eitaa logo
تاریخ تشیع
177 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
💢تاریخ دقیق شهادت (سقط شدن) فرزند حضرت زهرا(س) مشخص نیست، چگونه عده ای از 28 صفر تا هشتم ربیع را، آغاز میدانند؟ شهادت حضرت محسن و هجوم به بیت وحی از است ولی اینکه این اتفاق در چه زمانی افتاده است، مورد بحث است، مشهور شده که بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص) ایام محسنیه یا دهه محسنیه بر پا می کنند.  ✅دلایلی است که شهادت حضرت محسن را بلافاصله بعد از رحلت پیامبر(ص) زیر سوال می برد و این دلایل حاکی از آن است که اقلا بعد از یکماه پس از رحلت پیامبر(ص) و هجوم به خانه اتفاق افتاده است از آنجا که چند هجوم به خانه وحی صورت گرفته و در حمله آخر منجر به محسن(ع) و ضرب و شتم حضرت زهرا(س)شده، بعضی هجوم نهایی را با هجوم اول خلط کرده اند ✅به دلایل زیر در هجوم اول محسن(ع) نشده و پس از یک ماه این اتفاق افتاده است دلیل اول: با توجه به حدیث امام صادق(ع) که حضرت زهرا(س) پس از مضروب شدن دچار شدید شدند نشان از آن دارد که بعضی از تحرکات اجتماعی حضرت زهرا(س) قبل از شدن اتفاق افتاده است. بنابراین خطبه حضرت زهرا(س)قبل از هجومی بوده که منجر به شهادت حضرت محسن(ع) شده است چون نحوه حرکت ایشان به مسجد نشان از عدم بیماری ایشان دارد. ✅ابن ابی الحدید در توصيف چگونگي آمدن حضرت فاطمه(س) به مسجد براي ايراد خطبه فدكيه آورده است كه آن حضرت با پوشش كامل در ميان جمعي از زنان در حالي كه بر اثر بلندي به زير پاهايش مي‌رفت و همچون رسول خدا(ص) راه مي‌رفت، به مسجد آمد. با توجه به اين تعبير كه: «ما تخرم من مشيه رسول‌الله؛ راه رفتنش هيچ تفاوتي با راه رفتن رسول خدا(ص) نداشت»، مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه تا هنگام ايراد خطبه، هنوز هجمه‌اي به خانه حضرت فاطمه(س) صورت نگرفته بود، زيرا در صورت حمله و مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حركت او نمي‌تواند معمولي باشد تا راوي آن را به راه رفتنِ رسول خدا(ص) كند. ✅مسئله بعدی رفتن حضرت زهرا(س) به خانه مهاجر و انصار برای جذب نیروست. بنا بر نقل سلمان فارسي، پس از غصب خلافت و فدك، اميرالمؤمنين(ع) همراه حضرت فاطمه(س) و حسنين شب هنگام به درِ خانه مهاجران و رفته و آنان را به همراهي براي بازپس‌گيري حق خويش فرا خواندند. از آنجا كه بنا بر روايت سلمان، پس از حمله مهاجمان به خانه حضرت فاطمه(س) و واقعه سقط جنين، آن حضرت به طور مداوم و پيوسته بستري بود تا به رسيد، مي‌توان چنين نتيجه گرفت كه تا زمان ملاقات‌هاي شبانه آن حضرت با مهاجر و انصار، هنوز حمله‌اي به خانه او صورت نگرفته بود؛ زيرا در صورتِ وقوع حمله، آن ديگر توان رفتن به در خانة تعداد زيادِ مهاجران و انصار(حتي فقط اهل بدر) را نداشت. ✅دلیل دوم :اعزام اسامه است، طبق برخي شواهد هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) بعد از برگشت سپاه اسامه صورت گرفته است. ✅حضور به نام بریده بن حصیب اسلمی که در جریان هجوم به منزل حضرت زهرا(س) نامش آمده و در سپاه اسامه نیز بوده است، گویای این مطلب است که این اتفاق نمی تواند در روزهای اول ماه افتاده باشد چون سپاه اسامه تقریبا بیش از یک ماه بعداز رحلت پیامبر(ص) به مدینه باز گشت. بریده در این جریانات طرفدار حضرت علی(ع) بوده است. 📚طبری دلائل الامامة.صفحه 134 📚 ابن‌ابي الحديد، 263 📚 سليم‌بن قيس الهلالی153 📚تلخيص الشافي صفحه 50 تا 78
⏪ویژه نامه شهادت امام حسن عسگری (ع) به نام خالق هستی باسلام خدمت دوستان هم گروه وقتتون بخیر شهادت امام حسن عسگری (ع) را خدمت بزرگواران تسلیت عرض میکنم ◀️ امام حسن عسکری (ع) در روز هشتم ماه ربیع الثانی سال 232 قمری (سال 847 میلادی) در مدینه به دنیا آمد ◀️پدرش امام هادی (ع) و مادرش بانویی به نام حدیثه بود. ◀️امام حسن عسکری (ع) در سنین کودکی (سال 233 یا 236 قمری) به همراه پدرش توسط حاکم وقت به عراق فراخوانده شد و در شهر سامرا آن ها را تحت نظر قرار دادند. ◀️ایشان بیشتر عمر خود را در این شهر به سر برد و تنها امامی است که نتوانست در طول عمر خود به سفر حج برود. ◀️(نرجس خاتون) مادر امام عصر (علیه السلام) یکى از ملکه هاى وجاهت و زیبایى است که از نسل حواریون عیسى بن مریم بوده است. ◀️قدرت الهى آن بانوى مکرمه را براى همسرى حضرت عسکرى (علیه السلام) از روم به سامرا فرستاده تا گوهر تابناک وجود در آن رحم پاک پرورش یابد. ◀️نرجس خاتون که نام دیگر او بود، نوه قیصر روم و از خاندان شمعون، وصى بلا فصل مسیح است. ◀️بعد از شهادت امام هادی (ع) بنا بر وصیت ایشان امام حسن عسکری (ع) در سال 254 در حالی که 22 سال سن داشت به امامت رسید. ◀️مدت امامت امام یازدهم 6 سال بوده است. ◀️در طول دوران امامت ایشان سه خلیفه عباسی به روی کار آمدند: معتز عباسی، مهتدی و معتمد. ◀️امام حسن عسکری (ع) در سال 255 توسط معتز به زندان افتاد و دو سال زندانی بود اما معتمد که آغاز خلافتش با قیام های شیعیان مواجه شد امام را آزاد کرد ولی مجددا در سال 260 قمری ایشان را به زندان انداخت. امام یک ماه بعد مجددا آزاد شد اما تحت نظر قرار گرفته شد. ◀️تاریخ شهادت امام حسن عسکری روز جمعه هشتم ربیع الاول سال 260 قمری بوده است. ◀️ایشان در سن حدود 29 سالگی به دست معتمد عباسی مسموم شد و به شهادت رسید. ◀️مرقد پاک ایشان در کنار مرقد پاک پدر بزرگوارشان در شهر سامرا میباشد اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
دانی که چرا زمین به دور خود می گردد؟ نه بهر من و نه بهر تو می گردد یک بار به عمر خود علـی را دیده دیوانه شده به دور خود می گردد امیرالمومنین😍
ت برحذر می داشت و آنان را هم نشینان و نابود کنندة پایه های و این گروه را می دانست و کسانی را که به آنها گرایش پیدا می کردند، احمق می فرمود 3. تربیت و افراد یکی از اقدامات و فعالیت های علیه السلام پرورش و افراد بوده است. علیه السلام نیز با توجه به پراکندگی در مناطق مختلف و وجود و ، نیروهایی را که لازم را داشتند شناسایی کرده و آنان را جهت پیش برد اهداف اسلامی می فرمودند👇👇👇👇👇 افراد افزون بر هستند که سخنان و علیه السلام را نقل می نمودند. برخی از این افراد همان کسانی هستند که آن را عهده دار بودند. ترین این افراد عبارتند از:👇👇👇👇👇👇 1 👈 . (ره)، که مرقد وی در شهر می باشد و از یاران علیه السلام بوده است. 2 👈 . ، مشهور به و وکیل علیه السلام بوده است. 3. 👈 ، که از یازده سالگی در محضر علیه السلام بود و بعدها یکی از عجل الله تعالی الشریف شده است. 4. تقویت سازمان ✍با توجه به لزوم ارتباط بین# رهبری و پیروان و پراکندگی در نقاط بلاد اسلامی و با وجود و لزوم حفظ و از همه مهمتر با توجه به اینکه علیه السلام در و نظارت و کنترل بوده اند، خیلی از در بلا تکلیفی به سر می بردند👇👇👇۴👇👇👇 به همین علت سازمان که به صورت مخفی شکل گرفته بود و از زمان علیه السلام فعالیت خود را آغاز نمود، در دوران علیه السلام نیاز به تمهیدات بیشتری داشت. در زمان علیه السلام ، ، و ارتباط مستمر و خوبی با داشتند. وکلای ا علیه السلام علاوه بر جمع آوری و ارسال آن به علیه السلام ، در مسائل و نیز نقش سازنده ای داشته اند و در جا انداختن بعدی و ورود به عصر 👇👇👇👇👇👇 تلاش ناپذیری از خود به نمایش گذاشتند. (البته گاهی افرادی از این وکلا دستخوش از خط علیه السلام شده و مورد تکذیب آن هم واقع می شدند. در این شرایط کسان دیگری آنها می شدند این شبکه چنان اهمیت داشت که را به فکر و نابودی آن انداخت و با تشکیل به دستگیری، ، و برخی از امام علیه السلام در نقاط مختلف اقدام کرد؛ اما موفق نشد این گسترده را از میان بردارد 5. مقام شامخ از طریق زیارت و زیارت در زمان علیه السلام اصل باید معرفی می گردید؛ چون علیهم السلام و فضائل و ایشان رو به فراموشی می رفت. علیه السلام و گرامی خود را با بیان معرفی می کردند. مجموعه این و به عنوان یک به حساب می آید و در بردارنده دلایل بسیار استوار در و علیهم السلام می باشد این از ، و شناخته شده ترین علیهم السلام است. نسبت به خواندن آن بخصوص روزهای توجه خاصی دارند. (ره) در و (ره) در آن نقل کرده اند. (ره) در مورد آن ـ که به درجه قطع رسیده گوید: «این دارای بهترین ، عمیق ترین مفهوم، ترین الفاظ، ترین معناو عالی ترین است. علیه السلام در این زیارت ها و های اصلی را بیان فرمودند. این به زیارت در معروف است. در سالی که علیه السلام را از به فراخواند، ایشان به علیه السلام در رفته و این را قرائت کردند که در ضمن آن یکصد و پنجاه منقبت از علیه السلام بیان فرموده و از برخی مشکلات و که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند. از ، ، بدیع ترین و پربارترین زیارت هاست. در زمانی این زیارت توسط شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود. امام هادی در با ترسیم و به مردم، را از خواب بیدار می کند. منابع ، ، . [2] . ، . [3] . ، ، ، . [4] .
سیدعلی ⚫️: « (ع)» علیه السلام در نیمة سال 212 ق نزدیک شهر در روستای ، چشم به دنیا گشود و در ماه سال 254 ق در سرّ من رأی (سامرا) توسط به رسید. ایشان پس از 33 سال را بر عهده داشتند نام آن حضرت بود البته ، و هم گفته اند.👇👇👇👇👇👇 لقب های آن را ، ، ، ، ، و... ذکر کرده اند. اش است و به ایشان می گویند علیه السلام از آغاز در حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در ایفا کردند؛ به طوری که حکومت از موقعیت ممتاز احساس خطر کرده و حضور ایشان در را به صلاح ندانست، برای کنترل بیشتر تصمیم گرفت ایشان را از به منتقل کند. در سال 233 ق بنابه هایی که از های علیه السلام داده بودند، به داد تا این انتقال را انجام دهد. با ورود به ، مردم که سخت مشتاق و شیفتة خود بودند، اعتراض خود را علنی کردند؛ به طوری که اعلام کرد که کاری به السلام ندارد و هیچ خطری السلام را نمی کند. پس از مدتی به بهانه این که در منزل بر علیه حاکم سلاح جمع آوری می شود به خانه السلام حمله بردند، ولی چیزی جز و نیافتند . جالب اینکه خود پس از بازگشت می گوید: «چیزی جز ، ، و در او نیافتم» در ساعات اولیه ورود به به شکلی آمیز با برخورد کرد و نه تنها به استقبال نیامد، بلکه دستور داد ایشان را در محلی که مخصوص بود و به « » شهرت داشت، وارد کنند. بعد از استقرار در تمامی رفت و آمدها و ارتباطات تحت بود و به محض شنیدن اینکه از و نگهداری می کند، شبانه به خانة می بردند؛ ولی چیزی به دست نمی آوردند. در طول مدت حضور السلام در هر روز بر و محبوبیت آن افزوده می گشت و همه ناخواسته در برابر علیه السلام و بودند و سخت می داشتند. البته نفوذ منحصر به نبود و شامل درباریان هم می شد. حتی اهل کتاب هم به می گذاشتند. وقتی در اقدامات خود علیه علیه السلام ناکام ماند، به خود اعلام کرد که در کار علیه السلام درمانده شده است؛ از این رو به و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به رسید ایجاد آمادگی فکری جهت ورود به عصر فراهم کردن زمینة ورود به عصر ، از اقدامات اساسی علیه السلام بود، که همواره را متوجه این امر می کردند. در این راستا علیه السلام هم ا انجام داده اند: الف) 👈 بیان فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر ؛ ب) 👈 بشارت به حضرت ومخفی بودن و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما گردد؛ ج) 👈 کم کردن تماس مستقیم با ؛ به طوری که در مسائل از طریق نامه یا پاسخ داده می شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر و ارتباط غیر مستقیم با آمادگی داشته باشند؛ 👈 ) تأیید برخی از کتب و روایی و) 👈 ارجاع سؤالات به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های ؛ با توجه به و آن روز 2. مبارزه با کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، علیه السلام را تا مقام (نعوذبالله) بالا می بردند. علیه السلام ـ همانند قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می ساخت و آنان را از گروه نمی دانست و حتی در نامه های مختلف، را افرادی و معرفی می فرمود و خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می نمود گروه دیگری از ، بودند که معمولاً با گیری از ، به شکل در مقابل علیه السلام می ایستادند. علیه السلام را از نزدیک شدن و نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شد
سیدعلی ⚫️: . مباهله (ص) با ، در روز بیست و چهارم الحجّه سال دهم روی داد در تاریخ مباهله نقطه در تاریخ است. در آن روز بار ديگر نور در هستی درخشیدن گرفت و در سال نهم ، حقانیت ( ص) و اهل بیت آن را براي چندمین بار به تماشا نشستند و روز ، بعنوان یکی ديگر از روزهای و در تاریخ ثبت شد. معنای لغوی اساسا از« بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن و از چیزی است، ولی به معنای لعنت کردن و کردن است. « مباهله» ؟ و را روز گویند. شرح اجمالی (ص) با ، در روز و الحجّه سال دهم روی داد. ( ص) طی نامه ای اهالی را به آئین دعوت کرد اما مردم حاضر به پذیرفتن نبودند به همین دلیل گروهی از همراه با چند تن از و مثل« عاقب» و« سید» براي تحقيق پیرامون و و گفتگو و با وی به آمدند.👇👇👇👇👇👇👇👇👇 آن ها به خدمت رسیدند و را آغاز کردند، آن ها طی های خود (ع) را معرفی نمودند و دلیل آن ها همان تولد بدون بود. در جواب آن ها می دارد که داستان پیش مانند داستان است که وی را از آفرید👇👇👇👇👇 یعنی درصورتی که پدر نداشت هم و نداشت و درصورتی که بنا باشد که را بخاطر آن خصوصیت خدا بدانند، باید در مورد هم چنين داشته باشید، بلکه اولی است. درحالی که هر دو نفر هستند و با خود آن ها را بطور غیر معمول است. وفد این جواب را که مستدل و بود نپذیرفتند و بنابراین به ، آن ها را به« مباهله» دعوت کرد. به این صورت که آن ها خود مثل و و را بخوانند و اینها هم چنين کنند و هم قرار بگیرند و هر دو گروه دست به دعا بردارند و در و نمایند و طرف ديگر را کنند و لعنت را بر قرار بدهند. هنگامی که آن ها را به دعوت کرد و آن ها اطمینان خاطر و قدم را دیدند از وی یک زمان خواستند تا در این مورد . آن ها به خود برگشتند و درباره پیشنهاد با هم‌دیگر کردند. آن ها گفت: فردا بنگرید درصورتی که با و خود براي مباهله آمد، از با وی جلوگیری کنید ولی درصورتی که با خود آمد با وی کنید. در روز 24 قبل از آنکه کند، عبا بر مبارک گرفت و حضرت و و و را داخل در زیر نمود و گفت: هر را بوده است که مخصوص ترین بوده اند به او، اینها من هستند پس از ایشان برطرف کن و را و پاک کن ایشان را کردنى. پس نازل شد و در ایشان آورد. پس حضرت ( ص) آن چهار را بیرون برد از براى زیرا نگاه بر ایشان افتاد و آن و آثار مشاهده کردند ننمودند و استدعاى و قبول نمودند و در این روز هم حضرت ( ع) در حال خود را به داد و اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ در شانش شد. در فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ پس هر که با تو، پس از و که به تو رسیده است، در او( عیسی) به و برخیزد (و از قبول حقّ شانه خالی کند) بگو: بیائید و و۱زنانمان و و را (کسی که به منزله خودمان است) و را بخوانیم، بعد( به درگاه خدا) و زاری کنیم و لعنت را بر قرار دهیم. واژۀ« نَبتَهل» از « ابتهال» به معنای بازکردن ها و ها براي است. این ، به معروف گشته است. ، یعنی و دو گروه یکدیگر، به درگاه و تقاضای و براي طرف مقابل که از نظر وی اهل است.
