنین روایت میکند که عایشه گفت : اقسم بالله ما رأیت احداً أصدق من فاطمه بنت محمد غیر أبیها یعنی: بخدا سوگند هرگز پس از رسول خدا کسی را راستگوتر از دخترش فاطمه ندیدم. در روایت دیگری آمده که پیامبر اکرم صلی الله علی
* بی نشان، حضرت زهرا سلام الله علیها* ❤️ عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بزرگواران 🌹 در مطالب امشب میپردازیم به مباحث *ازدواج بانوی دوعالم، حضرت صدّیقه ی طاهره، فاطمة الزهرا سلام الله علیها* یکی از وظایفی که تمامی پدران و مادران بر دوش دارند فراهم ساختن وسیله ی ازدواج فرزندانشان میباشد. وقتی پسر یا دختر به سن مناسب ازدواج رسید باید زمینه را برای ازدواج آنان فراهم ساخت و ایمان و پاکدامنی و تقوای آنان را حفظ نماید،خصوصا در این زمانی که دشمنان دین با انواع حیله ها و توطئه ها به سوی نسل جوان ملت ما یک تجاهم فرهنگی وسیعی را پیش گرفته اند، یکی از راههای مؤثر مبارزه با این دشمنی ها، آسان نمودن و فراهم ساختن وسائل و امور ازدواج جوانان دختر و پسر است. در حقیقت، ازدواج و تشکیل کانون گرم و بنیان مستحکم خانواده یکی از مقدّس ترین کانون هاست،که امروز در دنیای غرب و اروپا و جهان مادی، این کانون مورد هجوم شهوت پرستان و اولیاء شیطان قرار گرفته و درصدد متلاشی نمودن آن میباشند،لذا بر مسلمانان این امر، واجب و الزامی است که این پیمان مقدس و کانون گرم را هر چه مستحکم تر بنیان نهاده و با هر چیزی که به لطمه زدن آن کمک میکند به مبارزه برخیزند. در کتاب وسائل الشیعه جلد 14 صفحه 3 از زبان مبارک رسول خدا صلی الله علیه و اله این حدیث وارد گردیده که آن حضرت می فرماید: ما بنی بَنا فِی الإسلام أحبّ إلی اللّه مِن التّزویج یعنی: هیچ بنایی در اسلام در نزد خداوند محبوب تر از ازدواج نیست. لذا فقر هم نباید هیچگاه مانع از ازدواج جوانان گردد، چون خداوند متعال در قرآن کریم سوره ی مبارکه نور آیه ی 32 وعده ی گره گشایی در امور ازدواج جوانان را داده است و میفرمایند: * وَانحَکوا الأیامی الصالحین مِن عِبادِکم و إمائکم أن یَکونو فقراً یَغنِهِمُ اللّه مِن فَضلِه وَاللّهُ واسِعٌ عَلیم یعنی: مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید،همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشید خداوند از فضل خود شما را بی نیاز میسازد، زیرا خداوند گشایش دهنده و آگاه هست. پس بنا بر تفسیر این آیه ی شریفه میتوان دریافت اگر کسی به خاطر فقر و تنگدستی ازدواج خود را به عقب انداخته یا اقدامی در این امر خدا پسندانه نکند در واقع به خدا سوءظن داشته و نعوذ بالله سوءظن به ذات پاک پروردگار عالم حرام است. 🔷حال به ازدواج بانوی دوعالم حضرت صدّیقه ی طاهره، فاطمه زهرا سلام الله علیها و روایات وارده در این باب نظری می افکنیم؛ باشد که إنشاءالله برای همگان مفید و موثر واقع گردد. 🔹 *خواستگاری فاطمه سلام الله علیها* آیا دختر را به ازدواج چگونه شوهری باید درآورد؟ آیا اساساً چه ملاک هایی را در ازدواج باید در نظر گرفت؟ آیا زندگی فقط در مال و ثروت و پول و مادّیات خلاصه میشود یا اینکه کمبودهای معنوی در زندگی منشأ بسیاری از مشکلات است؟ چه بسیارند زوج های جوانی که هر چه مینگرند کمبودی را از نظر مادّی در زندگی نمی یابند ،اما گمشده هایی دارند که زندگی را برای آنها مشکل و بی هدف ساخته است و آن، عدم وجود دین،ایمان و تقوی در محیط خانه و خانواده است. مسئله ی هم کُفو ،همتا و هم تراز بودن یکی از شرائط اصلی ازدواج است؛ زن و شوهر باید در جهات مختلف با یکدیگر سازش داشته و یک نوع هماهنگی و تفاهم بین آنان وجود داشته باشد،کما اینکه در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها به این مطلب اشاره گردیده است. در کتاب کشف الغمّه جلد دوم صفحه 31 از پیشوای ششم شیعیان، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت گردیده که آن حضرت فرمودند: لَو أنّ اللّه تبارک و تعالی خلق امیرالمؤمنین علیه السلام لِفاطمة علیها السّلام ما کانَ لَها کُفُوّ عَلیٰ وَجهِ الأرض مِن آدمَه فَمَن دونِه یعنی: اگر خداوند علی علیه السلام را برای فاطمه علیه السلام خلق نمی فرمود ،از برای آن حضرت بر روی زمین هیچ کفو و همتایی از آدم گرفته تا دیگران یافت نمیشد. لذا به گواهی تاریخ، برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خواستگاران فراوانی وجود داشت،از جمله ابوبکر إبن ابی قاحفه ، عمر إبن خطاب، عبدالرحمان إبن عوف و عثمان إبن عفان از خواستگاران فاطمه سلام الله علیها بودند، اما رسول خدا صلی الله علیه و اله ضمن رد کردن درخواست و پیشنهاد خواستگاری قاصدان افراد نام برده میفرمود: امرها إلی ربّها ؛ یعنی: کار فاطمه بدست خدای اوست. یا به بعضی از خواستگاران میفرمود: دخترم فاطمه هنوز کوچک است و هنگام ازدواجش فرا نرسیده است. در کتاب مناقب إبن شهر آشوب آمده است که عبدالرحمن إبن عوف و عثمان إبن عفان که دو تن از شخصیت های ثروتمند حجاز بودند هر دو با هم به خواستگاری دختر رسول خدا فاطمه سلام الله علیها به حضور پیامبر صلی الله علیه و اله مشرّف گردیدند و از آن حضرت، زهرای مرضیه سلام الله علیها را خواستگاری کردند. عبدالرحمن إبن عوف گفت: اگر فاطمه را به من تزویج کنی حاضرم به
* بی نشان، حضرت زهرا سلام الله علیها* ❤️🏴 عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بزرگواران🌹 در پایان مطالب، امشب *میپردازیم به شهادت آن بانوی دوعالم و چگونگی وفات ایشان*👇 در کتاب *الطبقات* جلد ۸ صفحه ۱۸ ؛ در کتاب *سنن بیهقی* جلد ۴ صفحه ۳۴ ؛ در کتاب *ذخائر العُقبیٰ* صفحه ۵۳ ؛ *بحارالانوار* جلد ۴۳ صفحه ی ۱۸۹؛ چگونگی وفات حضرت صدّیقه ی طاهره، فاطمه ی زهرا سلام الله علیها را چنین ذکر کرده اند: فاطمه سلام الله علیها در روزهای آخر زندگی، (أسماء بنت عُمیس ) را به نزد خود فرا خواند و فرمود: دوست ندارم بر پیکر زن پارچه ایی بیفکنند و اندام وی زیر آن نمایان باشد . أسماء بنت عُمیس پاسخ داد: نه، من چیزی به تو نشان خواهم داد که زمانی همسر جعفر إبن ابوطالب در حبشه بودم با چشم خود دیدم؛ سپس چند شاخهٔ چوب تر خواست،آنها را خم کرد و به صورت طاق های هلال مانند درآورد، پارچه ایی به روی آن کشید و تابوت گونه ایی ساخت. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: چه چیز خوبی است، پیکر زن و مرد قابل تشخیص نیست. ای أسماء؛ هنگامی که روح از پیکرم جدا شد سعی کن همراه با علی علیه السلام مرا غسل دهی. نگذار کسی بر جنازه ی من حاضر شود، حتی شوهرت ابوبکر إبن أبی قاحفه، که حساب تو را از حساب او جدا میدانم. این اولین تابوتی بود که در اسلام میان اعراب به دست أسماء بنت عُمیس برای دختر رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلّم) اینگونه ساخته شد و هنگامی که فاطمه سلام الله علیها آن را دید تبسمی کرد که تنها تبسّم و لبخند آن حضرت پس از وفات پدرش رسول خدا صلی الله علیه و اله بود.