eitaa logo
تاریخ تشیع🇮🇷
163 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
5.9هزار ویدیو
32 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
ن نزد ابن زیاد، سرهای را بین خود تقسیم کردند.😔 قبیلۀ ، به رهبری شمر، بیست و بنا به نقل ابن دوازده سر را نزد ابن زیاد بردند. گفته شده است که شمر پیشاپیش عمر بن سعد سرهای را حرکت می‌داد😔
اوند است و سراسر زندگی مشترکش را اینگونه سپری کرد. و زنان و نیز مردان اسلامی باید در راه کسب ، پاکی و درایت، و شجاعت و وقار و متانت، خردمندی و ، صداقت و راستگویی، و کرامت، امانت داری و خدمتگزاری، زندگی این زوج نمونه تاریخ را عملی خود قرار دهند. با توجه به این ، می توان گفت: برای رسیدن به معیارهای صحیح ازدواج باید جوانان در راه کسب و شناخت و آگاهی بیشتر، با افراد آگاه مشورت کنند و مفیدی که در این زمینه نوشته شده است را بخوانند، بین های واقعی و غیر واقعی تمایز قائل شوند و خود را اسیر معیارهای خیالی و خود ساخته و نکنند. و توقعات بیش از اندازه را کنار بگذارند و واقعیات را آنگونه که هست بپذیرند. مهریه های سنگین را قبول نکنند. به اخلاق و رفتارهای مطلوب و بهای بیشتری بدهند و زندگی مشترک خود را بر پایه های صداقت، ، احترام و بنا گذاری کنند😊😊 آری اغلب ها، برخی از جرم ها و رواج ، اسراف، تأخیر ازدواج، روابط همسران همه و همه ناشی از فاصله گرفتن از الگوهای است.😐
حضرت از اول ربیع الاول و در حالی که 28 سال از بهار جوانیش بیشتر نگذشته بود در بستر بیماری افتاد و در 👈8 ربیع به شهادت رسید. نوشته اند در بستر بیماری طلب مصطکی(کندر رومی) نمود؛ حضرت، خادم خود را(که به نام عقید معروف و نیز سیاه چهره بود) صدا کرد و به او فرمود: ای عقید! مقداری آب – به همراه داروی مصطکی – بجوشان و بگذار سرد شود. همین که آب، جوشانیده و سرد شد، ظرف آب را خدمت امام عسکری علیه السلام آورد تا بیاشامد. موقعی که حضرت ظرف آب را با دست های مبارک خود گرفت ، لرزه و رعشه بر دست های عارض شد، به طوری که ظرف آب بر دندان های حضرت می خورد و نمی توانست بیاشامد. آب را روی زمین نهاد و به خادم خویش فرمود: ای عقید! داخل آن اتاق برو، آن جا خردسالی را می بینی که در حال سجده و عبادت می باشد، بگو نزد من بیاید. خادمِ حضرت گفت : چون داخل اتاقی که👈 امام علیه السلام اشاره نمود، رفتم کودکی را در حال سجده مشاهده کردم که انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان بلند نموده است ، بر او سلام کردم ، آن حضرت نماز و را مختصر کرد. پس از پایان نماز عرض کردم که آقای من می‏فرماید شما نزد او بروید در همین لحظه ، کنیزی نام نزد آن فرزند عزیز آمد و دست کودک را گرفت و پیش پدرش ‍برد. 👈ابوسهل نوبختی گوید: هنگامی که کودک – که بسیار زیبا و همچون ماه نورانی بود موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندانهایش گشاده است. – نزد پدر آمد، سلام کرد و همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، گریست و به او فرمود: ای سید ‏بیت خود مرا آب بده، همانا من به سوی پروردگار خویش می‏روم. آن کودک قدح آب جوشانیده را به دست خویش گرفت و بر دهان پدر گذاشت و او را سیراب کرد. آنگاه فرمود: مرا آماده کنید که می‏خواهم نماز بخوانم، پس آن کودک