ری علمی و عملی وی بر دیگران پس از پدرش را نخستین دلیل بر وی دانسته‌اند واقعه و اسارت واقعه امام (ع) در واقعه و در روزی که امام (ع) و یارانش به رسیدند، 😭😭به شدت بیمار بود به گونه‌ای که در مواردی که می‌خواستند او را به برسانند،😔 عده‌ای گفتند: او را همین بیماری که دارد کفایت می‌کند پس از واقعه ، امام و اهل بیت امام (ع) را به اسیری گرفتند و روانه و کردند. هنگام بردن اسیران از به ، بر گردن امام (ع) غل و [جامعه، طوق مانندی است که دست‌ها و گردن را با آن به هم می‌بندند] نهادند و چون بود و نمی‌توانست خود را بر پشت نگاهدارد هر دو پای او را بر شکم بستند😔😔 زیاد، امام (ع) و سایر کربلا را در زندان نگهداشت و نامه‌ای به نوشت و از کسب تکلیف کرد. پاسخ داد، اسیران و سرهای کربلا را به بفرستد. ابن زیاد، امام (ع) را غل بر گردن نهاد😔😔 و با همراه مُحَفّر بن ثَعلبه روانه کرد ✍خطبه امام (ع) در شام خواند و خود و پدر و خویش را به مردم شناساند و به گفت که آنچه و کارگزاران او بر زبان‌ها انداخته‌اند، درست نیست. پدر او خارجی نیست و نمی‌خواسته است جمعیت را بر هم بزند و در بلاد اسلام برانگیزد. او برای حق و به دعوت به پاخاست تا دین را از که در آن پدید آمده، بزداید و به سادگی و پاکی عصر خود برساند به ✍به نوشته مفید، امام حسین (ع)، به دستور یزید، از به سوی حرکت کردند. (ع) که سال پس از واقعه زنده بود،همواره تلاش می‌کرد یاد و خاطره کربلا را زنده نگه دارد. هر گاه آب می‌نوشید به یاد پدر بود و بر (ع) گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت😭😭😭 در روایتی از (ع) آمده است، « (ع) چهل سال بر پدر گریه کرد، در حالی که روزها روزه بود و شب‌ها به نماز می‌ایستاد، هنگام افطار که برای ایشان آب و غذا می‌برد ✍بعد از در سال ۶۳ قمری، مردم علیه امویان قیام کردند که این در پی داشت و به واقعه حَرّه شهرت یافت. مردم شهر با بن حنظله -که پدرش حنظله به الملائکه معروف بود- بیعت کردند و را که شمار آنان به ۱۰۰۰ تن می‌رسید، نخست در خانه مروان بن حکم به افکندند، سپس از شهر بیرون راندند.[۴۰] (ع) از آغاز خود را کنارکشید و با مردم همراه نگشت، چون پایان کار را می‌دانست👇👇👇👇 در روزهای پرگیرودار حره، مروان بن حکم (از اهل بیت(ع)) نزد بن عمر رفت و از او خواست تا وی را نزد خود نگاه دارد، ولی نپذیرفت. مروان چون از حمایت او ناامید شد به (ع) برد. امام با بزرگواری خاص خود خواهش او را $قبول فرمود و خانواده مروان را همراه با زن و خود به (چشمه‌ساری نزدیک مدینه از جانب راست کوه ) فرستاد👇👇👇👇 در این ، ۴۰۰ خانواده را تحت کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر ( لشکر یزید در حره) در بود آنان را می‌پرداخت🍃 ✍نهضت یکی دیگر از نهضت‌های پس از واقعه بود که رهبری آن را بن صرد خزاعی، به همراهی تنی چند از دیگر سرشناسان در بر عهده داشتند.[۴۳] توابین در بر آن بودند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت(ع) بسپارند و در آن زمان از نسل (س)، کسی بن (ع) برای این کار وجود نداشت؛ اما سیاسی خاصی بین (ع) و توابین وجود نداشته است.[ قیام ✍قیام سومین جنبش پس از واقعه است و درباره ارتباط سجاد(ع) با این جنبش ابهاماتی وجود دارد. گفته شده که پس از آنکه موفق شد در ، را به سوی خود جذب کند، از (ع) جست، روی خوش نشان نداد سپاسگزارم
پس از جنگی سخت، در حالی که دو بازوی شکسته بود، کرد و به شهادت رساند😭 پس از بسیاری از اصحاب امام ، دشمنان به سوی خیمه‌ها بردند. شمر نیزه خود را در خیمه امام فروبرد و فریاد زد که بیاورید تا این خیمه را با بسوزانم.😔 امام او را کرد و حتی دوستش، شَبَث بن رِبعی، نیز او را سرزنش نمود. یک بار دیگر در عصر و قبل از شهادت امام ، شمر قصد داشت به خیمه ، که خاندانش نیز در آن بود، حمله کند و آن را به برد؛ اما او را از این کار برحذر داشت و شمر بازگشت. به رساندن امام (ع)😭😭 شمر به دستور داد تا بدن را هدف قرار دهند😔 سپس با فرمان او، همه به سوی امام بردند و کسانی از جمله سِنان بن اَنَس و زُرْعَة بن نهایی را بر وارد کردند. درباره کسی که سر امام را از تن جدا کرد، روایات گوناگونی وجود دارد که در برخی از آنها از شمر نام برده شده است. به گفته واقدی، شمر امام (ع) را کشت😭 و با اسب🐎 خود بدن آن را لگدکوب کرد.در برخی روایات گفته شده است که وی بر امام نشست و سر او را از قفا جدا کرد😭😭. در زیارت ناحیه نیز شمر قاتل امام (ع) معرفی شده است عبیداللّه بن زیاد، به فرمان یزید بن معاویه، اسرای و سرهای را با شمر و همراهانش به سوی یزید در فرستاد. شمر نزد یزید سخنان آمیزی دربارۀ و دیگر شهدای بیان نمود.😭 پس از بازگشت اهل علیهم السلام به ، شمر نیز با پایان یافتن به بازگشت. گفته شده است که او می‌خواند و از طلب بخشش می‌کرد و در توجیه شرکت در قتل امام می‌گفت که از امرای خود فرمان برداری کرده است. سرنوشت شمر در پی قیام ثقفی در سال ۶۶ قمری، شمر در علیه او شرکت کرد اما وی و دیگر امرای اموی را در جَبّانة السَبیع (از محله‌های کوفه) شکست داد و شمر از گریخت. جمعی را به همراه خود (زِربی) در پی او فرستاد. شمر غلام مختار را کشت و به قریه‌ای به نام گریخت و از آنجا به به نام کلتانیه (بین شوش و روستای صَیمره) رفت و نامه‌ای برای مُصعَب بن زبیر فرستاد که آماده جنگ با بود، اما برخی از مختار، شمر را محاصره کردند و در حالی که یارانش گریخته بودند، او را و سرش را نزد مختار فرستادند و بدنش را پیش سگان🐕‍🦺🐕‍🦺 انداختند نیز سر شمر را برای بن حنفیه فرستاد. جایگاه شمر نزد سنت شمر از پدرش روایت کرده و سبیعی نیز از شمر نموده است، در حالی که، در منابع اهل سنّت از شمر با نکوهش یاد شده و گفته‌اند که او از امام (ع) بوده و شایستگی برای روایت حدیث ندارد پانویس ↑ العقد الفرید، ابن عبدربّه، ج۳، ص۳۱۸ـ۳۲۰. ↑ تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۲۳، ص۱۸۶. ↑ انساب الاشراف، بلاذری، ج۲، ص۴۸۲. ↑ ابن سعد، ج۶، ص۴۶. ↑ فیروزآبادی، ذیل «جشن». ↑ طبقات ابن سعد، ج۶ ص۲۴. ↑ طبقات ابن سعد، ج ۶، ص۴۷ـ۴۸؛ تاریخ مدینه دمشق، ج ۲۳، ص۱۸۷ـ۱۸۸. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶. ↑ وقعة صفین، نصربن مزاحم، ص۲۶۷ـ۲۶۸؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۲۸. ↑ تاریخ طبری، ج ۵، ص۲۶۹ـ۲۷۰. ↑ وقعة الطف، ابومخفف، ص۱۲۳ـ۱۲۴. ↑ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۸۷ـ۸۸. ↑ وقعة الطف، ابومخفف، ص۱۸۷ـ۱۸۸؛ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۲. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۳؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۱۴ـ۴۱۵. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۳ـ۴۸۴؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۸۹. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۷. ↑ وقعة الطف، ابومخنف، ص۲۰۵؛ انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۴۸۷؛ الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص۹۶. ↑ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۵. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۸۸ـ۴۸۹؛ تاریخ طبری، ج ۵، ص۴۲۶. ↑ انساب الاشراف بلاذری، ج ۲، ص۴۹۳. ↑ تاریخ پس از شهادت امام (ع) و غارت و آتش زدن خیمه‌ها،😔 شمر قصد داشت امام (ع) را که در بستر بود به قتل رساند، اما عده‌ای مانع او شدند. شمر از جمله ماجراجویی بود که در حوادث سود شخصی خود را دنبال می‌کرد و برای نیل به آن از هیچ عملی نبود. وی را مردی و روی توصیف کرده‌اند. امام علیه‌السلام در روز به شمر گفت: «رسول خدا راست گفت که گویا سگ سیاه🐕‍🦺 و 🐩سفیدی را می‌بینم که خون اهل را می‌آشامد». در زیارت ۱عاشورا از شمر با لعن و یاد شده است حوادث پس از در یازدهم محرّم ۶۱، ابن سعد دستور داد سر ۷۲ تن شهدای را از تن جدا کنند😭 و به همراه شمر و تنی چند از فرماندهان سپاه به ، نزد ابن زیاد ببرند. قبیله‌هایی که در نبرد شرکت کرده بودند، برای جایگاه‌یافت
سیدعلیرضا: علت ورود👈 حضرت معصومه (س) به 👈ایران چه بوده است؟ حضرت ـ سلام الله علیها ـ به شوق دیدار برادر و امام خود در سال ۲۰۱ هـ با گروهی از اطرافیان خود از حرکت کرد و وقتی به رسید مریض شد.😔 سؤال فرمود: تا قم چقدر راه است؟ گفتند: ده فرسخ، فرمود مرا به قم برسانید. او را به رسانیدند. ✍بیست و سوم ربیع الاول، سالروز ورود حضرت فاطمه سلام الله علیها به قم است که در این مطلب به سؤالی پیرامون علت ورود به ایران پاسخ خواهیم داد: سؤال علت ورود👈 حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به ایران چه بوده است؟ پاسخ علت ورود حضرت ـ سلام الله علیها ـ، به مسئله مهاجرت برادر بزرگوارش✍ حضرت امام رضا  ـ علیه السّلام ـ به ایران مربوط است. یعنی در راستای سفر آنحضرت انجام گرفته. مأمون در سال ۲۰۰ هـ. ق امام   ـ علیه السّلام ـ را به مرو فرا خواند و بنا به نقلی بعد از استقرار آن حضرت در ایران نامه‌ای✍ خطاب به خواهر گرامی‌اش حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ مرقوم فرمودند و آن را توسط یکی از غلامانش به منوره ارسال فرموده است. امام  ـ علیه السّلام ـ به غلامش دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نوشته را به مدینه برساند خود را به مدینه منوره رسانید و نامه امام هشتم را به خدمت حضرت ـ سلام الله علیها ـ تسلیم نمود. و آن حضرت به مجرد رسیدن نامه✍ برادرش خود را آماده سفر نمود. این روایت در کتابهای دست اول و قدیمی ذکر نشده است بنا به نقل دیگر حضرت ـ سلام الله علیها ـ بعد از یک سال از ورود 👈حضرت رضا  ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان به قصد زیارت و دیدار با برادر خود از مدینه به قصد حرکت کرد. این روایت معتبر تر است طبق این دو نقل حضرت ـ سلام الله علیها ـ به شوق دیدار برادر و امام زمان خود در سال ۲۰۱ هـ با گروهی از اطرافیان خود از حرکت کرد و وقتی به ساوه رسید مریض شد.😔 سؤال فرمود: تا قم چقدر راه است؟ گفتند: ده فرسخ، فرمود مرا به قم برسانید. او را به رسانیدند. بنا به نقل دیگر وقتی آن حضرت به رسیدند عده‌ای از دشمنان بیت  ـ علیهم السلام ـ با اشاره مأمون راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر، همه برادران و اکثر همراهان مرد آن حضرت را به شهادت رساندند😔 و حضرت از شدت تأثر و تألمات به سختی بیمار گشتند به نحوی که ادامه سفر برایشان ناممکن گردید. اگرچه برخی نقل‌های ضعیف این جریان را نقل می‌کنند ولی این مطالب در منابع معتبری به چشم نمی‌خورد و هیچ یک از معتبر چنین درگیری را گزارش نکردند و همچنین این مطالب با توجه به موقعیت امام   ـ علیه السّلام ـ در آن موقع بعید به نظر می‌رسد. حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا مردم از آمدن حضرت به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفته‌اند و با تجلیل و احترام به قم آوردند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است؟ طبق نقل کتاب معتبر تاریخ قم، روایت صحیح این است که چون خبر به سعد رسید با هم اتفاق کردند که از آن درخواست کنند به قم بیاید و بن خزرج بن اشعری بیرون آمد و چون به شرف ملازمت حضرت رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد. محل و سرای بن خزرج  و حجره‌ای که حضرت معصومه در آن به عبادت پرداخته، اکنون مشخص و زیارتگاه است بنابراین آنچه از منابع معتبر بر می آید اینست که حضرت برای دیدن برادر خود به طرف ایران حرکت کرده است. شاید وضع نامطلوب برای زندگی (از جهت آزار و اذیت علویان توسط حکومت) و محدودیتهای آن در مصمم شدن حضرت معصومه تاثیر داشته باشد. همچنین در طول مسیر ایشان به تبلیغ 👈امامت و تشیع نیز پر داخته باشد. ولی عمده دلیل مسافرت حضرت معصومه، برادر بوده است پی نوشت ها: [۱]  . میرعظیمی، بارگاه فاطمه معصومه، انتشارات نهضت، ص ۲۴. [۲]  . ناصرالشریعه، تاریخ قم، کتابفروشی اسلامی، ص ۵۰. [۳]  . همان. [۴]  . فقیه، محمدمهدی، انوار پراکنده، انتشارات مسجدجمکران، ج ۶، ص ۱۲۳. [۵]  . قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، تهران، انتشارات توس، ص ۲۱۳؛ اعیان الشیعه، چاپ بیروت، ج ۸، ص ۳۹۱.