😭 جراحت زخم های پهلو و سینه ی آن حضرت روز به روز بدتر از روز قبل بود. فرزندان زهرا سلام الله علیها بخاطر حال نامساعد مادر به شدت نگران بودند و دل پاک اولین مظلوم عالم اسلام ،علی علیه السلام از اندوه فاطمه سلام الله علیها در خون نشسته بود و چاره ای جز صبر و بردباری در این راستا نمیدید. یک روز قبل از شهادت آن حضرت، دخترش زینب کبری سلام الله علیها را صدا زد و فرمود: دختر عزیزم؛ زینبم، برو عبا و عمامه و دشداشه ی جدّت رسول خدا صلی الله علیه و اله را که در صندوقچه ایی گذاشته ام بیاور تا آن را ببویم ،زیرا قدرت و توان راه رفتن تا سر تربت پر نور رسول خدا صلی الله علیه و اله را ندارم. آن دختر خردسال، عبا و عمامه و دشداشه ی رسول خدا را به نزد مادر آورد. بانوی دوعالم آن را گرفت و آن قدر گریست که أسماء بنت عمیس و سَلمیٰ همسر أبی رافع ،مادر و دختر را از گریستن آرام کردند.😭 آنگاه دختر رسول خدا فرمودند: ای أسماء و ای سلمی،ٰ بلال حبشی اذان گوی رسول خدا کجاست؟ چند وقت است دیگر اذان بلال به گوشم نمیرسد، دلم در سینه به تنگ آمده تا بار دیگر نام مبارک پدرم محمّد مصطفی صلی الله علیه و اله را در اذان بلال بشنوم. سلمیٰ همسر أبی رافع گفت: ای بانوی من؛ بلال سوگند خورده است پس از رسول خدا صلی الله علیه و اله دیگر اذان نگوید. زهرا سلام الله علیها، حسن و حسین فرزندان خردسال خود را در آغوش گرفت و بوسید، سپس فرمود: نور دیدگان مادر؛ با هم به درب خانه ی بلال حبشی رفته و بگویید مادر ما زهرا تقاضا میکند به مسجد بیا، امروز اذان ظهر را بگو تا صدای آرام بخش اذانت را بشنوم. حسن و حسین علیه السلام به درب خانه ی بلال رفته و این پیام را به گوش بلال رساندند. بلال گفت: ای جگر گوشه های رسول خدا؛ سوگند خورده ام که پس از جدّتان محمّد مصطفی صلی الله علیه و اله دیگر اذانی نگویم، اما زبانم بریده باد و دو چشمم کور اگر فرمان خاتون محشر، فاطمه سلام الله علیها را اجرا نکنم. بلال پس از رسول خدا دیگر مسجد را ندیده بود، اما آن روز به درخواست دختر رسول خدا صلی الله علیه و اله پس از چند مدت،بار دیگر به مسجد رسول خدا آمد و بر مُأذّنه ی مسجد قرار گرفته اذان ظهر را با بانگ الله اکبر و الله اکبر به گوش اهالی شهر یثرب ( مدینه) که پس از چند وقت صدایش را نشنیده بودند رساند. حضرت صدّیقه ی طاهره سلام الله علیها آبی خواست و با آن وضو گرفت، سجاده ی خود را در حجره پهن کرده و فرمود: دست مرا بگیرید تا برخیزم، مرا به حیاط خانه ام ببرید تا صدای اذان بلال را به خوبی بشنوم. سلمیٰ همسر أبی رافع دست راست آن حضرت و أسماء بنت عُمیس دست چپ آن حضرت را گرفته او را بیرون از اتاق خویش آوردند و روی نیم تنه ی خشکیده ی نخلی که در حیاط خانه بود نشاندند. بلال اذان را شروع به گفتن کرد: الله اکبر، الله اکبر ... آن حضرت فرمود: شهادت میدهم که خدای سبحان از همه بزرگ تر است. بلال : أشهد أن لا إله إلّا اللّه ... آن حضرت فرمود : شهادت میدهم که خدایی جز خدای یگانه نیست و او از هر کسی سزاوار تر است برای ستایش و پرستش. بلال : أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه صلی الله علیه و اله و سلّم... با شنیدن نام محمّد صلی الله علیه و اله، بغض در گلوی دختر پیامبر ناگهان چون موج انفجار با صدای ضجّ