حوله ای را که در کنار پدر بود، روی دامان👈 امام علیه السلام انداخت و سپس پدرش را وضوء داد. و چون حضرت 👈ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام نماز را با آن حال مریضی انجام داد، روی به فرزند کرد و فرمود: پسرم بشارت باد تو را که تویی 👈مهدی و حجّت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو و تویی(م ح م د) ✍بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن 👈محمد بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسول ‏خدا و تویی ائمه طاهرین و نام تو همنام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو صلّی الله علی البیت ربّنا، انّه حمیدٌ مجید و در همان هنگام به شهادت رسید.(اثبات الهداة: 3/ 415 ح 55 ) آن روز یکپارچه ناله و شیون و گریه😭 بود. فَسارَت سَرَّ مَن رَای ضَجَّة وَاحدة و عُطِّلَت الاَسوَاق فَکَانَت سَرّ مَن رَأی یَومَئِذ شَبِیهَا بِالقِیامَة… پس کودکی که صورتی گندمگون داشت و موی سرش مجعد بود و بین دندانهایش فاصله داشت بر او خواند و را در کنار مرقد پدرش به خاک سپرد
ماجرای 👈زلزله در زمان امیرالمومنین(ع) از زبان👈 حضرت فاطمه(س) از حضرت 👈صدیقه ی طاهره سلام الله علیها نقل شده است که فرمودند:در زمان ابوبکر زلزله‌ای آمد.مردم از ترس به و عمر پناه بردند.در همین حین دیدند که آن دو نفر با ترس خارج شدند و به سوی المؤمنین 👈علی بن ابی طالب صلوات الله علیه پناه بردند... . مردم نیز به👈 دنبالشان آمدند تا به درب خانه👈 أمیر المؤمنین علیه السلام رسیدند... حضرت از خانه خارج شدند در حالی که از حادثه‌ای که ایجاد شده اصلا نگران نبودند و برایشان مهم نبود  سپس 👈حرکت کردند و مردم دنبال ایشان به راه افتادند تا به مکان مرتفعی رسیدند... پس آنجا نشستند  و مردم نیز دور ایشان نشستند درحالی‌که به دیوارهای نگاه می‌کردند که می‌لرزیدو به جلو و عقب می‌رفت... فرمودند  گویا از آنچه می‌بینید، ترسیده‌اید! ✍عرض کردند چرا نترسیم در حالی که هرگز مانند آن را ندیده‌ایم؟!! حضرت 👈مولا دو لب مبارک خویش را تکان دادند  و سپس با دست بر زمین کوبیدند و (به زمین) فرمودند  تو را چه شده؟ آرام باش! پس آرام شد...  همه تعجب کردند بیش از آنچه که از نترسیدن👈 أمیر المؤمنین صلوات الله علیه تعجب کرده بودند... (مجددا) مولا فرمودند👈 گویا از آنچه انجام دادم تعجب کردید؟  عرض کردند: آری!  پس 👈مولانا أمیر المؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه فرمودند  منم آن کسی که فرموده است:   «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها»* آنگاه که زمین شود به سخت‌ترین لرزه‌هایش و زمین 👈بارهای سنگینش را بیرون ریزد و انسان بگوید که زمین را چه شده است؟»😔 من آن انسان هستم که به زمین می‌گویم: «تو را چه شده است؟» «در آن روز زمین خبرهای خویش را حکایت می‌کند.» 👈اخبار خود را برای من حکایت می‌کند.» خب زمین به یوم آقا امیرالمومنین آرام شد و دوباره 👈حضرت علی علیه السلام ول کردن😔 دنبال.. ابوبکر و عمر را افتادن حضرت دوباره تنهای آمدن خونه میگن کوفه مردم بی وفا داشته😔 مدینه هم کم بی وفا نداشته بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام باب (۱۱۲) ما ظهر من معجزاته علیه الصلاة و السلام في الجمادات و النباتات