به مناسبت 👈 سالروز تولد یازدهمین ستاره تابناک آسمان امامت نگاهی خواهیم داشت به خدمات و مظلومیت های این همام در طول 29 سال عمر با برکت ایشان از👈 ولادت تا شهادت. بالاترین منقبت و ارزنده ترین امتیازی که بزرگ به یازدهمین امام اختصاص داده و گوهر گرانقدرش را به گردن او آویخته و برخورداری از آن را منحصراً به او ارزانی داشته و آن را به عنوان و منقبتی جاودانه برای وی قرار داده که گذشت روزگار از طراوتش نمی کاهد و زبانها باز گفتن آن را از یاد نمی برند؛ آن است که علیه السلام از نسل او آفریده شده و فرزند او و پاره تن وی است. تقدیم👈 فرزندی استثنایی به نظام هستی که با وجود موفور و سرورش همچون خورشیدی فروزان گرما بخش امید در دلهای خسته و رنجور جهانیان است و با قیام خود و اجرای عدالت تحقق بخش زحمات تمام ✍صد و بیست و چهار هزار پیامبر و اوصیای معصومشان خواهد بود. ب) 👈 ایجاد وحدت در فرق شیعه در زمان امام ، شیعه بالغ بر 21 فرقه می شد؛ فرقه هایی مثل👈 هلالیه، نصیریه، خطابیه همین علوی های سوریه، بکتاش و ترکیه و… و👈 فلاسفه زیادی علیه دین فعالیت می کردند و امام با فعالیت ها علمی مثل نوشتن✍ 120 جلد تفسیر قرآن، بازخوانی و رفع نقص از کتب روائی شیعه، تربیت شاگرد و نشان دادن بیش از 300 کرامت از خود توجه هات را بسوی خود جلب کرد و تا حدود زیادی فرق را ذیل پرچم🚩 واحد شیعه اثنی عشری متحد ساخت (نقل به مضمون از آیت الله دکتر احمد عابدی) ) ✍شفاف سازی مرجعیت دینی و سیاسی در دوران غیبت قال الحسن العسکری علیه السلام: فَأمَّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدينِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِيعاً لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم»(وسايل ج۱۸-ص۹۴و ۹۵)؛  اما هر فقيهى كه خويشتندار و نگاهبان دين خود باشد و با هواى بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد، بر عوام است كه از او تقليد كنند و البته اين ويژگي‌ها را تنها برخى فقهاى شيعه دارا هستند، نه همه‌ی آنها.و مانند همین 👈حدیث از فرزند بروندشان امام زمان علیه‌السلام وارد شده که و اَمّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فَارُجِعُوا فیها اِلى رُواهِ اَحادیثِنا فَأِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَیْکُمْ وَاَنَا حُجَّهُ اللّهِ عَلَیْهِم؛ امّا حوادث جدیدى که اتفاق مى‌افتد درباره آن‌ها به راویان ما رجوع کنید! زیرا آن‌ها حجّت من بر شمایند و من حجت بر آن‌ها هستیم(کمال الدین و تمام النعمة ، شیخ صدوق ، ص 485) و نیز از جدشان👈 امام صادق علیه السلام مقبوله عمربن حنظله روایت شده؛ ینظر ان من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا … فلیرضوا به حکماً. فانی قد جعلته علیکم حاکماً … فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانما استخفّ بحکم ا… و علینا ردّ و الرّادّ علی ا… و هو علی حدّ الشّرک با… ؛ آن دو اهل 👈نزاع و شکایت به فردی از شما که حدیث ما را روایت می کند و در حلال و حرام ما می نگرد و ما را می شناسد توجه کنند و باید او را به قضاوت داوری بپذیرند، چرا که من چنین فردی را بر شما حاکم قرار دادم. پس اگر به حکم ما کرد و از او نپذیرفتند حکم الهی را کوچک شمرده و ما را رد کرده اند و هر کس حکم ما را مردود داند، حکم را مردود دانسته و چنین کسی در حد شرکت به خداست.(وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۹۹٫ و نیز👈 امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام از قول پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نقل می‌کنند که سه بار فرمودند: «اللّهم ارحَم خُلفایى؛ خدایا جانشینان مرا مورد رحمت خود قرار ده!» ؛ پرسیدند: شما چه کسانى هستند؟ فرمودند : «اَلَّذینَ یَأتُونَ بَعدى وَ یَروُونَ حَدیثى وَ سُنَّتى»؛ کسانى که بعد از من مى‌آیند،حدیث مرا روایت مى‌کنند و مرا به مردم مى‌رسانند.(معانی الأخبار، شیخ صدوق ،ص 375) لذا مساله و مرجعیت آن قدر از سوی اطهار مورد عنایت قرار گرفته که عارفی همچون امام ره در باره آن می فرماید: “هرکس عقاید و احکام اسلام را حتی اجمالا دریافته باشد چون به👈 ولایت فقیه برسد و آن را به تصور درآورد ،بی درنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت.” (ولایت فقیه ص 3) د) ✍آماده سازی شیعیان جهت آغاز دوران غیبت امام 👈حسن عسکری در عین اینکه با ايجاد شبكه گسترده وکالت، ارتباط خود را با شیعیان حفظ کرده بود اما شرایطی پیش آورد تا را برای دوران غیبت آماده کند از جمله حضرت از پشت پرده با مردم سخن می گفت و کمتر خود را در انظار عمومی قرار می داد ضمن این که 2 ساله بود كه به همراه پدرش به تبعيدگاه رفت و مدت 20 سال همراه با آن حضرت در👈 تبعيد بود. به همین دلیل اصحاب نمي‌توانستند خدمت ايشان برسند. و اصولا لا یزال ینتقل من سجن ا
لی سجن؛ مثل جدش👈 امام کاظم علیه السلام  مرتب از زندانی به زندان دیگر محبوس بود. ه) ✍درس سازش ناپذیریی با طاغوت ایشان در حالی که پانزده سال بیشتر نداشتند سر از زندان های درآوردند و طاغوت 28 سال بیشتر نتوانست را تحمل کند و)  جلوگیری از ارتداد و شعله ور شدن جنگ بین مسلمانان و نصاری ✍علی بن حسین بن سابور، می گوید: در زمان ابوالحسن آخر (امام هادی علیه السلام) در قحطی شد، متوکل دستور داد برای طلب باران مردم از شهر بیرون روند. سه روز متوالی بیرون می رفتند و طلب می کردند و می خواندند ولی باران نمی آمد. تا این که جاثلیق (پیشوای نصاری) در روز چهارم به صحراء رفت نصاری و رهبانها نیز همراهش بودند و در آن میان راهبی بود که چون دست به طرف آسمان دراز کرد، آسمان بشدت باریدن گرفت، و روز دوم نیز به صحرا آمدند و باران شدید از آسمان سرازیر شد. بیشتر مردم را شک برداشت و در شگفت شدند و متمایل به دین شدند متوکل کسی را خدمت امام👈 حسن عسکری (علیه السلام) که در زندان بود فرستاد و آن حضرت را از زندان بیرون آورد و گفت: خودت را به جدت برسان که هلاک شدند. امام علیه السلام فرمود: من فردا از شهر خارج می شوم و ان شاء اللَّه، شک و تردید را از بین می برم. جاثلیق در روز سوم همراه رهبانان از شهر بیرون شد و امام (علیه السلام) نیز با جمعی از اصحابش از سویی در آمدند. همین که چشم آن حضرت به آن راهب افتاد که دست به طرف آسمان بلند کرده است به یکی از دستور داد تا دست راست او را بگیرد و آنچه بین انگشتان اوست در آورد غلام 👈دستور امام(علیه السلام) آن را به دست گرفت و رو به آن کرد و فرمود: حالا طلب باران کن. او طلب باران کرد. و در حالی که آسمان ابری بود، ابرها از بین رفت و شعاع آفتاب🌞 تابیدن گرفت متوکل پرسید: یا 👈ابا محمّد این استخوان چیست؟ امام علیه السلام فرمود: این مرد از کنار قبر یکی از گذر کرده و این استخوان به دستش افتاده است. ممکن نیست استخوان پیامبری را روی دست بگیرند، و از آسمان رگبار باران نبارد(راه روشن/ فیض کاشانی ره/ ج 4/ اخلاق امام عسکری) مقدمات جنگهای مقدمات👈 جنگهای صلیبی(1095م، 476 ه.ق) بواسطه ظلم های العباس (که به نوبه خود بعدها مقدمه حمله مغول شد-600 ه‍. ق. معادل ۱۲۲۱ میلادی) در زمان👈 امام حسن عسکری شکل گرفت و اقدامات امام عسکری در تحریک نشدن مسیحی ها به سوی دنیای اسلام موثر بود؛ از جمله می توان به  ازدواج با دختری از خانواده یعنی 👈نرجس خاتوان(سلام الله علیها نوه قیصر روم) اشاره نمود.(نقل به مضمون از آیت الله دکتر احمد عابدی) ز) ✍معرفی نماز شب به عنوان مرکب سیر و سلوک حضرت با معرفی شب به عنوان مرکب بر سرعت سیروسلوک و عشق بازی با افزود؛ علیک بصلاه اللّیل فانّ النّبىّ صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم اوصى علیّا علیه السّلام فقال: یا علىّ علیک بصلاه اللّیل علیک بصلاه اللّیل علیک بصلاه اللّیل و من استخفّ بصلاه اللّیل فلیس منّا، فاعمل بوصیّتى و أمر شیعتى حتّى یعملوا علیه …. إنَّ الوُصُولَ إلَی اللهْ سَفَرٌ لا یُدرَکُ إلا بِامتِطاءِ اللِّیلْ؛ نماز شب را ترک مکن، زیرا 👈پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در وصیّت خود به علیه السّلام، سه مرتبه فرمود: «بر نماز شب مواظبت نما. و [آگاه باش‏] هر کس نسبت به نماز شب بى‏اعتنا باشد، از ما نیست» پس اى 👈علىّ بن الحسین، تو خود به سفارشات من عمل کن و مرا نیز دستور ده تا عمل کنند.این سفر، سفری طولانی است که بدون مرکب نمی شود؛ مرکبش هم «نماز شب» است. (صفات الشیعه ترجمه امیر توحیدی، ص۶ ) مردم قم؛✍ مردم امام شناس ابوالاديان مي گويد: من خدمت حضرت امام 👈حسن عسکري مي کردم. نامه هاي آن حضرت را به شهرها مي بردم. در مرض موت، روزي من را طلب فرمود و چند نامه اي نوشت به مدائن تا آنها را برسانم. سپس فرمود: پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهي شد و صداي گريه و شيون😭 از خانه من خواهي شنيد، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود. به امام عرض مي کند: اي سيد من، هرگاه اين واقعه دردناک روي دهد، امامت با کيست؟ فرمود: هر که جواب نامه من را از تو طلب کند. ابوالاديان مي گويد: دوباره پرسيدم علامت ديگري به من بفرما. امام فرمود: هرکه بر من نماز گزارد. ابوالاديان مي گويد: 👈باز هم علامت ديگري بگو تا بدانم. امام مي گويد: هر که بگويد که در هميان چه چيز است او امام شماست. ابوالاديان مي گويد:👈 مهابت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چيز ديگري بپرسم. رفتم و نامه ها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم. وقتي به در خانه امام رسيدم صداي شيون و گريه😭 از خانه امام بلند بود. داخل خانه امام،👈 جعفر کذاب برادر امام حسن عسکري را ديدم که نشسته، و شيعيان به او تسليت مي دهند و به ام
حضرت از اول ربیع الاول و در حالی که 28 سال از بهار جوانیش بیشتر نگذشته بود در بستر بیماری افتاد و در 👈8 ربیع به شهادت رسید. نوشته اند در بستر بیماری طلب مصطکی(کندر رومی) نمود؛ حضرت، خادم خود را(که به نام عقید معروف و نیز سیاه چهره بود) صدا کرد و به او فرمود: ای عقید! مقداری آب – به همراه داروی مصطکی – بجوشان و بگذار سرد شود. همین که آب، جوشانیده و سرد شد، ظرف آب را خدمت امام عسکری علیه السلام آورد تا بیاشامد. موقعی که حضرت ظرف آب را با دست های مبارک خود گرفت ، لرزه و رعشه بر دست های عارض شد، به طوری که ظرف آب بر دندان های حضرت می خورد و نمی توانست بیاشامد. آب را روی زمین نهاد و به خادم خویش فرمود: ای عقید! داخل آن اتاق برو، آن جا خردسالی را می بینی که در حال سجده و عبادت می باشد، بگو نزد من بیاید. خادمِ حضرت گفت : چون داخل اتاقی که👈 امام علیه السلام اشاره نمود، رفتم کودکی را در حال سجده مشاهده کردم که انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان بلند نموده است ، بر او سلام کردم ، آن حضرت نماز و را مختصر کرد. پس از پایان نماز عرض کردم که آقای من می‏فرماید شما نزد او بروید در همین لحظه ، کنیزی نام نزد آن فرزند عزیز آمد و دست کودک را گرفت و پیش پدرش ‍برد. 👈ابوسهل نوبختی گوید: هنگامی که کودک – که بسیار زیبا و همچون ماه نورانی بود موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندانهایش گشاده است. – نزد پدر آمد، سلام کرد و همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، گریست و به او فرمود: ای سید ‏بیت خود مرا آب بده، همانا من به سوی پروردگار خویش می‏روم. آن کودک قدح آب جوشانیده را به دست خویش گرفت و بر دهان پدر گذاشت و او را سیراب کرد. آنگاه فرمود: مرا آماده کنید که می‏خواهم نماز بخوانم، پس آن کودک حوله ای را که در کنار پدر بود، روی دامان👈 امام علیه السلام انداخت و سپس پدرش را وضوء داد. و چون حضرت 👈ابومحمّد، امام عسکری علیه السلام نماز را با آن حال مریضی انجام داد، روی به فرزند کرد و فرمود: پسرم بشارت باد تو را که تویی 👈مهدی و حجّت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو و تویی(م ح م د) ✍بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن 👈محمد بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسول ‏خدا و تویی ائمه طاهرین و نام تو همنام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو صلّی الله علی البیت ربّنا، انّه حمیدٌ مجید و در همان هنگام به شهادت رسید.(اثبات الهداة: 3/ 415 ح 55 ) آن روز یکپارچه ناله و شیون و گریه😭 بود. فَسارَت سَرَّ مَن رَای ضَجَّة وَاحدة و عُطِّلَت الاَسوَاق فَکَانَت سَرّ مَن رَأی یَومَئِذ شَبِیهَا بِالقِیامَة… پس کودکی که صورتی گندمگون داشت و موی سرش مجعد بود و بین دندانهایش فاصله داشت بر او خواند و را در کنار مرقد پدرش به خاک سپرد
ماجرای 👈زلزله در زمان امیرالمومنین(ع) از زبان👈 حضرت فاطمه(س) از حضرت 👈صدیقه ی طاهره سلام الله علیها نقل شده است که فرمودند:در زمان ابوبکر زلزله‌ای آمد.مردم از ترس به و عمر پناه بردند.در همین حین دیدند که آن دو نفر با ترس خارج شدند و به سوی المؤمنین 👈علی بن ابی طالب صلوات الله علیه پناه بردند... . مردم نیز به👈 دنبالشان آمدند تا به درب خانه👈 أمیر المؤمنین علیه السلام رسیدند... حضرت از خانه خارج شدند در حالی که از حادثه‌ای که ایجاد شده اصلا نگران نبودند و برایشان مهم نبود  سپس 👈حرکت کردند و مردم دنبال ایشان به راه افتادند تا به مکان مرتفعی رسیدند... پس آنجا نشستند  و مردم نیز دور ایشان نشستند درحالی‌که به دیوارهای نگاه می‌کردند که می‌لرزیدو به جلو و عقب می‌رفت... فرمودند  گویا از آنچه می‌بینید، ترسیده‌اید! ✍عرض کردند چرا نترسیم در حالی که هرگز مانند آن را ندیده‌ایم؟!! حضرت 👈مولا دو لب مبارک خویش را تکان دادند  و سپس با دست بر زمین کوبیدند و (به زمین) فرمودند  تو را چه شده؟ آرام باش! پس آرام شد...  همه تعجب کردند بیش از آنچه که از نترسیدن👈 أمیر المؤمنین صلوات الله علیه تعجب کرده بودند... (مجددا) مولا فرمودند👈 گویا از آنچه انجام دادم تعجب کردید؟  عرض کردند: آری!  پس 👈مولانا أمیر المؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه فرمودند  منم آن کسی که فرموده است:   «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَ قالَ الْإِنْسانُ ما لَها»* آنگاه که زمین شود به سخت‌ترین لرزه‌هایش و زمین 👈بارهای سنگینش را بیرون ریزد و انسان بگوید که زمین را چه شده است؟»😔 من آن انسان هستم که به زمین می‌گویم: «تو را چه شده است؟» «در آن روز زمین خبرهای خویش را حکایت می‌کند.» 👈اخبار خود را برای من حکایت می‌کند.» خب زمین به یوم آقا امیرالمومنین آرام شد و دوباره 👈حضرت علی علیه السلام ول کردن😔 دنبال.. ابوبکر و عمر را افتادن حضرت دوباره تنهای آمدن خونه میگن کوفه مردم بی وفا داشته😔 مدینه هم کم بی وفا نداشته بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام باب (۱۱۲) ما ظهر من معجزاته علیه الصلاة و السلام في الجمادات و النباتات
تاریخ تَشیع: بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم صبح اول شنبه تون بخیر و نیکی ان شاء الله هفته خوبی پیش رو داشته باشید به حق ولادت امام 💐 (ع) امام از سلاله پاک رسول خدا (ص) و هشتمین جانشین مکرم اسلام (ص) است. بنابر نظر مشهور مورّخان وی در یازدهم ذی قعده سال ۱۴۸ هـ. ق، در مدینه منوّره متولد شد. نام ، علی، کنیه آن حضرت، و دارای القاب متعددی از جمله؛ ، ، ‏، ، و... هستند، اما مشهورترین لقب ایشان، « » به معنای «خشنودی» است پدر امام ، امام کاظم (ع) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال ۱۸۳ ﻫ.ق، به دست 👈هارون به شهادت رسیدند، و مادر (تکتم) نام داشت. (ع) در مدینه، پس از شهادت پدر، بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگى امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش امام (ع) مشغول شد و در این راستا گام هاى بزرگ و استوارى برداشت. مدت امامت (ع)، حدود ۲۰ سال طول کشید، که ۱۷ سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در گذشت. 👈در مورد تعداد فرزندان آن حضرت اختلاف وجود دارد، برخی امام (ع) را تنها فرزند ایشان دانسته و گروهی نیز فرزندان دیگری را برای بر­می­شمارند. (ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیله مأمون عباسی، راه را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایت عهدی مأمون و گذشت سه سال، 👈 در ۵۵ سالگی به دست این خلیفۀ عباسی به رسید. نام «علی»، کنیۀ آن حضرت، «ابوالحسن» و دارای القاب متعدّدی از جمله؛ ، ‏صابر، فاضل، قرة ‏اعین المؤمنین (نور چشم مؤمنان) و... هستند، اما لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است. دوران و جوانى حضرت (ع)، دوران کودکى و جوانى را تا سال 201 هجری قمری در مدینه طیّبه 👈که مهبط وحى بود در خدمت پدر بزرگوارش سپرى کرد و مستقیماً تحت تعلیم و تربیت امام (ع) قرار گرفت و علوم و معارف و اخلاق و تربیتى را که (ع) از پدرانش به برده بود، به او آموخت. ! _امام_رضا از نگاه بزرگان شیعه، امام (ع) همانند دیگر امامان (ع)، دارنده تمام کمالات و فضایل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی است. به گفتۀ آنان، 👈 او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار دارد که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت هم به و او پرداخته‌اند. درباره اوصاف اخلاقی آن حضرت «ابراهیم بن عباس» می ‌گوید هرگز ندیدم که (ع) به کسی یک کلمه جفا کند و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند و ندیدم که نیازمندی را از درگاه خویش رد کند. او هرگز در حضور افراد تکیه نمی‌داد و هرگز او را ندیدم که با 👈صدای بلند بخندد، بلکه خنده اش و لبخند بود. وقتی که کنار سفره می ‌نشست، همه خدمت کاران و را کنار سفره می ‌نشاند هم عصر امام رضا(ع) در دوران امامت خود با سه تن از 👈حُکّام و خلفای عباسى روبه‏رو و معاصر بود: هارون الرشید، امین و مأمون.لعنت الله علیها (ص) : «از من کسی در به خاک سپرده می‌شود که هرکسی او را زیارت کند به مثابه آن است که خدا را در 👈 .» ما در کتب اسلامی خود این تعبیر را برای زیارت دو نفر داریم، یکی (ع) و دیگری (ع) است که به حتم زیارت امام (ع) از دیگر زیارات ائمه (ع) بالاتر است. 👈 ما هیچ عملی را کامل‌تر از زیارت مرقد امام (ع) در عالم هستی نداریم و بعد از آن زیارت علی ابن موسی . سفارش‌های بسیاری پیرامون مشرف شدن به (ع) داریم که زیارت ایشان زیارت «حج الفقرا» است. (ص) درخصوص زیارت (ع) می‌فرمایند: «کسی که حسین بن علی (ع) را زیارت کند، خداوند ثواب ۹۹ حج و ۹۹ عمره . روز اختیار و شفاعت با (س) است. اگر ائمه (ع) شفاعت و ضمانتی می‌کنند به مادر جان است. ضمانت (ع) دروهله اول لحظه جان کندن است که به داد خودشان می‌رسند و هنگامی که او را در قبر می‌گذارند، 👈 اگر وجود داشته باشد، (ع) او را می‌کند. خب تا اینجا کافیه بازم ولادت علیه السلام به همه اهل بیت تبریک میگم برای خشنودی قلب امام علیه السلام برای سلامتی عجل الله تعالی فرجه الشریف تعجیل در فرج شون ان شاء الله خشنودی قلب از اولین تا آخرین خشنودی قلب از اولین تا آخرین خشنودی قلب
تاریخ تَشیع: بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم صبح سه شنبه تون بخیر و نیکی پر از نگاه خوب خدا باشه براتون ان شاء الله کنفرانس امشب درباره حمله به -علی(ع) در قبال لشکرکشی به سایر کشورها چه موضعی داشت؟ 👈آیا امام (ع) با ابوبکر و عمر به سایر کشورها برای توسعه‌ی اسلام موافق بود؟👇👇👇👇 ✍در ‏ای از جنگ‌ها؛ مانند جنگ با ایران، روم و فتح ­المقدس (ع) مورد مشورت قرار ‏گرفت، ولی خود حضرت در جنگ حضور نداشت. 👈حضرت (ع) در چنین مواردی نه تنها بر اساس مصلحت و که بر اساس مصلحت و منافع همه‌ی جامعه‌ی بشری بویژه و نظر خود را اعلام می‌فرمود. 👈در جنگ با حضرت علی(ع) به عنوان معصوم که ولی، دلسوز و همه‌ی مردم جهان - حتی غیر و - است ✍با ابراز نظر مشورتی خود کاری کرد که این جنگ‌­ها با کمترین خطر و به پایان برسد و چنین هم شد. البته باید توجه داشت که اگر (ص) زنده بود، یا (ع) پس از (ص)، به خلافت می‌‏رسید، بیقین فتوحات به آن صورتی که اتفاق افتاد، انجام نمی‌گرفت؛ یعنی انجام شده در زمان خلفا به طور مطلق مورد تأیید (ع) . ✍خلفا امام (ع) را کنار زدند و آن‌حضرت در زمان ، و بود. منتهی وقتی که آنان احتیاج پیدا می‌کردند از هم، نظر و مشورت می‌خواستند. 👈 امام (ع) نیز در چنین مواردی نه تنها بر اساس و که بر اساس مصلحت و منافع همه‌ی جامعه‌ی بشری بویژه و مظلومان نظر خود را اعلام می‌فرمود. 👈در پاره‌‏ای از ؛ مانند جنگ با و علی(ع) مورد مشورت قرار ‏گرفت. البته خود در جنگ حضور در و جنگ با می‌گویند وقتی خلیفه دوم(عمر بن خطاب) فهمید که آماده حمله بزرگی می‌شوند به آمد و همه را دعوت کرد و از آنان نظر خواست. گفت: تو خودت به جبهه جنگ برو تا مسلمانان با دیدن تو شوند و خوب بجنگند. گفت: همه‌ی مردم ، همه‌ی مردم ، مردم و مردم را حرکت ده و به جبهه جنگ برو تا با دیدن تو و این همه نیرو خوب بجنگند، 👈عثمان نشست و دیگر کسی بلند نشد. بن خطاب دوباره گفت: ای مسلمانان نظر دهید. 👇👇👇👇👇 ✍این درست نیست که مردم شام را روانه جبهه‌ی جنگ کنی؛ چون در این صورت حمله می‌کنند و و آنان را می‌کشند. مردم را هم حرکت نده؛ چون حمله می‌کند و را قتل و غارت می‌کند. اگر مردم و را بیرون ببری اطراف حمله می‌کنند و این دو شهر را می‌کنند. 👈 تو خودت هم نرو، بلکه به نامه بنویس و تعدادی از آنان را به کمک بفرست. این نظر را بن خطاب پسندید و گفت: نظر درست همین است و باید مطابق آن عمل کنم 👈 در همین سخنان خود به این نکته هم اشاره کرد که ما در زمان (ص)، با عدد و کثرت نیرو ، بلکه به یاری خدا می‌جنگیدیم و تو از کمی نیروهای هراس نداشته باش. 👈 با این تدبیر، هم ، ، و را از خطر، و هم مردم را از کشته شدن نجات دادند؛ زیرا اگر حمله می‌کرد، زن و بچه کشته می‌شدند. اگر حبشه حمله می‌کرد زن و بچه کشته می‌ شدند و اگر اطراف و به این دو شهر حمله می‌کردند باقیمانده مردم آن‌جا هم کشته می‌شدند ✍از سوی دیگر، اگر این همه نیروی جنگی به طرف حمله‌ور می‌شدند می‌داند چه بلایی بر سر می‌آمد به جهت این‌که در آن زمان(زمان سوم آخرین شاه ساسانی) حکومت ایران بسیار و در حال فروپاشی بود. 👈و تعداد کمی از نیروهای آن‌را از بین ببرند و اگر به جای نیروهای مستقر در جبهه‌ی ، ده برابر آن نیرو می‌آمد، . بنابراین (ع) به عنوان امام معصوم که ولی، دلسوز و همه‌ی مردم جهان - حتی غیر - کاری کرد که این جنگ با کمترین خطر و کمترین به برسد و چنین هم شد. ✍از آنچه گذشت شد که در به ، به حقیقت در حال ویرانی و نابودی بود و با آمدن ، این تمدن جان تازه گرفت و به حیات خود ادامه داد. و این امر امکان‌پذیر نبود مگر با حسن تدبیر و در جنگ با روم، از آن‌جا که یکی از دشمنان مهم به شمار می‌رفت، در زمان
مبر_اکرم(ص) همواره فکر ایشان متوجه آن بود. به همین جهت در سال هفتم هـ.ق گروهی را به فرماندهی جعفر بن ابی‌طالب برای جنگ با رومیان اعزام نمود که منجر به و جمعی دیگر شد ✍در سال نهم هـ.ق گرامی (ص) با سپاهی مجهز به سمت "" حرکت کرد، ولی بدون درگیری با سپاه روم به بازگشت. آن‌حضرت در آخرین روزهای عمر شان سپاه "اسامه" را مأمور مبارزه با کرد که قبل از حرکت سپاه ، (ص) کرد و این مأموریت انجام نشد. بعد از تثبیت در ، در این زمینه با (ص) به مشورت پرداخت و هر کدام نظری دادند که مورد قبول خلیفه واقع نشد. سرانجام با (ع) در این زمینه مشورت کرد. وی را به اجرای دستور (ص) تشویق نمود و بشارت داد که در جنگ با پیروز می‌شود، خلیفه از تشویق خوش‌حال شد و گفت: 👈 «فال نیک زدی و به ما مژده نیک دادی ✍در مورد فتح ­المقدس نیز وقتی با امام مشورت کرد، وی را به این جنگ تشویق کرد. در سایر جنگ‌ها و نیز اگر با آن‌حضرت مشورتی می‌شد ایشان با فهم و درایت کامل تمام جوانب کار را بررسی کرده و با در نظر گرفتن و و همه‌ی مردم اظهارنظر می‌فرمود. 👈 حتی با در نظر گرفتن مصلحت نسل آینده. مثلا بعد از نیروهای اسلام به سرزمین ، عده‌ای از خواستند که آن زمین‌های حاصل‌خیز را بین تقسیم نماید و ملک شخصی افراد قرار دهد. 👈عمر پیرامون تقسیم سرزمین از (ع) مشورت خواست، امام فرمود: این زمین‌ها بین نسل کنونی ، برای نسل‌های آینده ندارد ­جاسودمند : 👈به مقتضای ضوابط و ایدئولوژی ؛ یعنی با توجه به محتوای دین اسلام - که مشتمل بر جهاد، دفاع، امر به معروف، نهی از منکر، دادخواهی و کمک به مظلومان و استضعاف‌زدایی و... است- و سیره (ص) و (ع) می‌‏توان به این نتیجه رسید که جهاد و دفاع برای زدودن موانعی که در مسیر وجود دارد، تا حدودی، آن هم با وجود یک سری ضوابط و شرایط پذیرفته شده است. که مورد تأیید است، جنگ‌‏های کشور گشایی و ، بلکه مبارزات رهایی‌بخش است. شعار (ص) شعار ، آزادی و آزادگی بشریت بود: ✍«قولوا لا اله الاّ اللَّه تفلحوا».و می‌‏کوشید با اقدامات فرهنگی مردم را به راه رستگاری رهنمون سازد. ‏های (ص) تنها برای رفع موانع بود؛ چون‌که دشمنان در مسیر فعالیت‌‏های سازنده موانع ایجاد می‌‏کردند، حال اگر (ص) موانع را از مسیر راه بر نمی‌‏داشت، نمی‌‏توانست به هدف‌‏های والای خویش که همان و بشر بود نایل گردد؛ به ناچار از جهاد و دفاع بهره می‌‏گرفت تا مانع‏‌های مسیر رشد زدوده و راه، برای سعادت و هموار گردد ✍در واقع استفاده از را تنها در سه مورد روا می‌داند: الف) برای نابودی آثار شرک و ؛ چون از نظر شرک و ، انحراف و بیماری و خرافه است؛ از این‌رو (ص) اوّل را از راه تبلیغ به سوی توحید دعوت می‌‏کرد، آن‌گاه که کردند، به زور متوسّل شد. 👈ب) برای نابودی نقشه‌‏های دشمنان، کسانی که نقشه‌ی نابودی و حمله به را می‌‏کشند، اسلام دستور جهاد و به بر ضد اینان را صادر کرده است. ✍ج) برای آزادی در تبلیغ؛ زیرا هر آیینی حق دارد و به صورت منطقی خود را معرفی کند و اگر کسانی مانع این کار شوند، می‌‏توان با به زور این حق را به دست آورد. 👈البته می‌‏توان همه‌ی این موارد را در دایره دفاع از رشد و تعالی و کمال انسان‌‏ها قرار داد. از آنچه در باره نظر مشورتی (ع) بیان شد، به دست نمی‌آید که انجام شده در زمان خلفا به طور مطلق مورد تأیید قوانین اسلام بود و (ع) با تمام کارهای انجام شده از سوی در این فتوحات موافق بود؛ یعنی اگر (ص) زنده بود، یا (ع) پس از (ص)، به خلافت می‌‏رسید، بیقین فتوحات به آن صورتی که اتفاق افتاد، انجام نمی‌گرفت. به عبارت دیگر؛ توسعه‌‏ی ‏برنامه‏‌ی_قلمرواسلامی، و حضرت (ع) در رأس حکومت، انحرافاتی را موجب گشت که بیقین با برنامه‌های تطابق نداشت. 👈ما در این‌جا به نمونه‌ای از این اشاره می‌کنیم و بحث مفصل آن‌را به وقت دیگر موکول می‌کنیم: 👈الف) طبقه‌ای در اجتماع پیدا شد که به اسلام علاقه‌مند بود، به مؤمن و معتقد بود، اما فقط ظاهر را می‌شناخت، با روح آشنا نبود؛ طبقه‌ای که هر چه فشار می‌آورد، فقط روی مثلاً نماز خواندن بود نه روی معرفت،